صحیفه سجادیه (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

صحیفهسجادیه، مجموعه دعاهايى است كه امام زين العابدين عليه السلام انشا فرموده‌ اند و فرزند بزرگوارشان امام محمد باقر عليه السلام ونیز برادرش زید بن علی آن‌ها را نوشته‌ اند و امام جعفر صادق عليه السلام نيز در مجلس حاضر بوده و آنها را مى‌شنيده است. از صحیفه سجادیه که سند آن به امام سجاد علیه السلام منتهی می شود، به «اخت القرآن» و «انجیل اهل البیت علیهم السلام» و «زبور آل محمد صلی الله علیه و آله» و «صحیفه کامله» تعبیر شده است.[۱]

محتوای صحیفه سجادیه

صحیفه سجادیه کامله، مجموعه‌ای از 75 دعا و نیایش بوده‌است که امام سجاد علیه السلام املا کرده و امام باقر علیه السلام و برادرش زید بن علی آن را در دو نسخه نوشته‌اند. نسخه زید بن علی به فرزندش یحیی بن زید می رسد و او آن را برای حفاظت از تصاحب بنی امیه به متوکل بن هارون می‌دهد. متوکل بن هارون که از اصحاب امام صادق علیه السلام است مجموعه‌ای را که در اختیار داشته به امام صادق علیه السلام عرضه کرده و با نوشته امام محمد باقر مقابله می‌کند و هیچ اختلافی در آن ها نمی یابد. آن گاه مطابق با وصیت یحیی بن زید آن را در حضور امام صادق علیه السلام به محمد و ابراهیم دو فرزند عبدالله بن حسن تحویل می دهد پس از آن امام صادق علیه السلام خود صحیفه را بر متوکل املا می نماید متوکل خود در این مورد می گوید: «امام صادق علیه السلام هفتاد و پنج دعا به من املا فرمود. یازده باب آن از دستم رفت و شصت و چند باب آن را حفظ کردم...».[۲]

صحیفه سجادیه ای که اکنون در دسترس ماست، پنجاه و چهار دعا دارد که دعای اولش «فی التحمیدلله عزوجل» و دعای آخرش «دعاؤه فی استکشاف الهموم» است.

برخی مباحث صحیفه به قرار زیر است:

  1. مسائل اعتقادى: «توحید خالص، اسماء الله، نبوت و محبت به نبی مکرم، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله،‌ امامت، معاد»؛
  2. اسلام؛
  3. فرشتگان؛
  4. مباحث اخلاقى؛
  5. طاعات؛
  6. ذکر و دعا؛
  7. سیاست؛
  8. اقتصاد؛
  9. مسائلی درباره انسان و جهان؛
  10. مسائل اجتماعى؛
  11. علم؛
  12. تاریخ؛
  13. مسائل مربوط به بهداشت و سلامت جسم و آرامش روانى؛
  14. مسائل نظامی و یک سلسله مباحث دیگر.[۳]

هر یک از این مباحث دارای زیر مجموعه‌های خاص خود است. امام سجاد علیه السلام در همه موضوع‌ها، با شیوه‌ای ابتکاری و نوآوری منحصر به ‌فرد، تصویر روشنی از معارف اسلامی و جامعه اسلامی زمان خویش را ارائه می‌دهد و تکلیف مسلمانان را بیان می‌کند.

