بحر الفوائد (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بحر الفوائد.jpg
نویسنده ميرزا محمدحسن آشتيانى تهرانى
موضوع اصول فقه شیعه
زبان عربی
تعداد جلد 4

بحر الفوائد

«بحرالفوائد في شرح الفرائد»، تأليف ميرزا محمدحسن آشتيانى (م، 1319 ق) كتابی در شرح «فرائد الأصول» اثر استادش شيخ مرتضى انصارى است.

ميرزا محمدحسن آشتيانى از مبرزترين شاگردان شيخ انصارى است

مؤلف

آیت الله میرزا محمدحسن آشتیانی (۱۳۱۹-۱۲۴۸ ق) فقیه اصولی و عالم مجاهد شیعه و از شاگردان شیخ مرتضی انصاری است و تقريرات او گسترده‌ترين و مفصل‌ترين تقريرات درس شيخ انصاری مى‌باشد. آقا حسین قمی، میرزا محمد شاه آبادی، سید اسماعیل مرعشی و میرزا محمد فیض قمی، از شاگردان او هستند.

ميرزاى آشتیانی نقش فعال و مؤثری در نهضت مبارزه با امتیاز تنباکو و ابلاغ فتوای میرزای شیرازی در تحریم آن داشت. آن عالم ربانی مواظب طاعات و عبادات و نماز شب و زیارت عاشورا و زیارت جامعه کبیره و مجدّ در نشر معارف اسلامی و تألیف کتب و جواب استفتائات بود.

معرفی کتاب

بنا به نظر شیخ آقا بزرگ تهرانی، در میان ۴۰ حاشیه که بر «فرائد الأصول» (معروف به رسائل) نگاشته شده، «بحرالفوائد» از همه آنها پرمایه‌تر، بهتر و مفیدتر است. مدرسان حوزه های علمیه ایران، همگی اتفاق نظر دارند که این اثر بهترین شرح بر رسائل است.

ميرزاى آشتیانی «بحرالفوائد» را هنگامی نوشت که در نجف اشرف در درس شیخ انصاری شرکت می‌کرد؛ ولى هنگام تدريس در تهران آن را پاكنويس و منقّح كرد و در سال ۱۳۱۵ هـ.ق به چاپ رسانید.

ترتيب كتاب‌

كتاب بحرالفوائد در چهار قسمت تدوين شده است:

  • قسمت اول: شامل بحث حجيت قطع و حجيت ظن و مباحث مربوط به آنها يعنى حجيت قول لغوى، اجماع منقول، حجيت خبر واحد، مقدمات دليل انسداد و حجيت ظن در اصول دين است.

مؤلف، اين قسمت از كتاب را در شعبان سال 1307 به پايان رسانده است و نگارنده آن احمد تفرشى مى‌باشد. اين قسمت 300 صفحه است. قابل ذكر است كه در سه قسمت بعد، عناوين بحث در ابتداى آن مشخص شده است اما در اين قسمت عنوان كلى هذا كتاب بحرالفوائد في شرح الفرائد نوشته شده است در حالى كه مثلاً بايد عنوان «في حجّية القطع والظن و ما يتعلّق بهما» نوشته مى‌شد.

  • قسمت دوم: شامل بحث أصالة البرائة و مسائل مرتبط به آن، يعنى تفاوت حكم ظاهرى و واقعى، دلايل عقلى و نقلى برائت و احتياط، شبهات محصوره و غيرمحصوره، دوران امر بين واجب و حرام و در انتها قاعده لاضرر مى‌باشد.

اين قسمت در ربيع الثانى سال 1308 هجرى قمرى به پايان رسيده و در سال 1315 به وسيله محمد بن احمد خوانسارى نوشته شده و 233 صفحه است. اين قسمت در دارالطباعة آقا سيد مرتضى در همان سال به چاپ رسيده است.

