برّ: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
به فتح باء به معنی نیکوکار و به معنی خشکی مقابل دریا و به کسر باء به معنی نیکوکاری.<ref>[[نثر طوبی]]، علامه شعرانی، ذیل واژه «بر».</ref>
+
«برّ» از واژگان [[قرآن|قرآنی]]، به فتح باء (بَرّ) به معنی نیکوکار و نیز به معنی خشکی مقابل دریاست و به کسر باء (بِرّ) به معنی نیکوکاری آمده است.<ref>نثر طوبی، علامه شعرانی، ذیل واژه «بر».</ref>
  
 
==بَرّ به معنی خشکی==
 
==بَرّ به معنی خشکی==
  
«بر» به معنی خشکی مقابل دریا در [[قرآن]] بسیار آمده است. مثل: {{متن قرآن|«حُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًا»}} ([[سوره مائده]]، 96) شکار حیوان بری بر شما حرام است چون محرم باشید.  
+
«بَرّ» به معنی خشکی و بیابان در مقابل دریا (بحر) در [[قرآن|قرآن کریم]] بسیار آمده است، مانند: {{متن قرآن|«حُرِّمَ عَلَیکمْ صَیدُ الْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًا»}} ([[سوره مائده]]، ۹۶) شکار حیوان بَری بر شما حرام است چون [[احرام|مُحرم]] باشید.  
  
یا {{متن قرآن|«هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ»}}؛ ([[سوره يونس]]: 22) او كسى است كه شما را در خشكى و دريا راه ميبرد.
+
یا {{متن قرآن|«هُوَ الَّذِی یسَیرُکمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ»}}؛ ([[سوره یونس]]، ۲۲) او کسى است که شما را در خشکى و دریا راه می برد.
 +
 
 +
و نیز آیه {{متن قرآن|«ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ...»}} ([[سوره روم]]، ۴۱) فساد در خشکی و دریا پدیدار گشت، با آنچه دستهای مردم فراهم آورده است.
  
 
==بَرّ به معنی نیکوکار==
 
==بَرّ به معنی نیکوکار==
  
برّ به این معنا یکی از نامهای خدای تعالی است: {{متن قرآن|«إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ»}}؛ ([[سوره طور]]: 28) خداست نیکوکار و مهربان.  
+
«[[بَرّ (اسم الله)|بَرّ]]» به معنی «نیکوکار» یکی از نامهای [[الله|خدای تعالی]] است: {{متن قرآن|«إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ»}} ([[سوره طور]]، ۲۸) خداست نیکوکار و مهربان.  
  
در [[سوره مریم]] در توصیف [[حضرت یحیی]] علیه السلام آمده است: {{متن قرآن|«وَ بَرًّا بِوالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّاراً عَصِيًّا»}}. ([[سوره مریم]]/14)
+
همچنین در [[سوره مریم]] در توصیف [[حضرت یحیی]] علیه السلام آمده است: {{متن قرآن|«وَ بَرًّا بِوالِدَیهِ وَلَمْ یکنْ جَبَّاراً عَصِیا»}} (سوره مریم، ۱۴).
  
و مثل آن را برای [[حضرت عیسی]] علیه السلام از زبان خود او آورده {{متن قرآن|«وَ بَرًّا بِوالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِيًّا»}} ([[سوره مريم]]: 32) و [مرا] به مادرم نيكوكار [ساخته‌] و مرا گردنكش [و] نگون بخت قرار نداده است. ([[سوره مریم]]/32)
+
و مثل آن را برای [[حضرت عیسی]] علیه السلام از زبان خود او آورده {{متن قرآن|«وَ بَرًّا بِوالِدَتِی وَلَمْ یجْعَلْنِی جَبَّاراً شَقِیا»}} (سوره مریم، ۳۲) و [مرا] به مادرم نیکوکار [ساخته‌] و مرا گردنکش [و] نگون بخت قرار نداده است.
  
