خدیجه کبری

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۴۲ توسط بهرامی (بحث | مشارکت‌ها) (اضافه کردن رده)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

حضرت خدیجه سلام الله علیها مادر امت

سخن از خدیجه، سخن از یک دنیا عظمت و پایداری و استقامت در راه هدف است. به حق قلم‌فرسایی درباره کسی که خداوند بر او سلام و درود فرستاد، بسی مشکل است. اما به مصداق «مالا یدرک کله لایترک کله» به بررسی گوشه‌هایی از شخصیت و زندگی این بزرگ بانو می‌‌پردازیم:

ولادت و خانواده

خدیجه سلام الله علیها 68 سال قبل از هجرت به دنیا آمد. خانواده‌ای که خدیجه را پرورش داد، از نظر شرافت خانوادگی و نسبت‌های خویشاوندی، در شمار بزرگترین قبیله‌های عرب جای داشت. این خاندان در همه حجاز نفوذ داشت. آثار بزرگی و نجابت و شرافت از کردار و گفتار خدیجه پدیدار بود. خدیجه از قبیله هاشم بود و پدر و اقوامش از ثروتمندان قریش بودند. پدرش خویلد بن اسد قریشی نام داشت. مادرش فاطمه دختر زائد بن اصم بود.

اخلاق خدیجه سلام الله علیها

خدیجه در بین اقوام خود یگانه و ممتاز و میان اقران کم‌نظیر بود. او به فضیلت اخلاقی و پذیرایی‌های شایان بسیار معروف بود و بدین جهت زنان مکه به وی حسد می‌‌ورزیدند.

دختر خویلد در سجایا و کمالات اخلاقی زبانزد و نمونه بود و به حق ایشان کفو خوبی برای پیامبر صلی الله علیه و آله بود. بی‌تردید می‌‌توان گفت که این سجایا و فضایل اخلاقی سبب شد تا خدیجه برای همسری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شایسته شمرده شود. طبق روایات، او برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یاوری صادق بود.

آیا خدیجه سلام الله علیها قبل از پیامبر صلی الله علیه و آله ازدواج کرده بود؟

معروف است اولین کسی که به خواستگاری خدیجه آمد یکی از بزرگان عرب به نام «عتیق بن عائذ مخزومی‌‌» بود. او پس از ازدواج با خدیجه، در جوانی درگذشت و اموال بسیاری برای خدیجه ارث گذاشت. پس از او «ابی هاله بن المنذر الاسدی » که یکی از بزرگان قبیله خود او بود، با وی ازدواج کرد. ثمره این پیوند فرزندی به نام «هند» بود که در کودکی درگذشت. ابی‌هاله نیز پس از چندی، وفات یافت و ثروت بسیار از خویش برجای نهاد.

هر چند این مطلب که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سومین همسر خدیجه بود و جز عایشه با دوشیزه‌ای ازدواج نکرد، نزد عامه و خاصه معروف است؛ ولی مورد تایید همگان نیست. جمعی از مورخان و بزرگان، نظر مخالف دارند؛ برای مثال «ابوالقاسم کوفی»، «احمد بلاذری»، «علم‌الهدی»، (سید مرتضی) در کتاب «شافی» و «شیخ طوسی» در «تلخیص شافی» آشکارا می‌‌گویند که خدیجه، هنگام ازدواج با پیامبر، «عذرا» بود. این معنا را علامه مجلسی نیز تایید کرده است. او می‌‌نویسد: «صاحب کتاب انوار والبدء» گفته است که زینب و رقیه دختران هاله، خواهر خدیجه بودند. برخی از معاصران نیز چنین ادعا کرده‌اند و برای اثبات ادعای خود کتاب‌هایی نوشته‌اند.

