حدیث سد الابواب: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
{{تقویم|روز= 9 ذی الحجه|سال= سال 2 هجری قمری}}  
+
{{تقویم|روز= 9 ذی الحجه|سال= سال ۲ هجری قمری}}  
پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله پس از هجرت به [[مدينه]] منوره و تشكيل نظام اسلامي، در آغازين روزهاي حضورش در اين شهر اقدام به ساختن [[مسجد]] نمود تا پايگاه و محل گردهمايي و [[عبادت]] مسلمانان باشد. مهاجراني كه از [[مكه]] معظمه به مدينه منوره هجرت كرده و فاقد خانه و مسكن بودند، همين مسجد را خوابگاه خويش قرار دادند. اما پس از مدتي پيامبر صلی الله علیه و آله آنان را از خوابيدن و بيتوته كردن در مسجد به خاطر حفظ شئونات اسلامي و احترام به اماكن مقدس بازداشت و دستور داد تا براي خويش خانه‌هايي بسازند و از مسجد بيرون روند.
+
«حدیث سد ابواب» از [[حدیث|احادیث]] صحیح و مشهور، بلکه [[متواتر]] نزد [[شیعه]] و [[اهل سنت]] است که از [[رسول خدا]](صلی الله علیه و آله) در شأن و فضیلت [[امام علی علیه السلام|امیر مؤمنان على]](علیه‌السلام) وارد شده است.<ref>حدیث سد الأبواب، سید علی حسینی میلانی، ص۱۵.</ref> مطابق این حدیث، پیامبر اکرم از طرف خدا دستور بستن درب خانه‌های [[صحابی|صحابه]] که به [[مسجد]] باز می‌شد - جز درب [[خانه امام علی و حضرت فاطمه علیهماالسلام|خانه حضرت علی]] - را صادر فرمود.
  
مهاجران، خانه‌هايي در اطراف مسجد ساختند ولي هر كدام از آنان، دري به مسجد گشودند تا ضمن ابراز علاقه‌مندي به مسجد، در رفت آمد آنان به مسجد آسان شود و براي درك [[نماز جماعت]] [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله توفيق بيشتري داشته باشند.
+
== ماجرای سد الابواب ==
 +
[[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله پس از هجرت به [[مدینه]] منوره و تشکیل نظام اسلامی، در آغازین روزهای حضورش در این شهر اقدام به ساختن [[مسجد]] نمود تا پایگاه و محل گردهمایی و [[عبادت]] مسلمانان باشد. مهاجرانی که از [[مکه]] معظمه به مدینه هجرت کرده و فاقد خانه و مسکن بودند، همین مسجد را خوابگاه خویش قرار دادند. اما پس از مدتی پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را از خوابیدن و بیتوته کردن در مسجد به خاطر حفظ شئونات اسلامی و احترام به اماکن مقدس بازداشت و دستور داد تا برای خویش خانه‌هایی بسازند و از مسجد بیرون روند.
  
از اين وضعيت، مدت چنداني نگذشته بود كه [[جبرئيل]] امين بر رسول خدا صلی الله علیه و آله فرود آمد و به آن حضرت [[وحي]] كرد كه خداوند سبحان مي‌خواهد مسجد پاك و نظيف بماند و رفت و آمد مسلمانان در آن، در حال پاكي و طهارت باشد، بدين جهت تمام درهايي كه به آن گشوده شده است بايد بسته شوند، جز در خانه علي علیه‌السلام كه از اين امر استثنا است.
+
[[مهاجرین|مهاجران]]، خانه‌هایی در اطراف مسجد ساختند ولی هر کدام از آنان، دری به مسجد گشودند تا ضمن ابراز علاقه‌مندی به مسجد، در رفت آمد آنان به مسجد آسان شود و برای درک [[نماز جماعت]] رسول خدا صلی الله علیه و آله توفیق بیشتری داشته باشند.
  
پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله، معاذ بن جبل را مأموريت داد كه اين خبر را به مسلمانان برساند و بگويد درهاي خود را به سوي [[مسجدالنبي]] ببنديد. معاذ بن جبل پيام رسول خدا صلی الله علیه و آله را به صحابه آن حضرت، از جمله [[ابوبكر]]، [[عمر بن خطاب|عمر]]، [[عثمان بن عفان|عثمان]]، [[طلحه]]، [[زبير]]، عبدالرحمن عباس و حمزه ابلاغ كرد و همگي اطاعت كردند و درهاي خود را بستند. برخي از آنان درصدد چانه‌زني برآمده و براي خود امتياز اندكي طلب مي‌كردند.
+
از این وضعیت، مدت چندانی نگذشته بود که [[جبرئیل]] امین بر [[پیامبر اسلام|رسول خدا]] صلی الله علیه و آله فرود آمد و به آن حضرت [[وحی]] کرد که خداوند سبحان می‌خواهد مسجد پاک و نظیف بماند و رفت و آمد مسلمانان در آن، در حال پاکی و [[طهارت]] باشد، بدین جهت تمام درهایی که به آن گشوده شده است باید بسته شوند، جز در خانه [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] علیه‌السلام که از این امر استثنا است. [[جابر بن عبدالله انصاری|جابر بن عبداللّه انصاری]] می گوید: «سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ(ص) یقولُ: سُدُّوا الأَبوابَ کلَّها إلّا بابَ عَلِی».<ref>تاریخ بغداد، ج ۷، ص ۲۰۵، ح ۳۶۶۹؛ حلیة الأولیاء، ج ۴، ص ۱۵۳.</ref>
  
روايت شده است كه عمر بن خطاب پس از دريافت پيام رسول خدا صلی الله علیه و آله به نزد آن حضرت رفت و به وي عرض كرد: يا رسول الله! دعلي بقدر ما انظر اليك بعيني؛ اي رسول خدا صلی الله علیه و آله! من نيز به مانند ديگران در خانه‌ام را مي‌بندم ولي از تو خواهش دارم كه به اندازه ديدن چشم مرا معاف داري تا من از آن سوراخي تو را و داخل مسجد را بنگرم. پيامبر صلی الله علیه و آله از پذيرش درخواست عمر بن خطاب امتناع نمود و فرمان داد كه كلاً بايد بسته شود.
+
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، [[معاذ بن جبل]] را مأموریت داد که این خبر را به مسلمانان برساند و بگوید درهای خود را به سوی [[مسجدالنبی]] ببندید. معاذ بن جبل پیام رسول خدا صلی الله علیه و آله را به [[صحابه]] آن حضرت، از جمله [[ابوبکر]]، [[عمر بن خطاب|عمر]]، [[عثمان بن عفان|عثمان]]، [[طلحه]]، [[زبیر]] و [[حضرت حمزه علیه السلام|حمزه]] ابلاغ کرد و همگی اطاعت کردند و درهای خود را بستند.  
  
تمام درهايي كه به مسجد گشوده بودند، بسته شد. جز در خانه امام علي بن ابي‌طالب علیه‌السلام كه پيامبر وي را از بستن در خانه‌اش استثنا نمود. اين امر بر برخي از صحابه كبار و ريش‌سفيدان همراه پيامبر صلی الله علیه و آله گران آمد و پشت سر آن حضرت گلايه و شكوه نمودند. اين خبر به پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله رسيد. پيامبر صلی الله علیه و آله روزي در مسجد مدينه براي آنان [[خطبه]] خواند و در ضمن آن فرمود: قد بلغني ما قلتم في سد الابواب، والله ما انا فعلت ذلك، ولكن الله فعله و ان الله اوحي الي موسي علیه‌السلام ان يتخذ بيتاً طهراً لايجنب فيه، الا هو و هارون وابناه، يعني لايجامع فيه غيرهم و ان الله اوحي الي ان اتخذ هذا البيت طهرا، لاينكح فيه الاّ انا و علي والحسن والحسين والله ما انا امرت بسد ابوابكم ولافتحت باب علي، بل الله امرني به؛ آن چه درباره بسته شدن درها گفتيد، خبرش به من رسيد. به خدا سوگند من آن را انجام ندادم، بلكه اين فرمان الهي بود كه از طريق من به شما ابلاغ گرديد. خداوند متعال به [[حضرت موسی]] علیه‌السلام وحي فرستاد كه خانه پاكي را براي عبادت و پرستش برگزيند و كسي در آن به جنابت نرسد مگر خود موسي علیه‌السلام و برادرش هارون علیه‌السلام و فرزندان هارون، يعني غير از آنان كسي در آن آميزش انجام ندهد. خداي سبحان به من نيز وحي فرستاد كه اين خانه [[مسجدالنبی]] را پاكيزه نگه دارم و كسي در آن نكاح انجام ندهد به حالت جنابت وارد نشود جز من، علي، حسن و حسين كه از اين فرمان مستثنا شديم. به خدا سوگند من بسته شدن درهاي شما را و باز بودن در خانه علي را فرمان ندادم، بلكه اين خداي بزرگ بود كه به من چنين فرماني داد.
+
برخی از آنان درصدد چانه‌زنی برآمده و برای خود امتیاز اندکی طلب می‌کردند. روایت شده است که [[عمر بن خطاب]] پس از دریافت پیام رسول خدا صلی الله علیه و آله به نزد آن حضرت رفت و به وی عرض کرد: «یا رسول الله! دَع لی بقدر ما انظر الیک بعینی؛ ای رسول خدا صلی الله علیه و آله»! (من نیز به مانند دیگران در خانه‌ام را می‌بندم) ولی از تو خواهش دارم که به اندازه دیدن چشم مرا معاف داری تا من از آن سوراخ تو را و داخل مسجد را بنگرم. پیامبر صلی الله علیه و آله از پذیرش درخواست عمر بن خطاب امتناع نمود و فرمان داد که کلاً باید بسته شود.
  