فهرست دعاهای صحیفه سجادیه

  1. ستايش خداوند ‌كه‌ ‌با‌ كلمه «حمد» شروع ‌و‌ ‌با‌ كلمه «حميد» پايان مي يابد.
  2. درود ‌بر‌ محمد ‌و‌ خاندان او.
  3. درود ‌و‌ صلوات ‌بر‌ فرشتگان نگه دارنده عرش ‌و‌ ساير فرشتگان مقرب، همچون اسرافيل، ميكائيل، جبرئيل، روح، ملك الموت، منكر، نكير ‌و...
  4. درود ‌و‌ صلوات ‌و‌ درخواست رحمت براي پيروان ‌و‌ ايمان آورندگان ‌به‌ پیامبران.
  5. دعاي حضرت براي خود ‌و‌ دوستانش.
  6. دعا هنگام صبح ‌و‌ شام.
  7. دعا هنگامي ‌كه‌ پيشامدها ‌و‌ حوادث مهمي پيش آيد ‌و‌ نيز ‌به‌ هنگام ‌غم‌ ‌و‌ اندوه.
  8. پناه بردن ‌به‌ خداوند ‌از‌ ناپسندي ها، بدي اخلاق ‌و‌ كردارهاي زشت ‌و‌ نكوهيده.
  9. در‌ اشتياق ‌به‌ درخواست آمرزش ‌از‌ خداوند.
  10. پناه بردن ‌به‌ درگاه خداوند.
  11. درخواست عاقبت ‌به‌ خيري.
  12. اقرار ‌به‌ گناه ‌و‌ درخواست توبه ‌و‌ بازگشت.
  13. درخواست حوائج ‌از‌ خداوند.
  14. هنگامي ‌كه‌ انسان ستمي مي بيند ‌و‌ ‌يا‌ ‌از‌ ستمكاران كار ناخوشايندي مي بيند.
  15. هنگام بيماري، اندوه ‌و‌ گرفتاري.
  16. درخواست عفو ‌از‌ گناهان ‌و‌ عيب ها.
  17. درخواست دفع ‌شر‌ شيطان ‌و‌ پناه بردن ‌به‌ خداوند ‌از‌ دشمني ‌و‌ مكر او.
  18. دعا ‌پس‌ ‌از‌ رفع خطر ‌و‌ برآورده شدن سريع حاجت.
  19. درخواست باران هنگام خشكسالي.
  20. درخواست مكارم اخلاق ‌و‌ كردارهاي پسنديده ‌از‌ خداوند.
  21. دعا هنگام حزن ‌و‌ اندوه.
  22. دعا هنگام رنج ‌و‌ سختي ‌و‌ دشوار شدن كارها.
  23. دعا هنگام درخواست تندرستي ‌و‌ سپاس ‌بر‌ آن.
  24. دعا براي پدر ‌و‌ مادر.
  25. دعا درباره فرزندان.
  26. همسايگان ‌و‌ دوستان.
  27. دعا براي رزمندگان ‌و‌ مرزداران كشور اسلامي.
  28. هنگام پناه بردن ‌به‌ خدا.
  29. دعا هنگام تنگدستي.
  30. كمك خواستن ‌بر‌ پرداخت قرض.
  31. توبه ‌و‌ بازگشت ‌به‌ خدا.
  32. دعا بعد ‌از‌ نماز شب.
  33. درخواست خير ‌و‌ نيكي.
  34. دعا هنگام گرفتاري ‌به‌ بلا ‌و‌ ‌يا‌ هنگامي ‌كه‌ مبتلا ‌به‌ گناهي ‌را‌ مي بيند.
  35. خشنودي ‌از‌ خداوند هنگام ديدن دنياداران.
  36. دعا هنگامي ‌كه‌ انسان ‌به‌ ابرها مي نگرد ‌و‌ رعد ‌و‌ برق آسمان ‌را‌ مشاهده مي كند.
  37. اعتراف ‌به‌ ناتواني ‌از‌ اداي شكر الهي.
  38. دعاي عذرخواهي ‌از‌ كوتاهي ‌در‌ اداي حقوق بندگان.
  39. درخواست عفو ‌و‌ رحمت الهي.
  40. دعا هنگام مرگ ديگران ‌و‌ ياد مرگ.
  41. درخواست پرده پوشي ‌و‌ نگه داري ‌از‌ گناه.
  42. هنگام ختم قرآن.
  43. هنگام ديدن هلال ماه.
  44. دعاي اول رمضان.
  45. دعاي وداع ماه رمضان.
  46. دعاي روز عيد فطر ‌و‌ جمعه.
  47. دعاي روز عرفه (نهم ذی الحجه).
  48. دعاي روز جمعه ‌و‌ روز عيد قربان.
  49. دعا براي دفع مكر ‌و‌ ‌شر‌ شيطان.
  50. ترس عاقلان ‌از‌ خدا.
  51. تضرّع ‌و‌ زاري ‌در‌ پيشگاه الهي.
  52. اصرار ‌به‌ درخواست ‌از‌ خداي متعال.
  53. در‌ مقام كوچكي ‌در‌ پيشگاه الهي.
  54. دعا براي دور شدن اندوه ها.[۴]

