سرکوبی شورش یزید بن مهلب توسط سپاه یزید بن عبدالملک: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{تقویم|روز= 15 صفر|سال= سال 102 هجری قمری}}  
+
{{تقویم|روز= 15 صفر|سال= سال ۱۰۲ هجری قمری}}  
 +
«یزید بن مهلّب» از سرداران عرب در زمان [[امویان]] بود که در خلافت [[سلیمان بن عبدالملک]] (هفتمین خلیفه اموى) به حکومت [[خراسان]] بزرگ و بخش اعظمى از [[ایران]] و [[عراق]] منصوب گردید. وى در مدت [[خلافت]] سلیمان بن عبدالملک، پایه‌ هاى حکومت خویش را در آن مناطق مستحکم نمود و فرزندان و کسان خود را به حکومت شهرها و فرماندهى لشکرها منصوب کرد و از این راه به کسب ثروت و دارایى فراوان و قدرت نظامى و سیاسى شگفتى دست یافت.
  
 +
اما پس از درگذشت سلیمان بن عبدالملک در [[صفر]] سال ۹۹ قمرى و جانشینى [[عمر بن عبدالعزیز]] به خلافت اسلامى، ابهت یزید بن مهلب شکسته شد و ستاره قدرتش افول یافت. زیرا عمر بن عبدالعزیز وى را به خاطر گردآورى دارایى فراوان و [[غصب]] [[بیت المال]] مسلمانان و ستمگری نسبت به آنان، از حکومت خراسان عزل کرد و پس از دستور بازگشتش به سوى دار الخلافه، فرمان داد در میان راه، وى را دستگیر و زندانى نمایند.
  
 +
یزید بن مهلب در زندان بسر مى‌ برد تا این که عمر بن عبدالعزیز به بیمارى افتاد و بیمارى‌ اش روز به روز شدت گرفت. یزید بن مهلب با همدستى نفوذى‌ هاى خویش از زندان عمر بن عبدالعزیز گریخت و در جنوب عراق ([[بصره]] و [[کوفه]]) پنهان گردید.
  
[[يزيد بن مهلب]] در [[خلافت]] سليمان بن عبدالملك (هفتمين خليفه [[امویان|اموى]]) به حكومت خراسان و بخش اعظمى از ايران و [[عراق]] منصوب گرديد. وى در مدت خلافت سليمان بن عبدالملك، پايه‌ هاى حكومت خويش را در عراق، ايران و خراسان بزرگ مستحكم نمود و فرزندان و كسان خود را به حكومت شهرها و فرماندهى لشكرها منصوب كرد و از اين راه به كسب ثروت و دارايى فراوان و قدرت نظامى و سياسى شگفتى دست يافت.
+
پس از وفات عمر بن عبدالعزیز در سال ۱۰۱ قمرى، یزید بن عبدالملک به خلافت رسید. وى نیز خواهان دستگیرى یزید بن مهلب شد. یزید بن عبدالملک به عاملان خود در عراق نوشت که یزید بن مهلب را یافته و دستگیرش نموده و به [[شام]] اعزام کنند.
  
اما پس از درگذشت سليمان بن عبدالملك در [[صفر]] سال 99 قمرى و جانشينى [[عمر بن عبدالعزيز]] به خلافت اسلامى، ابهت يزيد بن مهلب شكسته شد و ستاره قدرتش افول يافت. زيرا عمر بن عبدالعزيز وى را به خاطر گردآورى دارايى فراوان و [[غصب]] [[بيت المال]] مسلمانان و اجحاف و ستمگري نسبت به مسلمانان، از حكومت خراسان عزل كرد و پس از دستور بازگشتش به سوى [[دارالخلافه]]، فرمان داد در ميان راه، وى را دستگير و زندانى نمايند.
+
یزید بن مهلب با گردآورى فرزندان، برادران و کسان خود، سپاهى به وجود آورد و براى عاملان [[خلیفه]] در [[بصره]]، [[واسط]]، [[کوفه]] و بسیارى از نقاط جنوب غربى ایران مزاحمت‌هایى پدید آورد و با تصرف بصره و واسط و گردآورى هواداران خود از کوفه، تصمیم جدى براى نبرد با سپاهیان خلیفه گرفت. از سوى دیگر یزید بن عبدالملک، سپاهى به فرماندهى مسلمة بن عبدالملک به سوى عراق حرکت داد تا فتنه یزید بن  مهلب را خاموش سازد.
  