جمع «بر» به معنای مرد نیکوکار ابرار و برره است. خداوند نیکان را به پاداش نیک نوید داده است در آیات بسیار مانند {{متن قرآن|«إِنَّ الْأَبْرارَ لَفي‌ نَعيمٍ»}} و مانند {{متن قرآن|«مَا عِندَاللّهِ خَيْرٌ لِّلأَبْرَارِ»}}. ([[سوره آل عمران]]، 198)
+
جمع «بَرّ» نیز به معنای نیکوکار، «أبرار» و «بَرَرَة» است. خداوند در آیات بسیار، نیکان را به پاداش نیک نوید داده است، مانند: {{متن قرآن|«إِنَّ الْأَبْرارَ لَفی‌ نَعیمٍ»}} ([[سوره انفطار]]، ۱۳) و نیز: {{متن قرآن|«مَا عِندَاللّهِ خَیرٌ لِّلأَبْرَارِ»}} ([[سوره آل عمران]]، ۱۹۸).
  
و ملائکه ای که حاملان صحف مطهره (قرآن) هستند را برره گفته است: «بِأَيْدِي سَفَرَةٍ كِرامٍ بَرَرَةٍ» به اعتبار نیکی اعمالشان.<ref>تفسیرالمیزان، علامه طباطبائی، ج20، ص202.</ref>
+
و [[ملائکه]] ای که حاملان صحف مطهره (قرآن) هستند را به اعتبار نیکی اعمالشان «بررة» گفته است: {{متن قرآن|«بِأَیدِی سَفَرَةٍ * کرامٍ بَرَرَةٍ»}} ([[سوره عبس]]، ۱۵-۱۶).<ref>تفسیرالمیزان، علامه طباطبائی، ج۲۰، ص۲۰۲.</ref>
  
 
==بِرّ به معنی نیکوکاری==
 
==بِرّ به معنی نیکوکاری==
  
بِرّ به معنی نیکی و نیکوکاری است. خدا افرادی را که به نیکی سفارش نموده و خود آن را انجام نمی دهند، نکوهش می کند: {{متن قرآن|«أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ»}} ([[سوره بقره]]: 44) آيا مردم را به نيكى دستور مي دهيد و خود را از ياد مي بريد؟
+
«[[بر و نیکی|بِرّ]]» به معنی «نیکی و نیکوکاری» نیز در [[قرآن]] بسیار آمده است. خدا افرادی را که به نیکی سفارش نموده و خود آن را انجام نمی دهند، نکوهش می کند: {{متن قرآن|«أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَکمْ»}} ([[سوره بقره]]، ۴۴) آیا مردم را به نیکى دستور می دهید و خود را از یاد می برید؟
 
 
{{متن قرآن|«وَلاَ تَجْعَلُواْ اللّهَ عُرْضَةً لِّأَيْمَانِكُمْ أَن تَبَرُّواْ وَتَتَّقُواْ»}}. ([[سوره بقره]]، 224) خداوند را در معرض سوگند خود قرار ندهید برای ترک نیکی و پرهیزکاری.
 
 
 
{{متن قرآن|«لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ»}}. ([[سوره ممتحنه]]، 8) خدای شما را نهی نمی کند از کافرانی که با شما در دین جنگ نکردند و شما را از موطن خویش بیرون نراندند که احسان نمائید با ایشان و عادلانه رفتار کنید.
 
 
 
خداوند در این آیه علت جهاد و مورد آن را بیان فرموده است. علت جهاد آن است که کفار شما را رنج می دادند و در دین با شما جنگ می کردند و شما را از خانه هاتان می راندند و بیرون می کردند چنانکه در [[سوره توبه]] فرمود: {{متن قرآن|«وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ»}} ([[سوره توبه]]، 13) آهنگ بیرون راندن رسول کردند آغاز جنگ بار اول از جانب آنان بود و هم از این آیه معلوم می شود که احسان و نوازش و یاری فقرای کفار و ضعفای آنان حرام نیست مگر آن که به جنگ با مسلمانان آیند و این آیه شامل مشرکین نیز می شود بلکه مورد آن مشرک است.
 
 
 
{{متن قرآن|«تَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ»}} ([[سوره مائده]]، 2) یاری یکدیگر کنید و در نیکوکاری و تقوی و یاری مکنید در گناه و بیداد یعنی تجاوز از حد.
 