به هر روي، تمام درها بسته شد جز در خانه پيامبر صلی الله علیه و آله و در خانه علي علیه‌السلام و خداوند سبحان بار ديگر فضيلت و برتري علي علیه‌السلام را پس از پيامبر صلی الله علیه و آله بر تمامي خلايق، از جمله بر همه اصحاب و ياران رسول خدا صلی الله علیه و آله اثبات و آشكار نمود.<ref> نك: شرح الاخبار في فضائل الائمة الاطهار علیهم‌السلام ابوحنيفه نعمان بن محمد تميمي، ج 2، ص 180، حديث 520؛ كشف الغمه علي بن عيسي اربلي، ج 1، ص 451.</ref>
+
تمام درهایی که به مسجد گشوده بودند، بسته شد؛ جز در خانه [[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیه‌السلام که پیامبر وی را از بستن در خانه‌اش استثنا نمود. این امر بر برخی از صحابه کبار و ریش‌سفیدان همراه پیامبر صلی الله علیه و آله گران آمد و پشت سر آن حضرت گلایه و شکوه نمودند. این خبر به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله رسید. پیامبر صلی الله علیه و آله روزی در مسجد مدینه برای آنان [[خطبه]] خواند و در ضمن آن فرمود: «قد بلغنی ما قلتم فی سد الابواب، والله ما انا فعلتُ ذلک، ولکن الله فعله و ان الله اوحی الی موسی علیه‌السلام ان یتخذ بیتاً طهراً لایجنب فیه، الا هو و هارون وابناه، یعنی لایجامع فیه غیرهم و ان الله اوحی الی ان اتخذ هذا البیت طهراً، لاینکح فیه الاّ أنا و علی والحسن والحسین والله ما أنا امرتُ بسدّ ابوابکم ولافتحتُ باب علی، بل الله أمرنی به»؛<ref>نسائی، خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب، ص۵۹؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۳۲، ص۴۱.</ref> آنچه درباره بسته شدن درها گفتید، خبرش به من رسید. به خدا سوگند من آن را انجام ندادم، بلکه این فرمان الهی بود که از طریق من به شما ابلاغ گردید. خداوند متعال به [[حضرت موسی]] علیه‌السلام وحی فرستاد که خانه پاکی را برای عبادت و پرستش برگزیند و کسی در آن به جنابت نرسد مگر خود موسی علیه‌السلام و برادرش هارون علیه‌السلام و فرزندان هارون، یعنی غیر از آنان کسی در آن آمیزش انجام ندهد. خدای سبحان به من نیز وحی فرستاد که این خانه مسجد را پاکیزه نگه دارم و کسی در آن نکاح انجام ندهد به حالت جنابت وارد نشود جز من، علی، حسن و حسین که از این فرمان مستثنا شدیم. به خدا سوگند من بسته شدن درهای شما را و باز بودن در خانه علی را فرمان ندادم، بلکه این خدای بزرگ بود که به من چنین فرمانی داد.
  
مورخان و سيره‌نويسان، تاريخ دقيق اين واقعه را بيان نكردند، مگر برخي از آنان كه آن را در نهم [[ذی الحجه]] ذكر كرده و سال وقوع را متذكر نشدند.<ref> وقايع الايام [[شیخ عباس قمی]]، ص 116.</ref> از برخي شواهد و قراين بدست مي‌آيد كه اين واقعه در نهم ذي الحجه سال دوم قمري به وقوع پيوست.
+
به هر حال، تمام درها بسته شد جز در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله و در [[خانه امام علی و حضرت فاطمه علیهماالسلام|خانه علی]] علیه‌السلام و خداوند سبحان بار دیگر فضیلت و برتری علی علیه‌السلام را پس از پیامبر صلی الله علیه و آله بر تمامی خلایق، از جمله بر همه اصحاب و یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله اثبات و آشکار نمود.<ref> نک: شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار علیهم‌السلام ابوحنیفه نعمان بن محمد تمیمی، ج ۲، ص ۱۸۰، حدیث ۵۲۰؛ کشف الغمه علی بن عیسی اربلی، ج ۱، ص ۴۵۱.</ref>
 +
 
