سید ابوالحسن انگجی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اضافه کردن رده)
(آرشیو عکس و تصویر)
 
(۱۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
'''آیت الله العظمی میرزا ابوالحسن انگجی''' (۱۲۸۲ - ۱۳۵۷ ق) از علمای مجاهد و فقهای نامدار [[ایران]] در قرن چهاردهم هجری است. از صفات بارز ایشان، سرسختی در [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف و نهی از منکر]] و تبلیغ در [[احکام]] اسلامی بود. آیت الله انگجى از نهضت [[مشروطیت]] طرفداری می کرد، ولی پس از چندی با رویه مشروطه‌خواهان مخالفت ورزید. وی همچنین از مخالفان رضاخان و معترضان به دستگاه جبار پهلوی بود.
'''منبع:''' ستارگان حرم، جلد 1
 
  
'''نویسنده:''' سعيد عباس‌زاده
+
{{شناسنامه عالم
 +
|نام کامل = سید ابوالحسن حسینی انگجی تبریزی
 +
|تصویر=[[پرونده:Anghaji.jpg|۲۰۰px|center]]
 +
|زادروز = ۱۲۸۲ قمری
 +
|زادگاه = [[تبریز]]
 +
|وفات =  ۱۳۵۷ قمری
 +
|مدفن =  تبریز
 +
|اساتید =  [[فاضل ایروانی|فاضل ایروانى]]، [[میرزا حبیب الله رشتی|میرزا حبیب‌الله رشتى]]، شیخ محمدحسن مامقانى،...
 +
|شاگردان = [[شیخ محمد خیابانی]]، [[شهید سید اسدالله مدنی|شهید اسدالله مدنى]]، [[شهید سید محمد علی قاضی طباطبائی|شهید قاضى طباطبایى]]،...
 +
|آثار =  ازاحة الالتباس، رساله سؤال و جواب، کتاب الحج،...
 +
}}
  
==سيد ابوالحسن انگجى==
+
==تحصیلات و اساتید==
 +
ابوالحسن انگجی تبریزی فرزند حاج میرزا محمد، (متولد ۱۲۸۲ قمری)، در زادگاه خویش - [[تبریز]] - وارد مدرسه دینى گردید. مدارس دینى تبریز هر چند در آن زمان چندان شکوفایى نداشت، لکن دروس دینى همچنان برپا بود و اساتید بزرگى در آن به تدریس اشتغال داشتند. اساتیدى چون، میر فتاح سرابى و آقا میرزا محمد اصولى از جمله بزرگانى بودند که در دوران تحصیل سید ابوالحسن در این حوزه تدریس مى کردند. سید ابوالحسن مى گوید: دو جلد [[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین]] را از اول تا آخر، نزد آقا میرزا مهدى اصولى خواندم.<ref> علماء معاصرین، ص  ۱۷۸.</ref> او در این حوزه علاوه بر استفاده از اساتید مذکور، محضر پدر بزرگوارش را که از استادان وقت [[حوزه علمیه]] آنجا بود، نیز مغتنم مى شمرد.
  
ستاره تبريز
+
آقا سید ابوالحسن در سال ۱۳۰۴ در ۲۲ سالگى راهى حوزه علمیه [[نجف]] گردید و نزدیک ۶ سال در آن حوزه اشتغال به تحصیل داشت و در [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] به مرتبه [[اجتهاد]] رسید. از جمله بزرگانى که وى محضر آنان را در حوزه نجف درک کرد و خوشه‌چین خرمن دانش آنان بود، عبارتند از:
  
'''تولد'''
+
*۱- [[فاضل ایروانی|فاضل ایروانى]]؛
  
در سال 1282 هجرى قمرى خانه حاج ميرزا محمد آقا از علماى بزرگ آذربايجان با تولد نوزادى منور گرديد.<ref> وى در محله اى به نام انگج در تبريز متولد شد در بعضى منابع چون اعيان الشيعه از انگج به نام قريه تعبير شده است. اصل ايشان از قريه اى نزديك تبريز است. اعيان‌ الشيعه، ج  2، ص  324.</ref> پدر كه خود از [[سادات]] حسينى و اهل فضل و دانش بود، نام اين كودك را به ياد [[امام على]] بن ابى طالب، ابوالحسن<ref> ابوالحسن كينه [[امام على]] علیه السلام است.</ref> گذاشت و به وجودش مباهات كرد. ابوالحسن در خانه پر از مهر و صفاى معنوى و دينى و در سايه لطف و محبت پدرى اين چنين بزرگ شد.
+
*۲- [[میرزا حبیب الله رشتی|میرزا حبیب‌الله رشتى]]؛
  
