روزه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اهمیت روزه)
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
== معنای روزه ==
+
==معنای روزه==
  
 +
«روزه» در لغت عبارت است از امساک، خوددارى و ترک؛ بنابراین هر کس از چیزى امساک و خوددارى ورزد، از آن چیز روزه گرفته است.<ref> فقه الامام جعفر الصادق علیه السلام، محمدجواد مغنیه، ج ۲، ص ۷، بیروت.</ref> چنان که [[قرآن کریم]] از قول [[حضرت مریم]] علیهاالسلام نقل مى کند که فرمود: «انّى  نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ اکلِّمَ الْیوْمَ انْسِیاً<ref> [[سوره مریم]]، آیه ۲۶. </ref> براى خداى رحمان روزه نذر کرده ام و امروز با هیچ بشرى سخن نمى گویم».
  
«روزه» در لغت عبارت است از امساك، خوددارى و ترك؛ بنابراين هر كس از چيزى امساك و خوددارى ورزد، از آن چيز روزه گرفته است.<ref> فقه الامام جعفر الصادق علیه السلام، محمدجواد مغنيه، ج 2، ص 7، بيروت.</ref> چنان كه [[قرآن كريم]] از قول [[حضرت مريم]] علیهاالسلام نقل مى كند كه فرمود: «انّى  نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ اكَلِّمَ الْيَوْمَ انْسِيّاً<ref> [[سوره مريم]]، آيه 26. </ref> براى خداى رحمان روزه نذر كرده ام و امروز با هيچ بشرى سخن نمى گويم».
+
و در [[شریعت|شرع]]، روزه آن است که انسان براى انجام فرمان خداوند عالم از [[اذان]] صبح تا مغرب از چیزهایى که روزه را باطل مى کند، خوددارى نماید.<ref> احکام روزه، نعمت الله یوسفیان، ص ۱۵.</ref>
 
 
و در شرع، روزه آن است كه انسان براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از چيزهايى كه روزه را باطل مى كند، خوددارى نمايد.<ref> احكام روزه، نعمت الله يوسفيان، ص 15.</ref>
 
  
 
==اهمیت روزه==
 
==اهمیت روزه==
  
روزه در اسلام از اهميت زيادى برخوردار است و در ميان عبادات تنها عبادتى است كه به خداوند متعال اختصاص يافته است؛ زيرا به لحاظ جايگاهش كمتر در معرض [[ريا]] قرار مى گيرد، بر خلاف ديگر عبادات كه چون در معرض ديد مردم است از ريا بركنار نبوده و دست يابى [[اخلاص]] در آن ها سخت و دشوار است. علاوه بر آن، [[روزه]] يكى از اركان پنج گانه اسلام نيز مى باشد.
+
روزه در [[اسلام]] از اهمیت زیادى برخوردار است و در میان عبادات تنها عبادتى است که به خداوند متعال اختصاص یافته است؛ زیرا به لحاظ جایگاهش کمتر در معرض [[ریا]] قرار مى گیرد، بر خلاف دیگر عبادات که چون در معرض دید مردم است از ریا برکنار نبوده و دست یابى [[اخلاص]] در آن ها سخت و دشوار است. علاوه بر آن، [[روزه]] یکى از ارکان پنج گانه اسلام نیز مى باشد.
 
 
در [[حديث]] قدسى از [[پيامبر اسلام]] صلى الله عليه و آله و سلم نقل شده است كه خداوند مى فرمايد: «الصَّوْمُ لى وَانَااجْزى بِهِ<ref> [[وسائل الشيعه]]، ج 7، ص 292.</ref>؛ روزه براى من است و من خود، پاداش آن را مى دهم».
 
 
 
[[امام صادق]] عليه السلام مى فرمايد: «بُنِىَ الْاسْلامُ عَلى  خَمْسِ دَعائِمَ؛ عَلَى الصَّلاةِ وَالزَّكاةِ وَالصّوْمِ وَالْحَجِّ وَ وِلايَةِ اميرِالْمُؤْمِنينَ وَالْائِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ<ref> [[بحارالانوار]]، ج 93، ص 257.</ref>؛ اسلام بر پنج پايه استوار است؛ [[نماز]]، [[زكات]]، [[روزه]]، [[حج]] و ولايت [[امیرالمومنین]] و فرزندان آن حضرت صلوات الله عليهم كه امام هستند.<ref> احكام اسلامى، ص 105.</ref>
 
 
 
== حکمت وجوب روزه ==
 
 
 
برقرارى خلوص و پاكى، احساس درد و رنج مستمندان، آگاهى بر فقر خود در قيامت، صبر در سختي‌ها از جمله حكمت‌هاى وجوب روزه است كه در روايات به آن‌ها اشاره شده است.
 
 
 
[[حضرت فاطمه]] عليهاالسلام فرمود: «فَرَضَ اللَّهُ الصِّيامَ تَثبْيتاً لِلْاخْلاصِ؛<ref> بحارالانوار، ج 93، ص 368.</ref> خداوند روزه را به خاطر تثبيت [[اخلاص]] واجب كرده است».
 
 
 
از [[امام رضا]] عليه السلام نقل شده كه فرمود: علت واجب شدن روزه آن است كه مردم، سختى گرسنگى را چشيده، بر فقر در [[آخرت]] آگاه شوند. روزه دار خاشع و فروتن شده و توجه داشته باشد كه اعمالش به حساب مى آيد و مورد پاداش قرار مى گيرد؛ و (نيز) مقابل گرسنگى و تشنگى صابر شود و علاوه بر دورى از شهوات، ثواب الهى نصيبش گردد... و از سختى هاى مستمندان باخبر شود، تا حقى را كه خداوند در اموالش قرار داده است، ادانمايد.<ref> وسايل الشيعه، ج 7، ص 4.</ref><ref>احكام اسلامى، ص 105.</ref>
 
 
 
 
 
== روزه در قرآن ==
 
  
 +
در [[حدیث قدسی|حدیث قدسى]] از [[پیامبر اسلام]] صلى الله علیه و آله و سلم نقل شده است که خداوند مى فرماید: «الصَّوْمُ لى وَ أنَا أجْزى بِهِ<ref> [[وسائل الشیعه]]، ج ۷، ص ۲۹۲.</ref>؛ روزه براى من است و من خود، پاداش آن را مى دهم».
  
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (×) أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (×) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأنْثَى بِالأنْثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ.<ref> [[سوره بقره]]، آیه‌های 183 و 184 و 185.</ref>
+
[[امام صادق]] علیه السلام مى فرماید: «بُنِىَ الْاسْلامُ عَلى  خَمْسِ دَعائِمَ؛ عَلَى الصَّلاةِ وَالزَّکاةِ وَالصّوْمِ وَالْحَجِّ وَ وِلایةِ امیرِالْمُؤْمِنینَ وَالْائِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیهِمْ<ref> [[بحارالانوار]]، ج ۹۳، ص ۲۵۷.</ref>؛ اسلام بر پنج پایه استوار است؛ [[نماز]]، [[زکات]]، [[روزه]]، [[حج]] و [[ولایت]] [[امیرالمومنین]] و فرزندان آن حضرت صلوات الله علیهم که امام هستند.<ref> احکام اسلامى، ص ۱۰۵.</ref>
  
'''<I>ترجمه آيات:</I>''' اي كساني كه [[ايمان]] آورده ايد؛ روزه بر شما واجب شده همان طور كه بر اقوام قبل از شما واجب شده بود شايد باتقوا شويد. و اين روزهائي چند است پس هر كس از شما مريض و يا مسافر باشد بايد ايامي ديگر بجاي آن بگيريد و اما كساني كه به هيچ وجه نمي توانند روزه بگيرند عوض روزه براي هر روز يك مسكين طعام دهند و اگر كسي عمل خيري را داوطلبانه انجام دهد برايش بهتر است و اين كه روزه بگيريد برايتان خير است اگر بناي عمل كردن داريد. و آن ايام كوتاه (ماه [[رمضان]]) است كه [[قرآن]] در آن نازل شده تا هدايت مردم و بياناتي از هدايت و جداسازنده [[حق]] از [[باطل]] باشد. پس هر كس اين ماه را درك كرد بايد روزه اش بگيرد و هر كس مريض و يا مسافر باشد به جاي آن چند روزي از ماه‌هاي ديگر بگيرد خدا براي شما آساني و سهولت را خواسته و دشواري نخواسته و منظور اين‌ست كه عده سي روزه ماه را تكميل كرده باشيد و خدا را در برابر اين كه هدايت‌تان كرد تكبير گفته و شايد شكرگزاري كرده باشيد.
+
==حکمت وجوب روزه==
  
'''بيان آيات'''
+
برقرارى خلوص و پاکى، احساس درد و رنج مستمندان، آگاهى بر فقر خود در [[قیامت|قیامت]]، صبر در سختی‌ها از جمله حکمت‌هاى وجوب روزه است که در روایات به آن‌ها اشاره شده است.
  
