مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

اصول فقه‌‌‌‌: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
اصول فقه، به اصولی گفته می شود كه فقیه به وسیله آنها مى‌تواند احكام شرعى را از منابع آن‌ها استنباط كند. اصول فقه شیعه ریشه در زمان ائمه علیهم السلام دارد اما اولین تالیف نسبتا جامع در این علم کتاب [[التذکرة بأصول الفقه]] از شیخ مفید است و پس از آن تعدادی از فقیهان برجسته شیعه با تالیفات خود در این زمینه آن را به مرور زمان پیشرفت داده‌اند.   
+
اصول فقه، به اصولی گفته می شود كه فقیه به وسیله آنها مى‌تواند احكام شرعى را از منابع آن‌ها استنباط كند. اصول فقه شیعه ریشه در زمان ائمه علیهم السلام دارد اما اولین تالیف برجسته و مبوب در این زمینه، کتاب [[التذکرة بأصول الفقه]] از شیخ مفید است. پس از آن تعدادی از فقیهان برجسته شیعه با تالیفات خود در این زمینه آن را به مرور زمان پیشرفت داده‌اند.   
 
==تعریف==
 
==تعریف==
 
علم به قواعد و ادله مورد استفاده براى استنباط [[احكام]] شرعى فرعى را اصول فقه گویند. اصول فقه نسبت به علم فقه، علمى ابزارى است كه فقیه به وسیله آن مى‌تواند احكام شرعى فرعى را از منابع آن‌ها یعنى كتاب، سنّت، اجماع و عقل استنباط كند.
 
علم به قواعد و ادله مورد استفاده براى استنباط [[احكام]] شرعى فرعى را اصول فقه گویند. اصول فقه نسبت به علم فقه، علمى ابزارى است كه فقیه به وسیله آن مى‌تواند احكام شرعى فرعى را از منابع آن‌ها یعنى كتاب، سنّت، اجماع و عقل استنباط كند.

نسخهٔ ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۸

اصول فقه، به اصولی گفته می شود كه فقیه به وسیله آنها مى‌تواند احكام شرعى را از منابع آن‌ها استنباط كند. اصول فقه شیعه ریشه در زمان ائمه علیهم السلام دارد اما اولین تالیف برجسته و مبوب در این زمینه، کتاب التذکرة بأصول الفقه از شیخ مفید است. پس از آن تعدادی از فقیهان برجسته شیعه با تالیفات خود در این زمینه آن را به مرور زمان پیشرفت داده‌اند.

تعریف

علم به قواعد و ادله مورد استفاده براى استنباط احكام شرعى فرعى را اصول فقه گویند. اصول فقه نسبت به علم فقه، علمى ابزارى است كه فقیه به وسیله آن مى‌تواند احكام شرعى فرعى را از منابع آن‌ها یعنى كتاب، سنّت، اجماع و عقل استنباط كند.

اصول فقه علم یا فن؟

علم اصول در حقيقت «علم دستور استنباط» است. اين علم روش صحيح استنباط از منابع فقه را مى‌آموزد. از اين رو علم اصول مانند علم منطق يك علم «دستورى» است و به «فن» نزديكتر است تا «علم» يعنى در اين علم درباره يك سلسله «بايد»ها سخن مى‌رود نه درباره يك سلسله «است»ها.

نظر به اين كه رجوع به منابع و مدارك فقه به گونه‌هاى خاص ممكن است صورت گيرد و احياناً منجر به استنباط‌هاى غلط مى‌گردد كه برخلاف واقعيت و نظر واقعى شارع اسلام است، ضرورت دارد كه در يك علم خاص از روى ادله عقلى و نقلى قطعى تحقيق شود كه گونه صحيح مراجعه به منابع و مدارك فقه و استخراج و استنباط احكام اسلامى چيست؟ علم اصول اين جهت را بيان مى‌كند.[۱]