وى دوران نوجوانى‌اش را سپرى ساخت و در زادگاه خويش - تبريز - وارد مدرسه دينى گرديد. مدارس دينى تبريز هر چند در آن زمان چندان شكوفايى نداشت لاكن دروس دينى همچنان برپا بود و اساتيد بزرگى در آن به تدريس اشتغال داشتند. اساتيدى چون، مير فتاح سرابى، و آقا ميرزا محمد اصولى از جمله بزرگانى بودند كه در دوران تحصيل سيد ابوالحسن در اين حوزه تدريس مى كردند و همچنين حاج ميرزا محمد آقا پدر سيد ابوالحسن نيز از اساتيد وقت حوزه علميه تبريز بود.  
+
- شیخ محمدحسن مامقانى؛
 +
- [[شیخ محمدحسین کاظمینی|شیخ محمدحسین کاظمینى]].<ref> در برخی منابع، شیخ محمدحسین کاظمینى نیز از جمله اساتید وى آمده است.</ref><ref> گنجینه دانشمندان، رازى، ج  ۱، ص  ۲۴۵.</ref>
  
آقا سيد ابوالحسن در اين حوزه علاوه بر اين كه از محضر بزرگانى چون حاج مير فتاح سرابى و آقا ميرزا محمد اصولى بهره مى برد، محضر پدر بزرگوار را نيز مغتنم مى شمرد. او مى گويد: دو جلد قوانين را از اول تا آخر نزد آقا ميرزا مهدى اصولى خواندم.<ref> علماء معاصرين، ص  178.</ref>
+
==شاگردان==
 +
بزرگان و طلاب زیادى در محضر آیت الله انگجى شاگردى کرده و از محضر ایشان بهره برده اند، از جمله:  
  
'''دوران نجف '''
+
*آیت الله [[علامه طباطبائى|سید محمد حسین طباطبایى]]
 +
*آیت الله حاج [[عبدالحسين غروى تبريزى|عبدالحسین غروى]]
 +
*[[شیخ محمد خیابانی]]،
 +
*آیت الله [[شهید سید اسدالله مدنی|شهید اسدالله مدنى]]،
 +
*آیت الله [[شهید سید محمد علی قاضی طباطبائی|شهید قاضى طباطبایى]].
  
آقا سيد ابوالحسن در سال 1304 در 22 سالگى راهى [[حوزه علميه]] [[نجف]] گرديد و نزديك 6 سال در آن حوزه اشتغال به تحصيل داشت. بزرگانى كه وى محضر آنان را در حوزه نجف درك كرد و خوشه‌چين خرمن دانش آن بزرگواران بود، عبارتند از آيات عظام:
+
==منزلت علمى==
  
* 1- فاضل ايروانى؛
+
آیت الله سید ابوالحسن انگجى هر چند مدتى طولانى در حوزه علمیه [[نجف]] اقامت نگزید، لیکن در این چند سال کوتاه توانست راه طولانى [[اجتهاد]] را بپیماید و به منزلت بلند علمى نایل گردد.
  
* 2- ميرزا حبيب‌الله رشتى؛
+
*نویسنده کتاب علماء معاصرین مى نویسد: (آیت الله انگجى) از مجتهدین تراز اول [[ایران]] و عمده مراجع [[احکام]] این زمان و مراتب اجتهادش مسلم است.... . صاحب وقار و متانت و ابهت، کثیرالعلم، ولى بسیار قلیل‌الکلام بود. کرارا حقیر، مسئله مهمى مى پرسیدم که شاید تفصیلى و شرحى بیان فرماید، فقط به جواب مسئله اکتفا مى فرمودند. حافظه عجیبى داشتند، حاضر الفتوا بودند.<ref> علماء معاصرین، ص  ۱۷۸.</ref>
 +
*نویسنده رجال آذربایجان نیز به این بعد از شخصیت ایشان اشاره مى کند و مى نویسد: مرحوم انگجى عالم فاضل بود و در عمر خود از معاریف آذربایجان بشمار مى رفت. علاوه بر [[فقه]]، در علوم ادب نیز اطلاع فراوان داشت و هر مشکل فقهى و ادبى را حل مى کرد.
 +
*حاج میرزا حسن آقا مجتهد<ref> از علماى برجسته آذربایجان و معاصر آیت الله انگجى بود.</ref> به مقام علمى او اذعان داشت و مکرر این معنا را مى گفت تا مراتب فضل او پوشیده نماند.
 +
[[پرونده:Lebas.jpg|thumb|left|ازاحة الالتباس عن حکم المشکوک فیه من اللباس - یکی از آثار آیت الله انگجی]]
  
* 3- آقا شيخ حسين مامقانى كه هر كدام از مراجع و اساتيد بزرگ [[نجف]] بشمار مى رفتند.<ref> در منابع ديگر شيخ محمدحسين كاظمينى نيز از جمله اساتيد وى آمده است.</ref><ref> گنجينه دانشمندان، رازى، ج  1، ص  245.</ref>
+
==آثار و تألیفات==
  
