سید حسین فقیه سبزواری

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۰۹ توسط عربصالحی (بحث | مشارکت‌ها) (پیوند)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


آيت‌ الله العظمی حاج میرزا حسين فقيه سبزواري (متوفّی شنبه 24 شوال 1386 هجری قمری ، برابر با شنبه 15 بهمن ماه 1345 شمسی ) از علماي ديني و فقهاي قرن چهاردهم هجري و از مدرسین نامدار و برجسته حوزه مشهد است.

تبار نامه مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

ضمن این که موضوع نسب و انتساب ، خود از مسائل مهم دنیای شیعه بشمار می رود ، پیوند نسب و سلسله به پیامبر بزرگوار اسلام ( ص ) و دودمان پاک آن حضرت نیز ، از افتخارات بزرگ و ارزشمند خاندان های وابسته به اهلبیت علیهم السلام می باشد و قطعا ، آن ها که از طریق نسب ، دارای ارتباط و پیوندی با خاندان شریف علوی و فاطمی و فرزندان عزیز آن ها هستند ، جادارد که از این شرافت بزرگ بر خود ببالند و بدین افتخار نسبی ، بر دیگران مباهات کنند .

نسب مرحوم فقیه سبزواری با بیست و نه واسطه به شاهزاده حسین اصغر می رسد و شاهزاده حسین اصغر ، یکی از فرزندان محترم حضرت امام زین العابدین علیه السلام می باشد .

بطوری که مرحوم محدث قمی متذکر است شاهزاده حسین اصغر ، برادر ابوینی حضرت امام محمد باقر علیه السلام می باشد . این امامزاده بزرگوار ، دارای آن چنان مقامی است که در زیارتش ، ثواب زیارت جدش حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام نقل شده است . مزار شریفش در بغداد و در کنار پدر و برادر بزرگوارش مدفون است . بطوری که تاریخ گذشته نشان می دهد ، سادات حسینی که سلسله نسب آن ها منتهی به این شاهزاده محترم می شود ، اکثراً مردانی عالم و متقی بوده اند و هم اکنون بسیاری از این سادات مکرّم ، بدین صفات مشهورند .

لازم به ذکر است که بین سبزوار و نیشابور خراسان هم امامزاده ای بدین نام مدفون است که از فرزندان و اعقاب همین بزرگوار می باشد .

شجره مرحوم فقیه سبزواری به قلم خودشان به نقل از کتاب " مکارم االاثار " تألیف مرحوم میرزا محمد علی معلم حبیب آبادی :

" النسب‌: بر حسب آنچه از بزرگان شنیدم‌، مرحوم شاه سلطان حسین‌، هنگامی که عازم ‌زیارت مشهد می‌شود، در شاهزاده عبدالعظیم دو سید بزرگوار را که از سلسله سادات بلده‌ طیبه‌ (م: مدینه طیبه) بودند و از سلسله سادات آن بلده هستند، یکی به نام آقا میرزا محمد و دیگری به نام‌ آقا میرزاعبدالحسین که آقامیرزا محمد واعظ بی نظیر و آقا میرزا (م: شاید میرزا عبدالحسین) عالم بی نظیر، با خود به سفرمشهد می‌آورد و در سبزوار که وارد می‌شود، اهالی سبزوار از سلطان استدعا می ‌کنند که عالمی در این شهر نداریم‌. آقا میرزا عبدالحسین در سبزوار می ‌ماند که محل تدریس ایشان در محل، معروف بود و این بزرگوار جد والد مرحوم است و آقا میرزا محمد مشهد آمده و در مشهد اقامت می‌نماید و به مناسبتی، به قریه جاغرق که چهارفرسخی مشهد است منتقل و فعلا عده زیادی از اولاد آن مرحوم موجود هستند. و بر حسب آنچه معلوم ‌مرحوم والد به بیست و نه طبقه منتهی می‌شود به حسین اصغر فرزند حضرت سجاد(ع‌) و در کوه نیشابور معروف به جبل اردلان مدفون و فعلا مزار عموم آن اطراف و دارای موقوفاتی‌ زیاد است‌. "


آیة الله میرزا موسی ، پدر مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزاحسین فقیه سبزواری

یکی از مردان بزرگی که سرزمین عالم پرور سبزوار به دنیای دین و دانش تحویل داده است ، مرحوم آیة الله میرزا موسی فقیه سبزواری والد ماجد و پدر والاتبار آیة الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری بوده است .

مرحوم میرزا موسی از علماء طراز اول عصر خود و از بزرگان و رجال معروف آن دوره می باشد . وی در سنه هزار و دویست و شصت و دو قمری در یک فرسنگی سبزوار در محلی بنام ایزی و معروف به دهنام یا دهبد نام پا به جهان گذاشته است . هنگامی که به سن چهارده سالگی می رسد ، از محضر پدر ارجمند خود مرحوم میرزا محمد علی که از سادات و دهقانان با فضیلت زمان خود بوده کسب اجازه نموده و با هزینه پدر برای تحصیل و کسب علم به سبزوار وارد می شود . در سبزوار مدرسه ای بنام فخریه معروف به مدرسه مبارکه کهنه وجوددارد که شاید قدیمی ترین مدرسه علمی در اسلام باشد و این مدرسه بزرگانی چون مرحوم طبرسی صاحب تفسیر مجمع البیان تحویل دنیای اسلام داده است . مرحوم میرزا موسی در همان اتاق و حجره مرحوم طبرسی مشغول تحصیل می شود و پس از مدت کوتاهی در حدود چهار سال به سال هزار و دویست و هشتاد قمری در سن هیجده سالگی از سبزوار حرکت و به مشهد وارد می شود . پس از ورود به مشهد ، به مدرسه عباس قلی خان که در خیابان سفلی مشهد واقع است وارد و مشغول تحصیل می شود . در این مدرسه دوره مقدمات و سطح را به پایان می رساند و با استعداد عجیب و فوق العاده خود آن چنان که باید از محضر اساتید بزرگ حوزه علمیه خراسان استفاده می کند . همین استعداد ایجاب می کند که وی مورد توجه و عنایات اساتید حوزه قرار گیرد و بالنتیجه پیشرفت شایان توجهی در کسب علم و فضیلت بنماید .

هیجده سال تمام می گذرد و مرحوم میرزا موسی دوره مقدمات و سطح را بطور کامل به پایان می رساند و سپس به امر پدر تقریبا به سال هزار و دویست و نود و هشت قمری مشهد را ترک و به وطن و محل اصلی خود مراجعت می کند .

پس از بازگشت از مشهد تصمیم به تشکیل عائله گرفته و با یکی از خانواده های اصیل و نجیب و دهقان زادگان آن دوره که در شش فرسنگی سبزوار و محلی به نام داشخانه زندگی می کرده اند ، ازدواج می کند .

این ازدواج ایجاب می کند که مدت دوسال در سبزوار بماند و همین اقامت اجباری ، فرصت ارزنده ای برای فضلای سبزوار بوده است که از محضر ایشان ، مقدمات و سطح را استفاده کنند .

اما هدف های عالی تر و آرزوی رسیدن به مدارج علمی بالاتر وی را وادار می سازد که در سال هزار و سیصد قمری در سن سی و هشت سالگی سبزواررا به قصد سامرّاء ترک کند . سامراء در آن زمان از بزرگ ترین حوزه های علمی اسلام بوده و مرحوم میرزا حسن شیرازی معروف به میرزای بزرگ که مرجع تقلید شیعیان و زعامت تامّه عصر خودرا دارا بوده سرپرستی حوزه علمیه سامراء را بعهده داشت .

وجود عالم بزرگوار و مرجع تقلیدی همچون میرزای بزرگ باعث شده بود که تمام شیعیان متوجه سامراء شوند و حتی زواری که برای زیارت اعتاب مقدسه مشرف می شدند از راه سامراء ایاب و ذهاب و چند شبی را در آن جا بسر می بردند . سامراء از نظر مرکزیت علمی به اوج شهرت رسیده و بدین جهت تمام فضلاء و طلاب برجسته بدان حوزه مقدسه روی می آوردند . مرحوم میرزا موسی هم که برای کسب فضل و نیل به آمال مقدس خویش از وطن جدا گشته بوده به سامراء وارد و بر اثر هوش و استعداد بسیار خود از همان روزهای اول توجه مرحوم میرزای شیرازی و سایر اساتید و بزرگان را به خود جلب نموده و در عداد شاگردان ممتاز قرار گرفت و از محبت های مخصوص و عنایات فراوان میرزا بهره مند بوده ، مدتها گذشت . اواخر عمر میرزای بزرگ بوده که دسته های کرد علی اللهی سرراه زواررا می گرفتند و زائران اعتاب مقدسه را به وضع فجیع و دلخراشی قتل عام می نمودند . بدین لحاظ مرحوم میرزا رفت و آمدرا برای زائران از راه سامراء تحریم فرمودند و بدین جهت رفت و آمد از این راه قطع گردید . مدتی زیاد نگذشت که به سال هزار و سیصد و دوازده قمری مرحوم میرزای بزرک دعوت حق را اجابت و از دنیا رفت . مرگ میرزا و عدم رفت و آمد زوار سامراء را از آن موقعیت اول انداخت و حوزه علمیه سامراء رو به انحلال و انهدام نهاده بعد از مرگ مرحوم میرزا شخصیت برجسته علم و عمل مرحوم آیة الله العظمی آقای میرزا محمد تقی شیرازی سرپرستی حوزه علمیه و زعامت دینی را بعهده گرفت و طلاب را اداره می نمود اما اوضاع پریشان سامراء و تحولی که در حوزه علمیه پیدا شده بود ، زندگی طلاب را دشوار و کم کم آنان را متوجه حوزه علمیه نجف اشرف نموده اما با تمام این مشکلات تا سال هزار و سیصد و هیجده قمری بازهم حوزه علمیه سامراء دایر و عده ای از فضلای حوزه من جمله آقای میرزا موسی به اطراف مرحوم میرزا محمد تقی جمع وسیعی می کردند که حوزه از هم نپاشد و زحمات چندین ساله از بین نرود لکن بر اثرناراحتی ها و سختی های فراوان دیگر اقامت در حوزه علمیه سامراء غیر ممکن و مشکلات زندگی غیر قابل تحمل بوده بدین جهت اکثر علماء و فضلاء راه نجف را در پیش گرفتند و بدان دار پر فیض روی نهادند درمیان فضلائی که عازم نجف اشرف بودند یکی آقای میرزا موسی بوده . میرزا موسی هم رحل اقامت افکندند و از محضر علمی اساتید بزرگی چون مرحوم آخوند خراسانی استفاده می نموده . از میرزا موسی سه دختر و دو پسر بر جای ماند . پسر ارشد ایشان ، میرزا مهدی فقاهتی و پسر دیگرش میرزا حسین فقیه سبزواری است . میرزا مهدی فقاهتی دوره سطح را نزد والد خود و دیگر اساتید به پایان رسانید و حکمت را از محضر افتخارالحکماء ، یکی از شاگردان ممتاز ملا هادی سبزواری بهره جست . از ایشان آثار منظوم و منثور در منطق و فلسفه برجای مانده است . مرحوم حاج میرزا محمد تقی فقاهتی ، از علمای سبزوارو مرحوم حاج میرزا ابوالفضل فقاهتی از علمای متاخر مشهد ، هردو فرزند میرزا مهدی بودند .

آیة الله میرزا موسی فقیه سبزواری ، انساني وارسته و متقي بود . وی پس از سالها بهره‌وري علمي سرانجام در سال 1336 هـ ق در سبزوار به رحمت حق واصل گشت.

آرامگاه میرزا موسی سبزواری ، مربوط به اواخر دوره قاجار است و در سبزوار، میدان کارگر، خیابان افسر، کوچه بیمه اجتماعی واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۴ تیر ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۲۳۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

مرحوم آیة الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در معرفی پدر بزرگوارشان نوشته اند :

الوالد: مرحوم آیة‌الله آقا میرزا موسی که از قریه ایزی یک فرسخی سبزوار بوده‌، در سن‌ دوازده سالگی به سبزوار آمده و مشغول تحصیل مقدمات گردیده که مولد او در سنه 1265بوده‌. تا دوازده سالگی در سبزوار مشغول تحصیل و بعد به مشهد مسافرت فرموده‌. و تا سنه‌1300 در مشهد بوده و در 1300 به سبزوار آمده و با والده ازدواج و در همان سال مسافرت به‌ نجف و بعد از زیارت دوره اعتاب مقدسه به سامرا منتقل و در خدمت مرحوم آیة‌ الله حاجی ‌میرزا (محمد حسن) شیرازی‌ که از بزرگان علما و مرجع تقلید عموم مسلمین بوده، مشغول استفاده می‌شود تا سنه 1318 قمری‌. و بعد از آن به عنوان زیارت به نجف مشرف و تا سنه 1322 به نجف‌ اقامت نموده و بعد از آن بر حسب خواهش اهالی سبزوار، به سبزوار وارد و تا شعبان 1336مشغول تدریس و اقامه جماعت و در ماه مسطور فوت نموده و در طرف دروازه نیشابور، طرف شرقی شمالی سبزوار مدفون و مزار مجللی‌، خود این جانب ساختمان نمودم که محل توجه عموم اهالی سبزوار است و شبهای جمعه جمع کثیری در آن محل حاضر می‌شوند برای طلب مغفرت‌. ( به نقل از کتاب مکارم الاثار مرحوم معلم حبیب آبادی )

زندگی نامه آیة الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

آیت ‌الله حاج میرزا حسین سبزواری مشهور به " فقیه سبزواری " ، فرزند آیت‌ الله میرزا موسی ( 1337 - 1265 ه‍ . ق / 1297 - 1227 ه . ش ) جمعه / سوم رمضان / 1309 ه‍ . ق ( برابر با جمعه 13 / 1 / 1271 هجری شمسی ) در شهر سامرا به دنیا آمد و در سال 1318 ه‍ . ق ( 1279 هجری شمسی ) همراه پدر خود آیت ‌الله میرزا موسی به سبزوار رفت و در آنجا به تحصیل علوم دینی پرداخت . وی در سال 1326 ه‍ . ق ( 1286 هجری شمسی ) برای ادامه تحصیل وارد مشهد شد و در مدرسه فاضلخان حجره گرفت و از محضر دانشورانی چون حاج شیخ حسن برسی ، میرزا محمد باقر مدرس رضوی ، میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری ( ادیب اول ) ، حاج میرزا حسین از شاگردان میرزای شیرازی و حاج میرزا اسماعیل مجتهد ، علم آموخت .

فقیه در طول تحصیلات خود در حوزه مشهد ، شاهد فاجعه تاریخی به توپ بستن گنبد و حرم مطهر رضوی در روز جمعه دهم ربیع ‌الثانی 1330 ه‍ . ق ( برابر با 9 / 1 / 1291 هجری شمسی ) بود و این فاجعه را در یادداشت ‌های منتشر نشده خود منعکس کرده است . وی شعبان سال 1331 ه‍ . ق ( تیرماه 1292 هجری شمسی ) با دختر میرزا حسین صدر العلماء ( 1329 - 1295-ه‍ . ق برابر با 1290 - 1257 هجری شمسی ) یکی از علمای برجسته سبزوار ، ازدواج نمود و شش سال در سبزوار اقامت کرد . در این مدت ضمن تدریس ، خارج فقه و اصول را از محضر پدر و حکمت را نزد افتخار الحکما ، شاگرد کم مانند حاج ملا هادی سبزواری ، فرا گرفت و سال 1338 ه‍ . ق ( 1299 هجری شمسی ) ، پس از فوت پدر و طبق وصیت او ، برای ادامه تحصیل به نجف رفت و فقه و اصول را نزد آیات میرزا حسین نائینی ، سید ابوالحسن اصفهانی ، آقا ضیاء عراقی و حاج سید محمد فیروزآبادی فرا گرفت و از همه اساتید خود اجازه اجتهاد دریافت نمود و به " فقیه سبزواری " اشتهار یافت .