'''<I>ويژگي هاي بياني آيات تشريع روزه:</I>'''
+
[[حضرت فاطمه]] علیهاالسلام فرمود: «فَرَضَ اللَّهُ الصِّیامَ تَثبْیتاً لِلْاخْلاصِ؛<ref> بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۳۶۸.</ref> خداوند روزه را به خاطر تثبیت [[اخلاص]] واجب کرده است».
  
سياق اين سه آيه دلالت دارد بر اين كه: اولاً هر سه با هم نازل شده اند، براي اين كه ظرف (ايام) در ابتداي آيه دوم متعلق به كلمه (صيام) در آيه اول است و جمله (شهر [[رمضان]]) در آيه سوم يا خبر است  براي مبتدائي حذف شده كه عبارت است از ضميري كه به كلمه (اياما) برمي گردد، و تقدير جمله (هي شهر رمضان) است و يا مبتدائي است  براي خبري كه حذف شده و تقديرش "شهر رمضان هو الذي كتب عليكم صيامه" است و يا بدل از كلمه صيام در جمله (كتب عليكم الصيام) در آيه اول است، و به هر تقدير جمله (شهر رمضان) بيان و توضيحي است  براي روشن كردن جمله (اياما معدودات) ايام معدوده اي كه [[روزه]] در آن‌ها واجب شده. پس به دليلي كه ذكر شد آيات سه گانه مورد بحث  به هم متصل و نظير كلام واحدي است كه يك غرض را دربردارد، و آن غرض عبارت است از بيان وجوب روزه (ماه رمضان).
+
از [[امام رضا]] علیه السلام نقل شده که فرمود: علت واجب شدن روزه آن است که مردم، سختى گرسنگى را چشیده، بر فقر در [[آخرت]] آگاه شوند. روزه دار خاشع و فروتن شده و توجه داشته باشد که اعمالش به حساب مى آید و مورد پاداش قرار مى گیرد؛ و (نیز) مقابل گرسنگى و تشنگى صابر شود و علاوه بر دورى از شهوات، [[ثواب]] الهى نصیبش گردد... و از سختى هاى مستمندان باخبر شود، تا حقى را که خداوند در اموالش قرار داده است، ادا نماید.<ref> وسایل الشیعه، ج ۷، ص ۴.</ref><ref>احکام اسلامى، ص ۱۰۵.</ref>
 +
==روزه در قرآن==
  
و ثانيا دلالت دارد بر اين كه قسمتي از گفتار اين سه آيه به منزله توطئه و زمينه چيني براي قسمت ديگر آن است، يعني دو آيه اول به منزله مقدمه است  براي آيه سوم، چون در آيه سوم تكليفي واجب مي شود كه صاحب كلام، اطمينان ندارد از اين كه شنونده از اطاعت آن سرپيچي نكند، براي اين كه تكليف نامبرده تكليفي است كه بالطبع براي مخاطب، شاق و سنگين است و به اين منظور، دو آيه اول از جملاتي تركيب شده كه هيچ يك از آن‌ها از هدايت ذهن مخاطب به تشريع روزه رمضان خالي نيست، بلكه در همه آن‌ها به تدريج ذهن شنونده را به سوي آن توجه مي دهد و به اين وسيله استيحاش و اضطراب ذهن او را از بين مي برد و در نتيجه علاقمند به روزه مي كند، تا با اشاره به تخفيف و تسهيلي كه در تشريع اين حكم رعايت  شده و نيز با ذكر فوائد و خير دنيوي و اخروي كه در آن است، حدت و شدت دلخواهي و استكبار او را بشكند.
 
  
و به همين جهت  بعد از آن كه در جمله: "يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم الصيام"، مساله وجوب روزه بر مسلمانان را خاطرنشان كرد، بلافاصله فرمود: "كما كتب علي الذين من قبلكم" و فهمانيد كه شما مسلمانان نبايد از تشريع [[روزه]] وحشت كنيد و آن را گران بشماريد، چون اين حكم منحصر به شما نبوده، بلكه حكمي است كه در امت‌هاي سابق نيز تشريع شده بود. (لعلكم تتقون)، يعني علاوه بر اين كه عمل به اين دستور، همان فائده اي را دارد كه شما به اميد رسيدن به آن [[ايمان]] آورديد و آن، عبارت است از [[تقوا]] و علاوه بر اين، اين عمل كه گفتيم در آن، اميد تقوا براي شما هست، همچنان كه براي امت‌هاي قبل از شما بود، عملي نيست كه تمامي اوقات شما را و حتي بيشتر اوقاتتان را بگيرد. بلكه عملي است كه در ايامي قليل و معدود انجام مي شود، (اياما معدودات) آري نكره (و بدون الف و لام) آمدن كلمه (اياما) دلالت  بر ناچيزي ايام دارد و در اين كه ايام را به وصف معدود توصيف كرد، خود اشعاري است  به اهميت نداشتن آن، همچنان كه همين توصيف در آيه: "و شروه بثمن بخس دراهم معدودة"<ref> و او را ([[حضرت يوسف]] را) به بهاى ناچيزى، درهمى چند فروختند. ([[سوره يوسف]]، آيه 20)</ref> مي فهماند كه [[حضرت يوسف]] علیه السلام را به چند درهم ناچيز فروختند.
+
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کتِبَ عَلَیکمُ الصِّیامُ کمَا کتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکمْ لَعَلَّکمْ تَتَّقُونَ * أَیامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ کانَ مِنْکمْ مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِینَ یطِیقُونَهُ فِدْیةٌ طَعَامُ مِسْکینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیرًا فَهُوَ خَیرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُوا خَیرٌ لَکمْ إِنْ کنْتُمْ تَعْلَمُونَ * شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکمُ الشَّهْرَ فَلْیصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیامٍ أُخَرَ یریدُ اللَّهُ بِکمُ الْیسْرَ وَ لا یریدُ بِکمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداکمْ وَ لَعَلَّکمْ تَشْکرُون‏».<ref> [[سوره بقره]]، آیه‌های ۱۸۳ و ۱۸۴ و ۱۸۵.</ref>
  
علاوه بر اين كه ما در تشريع اين حكم رعايت اشخاصي را هم كه اين تكليف برايشان طاقت فرسا است كرده ايم، و اين گونه افراد بايد به جاي روزه فديه بدهند، آن‌هم فديه مختصري كه همه بتوانند بدهند، و آن عبارت است از طعام يك مسكين.
+
'''<I>ترجمه آیات:</I>''' ای کسانی که [[ایمان]] آورده اید؛ روزه بر شما واجب شده همان طور که بر اقوام قبل از شما واجب شده بود شاید باتقوا شوید. و این روزهائی چند است پس هر کس از شما مریض و یا مسافر باشد باید ایامی دیگر بجای آن بگیرید و اما کسانی که به هیچ وجه نمی توانند روزه بگیرند عوض روزه برای هر روز یک مسکین طعام دهند و اگر کسی عمل خیری را داوطلبانه انجام دهد برایش بهتر است و این که روزه بگیرید برایتان خیر است اگر بنای عمل کردن دارید. و آن ایام کوتاه ([[ماه رمضان]]) است که [[قرآن]] در آن نازل شده تا هدایت مردم و بیاناتی از هدایت و جداسازنده [[حق]] از [[باطل]] باشد. پس هر کس این ماه را درک کرد باید روزه اش بگیرد و هر کس مریض و یا مسافر باشد به جای آن چند روزی از ماه‌های دیگر بگیرد خدا برای شما آسانی و سهولت را خواسته و دشواری نخواسته و منظور این‌ست که عده سی روزه ماه را تکمیل کرده باشید و خدا را در برابر این که هدایت‌تان کرد تکبیر گفته و شاید شکرگزاری کرده باشید.
  
