اضافه شدن رکعات نماز

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

تقویم هجری قمری

روز واقعه:12 ربیع الثانی
سال ۱ هجری قمری

هر یک از نمازهاى مسلمانان پیش از هجرت رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه، تنها دو رکعت بود. بنابراین تعداد کل رکعت‌ هاى نماز یومیه آنان به ده رکعت مى‌ رسید.

پس از آن که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به مدینه هجرت کرد، همین رویه به مدت یک ماه ادامه داشت، تا این که در روز دوازدهم ربیع الثانی، آن حضرت با الهام از فرمان الهى، تعداد رکعات چهار نماز از پنج نماز یومیه را افزایش داد. به این صورت که دو رکعت بر نماز ظهر، دو رکعت بر نماز عصر، یک رکعت بر نماز مغرب، و دو رکعت بر نماز عشا براى حاضران در وطن افزوده شد. ولیکن براى کسانى که در مسافرت هستند، غیر از نماز مغرب بقیه نمازهایشان شکسته و دو رکعتى خواهد بود.[۱] زیرا نماز مغرب چه براى حاضران در وطن و چه براى مسافران، حکم واحد دارد و باید به سه رکعت خوانده شود.[۲]

به این مسأله در روایاتی اشاره شده است، امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند نماز را به صورت پنج نماز دو رکعتی واجب کرده بود، اما پیامبر به نمازهای دو رکعتی، دو رکعت دیگر اضافه کرد و به نماز مغرب تنها یک رکعت اضافه کرد (و رکعات نماز صبح را تغییر نداد) و خداوند نیز این عمل پیامبر را امضا و تایید کرد».[۳]

امام باقر علیه السلام فرمود: «زمانی که رسول خدا به معراج برده شد، نماز بر او به صورت پنج نماز دو رکعتی نازل شد. زمانی که حسن و حسین علیهما السلام به دنیا آمدند پیامبر به جهت شکر الهی هفت رکعت به آنها اضافه کرد و خداوند نیز عمل او را امضا کرد و در نماز صبح چیزی اضافه نکرد زیرا وقت آن تنگ است... .»[۴]

در روایت دیگر، امام رضا علیه السلام در مورد فلسفه تعداد رکعات نماز فرمودند: «اصل نماز یک رکعت است و اگر کمتر از آن به جا آورده شود نماز محقق نشده است و لکن خداوند می دانست که مردم این یک رکعت را تمام و کامل به جا نمی آورند و ناقص اداء می کنند یک رکعت دیگر را با آن مقرون ساخت تا با رکعت دوم نقص رکعت اول برطرف شود و بدین ترتیب اصل نماز دو رکعت قرار داده شد. سپس رسول خدا می دانست که بندگان این دو رکعت را با تمام آنچه مورد امر است کامل و تمام (با حضور قلب) به جا نمی آورند از این رو به هر کدام از نمازهای ظهر و عصر و عشاء دو رکعت اضافه کرد تا بدین ترتیب نقص دو رکعت اول و دوم جبران گردد و نیز حضرت می دانست که در وقت نماز مغرب غالبا مردم از خواندن نماز منصرف و به کارهایی از قبیل افطار و تناول غذا و آماده نمودن مقدمات استراحت در شب مشغول هستند لذا یک رکعت بیشتر به آن اضافه نکرد تا نماز مغرب بر آنها سبک و خفیف باشد و اما نماز صبح را به حال خود واگذارده است و چیزی به آن اضافه نکرد زیرا اشتغال در وقت این نماز بیشتر از اوقات دیگر بوده و دنبال نیازمندی رفتن وسیع تر نسبت به ازمنه دیگر می باشد و جهت دیگر آنکه قلوب و دلها در وقت نماز صبح از فکر و اندیشه خالی تر است زیرا در شب معاملات و داد و ستد کمتر است لذا می تواند با حضور قلب بیشتری نماز بخواند و دو رکعت را به نحو کامل و تمام به جا آورد.»[۵]

البته باید توجه داشت که پیامبر گرامی به تعلیم الهی آگاه به مصالح و ملاک ها و مناط های احکام بوده است و به تعلیم الهی این تغییرها را در نمازها صورت دادند و عمل ایشان نیز مورد امضا و تایید خداوند قرار گرفت. خداوند در مورد ایشان می فرماید: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی؛ اِنْ هُوَ اِلاَّ وَحْیٌ یُوحی»؛ او هرگز از روی هوای نفس سخن نمی گوید. آنچه آورده است جز وحی نیست که به او وحی شده است.[۶]

خداوند می توانست از ابتدا نمازها را به نحو مذکور تشریع فرماید اما این تشریع را به عهده پیامبر گذاشت تا امت متوجه شأن و عظمت و مقام پیامبر باشند که او چنان قربی در دستگاه الهی دارد که حتی می تواند جعل حکم کند و خداوند نیز آن را تایید کند.

همچنین می توان گفت: با توجه به تفاوت شرایط زمان اولین سالهای بعثت و اعلان اولیه نماز با شرایط زمان استقرار اسلام، برخی از احکام نیز مصالح و مفاسدش تغییر یافته و لذا حکم الهی نیز به تبع آن تغییر یابد.

پانویس

  1. وقایع الأیام، ص ۲۳۲؛ تاریخ الطبرى، ج ۲، ص ۱۱۹؛ مسار الشیعه (از مجموعه نفیسه)، ص ۳۰.
  2. براى آگاهى از چگونگى و شرایط شکسته شدن نمازهاى چهار رکعتى به رساله‌ هاى توضیح المسائل مراجع تقلید شیعه، بخش احکام نماز مسافر، مراجعه فرمایید.
  3. الکافی، ج۱ ص۲۶۶.
  4. علل الشرایع، ج۱ ص۲۶۱؛ الکافی، ج۳ ص۴۸۷.
  5. علل الشرایع، ج۱ ص۲۶۱؛ الکافی، ج۳ ص۴۸۷.
  6. سوره نجم، ۳-۴.

منابع

منابع بیشتر: