حضرت شهربانو سلام الله علیها: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۳۴: سطر ۳۴:
 
   
 
   
 
===روایت اول===
 
===روایت اول===
 +
وقتى دختر يزدجرد را پيش عمر آوردند دختران مدينه از بامها به تماشاى او آمدند و مسجد از پرتو جمالش نورانى شد. وارد مسجد كه شد و چشم او به عمر افتاد صورت خود را پوشانيده گفت روزگار هرمز سياه باد.
 +
                       
 +
عمر خشمگين شده گفت مرا دشنام ميدهد خواست باو حمله كند امير المؤمنين (ع) مانع او شده فرمود ترا نميرسد كه چنين كنى او را اجازه بده يكى از مسلمانان را براى خود انتخاب نمايد سپس قيمتش را در سهم آن مرد حساب كن عمر باو اجازه انتخاب داد، پيش آمد و دست بر سر حسين ابن على (ع) نهاد، امير المؤمنين (ع) فرمود نام تو چيست؟ عرضكرد جهانشاه، فرمود نه شهربانو سپس نگاهى بحسين نموده فرمود فرزندى از اين زن براى تو متولد مى‏‌شود كه بهترين فرد روى زمين است.<ref>زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر عليهما السلام ( ترجمه جلد 46 بحار الأنوار)، ص8</ref>
  
موقعی که اسرای ایران در مدینه بر عمر بن خطاب وارد شدند، شاه زنان که دید مسجد پر از جمعیت است و خلیفه مسلمین تند به او نگاه می کند، صورت خود را پوشانید و به سبب شدت ناراحتی، فریاد زد: «سیاه باد روزگار هرمز که فرزندانش اسیر شدند!» × خلیفه که به زبان فارسی آشنایی نداشت، گمان کرد که شاه زنان وی را دشنام می دهد، خشمگین شد . در این هنگام، امام علی علیه السلام با ترجمه سخن او به عربی، خشم عمر را فرو نشانید. خلیفه تصمیم گرفت دختران شاه ساسانی را همچون دیگر اسیران جنگی، به مزایده بگذارد; اما امام علی علیه السلام به او چنین گوشزد کرد که: بر اساس فرمایش و سیره پیامبر صلی الله علیه و آله باید به «بزرگ زادگان » اکرام و احترام نمود. <ref>. زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص 25; ریاحین الشریعه، شیخ ذبیح الله محلاتی، ج 3، ص 13 .</ref>
+
علامه مجلسى به این خبر دو اشکال وارد کرده اول اینکه اسارت اولاد يزدجرد پس از كشته شده و بيچارگى او بوده و اين جريان در زمان عثمان بود. گرچه ممكن است پس از فتح قادسيه يا نهاوند بعضى از فرزندانش اسير شده باشند که اين هم بعيد است.
  
در ادامه این ماجرا و چگونگی آزادی آنان، چند قول وجود دارد:
+
و دوم اینکه شكى نيست كه تولد حضرت على بن الحسين در زمان خلافت امير المؤمنين عليه السلام بوده و جز او فرزندى نزائيد، اگر ازدواج در زمان عمر باشد و تا بيست سال فرزندى نياورد بسيار بعيد است
  
الف) عمر تصمیم گرفت آنان را بفروشد، امام علی علیه السلام فرمود: طریقه فروش آنها چنین است که قیمت هر یک را باید مشخص ساخت تا هر مسلمانی هر کدام را که خواست، خریداری کند.
+
البته علامه مجلسی این احتمال را مطرح کرده که ممكن است در اين روايت بجاى عثمان عمر را اشتباه آورده باشد.<ref>زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر عليهما السلام ( ترجمه جلد 46 بحار الأنوارص9</ref>
 
 
پس از تعیین بهای دختران، امام آنان را خریداری کرد.
 
