دعبل خزاعی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
دِعبِل خُزاعی (۱۴۸-۲۶۴ ق) شاعر معروف اهل بیت علیهم السلام است که با شعر خود علیه ظلم دستگاه عباسی می شورید. زندگي دعبل مصادف با امامت چهار معصوم از زمان امام موسي كاظم علیه السلام تا شهادت امام علي النقي علیه السلام بود. قصیدة تائیة او با نام [[مدارس آیات]] که در حضور امام رضا علیه السلام خواند، در میان اشعار او شهرت خاصّی دارد.
+
'''«دِعبِل خُزاعی»''' (۱۴۸-۲۶۴ ق)، شاعر معروف [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام است که با [[شعر]] خود علیه [[ظلم]] دستگاه [[حکومت بنی عباس|عباسی]] می شورید. زندگی دعبل مصادف با [[امامت]] چهار [[معصوم]] از زمان [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسی کاظم]] علیه السلام تا شهادت [[امام هادی علیه السلام|امام علی النقی]] علیه السلام بود. [[قصیده]] «تائیة» او با نام «[[مدارس آیات]]» که در حضور [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]] علیه السلام خواند، در میان اشعار او شهرت خاصّی دارد.
  
==ولادت==
+
==ولادت و خاندان==
دعبل در سال 148 ه.ق در زمان خلافت منصور عباسی ديده به جهان گشود. مطابق با مشهور او در کوفه زاده شد هر چند از قرقیسا (شهری بر ساحل فرات، نزدیک رقه و واسط نیز به عنوان زادگاه او یاد شده است.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج 17، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی</ref>
+
دعبل در سال ۱۴۸ ه.ق در زمان خلافت [[منصور (خلیفه عباسی)|منصور عباسی]] دیده به جهان گشود. مطابق با مشهور او در کوفه زاده شد، هر چند از قرقیسا (شهری بر ساحل [[فرات]]، نزدیک رقه و [[واسط]]) نیز به عنوان زادگاه او یاد شده است.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۷، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی</ref>
  
==خاندان==
+
دعبل از قبیله [[قبیله خزاعه|خُزاعه]] بود و نسب او به چندین شکل در منابع ذکر شده است که معروفترین آنها، دعبل‌ بن علی‌ بن رزین‌ بن ‌عثمان‌ بن ‌عبدالله ‌بن‌ بُدیل بن‌ ورقاء است.<ref>یاقوت حموی، معجم الادباء، ج ۱۱، ص ۱۰۰.</ref>  
نسب او به چندین شکل در منابع ذکر شده است که معروفترین آنها دعبل‌ بن علی‌ بن رزین‌ بن ‌عثمان‌ بن ‌عبدالله ‌بن‌ بُدیل بن‌ ورقاء است.<ref>یاقوت حموی، معجم الادباء، ج 11، ص 100.</ref>  
 
  
علامه امینی در مورد پدر او یعنی "علي بن زرين" می گوید:«از شاعران روزگار خود بود که " مرزباني " در ص 284 ج 1 " معجم الشعراء " شرح حالش را آورده است».<ref>ترجمه الغدیر،  جلد ص 270</ref> جد اعلای او بُدیل بن ورقاء است که پیامبر در روز فتح مکه ، برای وی دعا نمود به اینکه: « خدا تو و فرزندانت را بهره‌مند گرداند.» <ref>ترجمه الغدیر،  جلد ص 267</ref> و عبدالله بن بدیل بن ورقاء از اصحاب امیرالمومنین علی علیه‌السّلام و یکی فرماندهان سپاه آن حضرت در صفین بود که با رشادت فوق العاده ای با سپاه معاویه پیکار نمود و به شهادت رسید. <ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۹۷-۱۹۶.</ref>
+
[[علامه امینی]] در مورد پدر او یعنی "علی بن رزین" می گوید: «از شاعران روزگار خود بود که "مرزبانی" در ص ۲۸۴ ج ۱ "معجم الشعراء" شرح حالش را آورده است».<ref>ترجمه الغدیر،  جلد ۴، ص ۲۷۰</ref> جد اعلای او [[بُدَيل بن وَرقاء|بُدیل بن ورقاء]] است که [[پیامبر اسلام|پیامبر]] در روز [[فتح مکه]]، برای وی [[دعا]] نمود به اینکه: «خدا تو و فرزندانت را بهره‌مند گرداند.»<ref>ترجمه الغدیر،  جلد ۴، ص ۲۶۷</ref> و [[عبدالله بن بدیل|عبدالله بن بدیل بن ورقاء]] از اصحاب [[امام علی علیه السلام|امیرالمومنین علی]] علیه‌السّلام و یکی از فرماندهان سپاه آن حضرت در [[جنگ صفین|صفین]] بود که با رشادت فوق العاده ای با سپاه [[معاویه]] پیکار نمود و به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۹۷-۱۹۶.</ref>
  
