مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

شیخ آقا بزرگ تهرانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
'''شیخ آقا بزرگ تهرانی''' (۱۳۸۹-۱۲۹۳ ق) [[فقیه]] و کتاب‌شناس [[شیعه|شیعی]] قرن چهاردهم هجری است که با تألیف دائرةالمعارف بزرگ «[[الذریعه]]» و کتاب «[[طبقات اعلام الشیعه]]» گام بزرگی در شناسایی آثار و نسخ خطی اسلامی در حوزه‌های علوم مختلف برداشت.
+
'''شیخ آقا بزرگ تهرانی''' (۱۳۸۹-۱۲۹۳ ق) [[فقیه]] و کتاب‌شناس [[شیعه|شیعی]] قرن چهاردهم هجری و از شاگردان [[آخوند خراسانی]] و [[محدث نوری]] است. او با تألیف دائرةالمعارف بزرگ «[[الذریعه]]» و کتاب «[[طبقات اعلام الشیعه]]»، گام بزرگی در شناسایی آثار و [[نسخه خطی|نسخ خطی]] اسلامی در حوزه‌های علوم مختلف برداشت. علماء و فقهای بسیاری برای او [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه‌نامه]] روایتی نوشته یا از او اجازه گرفته اند.
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
 
||نام کامل = شیخ آقا بزرگ تهرانی
 
||نام کامل = شیخ آقا بزرگ تهرانی
سطر ۱۷: سطر ۱۷:
 
==تحصیلات و استادان==
 
==تحصیلات و استادان==
  
آقا بزرگ از نخستین آموزگار خویش چنین یاد کرده است: «قبل از رفتن به مکتب خانه، در توی خانه، پیش عمال عمو، «زهرا سلطان خانم» ‌از اول حروف ابجد و بعضی سوره‎های کوتاه [[قرآن]] را خوانده بودم...».<ref> تاریخ فرهنگ معاصر، (فصلنامه) سال ۴، شماره ۱ و ۲، ص ۳۰۳، (بهار و تابستان ۱۳۷۴ ش)، مقاله «زندگانی من» به قلم خود شیخ آقا بزرگ تهرانی.</ref> پس از آن که به ۷ سالگی رسید (۱۳۰۰ ق) در محله‎اش پامنار به مکتب‌خانه آقا سید ضیاء رفت و پیش او قرآن و [[نصاب‌ الصبیان (کتاب)|نصاب الصبیان]] را در لغت عربی و فارسی و... خواند.<ref> همان مدرک پیشین.</ref>
+
آقا بزرگ از نخستین آموزگار خویش چنین یاد کرده است: «قبل از رفتن به مکتب خانه، در توی خانه، پیش عمال عمو، «زهرا سلطان خانم» ‌از اول [[ابجد|حروف ابجد]] و بعضی سوره های کوتاه [[قرآن]] را خوانده بودم...».<ref> تاریخ فرهنگ معاصر، (فصلنامه) سال ۴، شماره ۱ و ۲، ص ۳۰۳، (بهار و تابستان ۱۳۷۴ ش)، مقاله «زندگانی من» به قلم خود شیخ آقا بزرگ تهرانی.</ref> پس از آن که به ۷ سالگی رسید (۱۳۰۰ ق) در محله اش پامنار به مکتب‌خانه آقا سید ضیاء رفت و پیش او قرآن و [[نصاب‌ الصبیان (کتاب)|نصاب الصبیان]] را در لغت عربی و فارسی و... خواند.
  
آقا بزرگ ابتدا علاقه چندانی به درس و مشق نداشت و بیشتر دوست داشت به پیشه اجدادی خویش یعنی تجارت و بازرگانی بپردازد. او خود در این باره می‎نویسد: «تا شش سال از عمر گذشت در خانه بازی می‎کردم. به یاد دارم که دکانی درست کرده اجناس بقالی و عطاری و ترازو با سایر لوازم دکان تهیه می‎کردم... شوق زیادی به درس خواندن نداشتم. می‎خواستم کاسب شوم ولی مرحوم پدرم کسب را نمی‎خواست چون خودش درس عربی نخوانده بود می‎خواست من طلبه علم شوم. مرا چندی برای امتحان به دکان بزازی برادرم مرحوم آقای محمدابراهیم در سر سه راه بازار پامنار فرستاد. با محبت‌های برادرانه بلکه پدرانه او از زحمت رفتن به دکان عاجز شدم و پس از مدتی استعفا دادم و به شوق درس افتادم».<ref> همان، ص ۳۰۳ و ۳۰۴.</ref>
+
شیخ آقا بزرگ تهرانی از سال ۱۳۰۳ ق که معمم شد، تا سال ۱۳۱۵ ق در [[تهران]] سکونت داشت. نخست مراحل مقدماتی را در مدرسه دانگی آغاز کرد و در مدرسه پامنار و سپس در مدرسه فخریه (مروی) آن را پی گرفت. او در عرض این دوازده سال توانست علوم و فنون مختلفی چون [[ادبیات عرب|ادبیات]]، [[منطق]]، [[تجوید|تجوید قرآن]]، [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[خط نسخ]] و [[خط نستعلیق|نستعلیق]] را یاد گیرد. او در این مدت به جز تحصیل و تکمیل معلومات، کارها و اقدام‌های جالبی هم داشته است که از آن میان استنساخ چندین نسخه از کتابهای معتبر و حایز اهمیت است.
  
«پس از آن که پدر شوق و ذوق فرزندش را در تحصیل علم و کمال افزونتر از پیش دید و استعداد او را در این راه شکوفا یافت به این فکر افتاد که برای تشویق و ترغیب او مجلسی را ترتیب دهد و پسرش را ملبس به لباس دانش و دین سازد. «و چون ۱۰ ساله شد (۱۳۰۳ ق) پدرش مجلسی ترتیب داد، با حضور جمعی از روحانیون آن روزگار تهران، و در این محفل معنوی، وی لباس روحانیت پوشید و عمامه بر سر گذارد. حاضران به او تبریک گفتند و خواستند تا خواندن «[[جامع المقدمات (کتاب)|جامع المقدمات]]» را بیاغازد. پس از پوشیدن لباس روحانی وی را با افزودن کلمه شیخ (کلمه‎ای که برای روحانیون، هم عنوان است و هم احترام) بر سرِ نامش، در شیخ آقا بزرگ خواندند».<ref> شیخ آقا بزرگ، استاد محمدرضا حکیمی، ص ۴، چاپ اول، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.</ref> شیخ آقا بزرگ در زندگینامه خود می‎نویسد: «مرحوم آقا سید جمال افجه‎ای عمامه بر سر من گذاشت».<ref> تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره پیشین، ص ۳۰۵.</ref>
+
شیخ آقا بزرگ در سال ۱۳۱۵ ق برای همیشه [[ایران]] را ترک کرد و راه [[نجف]] را در پیش گرفت. آقا بزرگ، استادان زیادی داشته است. برخی اساتید او در دوره مقدمات و سطوح و پیش از هجرت به نجف، یعنی در تهران عبارتند از:
  
