حرام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(۱۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
«حرام» به معنای ممنوع و ضدحلال است<ref>قاموس قرآن، ج‌2، ص122.</ref> و در اصطلاح دینی كارى است كه از طرف خدا ممنوع و نهی شده باشد و انجام آن گناه محسوب شود.<ref>فرهنگ معین.</ref> ترک محرمات در کنار انجام واجبات نخستین گام برای رسیدن به قرب الهی است.
+
{{خوب}}
 +
«حرام» به معنای ممنوع و ضد [[حلال]] است<ref>قاموس قرآن، ج‌۲، ص۱۲۲.</ref> و در اصطلاح دینی کارى است که از طرف [[الله|خدا]] ممنوع و نهی شده باشد و انجام آن [[گناه]] محسوب شود.<ref>فرهنگ معین.</ref> ترک محرمات در کنار انجام [[واجب|واجبات]]، نخستین گام برای رسیدن به [[قرب الهی]] است. محرّمات [[اسلام|اسلامى]] گسترده‌اند که شامل عقاید، اشیاء و اعمال بشر، اعم از اعمال عبادى، سیاسى، اقتصادى و موارد دیگر مى‌شوند.
  
==کاربردهای قرآنی==
+
==واژه شناسی==
 +
«حرام» از ریشه «ح ـ ر ـ م» در لغت به معناى منع است<ref>مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۴۵؛ لسان العرب، ج ۳، ص ۱۳۸، «حرم».</ref> و برخى آن را منع چیزى پیش از به وجود آمدن آن دانسته‌اند<ref>التحقیق، ج ۲، ص ۲۰۴، «حرم».</ref> و در اصطلاح، حرمت شى‌ء به معناى روا نبودن هتک آن است؛<ref>معجم لغة الفقهاء، ص ۱۷۷.</ref> یا به [[احکام شرعی|حکم شرعى]] گفته مى‌شود که به شکل الزامى از عمل یا شیئى که به آن تعلق گرفته است منع مى‌کند.<ref>معجم الفاظ الفقه الجعفرى، ص ۱۵۸؛ المعالم الجدیده، ص ۱۰۱.</ref> به ممنوع شرعى، «حرام»، «مُحَرَّم» و جمع آن «حُرُمات» گفته مى‌شود.<ref>معجم الفاظ الفقه الجعفرى، ص ۳۷۳؛ القاموس الفقهى، ص ۸۵.</ref>
  
'''1) حرام تكليفى'''
+
==پیشینه حرمت==
 +
حُرمت برخى اعمال و اشیاء از احکام ثابت در همه [[شریعت|شرایع]] الهى و ملل دیگر بوده است و آنان از انجام دادن بعضى اعمال یا تصرّف در پاره‌اى از امور ممنوع بوده‌اند که خاستگاه این ممنوعیّت در بیشتر موارد [[الله|خدا]] و [[شرع]] است؛ مانند حرمت میته، خون و گوشت خوک: {{متن قرآن| «حُرِّمَتْ عَلَیکمُ الْمَیتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزیر»}}.<ref>سوره مائده آیه ۳</ref> و گاه مردمانى از پیش خود امورى را حرام کرده و به خدا نسبت مى‌دادند؛ نظیر حرمت سوار شدن بر برخى چارپایان.<ref>سوره انعام آیه ۱۳۸</ref>
  
مثل:
+
همچنین حرمت برخى اعمال و اشیاء گاه مشترک میان همه شرایع الهى بوده است؛ مانند حرمت [[شرک]] به خدا<ref>سوره لقمان آیه ۱۳</ref> و گاه به پیروان برخى از شرایع اختصاص داشته و با آمدن شریعتى دیگر این حکم برداشته شده است؛ نظیر حرام شدن برخى از خوردنى‌هاى [[حلال]] بر [[یهود]].<ref>سوره نساء آیه  ۱۶۰</ref>
  
* {{متن قرآن|«وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا»}}؛ (سوره بقره/ آیه 275) خدا خرید و فروش را حلال نموده و ربا را حرام نموده است.
+
==حرام در دین اسلام==
* {{متن قرآن|«إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ»}}؛ (سوره بقره/ آیه 173) (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه (هنگام سر بريدن‌) نام غيرخدا بر آن برده شده، بر شما حرام گردانيده است.
+
حرمت در شریعت [[اسلام]] و [[قرآن]] بسیار گسترده است و بسیارى از شئون فردى و اجتماعى انسان‌ها و دیگر موجودات مکلّف را شامل مى‌شود. امور حرام و ممنوع، گاه در حوزه اندیشه و عقایدند؛ مانند [[شرک]] به خدا<ref>سوره انعام آیه ۱۵۱</ref> و گاه مربوط به رفتارهاى عملى‌اند؛ نظیر کشتن انسان‌هاى بى‌گناه.<ref>سوره اسراء آیه ۳۳</ref>
  
'''2) بازداشتن قهرى و اجبارى'''
+
این موارد، گاه دائمى و براى همیشه حرام‌اند؛ مانند حرمت [[ازدواج]] با مادر<ref>سوره نساء آیه ۲۳</ref> و گاه زمانى خاص دارند؛ همچون حرمت ازدواج با خواهر زن<ref>سوره نساء آیه ۲۳</ref> که تنها تا زمان پایدارى ازدواج همسر نخست که خواهر اوست حرام است. بعلاوه، این محرّمات، گاه مشترک میان همه مکلّفان‌اند؛ و گاه به برخى افراد اختصاص دارند؛ نظیر تراشیدن سر در حال [[احرام]] و پیش از قربانى<ref>سوره بقره آیه ۱۹۶</ref> که ویژه مردان است.
  