سند صحیفه سجادیه[۵]

صحیفه ای که اکنون در دست ما است سندش به «بهاء الشرف» می رسد. وی در سال 516 در ماه ربیع الاول این دعاها را به سندی که در اول صحیفه نقل شده، دریافت کرده است; البته صحیفه سال ها قبل از «بهاء الشرف» معروف بود. چنان که نجاشی در ذیل ترجمه «متوکل بن عمیر بن المتوکل» نوشته است: «روی عن یحیی بن زید دعاء الصحیفه اخبرنا الحسین بن عبیدالله عن ابن اخی طاهر عن محمد بن مطهر عن ابیه عن عمیر بن المتوکل عن ابیه متوکل عن یحیی بن زید بالدعاء». بی تردید نجاشی قبل از «بهاء الشرف» می زیست و در سال 450 ه وفات یافت.

همچنین علامه مجلسی از نسخه ای از صحیفه یاد می کند که به سال 333 ق مربوط است: «قد وجدت فی نسخة قدیمة من الصحیفة الکاملة... و کان تاریخ کتابتها سنه ثلاث و ثلاثین و ثلاثماه...» شایان ذکر است که صحیفه سجادیه به بررسی سندی نیاز ندارد، چون بسیاری از علما ادعای تواتر آن را کرده اند. از مطالعه اجازاتی که برای نقل صحیفه سجادیه به ثبت رسیده است، چنان برمی آید که این کتاب به بررسی سندی نیاز ندارد و متواتر است.

علامه مجلسی می نویسد: «...و یرتقی الاسانید المذکوره هنا الی سته و خمسین الف اسنادا و مائه اسناد.» یکی از شارحان صحیفه نیز چنین نوشته است: «و لما کانت نسبه الصحیفه الشریفه الی صاحبها علیه السلام ثابته بالاستفاضه التی کادت تبلغ حدالتواتر...».

ناگفته نماند که اگر به سندی که در مقدمه صحیفه ذکر شده اکتفا کنیم، از شرایط حجیت و اتقان برخوردار نیست; زیرا: اولا: از سید نجم الدین بهاء الشرف، که در اول سند آمده است، در کتاب های رجالی ذکری به میان نیامده است. همچنین از «عکبری» و «عبدالله بن عمربن الخطاب» نیز در کتاب های رجالی یاد نشده است.

ثانیا: اگر چه در کتب رجالی از ابوالمفضل یاد شده است; اما بیشتر او را تضعیف کرده اند. نجاشی در مورد وی می گوید: «کان سافر فی طلب الحدیث عمره و کان فی اول امره ثبتا ثم خلط و رایت جل اصحابنا یغمزونه و یضعفونه.» ثالثا: در رجال نجاشی آمده است که «متوکل بن عمیر بن متوکل» صحیفه را از «یحیی بن زید» نقل کرده، در حالی که در مقدمه صحیفه می خوانیم: عمیر از پدرش «متوکل» نقل کرده است. و این متوکل توثیق نشده است.

رابعا: اخبار شیخ سعید ابوعبدالله... در سال پانصد و شانزده بوده است و عبدالله بن عمر، که در سند آمده، صحیفه را در سال دویست و شصت و پنج(265) نقل کرده است. تنها سه راوی (ابومنصور عکبری و ابوالمفضل و شریف ابوعبدالله) واسطه این دو نفر شمرده می شوند. بعید به نظر می رسد که در فاصله زمانی بین شیخ سعید و عبدالله بن عمر (دویست و پنجاه و یک سال) فقط سه راوی واسطه قرار گیرند مگر این که گفته شود این سه راوی یکدیگررا ملاقات کرده باشند و...

با همه اینها صحیفه سجادیه به بررسی سندی نیاز ندارد; زیرا:

1- علمای امامیه بر استفاضه و بلکه تواتر آن اتفاق نظر دارند. چنان که عالم بزرگوار الهی قمشه ای می گوید: «...علمای بزرگ امامیه گویند: صدور صحیفه سجادیه از امام سجاد علیه السلام به روایات مستفیضه بلکه قریب به تواتر است، هیچ شک و تردیدی در این که کلام امام است نتوان کرد.» آیت الله العظمی مرعشی نجفی نزد زیدیه و اسماعیلیه نیز ادعای تواتر کرده است. در همین مورد، کلام علامه مجلسی و صاحب ریاض السالکین قبلا نقل گردید.