شیخ آقا بزرگ تهرانی از سال ۱۳۰۳ ق که معمم شد، تا سال ۱۳۱۵ ق در تهران سکونت داشت. نخست مراحل مقدماتی را در مدرسه دانگی آغاز کرد و در مدرسه پامنار و سپس در مدرسه فخریه (مروی) آن را پی گرفت. او در عرض این دوازده سال توانست علوم و فنون مختلفی چون ادبیات، [[منطق]]، [[تجوید|تجوید قرآن]]، [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[خط نسخ]] و [[خط نستعلیق|نستعلیق]] را یاد گیرد. او در این مدت به جز تحصیل و تکمیل معلومات، کارها و اقدام‌های جالبی هم داشته است که از آن میان استنساخ چندین نسخه از کتابهای معتبر و حایز اهمیت است.
+
شیخ محمدحسین خراسانی (متوفی ۱۳۴۷ ق)، شیخ محمدباقر تهرانی معروف به معزالدوله، شیخ زین العابدین محلاتی، میرزا ابراهیم زنجانی (م ۱۳۵۱ ق)، میرزا محمدتقی گرگانی (م ۱۳۳۶ ق)، سید محمدتقی تنکابنی (م ۱۳۲۷ ق) و... .  
  
شیخ آقا بزرگ تهرانی تا سال ۱۳۱۵ ق در [[تهران]] بود و در آن مدت تنها برای چند سفر [[زیارت|زیارتی]] و تفریحی از تهران خارج شد. یکی از آن سفرها، سفر به [[مشهد]] مقدس بود که او و پدرش در حالی که در رفت و برگشت همراه و هم قافله با [[شيخ فضل الله نورى|شیخ فضل الله نوری]] بودند در سال ۱۳۱۱ ق انجام دادند و دیگری سفر به ایلکا (از روستاهای نور در مازندران) بود که به دعوت شیخ جواد ایلکانی و به صلاحدید پدر صورت گرفت و سومی سفر به کشور [[عراق]]، برای زیارت [[عتبات عالیات|عتبات]] بود که همراه برادرش کربلایی محمدابراهیم و در سال ۱۳۱۳ ق آغاز شد.
+
اما بعضی از اساتید بزرگ شیخ در سطوح عالی [[حوزه علميه|حوزه علمیه]] نجف اشرف عبارتند از:
 
 
شیخ آقا بزرگ به هیچ وجه نمی‎خواست از این سفر برگردد و مصمم بود که برای تحصیل علم در [[حوزه علمیه]] [[نجف]] اشرف، در آن شهر بماند اما اصرار بیش از حد برادر و همراهان او را وادار به بازگشت ساخت؛ تا این که در سال ۱۳۱۵ ق برای همیشه [[ایران]] را ترک کرده و راه نجف را در پیش گرفت.<ref> همان، ص ۳۰۵ ـ ۳۰۸ و ۳۱۰.</ref>
 
 
 
شیخ آقا بزرگ، استادان زیادی داشته است. اساتید او در دوره مقدمات و سطوح و شیخ پیش از هجرت به نجف، یعنی در تهران عبارتند از: 
 
 
 
[[شیخ محمدحسین خراسانی]] (متوفی ۱۳۴۷ ق)، [[شیخ محمدباقر تهرانی]] معروف به معزالدوله، [[شیخ زین العابدین محلاتی]] (شیخ در مدرسه صدر صدرنشین نویسی را از دو طرف فراگرفت)، [[میرزا ابراهیم زنجانی]] (م ۱۳۵۱ ق)، [[شیخ محمدرضا قاری]]، [[میرزا محمود قمی]]، حاج شیخ ملا محمدعلی نوری ایلکانی، شیخ علی نوری ایلکانی (باید همان نوری حکمی و غیر از آن نوری ایلکانی باشد که پیش از این نام برده شد)، [[سید عبدالکریم مدرسی لاهیجی]]، [[میرزا محمدتقی گرگانی]] (م ۱۳۳۶ ق)، [[سید محمدتقی تنکابنی]] (م ۱۳۲۷ ق)، [[شیخ محمدتقی نهاوندی]]، [[سید حسن استرآبادی]]، [[شیخ عباس نهاوندی]]، [[شیخ عبدالله اصفهانی]]، [[سید محمدتقی قزوینی]]، حاج [[میرزا سید حسن تهرانی]]، آقا [[شیخ مهدی مازندرانی]]، آقا [[شیخ محمد شاه ‌عبدالعظیمی]]، آقا [[شیخ عبدالحسین شیرازی]]، آقا میرزا کوچک ساوجی، [[حاج محمدعلی عراقی]]، آقا [[میرزا شهاب‌الدین شیرازی]]، آقا [[شیخ عبدالخالق یزدی]].
 
 
 
اما اساتید بزرگ شیخ در سطوح عالی حوزه علمیه نجف اشرف عبارتند از:
 
  
 
#[[محدث نوری]] (۱۲۵۴ـ۱۳۲۰ ق)
 
#[[محدث نوری]] (۱۲۵۴ـ۱۳۲۰ ق)
سطر ۴۰: سطر ۳۲:
 
#[[شیخ محمدطه نجف|آیت الله شیخ محمد طه نجف]] (۱۲۴۱ـ۱۳۲۳ ق)
 
#[[شیخ محمدطه نجف|آیت الله شیخ محمد طه نجف]] (۱۲۴۱ـ۱۳۲۳ ق)
 
#[[سید مرتضی کشمیری]] (۱۲۶۸ـ۱۳۲۳ ق)
 
#[[سید مرتضی کشمیری]] (۱۲۶۸ـ۱۳۲۳ ق)
#[[حاج میرزا حسین خلیلی]] (۱۲۳۰ـ۱۳۲۶ ق)
+
#[[میرزا حسین خلیلی تهرانی|حاج میرزا حسین خلیلی]] (۱۲۳۰ـ۱۳۲۶ ق)
 
#[[آخوند خراسانی]] (۱۲۵۵ـ۱۳۲۹ ق)
 
#[[آخوند خراسانی]] (۱۲۵۵ـ۱۳۲۹ ق)
 
#[[میرزا محمد تقی شیرازی|آیت الله محمدتقی شیرازی]] (متوفی ۱۳۳۸ ق)
 
#[[میرزا محمد تقی شیرازی|آیت الله محمدتقی شیرازی]] (متوفی ۱۳۳۸ ق)
 
#[[سید احمد کربلایی|سید احمد تهرانی کربلایی]] (متوفی ۱۳۳۲ ق)
 
