حسن بن علی بن فضال

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«حسن بن علی بن فضال تیمی» (م، 224 ق)، از محدثان بزرگ اهل کوفه و از خواص امام رضا (عليه السلام) بود که روایتهای زیادی از آن حضرت نقل کرده است. او در ابتدا از «فطحیه» بود و به امامت عبدالله پسر امام جعفر صادق (عليه السلام) اعتقاد داشت، ولی بعد از این طریقه برگشت و به امامت حضرت موسی بن جعفر (عليه السلام) معتقد شد.

مقام حسن بن على بن فضال

برخی از نویسندگان رجالی، حسن بن فضال را از اصحاب اجماع بر شمرده‌اند؛[۱] وی در منابع رجالی بسیار تکریم شده و به فضل، علم، فقه و دیانت ستوده شده است.

شیخ طوسی درباره وی می‌گوید: «حسن بن فضال از امام رضا (ع) نقل کرده و از نزدیکان ایشان محسوب می شد و مردی جلیل القدر، عظیم المنزله و در حدیث و روایاتش ثقه بوده است.»[۲]

محسن امین درباره وی گفته است: «هر چند تاریخ رجوع وی از فطحیه مورد اختلاف است ولی این از اعتبار روایات وی نمی‌کاهد و مجالی برای توقف در عمل به روایات وی نیست، چه آن روایاتی که در زمان فطحی بودن نقل کرده چه بعد از آن، به ویژه آن که امام عسکری(ع) امر به اعتماد بر روایات بنی فضال کرده است.»[۳]

کشّی با نقل روایتی تاریخی از فضل بن شاذان درباره میزان زهد و تقوای حسن بن فضال، وی را از راویان مورد اعتماد برمی‌شمارد.[۴]

قاضى نورالله شوشتری در «مجالس» گفته كه به خدمت حضرت امام موسى عليه السلام رسيده بود و از روايان حضرت امام رضا عليه السلام و اختصاص تمام به آن حضرت داشت و جليل‌القدر و عظيم‌المنزلة و زاهد و صاحب ورع و ثقه بود.

علمای رجال، او را از بزرگان حدیث کوفه دانسته و به بزرگی، جلالت و وثاقت توصیف کرده و به فضل، علم، فقه و دیانت ستوده اند.[۵] ابن فضّال، بیش از صد استاد داشته و بیش از سی شاگرد از وی نقل روایت کرده اند. برخی مشایخ او عبارت اند از: عبداللّٰه بن مسکان، عبداللّٰه بن مَیمون، عبداللّٰه بن سنان، اسحاق بن عمّار، جمیل بن دراج، عبداللّٰه بن بُکَیر، اَبان بن عثمان، ابراهیم بن عیسی و صفوان جمّال.

ابراهیم بن هاشم، علی بن مهزیار اهوازی، سهل بن زیاد، احمد بن خالد برقی، احمد بن محمّد بن عیسی، حسن بن علی وشّاء و محمّد بن حسین بن ابی خطّاب نیز از شاگردان وی یادشده اند.

کشّی، از بعضی نقل می کند که به جای حسن بن محبوب، حسن بن علی بن فضّال از اصحاب اجماع است.[۶] وی، جزﺀ راویان و محدّثان ثقه از اصحاب امام رضا(ع) به شمار می آید.

آثار و تألیفات

نام حسن بن على بن فضال در بیش از هزار و ۶۴۷ سند از روایات کتب اربعه، در موضوعات مختلف، فقهی، اعتقادی و اخلاقی واقع شده است.[۷] امام حسن عسکری(ع) درباره کتاب های بنی فضّال فرمود: «به روایات آنان، عمل کنید، ولی آرای آنان را کنار بگذارید».[۸] وی در سال ۲۲۴ ق درگذشت. فهرست نگاران از جمله نجاشی، کتاب های متعددی برای ابن فضّال یادآور شده اند از جمله:

  1. کتاب الصلاة
  2. کتاب الزکوة
  3. کتاب التفسیر
  4. کتاب الابتدا و المبتدأ
  5. کتاب الرجال؛ برخی مباحث رجالی ابن فضّال به رجال کشّی انتقال یافته است.
  6. کتاب الطب
  7. کتاب النوادر
  8. کتاب الزیارات
  9. کتاب الرد علی الغالیة
  10. الشواهد من کتاب الله
  11. الناسخ و المنسوخ.[۹]

روایتی در مورد حسن بن فضال

در روايات و در (كتاب نجاشى) از فضل بن شاذان منقول است كه گفت: در يكى از مساجد نزد بعضى از قراء درس مى‌خواندم در آن جا قومى ديدم كه با هم سخنان مى‌گفتند و يكى از آن ميان مى‌گفت كه در كوه مردى است كه او را ابن فضال مى‌گويند و او عابدترين جماعتى است كه ما ديده‌ايم و گفت كه او به صحرا بيرون مى‌آيد و به سجده فرود مى‌رود و آن‌گاه مرغان صحرا بر او جمع مى شوند و او آن چنان از خود محو شده بر زمين مى‌افتد كه از دور گمان مى شود كه جامه يا خرقه‌اى است و وحشيان صحرا نزديك به او چرا مى‌كنند و از او رميده نمى‌شوند بنابر غايت مؤانست كه ايشان را به او حاصل شده.