مثل:
+
===عقاید حرام===
 +
مانند اعتقاد به الوهیت و ربوبیت خود،<ref>انبیاء / ۲۱، ۲۹؛ نازعات / ۷۹، ۲۴ ـ ۲۵</ref> شرک،<ref>بقره / ۲، ۲۲</ref> اعتقاد به تثلیث،<ref>نساء / ۴، ۱۷۱؛ مائده / ۵، ۷۳،</ref> [[کفر]] و انکار خدا،<ref>بقره / ۲، ۶، ۷، ۳۹، ۱۲۶ و ...،</ref> کفر به [[آخرت]]،<ref>بقره / ۲، ۱۲۶،</ref> کفر به [[قرآن]]،<ref>بقره / ۲، ۴۱،</ref> کفر به [[ملائکه]]، پیامبران الهى و کتاب‌هاى آسمانى،<ref>نساء / ۴، ۱۳۶</ref> [[نفاق]]،<ref>بقره / ۲، ۸ - ۱۰؛ نساء / ۴، ۱۳۸، ۱۴۰، ۱۴۵</ref> تکذیب پیامبران الهى،<ref>بقره / ۲، ۸۷</ref> تبعیض در پذیرش احکام الهى،<ref>بقره / ۲، ۸۵</ref> غلو در دین <ref>نساء / ۴، ۱۷۱ و ...</ref> و ناامیدى از رحمت خدا.<ref>یوسف / ۱۲، ۸۷؛ عنکبوت / ۲۹، ۲۳؛ زمر / ۳۹، ۵۳</ref> 
  
* {{متن قرآن|«إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ»}}؛ (سوره مائده/ 72) هر كس به خدا شرك آوَرَد، قطعاً خدا [[بهشت]] را بر او حرام ساخته‌.
+
===اعمال و رفتارهای حرام===
* {{متن قرآن|«وَ نادى‌ أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرين‌»}}؛ (سوره اعراف/ 50) و دوزخيان، بهشتيان را آواز مى‌دهند كه: از آن آب يا از آنچه خدا روزىِ شما كرده، بر ما فروريزيد. مى‌گويند: خدا آنها را بر كافران حرام كرده است.
+
رفتارهاى حرام و ممنوع اقسامى دارند:
  
اين تحريم به طريق منع اجبارى است كه خدا جلوشان را گرفته است، مي شود گفت كه تحريم طبيعى است همان طور كه شخص تعليم نديده از هدايت هواپيما ممنوع است همچنين مشرك از رفتن به بهشت طبيعتا ممنوع است گرچه راه بهشت بازباشد زيرا او توانائى رفتن ندارد پس حرام در اين گونه آيات به معنى غيرمقدور است.
+
*'''رفتارهاى عبادى و دینى:'''
  
'''3) بتسخير و اعمال قدرت خدا'''
+
نظیر [[بت پرستی|بت‌پرستى]]،<ref>بقره / ۲، ۲۲؛ اعراف / ۷، ۱۳۸ - ۱۳۹</ref> گوساله پرستى،<ref>بقره / ۲، ۵۴</ref> [[شیطان|شیطان‌]]<nowiki/>پرستى،<ref>مریم / ۱۹، ۴۴،</ref> [[بدعت|بدعتگذارى]] در [[دین]]،<ref>بقره / ۲، ۷۹</ref> [[ارتداد]] از دین،<ref>بقره / ۲، ۲۱۷؛ آل‌عمران / ۳، ۸۶ ـ ۹۰</ref> [[استغفار]] براى مشرکان،<ref>توبه / ۹، ۱۱۳</ref> تغییر احکام الهى،<ref>نحل / ۱۶، ۱۱۶</ref> ترک [[نماز]]،<ref>قیامت / ۷۵، ۳۱ - ۳۲</ref> نپرداختن [[زکات]]،<ref>توبه / ۹، ۳۴ - ۳۵؛ فصّلت / ۴۱، ۷</ref> ترک [[حج]]،<ref>آل‌عمران / ۳، ۹۷</ref> تضییع نماز،<ref>مریم / ۱۹، ۵۹</ref> [[ریا]]،<ref>بقره / ۲، ۲۶۴؛ نساء / ۴، ۳۸</ref> اکراه بر دین،<ref>بقره / ۲، ۲۵۶</ref> قربانى براى بت‌ها<ref>مائده / ۵، ۳</ref> و [[سجده]] براى غیر خدا.<ref>جنّ / ۷۲، ۱۸</ref>
  
مثل:
+
*'''رفتارهاى اخلاقى ـ تربیتى:'''
  
* {{متن قرآن|«وَحَرَّمْنا عَلَيْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ...}}؛ (سوره قصص: 12) زنان شيرده را بر او قبلا حرام كرديم، اين كه موسى پستان هيچ زن شيرده را نگرفت فقط خواست خدا بود تا بالاخره به مادرش برگردد.<ref>قاموس قرآن، ج‌2، ص122.</ref>
+
مانند آزار خدا و رسول<ref>احزاب / ۳۳، ۵۷</ref>، رنجاندن مؤمنان<ref>احزاب / ۳۳، ۵۸</ref>، اذیّت والدین<ref>اسراء / ۱۷، ۲۳</ref>، آزار صدقه‌گیران<ref>بقره / ۲، ۲۶۴</ref>، منّت در [[صدقه]]<ref>بقره / ۲، ۲۶۴</ref>، [[قطع رحم]]<ref>رعد / ۱۳، ۲۵</ref>، فخرفروشى <ref>نساء / ۴، ۳۶</ref>، عهدشکنى<ref>بقره / ۲، ۲۷؛ آل عمران / ۳، ۷۷</ref>، [[خیانت]]<ref>نساء / ۴، ۱۰۷؛ انفال / ۸، ۲۷</ref>، [[تکبر|تکبّر]]<ref>اسراء / ۱۷، ۳۷</ref>، بى‌مهرى به [[یتیم نوازی|یتیم]]<ref>فجر / ۸۹، ۱۶ ـ ۱۷</ref>، تبرّج<ref>احزاب / ۳۳، ۳۳</ref>، [[تجسس|تجسّس]]<ref>حجرات / ۴۹، ۱۲</ref>، [[غیبت (گناه)|غیبت]]<ref>حجرات / ۴۹، ۱۲</ref>، تحریف کلام دیگران<ref>بقره / ۲، ۵۹</ref>، افترا به بیگناهان<ref>نور / ۲۴، ۱۱، ۱۶؛ ممتحنه / ۶۰، ۱۲</ref>، لقب بد دادن<ref>حجرات / ۴۹، ۱۱</ref>، [[دروغ]]<ref>آل عمران / ۳، ۶۱</ref>، [[سوء ظن]] <ref>حجرات / ۴۹، ۱۲</ref>، [[بهتان]]<ref>احزاب / ۳۳، ۵۸؛ ممتحنه / ۶۰، ۱۲</ref> و...
  
