برادری

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


اخوّت مصدر «أخ» و به معناى برادرى، دوستى و مصاحبت آمده است. معناى اصلى و حقيقى «أخ» شريك در ولادت يا شيرخوارگى است كه برادر نَسَبى و رضاعى را شامل مى‌شود و در ديگر مفاهيم مانند هم قبيلگى، مشاركت در كار و صنعت، دين و دوستى به صورت استعاره و مجاز بكار رفته است. اين واژه در قرآن به معناى برادر نَسَبى و رضاعى و دينى به كار رفته است.[۱]

اخوت و برادری در قرآن

از جمله آیاتی که در قرآن کریم در مورد اخوت و برادری بحث کرده آیه دهم سوره حجرات است که می­فرماید: «مؤمنان برادر یکدیگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید!».[۲]

در اين آیه نكاتى نهفته است:

  1. دو برادر در برابر بيگانه، يگانه و بازوى يكديگرند.
  2. دوستى دو برادر عميق است.
  3. امروزه براى اظهار علاقه كلمات رفيق، دوست، هم شهرى، هم وطن و... بكار مى­رود ولی اسلام كلمه برادر را بكار برده است كه عميق­ترين واژه­ها است.
  4. دوستى دو برادر متقابل است.
  5. رمز برادرى تنها در ايمان است. مسائل اقتصادى، سياسى، نژادى، جغرافيايى، تاريخى و... نمى­تواند در مردم روح برادرى به وجود بياورد.
  6. برادرى بر اساس ايمان، مشروط به زمان، سن، شغل و مكان نيست.
  7. كسى خود را برتر از ديگران نداند. (آرى، ميان والدين و فرزند برترى است ولى ميان برادران مساوات است).[۳]

طرح برادرى و استفاده از اين واژه از ابتكارات اسلام است. در صدر اسلام پيامبر صلی الله علیه و آله به همراه هفتصد و چهل نفر در منطقه «نخيله» حضور داشتند كه جبرئيل نازل شد و فرمود: «خداوند ميان فرشتگان عقد برادرى بسته است. حضرت نيز ميان اصحابش عقد اُخوّت بست و هر كس با ديگرى كه همفكرش بود برادر مى­شد. مثلاً: ابوبكر با عمر، عثمان با عبدالرحمن، سلمان با ابوذر، طلحه با زبير، مصعب با ابوايوب انصارى، حمزه با زيد بن حارثه، ابودرداء با بلال، جعفر طيار با معاذ بن جبل، مقداد با عمّار، عايشه با حفصه، ام السلمه با صفيّه و شخص پيامبر صلی الله علیه و آله با حضرت على علیه السلام برادر شدند».[۴]

در جنگ اُحد پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله دستور داد دو نفر از شهدا (عبداللّه بن عمر و عمربن جموح) را كه ميانشان برادرى برقرار شده بود در يك قبر دفن كنند.[۵]

برادرى نسبى در روزى گسسته خواهد شد «فلا اَنساب بينهم»[۶] ولى برادرى دينى حتى روز قيامت پايدار است. «اِخواناً على سُرُرٍ متقابِلين».[۷]

اُخوّت در ميان زنان مؤمنه نيز هست، چنانكه در جاى ديگر تعبير اخوت در مورد زنان نيز بكار رفته است. «وان كانوا اِخوَة رجالاً و نساءً».[۸]

برادرى بايد تنها براى خدا باشد، امام علي علیه السلام در این مورد می­فرماید: مردم (مسلمان) برادرند. اگر برادري آنان براي غيرخدا باشد، آن برادري دشمني است و اين است سخن خداوند متعال كه: «در آن روز، دوستان با هم دشمنند مگر پرهيزگاران».[۹]

آنچه مهم­تر از گرفتن برادر است حفظ برادرى است و در روايات از كسانى كه برادران دينى خود را رها مى­كنند به شدت انتقاد شده است تا آنجا كه سفارش شده است كه اگر برادران از تو فاصله گرفتند تو با آنان رفت و آمد داشته باش.[۱۰]

حقوق برادرى

يكي از ياران امام صادق علیه السلام حق مومن را بر مومن پرسيد. امام فرمود:

  1. آسانترین حق این است که آنچه برای خود می­خواهی برای او نیز بخواهی و آنچه برای خود بد میدانی برای دیگران نیز بد بدانی.
  2. برای برطرف کردن نیازهای او تلاش کنی و رضایت او را جلب کنی امر و خواسته او را اطاعت کنی.
  3. به او با جان، مال، دست، پا و زبانت کمک کنی.
  4. چشم و راهنما و آئينه و پيراهنش باشى.
  5. طوری نباشد که تو سير باشى و او گرسنه، تو پوشيده باشى و او برهنه و... [۱۱]