"فمن كان منكم مريضا او علي سفر - تا جمله - فدية طعام مسكين" و وقتي اين عمل هم خير شما را دربردارد، و هم تا جائي كه ممكن بوده رعايت آساني آن شده خير شما در اين است كه بطوع و رغبت  خود روزه را بياوريد و بدون كراهت و سنگيني و بي پروا انجامش دهيد، "فمن تطوع خيرا فهو خير له" براي اين كه عمل نيك را بطوع و رغبت انجام دادن بهتر است، از اين كه به كراهت انجام دهند.
+
'''بیان آیات'''
  
بنابر آنچه گفته شد زمينه گفتار در دو آيه اول مقدمه است براي آيه سوم كه مي فرمايد: "فمن شهد منكم الشهر فليصمه" الخ، و بنابراين پس جمله: "كتب عليكم الصيام" در آيه اول جمله اي است  خبري كه مي خواهد از تحقق چنين تكليفي خبر دهد، نه اين كه در همين جمله تكليف كرده باشد، آن طور كه در آيه شريفه: "يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم القصاص في القتلي"<ref> اى كسانى كه [[ايمان]] آورده ايد براى شما درباره كشتگان قصاص مقرر شد. ([[سوره بقره]]، آيه 178)</ref> و آيه "كتب عليكم اذا حضر احدكم الموت ان ترك خيرا الوصية للوالدين والاقربين"<ref> بر شما مقرر شد هنگامى كه [[مرگ]] يكى از شما فرارسد اگر مالى به جاى گذارد براى پدر و مادر و خويشاوندان وصيت كند. (سوره بقره، آيه 180)</ref> تكليف كرده چون هر چند در هر سه آيه تعبير به (كتب عليكم) آمده، ليكن بين قصاص در مورد كشتگان - در آيه دوم - و وصيت به والدين و اقرباء - در آيه سوم، و بين مساله صيام - در آيه مورد بحث فرق است، و آن اين است كه قصاص در قتلي امري است  سازگار با حس انتقام‌جوئي. امري است كه دل‌هاي صاحبان خون تشنه آن است، صاحبان خون به حكم غريزه و طبيعت نمي توانند قاتل عزيز و پاره تن خود را زنده و سالم ببينند، و نمي توانند اين معنا را تحمل كنند كه نسبت  به جنايتي كه به ايشان شده بي‌اعتنا شود و همچنين وصيت و سفارش والدين و خويشان كه مطابق با حس ترحم و شفقت و رافت  به ارحام است، آن هم در هنگامي كه مي خواهد به وسيله [[مرگ]] براي هميشه از آنان جدا شود.
+
'''<I>ویژگی های بیانی آیات تشریع روزه:</I>'''
  
پس قصاص و وصيت دو حكم مقبول به طبع و موافق با مقتضاي طبيعت آدمي است، و انشاء آن احتياج به مقدمه و زمينه چيني ندارد، به خلاف حكم روزه كه عبارت است از محروميت نفوس از بزرگترين مشتهيات، و مهم ترين تمايلاتش، يعني خوردن و نوشيدن و جماع كه چون محروميت از آن‌ها ثقيل بر طبع و مصيبتي براي نفس آدمي است. در توجيه حكمش ناگزير از اين است كه قبلاً براي شنوندگان - با در نظر گرفتن اين كه عموم مردمند و بيشتر مردم عوام و پيرو مشتهيات نفسند - مقدمه اي بچيند، و دل‌هاشان را علاقه مند بدان سازد، تا تشنه پذيرش آن شوند، بدين جهت است كه گفتيم آيه: "كتب عليكم القصاص" الخ و آيه: "كتب عليكم اذا حضر احدكم الموت" الخ، انشاء حكم است، و حاجتي به زمينه چيني ندارد، به خلاف آيه: "كتب عليكم الصيام" تا آخر دو آيه كه مشتمل بر هفت فقره است و خبر مي دهد از اين كه بعدها چنين حكمي انشاء مي شود.<ref> ترجمه الميزان، ج  2، ص 3.</ref>
+
سیاق این سه آیه دلالت دارد بر این که: اولاً هر سه با هم نازل شده اند، برای این که ظرف (ایام) در ابتدای آیه دوم متعلق به کلمه (صیام) در آیه اول است و جمله (شهر رمضان) در آیه سوم یا خبر است  برای مبتدائی حذف شده که عبارت است از ضمیری که به کلمه (ایاما) برمی گردد، و تقدیر جمله (هی شهر رمضان) است و یا مبتدائی است  برای خبری که حذف شده و تقدیرش "شهر رمضان هو الذی کتب علیکم صیامه" است و یا بدل از کلمه صیام در جمله (کتب علیکم الصیام) در آیه اول است، و به هر تقدیر جمله (شهر رمضان) بیان و توضیحی است برای روشن کردن جمله (ایاما معدودات) ایام معدوده ای که [[روزه]] در آن‌ها واجب شده. پس به دلیلی که ذکر شد آیات سه گانه مورد بحث  به هم متصل و نظیر کلام واحدی است که یک غرض را دربردارد، و آن غرض عبارت است از بیان وجوب روزه (ماه رمضان).
  
 +
و ثانیا دلالت دارد بر این که قسمتی از گفتار این سه آیه به منزله زمینه چینی برای قسمت دیگر آن است، یعنی دو آیه اول به منزله مقدمه است  برای آیه سوم، چون در آیه سوم [[تکلیف|تکلیفی]] واجب می شود که صاحب کلام، اطمینان ندارد از این که شنونده از اطاعت آن سرپیچی نکند، برای این که تکلیف نامبرده تکلیفی است که بالطبع برای مخاطب، شاق و سنگین است و به این منظور، دو آیه اول از جملاتی ترکیب شده که هیچ یک از آن‌ها از هدایت ذهن مخاطب به تشریع روزه رمضان خالی نیست، بلکه در همه آن‌ها به تدریج ذهن شنونده را به سوی آن توجه می دهد و به این وسیله استیحاش و اضطراب ذهن او را از بین می برد و در نتیجه علاقمند به روزه می کند، تا با اشاره به تخفیف و تسهیلی که در تشریع این حکم رعایت  شده و نیز با ذکر فوائد و خیر دنیوی و اخروی که در آن است، حدت و شدت دلخواهی و استکبار او را بشکند.
  
== روزه در روایات ==
+
و به همین جهت  بعد از آن که در جمله: "یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام"، مساله وجوب روزه بر مسلمانان را خاطرنشان کرد، بلافاصله فرمود: "کما کتب علی الذین من قبلکم" و فهمانید که شما مسلمانان نباید از تشریع [[روزه]] وحشت کنید و آن را گران بشمارید، چون این حکم منحصر به شما نبوده، بلکه حکمی است که در امت‌های سابق نیز تشریع شده بود. (لعلکم تتقون)، یعنی علاوه بر این که عمل به این دستور، همان فائده ای را دارد که شما به امید رسیدن به آن [[ایمان]] آوردید و آن، عبارت است از [[تقوا]] و علاوه بر این، این عمل که گفتیم در آن، امید تقوا برای شما هست، همچنان که برای امت‌های قبل از شما بود، عملی نیست که تمامی اوقات شما را و حتی بیشتر اوقاتتان را بگیرد. بلکه عملی است که در ایامی قلیل و معدود انجام می شود (ایاما معدودات)، آری نکره (و بدون الف و لام) آمدن کلمه (ایاما) دلالت  بر ناچیزی ایام دارد و در این که ایام را به وصف معدود توصیف کرد، خود اشعاری است  به اهمیت نداشتن آن، همچنان که همین توصیف در آیه: "و شروه بثمن بخس دراهم معدودة"<ref> و او را ([[حضرت یوسف]] را) به بهاى ناچیزى، درهمى چند فروختند. ([[سوره یوسف]]، آیه ۲۰)</ref> می فهماند که [[حضرت یوسف]] علیه السلام را به چند درهم ناچیز فروختند.
  
 +
علاوه بر این که ما در تشریع این حکم رعایت اشخاصی را هم که این تکلیف برایشان طاقت فرسا است کرده ایم، و این گونه افراد باید به جای روزه [[فدیه|فدیه]] بدهند، آن‌هم فدیه مختصری که همه بتوانند بدهند، و آن عبارت است از طعام یک مسکین.
  