يزيد بن مهلب در زندان بسر مى‌ برد تا اين كه عمر بن عبدالعزيز به بيمارى افتاد و بيمارى‌ اش روز به روز شدت گرفت. يزيد بن مهلب با همدستى نفوذى‌ هاى خويش از زندان عمر بن عبدالعزيز گريخت و در جنوب عراق ([[بصره]] و [[كوفه]]) پنهان گرديد.
+
دو سپاه در میان بصره و کوفه در برابر هم قرار گرفتند و پس از هشت روز تأمل و رد و بدل کردن پیام‌‌ ها، سرانجام در نیمه [[صفر]] سال ۱۰۲ قمری، نبردى خونین میان دو سپاه آغاز شد و از دو طرف، تعداد زیادى کشته و زخمى گردیدند.
  
پس از وفات عمر بن عبدالعزيز در سال 101 قمرى، يزيد بن عبدالملك به خلافت رسيد. وى نيز خواهان دستگيرى يزيد بن مهلب شد. يزيد بن عبدالملك به عاملان خود در عراق نوشت كه يزيد بن مهلب را يافته و دستگيرش نموده و به [[شام]] اعزام كنند.
+
مسلمه فرمان داد پلى را که پشت سر سپاه یزید بن مهلب بود، آتش زنند تا راه تدارکات و پشتیبانى آنان بسته گردد. سپاهیان یزید، به تدریج روحیه خود را از دست داده و تعداد زیادى از آنان از میدان نبرد گریختند و بقیه در برابر سپاهیان خلیفه، توانایى خویش را از دست داده و به ناچار متحمل شکست سنگین شدند. در این نبرد، یزید بن مهلب و برادرانش حبیب و محمد و برخى از کسان او، کشته شدند و تعداد سیصد تن از سپاهیان او اسیر شده و آنان را به کوفه منتقل کردند و در زندان کوفه تعداد هشتاد تن را کشته و مابقى را آزاد کردند.<ref> تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۱۳۰.</ref>
  
يزيد بن مهلب با گردآورى فرزندان، برادران و كسان خود، سپاهى به وجود آورد و براى عاملان [[خليفه]] در [[بصره]]، [[واسط]]، [[كوفه]] و بسيارى از نقاط جنوب غربى ايران مزاحمت‌هايى پديد آورد و با تصرف بصره و واسط و گردآورى هواداران خود از كوفه، تصميم جدى براى نبرد با سپاهيان خليفه گرفت. از سوى ديگر يزيد بن عبدالملك، سپاهى به فرماندهى مسلمة بن عبدالملك به سوى عراق حركت داد تا فتنه يزيد بن  مهلب را خاموش سازد.
+
سایر برادران و فرزندان یزید بن مهلب که تعدادشان زیاد بود، متوارى شدند ولى یکى پس از دیگرى شناسایى و دستگیر شده و به اعدام محکوم گردیدند. بدین سان قدرت و حکومت یزید بن مهلب و خاندان او درهم شکست و به نیستى سپرده شد.<ref> نک: همان، ج ۲، صص ۱۲۷، ۱۲۴، ۱۲۰، ۱۱۷.</ref>
 
 
دو سپاه در ميان بصره و كوفه در برابر هم قرار گرفتند و پس از هشت روز تأمل و رد و بدل كردن پيام‌‌ ها، سرانجام در نيمه [[صفر]] سال 102 قمري، نبردى خونين ميان دو سپاه آغاز شد و از دو طرف، تعداد زيادى كشته و زخمى گرديدند.
 
 
 
مسلمه فرمان داد پلى را كه پشت سر سپاه يزيد بن مهلب بود، آتش زنند تا راه تداركات و پشتيبانى آنان بسته گردد. سپاهيان يزيد، به تدريج روحيه خود را از دست داده و تعداد زيادى از آنان از ميدان نبرد گريختند و بقيه در برابر سپاهيان خليفه، توانايى خويش را از دست داده و به ناچار متحمل شكست سنگين شدند. در اين نبرد، يزيد بن مهلب و برادرانش حبيب و محمد و برخى از كسان او، كشته شدند و تعداد سيصد تن از سپاهيان او اسير شده و آنان را به كوفه منتقل كردند و در زندان كوفه تعداد هشتاد تن را كشته و مابقى را آزاد كردند.<ref> [[تاريخ ابن خلدون]]، ج 2، ص 130.</ref>
 
 
 
ساير برادران و فرزندان يزيد بن مهلب كه تعدادشان زياد بود، متوارى شدند ولى يكى پس از ديگرى شناسايى و دستگير شده و به اعدام محكوم گرديدند. بدين سان قدرت و حكومت يزيد بن مهلب و خاندان او درهم شكست و به نيستى سپرده شد.<ref> نك: همان، ج صص 127، 124، 120، 117.</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
سيد تقى واردى، روز شمار تاريخ اسلام، جلد دوم، ماه صفر
+
* سید تقى واردى، روز شمار تاریخ اسلام، جلد دوم، ماه صفر.
  
