سید مرتضی عسکری

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

علامه سید مرتضى عسکرى (۱۳۳۲ - ۱۴۲۸ ق)، از فقها و محققان بزرگ شیعه معاصر و از شاگردان امام خمینى بود. وی خدمات و فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی گسترده ای را در عراق و ایران موجب شد. علامه عسکری همچنین با تحقیقات و تألیفات ارزشمند خود مانند «معالم المدرستین» و «نقش ائمه در احیاء دین»، راه نوینی در تبیین اسلام شیعی و دفاع از آن ارائه داد.

۲۲۰px
نام کامل سید مرتضى شریف عسکرى
زادروز ۱۳۳۲ قمری
زادگاه سامراء
وفات ۱۴۲۸ قمری (۱۳۸۶ ش)
مدفن قم، حرم حضرت معصومه سلام الله علیها

Line.png

اساتید

امام خمینی، میرزا خلیل کمره‌ای، آیت‌الله مرعشى نجفى، شیخ محمدحسین شریعتمدارى،...


آثار

عقاید اسلام در قرآن کریم، معالم المدرستین، نقش ائمه در احیای دین، مئة و خمسون صحابی مختلق، عبدالله‌ بن‌ سبا و أساطیر أخری، سقیفه،...


ولادت و خاندان

سید مرتضى شریف عسکرى در هشتم جمادى الثانى سال ۱۳۳۲ قمری در شهر سامراء متولد شد. پدر و مادرش، هر دو از خانواده‌های ایرانی ساکن سامرا بودند. پدر بزرگوار ایشان، آیت الله سید محمد حسینی کوچک ساوجی، معروف به شیخ الإسلام، فرزند آیت الله سید اسماعیل شیخ الإسلام بود. جدّ مادری ایشان نیز خاتمة المحدّثین، آیت الله میرزا محمد تهرانی، معروف به شریف عسکری بود.

سید مرتضی، در خردسالی پدر خود را از دست داد و تحت تربیت جدّ بزرگوارش میرزا محمد شریف عسکری قرار گرفت.

تحصیل و استادان

سید مرتضى عسکرى از ده سالگی به حوزه علمیه سامرا وارد شد و مقدمات و بخش‌هایی از سطوح را در همان شهر گذراند. در دوران جوانی به سال ۱۳۱۰ ش، در عصر مرجعیت آیت الله حائری، به سرزمین مادری خود مهاجرت نمود و در حوزه علمیه قم، به ادامه تحصیل پرداخت. در شهر قم دروس سطح اصول و فقه را نزد آیت‌الله مرعشى نجفى و آیت‌الله شیخ محمدحسین شریعتمدارى ساوجى تلمذ کرد. از دیگر اساتیدى که ایشان در آن دوره به استفاده از محضرشان توفیق یافت، عبارتند از: مرحوم امام خمینى در کلام و عقاید، حاج میرزا خلیل کمره‌اى در علم تفسیر، آیت‌الله حاج شیخ مهدى شهید (پایین شهرى) در علم اخلاق و تهذیب نفس.

مرتضی عسکرى پس از چهار سال اقامت در قم، دوباره به عراق بازگشت و دروس خارج فقه و اصول را نزد اساتید بزرگ آن روزگار حوزه سامرا، از جمله: آیت الله میرزا حبیب الله اشتهاردی و آیت‌الله سید محمدرضا مدرس شوشتری فرا گرفت.

آثار و تألیفات

از بزرگ‌ترین کارهای علامه عسکری‌، انجام تحقیقات نوینی است که شهرت ایشان، بیشتر مرهون همین پژوهش‌ها می‌باشد. این تحقیقات روش‌های نوینی در پژوهش‌های اسلامی پدید آورد. بحث‌های علمی و مناظرات ایشان با دانشمندان مذاهب و ادیان گوناگون جهان، بسیار روشنگرانه و منحصربه‌فرد است که بسیاری از آن‌ها به صورت کتاب انتشار یافته‌اند. این کتاب‌ها به زبان‌های: فارسی، انگلیسی، ترکی و اردو، و بخشی از آن‌ها به زبان‌های: ایتالیایی، روسی و ... ترجمه و منشر شده‌اند.