==روایات درباره پرهیز از «حرام»==
+
*'''رفتارهاى فرهنگى ـ اجتماعى:'''
  
* [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله فرمود: همچنان كه درخت بدون ثمر كامل نبود ايمان بدون اجتناب از محرمات نيز به كمال نرسد.
+
همچون طغیانگرى،<ref>هود / ۱۱، ۱۱۲؛ نازعات / ۷۹، ۳۷ - ۳۹،</ref> [[ظلم]]<ref>بقره / ۲، ۵۴، ۵۹، ۱۶۵ و ...</ref>، [[فساد]] در زمین<ref>بقره / ۲، ۱۱</ref>، هتک شعائر الهى<ref>مائده / ۵، ۲</ref>، کتمان حق<ref>بقره / ۲، ۴۲</ref>، داورى و حکم کردن برخلاف احکام الهى<ref>مائده / ۵، ۴۴</ref>، گمراه کردن دیگران از راه خدا<ref>حجّ / ۲۲، ۸ - ۹؛ لقمان / ۳۱، ۶</ref>، طرد مؤمنان تهیدست<ref>انعام / ۶، ۵۲</ref>، تخریب معابد و مساجد<ref>بقره / ۲، ۱۱۴</ref>، [[فتوا|افتاى]] بى‌علم<ref>بقره / ۲، ۱۶۸ - ۱۶۹</ref>، تغییر ماه‌هاى حرام<ref>توبه / ۹، ۳۷</ref>، تغییر [[وصیت|وصیّت]]<ref>بقره / ۲، ۱۸۰ - ۱۸۱</ref>، تقسیم [[ارث]] پیش از پرداخت دَیْن یا عمل به وصیّت<ref>نساء / ۴، ۱۱ - ۱۲</ref>، سحر<ref>بقره / ۲، ۱۰۲</ref> و...
* [[اميرالمؤمنين]] علیه السلام: «لازهدَ كالزّهد فى الحرام»<ref>[[نهج البلاغه]]: حكمت 113.</ref>
 
* و همچنین می فرماید: «ما اصف من دار اولها عناء و آخرها فناء، فى حلالها حساب و فى حرامها عقاب...».<ref>همان، خطبه 82.</ref>
 
* امام [[موسى بن جعفر]] علیه السلام: خردمند كسى است كه دستيابيش بحلال، وى را از سپاس حضرت حق باز ندارد و (جاذبه كار) '''حرام''' بر نيروى خوددارى و استقامتش چيره نگردد.<ref>[[بحارالانوار]]:1/137.</ref>  
 
* [[امام صادق]] علیه السلام در معنى آيه {{متن قرآن|«و قَدِمنا الى ما عملوا من عمل فجعلناه هباء منثوراً»}} و به هر گونه كارى كه كرده‌اند مى‌پردازيم و آن را (چون) گَردى پراكنده مى‌سازيم) فرمود: بخدا سوگند كه آن اعمال از حيث ظاهر آنچنان پاكيزه است كه از پارچه قباطى سفيدتر، ولى صاحبان عمل، كسانى بوده اند كه اگر درى از '''حرام''' برويشان گشوده مي شد از آن باز نمى ايستادند.
 
* مفضل گويد: روزى در محضر [[امام صادق]] علیه السلام سخن از عمل به ميان آمد، من گفتم: چه ضعيف است عمل من! فرمود: چنين مگو و از گفته ات نزد خدا پوزش بخواه. سپس فرمود: عمل اندكى كه با تقوى توأم باشد به از عمل بسيارى كه تقوى بهمراه نداشته باشد. آرى يكى را مى بينى كه بمستمندان خوراك ميدهد و بهمسايگان رسيدگى مي نمايد و درب خانه اش بروى واردين باز است اما چون درى از '''حرام''' بر او گشوده مي گردد وارد آن شده خود را تباه ميسازد. اين است عمل بدون تقوى. ديگرى را مى بينى كه چنين اعمالى را ندارد ولى چون درى از حرام برويش باز مى شود بدان درنيايد و از آن اجتناب كند.<ref> سفينة البحار. </ref>
 
* اميرالمؤمنين علیه السلام فرمود: حتى اگر هم خدا از محرمات نهى نمى نمود بر عاقل واجب مى بود كه از آنها اجتناب ورزد.<ref>غررالحکم. </ref>  
 
* [[امام باقر]] علیه السلام فرمود: همه چشم ها در قيامت گريان باشند جز سه چشم: چشمى كه در راه طاعت خدا بيدارى كشيده و چشمى كه از خوف خدا اشك ريخته و چشمى كه از '''حرام''' بسته بوده.(بحار:71/204 ـ 207)
 