وی علاوه بر درک محضر اساتید یاد شده خود در سامرا ، در نجف نیز از محضر آخوند خراسانی ، سید محمد کاظم یزدی ، شیخ حسین مامقانی ، آیت ‌الله شربیانی ، آیت ‌الله سید محمد بحرالعلوم ، شیخ محمد طه نجف ، میرزا حسین نوری ، حاج آقا رضا همدانی ، شیخ علی گنابادی و شیخ علی قوچانی بهره برد . در سال 1347 ه‍ . ق در 38 سالگی به درخواست مردم سبزوار به ایران بازگشت و در مشهد ساکن شد و به تدریس فقه و اصول و فلسفه و نیز اقامه نماز جماعت روی آورد و خدمات اجتماعی و عمرانی کم ‌نظیری انجام داد .

آثار علمی

" هدایه الانام " رساله عملی اوست و کتاب " مناسک حج " وی نیز به چاپ رسیده است . از دیگر آثار منتشر نشده مرحوم فقیه سبزواری ، تقریرات اصول مرحوم میرزای نائینی است که چون مرحوم آیة الله کاظمینی از همدرسان و هم بحث های مرحوم فقیه سبزواری در نجف ، تقریرات خودرا زودتر از مرحوم فقیه سبزواری منتشر کرد ، مرحوم فقیه سبزواری به احترام ایشان از انتشار تقریرات خود پرهیز کرد .

از دیگر آثار علمی مرحوم فقیه ، تقریرات درس فقه مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی است که منتشر نشده است .

چند حلقه نوار از سخنرانی و تدریس ایشان نزد منسوبین آن فقیه بزرگوار موجوداست که امیدواریم برای استفاده عموم پیاده و مکتوب و منتشر شود .

هم چنین یکی از علمای برجسته مشهد که از مریدان خاص و از شاگردان مرحوم فقیه سبزواری بوده ، سی جلسه از تفسیر بسم الله و تفسیر سوره انا انزلناه مرحوم فقیه سبزواری را در اختیار دارند که امیدواریم به همت خیّرین منتشر شود .

شاگردان مرحوم فقیه سبزواری

مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در طول حیات پربرکتش ، شاگردان برجسته و فرهیخته ای تربیت کرد که هر یک از آنان منشأ خدمات علمی و دینی و اجتماعی بسیاری در دوره حیات خود بودند . برخی از شاگردان شهیر آن فقیه بزرگوار عبارتند از : ، مرحوم آیة الله العظمی مرعشی نجفی ( که در نجف از محضر مرحوم فقیه استفاده می کردند ) ، مرحوم آیة الله حاج سید جواد فقیه سبزواری ( از مدرسین فعال و فاضل معاصر در مشهد و از فرزندان مرحوم فقیه سبزواری ) ، مرحوم محمد تقی شریعتی ( پدر مرحوم دکتر علی شریعتی ) ، استاد دانشمند مرحوم حجة الاسلام کاظم مدیر شانه چی ( که دارای اجازه اجتهاد از مرحوم فقیه سبزواری بودند ) ، مرحوم آیة الله دکتر محمد ابراهیم آیتی از وعاظ و خطبای بزرگ خراسان و ایران ، آیة الله شیخ محمد تقی عندلیبی سبزواری از علمای معاصر مشهد ، حکیم و فقیه و فیلسوف بزرگوار مرحوم آیة الله حاج میرزا مهدی الهی قمشه ای ( پدر دکتر الهی قمشه ای ) ، مرحوم آیت الله آقای حاج شیخ قوام الدین ابوالحسن ایازی، یکی از علمای مشهور استان مازندران که اجازه اجتهاد از مرحوم فقیه داشت ، آیت‌الله حاج شیخ مرتضی اشرفی ، حجت الاسلام سيد محمد تقي حسيني طباطبایی روحانی برجسته سیستانی ، حجت الاسلام دکتر عبدالعلی صاحبی شاهرودی ، آیة الله العظمی میرزا حسن احقاقی ، علامه بلخی بنيانگذار نهضت اسلامي معاصر افغانستان ، حضرت آیت الله حجت هاشمی خراسانی از علمای معاصر مشهد . مرحوم حاج شیخ عباسعلی اسلامی مؤسس مدارس اسلامی در تهران و نقاط دیگر کشور


خدمات اجتماعی فقیه سبزواری

مرحوم فقیه سبزواری در طول حیات پر برکت خود ، خدمات اجتماعي و عمراني كم‌نظيري انجام داد. او مدرسه باغ رضوان را با 16 هزار متر مربع مساحت در سال 1330 شمسي ساخت و تكيه سيدها را احداث كرد. درمانگاه رازي را تكميل كرد و 120 باب منزل در خيابان نخريسي و 25 باب منزل در خيابان خواجه‌ربيع براي سيل‌زدگان بنا نهاد و 2500 قطعه زمين به طلبه‌ها و فضلاي حوزه مشهد واگذار كرد که در مشهد به کوی طلاب شهرت دارد و ده‌ها مسجد را در محلات مختلف مشهد ساخت.