  • قسمت سوم: استصحاب و دلايل عقلى و نقلى آن و معارضه آن با اصول ديگر و شبهات و رد آنها است. در اين قسمت، مؤلف تاريخ اتمام آن را مشخص نكرده است ولى نگارش آن در سال 1315 به پايان رسيده و در 233 صفحه است. نگارنده آن نيز احمد بن حسين طاوى تفرشى مى‌باشد. و در دارالطباعة آقا سيد مرتضى در همان سال چاپ شده است.
  • قسمت چهارم: بحث تعادل و تراجيح است. اين قسمت مختصرتر از قسمتهاى ديگر و در 69 صفحه انتشار يافته است. مؤلف، اين قسمت را در شعبان 1315 هجرى قمرى به پايان رسانده و نگارنده آن احمد تفرشى است. ناشر آن نيز سيد محمدعلى شيرازى و مصحح آن شيخ مسيح بن قاسم طالقانى از شاگردان مؤلف مى‌باشد.

آن طور كه از خاتمه قسمتهاى دوم تا چهارم فهميده مى‌شود، مؤلف در حالى به اين كتاب همت گماشته است كه تشتت افكار و فشار ناراحتى‌ها و مشكلات او را احاطه كرده بوده و از طرفى در خاتمه قسمت چهارم مى‌نويسد كه كار بسيار عجيبى كرده، زيرا در حالى بعضى از قسمتهاى كتاب را نوشته است كه بسيارى از نوشته‌هايش گم شده بوده و اين بر مشكلات كار او اضافه مى‌كرده است.

بنابراين، با توجه به اين عبارتها و با توجه به شرايط مؤلف كه بعد از نهضت تحريم تنباكو در سال 1309 به اين امر مبادرت ورزيده است، بعضى از نقايص موجود در كتاب را مى‌توان توجيه كرد.

شيوه تأليف‌

كتاب بحرالفوائد، داراى متنى بسيار روان و عميق است و برخلاف ساير كتابهاى اصولى مشكل پيچيدگى در عبارت را ندارد و نام اكثر مآخذ مطالب و صاحبان نظريه‌ها در آن مشخص شده كه باعث استفاده بهتر خواننده از كتاب مى‌شود.

در قسمتهاى مختلف كتاب، حق‌شناسى و احترام خاص مصنف نسبت به شيخ اعظم انصارى را مى‌توان ملاحظه كرد از جمله: فإن ما ذكرنا من التحقيق رشحة من رشحات تحقيقاته و ذره من ذرات فيوضاته... كيف و هو مبتكر في الفن بما لم يسبقه سابق. (قسمت اول كتاب، صفحه 52)

الذي صرف عمره في علم الشريعة مع ما عليه من التفرد في دقة النظر و استقامة الرأي والاطلاع على فتاوى الفقهاء رضوان الله عليهم في عصره فجزاه الله عن الإسلام خيراً.

دقت و نكته سنجى‌

به دليل احاطه كامل مؤلف به نظريات شيخ انصارى، كتاب بحرالفوائد از مهمترين منابع دستيابى به نظريات واقعى شيخ اعظم مى‌باشد كه گاهى در رسائل به اشتباه مطرح شده است. مثلاً در بحث مخالفت التزاميه در شبهه حكميه مى‌فرمايند: لايخفى عليك أنه دام ظله و إن سلّم هذا الظهور في المقام و قوّاه إلا أنه دام ظله لم يسلّمه في الجزء الثانى من الكتاب و حكم على سبيل الجزم بعدم وجوب التزام بأحد الحكمين.

يا در مبحث حجيت قطع مى‌فرمايند: و بهذا قد صرّح دام ظله في مجلس البحث ولكنّك خبير بأن استفادته من العبارة في غاية الإشكال. همچنين: فتأمل حتى لا يختلط عليك مرامه - قدس‌سره - في المقام فتكون ممن يورد عليه من غير وقوف على المراد.

اصولا در كتاب بحرالفوائد به كرّات عبارت «في مجلس البحث» ديده مى‌شود كه نشان از مباحثات علمى بين مصنف و شيخ اعظم دارد و تفاوت نظريات مطرح شده در جلسات بحث با متن رسائل را نشان مى‌دهد تا جايى كه در قسمتى از كتاب نظر شيخ اعظم را در مورد نياز به تغيير در عبارتهاى رسائل مطرح مى‌فرمايند: فإن كلام شيخنا - قدس‌سره - في هذا الأمر لايخلو عن تشويش و اضطراب على ما في الكتاب مع كثير اهتمامه بشأنه و قد كان بانياً على تغيير عبارة الكتاب في الأمر الثاني في كثير من مواضعه و قد دعى قبله، جزاه اللّه عن الدين و عنّا خير الجزاء.