استنباط هر حكم شرعى اعم از تكلیفى و وضعى از منابع چهارگانه فقه، نیازمند یك یا چند مسأله و قاعده اصولى است. براى مثال، استنباط حكم وجوب نماز از آیه «أَقِیمُوا الصَّلٰاةَ» به دو قاعده اصولى «صیغه امر «أقیموا» ظهور در وجوب دارد و «ظواهر قرآن حجت است» وابسته است.[۲]

مباحث اصول فقه

متقدمان، مباحث علم اصول را به دو بخش الفاظ و غیرالفاظ و برخى متأخران به چهار بخش الفاظ، ملازمات عقلى، حجت و اصول عملى تقسیم كرده‌اند. در تقسیم‌بندى دوم در بخش الفاظ از‌ مدلول و ظاهر الفاظ مانند ظهور صیغه امر در وجوب و ظهور صیغه نهى در حرمت و در ملازمات عقلى - كه خود به مستقلات عقلى و غیرمستقلات عقلى تقسیم مى‌شود - از لوازم ذاتى احكام مانند ملازمه میان حكم عقل و شرع بحث مى‌شود. همچنین در بخش حجت كه مهم‌ترین مباحث علم اصول است از حجیت مانند حجیت خبر واحد و در بخش اصول عملى از اصولى كه مجتهد به هنگام نداشتن دلیل اجتهادى بدان رجوع مى‌كند مانند اصل برائت و استصحاب بحث مى‌شود.[۳]

تاریخ اصول فقه شیعه

پیدایش و توجه به اصول فقه در شیعه را مربوط به زمان ائمه علیهم السلام دانسته اند چرا که ائمه شیعه به خصوص امام باقر و امام صادق (ع) ضمن بیان احکام شرعی شیوه های صحیح استنباط احکام الهی از قرآن و سنت را نیز به شاگردان خود تعلیم می دادند.[۴]

شخصیت‌های مهم این دوره از اصحاب ائمه علیهم السلام که تصنیفاتی در زمینه های مربوط به چگونگی استنباط و مسائل مرتبط بدان داشته اند عبارتند از:

  1. هشام بن حکم؛ "الالفاظ و مباحثها و کتاب الاخبار".
  2. یونس بن عبد الرحمن؛ "اختلاف الحدیث".
  3. ابو سهل نوبختی؛ "ابطال القیاس".
  4. محمد بن احمد بن جنید؛ "الافهام لاصول الاحکام".[۵]

لیکن شیخ مفید اولین کسی بود که در این باب اثر نسبتا جامعی نگاشت و آن را «التذکرة بأصول الفقه» نام نهاد. او در اين كتاب مسائل علم اصول را به نحو ايجاز بيان كرده و نظريات خود را ارائه داد. پس از او شاگردش سید مرتضی علم الهدی در علم اصول دست به تألیف زده است و الذریعه الی اصول الشریعه را نگاشت.[۶][۷]

اما کتاب مشهور شیخ الطائفه محمد بن الحسن الطوسی به نام عدة الاصول مشهورترین کتاب اصولی است که از آن قرن به جای مانده و مدتها در حوزه های علمی شیعی متن درسی بوده است. دانشمندان اين دوره در استنباط، سخت تحت تأثير استنباطات شيخ قرار گرفته بودند

پس از شيخ طوسى تا حدود متجاوز از يك قرن، دانشمندان شیعه سخت تحت تأثير عظمت شیخ طوسی و قدرت استنباط او قرار گرفتند اجتهاد شيعه تقریبا متوقف ماند. تا اینکه ابن ادریس حلی در اواخر قرن ششم، با تالیف کتاب السرائر اجتهاد شیعه را رونق دوباره بخشید این کتاب در تالیفات فقهای برجسته قرن هفتم و هشتم جایگاه بسزائی داشته و مادامى كه بر خلاف مطالب آن ثابت نشده است مورد اعتماد آنان بوده است.