خاندان دعبل از بیوتات قدیم شیعه و راوی حدیث و شاعر بودند. از دیگر شعرای خاندان او علاوه بر پدرش می توان از عمویش عبد الله بن زرین، برادرش علی و پسر عمویش «ابوالشیص» از شعرای فاضل و شیعه اهل بیت علیه‌السّلام نام برد.<ref>ترجمه الغدیر،  جلد ص 270 و 271</ref>
+
خاندان دعبل از بیوتات قدیم [[شیعه]] و راوی [[حدیث]] و شاعر بودند. از دیگر شعرای خاندان او علاوه بر پدرش می توان از عمویش عبدالله بن رزین، برادرش علی و پسر عمویش «ابوالشیص» از شعرای فاضل و شیعه [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السّلام نام برد.<ref>ترجمه الغدیر،  جلد ۴، ص ۲۷۰ و ۲۷۱</ref>
  
==زندگی نامه==
+
==زندگی‌نامه==
دوران كودكى و جوانى را در كوفه گذراند. استاد دعبل «مسلم بن الوليد» ملقب به صريع الغوانى (م 208 ه) بود و فنون و صنايع ادبى و شعرى را به او آموخت. <ref>دانشنامه ‏ى شعر عاشورايى، مرضيه‏ محمد زاده، ج‏1، ص 99</ref>  
+
دعبل خزاعی دوران کودکى و جوانى را در [[کوفه|کوفه]] گذراند. استاد دعبل «مسلم بن الولید» ملقب به صریع الغوانى (م، ۲۰۸ ه) بود و فنون و صنایع ادبى و [[شعر|شعرى]] را به او آموخت.<ref>دانشنامه ‏ى شعر عاشورایى، مرضیه‏ محمد زاده، ج‏۱، ص ۹۹</ref>  
  
مسلم بن الوليد تا مدتی دعبل را از خواندن شعرش برای دیگران منع میکرد، ولی پس از چندی، با مشاهده پختگی در یکی از قصیده هایش، به او اجازه داد تا شعرش را بر دیگران عرضه کند. ابونواس نیز دعبل را برای سرودن این قصیده تحسین کرد و وقتی مغنّیان این قصیده را برای هارون الرشید خواندند، او به وجد آمد و نام شاعر را پرسید، گفتند دعبل خزاعی است، هارون او را به دربار فراخواند و به او صله بسیار داد.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج 17، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی</ref>  
+
مسلم بن الولید تا مدتی دعبل را از خواندن شعرش برای دیگران منع می کرد، ولی پس از چندی، با مشاهده پختگی در یکی از قصیده هایش، به او اجازه داد تا شعرش را بر دیگران عرضه کند. ابونواس نیز دعبل را برای سرودن این قصیده تحسین کرد و وقتی مغنّیان این قصیده را برای [[هارون الرشید]] خواندند، او به وجد آمد و نام شاعر را پرسید، گفتند دعبل خزاعی است، هارون او را به دربار فراخواند و به او صله بسیار داد.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۷، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی</ref>  
  
در سال 173 هـ.ق عباس بن جعفر خُزاعى كه از قبيله بزرگ خُزاعه بود، از سوى هارون الرّشيد, حاكم خراسان شد. او هم در حيطه قدرت و اختيار خويش، شاعر هم قبيله و هم نژاد و هم كيش خود، دعبل خزاعى را به ولايت و حكومت شهر (سِمِنجان) منصوب كرد.<ref>مصطفی قلی زاده، دعبل خزائی؛ شاعر دار بر دوش، فصل هشتم:آثار دعبل در دسترس در [https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/92704/25 کتابخانه تبیان]، بازیابی:21 شهریور 1392</ref> دعبل تا سال ۱۷۵ والی سِمنجان بود و سپس به بغداد آمد و در کرخ سکنا گزید.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج 17، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی</ref>  
+
در سال ۱۷۳ هـ.ق عباس بن جعفر خُزاعى که از قبیله بزرگ [[قبیله خزاعه|خُزاعه]] بود، از سوى هارون الرّشید، حاکم [[خراسان]] شد. او هم در حیطه قدرت و اختیار خویش، شاعر هم قبیله و هم نژاد و هم کیش خود، دعبل خزاعى را به ولایت و حکومت شهر (سِمِنجان) منصوب کرد.<ref>مصطفی قلی زاده، دعبل خزائی؛ شاعر دار بر دوش، فصل هشتم:آثار دعبل در دسترس در [https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/92704/25 کتابخانه تبیان]، بازیابی:۲۱ شهریور ۱۳۹۲</ref> دعبل تا سال ۱۷۵ والی سِمنجان بود و سپس به [[بغداد]] آمد و در کرخ سکنا گزید.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۷، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی</ref>  
  