اثرى علمى اخلاقى‌

كتاب بحرالفوائد نه تنها يك اثر علمى است، بلكه يك اثر عملى براى نشان دادن تقواى در نوشتار و برخورد با نظريات علمى بزرگان مى‌باشد و از عجله در انتقاد و مناقشه در مسائل علمى اثرى در اين كتاب ديده نمى‌شود، بلكه به عكس، توصيه‌هاى اخلاقى، علمى مصنف به كرات در كتاب ديده مى‌شود. به عنوان مثال: قد طال البحث بيني و بين شيخنا - قدس‌سره - في مجلس المذاكرة في الإشكال المذكور في هذا المقام و مسألة اجتماع الأمر والنهي ولم يحصل لي من إفاداته ما يدفع به الإشكال عن نفسي لكني أسئلك التأمل في هذا المقام و عدم المسارعة فيه و أن لاتسلك سبيل طلبة عصرنا من الإيراد على كل ما يسمعونه من غير تأمل في موضوع القضية و محمولها و إلا فالسهو و الخطاء بمنزلة الطبيعة الثانية لغير الإنسان الكامل الذي عصمه اللّه منهما.

مؤلف به خاطر احترام خاصى كه نسبت به استادش شيخ اعظم قدس‌سره دارد هرگز از عبارت «يرد عليه» استفاده نكرده، بلكه از عبارت «لا يخلو عن مناقشة» و امثال لفظ مناقشه استفاده كرده و حتى گاهى در مقام توجيه برآمده است. مثلا: «كأنه سهو من قلمه الشريف أو مبني على المسامحة في الإطلاق... فلا تحسبنّه غير خبير بهذه المطالب الواضحة كيف و هو مبتكر في الفن».

اين احترام نه فقط نسبت به استادش، بلكه نسبت به علماى سابق نيز ديده مى‌شود. مثلا راجع به شيخ طوسى مى‌فرمايد: «قدس اللّه نفسه الزكية و طيب تربته الشريفة».

ويژگيهاى كتاب‌

يكى از نكات مثبت كتاب حاضر آن است كه مؤلف به مأخذ و مصدر كلام شيخ مراجعه كرده و مطالب را با اطلاع كامل بيان مى‌فرمايد و احيانا اگر در موردى مطلبى را پيدا نكرده باشد اعلام مى‌كند: لم أر الجواب المذكور والفرق بين الضررين في النسخة الموجودة عندي من عدّة الشيخ قدس‌سره...

يا اين كه صريحاً اعلام مى‌كند آنچه به مأخذ نسبت داده شده وجود نداشته و استناد شيخ اعظم صحيح نمى‌باشد: و أنت خبير بأن التقييد المذكور في كلام شيخنا الأستاد العلامة... ليس موجوداً في كلام الجزائري بل ولاحكاه عنه غيره...

ويژگى ديگر آن كه، مؤلف به دليل احاطه كامل به نظريات اصولى گاهى در كتاب منشأ و تاريخچه نظريه اصولى خاصى را مطرح كرده است. مثلاً در بحث حجيت ظن مطلق، صاحب اين نظريه را وحيد بهبهانى و سيد على صاحب رياض (هم‌درس ايشان) دانسته كه بعدها شاگرد وحيد بهبهانى يعنى محقق قمى در انتشار اين نظريه اهتمام خاصى را مبذول داشته است. (صفحه 228 سطر 18، قسمت اول كتاب)

يا در رابطه با دليل اجتهادى و فقاهتى تاريخچه اين نظريه را بيان مى‌فرمايد. (قسمت دوم كتاب صفحه 4 سطر 10)

در اين كتاب، مؤلف گاهى به دليل نياز به طرح مباحث دقيق فلسفى و فقهى، احاطه خود را بر اين مسائل نشان داده و هيولى، صورت، جسم طبيعى، تعليمى، اقسام جواهر و امثال آن را توضيح مى‌دهد. (صفحه 36 كتاب)

ايشان در بحث‌هايى همچون اجماع منقول، كلمات فقهاء و نظرياتشان را بخوبى تبيين مى‌فرمايد. (صفحه 134 و 135 كتاب)

از نكات جالب در متن كتاب اين است كه در مواردى به دنبال نام شيخ اعظم لفظ دام ظله وجود دارد كه نشانگر نوشته شدن متن در زمان حيات شيخ مى‌باشد و در مواردى ديگر كلمه قدس‌سره كه نشان دهنده نوشته شدن آن متن و يا تصحيح آن بعد از حيات شيخ اعظم است.

