حبقوق: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند  ویرایش فنی}}
+
حبقوق یكى از دوازده پیامبر غیر اولوالعزم صاحب كتاب [[بنی‌اسرائیل]] به شمار می‌رود. كتاب او با نام خودش در [[عهد عتیق]] آمده است.
حبقوق یكى از دوازده پیامبر غیر اولوالعزم صاحب كتاب [[بنی‌اسرائیل ]] به شمار می‌رود. كتاب او با نام خودش در [[عهد عتیق]] آمده است.
 
  
 
==معنای حبقوق==
 
==معنای حبقوق==
حبقّوق واژه‌اى عبرى است كه براى آن معانى گوناگونى ذكر شده است، از جمله «كسى كه به آغوش كشید» ، «گیاهى خوشبو» <ref> (د. جودائیكا، ذیل مادّه) </ref> و «كسى كه گلاویز می‌شود» <ref> (ناظر به كشمكش روحانى او با خدا؛ >دانشنامه معیار كتاب مقدّس<، همانجا) </ref>.
+
 
 +
حبقّوق واژه‌اى عبرى است كه براى آن معانى گوناگونى ذكر شده است، از جمله «كسى كه به آغوش كشید»، «گیاهى خوشبو»<ref>د.جودائیكا، ذیل مادّه.</ref> و «كسى كه گلاویز می‌شود».<ref>ناظر به كشمكش روحانى او با خدا؛ <دانشنامه معیار كتاب مقدس>، همانجا.</ref>
 +
 
 
==زندگی نامه حضرت حبقوق==
 
==زندگی نامه حضرت حبقوق==
درباره زندگى حبقّوق نبى اطلاع دقیقى در دست نیست و جز در كتابش در جاى دیگرى از عهد عتیق نامى از او برده نشده است .
 
  
بنابر آنچه در كتاب حبقّوق نبى (:1 6) درباره پیشگویى حمله كلدانیان آمده است، معلوم می‌شود كه دوره [[نبوت]] او تقریباً هم‌زمان با سقوط پایتخت آشوریان و پیروزى بابلیها ــبه فرماندهى [[بخت نصّر]]ــ در سال 612ق م بوده است <ref> (د. جودائیكا؛ >دانشنامه معیار كتاب مقدّس<، همانجاها) </ref>. به گفته برخى محققان متأخر، وى در دوره سلطنت یهویاقیم (609ـ598 ق م) یا كمى پیش‌تر از آن، در اواخر دوره سلطنت یوشیا (639ـ609ق م)، می‌زیسته است <ref> (رجوع کنید به د. جودائیكا، همانجا) </ref>. داستانهایى درباره حبقّوق، به‌ویژه بر اساس معناى لغوى نام وى، شكل گرفته كه به افسانه شبیه‌تر است تا تاریخ، از جمله ماجراى «زیبا و اژدها» كه شرح خدمت او به دانیال در چاه شیران است (<ref> رجوع کنید به >دانشنامه معیار كتاب مقدّس<؛ د. جودائیكا، همانجاها) </ref>. همچنین درباره حضور وى در میان اسیران بنی‌اسرائیل كه به بابل برده شدند و نیز آمدن وى به ایران، گزارشهایى وجود دارد، ولى گفته شده است كه این گزارشها مبناى تاریخى ندارند <ref> (رجوع کنید به د. ایرانیكا، ذیل مادّه). </ref>
+
درباره زندگى حبقّوق نبى اطلاع دقیقى در دست نیست و جز در كتابش در جاى دیگرى از عهد عتیق نامى از او برده نشده است.
 +
 
 +
بنابر آنچه در كتاب حبقّوق نبى (:16) درباره پیشگویى حمله كلدانیان آمده است، معلوم می‌شود كه دوره [[نبوت]] او تقریباً هم‌زمان با سقوط پایتخت آشوریان و پیروزى بابلیها ــ به فرماندهى [[بخت نصّر]] ــ در سال 612ق م بوده است.<ref>د.جودائیكا؛ <دانشنامه معیار كتاب مقدس>، همانجاها.</ref>
 +
 
