زرارة بن اعین: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
(ویرایش)
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
'''زرارة بن اعین شیبانی''' (م، ۱۴۸ ق)، از فقها، راویان و متکلمان بزرگ [[امامیه]] در قرن دوم هجری و از شاگردان مورد اعتماد [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] و [[امام صادق]] (علیهماالسلام) است که در دیانت و فقاهت و وثاقت، گوی سبقت از معاصرین خود ربوده بود. او یکی از [[اصحاب اجماع]] محسوب می شود.<ref> [http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=130&avaid=3592 دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "اصحاب اجماع" از حسن انصاری].</ref>
+
'''زرارة بن اعین شیبانی''' (م، ۱۴۸ ق)، از فقها، راویان و متکلمان بزرگ [[امامیه]] در قرن دوم هجری و از شاگردان مورد اعتماد [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] و [[امام صادق]] (علیهماالسلام) است. او در دیانت و فقاهت و وثاقت، بر معاصرین خود برتری داشت و یکی از [[اصحاب اجماع]] بشمار می رود.<ref> [http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=130&avaid=3592 دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "اصحاب اجماع" از حسن انصاری].</ref>
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = '''زرارة بن اعین شیبانی'''
 +
||تصویر=
 +
||زادروز = ۷۰ هجری
 +
|زادگاه =
 +
|وفات =  ۱۴۸ هجری
 +
|مدفن =
 +
|اساتید =
 +
|شاگردان = [[ابان بن تغلب]]، [[جمیل بن دراج]]، [[عبدالله بن مسکان]]، [[حمّاد بن عثمان|حماد بن عثمان]]، [[حریز بن عبدالله سجستانی]]،...
 +
|آثار = کتاب الاستطاعة والجبر والعهود،...
 +
}}
 +
==ولادت و نسب==
  
==نام و نسب==
+
زراره حدود سال ۷۰ هجری متولد شد. نام اصلی او، «عبدربّه» و [[کنیه|کنیه‌اش]] ابوالحسن یا ابوعلی است. او فرزند اعین بن سُنْسُن شیبانی و از خاندان اصیل و عریق [[آل اعین]] است. آل اعین، خاندان [[شیعه|شیعی]] مذهب در [[کوفه]] و همگی از دانشمندان بزرگ هستند و نام زراره درخشنده‌تر و پرآوازه‌تر از فرزندان دیگر اعین است.
  
نام اصلی «زراره»، عبدربّه و [[کنیه|کنیه‌اش]] ابوالحسن یا ابوعلی است. او فرزند اعین بن سُنْسُن شیبانی و از خاندان اصیل و عریق [[آل اعین]] است.
+
==زراره در کلام امام صادق==
  
==زراره در کلام امام صادق==
+
روایت است که وقتى [[امام صادق]] علیه‌السلام به او فرمود: اى زراره اسم تو در نامهاى اهل [[بهشت]] بى الف است. گفت: بلى فدایت شوم، اسم من عبدربّه است ولکن ملقب شدم به زراره؛ و از او نقل شده که مى گفته: به هر حرف که از امام جعفرصادق علیه‌السلام مى شنوم، [[ایمان]] من زیاده مى شود.<ref name="طوسی">[http://lib.eshia.ir/14015/1/345 اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۴۵.]، تاریخ بازیابی: ۲ دی ماه ۱۳۹۱.</ref>
 +
 
 +
روایت شده که امام صادق علیه السلام به فیض بن مختار فرمود که هر وقت خواستى [[حدیث]] ما را، پس اخذ کن از این شخص نشسته، و اشاره فرمود به زراره. و نیز از آن حضرت مروى است که درباره زراره فرمود: «لولا زرارة لقُلتُ انّ احادیث ابى ستذهب».<ref name="طوسی" /> اگر زراره نبود می گفتم احادیث پدرم از بین می رفت.
 +
 
 +
حضرت صادق علیه السلام او را در کنار سه تن دیگر، یعنی [[محمد بن مسلم ثقفی کوفی|محمد بن مسلم]] و [[برید بن معاویه|برید بن معاویه]] و [[ابوبصیر مرادی|لیث بن البخترى المرادى]]، از اوتاد زمین و اعلام دین دانسته است.<ref>شیخ عباس قمی، منتهی الآمال قسمت دوم، باب نهم: در تاریخ حضرت امام صادق علیه‌السلام.</ref>
 +
 