در بیان اهمیت روزه همین بس که خداوند متعال در حدیثی قدسی می‌فرماید: «الصوم لی و انا اجازی به؛ روزه مال من است و خودم پاداش آن را به روزه‌دار می‌دهم».<ref> وسائل الشيعه، ج 7، ص 292.</ref>
+
"فمن کان منکم مریضا او علی سفر - تا جمله - فدیة طعام مسکین" و وقتی این عمل هم خیر شما را دربردارد، و هم تا جائی که ممکن بوده رعایت آسانی آن شده خیر شما در این است که بطوع و رغبت  خود روزه را بیاورید و بدون کراهت و سنگینی و بی پروا انجامش دهید، "فمن تطوع خیرا فهو خیر له" برای این که عمل نیک را بطوع و رغبت انجام دادن بهتر است، از این که به کراهت انجام دهند.
  
از این حدیث قدسی برمی‌آید که پاداشی که خداوند به شخص روزه‌دار عطا می‌کند، بی‌نهایت بوده و قابل احصا نمی‌باشد، چون خداوند متعال نه بخل در ذات مقدسش راه دارد و نه عاجز است از این که این همه پاداش به بنده‌اش بدهد.  
+
بنابر آنچه گفته شد زمینه گفتار در دو آیه اول مقدمه است برای آیه سوم که می فرماید: "فمن شهد منکم الشهر فلیصمه..."، بنابراین جمله: "کتب علیکم الصیام" در آیه اول جمله ای است  خبری که می خواهد از تحقق چنین تکلیفی خبر دهد، نه این که در همین جمله تکلیف کرده باشد، آن طور که در آیه شریفه: "یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی"<ref> اى کسانى که [[ایمان]] آورده اید براى شما درباره کشتگان قصاص مقرر شد. ([[سوره بقره]]، آیه ۱۷۸)</ref> و آیه "کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت ان ترک خیرا الوصیة للوالدین والاقربین"<ref> بر شما مقرر شد هنگامى که [[مرگ]] یکى از شما فرارسد اگر مالى به جاى گذارد براى پدر و مادر و خویشاوندان وصیت کند. (سوره بقره، آیه ۱۸۰)</ref> تکلیف کرده چون هر چند در هر سه آیه تعبیر به (کتب علیکم) آمده، لیکن بین قصاص در مورد کشتگان - در آیه دوم - و وصیت به والدین و اقرباء - در آیه سوم، و بین مساله صیام - در آیه مورد بحث فرق است، و آن این است که قصاص در قتل امری است  سازگار با حس انتقام‌جوئی. امری است که دل‌های صاحبان خون تشنه آن است، صاحبان خون به حکم غریزه و طبیعت نمی توانند قاتل عزیز و پاره تن خود را زنده و سالم ببینند، و نمی توانند این معنا را تحمل کنند که نسبت  به جنایتی که به ایشان شده بی‌اعتنا شود و همچنین وصیت و سفارش والدین و خویشان که مطابق با حس ترحم و شفقت و رأفت  به ارحام است، آن هم در هنگامی که می خواهد به وسیله [[مرگ]] برای همیشه از آنان جدا شود.
  
اینک به سراغ جانشینان خدا می‌رویم و می‌بینیم که ایشان در اشارات خود به این پاداش عظیم چه فرموده‌اند که ما به چند مورد اشاره می‌کنیم:
+
پس قصاص و وصیت دو حکم مقبول به طبع و موافق با مقتضای طبیعت آدمی است، و انشاء آن احتیاج به مقدمه و زمینه چینی ندارد، به خلاف حکم روزه که عبارت است از محرومیت نفوس از بزرگترین مشتهیات، و مهم ترین تمایلاتش، یعنی خوردن و نوشیدن و جماع که چون محرومیت از آن‌ها ثقیل بر طبع و مصیبتی برای نفس آدمی است، در توجیه حکمش ناگزیر از این است که قبلاً برای شنوندگان - با در نظر گرفتن این که عموم مردمند و بیشتر مردم عوام و پیرو مشتهیات نفسند - مقدمه ای بچیند، و دل‌هاشان را علاقه مند بدان سازد، تا تشنه پذیرش آن شوند، بدین جهت است که گفتیم آیه: "کتب علیکم القصاص" و آیه: "کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت"، انشاء حکم است، و حاجتی به زمینه چینی ندارد، به خلاف آیه: "کتب علیکم الصیام" تا آخر دو آیه که مشتمل بر هفت فقره است و خبر می دهد از این که بعدها چنین حکمی انشاء می شود.<ref> ترجمه المیزان، ج  ۲، ص ۳.</ref>
 +
==روزه در روایات==
  
* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «من صام شهر رمضان ایمانا و احتسابا، غفرالله له ما تقدم من ذنبه؛ کسی که از روی [[ایمان]] و در نظر داشتن خدا [[روزه]] بگیرد، خداوند گناهان گذشته‌اش را هر قدر که باشد می‌آمرزد».<ref> سنن الرسول الأعظم صلى الله عليه و آله و سلم، ص 768.</ref>
 
  
* [[امام کاظم]] علیه السلام می‌فرمایند: «ان لکل صائم عند فطوره دعوة مستجابة؛ همانا هر روزه‌داری هنگام افطار دعایش مستجاب می‌شود».<ref> بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 95، ص 14.</ref>
+
در بیان اهمیت روزه همین بس که خداوند متعال در حدیثی قدسی می‌فرماید: «الصوم لی و انا اجازی به؛ روزه مال من است و خودم پاداش آن را به روزه‌دار می‌دهم».<ref> وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۲۹۲.</ref>
  
* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «الصائم فی عبادة و ان کان نائما علی فراشه ما لم یغتب مسلما؛ روزه‌دار در حال [[عبادت]] می‌باشد، حتی اگر بر بستر خوابیده باشد البته تا زمانی که غیبت مسلمانی را نکرده باشد».<ref> دلائل الخيرات في كلام سيد السادات، ص 192.</ref>
+
از این حدیث قدسی برمی‌آید که پاداشی که خداوند به شخص روزه‌دار عطا می‌کند، بی‌نهایت بوده و قابل احصا نمی‌باشد، چون خداوند متعال نه بخل در ذات مقدسش راه دارد و نه عاجز است از این که این همه پاداش به بنده‌اش بدهد. اینک به سراغ جانشینان خدا می‌رویم و می‌بینیم که ایشان در اشارات خود به این پاداش عظیم چه فرموده‌اند که ما به چند مورد اشاره می‌کنیم:
  
* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «نوم الصائم عبادة و صمته تسبیح؛ خواب روزه‌دار عبادت و سکوت وی تسبیح حق‌تعالی به شمار می‌رود».<ref> حكم رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم، ص 326.</ref>
+
*[[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «من صام شهر رمضان ایمانا و احتسابا، غفرالله له ما تقدم من ذنبه؛ کسی که از روی [[ایمان]] و در نظر داشتن خدا [[روزه]] بگیرد، خداوند گناهان گذشته‌اش را هر قدر که باشد می‌آمرزد».<ref> سنن الرسول الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم، ص ۷۶۸.</ref>
  
* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «الصوم یسود وجه الشیطان؛ روزه روی [[شیطان]] را سیاه می‌کند».<ref> حكمت‌نامه پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله و سلم (عربى)، ج  11، ص 66.</ref>
+
*[[امام کاظم]] علیه السلام می‌فرمایند: «ان لکل صائم عند فطوره دعوة مستجابة؛ همانا هر روزه‌داری هنگام افطار دعایش مستجاب می‌شود».<ref> بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج  ۹۵، ص ۱۴.</ref>
  
* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «الصوم جنة من النار؛ روزه سپری است در آتش جهنم».<ref> بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج  65، ص 331.</ref>
+
*پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «الصائم فی عبادة و ان کان نائما علی فراشه ما لم یغتب مسلما؛ روزه‌دار در حال [[عبادت]] می‌باشد، حتی اگر بر بستر خوابیده باشد البته تا زمانی که [[غیبت (گناه)|غیبت]] مسلمانی را نکرده باشد».<ref> دلائل الخیرات فی کلام سید السادات، ص ۱۹۲.</ref>
  