 +
به گفته برخى محققان متأخر وى در دوره سلطنت یهویاقیم (609ـ598 ق.م) یا كمى پیش‌تر از آن، در اواخر دوره سلطنت یوشیا (639ـ609ق م)، می‌زیسته است.<ref>رجوع کنید به د.جودائیكا، همانجا.</ref> داستان هایى درباره حبقّوق به‌ ویژه بر اساس معناى لغوى نام وى شكل گرفته كه به افسانه شبیه‌تر است تا تاریخ، از جمله ماجراى «زیبا و اژدها» كه شرح خدمت او به دانیال در چاه شیران است.<ref>رجوع کنید به <دانشنامه معیار كتاب مقدس>؛ د.جودائیكا، همانجاها.</ref> همچنین درباره حضور وى در میان اسیران بنی‌اسرائیل كه به بابل برده شدند و نیز آمدن وى به ایران، گزارشهایى وجود دارد ولى گفته شده است كه این گزارشها مبناى تاریخى ندارند.<ref>رجوع کنید به د.ایرانیكا، ذیل مادّه.</ref>
 +
 
 
==حضرت حبقوق در احادیث [[شیعه]]==
 
==حضرت حبقوق در احادیث [[شیعه]]==
نام حبقّوق و اشاراتى به كتاب او در پاره‌اى متون حدیثى و تفسیرى اسلامى یافت می‌شود. نام وى در این منابع اغلب حَیقوق و حَیقوق ضبط شده است. ذكر نام حبقّوق در متون اسلامى عمدتاً بدان سبب است كه گفته‌هاى وى در باب سوم كتابش بشارتى برظهور پیامبر اسلام دانسته می‌شود. براساس حدیثى شیعى كه ابن‌بابویه <ref> (1357ش، ص 428؛ همو، 1363ش، ج 1، ص 165ـ166) </ref> نقل كرده است، [[امام رضا علیه‌السلام]] در مناظره با رأس الجالوت [[یهود]]، براى دفاع از حقانیت اسلام، به بشارت حبقّوق به ظهور حضرت محمد صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم و [[نزول قرآن]]استناد كرد و او نیز پذیرفت. این بخش از این حدیث طولانى ــكه گزارشى تفصیلى از مناظره امام رضا با بزرگان ادیان و مذاهب آن روزگار در حضور مأمون است ــ در منابع بعدى شیعى نیز نقل شده است <ref> (براى نمونه رجوع کنید به طبرسى، ج 2، ص 210؛ مجلسى، ج 10، ص 308؛ حویزى، ج 2، ص 81؛ جزایرى، ص 443) </ref>. در برخى منابع كلامى شیعى نیز، بدون اشاره به این حدیث، به جملاتى از كتاب حبقّوق ناظر به بشارت به ظهور پیامبر اسلام استناد شده است كه با عبارات ذكر شده در این حدیث اختلافاتى دارد <ref> (رجوع کنید به قطب راوندى، ج 1، ص 74؛ بیاضى، ج 1، ص 55) </ref>. همچنین نام حبقّوق در [[دعاى امّ داود]] ــكه خواندن آن در روز نیمه[[ رجب]] توصیه شده است ــ ذكر شده است <ref> (رجوع کنید به طوسى، ص 809). </ref>
+
 
 +
نام حبقّوق و اشاراتى به كتاب او در پاره‌اى متون حدیثى و تفسیرى اسلامى یافت می‌شود. نام وى در این منابع اغلب حَیقوق و حَیقوق ضبط شده است. ذكر نام حبقّوق در متون اسلامى عمدتاً بدان سبب است كه گفته‌هاى وى در باب سوم كتابش بشارتى بر ظهور پیامبر اسلام دانسته می‌شود. بر اساس حدیثى شیعى كه ابن‌بابویه <ref>1357ش، ص428؛ همو، 1363ش، ج1، ص165ـ166.</ref> نقل كرده است، [[امام رضا علیه‌السلام]] در مناظره با رأس الجالوت [[یهود]]، براى دفاع از حقانیت اسلام، به بشارت حبقّوق به ظهور حضرت محمد صلی‌ اللّه‌ علیه‌ و آله‌ و سلم و [[نزول قرآن]]استناد كرد و او نیز پذیرفت.
 +
 