 +
برخی روایات نیز در مذمت او وارد شده، اما این گونه روایات به دلیل حفظ جان او بوده است، چرا که ممکن بود مورد خشم حاکمان ستمکار [[حکومت بنی عباس|عباسی]] واقع شود. امام صادق علیه السلام در پیامی به او همین مطلب را فرمود: «تو را برای حفظ جانت مذمت می کنم - همان گونه که [[حضرت خضر علیه السلام|حضرت خضر]] کشتی محرومان را سوراخ و معیوب می‌نمود تا پادشاهی که در حال غصب کشتی‌های مردم بود از آن کشتی‌ صرف‌نظر کند.»
 +
==جایگاه علمی زراره==
 +
 
 +
از [[محمد بن ابی عمیر|ابن ابى عمیر]] - که از بزرگان فضلاى [[شیعه]] است - نقل است که وقتى به [[جمیل بن دراج|جمیل بن دراج]] - که از اعاظم فقها و [[محدث|محدثین]] این طایفه است - گفت که: چه نیکو است محضر تو و چه زینت دارد مجلس افاده تو! گفت: بلى، لکن به خدا سوگند که نبودیم ما در نزد زراره مگر به منزله اطفال مکتبى که در نزد معلم خود باشند.<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۴۶.</ref>
 +
 
 +
و [[ابوغالب زراری|ابوغالب زرارى]] در رساله اى که به جهت فرزند فرزندش محمد بن عبدالله نوشته، فرموده: روایت شده که زراره مردى وسیم و جسیم و ابیض اللّون بود و بر دست خود عصایى داشت، مردم احتشام او را بپا مى داشتند و صف مى زدند و نظر به حسن و هیأت و جمال او مى نمودند و در جدل و مخاصمت در کلام امتیازى تمام داشت و هیچ کس را قدرت آن نبود که در مناظره او را مغلوب سازد، الا آن که کثرت [[عبادت]] او را از [[علم کلام|کلام]] واداشته بود و متکلمین شیعه در سلک تلامیذ او بودند، هفتاد سال عمر کرد و از براى [[آل اعین|آل اعین]] فضایل بسیارى است و آنچه در حق ایشان روایت شده زیاده از آن است که براى تو بنویسم.<ref>رساله ابوغالب زرارى، ص۱۳۶.</ref>
  
روایت است که وقتى [[امام صادق]] علیه‌السلام به او فرمود: اى زراره اسم تو در نامهاى اهل [[بهشت]] بى الف است. گفت: بلى فدایت شوم، اسم من عبدربه است ولکن ملقب شدم به زراره؛ و از او نقل شده که مى گفته: به هر حرف که از امام جعفرصادق علیه‌السلام مى شنوم، [[ایمان]] من زیاده مى شود.<ref name="طوسی">[http://lib.eshia.ir/14015/1/345 اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۴۵.]، تاریخ بازیابی: ۲ دی ماه ۱۳۹۱.</ref>
+
[[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] رجال شناس معروف شیعه می‌گوید: «زراره، بزرگ و استاد اصحاب ما، [[فقیه]]، متکلم، شاعر، ادیب و استاد علم قرائت بود و همه معیارهای فضیلت شخصی و دینی در او جمع بوده است. راستگو، مورد اعتماد و در زمان خویش بر همه اصحاب مقدم بود.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۱۷۵، شماره ۴۶۳.</ref>
  
روایت شده که امام صادق علیه السلام به فیض بن مختار فرمود که هر وقت خواستى [[حدیث]] ما را، پس اخذ کن از این شخص نشسته، و اشاره فرمود به زراره.  
+
جمع کثیری از متکلمان [[شیعه]] در زمره شاگردان او هستند و روایت کنندگان او را بالغ بر یکصد تن نوشته اند، از جمله: موسی بن بکر واسطی، [[ابان بن تغلب|ابان بن تغلب حریزی]]، حنان بن سدیر، [[جمیل بن دراج]]، هشام بن سالم، [[عبدالله بن بکیر شیبانی|عبدالله بن بکیر]]، ثعلبة بن میمون، [[عبدالله بن مسکان|عبدالله‌ بن مسکان]]، علی بن عطیه، عمر بن اذنیه، [[حمّاد بن عثمان|حماد بن عثمان]]، محمد بن حمران، [[حریز بن عبدالله سجستانی]].
  
