منابع و پی نوشتهای ضعیف
جامعیت مقاله متوسط
عنوان بندی ضعیف
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

جنگ یرموک

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

تقویم هجری قمری

روز واقعه:5 رجب
سال ۱۵ هجری قمری

«جنگ یرموک» جنگی است که در ماه رجب سال ۱۵ یا ۱۳ قمری و در عصر خلافت عمر بن خطاب، بین مسلمین و امپراتوری روم شرقی در کنار رودخانه «یرموک» در حوالی مرز سوریه و اردن امروزی رخ داد. مسلمانان در این جنگ بر لشکر امپراطوری روم غلبه کردند و به سلطهٔ روم در شامات برای همیشه پایان دادند.

جریان جنگ یرموک

پس از آن که رومیان شکست‌های پی در پی از مسلمانان متحمل شده و در حال عقب‌نشینی کامل از شامات بودند، در صدد جنگ بزرگی دیگر بر علیه مسلمانان برآمدند و تعداد یک صد هزار و به روایتی سیصد هزار رزمنده امپراتوری روم که متشکل از رومیان و عرب‌های منطقه شام بودند، در منطقه یرموک -که نهری است در سرزمین اردن- گرد آمده و برای هجوم سیل‌آسا بر سپاهیان مسلمان آماده شدند.

ابوعبیده جراح که فرمانده مسلمانان در نبرد با رومیان بود، رزمندگان مسلمان را گردآوری و به نبرد آنان فرستاد و سپس سپاهی دیگر به فرماندهی سعید بن عامر به یاری رزمندگان مسلمان اعزام کرد و نبرد سنگینی میان طرفین به وقوع پیوست و ده‌ها هزار تن از نیروهای دو طرف کشته، زخمی و اسیر گردیدند. ولی سرانجام مسلمانان بر رومیان پیروز شده و آنان را به عقب‌نشینی وادار کردند.

برخی از کشته‌شدگان نامدار مسلمان در این جنگ عبارت بودند از: عمرو بن سعید، أبان بن سعید، عکرمة بن أبی‌جهل، عبدالله بن سفیان، سعید بن حارث، سهیل بن عمرو و هشام بن عاص (برادر عمرو بن عاص).[۱]

هرقل، امپراتور روم شرقی که در انطاکیه مستقر بود و فرماندهی جنگ را از راه دور مدیریت می‌کرد، همین که از پیروزی مسلمانان در یرموک باخبر شد، از انطاکیه گریخت و در قسطنطنیه (استانبول) مأوا گرفت و هنگامی که از انطاکیه می‌گریخت، با حسرت تمام گفت: «علیک یا سوریة السلام و نعم البلد هذا للعدو!» بدرود ای سرزمین سوریه، چه سرزمین زیبایی نصیب دشمنان شد!

یک سال پس از واقعه یرموک، مسلمانان موفق شدند بیت المقدس را به محاصره در آورند. در واقع جنگ یرموک اصلی‌ترین جنگ منطقه شام و فتح الفتوح آن سرزمین محسوب می‌شد.

دلاوری مالک اشتر در یرموک

در تاریخ دمشق به نقل از ابو حُذَیفه اسحاق بن بِشْر، درباره واقعه یَرموک نقل شده که: خالد بن ولید به دنبال بخش اصلى سپاه دشمن بود تا آن که در گردنه عُقاب[۲] به آنها رسید و گردنه اى که دامنه آن از غرب به سوى دشت دمشق کشیده شده بود، جایگاه اصلى دشمن بود.

وقتى سپاهیان خالد به این دسته از سپاهیان روم رسیدند، رومیان پیش آمده و از بالاى کوه بر سرشان، سنگ ریختند. در این هنگام، مالک اشتر با عده اى از مسلمانان، به سوى آنان تاختند که ناگهان به مردى نیرومند از سپاه رومیان برخورد کردند. مالک به سوى آن مرد رفت و هر دو بر روى صخره اى صاف قرار گرفتند. اشتر، دست آن مرد رومى را قطع کرد و رومى با شمشیرش ضربه اى به اشتر زد؛ امّا آسیبى به او نرسید. پس گلاویز شده و روى صخره افتادند و سپس هر دو به پایین غلتیدند و اشتر، در همان حال که به آن مرد چسبیده بود و رهایش نمى کرد، شروع به خواندن این آیه کرد: «قُلْ إِنَّ صَلاَتِى وَنُسُکِى وَمَحْیَاىَ وَمَمَاتِى لِلَّهِ رَبِّ الْعَلَمِینَ * لاَ شَرِیکَ لَهُ وَ بِذَلِکَ اُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ» (سوره انعام، ۱۶۲-۱۶۳).

مالک اشتر، سرانجام آن مرد رومی را کشت و در میان لشکر فریاد زد: «عبور کنید». و رومیان، چون دیدند که بزرگ آنها کشته شد، گردنه را تخلیه کرده، فرار کردند.[۳]

پانویس

  1. تاریخ خلیفه بن خیاط، ص ۸۸؛ تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج ۲، ص ۱۴۲؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص ۴۸۹.
  2. گردنه عُقاب، گردنه اى مُشرف به دشت دمشق است و کسى که از دمشق به حِمْص مى رود، از آن مى گذرد (معجم البلدان، ج ۲ ص ۸۵).
  3. تاریخ دمشق، ج ۵۶ ص ۳۷۹.

منابع