 +
این بخش از این حدیث طولانى ــ كه گزارشى تفصیلى از مناظره [[امام رضا]] علیه السلام با بزرگان ادیان و مذاهب آن روزگار در حضور مأمون است ــ در منابع بعدى شیعى نیز نقل شده است.<ref>براى نمونه رجوع کنید به طبرسى، ج2، ص210؛ مجلسى، ج10، ص308؛ حویزى، ج2، ص81؛ جزایرى، ص443.</ref> در برخى منابع كلامى شیعى نیز بدون اشاره به این حدیث، به جملاتى از كتاب حبقوق ناظر به بشارت به ظهور پیامبر اسلام استناد شده است كه با عبارات ذكر شده در این حدیث اختلافاتى دارد.<ref>رجوع کنید به قطب راوندى، ج1، ص74؛ بیاضى، ج1، ص55.</ref> همچنین نام حبقّوق در [[دعاى امّ داود]] ــ كه خواندن آن در روز نیمه [[رجب]] توصیه شده است ــ ذكر شده است.<ref>رجوع کنید به طوسى، ص809.</ref>
 +
 
 
==حضرت حبقوق در احادیث اهل سنت==
 
==حضرت حبقوق در احادیث اهل سنت==
در متون حدیثى و روایى [[اهل‌سنّت]] ظاهراً از حبقّوق نامی‌برده نشده است؛ اما [[فخررازى]] در التفسیرالكبیر (ج 3، ص 37)، به مناسبت نقل شواهدى از كتابهاى مقدّس یهود و نصارا در اثبات نبوت پیامبر اسلام، جملاتى از كتاب حبقّوق را نیز آورده است. همچنین كتاب حبقّوق را در زمره كتبى قرار داده كه در آنها بشارت به بعثت پیامبر اسلام وجود دارد <ref> (ج 12، ص 47؛ نیز رجوع کنید به ابوالسعود، ج 3، ص 60؛ آلوسى، ج 6، ص 184) </ref>. در عین حال، عباراتى كه در برخى از این منابع، چه شیعى چه سنّى، از كتاب حبقّوق درباره بشارت به ظهور پیامبر اسلام نقل شده است، با عبارات نسخه موجود از این كتاب اختلافات بسیارى دارد، از جمله اینكه در نسخه كنونى نامى از رسول اكرم برده نشده است.
 
  
== کتاب حبقوق نبی ==
+
در متون حدیثى و روایى [[اهل‌سنّت]] ظاهراً از حبقّوق نامی‌ برده نشده است؛ اما [[فخررازى]] در التفسیر الكبیر (ج3، ص37) به مناسبت نقل شواهدى از كتابهاى مقدّس یهود و نصارا در اثبات نبوت [[پیامبر اسلام]]، جملاتى از كتاب حبقّوق را نیز آورده است. همچنین كتاب حبقّوق را در زمره كتبى قرار داده كه در آنها بشارت به بعثت پیامبر اسلام وجود دارد.<ref>ج12، ص47؛ نیز رجوع کنید به ابوالسعود، ج3، ص60؛ آلوسى، ج6، ص184.</ref> در عین حال، عباراتى كه در برخى از این منابع، چه شیعى چه سنّى از كتاب حبقّوق درباره بشارت به ظهور پیامبر اسلام نقل شده است، با عبارات نسخه موجود از این كتاب اختلافات بسیارى دارد، از جمله این كه در نسخه كنونى نامى از رسول اكرم صلی الله علیه و آله برده نشده است.
  
حبقوق نبی ای بود که بیشتر نگران اعلام قدوسیت یهوه بود تا رستن قوم اسرائیل از داوری خدا. کتاب حبقوق اندک زمانی پیش از تبعید بابل نوشته شد. حبقوق در این کتاب مردم را به ترک گناه و توبه دعوت مى کند و از مجازات آنها و حمله بابلیها خبر مى دهد. او با وجود مشکلات زیاد، هیچ گاه از خدا دست برنمى دارد و در سرودى نشان مى دهد که در هر حال اعتمادش به خداست. مقصود نبی این بود تا نشان دهد که علی رغم حضور شرارت در دنیا, خدا بر اوضاع مسلط می باشد.حبقوق نبی این کتاب را احتمالا بین سالهای ٦٠٥ و ٥٨٦ ق .م. نوشته است. در کتابش سؤالی مطرح می کند مبنی بر اینکه چرا قوم [[یهود]] تا این حد پلید و گناهکار شده اند. او از آنان می خواهد که توبه کنند و ازشرارت خود دس ت بردارند والا خداوند دشم ن شمالی آنان، بابلی ها را می فرستد تا سرزمی ن یهودا را باخاک یکسان کنند. در ضمن حبقوق اضافه می کند که خداوند به موق ع خود بابلی ها را نیز که بدتر از یهودیانهستند نابود خواهد کرد.حبقوق همچنین یادآور می شود که در زحمات و مشکلات باید بخاطر داشت که خداوند امین و وفادار است وباید به او اعتماد داشت. حبقوق در کتابش سؤالاتی مطرح می کند و منتظر می ماند تا خداوند به آنها پاسخ گوید.
+
==کتاب حبقوق نبی==
  