  
 +
*'''رفتارهاى مالى و اقتصادى:'''
 +
 +
نظیر [[غصب]] اموال دیگران<ref>نساء / ۴، ۲۹</ref>، [[رشوه خواری|رشوه]]<ref>بقره / ۲، ۱۸۸؛ مائده / ۵، ۴۲</ref>، [[ربا خواری|ربا]]<ref>بقره / ۲، ۲۷۵</ref>، ترک [[انفاق]] واجب<ref>آل عمران / ۳، ۱۸۰؛ نساء / ۴، ۳۷</ref>، [[قمار]]<ref>بقره / ۲، ۲۱۹</ref>، غصب و تصرف نابجا در اموال یتیمان<ref>نساء / ۴، ۱۰</ref>، تصرّف ارث دیگران<ref>فجر / ۸۹، ۱۹</ref> و کم فروشى.<ref>انعام / ۶، ۱۵۲؛ اعراف / ۷، ۸۵</ref> 
 +
 +
*'''رفتارهاى سیاسى و امنیتى:'''
 +
 +
مانند جاسوسى براى دشمن<ref>توبه / ۹، ۴۷</ref>، افشاى اسرار مسلمانان<ref>آل عمران / ۳، ۱۱۸؛ نساء / ۴، ۸۳</ref>، بازنشستن از [[جهاد]]<ref>توبه / ۹، ۸۱ - ۸۲</ref>، شکنجه مؤمنان<ref>بروج / ۸۵، ۴ - ۱۰</ref>، سستى در برابر دشمن<ref>محمد / ۴۷، ۳۵</ref>، بغى بر ضدّ امام و [[حکومت در اسلام|حکومت اسلامى]]<ref>حجرات / ۴۹، ۹</ref>، محاربه<ref>مائده / ۵، ۳۳</ref>، اختلاف‌افکنى در میان مسلمانان<ref>توبه / ۹، ۱۰۷</ref>، استرداد زنان مهاجر به کافران<ref>ممتحنه / ۶۰، ۱۰</ref>، سرقت<ref>مائده / ۵، ۳۸</ref> و... 
 +
 +
*'''رفتارهاى جنسى:'''
 +
 +
مانند [[ازدواج]] با مادر، دختر، خواهر، عمه، خاله، دختر برادر، دختر خواهر، مادر رضاعى، خواهر رضاعى، مادرزن، ربیبه، همسر فرزند و جمع میان دو خواهر<ref>نساء / ۴، ۲۳</ref>، ازدواج با زنان همسردار<ref>نساء / ۴، ۲۴</ref>، ازدواج با همسر پدر<ref>نساء / ۴، ۱۹</ref>،  ازدواج با مشرکان<ref>بقره / ۲، ۲۲۱</ref>، ظهار <ref>مجادله / ۵۸، ۲</ref>، [[زنا]]<ref>نور / ۲۴، ۲ ـ ۳</ref>، لواط<ref>اعراف / ۷، ۸۰ ـ ۸۱</ref>، خودارضایى<ref>مؤمنون / ۲۳، ۷</ref> و...
 +
 +
*'''خوردنى‌ها و آشامیدنى‌هاى حرام:'''
 +
 +
نظیر مُردار، خون ریخته شده، گوشت خوک، حیوانى که به نام غیر خدا [[ذبح]] شده است، حیواناتى که با خفگى، زجرکشى، پرت شدن از بلندى و شاخ زدن حیوانى دیگر بمیرند، نیمخورده حیواناتى که به دست درندگانى شکار شده و حیوانى که براى بت‌ها ذبح شود<ref>مائده / ۵، ۳</ref>، حیوان صید شده با حیوانات تعلیم ندیده<ref>مائده / ۵، ۴</ref>، [[شراب خواری|شراب]]<ref>بقره / ۲، ۲۱۹؛ مائده / ۵، ۹۰</ref> و هر چیز خبیث.<ref>اعراف / ۷، ۱۵۷</ref>
 +
 +
==حکمت و هدف تشریع حرام==
 +
تشریع همه قوانین الهى از جمله [[حلال]] و [[حرام]]، برپایه مصالح و مفاسد بشر استوار است و [[الله|خداوند]] هر پاک و سودمندى را براى [[بشر]]، حلال و هر خبیث و زیانبخش را حرام فرموده است: {{متن قرآن|«... یحِلُّ لَهُمُ الطَّیباتِ وَ یحَرِّمُ عَلَیهِمُ الْخَبائِث...»‏}}<ref>سوره اعراف آیه ۱۵۷</ref>  بر اساس روایات نیز فساد، تلف و ضرر سبب نهى خدا و تحریم امورى بر بشر است.<ref>وسائل‌الشیعه، ج ۱۷، ص ۸۴؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۱۶۵؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۲۳، ص ۱۲۱.</ref>
 +
 +
البته حکمت‌ها و اهداف قوانین الهى، گاه براى بشر روشن‌اند و بشر با [[عقل]] و درک خود مى‌تواند به آن‌ها دست یابد؛ ولى در بسیارى موارد این حکمت‌ها یا اهداف بر آنان پوشیده‌اند و بشر قادر به درک [[حکمت]] و هدف اصلى حلیّت یا حرمت امور نیست، از این‌رو در این موارد وظیفه دارد در برابر احکام الهى از جمله محرّمات تسلیم باشد، چنان‌که [[قرآن]] مؤمنان را به [[تسلیم]] محض بودن در برابر [[احکام شرعی|احکام]] الهى فرمان داده است:{{متن قرآن|«وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یکونَ لَهُمُ الْخِیرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ یعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبینا»}}<ref>سوره احزاب آیه ۳۶</ref>؛ (هیچ مرد و زن با ایمانى حق ندارد هنگامى که خدا و پیامبرش امرى را لازم بدانند، اختیارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر کس نافرمانى خدا و رسولش را کند، به گمراهى آشکارى گرفتار شده است)‏.
 +
 +
برخى از حکمت‌ها یا اهداف تشریع محرّمات بدین شرح‌اند:
 +
 +
===زیان داشتن===
 +
از مهم‌ترین حکمت‌هاى تشریع محرّمات، ضرر داشتن آن‌هاست. این زیان و فساد، گاه مادّى و جسمانى است و گاه معنوى؛ نیز هنگامى تنها در دنیا دامنگیر انسان‌ها مى‌شود و وقتى افزون بر دنیا، در [[آخرت]] نیز انسان‌ها را گرفتار مى‌کند. از جمله مصادیق امور حرام که در [[اسلام]] ممنوع است، مى‌توان از [[شراب خواری|شرب خمر]] یاد کرد که هم داراى ضرر مادّى و جسمانى و هم ضرر معنوى است: {{متن قرآن|«یسْئَلُونَک عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ کبیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکبَرُ مِنْ نَفْعِهِما ...»‏}}<ref>سوره  بقره  آیه ۲۱۹</ref> درباره شراب و قمار از تو مى ‏پرسند، بگو: در آن دو گناهى بزرگ و سودهایى براى مردم است، و گناه هر دو از سودشان بیشتر است‏...
 +
 +
زیان مادى شراب آن است که سبب ایجاد بیمارى‌هاى گوارشى همچون التهاب مرى و معده، سرطان از جمله سرطان معده، زخم معده و انواع بیمارى‌هاى متعدد گوارشى و عصبى دیگر مى‌شود.<ref>اشارات علمى اعجازآمیز قرآن، ص ۱۳۴ - ۱۴۷؛ المیزان، ج ۲، ص ۱۹۲؛ مع الطب فى القرآن، ص ۱۴۰.</ref> و از جمله ضررهاى معنوى شراب آن است که به [[کینه]] و اختلاف، دور شدن از یاد خدا و [[نماز]] مى‌انجامد.<ref>سوره مائده آیه ۹۱</ref>
 +
 +
===آزمایش مکلفان===
 +
از اهداف تشریع احکام، از جمله حلال و حرام الهى، [[آزمایش الهی|آزمایش]] مکلّفان است: {{متن قرآن|«...لِکلٍّ جَعَلْنا مِنْکمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لکنْ لِیبْلُوَکمْ فی‏ ما آتاکم...»‏}}<ref>سوره  مائده آیه ۴۸</ref> (براى هر یک از شما شریعت و راه روشنى قرار دادیم. و اگر خدا مى‏ خواست همه شما را امت واحدى قرار مى ‏داد، ولى مى‏ خواهد شما را در آنچه به شما داده امتحان کند). 
 +
 +
مراد از «ما ءاتکُم» تکالیف و احکام الهى است<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۵۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص ۱۳.</ref> که با تشریع آن‌ها صفوف مؤمنان از مشرکان و منافقان جدا مى‌شود و فرمانبرداران پاداش یافته، منکران و عاصیان مجازات مى‌شوند.
 +
 +
===کیفر دادن گناهکاران===
 +
بر پایه قرآن کریم، خدا براى کیفر دادن گناهکاران، برخى از خوردنى‌هاى حلال را بر [[بنی اسرائیل|بنى‌اسرائیل]] حرام کرد:{{متن قرآن|«فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیهِمْ طَیباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ کثیرا»}}؛<ref>سوره نساء آیه ۱۶۰</ref> که حیوانات سُمدار و پیه گاو و گوسفند از جمله آن‌ها بودند.<ref>سوره انعام آیه ۱۴۶</ref>  گناهانى که سبب تشریع این تحریم گردیدند، مانع‌تراشى در مقابل راه خدا، [[ربا خواری|رباخوارى]] و [[غصب]] اموال دیگران یاد شده‌اند.<ref>سوره نساء آیات  ۱۶۰ - ۱۶۱</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ «معارف و معاریف».
+
 