دعبل بعد از قتل امین برای اعمال حج به مکه رفت و در این اثنا ابوالقاسم مطلب بن‌عبدالله خزاعی حاکم مصر شد و دعبل نزد او رفت و عامل آسوان شد، لیکن بزودی مطلّب عزلش کرد و دعبل نیز او را هجو کرد و بسرعت به بغداد آمد.
+
دعبل بعد از قتل [[امین (خلیفه عباسی)|امین]] برای اعمال [[حج]] به [[مکه]] رفت و در این اثنا ابوالقاسم مطلب بن‌عبدالله خزاعی حاکم [[مصر]] شد و دعبل نزد او رفت و عامل آسوان شد، لیکن بزودی مطلّب عزلش کرد و دعبل نیز او را هجو کرد و بسرعت به بغداد آمد.
  
بعد از آنکه مأمون از خراسان به بغداد آمد (204 هـ.ق)، دعبل از هجو عباسی‌ها ساکت ماند، تا وقتی که مأمون ایذاء و آزار علویان را از سرگرفت. و او هم به خاطر دوستی علویان، هجو عباسیان را دوباره شروع کرد.<ref>شیخ‌الرئیس کرمانی، محمد، شعر شیعی و شعرای شیعه در عصر اول عباسی، تهران، انتشارات اطلاعات، 1388 ش، چاپ اول، ص195</ref>
+
بعد از آنکه [[مأمون]] از خراسان به بغداد آمد (۲۰۴ هـ.ق)، دعبل از هجو [[حکومت بنی عباس|عباسی‌ها]] ساکت ماند، تا وقتی که مأمون ایذاء و آزار [[علویان]] را از سرگرفت. و او هم به خاطر دوستی علویان، هجو عباسیان را دوباره شروع کرد.<ref>شیخ‌الرئیس کرمانی، محمد، شعر شیعی و شعرای شیعه در عصر اول عباسی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۸۸ ش، چاپ اول، ص۱۹۵</ref>
  
پس از اينكه حضرت امام رضا (ع) به امر مأمون از مدينه به خراسان آمد و ولايت عهدى مأمون را پذيرفت، دعبل به همراهى ابراهيم بن عبّاس صولى (م 243 ه.) شاعر معروف شيعى عازم زيارت آن حضرت گرديد. هر دو شاعر در مرو نزد او بار يافتند و قصيده‏ى «تائيه»، مشهورترين و بلندترين شعرش را كه در مدينه سروده بود و سوز درونى شاعر در تك‏تك ابيات اين قصيده غرّا و جاودانه شعله مى‏كشيد را انشاء نمود. دعبل با اين قصيده به جاودانگى و آوازه‏ى عالمگير دست يافت. اين قصيده كه حماسه‏ى تاريخ بنى هاشم و منقبت‏نامه‏ى آل على (ع) است بسيار مورد توجّه قرار گرفت و امام را گريان ساخت. امام (ع) ده هزار درهم از سكه‏هايى كه به نام خود او ضرب شده بود و جبّه‏اى از جامه‏هاى شخصى خود را بدو بخشيد. <ref>دانشنامه ‏ى شعر عاشورايى، مرضيه‏ محمد زاده، ج‏1، ص 100</ref>  
+
پس از اینکه [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]] (ع) به امر مأمون از [[مدینه|مدینه]] به خراسان آمد و [[ولایت عهدی امام رضا علیه السلام|ولایت عهدى]] مأمون را پذیرفت، دعبل به همراهى ابراهیم بن عبّاس صولى (م، ۲۴۳ ه.) شاعر معروف [[شیعه|شیعى]] عازم [[زیارت]] آن حضرت گردید. هر دو شاعر در مرو نزد او بار یافتند و [[قصیده|قصیده]] «تائیه»، مشهورترین و بلندترین شعرش را که در مدینه سروده بود و سوز درونى شاعر در تک ‏تک ابیات این قصیده غرّا و جاودانه شعله مى‏ کشید را انشاء نمود. دعبل با این قصیده به جاودانگى و آوازه‏ عالمگیر دست یافت. این قصیده که حماسه‏ تاریخ [[بنی هاشم|بنى هاشم]] و منقبت ‏نامه‏ آل على (ع) است، بسیار مورد توجّه قرار گرفت و امام را گریان ساخت. امام (ع) ده هزار درهم از سکه‏ هایى که به نام خود او ضرب شده بود و جبّه ‏اى از جامه ‏هاى شخصى خود را بدو بخشید.<ref>دانشنامه ‏ى شعر عاشورایى، مرضیه‏ محمد زاده، ج‏۱، ص ۱۰۰</ref>  
  
