زبیر بن عوام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{مدخل دائرة المعارف|[[فرهنگ قرآن]]}}
 
 
{{متوسط}}
 
{{متوسط}}
زبير بن عوام اسدى، پسر عمّه [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله، از نخستين گروندگان به [[اسلام]] و از مهاجران [[حبشه]] است <ref>النّسب، ص205؛ الطّبقات، ج3، ص100-103؛ اسدالغابه، ج2، ص196-199.</ref> كه پس از بيعت با اميرمؤمنان على عليه السلام آن را نقض كرد و از سران و آتش افروزان [[جنگ جمل]] شد.<ref>تاريخ يعقوبى، ج2، ص178-180؛ تاريخ طبرى، ج2، ص451.</ref>
+
'''زبیر بن عوام اسدى'''، پسر عمّه [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله، از نخستین گروندگان به [[اسلام]] و از مهاجران به [[حبشه]] است.<ref>النّسب، ص۲۰۵؛ الطّبقات، ج۳، ص۱۰۰-۱۰۳؛ اسدالغابه، ج۲، ص۱۹۶-۱۹۹.</ref> او پس از بیعت با [[امام علی علیه السلام|امیرالمؤمنین على]] علیه السلام آن را نقض کرد و از آتش افروزان [[جنگ جمل]] شد.<ref>تاریخ یعقوبى، ج۲، ص۱۷۸-۱۸۰؛ تاریخ طبرى، ج۲، ص۴۵۱.</ref>
  
برخى مفسّران نزول آيه 65 [[سوره نساء]](4) را در شأن زبير و فرد ديگرى از انصار دانسته اند كه در خصوص آبيارى نخلستان هاى خود به نزاع برخاست و پس از رجوع به [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله، آن حضرت با توجه به اين كه باغستان زبير در قسمت بالاى نهر قرار داشت، اولويت آبيارى را از آنِ زبير دانست؛ اما فرد انصارى داورى پيامبر صلى الله عليه و آله را ناعادلانه و به جانبدارى از زبير تلقى كرد. با نزول اين آيه به مسلمانان هشدار داده شد كه بايد كاملاً تسليم قضاوت آن حضرت باشند.<ref>اسباب النّزول، واحدى، ص 135؛ جامع البيان، ج4، جزء5، ص 218؛ مجمع البيان، ج 3-4، ص 106؛ الدّرّالمنثور، ج2، ص 585.</ref>
+
== زندگی‌نامه ==
 +
پدر زبیر، عوّام بن خُویلد برادر [[خدیجه کبری|حضرت خدیجه]](س) بود و مادرش، [[صفیه دختر عبد المطلب|صفیّه بنت عبدالمطلب]]، زنی شجاع و مبارز در تاریخ [[اسلام]] می باشد. با این حساب، زبیر پسر عمّه ی [[پیامبر اسلام|حضرت رسول]](ص) و [[امام علی علیه السلام|امیرالمومنین]](ع) محسوب می شود. [[قصی بن کلاب|قصیّ بن کلاب]] نیز، جد مشترک زبیر و پیامبراکرم(ص) است.
 +
 
 +
زبیر همچنین شوهر أسماء دختر [[ابوبکر]] بود، که به نوعی باجناق پیامبر اکرم(ص) محسوب می شد. مشهورترین فرزندش [[عبدالله بن زبیر]] است که در برخی فتنه ها و حوادث صدر اسلام مؤثر بود.
 +
 
 +
زبیر به نقلی پنجمین یا ششمین مردی است که مسلمان شد و از کاتبان [[وحی]] الهی بوده است. وی در همه [[غزوات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله|غزوات]] حضرت رسول(ص) شرکت کرد و در بعضی [[سریه|سریّات]] فرماندهی جنگ را بر عهده می گرفت.
 +
 
 +
او با [[اهل البیت|اهل بیت]] نیز رابطه خوبی داشت. از جمله در زمان حمله به خانه [[امام علی علیه السلام|امام علی]](ع) برای اخذ [[بیعت]] اجباری، از حضرت(ع) دفاع کرد و علیه مهاجمین شمشیر کشید. وی همچنین از جمله کسانی بود که در [[تشییع جنازه]] [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه]](س) حضور داشت.
 +
 