در آخرین فصل کتاب، حبقوق دعای خود را به صورت سرودی ارائه می دهد. کلمات این سرود حاکی ازایمان حبقوق است به خدایی که با قدر ت خویش عالم هستی را اداره می کند و بر آن تسلط کامل دارد. باوجود مشکلات و ناکامی های زندگی، ایمان حبقوق محکم پابرجاست و او را از شادی خداوند سرشار می سازد: «هر چند درخت انجیر شکوفه ندهد و درخت انگور میوه نیاورد، هر چند محصول زیتون از بین برود و زمینها بایر بمانند، هر چند گله ها در صحرا بمیرند و آغلها از حیوانا ت خالی شوند، اما من شاد و خوشحال خواهم بود،. زیرا خداوند نجات دهندهء من است این است پیغامی که خداوند در رؤیا به حبقوق نبی نشان داد.  
+
حبقوق نبی ای بود که بیشتر نگران اعلام قدوسیت یهوه بود تا رستن قوم اسرائیل از داوری خدا. کتاب حبقوق اندک زمانی پیش از تبعید بابل نوشته شد. حبقوق در این کتاب مردم را به ترک گناه و [[توبه]] دعوت مى کند و از مجازات آنها و حمله بابلی ها خبر مى دهد. او با وجود مشکلات زیاد، هیچ گاه از خدا دست برنمى دارد و در سرودى نشان مى دهد که در هر حال اعتمادش به خداست. مقصود نبی این بود تا نشان دهد که علی رغم حضور شرارت در دنیا، خدا بر اوضاع مسلط می باشد. حبقوق نبی این کتاب را احتمالاً بین سالهای ٦٠٥ و ٥٨٦ ق.م نوشته است. در کتابش سؤالی مطرح می کند مبنی بر این که چرا قوم [[یهود]] تا این حد پلید و گناهکار شده اند. او از آنان می خواهد که [[توبه]] کنند و از شرارت خود دست بردارند والا خداوند دشمن شمالی آنان، بابلی ها را می فرستد تا سرزمین یهودا را با خاک یکسان کنند. در ضمن حبقوق اضافه می کند که خداوند به موقع خود بابلی ها را نیز که بدتر از یهودیان هستند نابود خواهد کرد. حبقوق همچنین یادآور می شود که در زحمات و مشکلات باید بخاطر داشت که خداوند امین و وفادار است و باید به او اعتماد داشت. حبقوق در کتابش سؤالاتی مطرح می کند و منتظر می ماند تا خداوند به آنها پاسخ گوید.
 +
 
 +
در آخرین فصل کتاب، حبقوق دعای خود را به صورت سرودی ارائه می دهد. کلمات این سرود حاکی از ایمان حبقوق است به خدایی که با قدرت خویش عالم هستی را اداره می کند و بر آن تسلط کامل دارد. با وجود مشکلات و ناکامی های زندگی، ایمان حبقوق محکم پابرجاست و او را از شادی خداوند سرشار می سازد: «هر چند درخت انجیر شکوفه ندهد و درخت انگور میوه نیاورد، هر چند محصول زیتون از بین برود و زمین ها بایر بمانند، هر چند گله ها در صحرا بمیرند و آغلها از حیوانات خالی شوند اما من شاد و خوشحال خواهم بود زیرا خداوند نجات دهنده من است این است پیغامی که خداوند در رؤیا به حبقوق نبی نشان داد.  
  
 
==آرامگاه حضرت حبقوق==
 
==آرامگاه حضرت حبقوق==
آرامگاهى منسوب به حبقّوق در جنوب‌غربى شهر تویسركان قرار دارد كه از بناهاى ارزشمند تاریخى ایران است. سازمان میراث فرهنگى جمهورى اسلامى ایران در 1369ش این آرامگاه و محوطه اصلى آن را كشف كرد <ref> («بقعه حیقوق‌نبى»، ص 35؛ مقدم گل‌محمدى، ج 1، ص 135؛ درباره پیشینه تاریخى این آرامگاه رجوع کنید به اذكائى، ص 115ـ116) </ref>.
 