'''منزلت علمى '''
+
از این عالم فرزانه آثار قلمى متعددى به جاى مانده که عبارت است از:
  
آيت الله سيد ابوالحسن انگجى هر چند مدتى طولانى در حوزه علميه نجف اقامت نگزيد ليكن در اين چند سال كوتاه توانست را طولانى اجتهاد را بپيمايد و به منزلت بلند علمى نايل گردد. نويسنده كتاب علماء معاصرين مى نويسد: (آيت الله انگجى) از تراز اول مجتهدين ايران و عمده مراجع [[احكام]] اين زمان و مراتب اجتهادش مسلم است.<ref> علماء معاصرين، ص  178.</ref>
+
*۱- حاشیه بر [[ریاض المسائل (کتاب)|ریاض المسائل]] در [[فقه]]؛
  
وى سپس به دقت علمى و تلاش محققانه وى اشاره مى كند و مى گويد: صاحب وقار و متانت و ابهت، كثيرالعلم ولى بسيار قليل‌الكلام بود. كرارا حقير مسئله مهمى مى پرسيدم كه شايد تفصيلى و شرحى بيان فرمايد فقط به جواب مسئله اكتفا مى فرمودند. حافظه عجيبى داشتند حاضرالفتوا بودند.<ref> همان.</ref>
+
*۲- شرحى بر بخش «حج» [[شرایع الاسلام (کتاب)|شرایع]]؛
  
نويسنده رجال آذربايجان نيز به اين بعد از شخصيت ايشان اشاره مى كند و مى نويسد: مرحوم انگجى عالم فاضل بود و در عمر خود از معاريف<ref> از بزرگان سرشناس.</ref> آذربايجان بشمار مى رفت. علاوه بر [[فقه]] در علوم ادب نيز اطلاع فراوان داشت هر مشكل فقهى و ادبى را حل مى كرد حاج ميرزا حسن آقا مجتهد<ref> از علماى برجسته آذربايجان و معاصر آيت الله انگجى بود.</ref> به مقام علمى اذعان داشت و مكرر اين معنا را مى گفت تا مراتب فضل او پوشيده نماند.(19)
+
*۳- ازاحة الالتباس عن حکم المشکوک فیه من اللباس؛<ref> علماء معاصرى، ص  ۱۷۸.</ref>
 +
*۴- رساله سؤال و جواب؛
 +
*۵- حاشیه اى بر [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]] و [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]].<ref> علماى بزرگ شیعه از کلینى تا خمینى، ص  ۳۷۰.</ref>
  
'''آثار علمى '''
+
==فعالیتهای سیاسی و اجتماعی==
 +
مهمترین و برجسته ترین چهره زندگى آیت الله انگجى، اهتمام ایشان به [[امر به معروف و نهى از منکر]] بوده است. آن هم در روزگارى که عده اى براى آشفته ساختن افکار دینى و مذهبى مردم، در مطبوعات به هر وسیله بر علیه [[دین]] می‌تاختند. او مردى انزواطلب و گوشه‌نشین نبود بلکه در مسائل مربوط به [[اسلام]] و مسلمین پیشتاز بود.
  
از اين عالم فرزانه آثار قلمى متعددى به جاى مانده كه عبارت است از:
+
در جریان [[مشروطیت]] نیز از مدافعین مشروطه بشمار مى رفت و با [[آخوند خراسانی|آخوند خراسانى]] در ارتباط بود. بسیارى از جریانات که مى رفت به آشوب و خونریزى تبدیل گردد، به دست ایشان هدایت مى شد و به جهت نفوذ در بین مردم در این جریانات نقش آفرین بود. وى روزى بالاى منبر رفت و به مجاهدین مشروطیت گفت که گیرم که حاج میرزا حسن آقا مجتهد کافر شده، شما با کدام صلاحیت منزل او و دکانش را غارت کردید. اگر کسى از دین خدا هم برگشته باشد صلاحیت منزل او به وراثش مى رسد نه به مجاهدین و فدائیان.<ref> رجال آذربایجان، مجتهدى، ص  ۱۸۱.</ref>
  