 +
مورخان و سیره‌نویسان، تاریخ دقیق این واقعه را بیان نکرده اند، مگر برخی از آنان که آن را در نهم [[ذی الحجه]] ذکر کرده و سال وقوع را متذکر نشدند.<ref> وقایع الایام، شیخ عباس قمی، ص ۱۱۶.</ref> از برخی شواهد و قراین بدست می‌آید که این واقعه در نهم ذی الحجه سال دوم قمری به وقوع پیوست.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 +
<references />
 +
==منابع==
 +
*مؤسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام.
 +
*"حدیث سد ابواب مسجد"، مشایخ فریدنی، دایرة المعارف تشیع، ج ۶، ص ۱۷۲.
  
<references/>
+
منابع برای مطالعه بیشتر:
 
 
==منابع==
 
  
موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام
+
* [http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/31855/%D9%81%D9%8A%D8%B6-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%8A-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%85/preview/31084/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A/#!page=51 وقایع الایام شیخ عباس قمی، ۹ ذی‌الحجه].
  
منابع بیشتر:
+
== مطالب مرتبط ==
  
[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/31855/%D9%81%D9%8A%D8%B6-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%8A-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%85/preview/31084/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A/#!page=51 وقایع الایام شیخ عباس قمی، 9 ذی‌الحجه].
+
* [[خانه امام علی و حضرت فاطمه عليهماالسلام]]
  
 
[[رده:وقایع ماه ذی الحجه]]
 
[[رده:وقایع ماه ذی الحجه]]
 
[[رده:سال ۲ هجری قمری]]
 
[[رده:سال ۲ هجری قمری]]
 +
[[رده:امام علی علیه السلام]]
 +
[[رده:جایگاه اهل البیت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۹

تقویم هجری قمری

روز واقعه:9 ذی الحجه
سال ۲ هجری قمری

«حدیث سد ابواب» از احادیث صحیح و مشهور، بلکه متواتر نزد شیعه و اهل سنت است که از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در شأن و فضیلت امیر مؤمنان على(علیه‌السلام) وارد شده است.[۱] مطابق این حدیث، پیامبر اکرم از طرف خدا دستور بستن درب خانه‌های صحابه که به مسجد باز می‌شد - جز درب خانه حضرت علی - را صادر فرمود.

ماجرای سد الابواب

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پس از هجرت به مدینه منوره و تشکیل نظام اسلامی، در آغازین روزهای حضورش در این شهر اقدام به ساختن مسجد نمود تا پایگاه و محل گردهمایی و عبادت مسلمانان باشد. مهاجرانی که از مکه معظمه به مدینه هجرت کرده و فاقد خانه و مسکن بودند، همین مسجد را خوابگاه خویش قرار دادند. اما پس از مدتی پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را از خوابیدن و بیتوته کردن در مسجد به خاطر حفظ شئونات اسلامی و احترام به اماکن مقدس بازداشت و دستور داد تا برای خویش خانه‌هایی بسازند و از مسجد بیرون روند.

مهاجران، خانه‌هایی در اطراف مسجد ساختند ولی هر کدام از آنان، دری به مسجد گشودند تا ضمن ابراز علاقه‌مندی به مسجد، در رفت آمد آنان به مسجد آسان شود و برای درک نماز جماعت رسول خدا صلی الله علیه و آله توفیق بیشتری داشته باشند.

از این وضعیت، مدت چندانی نگذشته بود که جبرئیل امین بر رسول خدا صلی الله علیه و آله فرود آمد و به آن حضرت وحی کرد که خداوند سبحان می‌خواهد مسجد پاک و نظیف بماند و رفت و آمد مسلمانان در آن، در حال پاکی و طهارت باشد، بدین جهت تمام درهایی که به آن گشوده شده است باید بسته شوند، جز در خانه حضرت علی علیه‌السلام که از این امر استثنا است. جابر بن عبداللّه انصاری می گوید: «سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ(ص) یقولُ: سُدُّوا الأَبوابَ کلَّها إلّا بابَ عَلِی».[۲]

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، معاذ بن جبل را مأموریت داد که این خبر را به مسلمانان برساند و بگوید درهای خود را به سوی مسجدالنبی ببندید. معاذ بن جبل پیام رسول خدا صلی الله علیه و آله را به صحابه آن حضرت، از جمله ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه، زبیر و حمزه ابلاغ کرد و همگی اطاعت کردند و درهای خود را بستند.