* [[امام صادق]] علیه السلام می‌فرمایند: «للصائم فرحتان: فرحة عند افطاره و فرحة عند لقاء ربه؛ برای شخص روزه‌دار دو شادی هست: شادی هنگام [[افطار]] و شادی هنگام ملاقات با پروردگار».<ref> بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج  93، ص 380.</ref>
+
*پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «نوم الصائم عبادة و صمته تسبیح؛ خواب روزه‌دار عبادت و سکوت وی [[تسبیح]] حق‌تعالی به شمار می‌رود».<ref> حکم رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم، ص ۳۲۶.</ref>
  
* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «ان للجنة بابا یدعی الریّان لایدخل منه الا الصائمون؛ برای [[بهشت]] دری است به نام ریّان که از آن فقط روزه‌داران وارد می‌شوند».<ref> حكم النبي الأعظم صلى الله عليه و آله و سلم، ج  ص 561.</ref>
+
*پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «الصوم یسوّد وجه الشیطان؛ روزه روی [[شیطان]] را سیاه می‌کند».<ref> حکمت‌نامه پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله و سلم (عربى)، ج  ۱۱، ص ۶۶.</ref>
  
* امیرمؤمنان [[امام علی]] علیه السلام می‌فرمایند: «فرض الله الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق؛ خداوند روزه را واجب کرد تا به وسیله آن [[اخلاص]] مردم را بیازماید».<ref> بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج  93، ص 271.</ref>
+
*پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «الصوم جُنّة من النار؛ روزه سپری است در آتش جهنم».<ref> بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج  ۶۵، ص ۳۳۱.</ref>
  
* امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: «على كلّ شى ء زكوة و زكوة الجسد الصّيام ؛ برای هر چیزی زکاتی است و [[زکات]] بدن‌ها روزه است».<ref> پيام رسول ترجمه اى ديگر از نهج الفصاحه، ص 397.</ref>
+
*[[امام صادق]] علیه السلام می‌فرمایند: «للصائم فرحتان: فرحة عند افطاره و فرحة عند لقاء ربه؛ برای شخص روزه‌دار دو شادی هست: شادی هنگام [[افطار]] و شادی هنگام ملاقات با پروردگار».<ref> بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج  ۹۳، ص ۳۸۰.</ref>
  
 +
*پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «ان للجنة بابا یدعی الریّان لایدخل منه الا الصائمون؛ برای [[بهشت]] دری است به نام ریّان که از آن فقط روزه‌داران وارد می‌شوند».<ref> حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم، ج  ۲، ص ۵۶۱.</ref>
  
== روزه در امت‌هاى پيشين ==
+
*امیرمؤمنان [[امام علی]] علیه السلام می‌فرمایند: «فرض الله الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق؛ خداوند روزه را واجب کرد تا به وسیله آن [[اخلاص]] مردم را بیازماید».<ref> بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج  ۹۳، ص ۲۷۱.</ref>
  
 +
*امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: «على کلّ شىء زکوة و زکوة الجسد الصّیام؛ برای هر چیزی زکاتی است و [[زکات]] بدن‌ها روزه است».<ref> پیام رسول ترجمه اى دیگر از نهج الفصاحه، ص ۳۹۷.</ref>
  
از [[تورات]] و [[انجيل]] فعلى نيز برمى آيد كه روزه در ميان يهود و نصارى بوده و اقوام و ملل ديگر هنگام مواجه شدن با غم و اندوه روزه مى گرفته اند و نيز از تورات برمى آيد كه [[حضرت موسى]] علیه السلام چهل روز، روزه داشته است و همچنين به هنگام [[توبه]] و طلب خشنودى خداوند، يهود روزه مى گرفتند. حضرت مسيح علیه السلام نيز چنان كه از «انجيل» استفاده مى شود. چهل روز، روزه داشته.
+
==روزه در امت‌هاى پیشین==
  
به اين ترتيب اگر [[قرآن]] مى گويد: «كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ؛<ref> [[سوره بقره]]، آیه 183.</ref> همان گونه كه بر پيشينيان نوشته شد» شواهد تاريخى فراوانى دارد كه در منابع مذاهب ديگر - حتى بعد از تحريف - به چشم مى خورد. <ref> برگزيده تفسير نمونه، ج 1، ص 164.</ref>
 
  
 +
از [[تورات]] و [[انجیل]] فعلى نیز برمى آید که روزه در میان [[یهود|یهود]] و [[نصاری]] بوده و اقوام و ملل دیگر هنگام مواجه شدن با غم و اندوه روزه مى گرفته اند و نیز از تورات برمى آید که [[حضرت موسى]] علیه السلام چهل روز، روزه داشته است و همچنین به هنگام [[توبه]] و طلب خشنودى خداوند، یهود روزه مى گرفتند. [[حضرت عیسی علیه السلام|حضرت مسیح]] علیه السلام نیز چنان که از «انجیل» استفاده مى شود. چهل روز، روزه داشته.
  
== نقش سازنده روزه ==
+
به این ترتیب اگر [[قرآن]] مى گوید: «کما کتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکمْ؛<ref> [[سوره بقره]]، آیه ۱۸۳.</ref> همان گونه که بر پیشینیان نوشته شد»، شواهد تاریخى فراوانى دارد که در منابع مذاهب دیگر - حتى بعد از تحریف - به چشم مى خورد. <ref> برگزیده تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۱۶۴.</ref>
 +
==نقش سازنده روزه==
  
  
صبر و استقامت و تحمل سختى ها، شرط لازم دستيابى به نتايج مثبت در امور [[دين]] و دنيا است. روزه نيز عبادتى است كه علاوه بر تقرب معنوى، درخت صبر و استقامت را در روان انسان بارور ساخته و اراده اش را مقاوم و خلل ناپذير مى گرداند؛ چرا كه روزه دار به  خاطر خداوند از خوردنى ها و آشاميدنى ها، اعمال غرائز جنسى و... دورى جسته و فرمان وى را بر خواسته هاى نفسانى ترجيح مى دهد. استمرار اين حالت در (ماه [[رمضان]]) موجب پيدايش ملكه صبر و استقامت مى گردد، به  ويژه اگر روزه دار علاوه بر ترك مفطر، اعضا و جوارح خود را نيز از آلودگى به گناهان بازدارد و نفسش را به ترك معصيت عادت دهد.
+
[[صبر]] و استقامت و تحمل سختى ها، شرط لازم دستیابى به نتایج مثبت در امور [[دین]] و دنیا است. روزه نیز عبادتى است که علاوه بر تقرب معنوى، درخت صبر و استقامت را در روان انسان بارور ساخته و اراده اش را مقاوم و خلل ناپذیر مى گرداند؛ چرا که روزه دار به  خاطر [[الله|خداوند]] از خوردنى ها و آشامیدنى ها، اعمال غرائز جنسى و... دورى جسته و فرمان وى را بر خواسته هاى نفسانى ترجیح مى دهد. استمرار این حالت در [[رمضان|ماه رمضان]] موجب پیدایش ملکه صبر و استقامت مى گردد، به  ویژه اگر روزه دار علاوه بر ترک مفطر، اعضا و جوارح خود را نیز از آلودگى به گناهان بازدارد و نفسش را به ترک [[گناه|معصیت]] عادت دهد.
  