و نیز از آن حضرت مروى است که درباره زراره فرمود: «لولا زرارة لقُلتُ انّ احادیث ابى ستذهب».<ref name="طوسی" /> اگر زراره نبود احادیث پدرم از بین می رفت.
+
==آثار و روایات==
 +
زراره که از خاندانی دانش ‌دوست و عالم‌پرور بود، همگام با سایر افراد خانواده، کمر همت‌ به فراگیری علوم مختلف بست، او زندگی خود را وقف این کار کرد و در اکثر علوم رایج عصر خویش نیز سرآمد گردید، او در رشته‌هایی چون [[فقه]]، [[حدیث]]، [[علم کلام|کلام]] و ادبیات تحصیل نمود، و در رشته قرائت نیز مهارت کامل داشت.<ref>نجاشی، رجال نجاشی، ص۱۷۵.</ref>
  
حضرت صادق علیه السلام او را در کنار سه تن دیگر، یعنی [[محمد بن مسلم ثقفی کوفی|محمد بن مسلم]] و [[برید بن معاویه|برید بن معاویه]] و [[ابوبصیر مرادی|لیث بن البخترى المرادى]]، از اوتاد زمین و اعلام دین دانسته است.<ref>شیخ عباس قمی، منتهی الآمال قسمت دوم، باب نهم: در تاریخ حضرت امام صادق علیه‌السلام.</ref>  
+
با وجود این، در آثار [[علم رجال|رجالی]]، کتاب‌های زیادی از او یاد نکرده‌اند! در اکثر کتب رجالی آمده است: «لِزراره مصنفات منها کتاب الاستطاعة والجبر والعهود.»<ref>شیخ طوسی، فهرست طوسی، ص۷۵.</ref> ولی این نمی‌رساند که او جز کتاب یاد شده کتاب دیگری نداشته است. <span class="tooltiptext"><span class="outlink"></span></span>
==زراره از زبان دیگران==
 
  
از [[محمد بن ابی عمیر|ابن ابى عمیر]] - که از بزرگان فضلاى [[شیعه]] است - نقل است که وقتى به [[جمیل بن دراج|جمیل بن دراج]] - که از اعاظم فقها و محدثین این طایفه است - گفت که: چه نیکو است محضر تو و چه زینت دارد مجلس افاده تو؟ گفت: بلى، لکن به خدا سوگند که نبودیم ما در نزدیک زراره مگر به منزله اطفال مکتبى که در نزد معلم خود باشند.<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۴۶.</ref>
+
درباره اشعار زراره، صاحب [[اعیان الشیعه (کتاب)|اعیان الشیعه]] می‌گوید: جاحظ در کتاب عرجان الاشراف، متذکر ابیاتی از اشعار زراره گردیده است. با این که اکثر رجال‌ نویسان معتقدند که وی شاعر بوده، اما معلوم نداشته‌اند که آیا [[دیوان (شعر)|دیوان شعر]] از خود برجای گذاشته یا نه.  
  
و [[ابوغالب زراری|ابوغالب زرارى]] در رساله اى که به جهت فرزند فرزندش محمد بن عبدالله نوشته، فرموده: روایت شده که زراره مردى وسیم و جسیم و ابیض اللّون بود و بر دست خود عصایى داشت، مردم احتشام او را بپا مى داشتند و صف مى زدند و نظر به حسن و هیأت و جمال او مى نمودند و در جدل و مخاصمت در کلام امتیازى تمام داشت و هیچ کس را قدرت آن نبود که در مناظره او را مغلوب سازد، الا آن که کثرت [[عبادت]] او را از کلام واداشته بود و متکلمین شیعه در سلک تلامیذ او بودند، هفتاد سال عمر کرد و از براى [[آل اعین|آل اعین]] فضایل بسیارى است و آنچه در حق ایشان روایت شده زیاده از آن است که براى تو بنویسم.<ref>رساله ابوغالب زرارى، ص۱۳۶.</ref>
+
در رشته فقه نیز بر کتاب و رساله‌ای از وی دست نیافتیم. آنچه در زندگی زراره مانند ستاره‌ای می‌درخشد، جنبه حدیثی ایشان است که در این میدان به تمام معنا درخشیده و آثار فراوان حدیثی از خود باقی گذاشته اشت و علی‌ رغم حساسیت‌هایی که دستگاه خلافت و مخالفان علیه وی نشان می‌دادند، احادیث فراوانی برجای مانده، که مجموع آن‌ها در «مسند الزراره‌» مشتمل بر حدود دو هزار حدیث است.<ref>محمدی مازندرانی، مسند زراره‌ بن اعین.</ref>
  