#[[سید احمد کربلایی|سید احمد تهرانی کربلایی]] (متوفی ۱۳۳۲ ق)
#[[شیخ محمدعلی چهاردهی رشتی]] (۱۲۵۲ـ۱۳۳۱ ق)<ref>شیخ آقا بزرگ، زندگانی این بزرگواران را در آثار خود نوشته است. بنگرید به: نقباء، ج ۵، نسخه خطی؛ مصفی المقال، ص ۱۹۳؛ نقباء، ج ۵، نسخه خطی؛ نقباء، ج ۳، ص ۹۶۲ـ۹۶۵؛ الذریعه، ج ۱، ص ۸۳؛ مصفی المقال، ص ۲۰۷؛ نقباء، ج ۶، نسخه خطی؛ نیز هدیه الرازی، ص ۱۵۷؛ نقباء ۷، ج ۲، ص ۵۷۴ـ۵۷۶؛ همان، ج ۵، نسخه خطی؛ نیز هدیه الرازی، ص ۱۴۵؛ نقباء، ج ۱، ص ۲۶۲؛ همان، ج ۴، ص ۸۷؛ همان، ج ۴، ص ۱۵۴۸؛ همان، ج ۲، ص ۷۴۰؛ ناگفته نماند که نوشته‎های شیخ درباره زندگانی اساتیدش به فارسی ترجمه شده و در کتاب «شیخ آقا بزرگ تهرانی، اقیانوس پژوهش» آمده است.</ref>
+
#شیخ محمدعلی چهاردهی رشتی (۱۲۵۲ـ۱۳۳۱ ق)
#[[شیخ احمد شیرازی]]، معروف به «شانه‌ساز»
+
#[[آیت الله حاج آقا رضا همدانی]].
#[[شیخ حسن تویسرکانی]]
 
#[[سید آقا قزوینی]]
 
#[[شیخ عبدالله اصفهانی]]<ref> تاریخ و فرهنگ معاصر، سال ۴، ش ۱ و ۲، ص ۳۱۲ـ۳۱۳.</ref>
 
#[[آیت الله حاج آقا رضا همدانی]].<ref> همان، ص ۳۱۳؛ نیز نقباء، ج ۲، ص ۷۷۷.</ref>
 
  
 
==شاگردان==
 
==شاگردان==
 +
برخی از شاگردان شیخ آقا بزرگ تهرانی  عبارتند از:
  
 
*[[سید عبدالعزیز طباطبایی]] قدس سره،
 
*[[سید عبدالعزیز طباطبایی]] قدس سره،
 +
*[[شهید سید محمد علی قاضی طباطبائی|سید محمدعلی قاضی طباطبایی]] (شهید محراب)،
 
*سید احمد حسینی اشکوری،
 
*سید احمد حسینی اشکوری،
 
*سید مرتضی نجومی،
 
*سید مرتضی نجومی،
 
*سید محمدحسن طالقانی،
 
*سید محمدحسن طالقانی،
 
*سید محمدصادق بحرالعلوم،
 
*سید محمدصادق بحرالعلوم،
*مولانا رضا حسین خان رشیدی ترابی،
 
 
*مولانا سید صفدر حسین نقوی،
 
*مولانا سید صفدر حسین نقوی،
*مولانا شیخ محمدحسین پاکستانی،
+
*مولانا سید محمدمحسن نقوی.
*مولانا سید محمدمحسن نقوی،
 
*[[شهید سید محمد علی قاضی طباطبائی|سید محمدعلی قاضی طباطبایی]] (شهید محراب)
 
 
 
و...
 
  
 
==اجازه‌های روایتی==
 
==اجازه‌های روایتی==
  
علامه تهرانی اهمیت بسیاری به [[روایت]] و نقل [[حدیث]] می‎داد و در کسب [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] برای نقل احادیث می‎کوشید. علماء و فقهای بسیاری برای او اجازه‌نامه روایتی نوشته یا از او اجازه گرفته‎اند تا آن جا که او پس از [[محدث نوری]]، سرشناس‎ترین شیخ روایت یاد می‎شود. کسانیکه شیخ آقا بزرگ از آنان گواهی نقل روایت داشته است عبارتند از:
+
علامه تهرانی اهمیت بسیاری به روایت و نقل [[حدیث]] می ‎داد و در کسب [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] برای نقل احادیث می کوشید. علماء و فقهای بسیاری برای او اجازه‌نامه روایتی نوشته یا از او اجازه گرفته اند تا آن جا که او پس از [[محدث نوری]]، سرشناس‎ترین شیخ روایت یاد می شود. کسانیکه شیخ آقا بزرگ از آنان گواهی نقل روایت داشته است عبارتند از:
  
 
===از علمای شیعه===
 
===از علمای شیعه===
  
*محدث نوری: وی نخستین کسی است که برای شیخ آقا بزرگ در حالی که او هنوز در دوران جوانی بود، اجازه نقل حدیث داده است.
+
*محدث نوری: وی نخستین کسی است که برای شیخ آقا بزرگ در حالی که او هنوز در دوران جوانی بود، اجازه نقل حدیث داد.
 
*آیت الله [[سید حسن صدر]] (م ۱۳۵۴ ق)
 
*آیت الله [[سید حسن صدر]] (م ۱۳۵۴ ق)
*شیخ محمد صالح آل طعان بحرانی (۱۲۸۴ـ۱۳۳۳ ق)
 
 
*شیخ علی خاقانی (م ۱۳۳۴ ق)
 
*شیخ علی خاقانی (م ۱۳۳۴ ق)
 
*سید محمدعلی شاه عبدالعظیم (۱۲۵۸ـ۱۳۳۴ ق)
 
*سید محمدعلی شاه عبدالعظیم (۱۲۵۸ـ۱۳۳۴ ق)
 
*شیخ موسی بن جعفر کرمانشاهی
 
*شیخ موسی بن جعفر کرمانشاهی
 
*[[سید ابوتراب خوانساری]] (۱۲۷۱ـ۱۳۴۶ ق)
 
*[[سید ابوتراب خوانساری]] (۱۲۷۱ـ۱۳۴۶ ق)
*شیخ علی کاشف الغطاء (م ۱۳۵۰ ق)<ref> الذریعه، ج ۲۰، مقدمه.</ref>
+
*شیخ علی کاشف الغطاء (م ۱۳۵۰ ق)
 
*ملا علی نهاوندی
 
*ملا علی نهاوندی
 
*[[شیخ محمدطه نجف|شیخ محمد طه نجف]]
 
*[[شیخ محمدطه نجف|شیخ محمد طه نجف]]
 
*[[سید مرتضی کشمیری|سید مرتضی کشمیری]]
 
*[[سید مرتضی کشمیری|سید مرتضی کشمیری]]
*حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی
+
*[[میرزا حسین خلیلی تهرانی]]
 
*[[آخوند خراسانی|آخوند محمدکاظم خراسانی]]
 
*[[آخوند خراسانی|آخوند محمدکاظم خراسانی]]
 
*[[سید احمد کربلایی|سید احمد کربلایی]]
 
*[[سید احمد کربلایی|سید احمد کربلایی]]
 
*میرزا محمدعلی مدرسی رشتی
 
*میرزا محمدعلی مدرسی رشتی
 
*[[شیخ الشریعه اصفهانی]]
 
*[[شیخ الشریعه اصفهانی]]
*سید ناصر حسین لکهنوی (فرزند علامه مجاهد میر حامد حسین هندی)
+
*سید ناصر حسین لکهنوی (فرزند علامه مجاهد [[میر حامد حسین هندی]])
 
*آخوند محمدتقی نهاوندی
 
*آخوند محمدتقی نهاوندی
 +
*شیخ محمد صالح آل طعان بحرانی (۱۲۸۴ـ۱۳۳۳ ق)
 