آشنایی با حضرت محمد صلی الله علیه و آله

فضایل اخلاقی خدیجه، بسیاری از بزرگان و صاحب منصبان عرب رابه فکر ازدواج با وی می‌‌انداخت. ولی خاطرات همسر پیشین به وی اجازه نمی‌‌داد شوهری دیگر انتخاب کند. تا این که با مقامات معنوی حضرت محمد صلی الله علیه و آله آشنا شد و آن دو غلامی ‌‌که برای تجارت همراه پیامبر صلی الله علیه و آله فرستاده بود، مطالب و معجزاتی که از وی دیده بودند، برای خدیجه نقل کردند. خدیجه فریفته اخلاق و کمال و مقامات معنوی پیامبر صلی الله علیه و آله شد. البته او از یکی از دانشمندان یهود و نیز ورقه بن نوفل، که از علمای بزرگ عرب و خویشان نزدیک خدیجه بشمار می‌‌رفت، درباره ظهور پیغمبر آخرالزمان و خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله مطالبی شنیده بود. همه این عوامل موجب شد تا خدیجه حضرت محمد صلی الله علیه و آله را به همسری خود انتخاب کند.

ازدواج خدیجه

زفاف خدیجه با حضرت محمد صلی الله علیه و آله 2 ماه و 75 روز پس از بازگشت از سفر تجارت شام تحقق یافت. در آن زمان، حضرت محمد صلی الله علیه و آله 25 سال داشت و خدیجه چهل ساله بود. ابن عباس سن ایشان را 28 سال نقل می‌‌کند. هر چند بعضی از مورخان اهل سنت سعی می‌‌کنند این سخن را رد کنند؛ چون راوی آن محمد بن صائب کلبی از شیعیان است و آن‌ها او را ضعیف می‌‌دانند.

خدیجه به سبب علاقه به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و مقام معنوی او با رسول خدا ازدواج کرد و تمام دارایی و مقام و جایگاه فامیلی خود را فدای پیشرفت مقاصد همسرش ساخت. در عقد ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و خدیجه، عبدالله بن غنم به آن‌ها چنین تبریک گفت: «هنیئا مریئا یا خدیجه قد جرت لک الطیرفیما کان منک باسعد تزوجت خیر البریه کلها و من ذاالذی فی الناس مثل محمد؟ و بشر به البران عیسی بن مریم و موسی ابن عمران فیاقرب موعد اقرت به الکتاب قدما بانه رسول من البطحاء هادو مهتد؛ گوارا باد بر تو ای خدیجه که طالع تو سعادتمند بوده و با بهترین خلایق ازدواج کردی. چه کسی در میان مردم همانند محمد صلی الله علیه و آله است. محمد صلی الله علیه و آله کسی است که حضرت عیسی و حضرت موسی علیهم‌السلام به آمدنش بشارت داده‌اند و کتب آسمانی به پیامبری او اقرار داشتند. رسولی که سر از بطحاء (مکه) درمی‌‌آورد و او هدایت کننده و هدایت شونده است».

احترام پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله به خدیجه

احترام حضرت محمد صلی الله علیه و آله به خدیجه، به خاطر عقیده و ایمان او به توحید بود.

خصال خدیجه سلام الله علیها

خدیجه از بزرگترین بانوان اسلام بشمار می‌‌رود. او اولین زنی بود که به اسلام گروید؛ چنان که علی بن ابی‌طالب علیه السلام اولین مردی بود که اسلام آورد. اولین زنی که نماز خواند، خدیجه بود. او انسانی روشن‌بین و دوراندیش بود. باگذشت، علاقه‌مند به معنویات، وزین و باوقار، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به اخبار آسمانی بود. همین شرافت برای او بس که همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و گسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق یافت.

خدیجه از کتب آسمانی آگاهی داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را «ملکه بطحاء» می‌‌گفتند. از نظر عقل و زیرکی نیز برتری فوق‌العاده‌ای داشت و مهمتر این که حتی قبل از اسلام وی را «طاهره» و «مبارکه» و «سیده زنان» می‌‌خواندند. جالب این است او از کسانی بود که انتظار ظهور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌‌کشید و همیشه از ورقه بن نوفل و دیگر علما جویای نشانه‌های نبوت می‌‌شد. اشعار فصیح و پرمعنای وی در شان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت می‌‌کند.

نمونه‌ای از اشعار خدیجه درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چنین است:

فلواننی امسیت فی کل نعمه و دامت لی الدنیا و تملک الاکاسره × فما سویت عندی جناح بعوضه اذا لم یکن عینی لعینک ناظره.

اگر تمام نعمت‌های دنیا از آن من باشد و ملک و مملکت کسراها و پادشاهان را داشته باشم، در نظرم هیچ ارزش ندارد زمانی که چشم به چشم تو نیافتند.