بخش اعظم زندگي دعبل را سفرهاي او به بلاد مختلف اسلامي دربرگرفته است. از [[بغداد]] تا [[مصر]] و [[شام]] و از [[حجاز]] تا ري و مرو و خراسان.  
+
بخش اعظم زندگی دعبل را سفرهای او به بلاد مختلف اسلامی دربرگرفته است. از [[بغداد]] تا [[مصر]] و [[شام]] و از [[حجاز]] تا ری و مرو و [[خراسان]].  
  
زندگي دعبل مصادف با امامت چهار معصوم از زمان امام موسي كاظم علیه السلام تا شهادت امام علي النقي علیه السلام بود. در اين مدت كه همزمان با خلافت هفت حاکم از هارون تا متوكل بود، دعبل همواره با شعر و ادب به مبارزه با غاصبان خلافت رفته و در رثاي اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام، مديحه سرائي مي نمود.
+
زندگی دعبل مصادف با [[امامت]] چهار [[معصوم]] از زمان [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسی کاظم]] علیه السلام تا شهادت [[امام هادی علیه السلام|امام علی النقی]] علیه السلام بود. در این مدت که همزمان با خلافت هفت حاکم از [[هارون الرشید|هارون]] تا [[متوکل|متوکل]] بود، دعبل همواره با [[شعر]] و ادب به مبارزه با غاصبان [[خلافت]] رفته و در رثای [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام، مدیحه سرائی می نمود.
  
 
==شهادت دعبل==
 
==شهادت دعبل==
هجویات دعبل به خلفای عباسي موجبات شهادت ايشان شد، وی خلفای عباسی را سخت نکوهش کرد. يكي از فرمانداران متوكل خلیغه عباسي، مالك بن طوق فرماندار دمشق بود، که دعبل هم [[متوكل]] و هم [[مالك بن طوق]] را به سختي نكوهش مي­كرد. مالک بن طوق تغلبی که از افراد بانفوذ عرب بود، در صدد قتل او برآمد، دعبل به بصره فرار کرد و سپس راه اهواز را در پیش گرفت. مالک به شخصی ده هزار درهم داد و او را مأمور قتل دعبل کرد. زمانی که او در یکی از آبادی‌های شوش به نام طیبه بود، آن مرد بعد از نماز عشاء با نوک عصای دشنه مانند زهرآگین خود، زخمی به پشت پای دعبل زد که او را مسموم نمود و روز دیگر بر اثر جراحت آن، در گذشت. جنازه‏ اش را به شوش منتقل و آنجا دفن نمودند. شهادت او در سال 246 ه. ق. اتفاق افتاد<ref>دانشنامه ‏ى شعر عاشورايى، مرضيه‏ محمد زاده، ج‏1، ص 101</ref> و او در آن زمان 98 ساله بود.
+
دعبل خلفای [[حکومت بنی عباس|عباسی]] را سخت نکوهش می کرد و هجویات او علیه عباسیان موجبات [[شهادت در راه خدا|شهادتش]] شد. یکی از فرمانداران [[متوکل|متوکل]] عباسی، مالک بن طوق فرماندار [[دمشق]] بود، که دعبل هم متوکل و هم مالک بن طوق را به سختی نکوهش می ­کرد. مالک بن طوق تغلبی که از افراد بانفوذ عرب بود، در صدد قتل او برآمد، دعبل به [[بصره]] فرار کرد و سپس راه اهواز را در پیش گرفت. مالک به شخصی ده هزار درهم داد و او را مأمور قتل دعبل کرد. زمانی که او در یکی از آبادی‌های شوش به نام طیبه بود، آن مرد بعد از [[نماز]] عشاء با نوک عصای دشنه مانند زهرآگین خود، زخمی به پشت پای دعبل زد که او را مسموم نمود و روز دیگر بر اثر جراحت آن، درگذشت.  
 +
 
 +
جنازه‏ دعبل را به شهر شوش منتقل کرده و در آنجا دفن نمودند. شهادت او در سال ۲۴۶ ه. ق. اتفاق افتاد<ref>دانشنامه ‏ى شعر عاشورایى، مرضیه‏ محمد زاده، ج‏۱، ص ۱۰۱</ref> و او در آن زمان ۹۸ ساله بود.
  