الف. تألیفات عربی:

  1. مئة و خمسون صحابی مُختلَق (عنوان ترجمه فارسی: یکصد و پنجاه صحابی ساختگی) در سه جلد؛
  2. عبدالله‌بن‌سبا و أساطیر أخری (عنوان ترجمه فارسی: عبدالله‌بن‌سبا و دیگر افسانه‌های تاریخی) در دو جلد؛ اولین نمونه از تحقیقات او، در سال ۱۳۷۵ ق، به نام «عبدالله‌بن‌سبا و اساطیر أخری» منتشر شد که در عالم اسلام شهرت یافته، تأثیرگذار گشت تا جایی که در مجله «الأزهر»، دو مقاله و نقد در مورد آن نوشته شد.
  3. أحادیث امّ المومنین‌ عائشة (عنوان ترجمه فارسی: نقش عایشه در تاریخ اسلام)؛
  4. معالم المَدرستَین (عنوان ترجمه فارسی: ترجمه معالم المدرستین) در سه جلد؛ (بررسی تطبیقی دیدگاه‌های دو مکتب خلفاء و مکتب اهل‌البیت
  5. القرآن الکریم و روایات المدرستین، در سه جلد؛
  6. عقائد الإسلام من القرآن الکریم (عنوان ترجمه فارسی: عقاید اسلام در قرآن) در سه جلد؛
  7. قیام الأئمّة بإحیاء الدین، در چهارده جلد؛
  8. دور الأئمّة فی إحیاء السنّة؛
  9. مقدّمة مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، در دو جلد؛
  10. مقدمه برای کتاب سیری در صحیحین؛
  11. مع أبی‌الفتوح التلیدی فی کتابه: «الأنوار الباهرة»؛
  12. مع الدکتور الوردی فی کتابه: «وعّاظ السلاطین»؛
  13. آراء و أصداء حول‌ عبدالله‌بن‌سبا و روایات ‌سیف‌فی‌الصح؛
  14. طبّ الرضا (علیه السلام) و طبّ الصادق (علیه السلام)؛
  15. جمع القرآن و مصطلحات قرآنیة (که به تاریخ جمع‌آوری قرآن و شبهات پیرامون آن می‌پردازد)؛
  16. مصطلحات إسلامیه؛
  17. افترائات واکاذیب فی کتاب الله ثم للتّاریخ؛
  18. سیرة المعصومین الاربعة عشر و امّ المؤمنین خدیجه؛
  19. الأمراض الإجتماعیة وعلاجها؛
  20. الأسطورة السبئیة؛
  21. مصطلحات قرآنیة؛
  22. خلفاء المدرستین؛
  23. علی مائدة الکتاب والسنّه، در ۱۷ جلد؛
  24. السجدة علی التربة؛
  25. البکاء علی المیت؛
  26. زیارة قبور أنبیاء وأئمّة والصلحاء؛
  27. التوسّل بالنبی (صلی الله علیه وآله) و التبرّک بآثاره؛
  28. الصلوات علی محمد (صلی الله علیه وآله)؛
  29. یکون لهذه الأمّة اثنا عشر قیما؛
  30. عدالة الصحابة؛
  31. عصمة الأنبیاء؛
  32. البناء علی قبور الأنبیاء و الأولیاء؛
  33. الشفاعة؛
  34. البَداء؛
  35. الجبر والتفویض والقضاء والقَدَر؛
  36. صلاة أبی‌بکر؛
  37. المتعة أو الزواج الموقّت؛
  38. شیعة اهل البیت (علیهم السلام)؛
  39. حدیث الکساء من طُرق الفریقین (عنوان ترجمه فارسی: حدیث کساء در کتب ‌معتبر مکتب)؛
  40. خلفا و مکتب ‌أهل‌بیت ‌و روایات ‌صلوات‌ بر محمد و آل‌محمد (صلی الله علیه وآله)؛
  41. تعلیم‌الصلاة؛
  42. منتخب الأدعیة؛
نقش عایشه در تاریخ اسلام - یکی از آثار علامه عسکری