 
 
فقهای عهد ما در معنی اعانت و فروع آن سخن بسیار گفته اند که ذکر آن مناسی نیست به آنچه به نظر ما صحیح تر و موافق قول بزرگان علمای [[شیعه]] است اکتفا می کنیم: هر عمل که بدانی به گناه منتهی می شود مانند آن که کارد را بدست قاتل دهی هنگامی که می خواند کسی را بکشد اعانت بر گناه است و حرام و اگر دانی منتهی به عمل خیر و ثواب دارد مانند دادن مصحف و کتاب دعا به کسی که می خواهد قرائت کند و هر عمل که ندانی به چه منتهی خواهد شد و احتمال هر دو دارد مانند تجارت و خرید و فروش انگور و چوب که ندانی خریدار با آنها چه می سازد شاید منبر بسازند یا طنبور و شاید سرکه کنند یا خمر [[حلال]] یا [[حرام]] بودن خرید و فروش بسته به نیت است.
 
 
 
و این سخن در تمام نظائر آن جاری است مثلاً قتل مؤمن حرام است و دو احتمال ندارد و قتل کافر حربی در جنگ جائز است و یک احتمال بیش نیست اما برداشتن مال مؤمن و بیرون بردن از محل خطر اگر به نیت سرقت باشد حرام است و اگر برای حفظ باشد مباح است و آوازی که هم ممکن باشد حرام است در لهو خواند و هم در غیر لهو اگر به نیت لهو باشد حرام است وگرنه حلال و امثله این بسیار است حتی در تعلیم فقه نیز اگر بدانی خواننده آن را در باطل بکار می برد، حرام است و اگر ندانی جائز.
 
 
 
{{متن قرآن|«لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَـكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالْكِتَابِ»}}. ([[سوره بقره]]، 177) نیکوکاری به این نیست که روی به مشرق و مغرب کنید بلکه نیکوکار کسی است که ایمان به خدا و روز قیامت و [[فرشتگان]] و کتاب و پیغمبران دارد.
 
  
خداوند قبله را مقرر داشت که مردم در نماز روی به کعبه کنند و پیش از آن روی به مسجد اقصی [[نماز]] می کردند و این موجب طعن منافقان و شبهه مؤمنان شد که اگر آن عمل پیشین نیک بود چرا منسوخ گشت و اگر بد بود چرا مقرر شد خداوند جواب می فرماید که روی به این جهت و آن جهت کردن حسن ذاتی ندارد تا قابل نسخ نباشد بلکه حسن ذاتی ایمان به خدا و قیامت و اقرار به [[نبوت]] و ملائکه و کتب الهی راست و هر چه خدا امر کند اطاعت او خوب است نظیر آن که در قربانی فرمود: {{متن قرآن|«لَن يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَكِن يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنكُمْ»}}؛ گوشت و خون قربانی انسان را نزدیک به خدا نمی کند بلکه خداترسی و نیت اطاعت فرمان او در قربانی و غیر آن موجب قرب به خداست. ([[سوره حج]]، 37)
+
{{متن قرآن|«تَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ»}} ([[سوره مائده]]، ۲) یاری یکدیگر کنید در نیکوکاری و تقوی و یاری مکنید در گناه و بیداد، یعنی تجاوز از حد.
  
اعمال شرعی و آثار آن برخلاف آثار عمل دنیوی است چنانکه اگر کسی سمی بخورد ندانسته او را می کشد اما گناه نادانسته عقاب ندارد، عمل خیر نیز بی نیت خیر نیست، بلکه خیر آن است که برای اطاعت خدا و با ایمان انجام دهند. نبینی که اگر روزه را سهواً بخورند باطل نمی شود اما اگر پرهیز طبی را بشکنند زیان آن همچنان است که عمداً بشکنند. معنی آیه آن نیست که در نماز به هر طرف توان روی کرد بلکه آن را ذاتاً عمل نیک نباید شمرد مگر به قصد اطاعت و باایمان.<ref>نثر طوبی، علامه شعرانی، ذیل واژه «بر».</ref>
+
{{متن قرآن|«لَّیسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَکمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَـکنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِکةِ وَالْکتَابِ»}} ([[سوره بقره]]، ۱۷۷) نیکوکاری به این نیست که روی به مشرق و مغرب کنید بلکه نیکوکار کسی است که ایمان به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب و پیغمبران دارد.
  