* 1- حاشيه بر رياض المسائل در فقه؛
+
در جریان تقى‌زاده نیز آیت الله انگجى از طرف آیت الله [[آخوند خراسانی|آخوند خراسانى]] موظف گردید پیام آخوند را به مردم برساند. آیت الله آخوند خراسانى در نامه اى به ایشان مى نویسد: جناب مستطاب شریعت مدار کهف الانام ثقة الاسلام آقاى حاج میرزا ابوالحسن انگجى دام تأییداته. در خصوص حکمى که از این خادمان شرع انور درباره آقا سید حسن تقى‌زاده صادر شده بود مکاتیب و سئوالاتى از تبریز رسیده لازم است. جناب مستطاب عالى به عموم علماء و قاطبه مسلمین اعلام فرمایید حکم مزبور [[تکفیر]] نبوده و نسبت تکفیر بى‌اصل است، فقط حکم به عدم جواز مداخله در امور نوعیه مملکت و عدم لیاقت عضویت مجلس محترم و لزوم خروجش بوده لاغیر، البته زائد بر مدلول حکمى مترتب نشود.<ref> [[امام خمینى]] به مبارزه علماى آذربایجان و تلاش‌هاى این مرد بزرگ مکرر اشاره کرده است، صحیفه نور.</ref>
  
* 2- شرحى بر حج شرايع؛
+
البته مشروطه اى که آیت الله انگجى و صدها مجاهد دیگر براى آن فداکارى کرده بودند، مورد سوء استفاده عناصر فرصت ‌طلب و عوامل استعمار قرار گرفت و با روى کار آمدن رضاخان در جریان کودتاى ۱۲۹۹ شمسى، دیگر از مشروطه که با اهداف آزادى و نفى سلطه و براى گذر از استبداد به حکومت مردمى به وقوع پیوسته بود، جز اسمى باقى نمانده بود و [[ایران]] رها یافته از قید سلطه سلاطین نادان قاجار، بار دیگر استعمار را تجربه کرد.
  
* 3- ازاحة الالتباس.<ref> علماء معاصرى، ص  178.</ref> همچنين در [[فقه]] و در برخى منابع رساله‌هايى در موضوعات مختلف فقهى. حاشيه اى بر رسائل و مكاسب<ref> علماى بزرگ شيعه از كلينى تا خمينى، ص 370.</ref> نيز آمده است.
+
در جریان حرکت‌هاى ضد دینى پهلوى، آیت الله انگجى پیشرو مبارزین بود و [[تبریز]] را عملا کانون مبارزه بر علیه پهلوى کرده بود و دولت نیز به جهت این که از نفوذ ایشان در بین مردم اطلاع داشت، از جانب این عالم بزرگ بیمناک بود. به همین جهت نیز عوامل حکومت حضور وى را در تبریز تحمل نکرده و او را از شهر تبریز تبعید کردند و آیت الله انگجى به همراه چند تن از علماء از جمله آیت الله آقا میرزا صادق آقا تبعید گردیدند.  
  
'''سير آيت الله انگجى '''
+
اولین درگیری ایشان با حکومت رضاخان زمانی آغاز شد که سرتیپ محمدحسین آیرم امیرلشکر تبریز در محل فرماندهی خود در روزهای [[تاسوعا]] و [[عاشورا]] به طور علنی به [[فسق]] مشغول شد، این موضوع بر اهالی غیور تبریز و روحانیون گران آمد و در نتیجه دست به تظاهرات و مخالفت زدند. انگجی نیز که از علمای مورد احترام مردم بود در نتیجه رفتار آیرم به کلی از حکومت مرکزی روی گرداند. به دستور شاه سپهبد امیراحمدی از [[تهران]] جهت رفع غائله به تبریز رفت و در اولین ملاقات با آیت‌الله انگجی از او خواست که در رفع اختلافات مساعدت کند، ایشان ضمن تقبیح اعمال زشت آیرم گفت: «من حاضرم که این خانه‌ام بر سرم فرود آید و آناً بمیرم به شرطی که پای رضا شاه از ایران کنده شود». 
  
مهمترين و برجسته ترين چهره زندگى آيت الله انگجى اهتمام ايشان به [[امر به معروف و نهى از منكر]] بوده است. آن هم در روزگارى كه عده اى براى آشفته ساختن افكار دينى و مذهبى مردم و به همين جهت موقعتى كه پيش آمده بود. در مطبوعات به هر وسيله بر عليه [[دين]] مي‌تاختند در چنين موقعيتى آيت الله انگجى بود و آذربايجان با همه مشكلات و آشفتگى هايش. او مردى انزواطلب و گوشه‌نشين نبود بلكه در مسائل مربوط به [[اسلام]] و مسلمين پيشتاز بود.  
+
موضعگیری دیگر آیت‌الله در برابر تغییر لباس و قانون نظام اجباری بود که منجر به دستگیری و تبعید ایشان به سمنان شد و پس از پایان تبعید به حوزه درس خود بازگشت و مشغول تدریس گردید. او مدتى نیز در [[قم]] اقامت گزید و سپس به تبریز مراجعت کرد و همچنان به تبلیغ و ترویج معارف پرداخت.
  