ب. تألیفات فارسی:

  1. ادیان آسمانی و مسأله تحریف؛
  2. نقش أئمه در احیای دین، در ۱۶ جلد؛
  3. سقیفه (بررسی نحوه شکل‌گیری حکومت بعد از رحلت پیامبر اکرم)؛
  4. ولایت علی در قرآن و سنت؛
  5. تاریخ سرگذشت حدیث؛
  6. در راه وحدت؛
  7. آخرین ‌نماز پیامبر (ترجمه صلاة ابی‌بکر)؛
  8. بر گستره کتاب و سنّت (مجموعه بزرگی از رساله‌های کوچک، در ۱۷ جلد).

فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی

سید مرتضى عسکرى در حدود بیست سالگی، نخستین حرکت اجتماعی خود را با تأسیس مدرسه‌ای کوچک در سامرا شروع کرد. این کار در سال ۱۳۶۳ ق، با راه‌اندازی مدرسه ابتدایی، در شهر کاظمین ادامه یافت. این مدارس بعدها به شهرهای: بصره، دیوانیه، حلّه و نعمانیه گسترش پیدا کردند که در آن‌ها، در مقاطع مختلف: مهد کودک، دبستان، دبیرستان (دخترانه و پسرانه)، و نیز در مراکزی برای تعلیم و تربیت بزرگسالان، به جذب دانش‌آموز اقدام می‌شد؛ به طوری که در مدارس تحت نظر ایشان، تا ۷۰۰۰ نفر تحصیل می‌کردند.

در سال ۱۳۸۴ ق، با تأسیس «کلیة اصول الدین» (دانشگاه اصول الدین) در بغداد، فعالیت‌های آموزشی علامه عسکری وارد مرحله جدیدی شد که متأسفانه با روی کار آمدن حزب بعث و تعطیل شدن تمامی مؤسسات آموزشی و پژوهشىِ زیر نظر ایشان، این فعالیت‌ها متوقف ماند. شایان ذکر است، تا هنگام فعالیت کلیة اصول الدین در عراق، دو دوره دانشجو از آن فارغ التحصیل شدند که بیشتر آنان امروزه سکان‌دار امور سیاسی و اجتماعی عراق هستند. این مجموعه بزرگ و بسیار مؤثر تا زمانی که او در سال ۱۳۸۹ ق (۱۳۴۹ ش)، از عراق هجرت کرد و به لبنان و بعد به ایران آمد، برپا بود؛ اما متأسفانه، در سال ۱۳۸۹ ق به دست دولت بعثی عراق نابود شد.

یکی دیگر از حرکات اجتماعی بزرگ علامه، مبارزات سیاسی گسترده‌ای بود که از عصر دولت پادشاهی عراق تا عصر حزب بعث برای احقاق حقوق شیعیان عراق انجام داد. او در این دوران، در رأس روحانیان مبارز عراق بود که شهدای بزرگی چون: آیت الله سید محمدباقر صدر، سید مهدی حکیم و سید محمدباقر حکیم در شمار این‌گونه از علما قرار داشتند. در نهایت، علامه به موجب روبه‌رو شدن با خطر اعدام، عراق را ترک نمود.

از دیگر کارهای اجتماعی او، تأسیس صندوق خیریه‌ای به نام «الرعایة الإسلامیه» بود که این مجموعه، کاری شبیه به کمیته امداد امام خمینی (قدّس سرّه) در ایران به شمار می‌رفت. علامه عسکری، همچنین دو درمانگاه در بغداد افتتاح کرد و سپس شروع به ایجاد یک بیمارستان بزرگ به نام امام حسین (علیه السلام) در بغداد نمود که با خارج شدن ایشان از عراق نیمه‌تمام ماند.