==بر عقلی است==
+
و «بِرّ» به صورت فعلی چنین آمده است: {{متن قرآن|«وَلاَ تَجْعَلُواْ اللّهَ عُرْضَةً لِّأَیمَانِکمْ أَن تَبَرُّواْ وَتَتَّقُواْ»}} (سوره بقره، ۲۲۴) خداوند را در معرض سوگند خود قرار ندهید برای ترک نیکی و پرهیزکاری.
  
بر و نیکوکاری به اصطلاح فقهاء عنوانی اولی است مانند معروف و احسان و تقوی هرگاه عقل تشخیص دهد کاری بر و معروف و احسان است خداوند بدان امر کرده است و هر عملی که در عقل قبیح و منکر و اثم و فحشا باشد از آن نهی کرده است چون به نظر ما حسن و قبح عقلی است و چون انسان رفتار صحابه و تابعین و زهاد و عباد سلف را مطالعه کند بر وی  واضح می گردد که در کار خیر عقلی اقدام می کردند و منتظر آن نبودند که در آن باب نصی بینند.
+
و فرمود: {{متن قرآن|«لَا ینْهَاکمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یقَاتِلُوکمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یخْرِجُوکم مِّن دِیارِکمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیهِمْ»}} ([[سوره ممتحنه]]، ۸) خدای شما را نهی نمی کند از کافرانی که با شما در دین جنگ نکردند و شما را از موطن خویش بیرون نراندند که احسان نمائید با ایشان و عادلانه رفتار کنید.
  
اما در مذهب اشعریان بر عنوان ثانوی است برای اعمالی دیگر که حسن آنها بخصوص نامبرده شده باشد چون آنها حسن و قبح عقلی را انکار دارند. خداوند کفار جاهلیت را معاقب و مسئول قرار داد که دختران را زنده بگور می کردند و حال آن که هنوز شرعی نیامده بود. «واذا المؤدة سئلت بأی ذنب قتلت».<ref>نثر طوبی، علامه شعرانی، ذیل واژه «بر».</ref>
+
خداوند در این [[آیه]] علت [[جهاد]] و مورد آن را بیان فرموده است. علت جهاد آن است که کفار شما را رنج می دادند و در دین با شما جنگ می کردند و شما را از خانه هایتان می راندند و بیرون می کردند چنانکه فرمود: {{متن قرآن|«وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوکمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ»}} ([[سوره توبه]]، ۱۳) آهنگ بیرون راندن رسول کردند  و آغاز جنگ بار اول از جانب آنان بود. و هم از این آیه معلوم می شود که احسان و یاری فقرای کفار و ضعفای آنان [[حرام]] نیست مگر آن که به جنگ با مسلمانان آیند و این آیه شامل مشرکین نیز می شود بلکه مورد آن مشرک است.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۵۱: سطر ۳۹:
  
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 +
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۲۲

«برّ» از واژگان قرآنی، به فتح باء (بَرّ) به معنی نیکوکار و نیز به معنی خشکی مقابل دریاست و به کسر باء (بِرّ) به معنی نیکوکاری آمده است.[۱]

بَرّ به معنی خشکی

«بَرّ» به معنی خشکی و بیابان در مقابل دریا (بحر) در قرآن کریم بسیار آمده است، مانند: «حُرِّمَ عَلَیکمْ صَیدُ الْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًا» (سوره مائده، ۹۶) شکار حیوان بَری بر شما حرام است چون مُحرم باشید.

یا «هُوَ الَّذِی یسَیرُکمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ»؛ (سوره یونس، ۲۲) او کسى است که شما را در خشکى و دریا راه می برد.

و نیز آیه «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ...» (سوره روم، ۴۱) فساد در خشکی و دریا پدیدار گشت، با آنچه دستهای مردم فراهم آورده است.