2- فصاحت و بلاغت صحیفه حاکی از آن است که نمی تواند کلام غیرمعصوم باشد. چنان که «طنطاوی»، مفسر قرآن، وقتی آیت الله العظمی مرعشی نجفی صحیفه سجادیه را به عنوان هدیه برایش ارسال می کند، می گوید: این کتاب را فوق کلام مخلوق و دون کلام خالق دیدم.

3- نکته دیگری که بر صدور صحیفه دلالت می کند، سندهای متعدد و اجازه های گوناگون است. علامه مجلسی درباره طرق روایی صحیفه، می گوید: «واعلم انها کثیره جدا بحیث یعسر الضبط والاحاطه والاحصاء...» در صورت اجازه ای که «امیرماجد بن امیر جمال الدین محمد الحسینی الدشتکی» به «مولی محمد شفیع» داده است، سند متصل دیگری وجود دارد که قابل توجه می نماید: «انی ارویها عن والدی السید السند العلامه الثقه... جمال الدین محمدبن عبدالحسین الحسینی الدشتکی عن عمه السید معزالدین محمد ابن السید الفاضل... نظام الدین احمد... عن ابیه السید نظام الدین احمد المذکور عن ابیه معزالدین ابراهیم، عن ابیه سلام الله عن ابیه عمادالدین مسعود، عن ابیه صدرالدین محمد، عن ابیه غیاث الدین منصور عن ابیه صدرالدین محمد عن ابیه ابراهیم عن ابیه محمد عن ابیه اسحاق عن ابیه علی عن ابیه عربشاه عن ابیه امیرانبه، عن ابیه امیری،عن ابیه الحسن، عن ابیه الحسین، عن ابیه علی، عن ابیه زید، عن ابیه علی، عن ابیه محمد، عن ابیه علی، عن ابیه جعفر، عن ابیه احمد، عن ابیه جعفر، عن ابیه محمد، عن ابیه زید، عن ابیه الامام علی بن الحسین زین العابدین علیه و علی آبائه التحیه والسلام...».

ظاهرا «امیر ماجد» با بیست و نه واسطه سند خود را به امام زین العابدین علیه السلام رسانده است. همچنین علامه مجلسی اجازه های متعددی در مورد صحیفه در جلد 107 بحار (ص 43 به بعد) نقل کرده است. یک مورد از این اجازه ها که قابل توجه است، اجازه روایتی است که پدر علامه مجلسی در رویا از امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف دریافت کرده است:

«در بين خواب ‌و‌ بيداري ديدم ‌كه‌ گويا ‌در‌ مسجد جامع عتيق اصفهان ايستاده ‌ام‌ ‌و‌ حضرت مهدي عليه السلام نيز ايستاده بود. ‌من‌ چند مسئله ‌را‌ ‌كه‌ برايم مشكل شده بود، ‌از‌ محضر ‌آن‌ حضرت پرسيدم، ‌پس‌ جواب ‌آن‌ ‌را‌ برايم بيان فرمود. آنگاه ‌از‌ كتابي ‌كه‌ ‌به‌ ‌آن‌ عمل كنم سؤال كردم ‌و‌ ‌آن‌ حضرت مرا ‌به‌ مولانا محمد التاج حواله داد ‌و‌ ‌من‌ نزد ‌او‌ رفتم ‌و‌ ‌از‌ ‌او‌ كتابي گرفتم، ‌به‌ نظرم آمد ‌كه‌ ‌آن‌ كتاب دعا بود، ‌پس‌ ‌آن‌ ‌را‌ بوسيدم ‌و‌ ‌بر‌ چشم نهادم، ولي وقتي ‌به‌ خويش آمدم و ‌از‌ خواب بيدار شدم ‌آن‌ كتاب ‌را‌ ‌در‌ دست خود نيافتم، ‌پس‌ ‌تا‌ صبح گريه كردم، فرداي ‌آن‌ روز ‌به‌ دنبال «محمد تاج» راه افتادم ‌تا‌ رسيدم ‌به‌ «دارالبطيخ»، مرد صالحي ‌را‌ ‌كه‌ آقا حسن نام ‌و‌ «تاجا» لقب داشت ديدم، ‌به‌ ‌او‌ سلام كردم، ‌او‌ مرا فراخواند ‌و‌ ‌به‌ كتابخانه خود برد، اولين كتابي ‌كه‌ ‌بدست ‌من‌ داد، همان كتابي بود ‌كه‌ ‌در‌ خواب ديده بودم، آنگاه شروع نمودم ‌به‌ گريه ‌و‌ گفتم همين كتاب مرا بس است. ‌و‌ ‌از‌ آنجا ‌به‌ نزد شيخ محمد مدرس رفتم ‌و‌ ‌به‌ مقابله ‌آن‌ نسخه ‌با‌ نسخه اي ‌كه‌ جد پدر محمد مدرس ‌از‌ روي نسخه شهيد نوشته بود، پرداختم. ديدم نسخه اي ‌كه‌ حضرت صاحب الزمان ‌به‌ ‌من‌ مرحمت فرموده بود، درست مطابق نسخه صحيفه شهيد مي باشد».