اين تفاوت گاهى در يك قسمت از كتاب و در چند صفحه متوالى ديده مى‌شود و گاهى بين قسمتهاى مختلف كتاب ديده مى‌شود كه به نظر مى‌رسد براى اطلاع از زمان نگارش قسمتهاى مختلف كتاب مى‌توان از اين شواهد استفاده كرد.

نكته ديگر اين كه مؤلف در كتاب كلماتى را به فارسى ترجمه كرده، در حالى كه نيازى به ترجمه فارسى نبوده يا اين كه شعرهايى را با عبارتهاى فارسى آورده است در حالى كه نيازى به اين كار ديده نمى‌شود. مثل بد كاريست - بد آدميست - پاى استدلاليان چوبين بود - جمع صورت با چنين معنى ژرف، نيست ممكن جز ز سلطان شگرف - جسم جوهر در ذات پيوسته است، اگر گسسته بودى قابل ابعاد نبودى.

ميرزاى آشتيانى در كتاب بحرالفوائد لفظ «الأستاذ العلاّمة» را بسيار تكرار كرده است و گاهى در يك سطر، دو بار اين عبارت تكرار مى‌شود مانند: ...على ما ذكره الأستاذ العلامة من الإيراد بأن هذه الأخبار، كما تشهد لما ذكره الأستاذ العلامة... كذلك تشهد...

اشارات نويسنده‌

در كتاب بحرالفوائد از بعضى بزرگان و كتابهاى آنها به صورت كنايه يا اختصار نام برده شده كه به بعضى از آنها اشاره مى‌شود:

  1. بعض أفاضل مقاربي عصرنا في الفصول، يا بعض أفاضل المتأخرين كه مقصود شيخ محمدحسين بن عبدالرحيم اصفهانى (متوفى 1252) صاحب كتاب الفصول الغروية است.
  2. بعض المحققين في تعليقاته على المعالم كه شيخ محمدتقى بن عبدالرحيم اصفهانى (متوفى 1248 هجرى قمرى) صاحب هداية المسترشدين مراد است.
  3. السلطان كه مقصود سلطان العلماء (خليفة السلطان) سيد علاءالدين حسين بن رفيع الدين حسينى (متوفى 1064 هجرى قمرى) صاحب حاشيه بر معالم است.
  4. بعض السادة من الأجلة، مراد از آن بحرالعلوم، سيد محمدمهدى بن سيد مرتضى طباطبايى (متوفى 1212 هجرى قمرى) صاحب مصابيح الأحكام مى‌باشد.
  5. بعض أفاضل المتأخرين في عوائده، مقصود كتاب عوائد الأيام، تأليف ملا احمد بن مهدى نراقى كاشانى است. (متوفى 1244 هجرى)
  6. محكى صد، يعنى جامع المقاصد تأليف محقق ثانى، ابوالحسن على بن حسين بن عبدالعالى كركى. (متوفى 940 قمرى)
  7. الشيخ في الزبدة، يعنى زبدة الأصول، تأليف شيخ بهائى. (متوفى 1031 هجرى قمرى)
  8. شارح الدروس، (شارح الروضة) استاد محقق آقا حسين بن جمال الدين محمد خوانسارى. (متوفى 1098 هجرى قمرى)
  9. سيد مشايخه في المفاتيح، مقصود مفاتيح الأصول، تأليف سيد محمد مجاهد بن سيد على است.