==روایات زراره==
+
بسیاری از مباحث فقه شیعه شکوفایی خود را مرهون زحمات طاقت‌فرسای زراره و امثال او است و در هیچ بابی از ابواب فقهی نمی‌توان نقش احادیث زراره را نادیده گرفت.<span class="tooltiptext"><span class="outlink"></span></span>
  
 
طبق نقل کتاب [[معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة (کتاب)|معجم رجال الحدیث]]، بیش از دو هزار و نود و چهار روایت از طریق زراره به ما رسیده است و طبق نقل کتاب مفتاح الکتب الاربعة، روایاتی که به مباشرت از [[معصوم]] علیه السلام در [[کتب اربعه]] دارد، هزار و دویست و پنجاه و چهار روایت است.<ref> [http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/5354?ParentID=78491 ناصر باقری بیدهندی، اصحاب اجماع، فصلنامه علوم حدیث، شماره ۹].</ref>
 
طبق نقل کتاب [[معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة (کتاب)|معجم رجال الحدیث]]، بیش از دو هزار و نود و چهار روایت از طریق زراره به ما رسیده است و طبق نقل کتاب مفتاح الکتب الاربعة، روایاتی که به مباشرت از [[معصوم]] علیه السلام در [[کتب اربعه]] دارد، هزار و دویست و پنجاه و چهار روایت است.<ref> [http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/5354?ParentID=78491 ناصر باقری بیدهندی، اصحاب اجماع، فصلنامه علوم حدیث، شماره ۹].</ref>
  
جمع کثیری از متکلمان [[شیعه]] در زمره شاگردان او هستند. روایت کنندگان او را بالغ بر یکصد تن نوشته اند، از جمله: موسی بن بکر واسطی، [[ابان بن تغلب|ابان بن تغلب حریزی]]، حنان بن سدیر، [[جمیل بن دراج]]، هشام بن سالم، [[عبدالله بن بکیر شیبانی|ابن بکیر]]، [[عبدالله بن مسکان|ابن مسکان]]، ابوخالد، ثعلبه بن میمون، علی بن عطیه، عمر بن اذنیه، محمد بن حمران، حریز، حسن بن موسی.
+
==وفات==
 
 
==وفات ==
 
 
وفات زراره به فاصله دو ماه یا کمتر بعد از شهادت [[امام صادق علیه السلام|حضرت صادق]] علیه‌السلام در سال ۱۴۸ هجری واقع شده، و زراره در وقت وفات آن حضرت مریض بوده و به همان مرض رحلت کرد. البته برخی از محدثین وفات او را در سال ۱۵۰ هجری ذکر کرده‌اند.
 
وفات زراره به فاصله دو ماه یا کمتر بعد از شهادت [[امام صادق علیه السلام|حضرت صادق]] علیه‌السلام در سال ۱۴۸ هجری واقع شده، و زراره در وقت وفات آن حضرت مریض بوده و به همان مرض رحلت کرد. البته برخی از محدثین وفات او را در سال ۱۵۰ هجری ذکر کرده‌اند.
 
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
==منابع==
 
==منابع==
* [http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/5354?ParentID=78491 ناصر باقری بیدهندی، اصحاب اجماع، فصلنامه علوم حدیث، شماره ۹].
+
*[http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/5354?ParentID=78491 ناصر باقری بیدهندی، اصحاب اجماع، فصلنامه علوم حدیث، شماره ۹].
* [[شیخ عباس قمی]]، منتهی الآمال قسمت دوم، باب نهم: در تاریخ حضرت امام صادق علیه‌السلام.
+
*[[شیخ عباس قمی]]، [[منتهى الآمال (کتاب)|منتهی الآمال]]، قسمت دوم، باب نهم: در تاریخ حضرت امام صادق علیه‌السلام.
* [[شیخ طوسی]]، اختیار معرفة الرجال.
 