با توجه به مجموع مطالبی که گذشت، می توان اطمینان پیدا کرد که صحیفه از ناحیه امام سجاد علیه السلام صادر گردیده و تاکنون هیچ کس در این امر تشکیک نکرده است.

شروح و ترجمه‌های صحیفه سجادیه

شرح و حاشیه: صحیفه سجادیه، شروح و حواشی متعدد و متنوعی دارد که مشخصات بسیاری از آن ها در کتاب الذریعه (ج 13، ص 345 به بعد) آمده است.

نخستین شرح در دسترس، شرح کفعمی (م 905 قمری و صاحب کتاب بلدالأمین و مصباح) است. در کتاب حیاة الامام زین العابدین علیه السلام، از 68 شرح صحیفه نام برده شده است. (صص 386 393) مشهورترین شرح صحیفه، کتاب ریاض السالکین تألیف سید علیخان مدنی است که در هفت جلد به چاپ رسیده است. شیخ بهایی نیز شرح زیبایی بر صحیفه داشته که تنها دو دعای آن به چاپ رسیده است و از علم زیاد ایشان حکایت دارد.

با توجه به اهمیت والای کتاب صحیفه سجادیه در نزد علما و بزرگان ما، تاکنون ترجمه‌های متعددی نیز از آن شده است.

جايگاه صحيفه نزد علماء

دعاهاي صحيفه علاوه ‌بر‌ حسن بلاغت ‌و‌ كمال فصاحت ‌از‌ علوم الهي ‌و‌ معارف يقيني برخوردار است ‌كه‌ عقل ها ‌در‌ مقابل ‌آن‌ رام است ‌و‌ فحول علما ‌در‌ مقابل ‌آن‌ ‌سر‌ تسليم ‌و‌ خضوع فرود آورده اند. اين حقيقت براي صاحبدلان حقيقت بين بانگاهي ‌به‌ صحيفه آشكار مي گردد؛ زيرا عبارات صحيفه خود بيانگر ‌آن‌ است ‌كه‌ فوق كلام مخلوق ‌و‌ پايين‌تر‌ ‌از‌ كلام خالق است؛ لذا ‌هم‌ ‌از‌ دسترس اوهام جاعلان برتر ‌و‌ بالاتر است ‌و‌ ‌هم‌ علما ‌و‌ بزرگان سخت بدان توجه ‌و‌ ‌از‌ ‌آن‌ ستايش كرده اند ‌كه‌ ‌به‌ نمونه هايي اشاره مي شود:

1. ابن شهر آشوب(م 588) ‌در‌ كتاب مناقب خود مي گويد: «وقتي ‌در‌ بصره نزد يكي ‌از‌ بلغاء ‌از‌ فصاحت صحيفه كامله سخن ‌به‌ ميان آمد، ‌او‌ گفت: ‌من‌ ‌هم‌ مي توانم مانند ‌آن‌ ‌را‌ ‌بر‌ شما املاء ‌و‌ بيان كنم. آن گاه قلم برداشت ‌و‌ ‌سر‌ ‌به‌ زير افكند و هيچ جمله اي نتوانست ‌به‌ زبان آورد ‌و‌ ‌در‌ همان حال سرافكندگي ‌از‌ دنيا رفت».