برخی از آنان درصدد چانه‌زنی برآمده و برای خود امتیاز اندکی طلب می‌کردند. روایت شده است که عمر بن خطاب پس از دریافت پیام رسول خدا صلی الله علیه و آله به نزد آن حضرت رفت و به وی عرض کرد: «یا رسول الله! دَع لی بقدر ما انظر الیک بعینی؛ ای رسول خدا صلی الله علیه و آله»! (من نیز به مانند دیگران در خانه‌ام را می‌بندم) ولی از تو خواهش دارم که به اندازه دیدن چشم مرا معاف داری تا من از آن سوراخ تو را و داخل مسجد را بنگرم. پیامبر صلی الله علیه و آله از پذیرش درخواست عمر بن خطاب امتناع نمود و فرمان داد که کلاً باید بسته شود.

تمام درهایی که به مسجد گشوده بودند، بسته شد؛ جز در خانه امام علی علیه‌السلام که پیامبر وی را از بستن در خانه‌اش استثنا نمود. این امر بر برخی از صحابه کبار و ریش‌سفیدان همراه پیامبر صلی الله علیه و آله گران آمد و پشت سر آن حضرت گلایه و شکوه نمودند. این خبر به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله رسید. پیامبر صلی الله علیه و آله روزی در مسجد مدینه برای آنان خطبه خواند و در ضمن آن فرمود: «قد بلغنی ما قلتم فی سد الابواب، والله ما انا فعلتُ ذلک، ولکن الله فعله و ان الله اوحی الی موسی علیه‌السلام ان یتخذ بیتاً طهراً لایجنب فیه، الا هو و هارون وابناه، یعنی لایجامع فیه غیرهم و ان الله اوحی الی ان اتخذ هذا البیت طهراً، لاینکح فیه الاّ أنا و علی والحسن والحسین والله ما أنا امرتُ بسدّ ابوابکم ولافتحتُ باب علی، بل الله أمرنی به»؛[۳] آنچه درباره بسته شدن درها گفتید، خبرش به من رسید. به خدا سوگند من آن را انجام ندادم، بلکه این فرمان الهی بود که از طریق من به شما ابلاغ گردید. خداوند متعال به حضرت موسی علیه‌السلام وحی فرستاد که خانه پاکی را برای عبادت و پرستش برگزیند و کسی در آن به جنابت نرسد مگر خود موسی علیه‌السلام و برادرش هارون علیه‌السلام و فرزندان هارون، یعنی غیر از آنان کسی در آن آمیزش انجام ندهد. خدای سبحان به من نیز وحی فرستاد که این خانه مسجد را پاکیزه نگه دارم و کسی در آن نکاح انجام ندهد به حالت جنابت وارد نشود جز من، علی، حسن و حسین که از این فرمان مستثنا شدیم. به خدا سوگند من بسته شدن درهای شما را و باز بودن در خانه علی را فرمان ندادم، بلکه این خدای بزرگ بود که به من چنین فرمانی داد.

به هر حال، تمام درها بسته شد جز در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله و در خانه علی علیه‌السلام و خداوند سبحان بار دیگر فضیلت و برتری علی علیه‌السلام را پس از پیامبر صلی الله علیه و آله بر تمامی خلایق، از جمله بر همه اصحاب و یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله اثبات و آشکار نمود.[۴]

مورخان و سیره‌نویسان، تاریخ دقیق این واقعه را بیان نکرده اند، مگر برخی از آنان که آن را در نهم ذی الحجه ذکر کرده و سال وقوع را متذکر نشدند.[۵] از برخی شواهد و قراین بدست می‌آید که این واقعه در نهم ذی الحجه سال دوم قمری به وقوع پیوست.

پانویس

  1. حدیث سد الأبواب، سید علی حسینی میلانی، ص۱۵.
  2. تاریخ بغداد، ج ۷، ص ۲۰۵، ح ۳۶۶۹؛ حلیة الأولیاء، ج ۴، ص ۱۵۳.
  3. نسائی، خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب، ص۵۹؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۳۲، ص۴۱.
  4. نک: شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار علیهم‌السلام ابوحنیفه نعمان بن محمد تمیمی، ج ۲، ص ۱۸۰، حدیث ۵۲۰؛ کشف الغمه علی بن عیسی اربلی، ج ۱، ص ۴۵۱.
  5. وقایع الایام، شیخ عباس قمی، ص ۱۱۶.

منابع

  • مؤسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام.
  • "حدیث سد ابواب مسجد"، مشایخ فریدنی، دایرة المعارف تشیع، ج ۶، ص ۱۷۲.

منابع برای مطالعه بیشتر:

مطالب مرتبط