از دیگر خدمات مرحوم فقیه سبزواری ، احداث شبستان شرقی مسجد جامع سبزوار و تأسیس مدرسه علمیه برای طلاب سبزوار و نیز ،تأسیس مدرسه علمیه در کویته پاکستان است .

با توجه به سرمای شدید مشهد در فصل زمستان و محدودیت امکانات گرمایشی قشر طلاب و اقشار فقیر دیگر، مرحوم فقیه سبزواری تلاش می کرد در حد توان خود ، ذغال و خاکه ذغال طلاب و اقشار دیگررا در فصل زمستان هرسال تأمین کند .

اصلاح قبله ایرانیان

مرحوم آیة الله فقیه سبزواری ، به دلیل احاطه بر علم هیئت ، در یکی از سفرهای خود به سرزمین وحی ، به پادشاه عربستان پیشنهاد کردند چون سالی دوبار خورشید دقیقا روی کعبه قرار می گیرد ، در آن زمان ، از رادیو اعلام کنند تا مردم ایران در هر نقطه ای هستند ، قبله صحیح راشناسایی کنند که پیشنهاد معظم له مورد استقبال قرار گرفت و به اجرا در آمد .

پیشنهاد تعمیر قبور بقیع

مرحوم فقیه سبزواری ، در ملاقاتی که پادشاه عربستان با ایشان داشت ، تعمیر قبور بقیع را خواستار شد که پادشاه به مقامات دینی و محلی ارجاع داد و آن ها به اعتبار بغض و عنادی که با اهل بیت علیهم السلام دارند ،این پیشنهاد را مسکوت و معلق گذاشتند .

منش و سبک زندگی فقیه سبزواری

1.سادگی زندگی

در زندگی خیلی ساده و بدون تشریفات بود . هیچ توجهی به وضع ظاهر حتی لباس خودنداشت . کمتر کسی به پای او جوراب می دید و در خصوص صرفه جوئی در بین طلاب ، قبای مرحوم فقیه سبزواری ضرب المثل بود زیرا معظم له هرقبائی را که می پوشیدند ،دیگر بیرون نمی آوردند مگر برای شستن و پس از شستشو ، باز آن را می پوشیدند و به همین نحو از آن استفاده میکردند تا وقتی که پاره می شد و به درد پوشیدن نمی خورد .

مرحوم فقیه سبزواری در تمام شئون زندگی ساده و عاری از هرگونه قیدی بود. در گفتار و رفتار، در خوراک و لباس، در برخورد و صحبت، در امور زندگی و خلاصه در همه چیز ساده بود و ساده زندگی می کرد. بعد از وفات مرحوم آقا که لباس ایشان را برای غسل دادن بدن شریفش بیرون آورده بودند ، مانند جد بزرگوارش امام حسین (ع) پیراهنش پاره بوده است.

مجلس ایشان بدون تشریفات و در نهایت سادگی بود. صدر و ذیلی نداشت. در بین واردین چندان تفاوتی نبود هرکس در جای خود می نشست و هر که مایل بود حرکت می کرد. او می گفت شئون مادی و قیود دنیوی را کنار گذارید و به مضمون آیه شریفه : " يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ " زیست می نمود.

2. معاشرت و ارتباطات اجتماعی

در معاشرت بسیار ساده و معمولی بود و در تماس با مردم، آن قدر عادی و خوش اخلاق بود که هرکس از هرطبقه، حتی خدمتگزاران منزل با وی خصوصی صحبت می کردند و مطالب و حاجت های خود را به راحتی بیان می کردند. هر حاجتمندی و گرفتاری به معظم له مراجعه می کرد و تقاضای خود را به راحتی مطرح می کرد.

درب منزل همیشه بر روی تمام طبقات باز بود و هیچ رادع و مانعی برای تماس با وی وجود نداشت. سخن های هر کس را با کمال دقت گوش می کرد و با روی خندان و چهره گشاده، حتی الامکان پاسخ مثبت می داد. وقت خود را دو قسمت کرده بود . اوقات بعد از ظهرها را صرف کارهای اجتماعی خارج از منزل و امور شخصی می کرد و ساعات قبل از ظهرها را در منزل جلوس می فرمودند و به کار و مراجعات مردم می رسیدند و مخصوصا بر کارهای مربوط به طلاب و حوزه علمیه که عده ای تحت نظر شخص ایشان به آن کارها رسیدگی می کردند ، نظارت می فرمودند از قبیل امور معافی و کارت تحصیلی .

3. خدمت به مردم

مرحوم فقیه سبزواری مرد کار و عمل بود. تنها به درس گفتن و نماز جماعت خواندن قناعت نمی کرد و به حدیث شریف نبوی : " «مَنْ اَصْبَحَ و لم یَهْتَمُّ بِاُمورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادى یا لِلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ؛ هر کس صبح کند و به امور مسلمانان همت نورزد، از آنان نیست و هر کس فریاد کمک خواهى کسى را بشنود و به کمکش نشتابد، مسلمان نیست.» کافى، ج 2، ص 164، ح 5." عملا معتقد و مومن بود و همیشه در فکر کار و زندگی مسلمانان بود. پیوسته در این فکر بود که از چه راهی به سود و صلاح مسلمین گامی بردارد و چگونه مشکلی را از مشکلات اجتماعی مردم برطرف کند. وی عقیده را برآن بود که روحانی باید در تمام امور مردم دخالت و نظارت کند و هرگز از اجتماع و مسائل مربوط به زندگی کناره گیری نکند .