2. ‌در‌ سال 1353 ه.ق مرحوم آيت اللّه العظمي مرعشي نجفي رحمه الله نسخه اي ‌از‌ صحيفه سجاديه ‌را‌ براي طنطاوي، دانشمند اهل سنت ‌و‌ مؤلف تفسير طنطاوي (مفتي اسكندريه) ‌به‌ «قاهره» فرستاد. وي ‌پس‌ ‌از‌ دريافت ‌و‌ تشكر ‌از‌ چنان هديه اي گرانبها ‌و‌ ستايش فراوان ‌در‌ پاسخ نوشت: «اين ‌از‌ بدبختي ماست ‌كه‌ تاكنون ‌بر‌ اين اثر گرانبهاي جاويد ‌كه‌ ‌از‌ مواريث نبوت است، دست نيافته بوديم، ‌من‌ ‌هر‌ ‌چه‌ ‌در‌ ‌آن‌ مي نگرم ‌آن‌ ‌را‌ ‌از‌ گفتار مخلوق برتر ‌و‌ ‌از‌ خالق پايين‌تر‌ مي يابم».[۶]

3. ‌از‌ ميرزا هادي مشهدي ذاكر نقل شده ‌كه‌ ابن جوزي ‌در‌ «خصائص الائمه» چنين گفته است: «اگر اميرالمؤمنين امام علی عليه السلام نبود، توحيد مسلمانان ‌و‌ عقايد ايشان كامل نمي شد؛ زيرا آن چه پيغمبر اكرم بيان فرمود، اصول عقايد ‌و‌ فروع مهم دين بود، ولي دقائق عقائد ‌را‌ همچون صفات ذات ‌و‌ فعل، ‌و‌ عينيت صفات ‌با‌ ذات ‌را‌ مسلمانان مديون ‌و‌ ريزه خوار خوان نعمت اميرالمؤمنين عليه السلام ‌و‌ شاگردان ‌او‌ مي باشند...»، آن گاه درباره امام سجاد عليه السلام مي گويد: «علي ‌بن‌ الحسين زين العابدين ‌در‌ املاء ‌و‌ انشاء ‌و‌ كيفيت سخن گفتن ‌و‌ خطاب ‌و‌ عرض حاجت ‌به‌ پيشگاه الهي ‌بر‌ مسلمين ‌حق‌ تعليم دارد؛ زيرا اگر ‌آن‌ حضرت نبود، مسلمانان آيين سخن گفتن ‌و‌ عرض حوائج خود ‌را‌ ‌به‌ خداي متعال نمي دانستند؛ لذا ‌آن‌ امام ‌به‌ مردم آموخت ‌كه‌ هنگام استغفار چگونه ‌با‌ خدا سخن بگويند ‌و‌ ‌در‌ موقع درخواست باران رحمت ‌با‌ ‌چه‌ زباني ‌از‌ خداوند نزول باران بخواهند، ‌و‌ زمان ترس ‌از‌ دشمن چگونه ‌به‌ خدا پناه برده، دفع ‌شر‌ دشمنان ‌را‌ بخواهند...».[۷]


پانویس

  1. الذریعه، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج 15، ص 18.
  2. صحیفه کامله سجادیه، دفتر انتشارات اسلامی، ص 17.
  3. الدلیل الی موضوعات الصحیفه السجادیه، محمد حسین المظفر.
  4. با صحيفه سجاديه «زبور ‌آل‌ محمد» آشنا شويم، سيد جواد حسيني، پایگاه تخصصی صحیفه سجادیه.
  5. کوثر: آبان 1378، شماره 32.
  6. صحيفه سجاديه، ترجمه سيد صدرالدين بلاغي، ‌با‌ مقدمه اي ‌از‌ آيت الله مرعشي نجفي، (تهران، دارالكتب الاسلاميه)، ص 37 مقدمه.
  7. همان، ص 43ـ45.

پیوندها