* سيد على اكبر قرشی، قاموس قرآن‌، دارالكتب الإسلامية، تهران‌، 1371 ش‌.
+
*[[دائرة المعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]
  
 
[[رده:اصطلاحات فقهی]]
 
[[رده:اصطلاحات فقهی]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 +
[[رده:احکام]]
 +
[[رده:احکام تکلیفی]]
 +
[[رده:اصطلاحات احكام]]
 +
[[رده:مقاله های مهم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۶

«حرام» به معنای ممنوع و ضد حلال است[۱] و در اصطلاح دینی کارى است که از طرف خدا ممنوع و نهی شده باشد و انجام آن گناه محسوب شود.[۲] ترک محرمات در کنار انجام واجبات، نخستین گام برای رسیدن به قرب الهی است. محرّمات اسلامى گسترده‌اند که شامل عقاید، اشیاء و اعمال بشر، اعم از اعمال عبادى، سیاسى، اقتصادى و موارد دیگر مى‌شوند.

واژه شناسی

«حرام» از ریشه «ح ـ ر ـ م» در لغت به معناى منع است[۳] و برخى آن را منع چیزى پیش از به وجود آمدن آن دانسته‌اند[۴] و در اصطلاح، حرمت شى‌ء به معناى روا نبودن هتک آن است؛[۵] یا به حکم شرعى گفته مى‌شود که به شکل الزامى از عمل یا شیئى که به آن تعلق گرفته است منع مى‌کند.[۶] به ممنوع شرعى، «حرام»، «مُحَرَّم» و جمع آن «حُرُمات» گفته مى‌شود.[۷]

پیشینه حرمت

حُرمت برخى اعمال و اشیاء از احکام ثابت در همه شرایع الهى و ملل دیگر بوده است و آنان از انجام دادن بعضى اعمال یا تصرّف در پاره‌اى از امور ممنوع بوده‌اند که خاستگاه این ممنوعیّت در بیشتر موارد خدا و شرع است؛ مانند حرمت میته، خون و گوشت خوک: «حُرِّمَتْ عَلَیکمُ الْمَیتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزیر».[۸] و گاه مردمانى از پیش خود امورى را حرام کرده و به خدا نسبت مى‌دادند؛ نظیر حرمت سوار شدن بر برخى چارپایان.[۹]

همچنین حرمت برخى اعمال و اشیاء گاه مشترک میان همه شرایع الهى بوده است؛ مانند حرمت شرک به خدا[۱۰] و گاه به پیروان برخى از شرایع اختصاص داشته و با آمدن شریعتى دیگر این حکم برداشته شده است؛ نظیر حرام شدن برخى از خوردنى‌هاى حلال بر یهود.[۱۱]