در جريان مشروطيت نيز از مدافعين مشروطيت بشمار مى رفت و با آخوند خراسانى در ارتباط بود. بسيارى از جريانات كه مى رفت به آشوب و خونريزى تبديل گردد به دست ايشان هدايت مى شد و به جهت نفوذ در بين مردم در اين جريانات نقش آفرين بود. وى روزى بالاى منبر رفت و به مجاهدين مشروطيت گفت كه گيرم كه حاج ميرزا حسن آقا مجتهد كافر شده شما با كدام صلاحيت منزل او و دكانش را غارت كرديد. اگر كسى از دين خدا هم برگشته باشد صلاحيت منزل او به وراثش<ref> نه وارثين ايشان مى رسد.</ref> مى رسند نه به مجاهدين و فدائيان.<ref> رجال آذربايجان، مجتهدى، ص  181.</ref>
+
==وفات==
 +
مرحوم آیت الله انگجى سرانجام پس از عمرى تلاش و خدمت به [[اسلام]] و جامعه مسلمین، در [[ذی القعده]] سال ۱۳۵۷ هجرى قمرى در [[تبریز]] وفات یافت.
  
در جريان تقى‌زاده نيز آيت الله انگجى از طرف آيت الله آخوند خراسانى موظف گرديد پيام آخوند را به مردم برساند آيت الله آخوند خراسانى در نامه اى به ايشان مى نويسد: جناب مستطاب شريعت مدار كهف الانام ثقة الاسلام آقاى حاج ميرزا ابوالحسن انگجى دام تأييداته. در خصوص حكمى كه از اين خادمان شرع انور درباره آقا سيد حسن تقى‌زاده صادر شده بود مكاتيب و سئوالاتى از تبريز رسيده لازم است جناب مستطاب عالى به عموم علماء و قاطبه مسلمين اعلام فرماييد حكم مزبور تكفير نبوده و نسبت تكفير بى‌اصل است فقط حكم به عدم جواز مداخله در امور نوعيه مملكت و عدم لياقت عضويت مجلس محترم و لزوم خروجش بوده لاغير البته زائد بر مدلول حكمى مترتب نشود.<ref> [[امام خمينى]] به مبارزه علماى آذربايجان و تلاش‌هاى اين مرد بزرگ مكرر اشاره كرده است، صحيفه نور.</ref>
+
==پانویس==
 
 
'''تبعيد آيت الله انگجى '''
 
 
 
در جريان حركت‌هاى ضددينى پهلوى آيت الله انگجى پيشرو مبارزين بود و تبريز را عملا كانون مبارزه بر عليه پهلوى كرده بود و دولت نيز به جهت اين كه از نفوذ ايشان در بين مردم اطلاع داشت از جانب اين عالم بزرگ بيمناك بود. و به همين جهت نيز عوامل حكومت حضور وى را در تبريز تحمل نكرده و او را از شهر تبريز تبعيد كردند و آيت الله انگجى به همراه چند تن از علماء كه از جمله آيت الله آقا ميرزا صادق آقا بود تبعيد گرديدند. و مدتى نيز در [[قم]] اقامت گزيد. وى سپس به تبريز مراجعت كرد و همچنان به تبليغ و ترويج معارف پرداخت هر چند بعدها اوضاع روزگار وى به كلى عوض گرديد.
 
 
 
مشروطه اى كه آيت الله انگجى و صدها مجاهد ديگر براى آن فداكارى كرده بودند مورد سوء استفاده عناصر فرصت ‌طلب و عوامل استعمار قرار گرفت با روى كار آمدن رضاخان در جزيان كودتاى 1299 شمسى ديگر از مشروطه كه با اهداف آزادى و نفى سلطه و براى گذر از استبداد به حكومت مردمى به وقوع پيوسته بود جز اسمى باقى نمانده بود و ايران رها يافته از قيد سلطه سلاطين نادان قاجار بار ديگر استعمار را تجربه كرد. آيت الله انگجى سرانجام پس از عمرى تلاش و خدمت به [[اسلام]] و جامعه در [[ذی القعده]] سال 1357 هجرى قمرى در تبريز وفات يافت و پيكرش در شهر [[قم]] به آغوش خاك سپرده شد.
 
 
 
'''آثار جاويد'''
 
 
 
آيت الله انگجى 6 پسر داشت كه سه تن از آنان در كسوت علماى دينى و مبلغين [[احكام]] الهى هستند. آقا ميرزا حسن، آقا ميرزا محمدعلى و حاج ميرزا مهدى هر سه برادر در [[قم]] تحصيل كرده و از آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى كسب فيض كرده اند و در [[علم]] و [[معرفت]] و [[فقه]] و [[اصول]] به مرتبه [[اجتهاد]] رسيده اند.
 