دیگر خصوصیت خدیجه این است که او دارای شم‌اقتصادی و روح‌بازرگانی بود و آوازه شهرتش در این امر به شام هم رسیده بود. البته سجایای اخلاقی حضرت خدیجه چنان زیاد است که قلم از بیان آن ناتوان است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌‌فرماید: «افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد و مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم».

چه می‌‌توان گفت در شان کسی که مایه آرامش و تسلای خاطر رسول خدا صلی الله علیه و آله بود؟! در تاریخ می‌‌خوانیم: «حضرت محمد صلی الله علیه و آله هر وقت از تکذیب قریش و اذیت‌های ایشان محزون و آزرده می‌‌شدند، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمی‌‌کرد مگر یاد خدیجه؛ و هرگاه خدیجه را می‌‌دید مسرور می‌‌شد».

ذهبی می‌‌گوید: مناقب و فضایل خدیجه بسیار است؛ او از جمله زنان کامل، عاقل، والا، پای‌بند به دیانت و عفیف و کریم و از اهل بهشت بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کرارا او را مدح و ثنا می‌‌گفت و بر سایر امهات مومنین ترجیح می‌‌داد و از او بسیار تجلیل می‌‌کرد. به حدی که عایشه می‌‌گفت: بر هیچ یک از زنان پیامبر صلی الله علیه و آله به اندازه خدیجه رشک نورزیدم و این بدان سبب بود که پیامبر صلی الله علیه و آله بسیار او را یاد کرد.

درود خدا بر خدیجه

خدیجه کبری چنان مقام والایی داشت که خداوند عزوجل بارها بر او درود و سلام فرستاد. طبق روایتی از حضرت امام باقر علیه السلام: «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هنگام بازگشت از معراج، به جبرئیل فرمود: آیا حاجتی داری؟ جبرئیل عرض کرد: خواسته‌ام این است که از طرف خدا و من به خدیجه سلام برسانی».

در روایتی دیگر می‌‌خوانیم: روزی خدیجه به طلب رسول خدا صلی الله علیه و آله بیرون آمد. جبرئیل به صورت مردی با وی روبرو شد و از خدیجه احوال رسول خدا صلی الله علیه و آله را پرسید. خدیجه نمی‌‌توانست بگوید رسول خدا صلی الله علیه و آله در کجا بسر می‌‌برد. او می‌‌ترسید این مرد از کسانی باشد که قصد کشتن پیغمبر صلی الله علیه و آله را دارد. وقتی که خدمت آن حضرت رسید و قصه بازگفت، حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود: «آن جبرئیل بود و امر کرد که از خدا تو را سلام برسانم».

نقش خدیجه در پیشبرد اسلام

وقتی حضرت خدیجه دریافت که سعادتمند شده، هر چه داشت در راه پیشرفت و موقعیت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله انفاق کرد. او تمام اموال خویش را به پیامبر صلی الله علیه و آله بخشید و در راه نشر اسلام به مصرف رساند. تا جایی که هنگام ارتحال، پارچه‌ای برای کفن نداشت.

ابن اسحاق جمله‌ای در شان خدیجه دارد که گویای همکاری و صداقت او در پیشبرد اسلام است. او می‌‌گوید: «خدیجه یاور صادق و باوفایی برای پیامبر صلی الله علیه و آله بود و مصیبت‌ها در پی رحلت خدیجه و ابوطالب بر پیامبر صلی الله علیه و آله سرازیر شد».

گویا این دو، در برابر هجوم ناملایمات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، سدی بلند و مستحکم بودند. این جمله، معروف که اسلام رهین اخلاق پیامبر صلی الله علیه و آله، شمشیر امام علی علیه السلام و اموال خدیجه است از نهایت همکاری و صداقت خدیجه پرده برمی‌‌دارد.

فرزندان خدیجه

در تعداد فرزندان حضرت خدیجه، میان مورخان اختلاف است. به گفته مشهور ثمره ازدواج رسول خدا و خدیجه، شش فرزند بود.

  • 1- هاشم؛
  • 2- عبدالله، به این دو «طاهر» و «طیب »می‌‌گفتند...؛
  • 3- رقیه؛
  • 4- زینب؛
  • 5- ام‌کلثوم؛
  • 6- فاطمه.