 
 
ب) امام فرمود: بر طبق سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله آنها را نمی توان فروخت بلکه مختارند یکی از مسلمانان را به عنوان همسر خود برگزینند و از سهمیه غنیمت و بیت المال آن مسلمان به شمار آیند. در این هنگام شهربانو از میان جمعیت، دست بر شانه امام حسین علیه السلام نهاد.<ref>. زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص 25; زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص 12 و 13 .</ref>
 
 
 
ج) امام در حضور جمعیت فرمود: «من نصیب خودم را از اسیران، در راه خدا آزاد کردم .» بنی هاشم نیز سهام خودشان را به امیرمؤمنان علیه السلام بخشیدند، آنگاه حضرت عرض کرد: «خدایا! شاهد باش که آنچه بنی هاشم از نصیب خود به من بخشیده اند، من همه آنان را فی سبیل الله بخشیدم.»
 
 
 
مهاجرین و انصار پس از مشاهده این صحنه زیبای معنوی، با مسرت و علاقه ای خاص عرض کردند: یا علی! ما نیز حقمان را در اختیار تو می گذاریم. از این رو، امام یکبار دیگر خداوند را گواه می گیرد که پس از قبول کردن سهام مسلمانان، دختران اسیر را در راه خدا آزاد نموده است. اما خلیفه دوم با ناراحتی خطاب به امیرمؤمنان علیه السلام گفت: چرا تصمیم مرا درباره اسیران عجم برهم زدی؟ چه قصدی از این کار داشتی؟! آن حضرت مجددا یادآور شد که: این اسیران به «اسلام » علاقه مند و مایل هستند و روش پیامبر صلی الله علیه و آله چنین بود که بزرگان هر قوم و خاندانی را محترم می داشت.
 
 
 
عمر بن خطاب بعد از شنیدن کلام مستدل امام علی علیه السلام، گفت: اکنون من هم سهم خود را و بقیه آنچه را که به غنیمت مسلمانان درآمده، همه را به تو بخشیدم. در اینجاست که امیرمؤمنان علیه السلام آخرین مرحله «آزادی » شاهزادگان ایرانی را با این گفتار به اجرا می گذارد:
 
 
 
«خدایا! گواه باش که آنچه او به من بخشید، پذیرفتم و آنها را در راه تو آزاد ساختم.» <ref>. زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص 28 و 29 .</ref>
 
 
 
حال اگر بخواهیم این داستان را مورد نقد و بررسی قرار دهیم، به چند مسئله می توان بسنده کرد:
 
 
 
1. گوناگونی و تعارض موجود در متن روایات و گزارش های تاریخی.
 
 
 
2. ضعف سند، به جهت وجود راویانی چون: عمرو بن شمر و ابراهیم بن اسحاق احمر; چرا که آنان از دیدگاه دانشوران علم رجال و حدیث، ثقه و مورد تایید نیستند.
 
 
 
3. بنا بر قول مشهور، امام سجاد علیه السلام در سال 37 هجری به دنیا آمده و عمر بن خطاب در سال 23 هجری کشته شده است; یعنی اگر شهربانو در آخرین سال خلافت عمر به اسارت درآمده و با امام حسین علیه السلام ازدواج نموده باشد; معنا و مفهوم آن، چنین خواهد شد که وی حداقل بعد از 14 سال «نازایی » به ولادت فرزندش امام سجاد علیه السلام نایل آمده است. و به راستی که پذیرش این مطلب، بسیار دشوار و شگفت بوده و نیاز به توجیه دارد!
 