 
==آثار دعبل==
 
==آثار دعبل==
1 ـ دیوان اشعار دعبل خزاعی :اشعار دعبل را اديب معروف (ابوبكر محمّد بن يحيى صولى) متوفى به سال 335هـ.ق. در سیصد ورق گردآورى نمود. اما این دیوان بر جای نمانده است. در دوره معاصر، کوشش هایی برای گردآوری سروده های دعبل صورت پذیرفته است از جمله دیوان دعبل از عبدالصاحب دُجَیلی که آن را در ۱۹۶۲م (۱۳۴۱ش) در نجف اشرف به چاپ رساند. که آن را حیدر سهرابی به فارسی برگردانده و در ۱۳۹۱ش در تهران منتشر کرده است.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج 17، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی</ref> اما کاملترین مجموعه اشعار دعبل را عبدالکریم اشتر در ۱۹۶۴م (۱۳۴۳ش) در دمشق به چاپ رسانید<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج 17، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی</ref> که بعد از آن در مکتبة الحیدریة قم در سال 1385ش شمسی چاپ افست شد. دکتر اشتر در مقدمه این اثر چاپهای قبلی دیوان دعبل را نقد نموده و روش خود در تدوین و تخریج اشعار را توضیح داده است. او اشعار را در چهار قسم قرار داده است: در قسم اول کتاب، 240 شعر با تخریج آورده که نسبت آنها را به دعبل، قطعی می داند. قسم دوم را به شعرهایی اختصاص داده که فقط در کتابهای شیعه آمده است، شامل 33 شعر. در بخش سوم، شعرهای منسوب به دعبل را آورده است (65 شعر) و در بخش چهارم به شعرهایی می پردازد که به دعبل نسبت داده اند، اما از آنِ او نیست (28 شعر).<ref>راهنمای پژوهش درباره دعبل خزاعی، عبدالحسین طالعی، فصلنامه سفينه، سال یازدهم، شماره 41، زمستان 1392</ref>
 
 
2 ـ طبقات الشعراء : اين كتاب که در زمينه اخبار و احوال و اشعار شاعران عرب بوده است در طول تاریخ از بین رفته است اما بسيارى از شعرا و ادبا و لغت شناسان و نويسندگانِ صرف و نحو و دستور زبان عربى و علوم و فنون ادبى و بلاغت و تذكره نويسان و مورّخان بزرگ عرب پس از دعبل در قرن هاى گذشته، در كتاب ها و تأليفات خويش، از اين كتاب بهره مند شده اند.<ref>دانشنامه ‏ى شعر عاشورايى، مرضيه‏ محمد زاده، ج‏1، ص101</ref>
 
 
3 ـ الواحدة فى مناقب العرب و مثالبها: از محتوای این کتاب اطلاعی در دست نیست.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج 17، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی</ref>
 
  
4-  کتابی بنام وصایا الملوک هم منسوب به اوست.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج 17، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی</ref>  
+
*۱. [[دیوان اشعار دعبل خزاعی]]: اشعار دعبل را ادیب معروف، ابوبکر محمد بن یحیى صولى متوفى به سال ۳۳۵هـ.ق. در سیصد ورق گردآورى نمود. اما این [[دیوان (شعر)|دیوان]] بر جای نمانده است. در دوره معاصر، کوشش هایی برای گردآوری سروده های دعبل صورت پذیرفته است از جمله دیوان دعبل از عبدالصاحب دُجَیلی که آن را در ۱۹۶۲م (۱۳۴۱ش) در [[نجف]] اشرف به چاپ رساند. که آن را حیدر سهرابی به فارسی برگردانده و در ۱۳۹۱ش در [[تهران]] منتشر کرده است.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۷، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی</ref> اما کاملترین مجموعه اشعار دعبل را عبدالکریم اشتر در ۱۹۶۴م (۱۳۴۳ش) در [[دمشق]] به چاپ رسانید<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۷، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی</ref> که بعد از آن در مکتبة الحیدریة [[قم]] در سال ۱۳۸۵ش شمسی چاپ افست شد. دکتر اشتر در مقدمه این اثر چاپهای قبلی دیوان دعبل را نقد نموده و روش خود در تدوین و تخریج اشعار را توضیح داده است. او اشعار را در چهار قسم قرار داده است: در قسم اول کتاب، ۲۴۰ شعر با تخریج آورده که نسبت آنها را به دعبل، قطعی می داند. قسم دوم را به شعرهایی اختصاص داده که فقط در کتابهای [[شیعه]] آمده است، شامل ۳۳ شعر. در بخش سوم، شعرهای منسوب به دعبل را آورده است (۶۵ شعر) و در بخش چهارم به شعرهایی می پردازد که به دعبل نسبت داده اند، اما از آنِ او نیست (۲۸ شعر).<ref>راهنمای پژوهش درباره دعبل خزاعی، عبدالحسین طالعی، فصلنامه سفینه، سال یازدهم، شماره ۴۱، زمستان ۱۳۹۲</ref>
 +
*۲. قصیده تائیه، معروف به «[[قصیده مدارس آیات|مَدارِسُ آیات]]»، بلندترین شعر دعبل خزاعی در ستایش [[اهل البیت|اهل بیت]] و بیان فضائل، خلافت و مصائب ایشان سروده است. او این شعر را در محضر [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]](ع) خواند و امام از شعر او تمجید کرد و به او پاداش داد. برخی شمار این ابیات را تا ۱۳۰ بیت نوشته‌اند.
 +
*۳. الواحدة فى مناقب العرب و مثالبها: از محتوای این کتاب اطلاعی در دست نیست.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۷، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی</ref>
 +
*۴. طبقات الشعراء: این کتاب که در زمینه اخبار و اشعار شاعران عرب بوده، در طول تاریخ از بین رفته است اما بسیارى از شعرا و ادبا و لغت شناسان و نویسندگانِ صرف و نحو و دستور زبان عربى و علوم و فنون ادبى و بلاغت و تذکره نویسان و مورّخان بزرگ عرب پس از دعبل در قرن هاى گذشته، در کتاب ها و تألیفات خویش، از این کتاب بهره مند شده اند.<ref>دانشنامه ‏ى شعر عاشورایى، مرضیه‏ محمد زاده، ج‏۱، ص۱۰۱</ref>
 +
*۵. کتابی بنام «وصایا الملوک» هم منسوب به اوست.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۷، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۵۴