*علامه [[سید عبدالحسین شرف الدین عاملی]]
 
*علامه [[سید عبدالحسین شرف الدین عاملی]]
 
*آقا [[سید علی شوشتری]]
 
*آقا [[سید علی شوشتری]]
 
*[[حاج شیخ عباس قمی]]
 
*[[حاج شیخ عباس قمی]]
*سید محمدعلی هبه الدین شهرستانی
 
*آقا میرزا هادی خراسانی حائری
 
  
روایت از این پنج بزرگوار همچون روایت از شیخ محمدصالح طعان بحرانی به صورت مْدبجه می‎باشد<ref> والمسلسلات فی الاجازات، ج ۲، ص ۳۲۳؛ تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره پیشین، ص ۳۱۴.</ref> یعنی اجازه‎ای که دونفر به یکدیگر اعطا کرده باشند.
+
روایت از برخی این عالمان همچون شیخ محمدصالح طعان بحرانی و [[حاج شیخ عباس قمی|شیخ عباس قمی]] به صورت مُدبجه می باشد<ref> والمسلسلات فی الاجازات، ج ۲، ص ۳۲۳؛ تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره پیشین، ص ۳۱۴.</ref> یعنی اجازه ای که دونفر به یکدیگر اعطا کرده باشند.
  
 
===از علمای عامه===
 
===از علمای عامه===
سطر ۱۰۴: سطر ۸۷:
 
#شیخ ابراهیم بن احمد حمدی، از عالمان شهر [[مدینه]]
 
#شیخ ابراهیم بن احمد حمدی، از عالمان شهر [[مدینه]]
 
#شیخ عبدالقادر خطیب طرابلسی، مدرس حرم شریف
 
#شیخ عبدالقادر خطیب طرابلسی، مدرس حرم شریف
#شیخ عبدالرحمن علیش حنفی، از مدرسان دانشگاه الازهر و امام جماعت در [[مسجد]] «رأس الحسین علیه السلام» واقع در قاهره [[مصر]].<ref>الهادی، سال ۴، ش ۴، ص ۷۶، سال ۱۳۹۶ ق، شیخ الباحثین، ص ۲۲.</ref>
+
#شیخ عبدالرحمن علیش حنفی، از مدرسان دانشگاه الازهر و امام جماعت در «[[مشهد رأس الحسین علیه السلام|مسجد رأس الحسین]] علیه السلام» واقع در قاهره [[مصر]].<ref>الهادی، سال ۴، ش ۴، ص ۷۶، سال ۱۳۹۶ ق، شیخ الباحثین، ص ۲۲.</ref>
  
 
===طبقه پس از شیخ===
 
===طبقه پس از شیخ===
  
کسانی که از شیخ آقا بزرگ تهرانی [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] روایتی گرفته‎اند «طبقه پس از شیخ» خوانده می‎شوند و در میان آنان، نام بسیاری از [[فقها]] و مراجع تقلید، [[محدث|محدثان]] و مورخان نامدار معاصر، روایتگران و مصلحان بیدار به چشم می‎خورد و شمارش اسم آنان افزون بر آن است که در این مجال بگنجد. تا آن جا که گفته می‎شود: «او استاد مطلق محدثان [[شیعه]] بود و بیش از دو هزار اجازه در روایت [[حدیث]] از او صادر شد...».<ref> الشیخ آقا بزرگ التهرانی فقید العلم والادب، احمد عبدالله هیتی، ص ۹، بغداد، ۱۳۹۰ ق.</ref>  
+
کسانی که از شیخ آقا بزرگ تهرانی [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] روایتی گرفته اند «طبقه پس از شیخ» خوانده می شوند و در میان آنان، نام بسیاری از [[فقها]] و مراجع تقلید، [[محدث|محدثان]] و مورخان نامدار معاصر به چشم می خورد. تا آن جا که گفته می شود: «او استاد مطلق محدثان [[شیعه]] بود و بیش از دو هزار اجازه در روایت [[حدیث]] از او صادر شد...».<ref> الشیخ آقا بزرگ التهرانی فقید العلم والادب، احمد عبدالله هیتی، ص ۹، بغداد، ۱۳۹۰ ق.</ref> برخی از این عالمان عبارتند از
 
 
حال به عنوان نمونه تنها برخی از آن بزرگان را نام می‎بریم:
 
  
*آیت الله حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی
+
*آیت الله [[آیت الله بروجردی|سید حسین طباطبایی بروجردی]]
 
*[[علامه امینی|علامه شیخ عبدالحسین امینی]]
 
*[[علامه امینی|علامه شیخ عبدالحسین امینی]]
 
*آیت الله [[سید عبدالهادی شیرازی]]
 
*آیت الله [[سید عبدالهادی شیرازی]]
 
*علامه [[سید هبة الدین شهرستانی|سید هبه‌الدین شهرستانی]]
 
*علامه [[سید هبة الدین شهرستانی|سید هبه‌الدین شهرستانی]]
 
*شیخ محمدمهدی شرف‌الدین شوشتری
 
*شیخ محمدمهدی شرف‌الدین شوشتری
*شیخ نجم‌الدین عسکری
+
*[[سید مصطفی صفایی خوانساری]]
*سید مصطفی صفایی خوانساری
 
 
*شیخ محمدحسن مظفر
 
*شیخ محمدحسن مظفر
 
*سید محمدعلی روضاتی اصفهانی
 
*سید محمدعلی روضاتی اصفهانی
 
*آیت الله [[سید محمدهادی میلانی]]
 
*آیت الله [[سید محمدهادی میلانی]]
*میرزا حیدرقلی سردار کابلی
+
*[[سردار کابلی|میرزا حیدرقلی سردار کابلی]]
*آیت الله شیخ مرتضی حائری یزدی
+
*آیت الله [[مرتضی حائری یزدی|شیخ مرتضی حائری یزدی]]
 
*میرزا محمدعلی اردوباری
 
*میرزا محمدعلی اردوباری
 
*[[محمدعلی مدرس تبریزی|میرزا محمدعلی مدرس خیابانی]]
 
*[[محمدعلی مدرس تبریزی|میرزا محمدعلی مدرس خیابانی]]
*شیخ جعفر محبوبه نجفی
 
*سید محمد مفتی الشیعه اردبیلی
 
 
*شیخ حسین مقدس مشهدی
 
*شیخ حسین مقدس مشهدی
*سید محمدصادق بحرالعلوم
 
 
*سید احمد حسینی اشکوری
 
*سید احمد حسینی اشکوری
*سید رضا هندی
 
*شیخ جمال‌الدین نائینی
 
 
*[[محدث ارموی|سید جلال‌الدین محدث ارموی]]
 