مرحوم آیة الله فقیه سبزواری، در طول حیات خود پیوسته به فکر مستمندان بودند و ملجأ و پناهی برای درماندگان و تهیدستان بوده و اکثر اوقات خود را صرف خدمت به آن ها می کردند. از جمله کمک های مالی مرحوم فقیه سبزواری می توان به موارد کمک به مستمندان در قحط سالی، تقسیم آذوقه زمستانی، کمک به بیمارستان مسلولین مشهد، تقسیم نان بین طلاب، تقسیم حقوق بین ائمه جماعت مشهد، پرداخت حقوق شاگردان حوزه درس و اجازه به طلاب فاضل اشاره کرد.

4. خدمت به حوزه و طلاب

مرحوم فقیه سبزواری به طلاب و محصلین دینی بسیار علاقه داشته و آن ها را فرزندان خود می دانست و در رفع مشکلات آن ها حد اعلای کوشش را می کرد و همچون پدری مهربان، نسبت به آن ها ، با نهایت مهر و محبت رفتار می کرد . محبوب القلوب حوزه علمیه بود و شاگردان مکتب جعفری ، فوق العاده به ایشان، علاقه و ارادت داشتند. صرف نظر از طلاب و اهل علم، کلیه طبقات ، به مرحوم فقیه ارادت می ورزیدند و به همین دلیل مردم بیش از هرکس در نماز جماعت ایشان حاضر می شدند و از فیض ثواب جماعت برخوردار می شدند. در شمار اقدامات خیرخواهانه او باید از تهیه زمین و احداث ده ها باب منزل برای طلاب در منطقه‌ای از شهر مشهد که اینک به نام «کوی طلاب» مشهور است، یاد کرد.

5. وعظ و خطابه مرحوم فقیه سبزواری

مرحوم فقیه سبزواری، در ماه مبارک رمضان هرسال در شبستانی که به نام خودشان ( شبستان سبزواری )در مسجد گوهرشاد معروف است ، منبر می رفتند که بنا به نقل حضرت حجة الاسلام حاج سید محمد صادق فقیه سبزواری ( از فرزندان روحانی مرحوم فقیه سبزواری و از مدرسین حوزه علمیه قم )که حاضر و ناظر در مجالس منبر مرحوم پدرشان بودند ، جمعیت کثیری از روحانیون و فضلاء و مجاوران و زائران اجتماع می کردند و حتی گاهی جای نشستن در نزدیکی های منبر خرید و فروش می شد .

6. زهد و تقوای مرحوم فقیه سبزواری

مرحوم فقیه سبزواری، واقعا مردی موفق و موید به تاییدات الهی بودند زیرا با تمام گرفتاری ها ئی که از جهات گوناگون داشتند ، هرشب هنگام سحر را درحرم مطهر حضرت رضا علیه السلام بسر می بردند . همیشه نیمه های شب بر می خاست و پس از تشرف و زیارت ، در بالای سر حضرت بیتوته می کردند و با خدای خود به راز و نیاز می پرداختند و مناجات می کردند .

مرحوم فقیه سبزواری عمری را در خدمت به مسلمانان و طلاب و اهل علم سپری نمود و علاوه بر تدریس و اقامه جماعت ، پیوسته در کنار قبّه منوره و قبر مطهر حضرت علی بن موسی الرضا (ع) ، مشغول راز و نیاز و عبادت بود . قطعا چنین شخصی، مورد عنایت خداوند و توجهات خاصه پیامبر اکرم (ص) و دودمان پاک آن حضرت بوده و رابطه محکم و ناگسستنی با اهل البیت معصومین (ع)داشته است .

7 . کرامات مرحوم فقیه سبزواری

مرحوم آیت الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری، به دلیل زهد و پارسایی و عزم راسخی که برای دوری از مظاهر فریبنده مادی و دنیایی داشت صاحب کراماتی بود که یکی از کرامت های ایشان باریدن باران پس از اقامه نماز باران توسط آن مرجع خدوم است.

الف : اقامه نماز باران و بارش شدید

به دلیل خشکسالی های پی در پی ، کمیاب و گران شدن مایحتاج اولیه ، شیوع برخی بیماری ها و در مضیقه قرار گرفتن عموم مردم مشهد و اطراف مشهد ، خاصّه ، روستاییان و اقشار فقیر و ضعیف ، عده ای از کشاورزان در شبستان فقیه سبزواری ودر صحن مسجد گوهرشاد اجتماع می کنند و پس از اتمام جلسه تدریس مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( قَدَّس الله نَفسَهُ الزّکیة )،با وجود بزرگان دیگردر مشهد ،از مرحوم فقیه سبزواری درخواست اقامه نمازباران میکنند .

مرحوم فقیه سبزواری، به اتّکای اخلاص و توکل عجیبی که داشت و به اعتبار اطلاعی که از نتیجه مطلوب کار داشت که خداوند کریم ، دعای او و اقتدا کنندگان به اورا خواهد پذیرفت و باران خواهد بارید ، بدون توجه به این نکته که اگر نماز خواند و باران نبارید ، آبرویش نزد مردم از بین خواهد رفت ، تقاضای مردم را برای اقامه نماز باران در همان مکان و در همان زمان می پذیرد و با اطلاع رسانی گسترده ، جمعیت زیادی از اقشار مختلف اجتماع می کنند .