 
 
رجال آذربايجان مى نويسند: هر سه صاحب محراب و منبرند و آسمان روحانيت تبريز را به منزله سه اختر فروزانند. اثر نجابت و آقايى از سيماى آنان ساطع است. وقتى انسان اين برادر با فضل و كمال و نجيب و آقا را مى بيند به ياد اشراف سادات عصر قرون اوليه اسلامى چون سيد مرتضى و سيد رضى و ساير سادات اشراف مى افتد.<ref> رجال آذربايجان، مجتهدى، ص  181.</ref>
 
 
 
سه فرزند يگر وى نيز در علوم پزشكى تخصص يافته اند كه عبارتند از: آقايان دكتر اسماعيل، دكتر ابراهيم و دكتر محمود. البته امروزه نوادگان اين عالم وارسته نيز به انگجى معروف هستند و اين چشمه جوشان همچنان در جامعه اسلامى در جوشش و حركت است. فرزندان اين خاندان برخى در كسوت روحانى و برخى در عرصه ها ديگر به تلاش و سازندگى جامعه دينى اشتغال دارند.
 
 
 
'''شاگردان '''
 
 
 
بزرگان و دانشجويان زيادى در محضر آيت الله انگجى شاگردى كرده و از محضر ايشان بهره برده اند كه مى توان از آن بزرگواران آيت الله العظمى سيد محمدحسين طباطبايى، آيت الله العظمى حاج عبدالحسين غروى، آيت الله العظمى شهيد اسدالله مدنى، آيت الله شهيد قاضى طباطبايى را نام برد.
 
 
 
==پانویس ==
 
 
<references />
 
<references />
(10). رجال آذربايجان، مجتهدى، ص  181.
+
==منابع==
  
 +
*سعید عباس‌زاده، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱.
 +
*[http://www.tebyan.com/newindex.aspx?pid=245779&imageID=82558&catID=3028 روحانی مجاهد سید میرزا ابوالحسن انگجی، سایت تبیان]، بازیابی: ۲۹ بهمن ۱۳۹۲.
 +
*طاهره شکوهی، آیت‌الله سید ابوالحسن انگجی، دسترس در موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران تاریخ بازیابی: ۸ آذر ماه ۱۳۹۲.
  
(16). يكصد سال مبارزه روحانيت مترقى. عقيقى بخشايشى، ص  8.
+
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="170">
 +
پرونده:انگجی+ (3).jpg|سید ابوالحسن حسینی انگجی تبریزی (نفر دوم از راست) در میان دوستان
 +
پرونده:انگجی+ (2).jpg|سید ابوالحسن حسینی انگجی تبریزی
 +
پرونده:انگجی+ (5).jpg|نشسته از راست: ناشناس، [[سید ابوالحسن انگجی|سید ابوالحسن حسینی انگجی تبریزی]]، [[سید محمد مولانا|سید محمد موسوی مولانا]] و ناشناس
 +
پرونده:انگجی+ (1).jpg|آرامگاه سید ابوالحسن حسینی انگجی تبریزی در [[تبریز]]
 +
پرونده:انگجی+ (4).jpg|کتابی پیرامون سید ابوالحسن حسینی انگجی تبریزی
 +
</gallery>
  
(17). فقهاى نامدار شيعه، حقيقى بخشايش، ص  399 به نقل از اوراق تازه‌ياب.
+
[[رده:علمای قرن چهاردهم|انگجی،سید ابوالحسن]]
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
+
[[رده:فقیهان]]
 +
[[رده:مراجع تقلید]]
 +
[[رده:مبارزان علیه پهلوی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۵۵

آیت الله العظمی میرزا ابوالحسن انگجی (۱۲۸۲ - ۱۳۵۷ ق) از علمای مجاهد و فقهای نامدار ایران در قرن چهاردهم هجری است. از صفات بارز ایشان، سرسختی در امر به معروف و نهی از منکر و تبلیغ در احکام اسلامی بود. آیت الله انگجى از نهضت مشروطیت طرفداری می کرد، ولی پس از چندی با رویه مشروطه‌خواهان مخالفت ورزید. وی همچنین از مخالفان رضاخان و معترضان به دستگاه جبار پهلوی بود.

۲۰۰px
نام کامل سید ابوالحسن حسینی انگجی تبریزی
زادروز ۱۲۸۲ قمری
زادگاه تبریز
وفات ۱۳۵۷ قمری
مدفن تبریز

Line.png

اساتید

فاضل ایروانى، میرزا حبیب‌الله رشتى، شیخ محمدحسن مامقانى،...

شاگردان

شیخ محمد خیابانی، شهید اسدالله مدنى، شهید قاضى طباطبایى،...

آثار

ازاحة الالتباس، رساله سؤال و جواب، کتاب الحج،...