حرام در دین اسلام

حرمت در شریعت اسلام و قرآن بسیار گسترده است و بسیارى از شئون فردى و اجتماعى انسان‌ها و دیگر موجودات مکلّف را شامل مى‌شود. امور حرام و ممنوع، گاه در حوزه اندیشه و عقایدند؛ مانند شرک به خدا[۱۲] و گاه مربوط به رفتارهاى عملى‌اند؛ نظیر کشتن انسان‌هاى بى‌گناه.[۱۳]

این موارد، گاه دائمى و براى همیشه حرام‌اند؛ مانند حرمت ازدواج با مادر[۱۴] و گاه زمانى خاص دارند؛ همچون حرمت ازدواج با خواهر زن[۱۵] که تنها تا زمان پایدارى ازدواج همسر نخست که خواهر اوست حرام است. بعلاوه، این محرّمات، گاه مشترک میان همه مکلّفان‌اند؛ و گاه به برخى افراد اختصاص دارند؛ نظیر تراشیدن سر در حال احرام و پیش از قربانى[۱۶] که ویژه مردان است.

عقاید حرام

مانند اعتقاد به الوهیت و ربوبیت خود،[۱۷] شرک،[۱۸] اعتقاد به تثلیث،[۱۹] کفر و انکار خدا،[۲۰] کفر به آخرت،[۲۱] کفر به قرآن،[۲۲] کفر به ملائکه، پیامبران الهى و کتاب‌هاى آسمانى،[۲۳] نفاق،[۲۴] تکذیب پیامبران الهى،[۲۵] تبعیض در پذیرش احکام الهى،[۲۶] غلو در دین [۲۷] و ناامیدى از رحمت خدا.[۲۸]

اعمال و رفتارهای حرام

رفتارهاى حرام و ممنوع اقسامى دارند:

  • رفتارهاى عبادى و دینى:

نظیر بت‌پرستى،[۲۹] گوساله پرستى،[۳۰] شیطان‌پرستى،[۳۱] بدعتگذارى در دین،[۳۲] ارتداد از دین،[۳۳] استغفار براى مشرکان،[۳۴] تغییر احکام الهى،[۳۵] ترک نماز،[۳۶] نپرداختن زکات،[۳۷] ترک حج،[۳۸] تضییع نماز،[۳۹] ریا،[۴۰] اکراه بر دین،[۴۱] قربانى براى بت‌ها[۴۲] و سجده براى غیر خدا.[۴۳]

  • رفتارهاى اخلاقى ـ تربیتى:

مانند آزار خدا و رسول[۴۴]، رنجاندن مؤمنان[۴۵]، اذیّت والدین[۴۶]، آزار صدقه‌گیران[۴۷]، منّت در صدقه[۴۸]، قطع رحم[۴۹]، فخرفروشى [۵۰]، عهدشکنى[۵۱]، خیانت[۵۲]، تکبّر[۵۳]، بى‌مهرى به یتیم[۵۴]، تبرّج[۵۵]، تجسّس[۵۶]، غیبت[۵۷]، تحریف کلام دیگران[۵۸]، افترا به بیگناهان[۵۹]، لقب بد دادن[۶۰]، دروغ[۶۱]، سوء ظن [۶۲]، بهتان[۶۳] و...

  • رفتارهاى فرهنگى ـ اجتماعى:

همچون طغیانگرى،[۶۴] ظلم[۶۵]، فساد در زمین[۶۶]، هتک شعائر الهى[۶۷]، کتمان حق[۶۸]، داورى و حکم کردن برخلاف احکام الهى[۶۹]، گمراه کردن دیگران از راه خدا[۷۰]، طرد مؤمنان تهیدست[۷۱]، تخریب معابد و مساجد[۷۲]، افتاى بى‌علم[۷۳]، تغییر ماه‌هاى حرام[۷۴]، تغییر وصیّت[۷۵]، تقسیم ارث پیش از پرداخت دَیْن یا عمل به وصیّت[۷۶]، سحر[۷۷] و...

  • رفتارهاى مالى و اقتصادى:

نظیر غصب اموال دیگران[۷۸]، رشوه[۷۹]، ربا[۸۰]، ترک انفاق واجب[۸۱]، قمار[۸۲]، غصب و تصرف نابجا در اموال یتیمان[۸۳]، تصرّف ارث دیگران[۸۴] و کم فروشى.[۸۵]

  • رفتارهاى سیاسى و امنیتى:

مانند جاسوسى براى دشمن[۸۶]، افشاى اسرار مسلمانان[۸۷]، بازنشستن از جهاد[۸۸]، شکنجه مؤمنان[۸۹]، سستى در برابر دشمن[۹۰]، بغى بر ضدّ امام و حکومت اسلامى[۹۱]، محاربه[۹۲]، اختلاف‌افکنى در میان مسلمانان[۹۳]، استرداد زنان مهاجر به کافران[۹۴]، سرقت[۹۵] و...

  • رفتارهاى جنسى:

مانند ازدواج با مادر، دختر، خواهر، عمه، خاله، دختر برادر، دختر خواهر، مادر رضاعى، خواهر رضاعى، مادرزن، ربیبه، همسر فرزند و جمع میان دو خواهر[۹۶]، ازدواج با زنان همسردار[۹۷]، ازدواج با همسر پدر[۹۸]، ازدواج با مشرکان[۹۹]، ظهار [۱۰۰]، زنا[۱۰۱]، لواط[۱۰۲]، خودارضایى[۱۰۳] و...