 
 
4. و آخرین کلام اینکه، گزارش فوق با روایات بعدی در تعارض کامل است. <ref>. ر . ک: همان، ص 29 و 30; زندگانی علی بن الحسین (عص 13 - 19; پرسش ها و پاسخ ها، ص 75 - 79; خدمات متقابل اسلام وایران، ص 131و132 .</ref>  
 
  
 
===روایت دوم===
 
===روایت دوم===
سطر ۷۳: سطر ۵۴:
 
آقای عبدالرزاق مقرم، در ارزیابی این روایت، می گوید:
 
آقای عبدالرزاق مقرم، در ارزیابی این روایت، می گوید:
  
«روایت فوق تقریبا صحیح به نظر می آید; زیرا فتح خراسان در سال 30 هجری - ششمین سال خلافت عثمان - واقع شد و در همین سال نیز یزدگرد در مرو کشته شد. بر این اساس، بعید نیست که شهربانو به مدت شش سال باردار نشده باشد.» <ref>. همان، ص 29 .</ref>
+
«روایت فوق تقریبا صحیح به نظر می آید، زیرا فتح خراسان در سال 30 هجری - ششمین سال خلافت عثمان - واقع شد و در همین سال نیز یزدگرد در مرو کشته شد. بر این اساس، بعید نیست که شهربانو به مدت شش سال باردار نشده باشد.» <ref>. همان، ص 29 .</ref>
  
 
اما آقای دکتر شهیدی این روایت را نیز مردود شمرده است. <ref>. ر . ک: زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص 19و20 .</ref>  
 
اما آقای دکتر شهیدی این روایت را نیز مردود شمرده است. <ref>. ر . ک: زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص 19و20 .</ref>  
سطر ۸۱: سطر ۶۲:
 
شیخ مفید، فتال نیشابوری و فضل بن حسن طبرسی این گونه روایت کرده اند:
 
شیخ مفید، فتال نیشابوری و فضل بن حسن طبرسی این گونه روایت کرده اند:
  
وقتی امیرمؤمنان علیه السلام به خلافت و حکومت رسید، حریث بن جابر حنفی را به عنوان کارگزار خود به مشرق زمین اعزام کرد . وی پس از مدتی، دو نفر از دختران یزدگرد را به دست آورد; لذا آنان را نزد امیرمؤمنان علیه السلام فرستاد . آن حضرت، شهربانو (شاه زنان) را به حسین علیه السلام بخشید - که زین العابدین علیه السلام از او متولد شد - و دیگری را به محمد بن ابی بکر بخشید - که از وی قاسم به دنیا آمد - لذا این دو مولود، پسرخاله یکدیگر هستند . <ref>. زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص 24 .</ref>
+
وقتی امیرمؤمنان علیه السلام به خلافت و حکومت رسید، حریث بن جابر حنفی را به عنوان کارگزار خود به مشرق زمین اعزام کرد . وی پس از مدتی، دو نفر از دختران یزدگرد را به دست آورد؛ لذا آنان را نزد امیرمؤمنان علیه السلام فرستاد. آن حضرت، شهربانو (شاه زنان) را به حسین علیه السلام بخشید - که زین العابدین علیه السلام از او متولد شد - و دیگری را به محمد بن ابی بکر بخشید - که از وی قاسم به دنیا آمد - لذا این دو مولود، پسرخاله یکدیگر هستند. <ref>. زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص 24 .</ref>
  
 
آقای مقرم می گوید:
 
آقای مقرم می گوید:
  
«بر هیچ اندیشمندی پوشیده نیست که روایت شیخ مفید، فتال و طبرسی ... به حقیقت نزدیک تر است; زیرا امام سجاد علیه السلام بدون اختلاف، در زمان خلافت جدش امیرمؤمنان علیه السلام متولد شد و سه سال با آن حضرت بود.» <ref>. همان، ص 29 .</ref>
+
«بر هیچ اندیشمندی پوشیده نیست که روایت شیخ مفید، فتال و طبرسی ... به حقیقت نزدیک تر است، زیرا امام سجاد علیه السلام بدون اختلاف، در زمان خلافت جدش امیرمؤمنان علیه السلام متولد شد و سه سال با آن حضرت بود.» <ref>. همان، ص 29 .</ref>
 