*[[محدث ارموی|سید جلال‌الدین محدث ارموی]]
*سید عبدالرزاق مقرم
 
 
*شیخ ذبیح الله محلاتی عسکری
 
*شیخ ذبیح الله محلاتی عسکری
*شیخ محمد شریف رازی
 
 
*شیخ محمدباقر ساعدی خراسانی
 
*شیخ محمدباقر ساعدی خراسانی
*عبدالرحیم محمدعلی نجفی
 
*محمدرضا حکیمی
 
 
*شیخ محمد سماوی تنکابنی
 
*شیخ محمد سماوی تنکابنی
*علامه سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی
+
*[[سید عبدالعزیز طباطبایی|سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی]]
 
*[[غلامرضا عرفانیان یزدی|شیخ غلامرضا عرفانیان یزدی]]
 
*[[غلامرضا عرفانیان یزدی|شیخ غلامرضا عرفانیان یزدی]]
 
*[[علامه طباطبایى|علامه سید محمدحسین طباطبایی]]
 
*[[علامه طباطبایى|علامه سید محمدحسین طباطبایی]]
سطر ۱۵۲: سطر ۱۲۳:
 
*حسین عمادزاده اصفهانی
 
*حسین عمادزاده اصفهانی
 
*سید مصلح الدین مهدوی
 
*سید مصلح الدین مهدوی
*شیخ احمد سبط الشیخ
 
 
*علامه [[محمدتقی شوشتری|شیخ محمدتقی شوشتری]]
 
*علامه [[محمدتقی شوشتری|شیخ محمدتقی شوشتری]]
 
*[[سید موسی شبیری زنجانی]]
 
*[[سید موسی شبیری زنجانی]]
*شیخ عبدالجبار اعظمی
 
*محمد واعظ‌زاده خراسانی
 
 
*آیت الله علامه فانی اصفهانی
 
*آیت الله علامه فانی اصفهانی
*سید محمد مشکاه بیرجندی
 
 
*سید محمدعلی موحد ابطحی
 
*سید محمدعلی موحد ابطحی
*شیخ احمد انصاری قمی<ref>المسلسلات، ج ۲، ص ۵۸۲؛ الهادی، سال ۴، ش ۴، ص ۷۶؛ تاریخ فرهنگ معاصر، سال اول، ش اول، ص ۳۷؛ نور علم، دوره چهارم، ش ۲ (۳۸) ص ۳۸؛ مجله مشکوه، شماره ۳۲، پاییز ۱۳۷۰، ص ۷۸، کیهان فرهنگی، س ۲، ش ۲، ص ۹؛ س ۳، ش ۷، ص ۴۳؛ ش ۱۱، ص ۲۵ـ۲۶، و ش ۱۲، ص ۶ـ۱۰.</ref>
+
*شیخ احمد انصاری قمی.<ref>المسلسلات، ج ۲، ص ۵۸۲؛ الهادی، سال ۴، ش ۴، ص ۷۶؛ تاریخ فرهنگ معاصر، سال اول، ش اول، ص ۳۷؛ نور علم، دوره چهارم، ش ۲ (۳۸) ص ۳۸.</ref>
  
 
==آثار و تألیفات==
 
==آثار و تألیفات==
  
آثار قلمی و کتاب‌های شیخ آقا بزرگ را تا هشتاد جلد می‎توان شمرد. اما در میان آن همه آثار دو اثر از همه پربارتر و جامع‎ترند:
+
آثار قلمی و کتاب‌های شیخ آقا بزرگ را تا هشتاد جلد می توان شمرد. برخی از تألیفات او عبارتند از:
 
 
#[[الذریعه الی تصانیف الشیعه]]، در ۲۹ جلد: بیانگر آثار قلمی، هنری عالمان [[شیعه]] در طول تاریخ.
 
#[[طبقات اعلام الشیعه]]، در حدود ۲۰ جلد، دائره المعارف بزرگی است که زندگینامه و جایگاه دانشمندان شیعه را در هزار و صد سال گذشته بدست می‎دهد.
 
  
اما آثار محقق تهرانی منحصر به این دو دوره دائرة المعارف نبوده بلکه دهها کتاب دیگر هم از خود به یادگار گذاشته است که شمار آن ها به پنجاه جلد دیگر بالغ می‎شود. با تأسف هنوز انبوهی از آن ها چاپ نشده است.  
+
# [[الذریعه الی تصانیف الشیعه]]، در ۲۹ جلد: بیانگر آثار قلمی، هنری عالمان [[شیعه]] در طول تاریخ.
 +
# [[طبقات اعلام الشیعه]]، در حدود ۲۰ جلد، دائرةالمعارف بزرگی است که زندگینامه و جایگاه دانشمندان شیعه را در هزار و صد سال گذشته بدست می دهد.
 +
# [[مصفی المقال في مصنفي علم الرجال (کتاب)|مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال]]، تهران، ۱۳۳۷ش
 +
# المشیخه، نجف، ۱۳۵۶ق/۱۹۳۸م
 +
# هدیة الرازی الی المجدد الشیرازی، کربلا، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م
 +
# النقد اللطیف فی نفی التحریف عن القرآن الشریف (خطی)
 +
# توضیح الرشاد فی تاریخ حصر الاجتهاد، قم، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م
 +
# تفنید قول العوام بقدم الکلام (خطی)
 +
# ذیل المشیخه، نجف، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۷م
 +
# ضیاء المفازات فی طریق مشایخ ‌الاجازات، (خطی)
 +
# اجازات الطوسی، نجف، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م، (همچنین در مقدمه تفسیر‌التبیان چاپ شده است: بیروت، داراحیاء التراث‌ العربی)
 +
# مستدرک کشف‌ الظنون، یا ذیل کشف‌ الظنون، تهران، مکتبه‌الاسلامیه و جعفری تبریزی ۱۳۸۷ق.
  