رسول خدا صلی الله علیه و آله در حدیثی می­فرماید: مؤمن بر مؤمن از جانب خدا هفت حق واجب دارد:

  1. احترام: او را در چشم خود بالا مرتبه ببیند.
  2. محبت: از عمق دل او را دوست داشته باشد.
  3. مواسات: در مال و اموال خود با او شریک باشد.
  4. حمايت: در مقابل غيبت و بدگوئى دیگران از او حمایت کند.
  5. عيادت: در زمان بيماريش از او عيادت كند.
  6. تشييع: در تشییع جنازه‌ مؤمن شرکت بکند‌.
  7. ياد خير: پس از مردن مؤمن جز به خوبى از او یاد نکند.[۱۲]

امام سجاد علیه السلام در ضمن حدیثی می­فرماید: حق برادرت اين است که:

  1. او را سلاح نافرمانى خدا قرار نده.
  2. وسيله­ای برای ستم کردن به خلق خدا قرار نده.
  3. كمك نمودن به او را در برابر دشمنش.
  4. حائل شدن ميان او و شيطان­هايش.
  5. نصيحت و خيرخواهی­اش.
  6. توجه به او در راه خدا را.

اين همه در صورتى است كه او مطيع فرمان پروردگارش باشد و اوامر او را بخوبى انجام دهد و اگر این طور نباشد بايد خدا در نزد تو مقدم و گرامى‌تر از او باشد.[۱۳]

پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله بعد از تلاوت آيه «انّما المؤ منون اِخوَة» فرمودند: تمام افراد مسلمين برادر و برابر و خون و جان همه آنها در يك سطح و مساوى با هم است و هر گونه تعهد و پيمانى كه يك فرد از مسلمانان با كفار داشته باشد. از نظر همگى محترم است اگر چه آن يك فرد از نظر موقعيت اجتماعى و يا مالى در سطح پائين‌ترى باشد...؛ «و هم يَدٌ على مَن سَواهم».[۱۴]

ویژگی­ برادران واقعی

در روايات، نشانه بهترين برادر را اين گونه مى­خوانيم:

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «بهترين برادران كسى است كه با شما در كارهاى اخروى مساعدت كند».[۱۵] یعنی تو را در كارهاى آخرت يارى رساند.

رسول اللّه صلی الله علیه و آله فرمودند: «بهترين برادران شما كسى است كه عيب هايتان را به شما اهدا كند».[۱۶]

امام على علیه السلام فرمودند: «بهترين برادر آن است كه در نصيحت و ارشاد كمتر ملاحظه كند».[۱۷] يعنى آنست كه مدارای او در نصيحت تو در بدي ها كمتر از ساير برادران باشد.

همچنین فرمودند: «بهترين برادر تو کسی است كه در راه حق، بر تو زياد خشم گيرد».[۱۸] يعنى در آنچه حق باشد اگر خلاف حقّ از تو ببيند منع و زجر تو كند.

امام على علیه السلام می­فرمایند: «بهترين برادر آن است كه برادران خويش را نيازمند ديگرى نسازد».[۱۹] يعنى خود كفايت امور ايشان بكند و نگذارد كه محتاج به ديگرى شوند.

امام على علیه السلام چنین فرمود: «بهترين برادران تو كسى است كه به تو يارى دهد و بهتر از او كسى است كه تو را بسنده باشد و اگر به تو نيازمند شد از تو بگذرد».[۲۰]

امام على علیه السلام فرمودند: «بهترين برادران تو آن كسى است كه با مال خويش تو را يارى رساند و بهتر از او كسى است كه تو را از ديگرى بى­نياز سازد».[۲۱]

امام على علیه السلام می­فرماید: «بهترين برادران كسى است كه دوستى­اش براى خدا باشد».[۲۲]

امام على علیه السلام چنین می­فرماید: «بهترين برادران كسى است كه برادريش براى دنيا نباشد».[۲۳]

امام على علیه السلام فرمودند: «بهترين برادران آن كسى است كه چون او را از دست دهى، دوست نداشته باشى پس از او زنده بمانى».[۲۴]

امام على علیه السلام می­فرماید: «بهترين برادران تو كسى است كه براى انجام كارهاى نيك بشتابد و تو را نيز به نيكوكارى بكشاند و به نيكى فرمانت دهد و در آن يارى­ات دهد».[۲۵]

امام على علیه السلام فرمودند: «بهترين برادران تو آن كسى است كه با راستگويى خود، تو را به راستگويى فراخواند و با نيكوكارى اش تو را به بهترين كارها دعوت كند».[۲۶]

ویژگی­های بدترین برادران

در روايات نشانه بدترين برادر را اين گونه مى­خوانيم: امام على علیه السلام فرمودند: «بدترين برادر آن است كه مايه رنج و زحمت آدمى باشد».[۲۷]

امام صادق علیه السلام می­فرماید: «بدترین برادر آنست كه نافرمانى خدا را در پيش تو آراسته جلوه دهد».[۲۸] یعنی معصيت خدا را در نظرت زيبا جلوه دهد.