(در خصوص ارتباط آبرو با اقامه نماز باران که ببارد یا نبارد ، مرحوم فقیه سبزواری ، با مرحوم آیة الله خوانساری در قم ، هم عقیده بوده است . ماجرا از این قرار است وقتی مرحوم آیة الله خوانساری حرکت می کنند برای رفتن به محل اقامه نماز باران ، عده ای مانع ایشان می شوند که اگر نماز را اقامه کردید و باران نیامد ، آبرویتان خواهد ریخت . مرحوم آیة لله خوانساری در پاسخ فرموده بودند اگر قرار است نزد خدوند کریم و بزرگوار ، آبرویی نداشته باشم ، آبروی نزد مردم را می خواهم چه کار ؟ )

مرحوم فقیه سبزواری ،دستور می دهد منبر را در صحن مسجد گوهرشاد ، جایی که مقابل گنبد حضرت امام رضا علیه السلام باشد ،قرار دهند .آن مرجع بزرگوار ، پیش از اقامه نماز ، به منبر می روند و به ایراد سخنرانی می پردازند . با حالی پرشور و سرشار از اخلاص و سرشار از امید و توکل به خدا ، از مردم می خواهد همین جا و هم اکنون از گناهان خود توبه کنند و نیز ، از مردم می خواهد کسانی را که به شما ظلم کرده اند ، ببخشید و بعد ، قران خودش را روی دست بلندمی کند وقسم می خوردوخدارا به شهادت می طلبد که من از همه کسانی که به من ظلم کرده اند ،گذشتم واز همه راضی هستم .

در پایان سخنانش ، متوسل به کودک شیرخواره حضرت ابا عبدالله الحسین علیهماالسلام می شود و روضه حضرت علی اصغر علیه السلام را می خوانند و در جوار بارگاه ملکوتی حضرت رضا علیه السلام دعا می کنند و خدارا به حضرت علی اصغر علیه السلام قسم می دهند و اورا شفیع قرار می دهند که بر مردم رحم کند و باران رحمتش را نازل فرماید .

شاهدان عینی و خصوصا حاج محمود فلاح که از کسبه متدین و سرشناس مشهد و از مریدان خاص مرحوم فقیه سبزواری بوده ، اظهار داشته اند که پس از اقامه نماز باران توسط مرحوم آیة الله فقیه سبزواری ، نزول رحمت الهی آغاز شد و باران شدیدی بارید که موجب رضایت عموم مردم خصوصا کشاورزان شد .

ب : اطلاع مرحوم فقیه سبزواری از زمان دقیق فوت خود

آخرین جلسه تدریس مرحوم آیة الله فقیه سبزواری ، روز سه شنبه ، 11 بهمن ماه 1345 شمسی برابر با 20 ماه شوال سال 1386 هجری قمری در بیرونی منزل آن مرحوم برگزار می شود . در دقایق پایانی تدریس ،ناگهان مرحوم فقیه سبزواری ،کتاب رابرهم می زنند و می بندند و با ابتهاج و مسرّت ، می فرمایند :

"این آخرین درس من بود و دیگر شما ،مرا اینجا نخواهید دید " .طلاب و فضلای حاضر در آن مجلس ،تلخ ترین دقایق را تجربه می کنندچرا که با تحقق این پیش بینی ، پشتیبان و پدر و فریاد رس خودرا از دست خواهند داد . همه شاگردان و حضّار متأثّر می شوند و گریه می کنند و هر کدام ، فراخور حال خود ، از مرحوم فقیه سبزواری درخواست می کنند چنین صحبت هایی را نکنند اما ، مرحوم فقیه سبزواری ، ضمن دعوت شاگردان به آرامش ، قطعیت خبر خودرا اعلام و با آن ها ، بارویی گشاده و سرشاراز رضایت ،خدا حافظی می کنند .

سر انجام،پیش نگری این عالم روشن ضمیر ، روزشنبه 15 بهمن 1345 هجری شمسی برابربا 24 ماه شوّال 1386 هجری قمری و شب شهادت رئیس مذهب شیعه ، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام تحقق پیدا می کند و حوزه علمیه خراسان ، مؤسّس و پشتیبان خودرا از دست می دهد و روح پاک و بلند این عالم خدمتگزار به مردم و طلاب و مردم مستأصل و مستضعف و بی پناه ،به عرش وملکوت پرواز می کند .

وفات

فقیه سبزواری روز شنبه 24 شوال 1384 ه‍ . ق برابر با 15 بهمن 1345 ه‍ . ش در 77 سالگي رحلت نمود و در محل مدرسه باغ رضوان به خاك سپرده شد .

هم اکنون با توسعه حرم مطهر حضرت ثامن الحجج علیه السلام ، مزار ایشان در صحن شمالی و در جوار مقبره شیخ طبرسی در محوطه ای با صفا و گلکاری شده واقع شده است . مرقد فقیه و فیلسوف بزرگ مرحوم آیـ الله حاج شیخ محمد تقی آملی نیز بنا به وصیت خودشان در کنار مرقد مرحوم فقیه سبزواری واقع شده است .