 
==ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری==
 
==ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری==
  
*از [[سید محسن امین|سید محسن امین عاملی]]، نویسنده «[[اعیان الشیعه (کتاب)|اعیان الشیعه]]» نقل می‎کنند که گفت: «برای تهیه اسناد اعیان الشیعه که به شهرها سفر می‎کردم، در [[کربلا]] به کتابخانه شیخ العراقین وارد شدم و از متصدی آن خواستم که یک هفته کتابخانه را در اختیار من بگذارد. پذیرفت مشروط بر این که در این هفته میهمان او باشم. شبی به من اطلاع داد امشب میهمان دیگری هم داریم و آن شیخ آقا بزرگ بود که اسمش را شنیده بودم. هنگامی که او را زیارت کردم و بحثی میان ما درگرفت فهمیدم که او تنها یک فهرست‌نگار نیست بلکه اطلاعات [[فقه|فقهی]] و [[اصول|اصولی]] و [[فلسفه|فلسفی]] وسیعی نیز دارد. از این رو مسرور شدم. ساعت چهار و نیم شب بود که خستگی بر من غالب شد و خوابیدم. از خواب که برخاستم دیدم شیخ آقا بزرگ نخوابیده و همچنان مشغول یادداشت برداری است. از او پرسیدم نمی‎خوابید؟ فرمود: من هنوز نشاط دارم و نخوابید. ما هفت روز و شب در آن جا بودیم. ایشان استراحت منظمی نداشت و می‎فرمود ما برای استراحت این جا نیامده‎ایم و من با وجود این که پرکار بودم به ایشان [[غبطه]] می‎خوردم».<ref> مجله نور علم، ش ۳۸، ص ۵۴.</ref>
+
*از [[سید محسن امین|سید محسن امین عاملی]]، نویسنده «[[اعیان الشیعه (کتاب)|اعیان الشیعه]]» نقل شده: «برای تهیه اسناد اعیان الشیعه که به شهرها سفر می کردم، در [[کربلا]] به کتابخانه [[شیخ العراقین]] وارد شدم و از متصدی آن خواستم که یک هفته کتابخانه را در اختیار من بگذارد. پذیرفت مشروط بر این که در این هفته میهمان او باشم. شبی به من اطلاع داد امشب میهمان دیگری هم داریم و آن شیخ آقا بزرگ بود که اسمش را شنیده بودم. هنگامی که او را زیارت کردم و بحثی میان ما درگرفت فهمیدم که او تنها یک فهرست‌نگار نیست، بلکه اطلاعات [[فقه|فقهی]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصولی]] و [[فلسفه|فلسفی]] وسیعی نیز دارد. از این رو مسرور شدم. ساعت چهار و نیم شب بود که خستگی بر من غالب شد و خوابیدم. از خواب که برخاستم دیدم شیخ آقا بزرگ نخوابیده و همچنان مشغول یادداشت برداری است. از او پرسیدم نمی خوابید؟ فرمود: من هنوز نشاط دارم و نخوابید. ما هفت روز و شب در آن جا بودیم. ایشان استراحت منظمی نداشت و می فرمود ما برای استراحت این جا نیامده ایم و من با وجود این که پرکار بودم به ایشان [[غبطه]] می خوردم».<ref> مجله نور علم، ش ۳۸، ص ۵۴.</ref>
*محقق تهرانی تا سن هشتاد سالگی که توانش را داشت هر شب چهارشنبه از [[نجف]] تا «[[مسجد سهله]]» را پیاده می‎پیمود.
+
*محقق تهرانی تا سن هشتاد سالگی که توانش را داشت هر شب چهارشنبه از [[نجف]] تا «[[مسجد سهله]]» را پیاده می پیمود.
*شیخ آقا بزرگ نستوه و پرتلاش کار می‎کرد. همیشه به یاد [[الله|خدا]] بود. در وفا به عهد حساس بود. تکریم میهمان و احترام به [[سادات]] از صفات بارز او بود. از جاه و مقام و ریاست دنیا گریزان بود. نسبت به [[اهل بیت]] علیهم السلام ارادات ویژه‎ای داشت. در ضمن آن [[تقریظ]] که بر کتاب گران سنگ [[الغدير (کتاب)|الغدیر]] نوشت آن را چنین ستود: «من قاصرم از توصیف این کتاب گرانبها و الغدیر بالاتر و بزرگتر از آن است که آن را توصیف کنند و ثنا گویند. من تنها کاری که می‎توانم کرد این است که [[دعا]] کنم تا خداوند عمر مؤلف کتاب را طولانی کند. به او فرجام نیک بخشد. این است که با خلوص دل از درگاه خدای متعال مسألت می‎کنم که بقیه عمر مرا، بر عمر شریف او بیفزاید تا او بتواند به همه آرمان خویش دست یابد...».<ref> میر حامد حسین، استاد حکیمی، ص ۱۴۵.</ref>
+
*شیخ آقا بزرگ نستوه و پرتلاش کار می کرد. همیشه به یاد [[الله|خدا]] بود. در وفای به عهد حساس بود. تکریم میهمان و احترام به [[سادات]] از صفات بارز او بود. از جاه و مقام و ریاست دنیا گریزان بود. نسبت به [[اهل بیت]] علیهم السلام ارادات ویژه ای داشت. در ضمن [[تقریظ|تقریظی]] که بر کتاب گران سنگ [[الغدير (کتاب)|الغدیر]] نوشت آن را چنین ستود: «من قاصرم از توصیف این کتاب گرانبها و الغدیر بالاتر و بزرگتر از آن است که آن را توصیف کنند و ثنا گویند. من تنها کاری که می توانم کرد این است که [[دعا]] کنم تا خداوند عمر مؤلف کتاب را طولانی کند. به او فرجام نیک بخشد. این است که با خلوص دل از درگاه خدای متعال مسألت می کنم که بقیه عمر مرا، بر عمر شریف او بیفزاید تا او بتواند به همه آرمان خویش دست یابد...».<ref> میر حامد حسین، استاد حکیمی، ص ۱۴۵.</ref>
*استاد بزرگوار علامه [[سید عبدالعزیز طباطبایی]] قدس سره می‎نویسد: «شیخ مشایخ معاصر، بزرگ پژوهشگران و فهرست نگاران، حجت و دلیل تاریخ، احیاگر آثار گذشتگان، نمونه ناب [[تقوا]] و صلاح، شیخ آقا بزرگ تهرانی است».<ref> الذریعه فی التراث الاسلامی، علامه سید عبدالعزیز طباطبایی، ص ۲۳۶.</ref>
+
*استاد بزرگوار علامه [[سید عبدالعزیز طباطبایی]] قدس سره می نویسد: «شیخ مشایخ معاصر، بزرگ پژوهشگران و فهرست نگاران، حجت و دلیل تاریخ، احیاگر آثار گذشتگان، نمونه ناب [[تقوا]] و صلاح، شیخ آقا بزرگ تهرانی است».<ref> الذریعه فی التراث الاسلامی، علامه سید عبدالعزیز طباطبایی، ص ۲۳۶.</ref>
  
 
==وفات==
 
==وفات==
سطر ۱۸۶: سطر ۱۶۱:
 
==منابع==
 
==منابع==
  
*تلخیص از مجموعه گلشن ابرار، جلد ۲، زندگی نامه "شیخ آقا بزرگ تهرانی" جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم.
+
*[[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]]، جلد ۲، زندگی نامه "شیخ آقا بزرگ تهرانی" جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم.
 
*دانشنامه بزرگ اسلامی، مدخل "آقا بزرگ تهرانی" از کاظم بجنوردی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، در دسترس در [http://lib.eshia.ir/23022/1/283/ کتابخانه مدرسه فقاهت]، تاریخ بازیابی: ۲۶ فروردین ماه ۱۳۹۳.
 
*دانشنامه بزرگ اسلامی، مدخل "آقا بزرگ تهرانی" از کاظم بجنوردی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، در دسترس در [http://lib.eshia.ir/23022/1/283/ کتابخانه مدرسه فقاهت]، تاریخ بازیابی: ۲۶ فروردین ماه ۱۳۹۳.
 
*پایان نامه "راهنمای استفاده از الذریعه در تحقیقات حدیثی"، سعید زمانی، دانشکده علوم حدیث، استاد راهنما:محمدکاظم رحمان ستایش، تاریخ دفاع:۱۹ تیر ۱۳۸۶.
 
*پایان نامه "راهنمای استفاده از الذریعه در تحقیقات حدیثی"، سعید زمانی، دانشکده علوم حدیث، استاد راهنما:محمدکاظم رحمان ستایش، تاریخ دفاع:۱۹ تیر ۱۳۸۶.