 
به عقیده آقای مقرم: «هیچ کدام از این دو روایت (فرستادن شاهزادگان به حضور عثمان و امام علی علیه السلام)، دلالت بر این ندارد که این دو بانو به اسیری گرفته شده باشند. و شاید علاقه آنها به مسلمانان و دین اسلام موجب شده بود که والیان بتوانند به آنها دست یابند.» <ref>. همان، ص 24 و 25 .</ref>
 
  
 
دکتر شهیدی در این خصوص می گوید:
 
دکتر شهیدی در این خصوص می گوید:
سطر ۹۵: سطر ۷۴:
 
وی سپس اسامی کارگزاران حکومت علوی در خراسان و عدم اسارت دختران یزدگرد را، به تفصیل بیان کرده است <ref>  ر . ک: زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص 20 - 22. </ref>  
 
وی سپس اسامی کارگزاران حکومت علوی در خراسان و عدم اسارت دختران یزدگرد را، به تفصیل بیان کرده است <ref>  ر . ک: زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص 20 - 22. </ref>  
  
ولیکن نویسنده سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین علیه السلام <ref> سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (ع)، علی اکبر ذاکری، ج 1، ص 428، دفتر تبلیغات اسلامی، دوم، 1373ش . </ref> می گوید:
+
ولیکن نویسنده سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین علیه السلام<ref> سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (ع)، علی اکبر ذاکری، ج 1، ص 428، دفتر تبلیغات اسلامی، دوم، 1373ش . </ref> می گوید:
  
 
«... این احتمال به ذهن می رسد که حریث بن جابر همراه با خلید بن قره یربوعی به خراسان رفته است و به این خاطر، عده ای از راویان تاریخ، وی را و عده ای دیگر، خلید را به عنوان والی خراسان ذکر کرده اند.»  
 
«... این احتمال به ذهن می رسد که حریث بن جابر همراه با خلید بن قره یربوعی به خراسان رفته است و به این خاطر، عده ای از راویان تاریخ، وی را و عده ای دیگر، خلید را به عنوان والی خراسان ذکر کرده اند.»  
سطر ۱۳۴: سطر ۱۱۳:
 
*محمدابراهیم احمدی، کوثر، بهار1383، شماره 57.
 
*محمدابراهیم احمدی، کوثر، بهار1383، شماره 57.
 
*حسن بن محمد قمی، تاریخ قم.
 
*حسن بن محمد قمی، تاریخ قم.
 
+
*موسی خسروى، ‏زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر عليهما السلام ( ترجمه جلد 46 بحار الأنوار)، انتشارات اسلامیه.
 
[[Category:زنان نمونه قرن اول]]
 
[[Category:زنان نمونه قرن اول]]
 
[[Category:وابستگان امام سجاد علیه السلام]]
 
[[Category:وابستگان امام سجاد علیه السلام]]

نسخهٔ ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۴۱

شهربانو بانویی ایرانی است که همسر امام حسین علیه السلام شد و امام سجاد علیه السلام از او به دنیا آمد.

نام

در منابع تاریخی و روایی، این اسامی را برای ایشان ذکر شده است:

ام سلمه، بره، جهان بانویه، جهان شاه، حرار، خوله، سلافه، سلامه، شاه زنان، شهربان، شهربانو، شهربانویه، شهرناز، شه زنان، غزاله، فاطمه و مریم.

در منابع اهل سنت، بر نام های سلافه، سلامه و غزاله تاکید شده; در حالی که در کتابهای شیعی، نام «شهربانو» بیشتر آمده است . این نام را می توان در قدیمی ترین منابع امامیه یافت ; از جمله: بصائرالدرجات و اصول کافی . [۱]

در یکی از روایت های مربوط به او آمده است که امام علی علیه السلام در اولین باری که او را دید از وی پرسید:

  • نام تو چیست؟
  • جهان شاه (شاه زنان).
  • نه، شهربانو.