  
ساختمان آرامگاه احتمالا از بناهاى قرون هفتم و هشتم و متعلق به دوره سلجوقیان است <ref> (مقدم گل‌محمدى، ج 1، ص 131؛ «بقعه حیقوق‌نبى»، همانجا) </ref>. در منابع، نماى این بنا و اوصاف معمارى آن، به‌ویژه سقف مخروطى شكل آن كه نمونه‌اى از آثار با ارزش معمارى قدیم ایرانى است، به‌تفصیل گزارش شده و درباره وضع داخلى مقبره اطلاعاتى آمده است <ref> (رجوع کنید به مقدم گل‌محمدى، ج 1، ص 131ـ134؛ ستوده، ص 6189ـ 6191؛ كلافچى و مؤمنى، ص 667ـ668) </ref>.
+
آرامگاهى منسوب به حبقّوق در جنوب‌غربى شهر تویسركان قرار دارد كه از بناهاى ارزشمند تاریخى ایران است. سازمان میراث فرهنگى جمهورى اسلامى ایران در 1369ش این آرامگاه و محوطه اصلى آن را كشف كرد.<ref>«بقعه حیقوق‌نبى»، ص35؛ مقدم گل‌محمدى، ج1، ص135؛ درباره پیشینه تاریخى این آرامگاه رجوع کنید به اذكائى، ص115ـ116.</ref>
 +
 
 +
ساختمان آرامگاه احتمالاً از بناهاى قرون هفتم و هشتم و متعلق به دوره سلجوقیان است.<ref>مقدم گل‌محمدى، ج1، ص131؛ «بقعه حیقوق‌نبى»، همانجا.</ref> در منابع، نماى این بنا و اوصاف معمارى آن به‌ ویژه سقف مخروطى شكل آن كه نمونه‌اى از آثار باارزش معمارى قدیم ایرانى است به‌ تفصیل گزارش شده و درباره وضع داخلى مقبره اطلاعاتى آمده است.<ref>رجوع کنید به مقدم گل‌محمدى، ج1، ص131ـ134؛ ستوده، ص6189ـ6191؛ كلافچى و مؤمنى، ص667ـ668.</ref>
  
 
آرامگاه حبقّوق مورد احترام و تقدیس یهودیان و مسلمانان است و اهالى منطقه درباره كرامات وى حكایات فراوانى نقل می‌كنند.
 
آرامگاه حبقّوق مورد احترام و تقدیس یهودیان و مسلمانان است و اهالى منطقه درباره كرامات وى حكایات فراوانى نقل می‌كنند.
 +
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 +
 
==منابع==
 
==منابع==
*[http://tahoordanesh.com/page.php?pid=13319   سرگذشت زندگی حضرت حبقوق (ع) ، کتابخانه طهور] تاریخ بازیابی:3 دی ماه 1392.
+
* [http://tahoordanesh.com/page.php?pid=13319 سرگذشت زندگی حضرت حبقوق علیه السلام، کتابخانه طهور]، تاریخ بازیابی: 3 دی ماه 1392.
*[http://www.encyclopaediaislamica.com/ دانشنامه جهان اسلام]، "مدخل حبقوق" از پرویز سلمانى.
+
* [http://www.encyclopaediaislamica.com/ دانشنامه جهان اسلام]، "مدخل حبقوق" از پرویز سلمانى.
 +
 
 
[[رده:پیامبران]]
 
[[رده:پیامبران]]

نسخهٔ ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۳۱

حبقوق یكى از دوازده پیامبر غیر اولوالعزم صاحب كتاب بنی‌اسرائیل به شمار می‌رود. كتاب او با نام خودش در عهد عتیق آمده است.

معنای حبقوق

حبقّوق واژه‌اى عبرى است كه براى آن معانى گوناگونى ذكر شده است، از جمله «كسى كه به آغوش كشید»، «گیاهى خوشبو»[۱] و «كسى كه گلاویز می‌شود».[۲]

زندگی نامه حضرت حبقوق

درباره زندگى حبقّوق نبى اطلاع دقیقى در دست نیست و جز در كتابش در جاى دیگرى از عهد عتیق نامى از او برده نشده است.