منابع‌ کتاب

ميرزاى آشتيانى در كتاب بحرالفوائد از كتب بسيارى در فنون مختلف از قبيل فقه، اصول، حديث، لغت و... استفاده كرده كه به ذكر برخى از مهمترين منابع ايشان بسنده مى‌كنيم:

  1. الذريعة إلى أصول الشريعة، المسائل الرسية (الأسئلة الرسية) والإنتصار تأليف سيد مرتضى علم الهدى على بن حسين موسوى. (متوفى 436 قمرى)
  2. عدة الأصول، تجريد العقائد، التبيان، الخلاف، المبسوط، الإستبصار و شرح رساله علم، تأليف شيخ طوسى. (متوفى 460 هجرى)
  3. معارج الأصول و المعتبر، تأليف محقق حلى جعفر بن حسن. (متوفى 676 هجرى قمرى)
  4. مختلف الشيعة، النهاية، التذكرة و منتهى الوصول إلى علمي الكلام و الأصول، تأليف علامه حلى، حسن بن يوسف. (متوفى 726 هجرى قمرى)
  5. غاية البادي في شرح المبادي، تأليف محمد بن على جرجانى، شاگرد علامه حلى. (متوفى 728 هجرى قمرى)
  6. نهاية المأمول في شرح تهذيب الوصول إلى علم الأصول (شرح تهذيب علامه حلى) تأليف سيد عميدالدين عبدالمطلب اعرجى. (متوفى 754 هجرى)
  7. الدروس و ذكرى الشيعة، تأليف شهيد اول، محمد بن جمال الدين مكى. (شهادت، 786 هجرى قمرى)
  8. عوالي اللآلي، تأليف شيخ محمد بن على، معروف به ابن ابى جمهور احسائى. (متوفى 901 هجرى)
  9. جامع المقاصد، تأليف محقق ثانى، محقق كركى، ابوالحسن على بن حسين كركى. (متوفى 940 هجرى قمرى)
  10. تمهيد القواعد، روض الجنان، شرح الألفية و مسالك الأفهام تأليف شهيد ثانى. (متوفى 966 هجرى قمرى)
  11. معالم الدين و ملاذ المجتهدين، تأليف جمال الدين ابومنصور حسن بن زين الدين. (متوفى 1011 هجرى قمرى)
  12. حبل المتين و زبدة الأصول، تأليف شيخ بهائى، محمد بن حسين. (متوفى 1031 هجرى قمرى)
  13. الفوائد المدنية والفوائد المكية، تأليف ملا محمدامين بن محمد شريف، محدث استرآبادى. (متوفى 1033 هجرى قمرى)
  14. حاشيه بر معالم، تأليف سلطان العلماء، سيد علاءالدين حسين بن رفيع الدين آملى. (متوفى 1064 هجرى قمرى)
  15. شرح زبدة الأصول به نام غاية المأمول في شرح زبدة الأصول، تأليف جواد بن سعيد كاظمى، مشهور به فاضل جواد. (متوفى 1065 هجرى)
  16. الوافية، تأليف فاضل تونى، ملا عبداللّه بن محمد بشروى خراسانى. (متوفى 1071 قمرى)
  17. حاشيه بر معالم و شرح زبدة الأصول ملا صالح مازندرانى. (متوفى 1081 قمرى)
  18. كفاية المقتصد في الفقه و ذخيرة المعاد في شرح الإرشاد، تأليف محقق سبزوارى، محمدباقر بن محمد مؤمن. (متوفى 1090 هجرى قمرى)
  19. حاشيه بر شرح مختصر الأصول، تأليف جمال الدين بن محمد خوانسارى. (متوفى 1125 هجرى قمرى)
  20. الفوائد الجديدة، تأليف وحيد بهبهانى، آقا محمدباقر بن محمد اكمل. (متوفى 1206 قمرى)
  21. كشف الغطاء، تأليف شيخ جعفر بن شيخ خضر كاشف الغطاء نجفى. (متوفى 1227 هجرى قمرى)
  22. الوافي، شرح الوافية تونى والمحصول في الأصول، تأليف سيد محسن بن حسن اعرجى معروف به محقق كاظمى.
  23. رياض المسائل، تأليف سيد على بن محمد طباطبايى حائرى. (متوفى 1231 هجرى قمرى)
  24. أجوبة المسائل والقوانين المحكمة في الأصول، تأليف محقق قمى، ميرزا ابوالقاسم بن محمدحسن گيلانى. (متوفى 1231 هجرى قمرى)
  25. المناهج في الأصول، تأليف شيخ اسداللّه بن اسماعيل تسترى كاظمى. (متوفى 1237 هجرى قمرى)
  26. مفاتيح الأصول، المصابيح في شرح المفاتيح (كاشانى) و مناهل الأحكام، تأليف سيد محمد مجاهد بن سيد على صاحب رياض العلماء. (متوفى 1242 هجرى)
  27. مناهج الأحكام و عوائد الأيام، تأليف ملا احمد بن مهدى نراقى كاشانى. (متوفى 1244 قمرى)
  28. هداية المسترشدين في شرح معالم الدين، تأليف شيخ محمدتقى بن عبدالرحيم اصفهانى. (متوفى 1248 هجرى قمرى)
  29. الفصول الغروية، تأليف شيخ محمدحسين بن عبدالرحيم اصفهانى. (متوفى 1250 هجرى قمرى)