پانویس

  1. هاشمی رفسنجانی، اکبر؛ فرهنگ قرآن، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، 1383، ج‌2، ص486.
  2. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ...».
  3. قرائتی، محسن؛ تفسیر نور، تهران‌، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن‌، 1383، سوره حجرات، ذیل آیه 10.
  4. مجلسی محمدباقر؛ بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، تهران، دارالكتاب اسلامیه، 1364، نوبت دوم، ج 38، ص 335.
  5. ابن ابی الحديد؛ شرح نهج البلاغه، تهران، اسماعیلیان، ج 14، ص 263.
  6. سوره مؤمنون، آیه 101.
  7. سوره حجر، 47.
  8. سوره نساء، 176.
  9. محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحکمة، حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1377، چاپ اول، ج1، صفحه 74. النّاسُ إخـْوانٌ ؛ فمَنْ كانَتْ اُخُوّتُهُ في غيرِ ذاتِ اللّه فهِيَ عَداوةٌ، و ذلكَ قولُهُ عزّوجلّ: «الأخِلاّءُ يومئذٍ بعضُهم لبعضٍ عدوٌّ إلاّ المتّقين». سوره زخرف، 67.
  10. مجلسی محمدباقر؛ بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، تهران، دارالكتاب اسلامیه، 1364، نوبت دوم، ج 68، ص423. «صِلْ مَن قَطعك».
  11. همان، ج3، صفحه 167.
  12. مجلسی محمدباقر؛ بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، تهران، دارالكتاب اسلامیه، 1364، نوبت دوم، جلد 71، صفحه 222.
  13. همان، صفحه 15. «وَ أَمَّا حَقُّ أَخِيكَ - فَتَعْلَمُ أَنَّهُ يَدُكَ الَّتِي تَبْسُطُهَا وَ...‌».
  14. همان، ج 67، ص 242.
  15. مجموعة ورام(تنبيه الخواطر)، ج‌2، ص123.
  16. همان.
  17. عبدالواحد، آمدی، تصنيف غررالحكم و دررالكلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1378، چاپ دوم، ص416. «خَيْرُ الْإِخْوَانِ أَقَلُّهُمْ مُصَانَعَةً فِي النَّصِيحَة».
  18. همان، ص417.
  19. همان، «خَيْرُ الْإِخْوَانِ مَنْ لَا يُحْوِجُ إِخْوَانَهُ إِلَى سِوَاه‌».
  20. همان، ص415.
  21. همان، «خيرُ إخْوانِكَ مَن واساكَ بخيرِهِ و خيرٌ مِنه مَن أغناكَ عن غيرِهِ».
  22. همان، ص423. «خيرُالإخْوانِ مَن كانتْ في اللّه ِ مَودّتُهُ».
  23. همان، ص417. «خيرُالإخْوانِ مَن لَم تَكُنْ علَى الدُّنيا اُخوّتُهُ».
  24. همان، «خيرُالإخْوانِ مَن إذا فَقَدتَهُ لَم تُحبَّ البقاءَ بَعْدَهُ».
  25. همان، «خيرُ إخْوانِكَ مَن سارَعَ إلى الخيرِ و جَذَبَكَ إلَيهِ و أمَرَكَ بالبِرِّ و أعانَكَ علَيهِ».
  26. همان، «خيرُ إخْوانِك مَن دَعاكَ إلى صِدْقِ المَقالِ بصدقِ مقالِهِ و نَدَبكَ إلى أفضلِ الأعمالِ بحُسْنِ أعمالِهِ».
  27. مجلسی محمدباقر؛ بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، تهران، دارالكتاب اسلامیه، 1364، نوبت دوم، ج‌71، ص165. «شَرُّ الإخْوانِ مَن تُكُلِّفَ لَهُ».
  28. همان، ج‌71، ص191.

منابع

برادری، علی اکبریان تبریزی، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)، تاریخ بازیابی: 8 بهمن1391.