در این گفت و گو، که به زبان فارسی دری صورت گرفت، امام علیه السلام نام عروس خود را تغییر می دهد؛ چرا که فقط حضرت فاطمه علیها السلام شایسته لقب و عنوان «خیرالنساء» و «ملکة النساء» (سرور و ملکه بانوان) بوده و برای همسر فرزندش حسین علیه السلام نام یا لقب شهربانو (ملکة المدینه و بانوی شهر) زیبنده خواهد بود. [۲]

نسب

دانشورانی چون: یعقوبی (متوفای 281 ق). ، محمد بن حسن صفار قمی (متوفای 290 ق). کلینی (متوفای 329ق). شیخ صدوق (متوفای 381ق). و شیخ مفید (متوفای 413ق). - با وجود اختلاف در نام وی - او را دختر یزدگرد سوم (آخرین پادشاه ساسانی) دانسته اند. اما نامهای سبحان، سنجان، نوشجان و شیرویه نیز برای پدر او ذکر شده است. [۳]

چگونگی ورود شهربانو به مدینه

در خصوص زمان و چگونگی ورود شهربانو به کشور اسلامی نیز روایات مختلفی وجود دارد که عبارتند از:

الف) به اسارت افتادن وی در دوره خلافت عمر بن خطاب.

ب) فرستادن وی و خواهرش به نزد عثمان از سوی والی خراسان.

ج) فرستادن دختران یزدگرد به حضور امام علی علیه السلام توسط کارگزار حضرت.

با توجه به این تعارض، به نقد و بررسی هر یک از گزارش های تاریخی می پردازیم.

روایت اول

وقتى دختر يزدجرد را پيش عمر آوردند دختران مدينه از بامها به تماشاى او آمدند و مسجد از پرتو جمالش نورانى شد. وارد مسجد كه شد و چشم او به عمر افتاد صورت خود را پوشانيده گفت روزگار هرمز سياه باد.

عمر خشمگين شده گفت مرا دشنام ميدهد خواست باو حمله كند امير المؤمنين (ع) مانع او شده فرمود ترا نميرسد كه چنين كنى او را اجازه بده يكى از مسلمانان را براى خود انتخاب نمايد سپس قيمتش را در سهم آن مرد حساب كن عمر باو اجازه انتخاب داد، پيش آمد و دست بر سر حسين ابن على (ع) نهاد، امير المؤمنين (ع) فرمود نام تو چيست؟ عرضكرد جهانشاه، فرمود نه شهربانو سپس نگاهى بحسين نموده فرمود فرزندى از اين زن براى تو متولد مى‏‌شود كه بهترين فرد روى زمين است.[۴]

علامه مجلسى به این خبر دو اشکال وارد کرده اول اینکه اسارت اولاد يزدجرد پس از كشته شده و بيچارگى او بوده و اين جريان در زمان عثمان بود. گرچه ممكن است پس از فتح قادسيه يا نهاوند بعضى از فرزندانش اسير شده باشند که اين هم بعيد است.

و دوم اینکه شكى نيست كه تولد حضرت على بن الحسين در زمان خلافت امير المؤمنين عليه السلام بوده و جز او فرزندى نزائيد، اگر ازدواج در زمان عمر باشد و تا بيست سال فرزندى نياورد بسيار بعيد است

البته علامه مجلسی این احتمال را مطرح کرده که ممكن است در اين روايت بجاى عثمان عمر را اشتباه آورده باشد.[۵]

روایت دوم

در کتاب عیون اخبار الرضا آمده است که سهل بن قاسم نوشجانی می گوید:

امام رضا علیه السلام به من فرمود: بین ما و شما نسب و رابطه خویشاوندی وجود دارد. پرسیدم: چگونه؟! فرمود:

«هنگامی که عبدالله بن عامر بن کریز خراسان را فتح کرد، دو نفر از دختران یزدجرد بن شهریار را به دست آورد; آنها را به مدینه و نزد عثمان فرستاد. خلیفه، یکی را به حسن علیه السلام و دیگری را به حسین علیه السلام بخشید و هر دو، در حال نفاس از دنیا رفته اند. و آن دختری که به حسین علیه السلام بخشید، مادر علی بن الحسین علیه السلام بود.» [۶]