علامه عسکری همچنین پس از ورود به ایران، از همان ابتدا به ادامه راهی که در عراق آغاز کرده بود، پرداخت؛ تبلیغ و ترویج معارف اسلامی و تحقیق در آن، خدمت به محرومان، اقامه نماز جماعت و تأسیس مراکز علمی همچون دانشکده علوم اسلامی را وجهه همّت خویش قرار داد. امروزه، دانشکده اصول الدین که سال‌ها از تأسیس آن می‌گذرد، در شهرهای: قم، دزفول و تهران، در مقاطع: کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا دایر می‌باشد که مسئولیت پرورش محقق را بر عهده گرفته است. علامه عسکری، ریاست دانشکده اصول‌الدین را که خود بنیانگذار آن بود، بر عهده داشت.

علامه عسکرى در دوران زندگى حوزوى خود در قم، بر این واقعیت واقف شد که دروس موجود حوزوى براى جوابگویى کامل به مشکلات و سؤالات و خواسته‌هاى روز افزون اجتماعى نیاز به تحولات جدى دارد.بنا بر این به همراه تنى چند از طلاب همفکر خویش، از جمله مرحوم آیت‌الله سید محمود طالقانى به بررسى و تجدید نظر در برنامه‌هاى درسى حوزه پرداخت و کوشید با دوستان خود، در کنار درس‌هاى رسمى حوزه به تحصیل معلوماتى بپردازد که بتوان با اتکاى به آن براى ایفاى مسئولیت‌هاى خطیر در آینده قیام کنند. در بین درس‌هاى پیشنهادى در این برنامۀ تازه، دروس تفسیر و حدیث شناسى و بررسى تطبیقى عقاید اسلامى وجود داشت که در کنار دروس معمول فقه و اصول، از اساتید ذى صلاح بهره مى‌گرفت. علاوه بر برنامۀ مذکور، تمرین خطابه و سخنرانى، نویسندگى و تألیف و حضور علمى در کارهاى اجتماعى، و توجه کامل به بررسى و شناخت اوضاع و مسائل روز مسلمانان و نیازهاى ایشان در ایجاد شخصیت‌هاى اسلامى مستحکم براى دستیابى به جامعۀ اسلامى مطلوب وجود داشت.

علامه عسکری‌ همچنین در طول حیات خود مناظرات متعددی با عالمان مذاهب دیگر داشته که در اینجا به ذکر برخی از مناظرات ایشان اشاره می‌شود: ۱. مناظره با بن‌باز، مفتی بزرگ عربستان در مکه؛ ۲. مناظره با دانشمند بزرگ اهل سنت ابوالعلی مودودی؛ ۳. مباحثه با خطیب رقه؛ ۴. مباحثه با مبشّر و مبلغ مسیحی در بغداد؛ ۵. مناظره با یک نفر از روسیه؛ ۶. مناظره با علمای یهود؛ ۷. مناظره با بزرگان و علمای اهل سنت از کشورهای مختلف.

استاد عسکرى از اواسط دهۀ دوم حیات علمى خویش، به بررسى سیره و تاریخ و سفرنامه‌ها گرایش یافت و با توجه به گستردگى مطالعات و تنوع اطلاعات، از آنچه براى اقران ایشان معمول و مأنوس بود فاصله گرفت. این مطالعات که با دستیابى به نوشته‌هاى شاگردان آیت‌الله میرزای شیرازی در مسئلۀ تنباکو و قضیه رژى در کتابخانه پدر بزرگ ایشان (مرحوم آیت‌الله سید محمد عسکرى) آغاز شد، وى را با سابقۀ تهاجمات و حملات استعمارگران غربى به عالم اسلام آشنا ساخت. او با هوشمندى ذاتى خویش توانست اهداف استعمار فرهنگى را شناسایى کند. این نحوۀ استعمار گاه به شکلى آشکار (مانند تأسیس مدارس تبشیرى در بلاد اسلامى) و گاه به صورتى پنهان (مانند تربیت و گسیل استاد براى مدارس و دانشگاه‌هاى بلاد اسلامى)، حتى پس از پایان دورۀ استعمار مستقیم و نظامى، وجود خویش را تحمیل مى‌کرد.