  • خوردنى‌ها و آشامیدنى‌هاى حرام:

نظیر مُردار، خون ریخته شده، گوشت خوک، حیوانى که به نام غیر خدا ذبح شده است، حیواناتى که با خفگى، زجرکشى، پرت شدن از بلندى و شاخ زدن حیوانى دیگر بمیرند، نیمخورده حیواناتى که به دست درندگانى شکار شده و حیوانى که براى بت‌ها ذبح شود[۱۰۴]، حیوان صید شده با حیوانات تعلیم ندیده[۱۰۵]، شراب[۱۰۶] و هر چیز خبیث.[۱۰۷]

حکمت و هدف تشریع حرام

تشریع همه قوانین الهى از جمله حلال و حرام، برپایه مصالح و مفاسد بشر استوار است و خداوند هر پاک و سودمندى را براى بشر، حلال و هر خبیث و زیانبخش را حرام فرموده است: «... یحِلُّ لَهُمُ الطَّیباتِ وَ یحَرِّمُ عَلَیهِمُ الْخَبائِث...»‏[۱۰۸] بر اساس روایات نیز فساد، تلف و ضرر سبب نهى خدا و تحریم امورى بر بشر است.[۱۰۹]

البته حکمت‌ها و اهداف قوانین الهى، گاه براى بشر روشن‌اند و بشر با عقل و درک خود مى‌تواند به آن‌ها دست یابد؛ ولى در بسیارى موارد این حکمت‌ها یا اهداف بر آنان پوشیده‌اند و بشر قادر به درک حکمت و هدف اصلى حلیّت یا حرمت امور نیست، از این‌رو در این موارد وظیفه دارد در برابر احکام الهى از جمله محرّمات تسلیم باشد، چنان‌که قرآن مؤمنان را به تسلیم محض بودن در برابر احکام الهى فرمان داده است:«وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یکونَ لَهُمُ الْخِیرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ یعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبینا»[۱۱۰]؛ (هیچ مرد و زن با ایمانى حق ندارد هنگامى که خدا و پیامبرش امرى را لازم بدانند، اختیارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر کس نافرمانى خدا و رسولش را کند، به گمراهى آشکارى گرفتار شده است)‏.

برخى از حکمت‌ها یا اهداف تشریع محرّمات بدین شرح‌اند:

زیان داشتن

از مهم‌ترین حکمت‌هاى تشریع محرّمات، ضرر داشتن آن‌هاست. این زیان و فساد، گاه مادّى و جسمانى است و گاه معنوى؛ نیز هنگامى تنها در دنیا دامنگیر انسان‌ها مى‌شود و وقتى افزون بر دنیا، در آخرت نیز انسان‌ها را گرفتار مى‌کند. از جمله مصادیق امور حرام که در اسلام ممنوع است، مى‌توان از شرب خمر یاد کرد که هم داراى ضرر مادّى و جسمانى و هم ضرر معنوى است: «یسْئَلُونَک عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ کبیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکبَرُ مِنْ نَفْعِهِما ...»‏[۱۱۱] درباره شراب و قمار از تو مى ‏پرسند، بگو: در آن دو گناهى بزرگ و سودهایى براى مردم است، و گناه هر دو از سودشان بیشتر است‏...

زیان مادى شراب آن است که سبب ایجاد بیمارى‌هاى گوارشى همچون التهاب مرى و معده، سرطان از جمله سرطان معده، زخم معده و انواع بیمارى‌هاى متعدد گوارشى و عصبى دیگر مى‌شود.[۱۱۲] و از جمله ضررهاى معنوى شراب آن است که به کینه و اختلاف، دور شدن از یاد خدا و نماز مى‌انجامد.[۱۱۳]

آزمایش مکلفان

از اهداف تشریع احکام، از جمله حلال و حرام الهى، آزمایش مکلّفان است: «...لِکلٍّ جَعَلْنا مِنْکمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لکنْ لِیبْلُوَکمْ فی‏ ما آتاکم...»‏[۱۱۴] (براى هر یک از شما شریعت و راه روشنى قرار دادیم. و اگر خدا مى‏ خواست همه شما را امت واحدى قرار مى ‏داد، ولى مى‏ خواهد شما را در آنچه به شما داده امتحان کند).

مراد از «ما ءاتکُم» تکالیف و احکام الهى است[۱۱۵] که با تشریع آن‌ها صفوف مؤمنان از مشرکان و منافقان جدا مى‌شود و فرمانبرداران پاداش یافته، منکران و عاصیان مجازات مى‌شوند.

کیفر دادن گناهکاران

بر پایه قرآن کریم، خدا براى کیفر دادن گناهکاران، برخى از خوردنى‌هاى حلال را بر بنى‌اسرائیل حرام کرد:«فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیهِمْ طَیباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ کثیرا»؛[۱۱۶] که حیوانات سُمدار و پیه گاو و گوسفند از جمله آن‌ها بودند.[۱۱۷] گناهانى که سبب تشریع این تحریم گردیدند، مانع‌تراشى در مقابل راه خدا، رباخوارى و غصب اموال دیگران یاد شده‌اند.[۱۱۸]