آقای عبدالرزاق مقرم، در ارزیابی این روایت، می گوید:

«روایت فوق تقریبا صحیح به نظر می آید، زیرا فتح خراسان در سال 30 هجری - ششمین سال خلافت عثمان - واقع شد و در همین سال نیز یزدگرد در مرو کشته شد. بر این اساس، بعید نیست که شهربانو به مدت شش سال باردار نشده باشد.» [۷]

اما آقای دکتر شهیدی این روایت را نیز مردود شمرده است. [۸]

روایت سوم

شیخ مفید، فتال نیشابوری و فضل بن حسن طبرسی این گونه روایت کرده اند:

وقتی امیرمؤمنان علیه السلام به خلافت و حکومت رسید، حریث بن جابر حنفی را به عنوان کارگزار خود به مشرق زمین اعزام کرد . وی پس از مدتی، دو نفر از دختران یزدگرد را به دست آورد؛ لذا آنان را نزد امیرمؤمنان علیه السلام فرستاد. آن حضرت، شهربانو (شاه زنان) را به حسین علیه السلام بخشید - که زین العابدین علیه السلام از او متولد شد - و دیگری را به محمد بن ابی بکر بخشید - که از وی قاسم به دنیا آمد - لذا این دو مولود، پسرخاله یکدیگر هستند. [۹]

آقای مقرم می گوید:

«بر هیچ اندیشمندی پوشیده نیست که روایت شیخ مفید، فتال و طبرسی ... به حقیقت نزدیک تر است، زیرا امام سجاد علیه السلام بدون اختلاف، در زمان خلافت جدش امیرمؤمنان علیه السلام متولد شد و سه سال با آن حضرت بود.» [۱۰]

دکتر شهیدی در این خصوص می گوید:

«با این دو روایت، مشکل زمان - که در روایت کافی دیده می شد - برطرف شده و استبعاد فاصله ازدواج و تولد امام علیه السلام نیز از میان رفته است. اما این روایت نیز درست به نظر نمی رسد; چه نام حریث بن جابر در شمار کارگزاران علی علیه السلام دیده نمی شود .»

وی سپس اسامی کارگزاران حکومت علوی در خراسان و عدم اسارت دختران یزدگرد را، به تفصیل بیان کرده است [۱۱]

ولیکن نویسنده سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین علیه السلام[۱۲] می گوید:

«... این احتمال به ذهن می رسد که حریث بن جابر همراه با خلید بن قره یربوعی به خراسان رفته است و به این خاطر، عده ای از راویان تاریخ، وی را و عده ای دیگر، خلید را به عنوان والی خراسان ذکر کرده اند.»

خواب شهربانو پیش از ازدواج با امام

همان طور که بیان شد، مطابق با نقلی شهربانو از میان تمام مسلمانان، امام حسین علیه السلام را به عنوان شوهر برگزید . برخی علت این «انتخاب » را چنین نقل کرده اند:

پیش از آنکه این بانو به دست مسلمانان بیفتد، یک شب، پیامبر صلی الله علیه و آله و امام حسین علیه السلام را در عالم خواب می بیند که آن حضرت وی را برای نوه اش خواستگاری می کند; لذا محبت حسین علیه السلام در دلش ایجاد می شود. و در شب دوم، حضرت فاطمه علیها السلام را مشاهده می کند که به وی بشارت می دهد: به زودی مسلمانان پیروز می شوند و او به وصال فرزندش حسین علیه السلام، که پیامبر صلی الله علیه و آله او را به ازدواج وی درآورده، خواهد رسید و غیر او هیچ یک از مسلمانان به وی دست نخواهند یافت.