 
[[رده:وقایع ماه صفر]]
 
[[رده:وقایع ماه صفر]]
 
[[رده:سال ۱۰۲ هجری قمری]]
 
[[رده:سال ۱۰۲ هجری قمری]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۱۷

تقویم هجری قمری

روز واقعه:15 صفر
سال ۱۰۲ هجری قمری

«یزید بن مهلّب» از سرداران عرب در زمان امویان بود که در خلافت سلیمان بن عبدالملک (هفتمین خلیفه اموى) به حکومت خراسان بزرگ و بخش اعظمى از ایران و عراق منصوب گردید. وى در مدت خلافت سلیمان بن عبدالملک، پایه‌ هاى حکومت خویش را در آن مناطق مستحکم نمود و فرزندان و کسان خود را به حکومت شهرها و فرماندهى لشکرها منصوب کرد و از این راه به کسب ثروت و دارایى فراوان و قدرت نظامى و سیاسى شگفتى دست یافت.

اما پس از درگذشت سلیمان بن عبدالملک در صفر سال ۹۹ قمرى و جانشینى عمر بن عبدالعزیز به خلافت اسلامى، ابهت یزید بن مهلب شکسته شد و ستاره قدرتش افول یافت. زیرا عمر بن عبدالعزیز وى را به خاطر گردآورى دارایى فراوان و غصب بیت المال مسلمانان و ستمگری نسبت به آنان، از حکومت خراسان عزل کرد و پس از دستور بازگشتش به سوى دار الخلافه، فرمان داد در میان راه، وى را دستگیر و زندانى نمایند.

یزید بن مهلب در زندان بسر مى‌ برد تا این که عمر بن عبدالعزیز به بیمارى افتاد و بیمارى‌ اش روز به روز شدت گرفت. یزید بن مهلب با همدستى نفوذى‌ هاى خویش از زندان عمر بن عبدالعزیز گریخت و در جنوب عراق (بصره و کوفه) پنهان گردید.

پس از وفات عمر بن عبدالعزیز در سال ۱۰۱ قمرى، یزید بن عبدالملک به خلافت رسید. وى نیز خواهان دستگیرى یزید بن مهلب شد. یزید بن عبدالملک به عاملان خود در عراق نوشت که یزید بن مهلب را یافته و دستگیرش نموده و به شام اعزام کنند.

یزید بن مهلب با گردآورى فرزندان، برادران و کسان خود، سپاهى به وجود آورد و براى عاملان خلیفه در بصره، واسط، کوفه و بسیارى از نقاط جنوب غربى ایران مزاحمت‌هایى پدید آورد و با تصرف بصره و واسط و گردآورى هواداران خود از کوفه، تصمیم جدى براى نبرد با سپاهیان خلیفه گرفت. از سوى دیگر یزید بن عبدالملک، سپاهى به فرماندهى مسلمة بن عبدالملک به سوى عراق حرکت داد تا فتنه یزید بن مهلب را خاموش سازد.

دو سپاه در میان بصره و کوفه در برابر هم قرار گرفتند و پس از هشت روز تأمل و رد و بدل کردن پیام‌‌ ها، سرانجام در نیمه صفر سال ۱۰۲ قمری، نبردى خونین میان دو سپاه آغاز شد و از دو طرف، تعداد زیادى کشته و زخمى گردیدند.

مسلمه فرمان داد پلى را که پشت سر سپاه یزید بن مهلب بود، آتش زنند تا راه تدارکات و پشتیبانى آنان بسته گردد. سپاهیان یزید، به تدریج روحیه خود را از دست داده و تعداد زیادى از آنان از میدان نبرد گریختند و بقیه در برابر سپاهیان خلیفه، توانایى خویش را از دست داده و به ناچار متحمل شکست سنگین شدند. در این نبرد، یزید بن مهلب و برادرانش حبیب و محمد و برخى از کسان او، کشته شدند و تعداد سیصد تن از سپاهیان او اسیر شده و آنان را به کوفه منتقل کردند و در زندان کوفه تعداد هشتاد تن را کشته و مابقى را آزاد کردند.[۱]

سایر برادران و فرزندان یزید بن مهلب که تعدادشان زیاد بود، متوارى شدند ولى یکى پس از دیگرى شناسایى و دستگیر شده و به اعدام محکوم گردیدند. بدین سان قدرت و حکومت یزید بن مهلب و خاندان او درهم شکست و به نیستى سپرده شد.[۲]

پانویس

  1. تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۱۳۰.
  2. نک: همان، ج ۲، صص ۱۲۷، ۱۲۴، ۱۲۰، ۱۱۷.

منابع

  • سید تقى واردى، روز شمار تاریخ اسلام، جلد دوم، ماه صفر.