پس از ابن ادریس محقق حلى (م 676 ق) و خواهر زاده‌اش علامه حلّى(م 726 ق) هر کدام تالیفاتی در اصول فقه نمودند و باعث پیشرفتی قابل ملاحظه در آن شدند. کتاب اصولی محقق حلی، معارج الاصول است. و علامه حلی در اصول چندین اثر از خود به جا گذاشته که مهم‌ترین آنها «نهایه الوصول إلی علم الاصول» و «تهذیب الوصول إلی علم الاصول» می‌باشند. وسعت کار علاّمه همراه با دقّت‌ها و ابداعات او اصول فقه شیعه را به اوج تکامل و پیشرفت اصولی این دوره رسانید و پس از او حاشیه ها و شروح بسیاری بر آثار او در اصول فقه نگاشته شد.[۸]

در قرن دوازدهم اخباریگری که دشمن سرسخت علم اصول فقه با پيش آهنگی مولى محمد امين استرآبادى (1036 ه) مؤلف كتاب الفوائد المدنية در حوزه شیعه ظهور و بروز پیدا نمود و باعث شد تا پیشرفت اصول فقه متوقف گردد. لیکن در ثلث اخیر آن قرن با ظهور وحید بهبهانی (م 1205) و کوشش و سعی بلیغی او در نشر و ترویج اصول و مبارزه با طرز فکر اخباری، بار دیگر اصول فقه احیاء شد و به سرعت رو به گسترش نهاد. شاگردان مکتب وحید هر یک به سهم خود در ترقی و توسعه این دانش کوشش فراوان کردند. کتابهایی چون قوانین از ابو القاسم بن حسن گیلانی، میرزای قمی (م 1231)، فصول از محمد حسین بن محمد رحیم اصفهانی (م 1254)، هدایة المسترشدین از محمد تقی بن محمد رحیم اصفهانی (م - 1248)، مفاتیح از سید محمد مجاهد کربلایی (م 1242) و ضوابط از ابراهیم بن محمد باقر قزوینی (م 1262) از آثار شاگردان و پیروان این مکتب است.

شیخ مرتضی انصاری دانشمند و متفکر بزرگ حقوقی این قرن (م 1281) بنای اصول فقه را تجدید کرد و با نبوغ خود آفاق جدید و گسترده ای را به روی این علم گشود و آن را به شکلی بسیار دقیق و اصولی از نو پایه ریزی نمود. مجموعه رسائل او در اصول فقه که به نام رسائل یا فرائد الاصول شناخته می شود تا کنون در حوزه های سنتی فقه شیعی متن درسی است.[۹]

کتابهای اصول فقه شیعه

منابع اصول فقه
متون به ترتیب تاریخ وفات مولفین
التذکرة بأصول الفقه

شیخ مفید

(م413ق)

الذریعه

سید مرتضی

(436-335)

عدة الاصول

شیخ طوسی

(460-385)

غنیة النزوع

ابن زهره

(585-510)

تهذیب الوصول

علامه حلی

(726-648)

مبادی الوصول

علامه حلی

(726-648)

القواعد و الفوائد

شهید اول

(786-734)

تمهید القواعد

شهید ثانی

(965-911)

معالم الدین

صاحب معالم

(م1011)

زبدة الاصول

شیخ بهائی

(1030-953)

الوافیه فی الاصول

فاضل تونی

(م 1071)

الفوائد الحائریه

وحید بهبهانی

(م1206)

قوانین الاصول

میرزای قمی

(م1231)

فرائد الاصول

شیخ انصاری

(م1281)

کفایة الاصول

آخوند خراسانی

(م1329)

مفاتیح الاصول

سید محمد مجاهد

(م1342)

فوائد الاصول (نائینی)

میرزا محمدحسین نائینی

(1355-1276)

وقایة الأذهان

محمد رضا نجفی اصفهانی

(م 1362)

اصول الفقه

شيخ محمدرضا مظفر

(م 1383)

منتهی الاصول

سید محمد حسن بجنوردی

(1395-1316)