«دِعبِل خُزاعی» (۱۴۸-۲۶۴ ق)، شاعر معروف اهل بیت علیهم السلام است که با شعر خود علیه ظلم دستگاه عباسی می شورید. زندگی دعبل مصادف با امامت چهار معصوم از زمان امام موسی کاظم علیه السلام تا شهادت امام علی النقی علیه السلام بود. قصیده «تائیة» او با نام «مدارس آیات» که در حضور امام رضا علیه السلام خواند، در میان اشعار او شهرت خاصّی دارد.

ولادت و خاندان

دعبل در سال ۱۴۸ ه.ق در زمان خلافت منصور عباسی دیده به جهان گشود. مطابق با مشهور او در کوفه زاده شد، هر چند از قرقیسا (شهری بر ساحل فرات، نزدیک رقه و واسط) نیز به عنوان زادگاه او یاد شده است.[۱]

دعبل از قبیله خُزاعه بود و نسب او به چندین شکل در منابع ذکر شده است که معروفترین آنها، دعبل‌ بن علی‌ بن رزین‌ بن ‌عثمان‌ بن ‌عبدالله ‌بن‌ بُدیل بن‌ ورقاء است.[۲]

علامه امینی در مورد پدر او یعنی "علی بن رزین" می گوید: «از شاعران روزگار خود بود که "مرزبانی" در ص ۲۸۴ ج ۱ "معجم الشعراء" شرح حالش را آورده است».[۳] جد اعلای او بُدیل بن ورقاء است که پیامبر در روز فتح مکه، برای وی دعا نمود به اینکه: «خدا تو و فرزندانت را بهره‌مند گرداند.»[۴] و عبدالله بن بدیل بن ورقاء از اصحاب امیرالمومنین علی علیه‌السّلام و یکی از فرماندهان سپاه آن حضرت در صفین بود که با رشادت فوق العاده ای با سپاه معاویه پیکار نمود و به شهادت رسید.[۵]

خاندان دعبل از بیوتات قدیم شیعه و راوی حدیث و شاعر بودند. از دیگر شعرای خاندان او علاوه بر پدرش می توان از عمویش عبدالله بن رزین، برادرش علی و پسر عمویش «ابوالشیص» از شعرای فاضل و شیعه اهل بیت علیهم السّلام نام برد.[۶]

زندگی‌نامه

دعبل خزاعی دوران کودکى و جوانى را در کوفه گذراند. استاد دعبل «مسلم بن الولید» ملقب به صریع الغوانى (م، ۲۰۸ ه) بود و فنون و صنایع ادبى و شعرى را به او آموخت.[۷]

مسلم بن الولید تا مدتی دعبل را از خواندن شعرش برای دیگران منع می کرد، ولی پس از چندی، با مشاهده پختگی در یکی از قصیده هایش، به او اجازه داد تا شعرش را بر دیگران عرضه کند. ابونواس نیز دعبل را برای سرودن این قصیده تحسین کرد و وقتی مغنّیان این قصیده را برای هارون الرشید خواندند، او به وجد آمد و نام شاعر را پرسید، گفتند دعبل خزاعی است، هارون او را به دربار فراخواند و به او صله بسیار داد.[۸]