  
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۷

زرارة بن اعین شیبانی (م، ۱۴۸ ق)، از فقها، راویان و متکلمان بزرگ امامیه در قرن دوم هجری و از شاگردان مورد اعتماد امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) است. او در دیانت و فقاهت و وثاقت، بر معاصرین خود برتری داشت و یکی از اصحاب اجماع بشمار می رود.[۱]

نام کامل زرارة بن اعین شیبانی
زادروز ۷۰ هجری
وفات ۱۴۸ هجری

Line.png

شاگردان

ابان بن تغلب، جمیل بن دراج، عبدالله بن مسکان، حماد بن عثمان، حریز بن عبدالله سجستانی،...

آثار

کتاب الاستطاعة والجبر والعهود،...

ولادت و نسب

زراره حدود سال ۷۰ هجری متولد شد. نام اصلی او، «عبدربّه» و کنیه‌اش ابوالحسن یا ابوعلی است. او فرزند اعین بن سُنْسُن شیبانی و از خاندان اصیل و عریق آل اعین است. آل اعین، خاندان شیعی مذهب در کوفه و همگی از دانشمندان بزرگ هستند و نام زراره درخشنده‌تر و پرآوازه‌تر از فرزندان دیگر اعین است.

زراره در کلام امام صادق

روایت است که وقتى امام صادق علیه‌السلام به او فرمود: اى زراره اسم تو در نامهاى اهل بهشت بى الف است. گفت: بلى فدایت شوم، اسم من عبدربّه است ولکن ملقب شدم به زراره؛ و از او نقل شده که مى گفته: به هر حرف که از امام جعفرصادق علیه‌السلام مى شنوم، ایمان من زیاده مى شود.[۲]

روایت شده که امام صادق علیه السلام به فیض بن مختار فرمود که هر وقت خواستى حدیث ما را، پس اخذ کن از این شخص نشسته، و اشاره فرمود به زراره. و نیز از آن حضرت مروى است که درباره زراره فرمود: «لولا زرارة لقُلتُ انّ احادیث ابى ستذهب».[۲] اگر زراره نبود می گفتم احادیث پدرم از بین می رفت.

حضرت صادق علیه السلام او را در کنار سه تن دیگر، یعنی محمد بن مسلم و برید بن معاویه و لیث بن البخترى المرادى، از اوتاد زمین و اعلام دین دانسته است.[۳]

برخی روایات نیز در مذمت او وارد شده، اما این گونه روایات به دلیل حفظ جان او بوده است، چرا که ممکن بود مورد خشم حاکمان ستمکار عباسی واقع شود. امام صادق علیه السلام در پیامی به او همین مطلب را فرمود: «تو را برای حفظ جانت مذمت می کنم - همان گونه که حضرت خضر کشتی محرومان را سوراخ و معیوب می‌نمود تا پادشاهی که در حال غصب کشتی‌های مردم بود از آن کشتی‌ صرف‌نظر کند.»

جایگاه علمی زراره

از ابن ابى عمیر - که از بزرگان فضلاى شیعه است - نقل است که وقتى به جمیل بن دراج - که از اعاظم فقها و محدثین این طایفه است - گفت که: چه نیکو است محضر تو و چه زینت دارد مجلس افاده تو! گفت: بلى، لکن به خدا سوگند که نبودیم ما در نزد زراره مگر به منزله اطفال مکتبى که در نزد معلم خود باشند.[۴]

و ابوغالب زرارى در رساله اى که به جهت فرزند فرزندش محمد بن عبدالله نوشته، فرموده: روایت شده که زراره مردى وسیم و جسیم و ابیض اللّون بود و بر دست خود عصایى داشت، مردم احتشام او را بپا مى داشتند و صف مى زدند و نظر به حسن و هیأت و جمال او مى نمودند و در جدل و مخاصمت در کلام امتیازى تمام داشت و هیچ کس را قدرت آن نبود که در مناظره او را مغلوب سازد، الا آن که کثرت عبادت او را از کلام واداشته بود و متکلمین شیعه در سلک تلامیذ او بودند، هفتاد سال عمر کرد و از براى آل اعین فضایل بسیارى است و آنچه در حق ایشان روایت شده زیاده از آن است که براى تو بنویسم.[۵]

نجاشی رجال شناس معروف شیعه می‌گوید: «زراره، بزرگ و استاد اصحاب ما، فقیه، متکلم، شاعر، ادیب و استاد علم قرائت بود و همه معیارهای فضیلت شخصی و دینی در او جمع بوده است. راستگو، مورد اعتماد و در زمان خویش بر همه اصحاب مقدم بود.[۶]