به نظر مى‌رسد علامه عسکرى اولین متفکر اسلامى عراق بود که به حقیقت روش تعلیم و تربیتى که مستشاران اروپایى براى مراکز آموزش و پرورش کشورهاى شرقى طراحى کرده بودند، پى برد. تحقیقات و مطالعات دراز مدت و عمیقى که در این باره انجام داد او را به فاصله و تفاوت چشمگیرى که میان این روش‌ها در کشورهاى اسلامى و کشورهاى غربى وجود داشت، راهبرى کرد. و از این راه به یکى از علل اساسى عقب ماندگى شرق که همانا روش‌هاى بکار رفته در تعلیم و تربیت جوانان بوده، دست یازید. لذا ایشان این گونه مدارس را «مراکز تربیت کارمند» نامید، چون معتقد بود محصول این مدارس، افرادى هستند که پشت میزنشینان ادارى و خاضعان در مقابل هجوم استعمارند.

به همین ترتیب، ایشان در جریان مطالعات خود به چالش مهم دیگرى در جوامع اسلامى پى برد و آن جدایى دانشگاه‌ها از حوزه‌هاى علمیه بود. در حقیقت این دو رکن اساسى حیات امت اسلامى، هر کدام در سمت و سویى متفاوت با یکدیگر سیر می‌کردند.حوزه‌ها با تکیه بر مواریث خویش تنها به تربیت مدرس و خطیب مى‌پرداختند و دانشگاه‌ها نیز قبلۀ آمالى جز غرب نداشتند و با مردم مسلمان و ملت خویش بیگانه بودند. از آنجائى که چاره‌اى جز شکستن این جوّ و از میان بردن این حالت ایستائى باقى نمانده بود، استاد عسکرى در سامراء و در شرایطى که جنگ دوم جهانى سایه‌هاى سنگین خویش را بر مردم و سرزمین عراق فرو افکنده بود، فعالیت خود را آغاز کرد.

نخستین کار فرهنگى ایشان، تشکیل حلقه‌هاى درس و تدریس و در کنار آن تاسیس مدرسه‌اى با روش تربیتى نوین بود. ایشان با عنایتى ویژه براى آن برنامه‌ریزى کرد و آنرا سرآغازى براى طرح‌هاى گسترده‌تر بعدى قرار داد. در این مدرسه، صاحبان فضل و فضیلت نظیر شیخ میرزا نجم‌الدین شریف عسکرى و شیخ حسن کمیلى و سید جعفر شهرستانى و شیخ مهدى حکیم، تدریس می‌کردند. البته همچون دیگر مصلحان تاریخ، استاد عسکرى نیز از مخالفت صاحبان افکار قدیمى، در امان نماند.

پس از آن، ایشان مصلحت چنان دید که همۀ آثار هجوم تمدن غرب را که در جوامع اسلامى مشاهده کرده بود، و همچنین نحوۀ مبارزه و معالجه این آثار شوم را تدوین کند و این آغازى براى تألیف کتب ارزندۀ ایشان بود.

تأسیس مدارس نوین که تربیت اسلامى را به صورتى تازه عرضه مى‌داشت، مرحلۀ دیگرى از فعالیت ایشان بود. این مدارس در کنار مراکزى قرار داشت که متخصصان علوم اسلامى و افراد لایق به جهت انتقال این علوم به جامعه را تربیت مى‌کرد. بر این موارد باید استفاده از نشریاتى که به طور منظم و مستمر، منتشر مى‌شد، اضافه نمود.

وفات

آن اندیشمند فرزانه و محقق بزرگوار، پس از قریب به یک قرن زندگى با برکت، و تلاش در اعتلای مکتب اهل بیت (علیهم السلام) و خدمتگزاری در این راه، سرانجام در ۲۵ شهریور ۱۳۸۶، (۴ رمضان المبارک ۱۴۲۸)، دعوت حق را لبیک گفت و در قم، در جوار حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) به خاک سپرده شد.

منابع

  • مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
  • ویکی نور

آرشیو عکس و تصویر