در سال ۱۷۳ هـ.ق عباس بن جعفر خُزاعى که از قبیله بزرگ خُزاعه بود، از سوى هارون الرّشید، حاکم خراسان شد. او هم در حیطه قدرت و اختیار خویش، شاعر هم قبیله و هم نژاد و هم کیش خود، دعبل خزاعى را به ولایت و حکومت شهر (سِمِنجان) منصوب کرد.[۹] دعبل تا سال ۱۷۵ والی سِمنجان بود و سپس به بغداد آمد و در کرخ سکنا گزید.[۱۰]

دعبل بعد از قتل امین برای اعمال حج به مکه رفت و در این اثنا ابوالقاسم مطلب بن‌عبدالله خزاعی حاکم مصر شد و دعبل نزد او رفت و عامل آسوان شد، لیکن بزودی مطلّب عزلش کرد و دعبل نیز او را هجو کرد و بسرعت به بغداد آمد.

بعد از آنکه مأمون از خراسان به بغداد آمد (۲۰۴ هـ.ق)، دعبل از هجو عباسی‌ها ساکت ماند، تا وقتی که مأمون ایذاء و آزار علویان را از سرگرفت. و او هم به خاطر دوستی علویان، هجو عباسیان را دوباره شروع کرد.[۱۱]

پس از اینکه امام رضا (ع) به امر مأمون از مدینه به خراسان آمد و ولایت عهدى مأمون را پذیرفت، دعبل به همراهى ابراهیم بن عبّاس صولى (م، ۲۴۳ ه.) شاعر معروف شیعى عازم زیارت آن حضرت گردید. هر دو شاعر در مرو نزد او بار یافتند و قصیده «تائیه»، مشهورترین و بلندترین شعرش را که در مدینه سروده بود و سوز درونى شاعر در تک ‏تک ابیات این قصیده غرّا و جاودانه شعله مى‏ کشید را انشاء نمود. دعبل با این قصیده به جاودانگى و آوازه‏ عالمگیر دست یافت. این قصیده که حماسه‏ تاریخ بنى هاشم و منقبت ‏نامه‏ آل على (ع) است، بسیار مورد توجّه قرار گرفت و امام را گریان ساخت. امام (ع) ده هزار درهم از سکه‏ هایى که به نام خود او ضرب شده بود و جبّه ‏اى از جامه ‏هاى شخصى خود را بدو بخشید.[۱۲]

بخش اعظم زندگی دعبل را سفرهای او به بلاد مختلف اسلامی دربرگرفته است. از بغداد تا مصر و شام و از حجاز تا ری و مرو و خراسان.

زندگی دعبل مصادف با امامت چهار معصوم از زمان امام موسی کاظم علیه السلام تا شهادت امام علی النقی علیه السلام بود. در این مدت که همزمان با خلافت هفت حاکم از هارون تا متوکل بود، دعبل همواره با شعر و ادب به مبارزه با غاصبان خلافت رفته و در رثای اهل بیت علیهم السلام، مدیحه سرائی می نمود.

شهادت دعبل

دعبل خلفای عباسی را سخت نکوهش می کرد و هجویات او علیه عباسیان موجبات شهادتش شد. یکی از فرمانداران متوکل عباسی، مالک بن طوق فرماندار دمشق بود، که دعبل هم متوکل و هم مالک بن طوق را به سختی نکوهش می ­کرد. مالک بن طوق تغلبی که از افراد بانفوذ عرب بود، در صدد قتل او برآمد، دعبل به بصره فرار کرد و سپس راه اهواز را در پیش گرفت. مالک به شخصی ده هزار درهم داد و او را مأمور قتل دعبل کرد. زمانی که او در یکی از آبادی‌های شوش به نام طیبه بود، آن مرد بعد از نماز عشاء با نوک عصای دشنه مانند زهرآگین خود، زخمی به پشت پای دعبل زد که او را مسموم نمود و روز دیگر بر اثر جراحت آن، درگذشت.

جنازه‏ دعبل را به شهر شوش منتقل کرده و در آنجا دفن نمودند. شهادت او در سال ۲۴۶ ه. ق. اتفاق افتاد[۱۳] و او در آن زمان ۹۸ ساله بود.