جمع کثیری از متکلمان شیعه در زمره شاگردان او هستند و روایت کنندگان او را بالغ بر یکصد تن نوشته اند، از جمله: موسی بن بکر واسطی، ابان بن تغلب حریزی، حنان بن سدیر، جمیل بن دراج، هشام بن سالم، عبدالله بن بکیر، ثعلبة بن میمون، عبدالله‌ بن مسکان، علی بن عطیه، عمر بن اذنیه، حماد بن عثمان، محمد بن حمران، حریز بن عبدالله سجستانی.

آثار و روایات

زراره که از خاندانی دانش ‌دوست و عالم‌پرور بود، همگام با سایر افراد خانواده، کمر همت‌ به فراگیری علوم مختلف بست، او زندگی خود را وقف این کار کرد و در اکثر علوم رایج عصر خویش نیز سرآمد گردید، او در رشته‌هایی چون فقه، حدیث، کلام و ادبیات تحصیل نمود، و در رشته قرائت نیز مهارت کامل داشت.[۷]

با وجود این، در آثار رجالی، کتاب‌های زیادی از او یاد نکرده‌اند! در اکثر کتب رجالی آمده است: «لِزراره مصنفات منها کتاب الاستطاعة والجبر والعهود.»[۸] ولی این نمی‌رساند که او جز کتاب یاد شده کتاب دیگری نداشته است.

درباره اشعار زراره، صاحب اعیان الشیعه می‌گوید: جاحظ در کتاب عرجان الاشراف، متذکر ابیاتی از اشعار زراره گردیده است. با این که اکثر رجال‌ نویسان معتقدند که وی شاعر بوده، اما معلوم نداشته‌اند که آیا دیوان شعر از خود برجای گذاشته یا نه.

در رشته فقه نیز بر کتاب و رساله‌ای از وی دست نیافتیم. آنچه در زندگی زراره مانند ستاره‌ای می‌درخشد، جنبه حدیثی ایشان است که در این میدان به تمام معنا درخشیده و آثار فراوان حدیثی از خود باقی گذاشته اشت و علی‌ رغم حساسیت‌هایی که دستگاه خلافت و مخالفان علیه وی نشان می‌دادند، احادیث فراوانی برجای مانده، که مجموع آن‌ها در «مسند الزراره‌» مشتمل بر حدود دو هزار حدیث است.[۹]

بسیاری از مباحث فقه شیعه شکوفایی خود را مرهون زحمات طاقت‌فرسای زراره و امثال او است و در هیچ بابی از ابواب فقهی نمی‌توان نقش احادیث زراره را نادیده گرفت.

طبق نقل کتاب معجم رجال الحدیث، بیش از دو هزار و نود و چهار روایت از طریق زراره به ما رسیده است و طبق نقل کتاب مفتاح الکتب الاربعة، روایاتی که به مباشرت از معصوم علیه السلام در کتب اربعه دارد، هزار و دویست و پنجاه و چهار روایت است.[۱۰]

وفات

وفات زراره به فاصله دو ماه یا کمتر بعد از شهادت حضرت صادق علیه‌السلام در سال ۱۴۸ هجری واقع شده، و زراره در وقت وفات آن حضرت مریض بوده و به همان مرض رحلت کرد. البته برخی از محدثین وفات او را در سال ۱۵۰ هجری ذکر کرده‌اند.

پانویس

  1. دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "اصحاب اجماع" از حسن انصاری.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۴۵.، تاریخ بازیابی: ۲ دی ماه ۱۳۹۱.
  3. شیخ عباس قمی، منتهی الآمال قسمت دوم، باب نهم: در تاریخ حضرت امام صادق علیه‌السلام.
  4. اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۴۶.
  5. رساله ابوغالب زرارى، ص۱۳۶.
  6. نجاشی، رجال النجاشی، ص۱۷۵، شماره ۴۶۳.
  7. نجاشی، رجال نجاشی، ص۱۷۵.
  8. شیخ طوسی، فهرست طوسی، ص۷۵.
  9. محمدی مازندرانی، مسند زراره‌ بن اعین.
  10. ناصر باقری بیدهندی، اصحاب اجماع، فصلنامه علوم حدیث، شماره ۹.

منابع