نسخهٔ ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۳۳

شیخ آقا بزرگ تهرانی (۱۳۸۹-۱۲۹۳ ق) فقیه و کتاب‌شناس شیعی قرن چهاردهم هجری و از شاگردان آخوند خراسانی و محدث نوری است. او با تألیف دائرةالمعارف بزرگ «الذریعه» و کتاب «طبقات اعلام الشیعه»، گام بزرگی در شناسایی آثار و نسخ خطی اسلامی در حوزه‌های علوم مختلف برداشت. علماء و فقهای بسیاری برای او اجازه‌نامه روایتی نوشته یا از او اجازه گرفته اند.

Tehrani.jpg
نام کامل شیخ آقا بزرگ تهرانی
زادروز ۱۲۹۳ قمری
زادگاه تهران
وفات ۱۳۸۹ قمری
مدفن نجف

Line.png

اساتید

محدث نوری، شیخ الشریعه اصفهانی، سید محمدکاظم یزدی، ...

شاگردان

سید عبدالعزیز طباطبایی، سید احمد حسینی اشکوری، سید مرتضی نجومی، ...

آثار

الذریعه، طبقات اعلام الشیعه، ...

ولادت و خاندان

محمدمحسن فرزند علی منزوی تهرانی، معروف به «آقا بزرگ تهرانی» در شب پنجشنبه یازدهم ربیع الاول ۱۲۹۳ قمری در محله پامنار تهران دیده به جهان گشود.[۱] پدرش حاج علی بن مولی محمدرضا بن حاج محسن از تجار متدین و فاضل تهران بوده است و کتابی با عنوان "تاریخ الدخانیه" در تاریخچه دخانیات و فتوای تحریم تنباکو به زبان فارسی نگاشته که در کتابخانه شیخ آقا بزرگ در نجف موجود است.[۲]

تحصیلات و استادان

آقا بزرگ از نخستین آموزگار خویش چنین یاد کرده است: «قبل از رفتن به مکتب خانه، در توی خانه، پیش عمال عمو، «زهرا سلطان خانم» ‌از اول حروف ابجد و بعضی سوره های کوتاه قرآن را خوانده بودم...».[۳] پس از آن که به ۷ سالگی رسید (۱۳۰۰ ق) در محله اش پامنار به مکتب‌خانه آقا سید ضیاء رفت و پیش او قرآن و نصاب الصبیان را در لغت عربی و فارسی و... خواند.

شیخ آقا بزرگ تهرانی از سال ۱۳۰۳ ق که معمم شد، تا سال ۱۳۱۵ ق در تهران سکونت داشت. نخست مراحل مقدماتی را در مدرسه دانگی آغاز کرد و در مدرسه پامنار و سپس در مدرسه فخریه (مروی) آن را پی گرفت. او در عرض این دوازده سال توانست علوم و فنون مختلفی چون ادبیات، منطق، تجوید قرآن، فقه، اصول، خط نسخ و نستعلیق را یاد گیرد. او در این مدت به جز تحصیل و تکمیل معلومات، کارها و اقدام‌های جالبی هم داشته است که از آن میان استنساخ چندین نسخه از کتابهای معتبر و حایز اهمیت است.

شیخ آقا بزرگ در سال ۱۳۱۵ ق برای همیشه ایران را ترک کرد و راه نجف را در پیش گرفت. آقا بزرگ، استادان زیادی داشته است. برخی اساتید او در دوره مقدمات و سطوح و پیش از هجرت به نجف، یعنی در تهران عبارتند از:

شیخ محمدحسین خراسانی (متوفی ۱۳۴۷ ق)، شیخ محمدباقر تهرانی معروف به معزالدوله، شیخ زین العابدین محلاتی، میرزا ابراهیم زنجانی (م ۱۳۵۱ ق)، میرزا محمدتقی گرگانی (م ۱۳۳۶ ق)، سید محمدتقی تنکابنی (م ۱۳۲۷ ق) و... .

اما بعضی از اساتید بزرگ شیخ در سطوح عالی حوزه علمیه نجف اشرف عبارتند از:

  1. محدث نوری (۱۲۵۴ـ۱۳۲۰ ق)
  2. شیخ الشریعه اصفهانی (۱۲۶۶ـ۱۳۳۹ ق)
  3. آیت الله سید محمدکاظم یزدی
  4. آیت الله شیخ محمد طه نجف (۱۲۴۱ـ۱۳۲۳ ق)
  5. سید مرتضی کشمیری (۱۲۶۸ـ۱۳۲۳ ق)
  6. حاج میرزا حسین خلیلی (۱۲۳۰ـ۱۳۲۶ ق)
  7. آخوند خراسانی (۱۲۵۵ـ۱۳۲۹ ق)
  8. آیت الله محمدتقی شیرازی (متوفی ۱۳۳۸ ق)
  9. سید احمد تهرانی کربلایی (متوفی ۱۳۳۲ ق)
  10. شیخ محمدعلی چهاردهی رشتی (۱۲۵۲ـ۱۳۳۱ ق)
  11. آیت الله حاج آقا رضا همدانی.

شاگردان

برخی از شاگردان شیخ آقا بزرگ تهرانی عبارتند از:

اجازه‌های روایتی

علامه تهرانی اهمیت بسیاری به روایت و نقل حدیث می ‎داد و در کسب اجازه برای نقل احادیث می کوشید. علماء و فقهای بسیاری برای او اجازه‌نامه روایتی نوشته یا از او اجازه گرفته اند تا آن جا که او پس از محدث نوری، سرشناس‎ترین شیخ روایت یاد می شود. کسانیکه شیخ آقا بزرگ از آنان گواهی نقل روایت داشته است عبارتند از:

از علمای شیعه

روایت از برخی این عالمان همچون شیخ محمدصالح طعان بحرانی و شیخ عباس قمی به صورت مُدبجه می باشد[۴] یعنی اجازه ای که دونفر به یکدیگر اعطا کرده باشند.

از علمای عامه

  1. شیخ محمدعلی ازهری مکی، از علمای مالکی مذهب و رئیس مدرسان مسجدالحرام
  2. شیخ عبدالوهاب شافعی، امام جماعت مسجدالحرام
  3. شیخ ابراهیم بن احمد حمدی، از عالمان شهر مدینه
  4. شیخ عبدالقادر خطیب طرابلسی، مدرس حرم شریف
  5. شیخ عبدالرحمن علیش حنفی، از مدرسان دانشگاه الازهر و امام جماعت در «مسجد رأس الحسین علیه السلام» واقع در قاهره مصر.[۵]

طبقه پس از شیخ

کسانی که از شیخ آقا بزرگ تهرانی اجازه روایتی گرفته اند «طبقه پس از شیخ» خوانده می شوند و در میان آنان، نام بسیاری از فقها و مراجع تقلید، محدثان و مورخان نامدار معاصر به چشم می خورد. تا آن جا که گفته می شود: «او استاد مطلق محدثان شیعه بود و بیش از دو هزار اجازه در روایت حدیث از او صادر شد...».[۶] برخی از این عالمان عبارتند از