تحصیلات و اساتید

ابوالحسن انگجی تبریزی فرزند حاج میرزا محمد، (متولد ۱۲۸۲ قمری)، در زادگاه خویش - تبریز - وارد مدرسه دینى گردید. مدارس دینى تبریز هر چند در آن زمان چندان شکوفایى نداشت، لکن دروس دینى همچنان برپا بود و اساتید بزرگى در آن به تدریس اشتغال داشتند. اساتیدى چون، میر فتاح سرابى و آقا میرزا محمد اصولى از جمله بزرگانى بودند که در دوران تحصیل سید ابوالحسن در این حوزه تدریس مى کردند. سید ابوالحسن مى گوید: دو جلد قوانین را از اول تا آخر، نزد آقا میرزا مهدى اصولى خواندم.[۱] او در این حوزه علاوه بر استفاده از اساتید مذکور، محضر پدر بزرگوارش را که از استادان وقت حوزه علمیه آنجا بود، نیز مغتنم مى شمرد.

آقا سید ابوالحسن در سال ۱۳۰۴ در ۲۲ سالگى راهى حوزه علمیه نجف گردید و نزدیک ۶ سال در آن حوزه اشتغال به تحصیل داشت و در فقه و اصول به مرتبه اجتهاد رسید. از جمله بزرگانى که وى محضر آنان را در حوزه نجف درک کرد و خوشه‌چین خرمن دانش آنان بود، عبارتند از:

شاگردان

بزرگان و طلاب زیادى در محضر آیت الله انگجى شاگردى کرده و از محضر ایشان بهره برده اند، از جمله:

منزلت علمى

آیت الله سید ابوالحسن انگجى هر چند مدتى طولانى در حوزه علمیه نجف اقامت نگزید، لیکن در این چند سال کوتاه توانست راه طولانى اجتهاد را بپیماید و به منزلت بلند علمى نایل گردد.

  • نویسنده کتاب علماء معاصرین مى نویسد: (آیت الله انگجى) از مجتهدین تراز اول ایران و عمده مراجع احکام این زمان و مراتب اجتهادش مسلم است.... . صاحب وقار و متانت و ابهت، کثیرالعلم، ولى بسیار قلیل‌الکلام بود. کرارا حقیر، مسئله مهمى مى پرسیدم که شاید تفصیلى و شرحى بیان فرماید، فقط به جواب مسئله اکتفا مى فرمودند. حافظه عجیبى داشتند، حاضر الفتوا بودند.[۴]
  • نویسنده رجال آذربایجان نیز به این بعد از شخصیت ایشان اشاره مى کند و مى نویسد: مرحوم انگجى عالم فاضل بود و در عمر خود از معاریف آذربایجان بشمار مى رفت. علاوه بر فقه، در علوم ادب نیز اطلاع فراوان داشت و هر مشکل فقهى و ادبى را حل مى کرد.
  • حاج میرزا حسن آقا مجتهد[۵] به مقام علمى او اذعان داشت و مکرر این معنا را مى گفت تا مراتب فضل او پوشیده نماند.
ازاحة الالتباس عن حکم المشکوک فیه من اللباس - یکی از آثار آیت الله انگجی

آثار و تألیفات

از این عالم فرزانه آثار قلمى متعددى به جاى مانده که عبارت است از:

  • ۳- ازاحة الالتباس عن حکم المشکوک فیه من اللباس؛[۶]
  • ۴- رساله سؤال و جواب؛
  • ۵- حاشیه اى بر رسائل و مکاسب.[۷]

فعالیتهای سیاسی و اجتماعی

مهمترین و برجسته ترین چهره زندگى آیت الله انگجى، اهتمام ایشان به امر به معروف و نهى از منکر بوده است. آن هم در روزگارى که عده اى براى آشفته ساختن افکار دینى و مذهبى مردم، در مطبوعات به هر وسیله بر علیه دین می‌تاختند. او مردى انزواطلب و گوشه‌نشین نبود بلکه در مسائل مربوط به اسلام و مسلمین پیشتاز بود.

در جریان مشروطیت نیز از مدافعین مشروطه بشمار مى رفت و با آخوند خراسانى در ارتباط بود. بسیارى از جریانات که مى رفت به آشوب و خونریزى تبدیل گردد، به دست ایشان هدایت مى شد و به جهت نفوذ در بین مردم در این جریانات نقش آفرین بود. وى روزى بالاى منبر رفت و به مجاهدین مشروطیت گفت که گیرم که حاج میرزا حسن آقا مجتهد کافر شده، شما با کدام صلاحیت منزل او و دکانش را غارت کردید. اگر کسى از دین خدا هم برگشته باشد صلاحیت منزل او به وراثش مى رسد نه به مجاهدین و فدائیان.[۸]