 +
زبیر در [[شورای شش نفره خلافت|شورای شش نفره]] به [[عثمان بن عفان|عثمان]] رای نداد و به نفع امام علی(ع) کنار کشید. او در حصر خانگی عثمان و در نتیجه قتل وی، نقش داشت و بعد از مرگ عثمان، مردم را برای بیعت با امام علی(ع) تحریک کرد.
 +
 
 +
== زبیر در عصر خلافت امیرالمؤمنین ==
 +
اولین اقدام زبیر بعد از به خلافت رسیدن [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]](ع) اعتراض به نحوه تقسیم [[بیت المال]] توسط حضرت(ع) شد و به خاطر سابقه ی خود در اسلام راضی به تقسیم مساوی بیت المال نبود. او به امام(ع) گفت: «إِنَّکَ جَعَلْتَ حَقَّنَا فِی الْقَسْمِ کَحَقِّ غَیْرِنَا...» تو در تقسیم بیت المال حق ما را همانند حق دیگران قرار دادی و بین ما و ایشان در تقسیم بیت المال با تساوی برخورد کردی.
 +
 
 +
دیگر اینکه زبیر به همراه [[طلحة بن عبیدالله|طلحه]] برای به حکومت رسیدن امام علی(ع) بسیار تلاش کردند، و در عین حال از حضرت(ع) انتظار پست حکومتی داشتند، از این جهت زبیر خواستار حکومت [[عراق]] و طلحه حکومت [[یمن]] بود. آنان می گفتند «نُبایعُک علی أنا شُرکاؤُک فی هذالامرِ...» با تو بیعت کردیم که در حکومت نصیبی داشته باشیم.
 +
 
 +
طلحه و زبیر بعد از اینکه از [[عدالت]] امام(ع) خشمگین شدند، [[مدینه]] را به قصد [[مکه]] -به ظاهر برای [[عمره]]- ترک کردند. نقشه از این قرار بود که اینان به همراه [[عایشه]]، که در مکه حضور داشت، به بهانه ی خونخواهی و خواستار قصاص قاتلین [[عثمان بن عفان|عثمان]] علیه امام(ع) قیام کنند. و این را به دیگران بفهمانند که عثمان مظلوم کشته و قاتلین وی همه در رکاب علی(ع) هستند، از این رو [[جنگ جمل]] را در [[بصره]] برپا کردند.
 +
 
 +
پس از پایان جنگ، طلحه توسط نیروی خودی ([[مروان بن حکم|مروان]]) کشته شد. اما زبیر در پی ملاقاتی که با امیرالمؤمنین(ع) داشت، از جنگ کناره کشید و بصره را به قصد [[مدینه]] ترک کرد. ابن جرموز که از سپاه عایشه بود، از فرصت استفاده کرده و با حیله با وی همراه شد، و زبیر را کشته و سر از تن او جدا کرد و به همراه شمشیرش برای گرفتن هدیه نزد حضرت علی(ع) آمد. وقتی آن حضرت(ع) چشمش به شمشیر زبیر افتاد، ناراحت شد و فرمود: «افسوس که این شمشیر، چه اندوهی را از چهره پیامبر(ص) زدوده بود!».
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 
 
==منابع==
 
==منابع==
فرهنگ قرآن، جلد 15، صص 239-238.
+
* پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
 +
* [[فرهنگ قرآن (کتاب)|فرهنگ قرآن]]، جلد ۱۵، صص ۲۳۹-۲۳۸.
  
 
[[رده:دشمنان امام علی علیه السلام]]
 
[[رده:دشمنان امام علی علیه السلام]]
 
[[رده:ناکثین]]
 
[[رده:ناکثین]]
 
[[رده:شخصیت‌های شان نزول آیات قرآن]]
 
[[رده:شخصیت‌های شان نزول آیات قرآن]]
 +
[[رده:مقاله های مرتبط به دانشنامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۶

زبیر بن عوام اسدى، پسر عمّه رسول خدا صلى الله علیه و آله، از نخستین گروندگان به اسلام و از مهاجران به حبشه است.[۱] او پس از بیعت با امیرالمؤمنین على علیه السلام آن را نقض کرد و از آتش افروزان جنگ جمل شد.[۲]

زندگی‌نامه

پدر زبیر، عوّام بن خُویلد برادر حضرت خدیجه(س) بود و مادرش، صفیّه بنت عبدالمطلب، زنی شجاع و مبارز در تاریخ اسلام می باشد. با این حساب، زبیر پسر عمّه ی حضرت رسول(ص) و امیرالمومنین(ع) محسوب می شود. قصیّ بن کلاب نیز، جد مشترک زبیر و پیامبراکرم(ص) است.