آثار دعبل

  • ۱. دیوان اشعار دعبل خزاعی: اشعار دعبل را ادیب معروف، ابوبکر محمد بن یحیى صولى متوفى به سال ۳۳۵هـ.ق. در سیصد ورق گردآورى نمود. اما این دیوان بر جای نمانده است. در دوره معاصر، کوشش هایی برای گردآوری سروده های دعبل صورت پذیرفته است از جمله دیوان دعبل از عبدالصاحب دُجَیلی که آن را در ۱۹۶۲م (۱۳۴۱ش) در نجف اشرف به چاپ رساند. که آن را حیدر سهرابی به فارسی برگردانده و در ۱۳۹۱ش در تهران منتشر کرده است.[۱۴] اما کاملترین مجموعه اشعار دعبل را عبدالکریم اشتر در ۱۹۶۴م (۱۳۴۳ش) در دمشق به چاپ رسانید[۱۵] که بعد از آن در مکتبة الحیدریة قم در سال ۱۳۸۵ش شمسی چاپ افست شد. دکتر اشتر در مقدمه این اثر چاپهای قبلی دیوان دعبل را نقد نموده و روش خود در تدوین و تخریج اشعار را توضیح داده است. او اشعار را در چهار قسم قرار داده است: در قسم اول کتاب، ۲۴۰ شعر با تخریج آورده که نسبت آنها را به دعبل، قطعی می داند. قسم دوم را به شعرهایی اختصاص داده که فقط در کتابهای شیعه آمده است، شامل ۳۳ شعر. در بخش سوم، شعرهای منسوب به دعبل را آورده است (۶۵ شعر) و در بخش چهارم به شعرهایی می پردازد که به دعبل نسبت داده اند، اما از آنِ او نیست (۲۸ شعر).[۱۶]
  • ۲. قصیده تائیه، معروف به «مَدارِسُ آیات»، بلندترین شعر دعبل خزاعی در ستایش اهل بیت و بیان فضائل، خلافت و مصائب ایشان سروده است. او این شعر را در محضر امام رضا(ع) خواند و امام از شعر او تمجید کرد و به او پاداش داد. برخی شمار این ابیات را تا ۱۳۰ بیت نوشته‌اند.
  • ۳. الواحدة فى مناقب العرب و مثالبها: از محتوای این کتاب اطلاعی در دست نیست.[۱۷]
  • ۴. طبقات الشعراء: این کتاب که در زمینه اخبار و اشعار شاعران عرب بوده، در طول تاریخ از بین رفته است اما بسیارى از شعرا و ادبا و لغت شناسان و نویسندگانِ صرف و نحو و دستور زبان عربى و علوم و فنون ادبى و بلاغت و تذکره نویسان و مورّخان بزرگ عرب پس از دعبل در قرن هاى گذشته، در کتاب ها و تألیفات خویش، از این کتاب بهره مند شده اند.[۱۸]
  • ۵. کتابی بنام «وصایا الملوک» هم منسوب به اوست.[۱۹]

پانویس

  1. دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۷، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی
  2. یاقوت حموی، معجم الادباء، ج ۱۱، ص ۱۰۰.
  3. ترجمه الغدیر، جلد ۴، ص ۲۷۰
  4. ترجمه الغدیر، جلد ۴، ص ۲۶۷
  5. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۹۷-۱۹۶.
  6. ترجمه الغدیر، جلد ۴، ص ۲۷۰ و ۲۷۱
  7. دانشنامه ‏ى شعر عاشورایى، مرضیه‏ محمد زاده، ج‏۱، ص ۹۹
  8. دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۷، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی
  9. مصطفی قلی زاده، دعبل خزائی؛ شاعر دار بر دوش، فصل هشتم:آثار دعبل در دسترس در کتابخانه تبیان، بازیابی:۲۱ شهریور ۱۳۹۲
  10. دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۷، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی
  11. شیخ‌الرئیس کرمانی، محمد، شعر شیعی و شعرای شیعه در عصر اول عباسی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۸۸ ش، چاپ اول، ص۱۹۵
  12. دانشنامه ‏ى شعر عاشورایى، مرضیه‏ محمد زاده، ج‏۱، ص ۱۰۰
  13. دانشنامه ‏ى شعر عاشورایى، مرضیه‏ محمد زاده، ج‏۱، ص ۱۰۱
  14. دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۷، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی
  15. دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۷، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی
  16. راهنمای پژوهش درباره دعبل خزاعی، عبدالحسین طالعی، فصلنامه سفینه، سال یازدهم، شماره ۴۱، زمستان ۱۳۹۲
  17. دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۷، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی
  18. دانشنامه ‏ى شعر عاشورایى، مرضیه‏ محمد زاده، ج‏۱، ص۱۰۱
  19. دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۷، مدخل "دعبل خزاعی" از باقر قربانی زرّی