المعالم الجدیده

سید محمد باقر صدر

(1399-1355)

اصول الاستنباط

سید علی نقی حیدری

(1403-1325)

مناهج الوصول

امام خمینی

(1409-1320)

الاصول العامه

سید محمد تقی حکیم

(1346-)

شروح
شروح معالم الدین ← حاشیه معالم، سلطان العلماء (م 1064) - حاشیه معالم، ملا محمد صالح مازندرانی (م 1081) - هدایة المسترشدین، شیخ محمدتقی اصفهانی (م 1248)
شروح فرائد الاصول ← أوثق الوسائل، میرزا موسی بن جعفر بن احمد تبریزی - بحر الفوائد، میرزا محمد حسن آشتیانی - درر الفوائد فی الحاشیه علی الفرائد، آخوند خراسانی - فوائد الرضویه، آقا رضا همدانی
شروح کفایه ← انوار الهدایه، امام خمینی - حاشیة الکفایه، علامه طباطبائی - الحاشیة علی الکفایه، سید حسین بروجردی - حقائق الاصول، سید محسن حکیم - عنایة الاصول، سید مرتضی حسینی یزدی

منتهی الدرایه، سید محمد جعفر جزائری شوشتری - نهایة الدرایة، آیت الله کمپانی - نهایة النهایة، میرزا علی ایروانی


پانویس

  1. آشنایی با علوم اسلامی، شهید مطهری، ج3، ص17.
  2. مظفر، اصول الفقه، 1375ش، ج1، ص5.
  3. مظفر، اصول الفقه، 1375ش، ج1، ص7و8.
  4. میر عمادی، سید احمد، ائمه و علم اصول، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص ۱۸
  5. تاریخ علم اصول، ویکی شیعه
  6. سید حسن صدر، الشیعه و فنون الاسلام، ص۳۳۰
  7. رجوع شود به: سید محمد باقر صدر، المعالم الجدیده للاصول، ص۷۲-۷۵
  8. رک: گرجی، تاريخ فقه و فقها، ص331 تا 334
  9. مدرسی طباطبایی، حسین، زمین در فقه اسلامی، در دسترس در سایت حوزه، بازیابی: 3 اسفند 1398

منابع

  • جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جلد1، ص537.
  • آشنایی با علوم اسلامی، شهید مطهری، ج3، ص17.
فقه/اصول فقه
اصول فقه مبحث الفاظ: مشتق، اوامر، نواهی، مفاهیم، عام و خاص ، مطلق و مقید ، مجمل و مبین منابع اصول فقه
ملازمات عقلیه: مستقلات عقلیه و غیر مستقلات عقلیه
مباحث حجت: کتاب، سنت، اجماع، حجیت ظواهر، شهرت، سیره ، قیاس، تعادل و تراجیح
مباحث اصول عملیه :اصل برائت، اصل احتیاط، اصل تخییر، اصل استصحاب
پیوندهای مرتبط: رده:اصول فقه | رده:اصولیون | رده:منابع اصول فقه | رده:اصطلاحات اصول فقه قواعد فقهی | احکام


فقه
کلیات: تاریخ فقه، ابواب فقه، احکام، اجتهاد، منابع اجتهاد در فقه شیعه، تقلید، اصول فقه، قواعد فقهی
منابع: عروة الوثقى، شرایع الاسلام، علل الشرائع، لمعه، جواهرالكلام، المكاسب المحرمه، مدارک الاحکام و ...
↓ رده ها ↓
فقه: فقیهان، منابع فقهی، اصطلاحات فقهی، آیات الاحکام، منابع اجتهاد در فقه شیعه، قواعد فقه
اصول فقه: اصول فقه، اصولیون، منابع اصول فقه، اصطلاحات اصول فقه
احکام: احکام، احکام عبادی، احکام اقتصادی، احکام خانواده، احکام روابط اجتماعی، احکام قضایی و جزایی، احکام اطعمه و اشربه، اصطلاحات احكام