بنابر آنچه در كتاب حبقّوق نبى (:16) درباره پیشگویى حمله كلدانیان آمده است، معلوم می‌شود كه دوره نبوت او تقریباً هم‌زمان با سقوط پایتخت آشوریان و پیروزى بابلیها ــ به فرماندهى بخت نصّر ــ در سال 612ق م بوده است.[۳]

به گفته برخى محققان متأخر وى در دوره سلطنت یهویاقیم (609ـ598 ق.م) یا كمى پیش‌تر از آن، در اواخر دوره سلطنت یوشیا (639ـ609ق م)، می‌زیسته است.[۴] داستان هایى درباره حبقّوق به‌ ویژه بر اساس معناى لغوى نام وى شكل گرفته كه به افسانه شبیه‌تر است تا تاریخ، از جمله ماجراى «زیبا و اژدها» كه شرح خدمت او به دانیال در چاه شیران است.[۵] همچنین درباره حضور وى در میان اسیران بنی‌اسرائیل كه به بابل برده شدند و نیز آمدن وى به ایران، گزارشهایى وجود دارد ولى گفته شده است كه این گزارشها مبناى تاریخى ندارند.[۶]

حضرت حبقوق در احادیث شیعه

نام حبقّوق و اشاراتى به كتاب او در پاره‌اى متون حدیثى و تفسیرى اسلامى یافت می‌شود. نام وى در این منابع اغلب حَیقوق و حَیقوق ضبط شده است. ذكر نام حبقّوق در متون اسلامى عمدتاً بدان سبب است كه گفته‌هاى وى در باب سوم كتابش بشارتى بر ظهور پیامبر اسلام دانسته می‌شود. بر اساس حدیثى شیعى كه ابن‌بابویه [۷] نقل كرده است، امام رضا علیه‌السلام در مناظره با رأس الجالوت یهود، براى دفاع از حقانیت اسلام، به بشارت حبقّوق به ظهور حضرت محمد صلی‌ اللّه‌ علیه‌ و آله‌ و سلم و نزول قرآناستناد كرد و او نیز پذیرفت.

این بخش از این حدیث طولانى ــ كه گزارشى تفصیلى از مناظره امام رضا علیه السلام با بزرگان ادیان و مذاهب آن روزگار در حضور مأمون است ــ در منابع بعدى شیعى نیز نقل شده است.[۸] در برخى منابع كلامى شیعى نیز بدون اشاره به این حدیث، به جملاتى از كتاب حبقوق ناظر به بشارت به ظهور پیامبر اسلام استناد شده است كه با عبارات ذكر شده در این حدیث اختلافاتى دارد.[۹] همچنین نام حبقّوق در دعاى امّ داود ــ كه خواندن آن در روز نیمه رجب توصیه شده است ــ ذكر شده است.[۱۰]

حضرت حبقوق در احادیث اهل سنت

در متون حدیثى و روایى اهل‌سنّت ظاهراً از حبقّوق نامی‌ برده نشده است؛ اما فخررازى در التفسیر الكبیر (ج3، ص37) به مناسبت نقل شواهدى از كتابهاى مقدّس یهود و نصارا در اثبات نبوت پیامبر اسلام، جملاتى از كتاب حبقّوق را نیز آورده است. همچنین كتاب حبقّوق را در زمره كتبى قرار داده كه در آنها بشارت به بعثت پیامبر اسلام وجود دارد.[۱۱] در عین حال، عباراتى كه در برخى از این منابع، چه شیعى چه سنّى از كتاب حبقّوق درباره بشارت به ظهور پیامبر اسلام نقل شده است، با عبارات نسخه موجود از این كتاب اختلافات بسیارى دارد، از جمله این كه در نسخه كنونى نامى از رسول اكرم صلی الله علیه و آله برده نشده است.