رقیه بزرگترین دخترانش بود و زینب، ام‌کلثوم و فاطمه به ترتیب پس از رقیه قرار داشتند. پسران خدیجه پیش از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله، بدرود زندگی گفتند. ولی دخترانش، نبوت پیامبر صلی الله علیه و آله را درک کردند. گروهی از محققان معتقدند: قاسم و همه دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از بعثت به دنیا آمدند و چند روز پس از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به مدینه هجرت کردند.

وصیت خدیجه

حضرت خدیجه سلام الله علیها سه سال قبل از هجرت بیمار شد. پیغمبر صلی الله علیه و آله به عیادت وی رفت و فرمود: ای خدیجه، «اما علمت ان الله قد زوجنی معک فی الجنه؛ آیا می‌‌دانی که خداوند تو را در بهشت نیز همسرم ساخته است؟!».

آن‌گاه از خدیجه دلجویی و تفقد کرد؛ او را وعده بهشت داد و درجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود. چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را بکاربردی. در خانه‌ام بسیار خسته شدی و اموالت را در راه خدا مصرف کردی. عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید. و به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اشاره کرد. چون او بعد از من یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به او آزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر او فریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیرملایم و زننده‌ای داشته باشد.

اما وصیت سوم را شرم می‌‌کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه عرض می‌‌کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: «نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو مادرم می‌‌گوید: من از قبر در هراسم؛ از تو می‌‌خواهم مرا در لباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی».

پس فاطمه زهرا سلام الله علیها از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله غسل و کفن وی را به عهده گرفت. ناگهان جبرئیل در حالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله، خداوند به تو سلام می‌‌رساند و می‌‌فرماید: «ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم».

وفات خدیجه سلام الله علیها

خدیجه در سن 65 سالگی در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله شخصاً خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچه‌ای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود، کفن کرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله شخصا درون قبر رفت، سپس خدیجه را در خاک نهاد و آن‌گاه سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت. او بر خدیجه اشک می‌‌ریخت، دعا می‌‌کرد و برایش آمرزش می‌‌طلبید. آرامگاه خدیجه در گورستان مکه در «حجون» واقع است.

رحلت خدیجه برای پیغمبر صلی الله علیه و آله مصیبتی بزرگ بود؛ زیرا خدیجه یاور پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله بود و به احترام او بسیاری به حضرت محمد صلی الله علیه و آله احترام می‌‌گذاشتند و از آزار وی خودداری می‌‌کردند.

یاد خدیجه

رسول خدا صلی الله علیه و آله با این که بعد از رحلت حضرت خدیجه سلام الله علیها با زنانی چند ازدواج کرد؛ ولی هرگز خدیجه را از یاد نبرد. عایشه می‌‌گوید: هر وقت پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله یاد خدیجه می‌‌افتاد، ملول و گرفته می‌‌شد و برای او آمرزش می‌‌طلبید. روزی من رشک ورزیدم و گفتم: یا رسول الله، خداوند به جای آن پیرزن، زنی جوان و زیبا به تو داد.

پیغمبر صلی الله علیه و آله ناگهان برآشفت و خشمگینانه دست بر دست من زد و فرمود: خدا شاهد است خدیجه زنی بود که چون همه از من رومی‌‌گردانیدند، او به من روی می‌‌کرد؛ و چون همه از من می‌‌گریختند، به من محبت و مهربانی می‌‌کرد؛ و چون همه دعوت مرا تکذیب می‌‌کردند، به من ایمان می‌‌آورد و مرا تصدیق می‌‌کرد. در مشکلات زندگی مرا یاری می‌‌داد و با مال خود کمک می‌‌کرد و غم از دلم می‌‌زدود.

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: «وقتی خدیجه از دنیا رفت، فاطمه کودکی خردسال بود، نزد پدر آمد و گفت: یا رسول الله امی‌‌؛ مادرم کجاست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله سکوت کرد. جبرئیل نازل شد و گفت: خدایت سلام می‌‌رساند و می‌‌فرماید: به زهرا بفرما، مادرت در بهشت و در کاخ طلایی که ستونش از یاقوت سرخ است و اطرافش آسیه و مریم هستند، جای دارد».


منبع

محمدمحسن طبسی, کوثر، دی 1378، شماره 34