بَرّ به معنی نیکوکار

«بَرّ» به معنی «نیکوکار» یکی از نامهای خدای تعالی است: «إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ» (سوره طور، ۲۸) خداست نیکوکار و مهربان.

همچنین در سوره مریم در توصیف حضرت یحیی علیه السلام آمده است: «وَ بَرًّا بِوالِدَیهِ وَلَمْ یکنْ جَبَّاراً عَصِیا» (سوره مریم، ۱۴).

و مثل آن را برای حضرت عیسی علیه السلام از زبان خود او آورده «وَ بَرًّا بِوالِدَتِی وَلَمْ یجْعَلْنِی جَبَّاراً شَقِیا» (سوره مریم، ۳۲) و [مرا] به مادرم نیکوکار [ساخته‌] و مرا گردنکش [و] نگون بخت قرار نداده است.

جمع «بَرّ» نیز به معنای نیکوکار، «أبرار» و «بَرَرَة» است. خداوند در آیات بسیار، نیکان را به پاداش نیک نوید داده است، مانند: «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفی‌ نَعیمٍ» (سوره انفطار، ۱۳) و نیز: «مَا عِندَاللّهِ خَیرٌ لِّلأَبْرَارِ» (سوره آل عمران، ۱۹۸).

و ملائکه ای که حاملان صحف مطهره (قرآن) هستند را به اعتبار نیکی اعمالشان «بررة» گفته است: «بِأَیدِی سَفَرَةٍ * کرامٍ بَرَرَةٍ» (سوره عبس، ۱۵-۱۶).[۲]

بِرّ به معنی نیکوکاری

«بِرّ» به معنی «نیکی و نیکوکاری» نیز در قرآن بسیار آمده است. خدا افرادی را که به نیکی سفارش نموده و خود آن را انجام نمی دهند، نکوهش می کند: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَکمْ» (سوره بقره، ۴۴) آیا مردم را به نیکى دستور می دهید و خود را از یاد می برید؟

«تَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ» (سوره مائده، ۲) یاری یکدیگر کنید در نیکوکاری و تقوی و یاری مکنید در گناه و بیداد، یعنی تجاوز از حد.

«لَّیسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَکمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَـکنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِکةِ وَالْکتَابِ» (سوره بقره، ۱۷۷) نیکوکاری به این نیست که روی به مشرق و مغرب کنید بلکه نیکوکار کسی است که ایمان به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب و پیغمبران دارد.

و «بِرّ» به صورت فعلی چنین آمده است: «وَلاَ تَجْعَلُواْ اللّهَ عُرْضَةً لِّأَیمَانِکمْ أَن تَبَرُّواْ وَتَتَّقُواْ» (سوره بقره، ۲۲۴) خداوند را در معرض سوگند خود قرار ندهید برای ترک نیکی و پرهیزکاری.

و فرمود: «لَا ینْهَاکمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یقَاتِلُوکمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یخْرِجُوکم مِّن دِیارِکمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیهِمْ» (سوره ممتحنه، ۸) خدای شما را نهی نمی کند از کافرانی که با شما در دین جنگ نکردند و شما را از موطن خویش بیرون نراندند که احسان نمائید با ایشان و عادلانه رفتار کنید.

خداوند در این آیه علت جهاد و مورد آن را بیان فرموده است. علت جهاد آن است که کفار شما را رنج می دادند و در دین با شما جنگ می کردند و شما را از خانه هایتان می راندند و بیرون می کردند چنانکه فرمود: «وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوکمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ» (سوره توبه، ۱۳) آهنگ بیرون راندن رسول کردند و آغاز جنگ بار اول از جانب آنان بود. و هم از این آیه معلوم می شود که احسان و یاری فقرای کفار و ضعفای آنان حرام نیست مگر آن که به جنگ با مسلمانان آیند و این آیه شامل مشرکین نیز می شود بلکه مورد آن مشرک است.

پانویس

  1. نثر طوبی، علامه شعرانی، ذیل واژه «بر».
  2. تفسیرالمیزان، علامه طباطبائی، ج۲۰، ص۲۰۲.