کتاب حبقوق نبی

حبقوق نبی ای بود که بیشتر نگران اعلام قدوسیت یهوه بود تا رستن قوم اسرائیل از داوری خدا. کتاب حبقوق اندک زمانی پیش از تبعید بابل نوشته شد. حبقوق در این کتاب مردم را به ترک گناه و توبه دعوت مى کند و از مجازات آنها و حمله بابلی ها خبر مى دهد. او با وجود مشکلات زیاد، هیچ گاه از خدا دست برنمى دارد و در سرودى نشان مى دهد که در هر حال اعتمادش به خداست. مقصود نبی این بود تا نشان دهد که علی رغم حضور شرارت در دنیا، خدا بر اوضاع مسلط می باشد. حبقوق نبی این کتاب را احتمالاً بین سالهای ٦٠٥ و ٥٨٦ ق.م نوشته است. در کتابش سؤالی مطرح می کند مبنی بر این که چرا قوم یهود تا این حد پلید و گناهکار شده اند. او از آنان می خواهد که توبه کنند و از شرارت خود دست بردارند والا خداوند دشمن شمالی آنان، بابلی ها را می فرستد تا سرزمین یهودا را با خاک یکسان کنند. در ضمن حبقوق اضافه می کند که خداوند به موقع خود بابلی ها را نیز که بدتر از یهودیان هستند نابود خواهد کرد. حبقوق همچنین یادآور می شود که در زحمات و مشکلات باید بخاطر داشت که خداوند امین و وفادار است و باید به او اعتماد داشت. حبقوق در کتابش سؤالاتی مطرح می کند و منتظر می ماند تا خداوند به آنها پاسخ گوید.

در آخرین فصل کتاب، حبقوق دعای خود را به صورت سرودی ارائه می دهد. کلمات این سرود حاکی از ایمان حبقوق است به خدایی که با قدرت خویش عالم هستی را اداره می کند و بر آن تسلط کامل دارد. با وجود مشکلات و ناکامی های زندگی، ایمان حبقوق محکم پابرجاست و او را از شادی خداوند سرشار می سازد: «هر چند درخت انجیر شکوفه ندهد و درخت انگور میوه نیاورد، هر چند محصول زیتون از بین برود و زمین ها بایر بمانند، هر چند گله ها در صحرا بمیرند و آغلها از حیوانات خالی شوند اما من شاد و خوشحال خواهم بود زیرا خداوند نجات دهنده من است این است پیغامی که خداوند در رؤیا به حبقوق نبی نشان داد.

آرامگاه حضرت حبقوق

آرامگاهى منسوب به حبقّوق در جنوب‌غربى شهر تویسركان قرار دارد كه از بناهاى ارزشمند تاریخى ایران است. سازمان میراث فرهنگى جمهورى اسلامى ایران در 1369ش این آرامگاه و محوطه اصلى آن را كشف كرد.[۱۲]

ساختمان آرامگاه احتمالاً از بناهاى قرون هفتم و هشتم و متعلق به دوره سلجوقیان است.[۱۳] در منابع، نماى این بنا و اوصاف معمارى آن به‌ ویژه سقف مخروطى شكل آن كه نمونه‌اى از آثار باارزش معمارى قدیم ایرانى است به‌ تفصیل گزارش شده و درباره وضع داخلى مقبره اطلاعاتى آمده است.[۱۴]

آرامگاه حبقّوق مورد احترام و تقدیس یهودیان و مسلمانان است و اهالى منطقه درباره كرامات وى حكایات فراوانى نقل می‌كنند.

پانویس

  1. د.جودائیكا، ذیل مادّه.
  2. ناظر به كشمكش روحانى او با خدا؛ <دانشنامه معیار كتاب مقدس>، همانجا.
  3. د.جودائیكا؛ <دانشنامه معیار كتاب مقدس>، همانجاها.
  4. رجوع کنید به د.جودائیكا، همانجا.
  5. رجوع کنید به <دانشنامه معیار كتاب مقدس>؛ د.جودائیكا، همانجاها.
  6. رجوع کنید به د.ایرانیكا، ذیل مادّه.
  7. 1357ش، ص428؛ همو، 1363ش، ج1، ص165ـ166.
  8. براى نمونه رجوع کنید به طبرسى، ج2، ص210؛ مجلسى، ج10، ص308؛ حویزى، ج2، ص81؛ جزایرى، ص443.
  9. رجوع کنید به قطب راوندى، ج1، ص74؛ بیاضى، ج1، ص55.
  10. رجوع کنید به طوسى، ص809.
  11. ج12، ص47؛ نیز رجوع کنید به ابوالسعود، ج3، ص60؛ آلوسى، ج6، ص184.
  12. «بقعه حیقوق‌نبى»، ص35؛ مقدم گل‌محمدى، ج1، ص135؛ درباره پیشینه تاریخى این آرامگاه رجوع کنید به اذكائى، ص115ـ116.
  13. مقدم گل‌محمدى، ج1، ص131؛ «بقعه حیقوق‌نبى»، همانجا.
  14. رجوع کنید به مقدم گل‌محمدى، ج1، ص131ـ134؛ ستوده، ص6189ـ6191؛ كلافچى و مؤمنى، ص667ـ668.


منابع