پانویس

  1. قاموس قرآن، ج‌۲، ص۱۲۲.
  2. فرهنگ معین.
  3. مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۴۵؛ لسان العرب، ج ۳، ص ۱۳۸، «حرم».
  4. التحقیق، ج ۲، ص ۲۰۴، «حرم».
  5. معجم لغة الفقهاء، ص ۱۷۷.
  6. معجم الفاظ الفقه الجعفرى، ص ۱۵۸؛ المعالم الجدیده، ص ۱۰۱.
  7. معجم الفاظ الفقه الجعفرى، ص ۳۷۳؛ القاموس الفقهى، ص ۸۵.
  8. سوره مائده آیه ۳
  9. سوره انعام آیه ۱۳۸
  10. سوره لقمان آیه ۱۳
  11. سوره نساء آیه ۱۶۰
  12. سوره انعام آیه ۱۵۱
  13. سوره اسراء آیه ۳۳
  14. سوره نساء آیه ۲۳
  15. سوره نساء آیه ۲۳
  16. سوره بقره آیه ۱۹۶
  17. انبیاء / ۲۱، ۲۹؛ نازعات / ۷۹، ۲۴ ـ ۲۵
  18. بقره / ۲، ۲۲
  19. نساء / ۴، ۱۷۱؛ مائده / ۵، ۷۳،
  20. بقره / ۲، ۶، ۷، ۳۹، ۱۲۶ و ...،
  21. بقره / ۲، ۱۲۶،
  22. بقره / ۲، ۴۱،
  23. نساء / ۴، ۱۳۶
  24. بقره / ۲، ۸ - ۱۰؛ نساء / ۴، ۱۳۸، ۱۴۰، ۱۴۵
  25. بقره / ۲، ۸۷
  26. بقره / ۲، ۸۵
  27. نساء / ۴، ۱۷۱ و ...
  28. یوسف / ۱۲، ۸۷؛ عنکبوت / ۲۹، ۲۳؛ زمر / ۳۹، ۵۳
  29. بقره / ۲، ۲۲؛ اعراف / ۷، ۱۳۸ - ۱۳۹
  30. بقره / ۲، ۵۴
  31. مریم / ۱۹، ۴۴،
  32. بقره / ۲، ۷۹
  33. بقره / ۲، ۲۱۷؛ آل‌عمران / ۳، ۸۶ ـ ۹۰
  34. توبه / ۹، ۱۱۳
  35. نحل / ۱۶، ۱۱۶
  36. قیامت / ۷۵، ۳۱ - ۳۲
  37. توبه / ۹، ۳۴ - ۳۵؛ فصّلت / ۴۱، ۷
  38. آل‌عمران / ۳، ۹۷
  39. مریم / ۱۹، ۵۹
  40. بقره / ۲، ۲۶۴؛ نساء / ۴، ۳۸
  41. بقره / ۲، ۲۵۶
  42. مائده / ۵، ۳
  43. جنّ / ۷۲، ۱۸
  44. احزاب / ۳۳، ۵۷
  45. احزاب / ۳۳، ۵۸
  46. اسراء / ۱۷، ۲۳
  47. بقره / ۲، ۲۶۴
  48. بقره / ۲، ۲۶۴
  49. رعد / ۱۳، ۲۵
  50. نساء / ۴، ۳۶
  51. بقره / ۲، ۲۷؛ آل عمران / ۳، ۷۷
  52. نساء / ۴، ۱۰۷؛ انفال / ۸، ۲۷
  53. اسراء / ۱۷، ۳۷
  54. فجر / ۸۹، ۱۶ ـ ۱۷
  55. احزاب / ۳۳، ۳۳
  56. حجرات / ۴۹، ۱۲
  57. حجرات / ۴۹، ۱۲
  58. بقره / ۲، ۵۹
  59. نور / ۲۴، ۱۱، ۱۶؛ ممتحنه / ۶۰، ۱۲
  60. حجرات / ۴۹، ۱۱
  61. آل عمران / ۳، ۶۱
  62. حجرات / ۴۹، ۱۲
  63. احزاب / ۳۳، ۵۸؛ ممتحنه / ۶۰، ۱۲
  64. هود / ۱۱، ۱۱۲؛ نازعات / ۷۹، ۳۷ - ۳۹،
  65. بقره / ۲، ۵۴، ۵۹، ۱۶۵ و ...
  66. بقره / ۲، ۱۱
  67. مائده / ۵، ۲
  68. بقره / ۲، ۴۲
  69. مائده / ۵، ۴۴
  70. حجّ / ۲۲، ۸ - ۹؛ لقمان / ۳۱، ۶
  71. انعام / ۶، ۵۲
  72. بقره / ۲، ۱۱۴
  73. بقره / ۲، ۱۶۸ - ۱۶۹
  74. توبه / ۹، ۳۷
  75. بقره / ۲، ۱۸۰ - ۱۸۱
  76. نساء / ۴، ۱۱ - ۱۲
  77. بقره / ۲، ۱۰۲
  78. نساء / ۴، ۲۹
  79. بقره / ۲، ۱۸۸؛ مائده / ۵، ۴۲
  80. بقره / ۲، ۲۷۵
  81. آل عمران / ۳، ۱۸۰؛ نساء / ۴، ۳۷
  82. بقره / ۲، ۲۱۹
  83. نساء / ۴، ۱۰
  84. فجر / ۸۹، ۱۹
  85. انعام / ۶، ۱۵۲؛ اعراف / ۷، ۸۵
  86. توبه / ۹، ۴۷
  87. آل عمران / ۳، ۱۱۸؛ نساء / ۴، ۸۳
  88. توبه / ۹، ۸۱ - ۸۲
  89. بروج / ۸۵، ۴ - ۱۰
  90. محمد / ۴۷، ۳۵
  91. حجرات / ۴۹، ۹
  92. مائده / ۵، ۳۳
  93. توبه / ۹، ۱۰۷
  94. ممتحنه / ۶۰، ۱۰
  95. مائده / ۵، ۳۸
  96. نساء / ۴، ۲۳
  97. نساء / ۴، ۲۴
  98. نساء / ۴، ۱۹
  99. بقره / ۲، ۲۲۱
  100. مجادله / ۵۸، ۲
  101. نور / ۲۴، ۲ ـ ۳
  102. اعراف / ۷، ۸۰ ـ ۸۱
  103. مؤمنون / ۲۳، ۷
  104. مائده / ۵، ۳
  105. مائده / ۵، ۴
  106. بقره / ۲، ۲۱۹؛ مائده / ۵، ۹۰
  107. اعراف / ۷، ۱۵۷
  108. سوره اعراف آیه ۱۵۷
  109. وسائل‌الشیعه، ج ۱۷، ص ۸۴؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۱۶۵؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۲۳، ص ۱۲۱.
  110. سوره احزاب آیه ۳۶
  111. سوره بقره آیه ۲۱۹
  112. اشارات علمى اعجازآمیز قرآن، ص ۱۳۴ - ۱۴۷؛ المیزان، ج ۲، ص ۱۹۲؛ مع الطب فى القرآن، ص ۱۴۰.
  113. سوره مائده آیه ۹۱
  114. سوره مائده آیه ۴۸
  115. مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۵۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص ۱۳.
  116. سوره نساء آیه ۱۶۰
  117. سوره انعام آیه ۱۴۶
  118. سوره نساء آیات ۱۶۰ - ۱۶۱

منابع