چاپ‌

كتاب بحرالفوائد در يك جلد بزرگ و در حدود 836 صفحه چاپ شده است. اين چاپ در سال 1315 هجرى قمرى در تهران انجام شده، سپس در سال 1403 هجرى قمرى در انتشارات كتابخانه آيت الله العظمى مرعشى نجفى تجديد چاپ شده است‌.

متن کتاب بحر الفوائد

بحر الفوائد

منابع

  • نرم افزار اصول فقه، مرکز نور.
منابع اصول فقه
متون به ترتیب تاریخ وفات مولفین
التذکرة بأصول الفقه

شیخ مفید

(م413ق)

الذریعه

سید مرتضی

(436-335)

عدة الاصول

شیخ طوسی

(460-385)

غنیة النزوع

ابن زهره

(585-510)

تهذیب الوصول

علامه حلی

(726-648)

مبادی الوصول

علامه حلی

(726-648)

القواعد و الفوائد

شهید اول

(786-734)

تمهید القواعد

شهید ثانی

(965-911)

معالم الدین

صاحب معالم

(م1011)

زبدة الاصول

شیخ بهائی

(1030-953)

الوافیه فی الاصول

فاضل تونی

(م 1071)

الفوائد الحائریه

وحید بهبهانی

(م1206)

قوانین الاصول

میرزای قمی

(م1231)

فرائد الاصول

شیخ انصاری

(م1281)

کفایة الاصول

آخوند خراسانی

(م1329)

مفاتیح الاصول

سید محمد مجاهد

(م1342)

فوائد الاصول (نائینی)

میرزا محمدحسین نائینی

(1355-1276)

وقایة الأذهان

محمد رضا نجفی اصفهانی

(م 1362)

اصول الفقه

شيخ محمدرضا مظفر

(م 1383)

منتهی الاصول

سید محمد حسن بجنوردی

(1395-1316)

المعالم الجدیده

سید محمد باقر صدر

(1399-1355)

اصول الاستنباط

سید علی نقی حیدری

(1403-1325)

مناهج الوصول

امام خمینی

(1409-1320)

الاصول العامه

سید محمد تقی حکیم

(1346-)

شروح
شروح معالم الدین ← حاشیه معالم، سلطان العلماء (م 1064) - حاشیه معالم، ملا محمد صالح مازندرانی (م 1081) - هدایة المسترشدین، شیخ محمدتقی اصفهانی (م 1248)
شروح فرائد الاصول ← أوثق الوسائل، میرزا موسی بن جعفر بن احمد تبریزی - بحر الفوائد، میرزا محمد حسن آشتیانی - درر الفوائد فی الحاشیه علی الفرائد، آخوند خراسانی - فوائد الرضویه، آقا رضا همدانی
شروح کفایه ← انوار الهدایه، امام خمینی - حاشیة الکفایه، علامه طباطبائی - الحاشیة علی الکفایه، سید حسین بروجردی - حقائق الاصول، سید محسن حکیم - عنایة الاصول، سید مرتضی حسینی یزدی

منتهی الدرایه، سید محمد جعفر جزائری شوشتری - نهایة الدرایة، آیت الله کمپانی - نهایة النهایة، میرزا علی ایروانی