چنانچه روزه انسان را به ياد مشكلات و كمبودهاى محرومان مى اندازد تا مواسات اسلامى را در اين ماه تمرين كند. [[هشام بن حكم]] از [[امام صادق]] عليه السلام نقل كرده كه فرمود: خداوند روزه را واجب نمود تا غنى و فقير مساوى شوند، چون شخص غنى هيچ‌گاه احساس گرسنگى نمى كند تا به نيازمندان ترحم نمايد و شخص غنى و بى نياز هر وقت چيزى را اراده كند، به آن دسترسى دارد. خداوند خواست كه بين آفريدگان مساوات برقرار شود و غنى، گرسنگى و درد را بچشد تا بر ناتوان رقّت ورزيده و بر گرسنه ترحم نمايد.<ref> [[وسائل الشيعه]]، ج ص 3.</ref><ref> كليات فقه اسلامى، ص 98.</ref>
+
چنانچه روزه انسان را به یاد مشکلات و کمبودهاى محرومان مى اندازد تا مواسات اسلامى را در این ماه تمرین کند. [[هشام بن حکم]] از [[امام صادق]] علیه السلام نقل کرده که فرمود: خداوند روزه را واجب نمود تا غنى و فقیر مساوى شوند، چون شخص غنى هیچ‌گاه احساس گرسنگى نمى کند تا به نیازمندان ترحم نماید و شخص غنى و بى نیاز هر وقت چیزى را اراده کند، به آن دسترسى دارد. خداوند خواست که بین آفریدگان مساوات برقرار شود و غنى، گرسنگى و درد را بچشد تا بر ناتوان رقّت ورزیده و بر گرسنه ترحم نماید.<ref> [[وسائل الشیعه]]، ج ۷، ص ۳.</ref><ref> کلیات فقه اسلامى، ص ۹۸.</ref>
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
* وسائل الشیعه، [[شيخ حر عاملی]]، [[قم]]: مؤسسه آل البيت لإحياء التراث، چاپ اول، 1409 هجری.
+
*وسائل الشیعه، [[شيخ حر عاملی]]، قم: مؤسسه آل البيت لإحياء التراث، چاپ اول، 1409 هجری.
* بحارالأنوار، [[علامه مجلسى ]]؛ تهران.
+
*[[بحارالأنوار]]، [[علامه مجلسى ]] ؛ تهران.
* احكام اسلامى، جمعى از نويسندگان.
+
*احكام اسلامى، جمعى از نويسندگان.
* فقه الامام جعفر الصادق علیه السلام، محمدجواد مغنيه، بيروت.
+
*فقه الامام جعفر الصادق علیه السلام، محمدجواد مغنيه، بيروت.
* ترجمه الميزان، سيد محمدباقر موسوى همدانى؛ قم: دفتر انتشارات اسلامى حوزه علميه قم، چاپ پنجم، 1374 ش.
+
*ترجمه الميزان، سيد محمدباقر موسوى همدانى؛ قم: دفتر انتشارات اسلامى حوزه علميه قم، چاپ پنجم، 1374 ش.
* سنن الرسول الأعظم صلى الله عليه و آله و سلم، دانشكده باقرالعلوم، تهران، اميركبير، چاپ اول، 1385 ش.
+
*سنن الرسول الأعظم صلى الله عليه و آله و سلم، دانشكده باقرالعلوم، تهران، اميركبير، چاپ اول، 1385 ش.
* دلائل الخيرات في كلام سيد السادات، فاتن محمد خليل لبون، بيروت، مؤسسة التاريخ العربي، چاپ اول، 1425 ق.
+
*دلائل الخيرات في كلام سيد السادات، فاتن محمد خليل لبون، بيروت، مؤسسة التاريخ العربي، چاپ اول، 1425 ق.
* حكم رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم؛ علاءالدين اعلمى، بيروت: اعلمى، چاپ اول، 1423 ق.
+
*حكم رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم؛ علاءالدين اعلمى، بيروت: اعلمى، چاپ اول، 1423 ق.
* پيام رسول ترجمه اى ديگر از [[نهج الفصاحه]]، ابوالقاسم پاينده؛ قم: طلوع مهر، اول، 1385 ش.
+
*پيام رسول ترجمه اى ديگر از [[نهج الفصاحه]]، ابوالقاسم پاينده؛ قم: طلوع مهر، اول، 1385 ش.
* برگزيده تفسير نمونه، احمدعلى بابايى؛ تهران: دارالكتب الاسلاميه، چاپ سیزدهم، 1382 ش.
+
*برگزيده تفسير نمونه، احمدعلى بابايى؛ تهران: دارالكتب الاسلاميه، چاپ سیزدهم، 1382 ش.
* كليات فقه اسلامى، عليرضا على‌نورى.
+
*كليات فقه اسلامى، عليرضا على‌نورى.
  
 
[[Category:روزه]]
 
[[Category:روزه]]
 
[[رده:احکام عبادی]]
 
[[رده:احکام عبادی]]

نسخهٔ ‏۱۳ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۱

معنای روزه

«روزه» در لغت عبارت است از امساک، خوددارى و ترک؛ بنابراین هر کس از چیزى امساک و خوددارى ورزد، از آن چیز روزه گرفته است.[۱] چنان که قرآن کریم از قول حضرت مریم علیهاالسلام نقل مى کند که فرمود: «انّى نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ اکلِّمَ الْیوْمَ انْسِیاً[۲] براى خداى رحمان روزه نذر کرده ام و امروز با هیچ بشرى سخن نمى گویم».

و در شرع، روزه آن است که انسان براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از چیزهایى که روزه را باطل مى کند، خوددارى نماید.[۳]

اهمیت روزه

روزه در اسلام از اهمیت زیادى برخوردار است و در میان عبادات تنها عبادتى است که به خداوند متعال اختصاص یافته است؛ زیرا به لحاظ جایگاهش کمتر در معرض ریا قرار مى گیرد، بر خلاف دیگر عبادات که چون در معرض دید مردم است از ریا برکنار نبوده و دست یابى اخلاص در آن ها سخت و دشوار است. علاوه بر آن، روزه یکى از ارکان پنج گانه اسلام نیز مى باشد.

در حدیث قدسى از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم نقل شده است که خداوند مى فرماید: «الصَّوْمُ لى وَ أنَا أجْزى بِهِ[۴]؛ روزه براى من است و من خود، پاداش آن را مى دهم».

امام صادق علیه السلام مى فرماید: «بُنِىَ الْاسْلامُ عَلى خَمْسِ دَعائِمَ؛ عَلَى الصَّلاةِ وَالزَّکاةِ وَالصّوْمِ وَالْحَجِّ وَ وِلایةِ امیرِالْمُؤْمِنینَ وَالْائِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیهِمْ[۵]؛ اسلام بر پنج پایه استوار است؛ نماز، زکات، روزه، حج و ولایت امیرالمومنین و فرزندان آن حضرت صلوات الله علیهم که امام هستند.[۶]

حکمت وجوب روزه

برقرارى خلوص و پاکى، احساس درد و رنج مستمندان، آگاهى بر فقر خود در قیامت، صبر در سختی‌ها از جمله حکمت‌هاى وجوب روزه است که در روایات به آن‌ها اشاره شده است.

حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: «فَرَضَ اللَّهُ الصِّیامَ تَثبْیتاً لِلْاخْلاصِ؛[۷] خداوند روزه را به خاطر تثبیت اخلاص واجب کرده است».

از امام رضا علیه السلام نقل شده که فرمود: علت واجب شدن روزه آن است که مردم، سختى گرسنگى را چشیده، بر فقر در آخرت آگاه شوند. روزه دار خاشع و فروتن شده و توجه داشته باشد که اعمالش به حساب مى آید و مورد پاداش قرار مى گیرد؛ و (نیز) مقابل گرسنگى و تشنگى صابر شود و علاوه بر دورى از شهوات، ثواب الهى نصیبش گردد... و از سختى هاى مستمندان باخبر شود، تا حقى را که خداوند در اموالش قرار داده است، ادا نماید.[۸][۹]

روزه در قرآن

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کتِبَ عَلَیکمُ الصِّیامُ کمَا کتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکمْ لَعَلَّکمْ تَتَّقُونَ * أَیامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ کانَ مِنْکمْ مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِینَ یطِیقُونَهُ فِدْیةٌ طَعَامُ مِسْکینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیرًا فَهُوَ خَیرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُوا خَیرٌ لَکمْ إِنْ کنْتُمْ تَعْلَمُونَ * شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکمُ الشَّهْرَ فَلْیصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیامٍ أُخَرَ یریدُ اللَّهُ بِکمُ الْیسْرَ وَ لا یریدُ بِکمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداکمْ وَ لَعَلَّکمْ تَشْکرُون‏».[۱۰]

ترجمه آیات: ای کسانی که ایمان آورده اید؛ روزه بر شما واجب شده همان طور که بر اقوام قبل از شما واجب شده بود شاید باتقوا شوید. و این روزهائی چند است پس هر کس از شما مریض و یا مسافر باشد باید ایامی دیگر بجای آن بگیرید و اما کسانی که به هیچ وجه نمی توانند روزه بگیرند عوض روزه برای هر روز یک مسکین طعام دهند و اگر کسی عمل خیری را داوطلبانه انجام دهد برایش بهتر است و این که روزه بگیرید برایتان خیر است اگر بنای عمل کردن دارید. و آن ایام کوتاه (ماه رمضان) است که قرآن در آن نازل شده تا هدایت مردم و بیاناتی از هدایت و جداسازنده حق از باطل باشد. پس هر کس این ماه را درک کرد باید روزه اش بگیرد و هر کس مریض و یا مسافر باشد به جای آن چند روزی از ماه‌های دیگر بگیرد خدا برای شما آسانی و سهولت را خواسته و دشواری نخواسته و منظور این‌ست که عده سی روزه ماه را تکمیل کرده باشید و خدا را در برابر این که هدایت‌تان کرد تکبیر گفته و شاید شکرگزاری کرده باشید.