در جریان تقى‌زاده نیز آیت الله انگجى از طرف آیت الله آخوند خراسانى موظف گردید پیام آخوند را به مردم برساند. آیت الله آخوند خراسانى در نامه اى به ایشان مى نویسد: جناب مستطاب شریعت مدار کهف الانام ثقة الاسلام آقاى حاج میرزا ابوالحسن انگجى دام تأییداته. در خصوص حکمى که از این خادمان شرع انور درباره آقا سید حسن تقى‌زاده صادر شده بود مکاتیب و سئوالاتى از تبریز رسیده لازم است. جناب مستطاب عالى به عموم علماء و قاطبه مسلمین اعلام فرمایید حکم مزبور تکفیر نبوده و نسبت تکفیر بى‌اصل است، فقط حکم به عدم جواز مداخله در امور نوعیه مملکت و عدم لیاقت عضویت مجلس محترم و لزوم خروجش بوده لاغیر، البته زائد بر مدلول حکمى مترتب نشود.[۹]

البته مشروطه اى که آیت الله انگجى و صدها مجاهد دیگر براى آن فداکارى کرده بودند، مورد سوء استفاده عناصر فرصت ‌طلب و عوامل استعمار قرار گرفت و با روى کار آمدن رضاخان در جریان کودتاى ۱۲۹۹ شمسى، دیگر از مشروطه که با اهداف آزادى و نفى سلطه و براى گذر از استبداد به حکومت مردمى به وقوع پیوسته بود، جز اسمى باقى نمانده بود و ایران رها یافته از قید سلطه سلاطین نادان قاجار، بار دیگر استعمار را تجربه کرد.

در جریان حرکت‌هاى ضد دینى پهلوى، آیت الله انگجى پیشرو مبارزین بود و تبریز را عملا کانون مبارزه بر علیه پهلوى کرده بود و دولت نیز به جهت این که از نفوذ ایشان در بین مردم اطلاع داشت، از جانب این عالم بزرگ بیمناک بود. به همین جهت نیز عوامل حکومت حضور وى را در تبریز تحمل نکرده و او را از شهر تبریز تبعید کردند و آیت الله انگجى به همراه چند تن از علماء از جمله آیت الله آقا میرزا صادق آقا تبعید گردیدند.

اولین درگیری ایشان با حکومت رضاخان زمانی آغاز شد که سرتیپ محمدحسین آیرم امیرلشکر تبریز در محل فرماندهی خود در روزهای تاسوعا و عاشورا به طور علنی به فسق مشغول شد، این موضوع بر اهالی غیور تبریز و روحانیون گران آمد و در نتیجه دست به تظاهرات و مخالفت زدند. انگجی نیز که از علمای مورد احترام مردم بود در نتیجه رفتار آیرم به کلی از حکومت مرکزی روی گرداند. به دستور شاه سپهبد امیراحمدی از تهران جهت رفع غائله به تبریز رفت و در اولین ملاقات با آیت‌الله انگجی از او خواست که در رفع اختلافات مساعدت کند، ایشان ضمن تقبیح اعمال زشت آیرم گفت: «من حاضرم که این خانه‌ام بر سرم فرود آید و آناً بمیرم به شرطی که پای رضا شاه از ایران کنده شود».

موضعگیری دیگر آیت‌الله در برابر تغییر لباس و قانون نظام اجباری بود که منجر به دستگیری و تبعید ایشان به سمنان شد و پس از پایان تبعید به حوزه درس خود بازگشت و مشغول تدریس گردید. او مدتى نیز در قم اقامت گزید و سپس به تبریز مراجعت کرد و همچنان به تبلیغ و ترویج معارف پرداخت.

وفات

مرحوم آیت الله انگجى سرانجام پس از عمرى تلاش و خدمت به اسلام و جامعه مسلمین، در ذی القعده سال ۱۳۵۷ هجرى قمرى در تبریز وفات یافت.

پانویس

  1. علماء معاصرین، ص ۱۷۸.
  2. در برخی منابع، شیخ محمدحسین کاظمینى نیز از جمله اساتید وى آمده است.
  3. گنجینه دانشمندان، رازى، ج ۱، ص ۲۴۵.
  4. علماء معاصرین، ص ۱۷۸.
  5. از علماى برجسته آذربایجان و معاصر آیت الله انگجى بود.
  6. علماء معاصرى، ص ۱۷۸.
  7. علماى بزرگ شیعه از کلینى تا خمینى، ص ۳۷۰.
  8. رجال آذربایجان، مجتهدى، ص ۱۸۱.
  9. امام خمینى به مبارزه علماى آذربایجان و تلاش‌هاى این مرد بزرگ مکرر اشاره کرده است، صحیفه نور.

منابع

آرشیو عکس و تصویر