زبیر همچنین شوهر أسماء دختر ابوبکر بود، که به نوعی باجناق پیامبر اکرم(ص) محسوب می شد. مشهورترین فرزندش عبدالله بن زبیر است که در برخی فتنه ها و حوادث صدر اسلام مؤثر بود.

زبیر به نقلی پنجمین یا ششمین مردی است که مسلمان شد و از کاتبان وحی الهی بوده است. وی در همه غزوات حضرت رسول(ص) شرکت کرد و در بعضی سریّات فرماندهی جنگ را بر عهده می گرفت.

او با اهل بیت نیز رابطه خوبی داشت. از جمله در زمان حمله به خانه امام علی(ع) برای اخذ بیعت اجباری، از حضرت(ع) دفاع کرد و علیه مهاجمین شمشیر کشید. وی همچنین از جمله کسانی بود که در تشییع جنازه حضرت فاطمه(س) حضور داشت.

زبیر در شورای شش نفره به عثمان رای نداد و به نفع امام علی(ع) کنار کشید. او در حصر خانگی عثمان و در نتیجه قتل وی، نقش داشت و بعد از مرگ عثمان، مردم را برای بیعت با امام علی(ع) تحریک کرد.

زبیر در عصر خلافت امیرالمؤمنین

اولین اقدام زبیر بعد از به خلافت رسیدن حضرت علی(ع) اعتراض به نحوه تقسیم بیت المال توسط حضرت(ع) شد و به خاطر سابقه ی خود در اسلام راضی به تقسیم مساوی بیت المال نبود. او به امام(ع) گفت: «إِنَّکَ جَعَلْتَ حَقَّنَا فِی الْقَسْمِ کَحَقِّ غَیْرِنَا...» تو در تقسیم بیت المال حق ما را همانند حق دیگران قرار دادی و بین ما و ایشان در تقسیم بیت المال با تساوی برخورد کردی.

دیگر اینکه زبیر به همراه طلحه برای به حکومت رسیدن امام علی(ع) بسیار تلاش کردند، و در عین حال از حضرت(ع) انتظار پست حکومتی داشتند، از این جهت زبیر خواستار حکومت عراق و طلحه حکومت یمن بود. آنان می گفتند «نُبایعُک علی أنا شُرکاؤُک فی هذالامرِ...» با تو بیعت کردیم که در حکومت نصیبی داشته باشیم.

طلحه و زبیر بعد از اینکه از عدالت امام(ع) خشمگین شدند، مدینه را به قصد مکه -به ظاهر برای عمره- ترک کردند. نقشه از این قرار بود که اینان به همراه عایشه، که در مکه حضور داشت، به بهانه ی خونخواهی و خواستار قصاص قاتلین عثمان علیه امام(ع) قیام کنند. و این را به دیگران بفهمانند که عثمان مظلوم کشته و قاتلین وی همه در رکاب علی(ع) هستند، از این رو جنگ جمل را در بصره برپا کردند.

پس از پایان جنگ، طلحه توسط نیروی خودی (مروان) کشته شد. اما زبیر در پی ملاقاتی که با امیرالمؤمنین(ع) داشت، از جنگ کناره کشید و بصره را به قصد مدینه ترک کرد. ابن جرموز که از سپاه عایشه بود، از فرصت استفاده کرده و با حیله با وی همراه شد، و زبیر را کشته و سر از تن او جدا کرد و به همراه شمشیرش برای گرفتن هدیه نزد حضرت علی(ع) آمد. وقتی آن حضرت(ع) چشمش به شمشیر زبیر افتاد، ناراحت شد و فرمود: «افسوس که این شمشیر، چه اندوهی را از چهره پیامبر(ص) زدوده بود!».

پانویس

  1. النّسب، ص۲۰۵؛ الطّبقات، ج۳، ص۱۰۰-۱۰۳؛ اسدالغابه، ج۲، ص۱۹۶-۱۹۹.
  2. تاریخ یعقوبى، ج۲، ص۱۷۸-۱۸۰؛ تاریخ طبرى، ج۲، ص۴۵۱.

منابع

  • پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
  • فرهنگ قرآن، جلد ۱۵، صص ۲۳۹-۲۳۸.