حضرت فاطمه علیها السلام دین اسلام را به شهربانو عرضه می کند و او نیز در عالم رؤیا مسلمان می شود. [۱۳]

شهربانو نیز در این باره می گوید:

«... خداوند مرا حفظ کرد تا اینکه مرا به مدینه آوردند. وقتی امام حسین علیه السلام را دیدم، دانستم که همان است که در خواب دیدم و پیامبر مرا به او تزویج کرد; لذا وی را به همسری برگزیدم .» [۱۴]

در روایتی آمده است که امام علی علیه السلام به پسرش امام حسین علیه السلام در مورد شهربانو فرمود:

«یا اباعبدالله! احتفظ بها فانها ستلد لک خیر اهل الارض و هی ام الاوصیاء الذریة الطیبة; ای اباعبدالله! از او محافظت کن; زیرا به زودی بهترین اهل زمین را برایت متولد خواهد ساخت. و او، مادر امامان از ذریه طیبه است .» [۱۵]

وفات شهربانو سلام الله علیها

شهربانو به هنگام ولادت امام سجاد علیه السلام وفات نمود.[۱۶] و با این حساب باید در مدینه مدفون شده باشد. اما بقعه‌ای نیز در شمال شرقی شهر ری بدو منسوب است.

در برخی از کتاب ها، در مورد شهربانو قصه هایی گفته شده است که فاقد ارزش علمی است. از جمله:

  • حضور شهربانو در کربلا
  • غرق شدن و خودکشی شهربانو در رودخانه فرات;
  • سوار شدن وی بر ذوالجناح یا اسبی دیگر و آمدنش به ایران و سرانجام غائب و پنهان گشتن او در کوه (کوه بی بی شهربانو شهر ری) .

برخی از پژوهشگران همچون: شهید مطهری، شیخ ذبیح الله محلاتی و دکتر سید جعفر شهیدی به نقد این قصه ها پرداخته اند.[۱۷]

پانویس

  1. . زندگانی علی بن الحسین (ع)، سید جعفر شهیدی، ص 10 و 11، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، پنجم، 1373 ش; پرسش ها و پاسخ ها، دفتر سیزدهم، ص 74، دفتر نشر معارف، قم، اول، 1382 ش .
  2. . ر . ک: زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص 27 و 28 و منتهی الآمال .
  3. . زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص 11 و 12; زندگانی امام زین العابدین (ع)، عبدالرزاق مقرم، ترجمه حبیب روحانی، ص 30، آستان قدس رضوی، اول، 1374 ش; پرسش ها و پاسخ ها، ص 76 و 77 .
  4. زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر عليهما السلام ( ترجمه جلد 46 بحار الأنوار)، ص8
  5. زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر عليهما السلام ( ترجمه جلد 46 بحار الأنوار)، ص9
  6. . زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص 24 .
  7. . همان، ص 29 .
  8. . ر . ک: زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص 19و20 .
  9. . زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص 24 .
  10. . همان، ص 29 .
  11. ر . ک: زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص 20 - 22.
  12. سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (ع)، علی اکبر ذاکری، ج 1، ص 428، دفتر تبلیغات اسلامی، دوم، 1373ش .
  13. . زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص 30 و 31 .
  14. ریاحین الشریعه، ج 3، ص 14 .
  15. زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص 28 . و در متن عربی کتاب، ص 14 و 15.
  16. تاریخ قم، ص196
  17. ر . ک: حماسه حسینی، ج 2، ص 182، بیست و نهم، 1379 ش؛ ثار الله، ص 125 - 128؛ ریاحین الشریعه، ج 3، ص 12; زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص 11؛ پرسش ها و پاسخ ها، ص 73، 79 و 80 .


منابع

  • محمدابراهیم احمدی، کوثر، بهار1383، شماره 57.
  • حسن بن محمد قمی، تاریخ قم.
  • موسی خسروى، ‏زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر عليهما السلام ( ترجمه جلد 46 بحار الأنوار)، انتشارات اسلامیه.