بیان آیات

ویژگی های بیانی آیات تشریع روزه:

سیاق این سه آیه دلالت دارد بر این که: اولاً هر سه با هم نازل شده اند، برای این که ظرف (ایام) در ابتدای آیه دوم متعلق به کلمه (صیام) در آیه اول است و جمله (شهر رمضان) در آیه سوم یا خبر است برای مبتدائی حذف شده که عبارت است از ضمیری که به کلمه (ایاما) برمی گردد، و تقدیر جمله (هی شهر رمضان) است و یا مبتدائی است برای خبری که حذف شده و تقدیرش "شهر رمضان هو الذی کتب علیکم صیامه" است و یا بدل از کلمه صیام در جمله (کتب علیکم الصیام) در آیه اول است، و به هر تقدیر جمله (شهر رمضان) بیان و توضیحی است برای روشن کردن جمله (ایاما معدودات) ایام معدوده ای که روزه در آن‌ها واجب شده. پس به دلیلی که ذکر شد آیات سه گانه مورد بحث به هم متصل و نظیر کلام واحدی است که یک غرض را دربردارد، و آن غرض عبارت است از بیان وجوب روزه (ماه رمضان).

و ثانیا دلالت دارد بر این که قسمتی از گفتار این سه آیه به منزله زمینه چینی برای قسمت دیگر آن است، یعنی دو آیه اول به منزله مقدمه است برای آیه سوم، چون در آیه سوم تکلیفی واجب می شود که صاحب کلام، اطمینان ندارد از این که شنونده از اطاعت آن سرپیچی نکند، برای این که تکلیف نامبرده تکلیفی است که بالطبع برای مخاطب، شاق و سنگین است و به این منظور، دو آیه اول از جملاتی ترکیب شده که هیچ یک از آن‌ها از هدایت ذهن مخاطب به تشریع روزه رمضان خالی نیست، بلکه در همه آن‌ها به تدریج ذهن شنونده را به سوی آن توجه می دهد و به این وسیله استیحاش و اضطراب ذهن او را از بین می برد و در نتیجه علاقمند به روزه می کند، تا با اشاره به تخفیف و تسهیلی که در تشریع این حکم رعایت شده و نیز با ذکر فوائد و خیر دنیوی و اخروی که در آن است، حدت و شدت دلخواهی و استکبار او را بشکند.

و به همین جهت بعد از آن که در جمله: "یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام"، مساله وجوب روزه بر مسلمانان را خاطرنشان کرد، بلافاصله فرمود: "کما کتب علی الذین من قبلکم" و فهمانید که شما مسلمانان نباید از تشریع روزه وحشت کنید و آن را گران بشمارید، چون این حکم منحصر به شما نبوده، بلکه حکمی است که در امت‌های سابق نیز تشریع شده بود. (لعلکم تتقون)، یعنی علاوه بر این که عمل به این دستور، همان فائده ای را دارد که شما به امید رسیدن به آن ایمان آوردید و آن، عبارت است از تقوا و علاوه بر این، این عمل که گفتیم در آن، امید تقوا برای شما هست، همچنان که برای امت‌های قبل از شما بود، عملی نیست که تمامی اوقات شما را و حتی بیشتر اوقاتتان را بگیرد. بلکه عملی است که در ایامی قلیل و معدود انجام می شود (ایاما معدودات)، آری نکره (و بدون الف و لام) آمدن کلمه (ایاما) دلالت بر ناچیزی ایام دارد و در این که ایام را به وصف معدود توصیف کرد، خود اشعاری است به اهمیت نداشتن آن، همچنان که همین توصیف در آیه: "و شروه بثمن بخس دراهم معدودة"[۱۱] می فهماند که حضرت یوسف علیه السلام را به چند درهم ناچیز فروختند.

علاوه بر این که ما در تشریع این حکم رعایت اشخاصی را هم که این تکلیف برایشان طاقت فرسا است کرده ایم، و این گونه افراد باید به جای روزه فدیه بدهند، آن‌هم فدیه مختصری که همه بتوانند بدهند، و آن عبارت است از طعام یک مسکین.

"فمن کان منکم مریضا او علی سفر - تا جمله - فدیة طعام مسکین" و وقتی این عمل هم خیر شما را دربردارد، و هم تا جائی که ممکن بوده رعایت آسانی آن شده خیر شما در این است که بطوع و رغبت خود روزه را بیاورید و بدون کراهت و سنگینی و بی پروا انجامش دهید، "فمن تطوع خیرا فهو خیر له" برای این که عمل نیک را بطوع و رغبت انجام دادن بهتر است، از این که به کراهت انجام دهند.

بنابر آنچه گفته شد زمینه گفتار در دو آیه اول مقدمه است برای آیه سوم که می فرماید: "فمن شهد منکم الشهر فلیصمه..."، بنابراین جمله: "کتب علیکم الصیام" در آیه اول جمله ای است خبری که می خواهد از تحقق چنین تکلیفی خبر دهد، نه این که در همین جمله تکلیف کرده باشد، آن طور که در آیه شریفه: "یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم القصاص فی القتلی"[۱۲] و آیه "کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت ان ترک خیرا الوصیة للوالدین والاقربین"[۱۳] تکلیف کرده چون هر چند در هر سه آیه تعبیر به (کتب علیکم) آمده، لیکن بین قصاص در مورد کشتگان - در آیه دوم - و وصیت به والدین و اقرباء - در آیه سوم، و بین مساله صیام - در آیه مورد بحث فرق است، و آن این است که قصاص در قتل امری است سازگار با حس انتقام‌جوئی. امری است که دل‌های صاحبان خون تشنه آن است، صاحبان خون به حکم غریزه و طبیعت نمی توانند قاتل عزیز و پاره تن خود را زنده و سالم ببینند، و نمی توانند این معنا را تحمل کنند که نسبت به جنایتی که به ایشان شده بی‌اعتنا شود و همچنین وصیت و سفارش والدین و خویشان که مطابق با حس ترحم و شفقت و رأفت به ارحام است، آن هم در هنگامی که می خواهد به وسیله مرگ برای همیشه از آنان جدا شود.

پس قصاص و وصیت دو حکم مقبول به طبع و موافق با مقتضای طبیعت آدمی است، و انشاء آن احتیاج به مقدمه و زمینه چینی ندارد، به خلاف حکم روزه که عبارت است از محرومیت نفوس از بزرگترین مشتهیات، و مهم ترین تمایلاتش، یعنی خوردن و نوشیدن و جماع که چون محرومیت از آن‌ها ثقیل بر طبع و مصیبتی برای نفس آدمی است، در توجیه حکمش ناگزیر از این است که قبلاً برای شنوندگان - با در نظر گرفتن این که عموم مردمند و بیشتر مردم عوام و پیرو مشتهیات نفسند - مقدمه ای بچیند، و دل‌هاشان را علاقه مند بدان سازد، تا تشنه پذیرش آن شوند، بدین جهت است که گفتیم آیه: "کتب علیکم القصاص" و آیه: "کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت"، انشاء حکم است، و حاجتی به زمینه چینی ندارد، به خلاف آیه: "کتب علیکم الصیام" تا آخر دو آیه که مشتمل بر هفت فقره است و خبر می دهد از این که بعدها چنین حکمی انشاء می شود.[۱۴]

روزه در روایات

در بیان اهمیت روزه همین بس که خداوند متعال در حدیثی قدسی می‌فرماید: «الصوم لی و انا اجازی به؛ روزه مال من است و خودم پاداش آن را به روزه‌دار می‌دهم».[۱۵]

از این حدیث قدسی برمی‌آید که پاداشی که خداوند به شخص روزه‌دار عطا می‌کند، بی‌نهایت بوده و قابل احصا نمی‌باشد، چون خداوند متعال نه بخل در ذات مقدسش راه دارد و نه عاجز است از این که این همه پاداش به بنده‌اش بدهد. اینک به سراغ جانشینان خدا می‌رویم و می‌بینیم که ایشان در اشارات خود به این پاداش عظیم چه فرموده‌اند که ما به چند مورد اشاره می‌کنیم:

  • پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «من صام شهر رمضان ایمانا و احتسابا، غفرالله له ما تقدم من ذنبه؛ کسی که از روی ایمان و در نظر داشتن خدا روزه بگیرد، خداوند گناهان گذشته‌اش را هر قدر که باشد می‌آمرزد».[۱۶]
  • امام کاظم علیه السلام می‌فرمایند: «ان لکل صائم عند فطوره دعوة مستجابة؛ همانا هر روزه‌داری هنگام افطار دعایش مستجاب می‌شود».[۱۷]
  • پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «الصائم فی عبادة و ان کان نائما علی فراشه ما لم یغتب مسلما؛ روزه‌دار در حال عبادت می‌باشد، حتی اگر بر بستر خوابیده باشد البته تا زمانی که غیبت مسلمانی را نکرده باشد».[۱۸]
  • پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «نوم الصائم عبادة و صمته تسبیح؛ خواب روزه‌دار عبادت و سکوت وی تسبیح حق‌تعالی به شمار می‌رود».[۱۹]
  • پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «الصوم یسوّد وجه الشیطان؛ روزه روی شیطان را سیاه می‌کند».[۲۰]
  • پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «الصوم جُنّة من النار؛ روزه سپری است در آتش جهنم».[۲۱]
  • امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: «للصائم فرحتان: فرحة عند افطاره و فرحة عند لقاء ربه؛ برای شخص روزه‌دار دو شادی هست: شادی هنگام افطار و شادی هنگام ملاقات با پروردگار».[۲۲]
  • پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «ان للجنة بابا یدعی الریّان لایدخل منه الا الصائمون؛ برای بهشت دری است به نام ریّان که از آن فقط روزه‌داران وارد می‌شوند».[۲۳]
  • امیرمؤمنان امام علی علیه السلام می‌فرمایند: «فرض الله الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق؛ خداوند روزه را واجب کرد تا به وسیله آن اخلاص مردم را بیازماید».[۲۴]
  • امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: «على کلّ شىء زکوة و زکوة الجسد الصّیام؛ برای هر چیزی زکاتی است و زکات بدن‌ها روزه است».[۲۵]

روزه در امت‌هاى پیشین

از تورات و انجیل فعلى نیز برمى آید که روزه در میان یهود و نصاری بوده و اقوام و ملل دیگر هنگام مواجه شدن با غم و اندوه روزه مى گرفته اند و نیز از تورات برمى آید که حضرت موسى علیه السلام چهل روز، روزه داشته است و همچنین به هنگام توبه و طلب خشنودى خداوند، یهود روزه مى گرفتند. حضرت مسیح علیه السلام نیز چنان که از «انجیل» استفاده مى شود. چهل روز، روزه داشته.

به این ترتیب اگر قرآن مى گوید: «کما کتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکمْ؛[۲۶] همان گونه که بر پیشینیان نوشته شد»، شواهد تاریخى فراوانى دارد که در منابع مذاهب دیگر - حتى بعد از تحریف - به چشم مى خورد. [۲۷]

نقش سازنده روزه

صبر و استقامت و تحمل سختى ها، شرط لازم دستیابى به نتایج مثبت در امور دین و دنیا است. روزه نیز عبادتى است که علاوه بر تقرب معنوى، درخت صبر و استقامت را در روان انسان بارور ساخته و اراده اش را مقاوم و خلل ناپذیر مى گرداند؛ چرا که روزه دار به خاطر خداوند از خوردنى ها و آشامیدنى ها، اعمال غرائز جنسى و... دورى جسته و فرمان وى را بر خواسته هاى نفسانى ترجیح مى دهد. استمرار این حالت در ماه رمضان موجب پیدایش ملکه صبر و استقامت مى گردد، به ویژه اگر روزه دار علاوه بر ترک مفطر، اعضا و جوارح خود را نیز از آلودگى به گناهان بازدارد و نفسش را به ترک معصیت عادت دهد.

چنانچه روزه انسان را به یاد مشکلات و کمبودهاى محرومان مى اندازد تا مواسات اسلامى را در این ماه تمرین کند. هشام بن حکم از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود: خداوند روزه را واجب نمود تا غنى و فقیر مساوى شوند، چون شخص غنى هیچ‌گاه احساس گرسنگى نمى کند تا به نیازمندان ترحم نماید و شخص غنى و بى نیاز هر وقت چیزى را اراده کند، به آن دسترسى دارد. خداوند خواست که بین آفریدگان مساوات برقرار شود و غنى، گرسنگى و درد را بچشد تا بر ناتوان رقّت ورزیده و بر گرسنه ترحم نماید.[۲۸][۲۹]

پانویس

  1. فقه الامام جعفر الصادق علیه السلام، محمدجواد مغنیه، ج ۲، ص ۷، بیروت.
  2. سوره مریم، آیه ۲۶.
  3. احکام روزه، نعمت الله یوسفیان، ص ۱۵.
  4. وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۲۹۲.
  5. بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۲۵۷.
  6. احکام اسلامى، ص ۱۰۵.
  7. بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۳۶۸.
  8. وسایل الشیعه، ج ۷، ص ۴.
  9. احکام اسلامى، ص ۱۰۵.
  10. سوره بقره، آیه‌های ۱۸۳ و ۱۸۴ و ۱۸۵.
  11. و او را (حضرت یوسف را) به بهاى ناچیزى، درهمى چند فروختند. (سوره یوسف، آیه ۲۰)
  12. اى کسانى که ایمان آورده اید براى شما درباره کشتگان قصاص مقرر شد. (سوره بقره، آیه ۱۷۸)
  13. بر شما مقرر شد هنگامى که مرگ یکى از شما فرارسد اگر مالى به جاى گذارد براى پدر و مادر و خویشاوندان وصیت کند. (سوره بقره، آیه ۱۸۰)
  14. ترجمه المیزان، ج ۲، ص ۳.
  15. وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۲۹۲.
  16. سنن الرسول الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم، ص ۷۶۸.
  17. بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج ۹۵، ص ۱۴.
  18. دلائل الخیرات فی کلام سید السادات، ص ۱۹۲.
  19. حکم رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم، ص ۳۲۶.
  20. حکمت‌نامه پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله و سلم (عربى)، ج ۱۱، ص ۶۶.
  21. بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج ۶۵، ص ۳۳۱.
  22. بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج ۹۳، ص ۳۸۰.
  23. حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم، ج ۲، ص ۵۶۱.
  24. بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج ۹۳، ص ۲۷۱.
  25. پیام رسول ترجمه اى دیگر از نهج الفصاحه، ص ۳۹۷.
  26. سوره بقره، آیه ۱۸۳.
  27. برگزیده تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۱۶۴.
  28. وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۳.
  29. کلیات فقه اسلامى، ص ۹۸.

منابع

  • وسائل الشیعه، شيخ حر عاملی، قم: مؤسسه آل البيت لإحياء التراث، چاپ اول، 1409 هجری.
  • بحارالأنوار، علامه مجلسى ؛ تهران.
  • احكام اسلامى، جمعى از نويسندگان.
  • فقه الامام جعفر الصادق علیه السلام، محمدجواد مغنيه، بيروت.
  • ترجمه الميزان، سيد محمدباقر موسوى همدانى؛ قم: دفتر انتشارات اسلامى حوزه علميه قم، چاپ پنجم، 1374 ش.
  • سنن الرسول الأعظم صلى الله عليه و آله و سلم، دانشكده باقرالعلوم، تهران، اميركبير، چاپ اول، 1385 ش.
  • دلائل الخيرات في كلام سيد السادات، فاتن محمد خليل لبون، بيروت، مؤسسة التاريخ العربي، چاپ اول، 1425 ق.
  • حكم رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم؛ علاءالدين اعلمى، بيروت: اعلمى، چاپ اول، 1423 ق.
  • پيام رسول ترجمه اى ديگر از نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاينده؛ قم: طلوع مهر، اول، 1385 ش.
  • برگزيده تفسير نمونه، احمدعلى بابايى؛ تهران: دارالكتب الاسلاميه، چاپ سیزدهم، 1382 ش.
  • كليات فقه اسلامى، عليرضا على‌نورى.