آثار و تألیفات

آثار قلمی و کتاب‌های شیخ آقا بزرگ را تا هشتاد جلد می توان شمرد. برخی از تألیفات او عبارتند از:

  1. الذریعه الی تصانیف الشیعه، در ۲۹ جلد: بیانگر آثار قلمی، هنری عالمان شیعه در طول تاریخ.
  2. طبقات اعلام الشیعه، در حدود ۲۰ جلد، دائرةالمعارف بزرگی است که زندگینامه و جایگاه دانشمندان شیعه را در هزار و صد سال گذشته بدست می دهد.
  3. مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، تهران، ۱۳۳۷ش
  4. المشیخه، نجف، ۱۳۵۶ق/۱۹۳۸م
  5. هدیة الرازی الی المجدد الشیرازی، کربلا، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م
  6. النقد اللطیف فی نفی التحریف عن القرآن الشریف (خطی)
  7. توضیح الرشاد فی تاریخ حصر الاجتهاد، قم، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م
  8. تفنید قول العوام بقدم الکلام (خطی)
  9. ذیل المشیخه، نجف، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۷م
  10. ضیاء المفازات فی طریق مشایخ ‌الاجازات، (خطی)
  11. اجازات الطوسی، نجف، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م، (همچنین در مقدمه تفسیر‌التبیان چاپ شده است: بیروت، داراحیاء التراث‌ العربی)
  12. مستدرک کشف‌ الظنون، یا ذیل کشف‌ الظنون، تهران، مکتبه‌الاسلامیه و جعفری تبریزی ۱۳۸۷ق.

ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری

  • از سید محسن امین عاملی، نویسنده «اعیان الشیعه» نقل شده: «برای تهیه اسناد اعیان الشیعه که به شهرها سفر می کردم، در کربلا به کتابخانه شیخ العراقین وارد شدم و از متصدی آن خواستم که یک هفته کتابخانه را در اختیار من بگذارد. پذیرفت مشروط بر این که در این هفته میهمان او باشم. شبی به من اطلاع داد امشب میهمان دیگری هم داریم و آن شیخ آقا بزرگ بود که اسمش را شنیده بودم. هنگامی که او را زیارت کردم و بحثی میان ما درگرفت فهمیدم که او تنها یک فهرست‌نگار نیست، بلکه اطلاعات فقهی و اصولی و فلسفی وسیعی نیز دارد. از این رو مسرور شدم. ساعت چهار و نیم شب بود که خستگی بر من غالب شد و خوابیدم. از خواب که برخاستم دیدم شیخ آقا بزرگ نخوابیده و همچنان مشغول یادداشت برداری است. از او پرسیدم نمی خوابید؟ فرمود: من هنوز نشاط دارم و نخوابید. ما هفت روز و شب در آن جا بودیم. ایشان استراحت منظمی نداشت و می فرمود ما برای استراحت این جا نیامده ایم و من با وجود این که پرکار بودم به ایشان غبطه می خوردم».[۸]
  • محقق تهرانی تا سن هشتاد سالگی که توانش را داشت هر شب چهارشنبه از نجف تا «مسجد سهله» را پیاده می پیمود.
  • شیخ آقا بزرگ نستوه و پرتلاش کار می کرد. همیشه به یاد خدا بود. در وفای به عهد حساس بود. تکریم میهمان و احترام به سادات از صفات بارز او بود. از جاه و مقام و ریاست دنیا گریزان بود. نسبت به اهل بیت علیهم السلام ارادات ویژه ای داشت. در ضمن تقریظی که بر کتاب گران سنگ الغدیر نوشت آن را چنین ستود: «من قاصرم از توصیف این کتاب گرانبها و الغدیر بالاتر و بزرگتر از آن است که آن را توصیف کنند و ثنا گویند. من تنها کاری که می توانم کرد این است که دعا کنم تا خداوند عمر مؤلف کتاب را طولانی کند. به او فرجام نیک بخشد. این است که با خلوص دل از درگاه خدای متعال مسألت می کنم که بقیه عمر مرا، بر عمر شریف او بیفزاید تا او بتواند به همه آرمان خویش دست یابد...».[۹]
  • استاد بزرگوار علامه سید عبدالعزیز طباطبایی قدس سره می نویسد: «شیخ مشایخ معاصر، بزرگ پژوهشگران و فهرست نگاران، حجت و دلیل تاریخ، احیاگر آثار گذشتگان، نمونه ناب تقوا و صلاح، شیخ آقا بزرگ تهرانی است».[۱۰]

وفات

مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی پس از یک بیماری طولانی، ۱۳ ذی‌الحجه ۱۳۸۹ قمری، در نجف درگذشت و بر طبق وصیتش، در کتابخانه خود که آن را برای استفاده علما و طلاب وقف کرده بود، به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. زندگینامه خود نوشت آقا بزرگ، کتاب ماه کلیات،ش ۶۹و۷۰، ۱۳۸۲، ص۴۰-۴۷، ص۴۱
  2. منزوی علی نقی، الذریعه و آقا بزرگ تهرانی، همان، ص۱۱۶-۱۲۳، ص۱۱۶
  3. تاریخ فرهنگ معاصر، (فصلنامه) سال ۴، شماره ۱ و ۲، ص ۳۰۳، (بهار و تابستان ۱۳۷۴ ش)، مقاله «زندگانی من» به قلم خود شیخ آقا بزرگ تهرانی.
  4. والمسلسلات فی الاجازات، ج ۲، ص ۳۲۳؛ تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره پیشین، ص ۳۱۴.
  5. الهادی، سال ۴، ش ۴، ص ۷۶، سال ۱۳۹۶ ق، شیخ الباحثین، ص ۲۲.
  6. الشیخ آقا بزرگ التهرانی فقید العلم والادب، احمد عبدالله هیتی، ص ۹، بغداد، ۱۳۹۰ ق.
  7. المسلسلات، ج ۲، ص ۵۸۲؛ الهادی، سال ۴، ش ۴، ص ۷۶؛ تاریخ فرهنگ معاصر، سال اول، ش اول، ص ۳۷؛ نور علم، دوره چهارم، ش ۲ (۳۸) ص ۳۸.
  8. مجله نور علم، ش ۳۸، ص ۵۴.
  9. میر حامد حسین، استاد حکیمی، ص ۱۴۵.
  10. الذریعه فی التراث الاسلامی، علامه سید عبدالعزیز طباطبایی، ص ۲۳۶.

منابع

  • گلشن ابرار، جلد ۲، زندگی نامه "شیخ آقا بزرگ تهرانی" جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم.
  • دانشنامه بزرگ اسلامی، مدخل "آقا بزرگ تهرانی" از کاظم بجنوردی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، در دسترس در کتابخانه مدرسه فقاهت، تاریخ بازیابی: ۲۶ فروردین ماه ۱۳۹۳.
  • پایان نامه "راهنمای استفاده از الذریعه در تحقیقات حدیثی"، سعید زمانی، دانشکده علوم حدیث، استاد راهنما:محمدکاظم رحمان ستایش، تاریخ دفاع:۱۹ تیر ۱۳۸۶.