فراموش نکنیم دوره چهل ساله ای که مرحوم فقیه سبزواری ، مرجعیت دینی و خدمت به حوزه علمیه و طلاب و فضلای خراسان و اقشار محروم و فقیر و آسیب پذیر آن خطّه و حتّی زوّار تهیدست را بعهده داشت ، از سخت ترین و سیاه ترین دوره های تاریخی ایران خصوصا خراسان و مشهد به شمار می رفته است که بررسی شرائط اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و جغرافیایی ایران ، خاصّه خراسان و مشهد و مقایسه با دوره های پس از آن ، نیاز به پژوهش های همه جانبه دارد و پس از دسترسی به تمام زوایای تاریک اوضاع دینی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ایران از سال 1300 شمسی تا سال 1345 شمسی ، به این واقعیت می رسیم که اگر عنایات خدای متعال و توجهات مستمراهل بیت معصومین (ع) خاصه حضرت رضا علیه السلام واجداد طاهرین (ع) مرحوم فقیه سبزواری و علم و متانت و توکل و توسل و اخلاص و همت بلند و زهد و تقوی و روحیه مردمداری و سادگی آن " سلمان زمانه " نبود ، انجام این همه خدمت بی رنگ و ریا ، از کلیدداری ضریح مطهر امام رضا علیه السلام گرفته تا تأسیس مدرسه علمیه در کویته پاکستان و تلاش برای بازسازی قبور مطهر ائمه بقیع در حجاز ، از واگذاری دوهزار و پانصد قطعه زمین ( خدمتی بی سابقه در تاریخ حوزه های علمیه شیعه که اکنون شهر بزرگی بنام کوی طلاب شده ) ، از تدریس خارج فقه و اصول تا بنای دهها مسجد و مدرسه در نقاط مختلف ، از بنای درمانگاه و ساختن آرامستان در جوار حرم رضوی بنام باغ رضوان تا واگذاری صدها خانه به سیل زدگان و زلزله زدگان ، از دادن امید به همه ناامیدان با همان دست خالی اما چهره گشاده و همه و همه حرکات و سکنات و خلوت و جلوت و حضور و غیاب آن مرد بلند رتبه ، نتیجه عهد و پیمان او با خدای خویش است که توفیق خدمت به بندگانش را به او عنایت کند و خداوند هم اورا موفق داشت و زمانی مردم اورا دقیقا شناختند که روحش به ملکوت اعلی پرواز کرد .

بهمن سال 1345 شمسی یکی از سردترین ماهها و سال هادر مشهد بود .پس از اعلان رحلت آن فقیه وارسته ، تمام مشهد تعطیل شد و جمعیت زیادی زیر بارش برف و در سردترین دمای هوا به تشییع آمدند . واقعا ، تا چهلم رحلت مرحوم فقیه سبزواری ، مسجدی در مشهد نبود که اقدام به برگزاری مجلس ختم نکرده باشند . تمام دیوارهای رهگذارهای اصلی مشهد خصوصا خیابان های منتهی به فلکه حضرتی ، مملو از اعلامیه های ختم و تعزیه بود و با قاطعیت می توان ادعا کرد تمام مراجع و فقها و علمای بزرگوار خراسان در شهرهای محل سکونت خود در سطح کشور خصوصا استان خراسان و مشهد و تمام اقشار و اصناف مشهد واقعا سنگ تمام گذاشتند و شب و روز تا چهلم ، اکثر مساجد مشهد ، به برگزاری تعزیه و ختم مرحوم فقیه سبزواری اختصاص داشت .

راز همه توفیقات مرحوم فقیه سبزواری ، علاوه بر این که فقیه و مرجع دینی طراز اول و برجسته ای بودو هم چنین به درک محضر بزرگان سامرا و نجف و دریافت اجازه اجتهاد نائل آمده بود ، مهم ترین رمز و راز محبوبیت او ، اخلاص و سادگی او بود . از دید او ، همه بنده خدا هستند و خداوند همه بندگان خودرا دوست دارد و نیز به بنده ای عنایت و توجه بیشتر دارد که تمام گام هایش ، در جهت حل مشکلات بندگان خدا باشد و به راستی ، مرحوم فقیه سبزواری ، به تنهایی و بدون تشریفات ، بار وظایف چند وزارتخانه را در عهد و دوره خود به نفع مردم به دوش می کشید

هیهات ای یأتی الزمان بمثله انّ الزمان بمثله لعقیم

منابع

  • کتاب عمری پر افتخار یا زندگی نامه مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
  • روایت مرحوم آیة الله فقیه سبزواری از قیام مسجد گوهرشاد به عنوان شاهد عینی :

پایگاه خبری - تحلیلی قدس آنلاین

http://qudsonline.ir/detail/News/58660

  • صفحه 15 تا 18 مجله نگاه حوزه ، ویژه حوزه خراسان ، ضمیمه مجله حوزه ، شماره 18 – 17 ، سال دوم ، مرداد و شهریور 1375

اسوه های حوزه خراسان . شمه ای از حیات معنوی حضرت آیت الله العظمی مرحوم حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( 1386 – 1309 هجری قمری ) ۱۳۴۵ -- ۱۲۷۱ شمسی پژوهشگر : غلامرضا جلالی

پیوند

میرزا حسین فقیه سبزواری، پورتال اهل البیت (ع)

کتاب عمری پر افتخار

تصاویری از مرحوم فقیه سبزواری