فضل بن شاذان گويد: پس از آن سخن گمان كردم كه مگر آن حال كسى است كه در زمان سابق بوده و بعد از استماع آن سخن به اندك زمانى ديدم كه شيخى خوش صورت نيكو شمائل كه جامه برسى و رداء برسى در بر و (كفش سبز)[۱۰] در پا داشت از در، درآمد و بر پدر من كه با او نشسته بودم سلام كرد و پدر من جهت تعظيم او برخاست و او را جاى داد و گرامى داشت و چون بعد از لحظه‌اى برخاست من از پدر خود پرسيدم كه اين شيخ كيست؟

گفت: اين حسن بن على بن فضال است! گفتم: آن عابد فاضل مشهور؟! گفت: همان است، گفتم: آن نخواهد بود مى‌گويند كه او در كوه مى‌باشد، گفت اين همان است كه در كوه مى‌باشد، باز گفتم كه او نخواهد بود كه او هميشه در كوه مى‌باشد، گفت: چه كم عقل پسرى بوده‌اى نمى‌تواند بود كه او در اين ايام از آن جا آمده باشد، پس آن چه از اهل مسجد درباره حسن شنيده بودم بر پدر عرض كردم. پدرم گفت: آن چه شنيده‌اى درست است و اين حسن همان حسن است.

و حسن گاهى پيش پدر من مى‌آمد پس من نزد او رفتم و كتاب ابن بكير و غير آن از كتب احاديث از او استماع نمودم و بسيار بود كه كتاب خود را برمى‌داشت و به حجره من مى‌آمد و بر من قرائت آن مى‌نمود و در سالى كه طاهر بن الحسين الخزاعى كه از سپهسالاران مأمون بود حج گزارد و به كوفه مراجعت نمود، چون تعريف فضايل و كمالات حسن نزد او كرده بودند كسى نزد حسن فرستاد و به او پيغام نمود كه من از رسيدن به خدمت شما معذورم التماس دارم كه شما قدوم شريف به سوى من ارزانى داريد.

پس حسن از رفتن نزد طاهر امتناع نمود و هر چند اصحاب او را در ملاقات طاهر ترغيب نمودند قبول نكرد و گفت مرا با او نسبتى نيست و از آن، استغناى او دانستم كه آن آمدن به خانه من از روى ديندارى بود و مصلاى او در جامع كوفه نزد ستونى بود كه آن را (سابعه) و (اسطوانه ابراهيم عليه السلام) مى‌گويند و حسن در تمام عمر قائل به امامت عبدالله افطح بود و در مرض موت واقعه‌اى ديد و از آن عقيده برگرديد و رجوع به حق نمود رحمة الله تعالى.

پانویس

  1. طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج۲، ص۸۳۲-۸۳۱.
  2. طوسی، الفهرست، ۱۴۱۷ق، ص۹۸.
  3. امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۵، ص۲۰۸.
  4. طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج۲، ص ۸۰۲-۸۰۱.
  5. رجال النجاشی: ج۱ ص۱۲۷-۱۳۲ ش۷۱، الفهرست، طوسی: ص۹۸ ش۱۶۴.
  6. رجال الکشّی: ج۲ ص۸۳۱ ش۱۰۵۰.
  7. معجم رجال الحدیث: ج۵ ص۵۰ ش۲۹۸۳.
  8. الغیبة، طوسی: ص۳۸۹-۳۹۰.
  9. رجال النجاشى، ص 34؛ مجالس المؤمنين، 1/398، 399.
  10. در رجال كشى به جاى (نعل مخضر)، (نعل مخصر) آمده كه نوعى كفش شبيه (كفش تابستانى) است و به جاى (برسى)، (نرسى) در رجال النجاشى و مجالس المؤمنين ذكر شده است. (ويراستار)

منابع

  • منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، باب یازدهم: در تاريخ حضرت رضا عليه السلام.
  • شناخت‌نامه حدیث، ج۳ ص۸۴-۸۵.