احمدیه

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۳:۵۰ توسط Goodosuser (بحث | مشارکت‌ها) (هند)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

اين فرقه منسوب به (ميرزا غلام احمدقديانى ). ( ۱۳۲۸ ۱۲۵۰-ق / ۱۹۰۸ - ۱۸۳۵ م ) مى باشد.

شناسائی قادیانی

(قاديانى ) از احفا (امير بر لاس ) عموى (امير تيمور گورگانى ) است . وقتى (امير تيمور) ايالت ((كش ) رابه تصرف خود دراورد ت انى خاندان به ((خراسان ) كوچ كردند و تا اواخر قرن دهم هجرى /۱۶ ميلادى / نام داشت و در نزديك رودخانه (بپاس ) دهكده (اسلامپور) (: اسلام شهر) را بنا نهاد.

مقام اجداد علام احمد در دربار مغول

اجداد غلام احمد در دربار پادشاهان مغول هند مقام يافتند. مركز بعدى اين خاندان شهرستان (قاديان ) واقع در ناحيه ((گورداس ) (پنجاب هند) بود. پدر (غلام احمد) مرتضى نام داشت . غلام احمد در سال ۱۲۵۵ ق / ۱۸۳۹ م در قاديان متولد شد. حرفه پدرش ‍ طبابت بود. غلام احمد به تحصيلات اسلامى روى آورد و بعد وارد خدمت دولت انگليس شد. از سال ۱۸۶۰ تا ۱۸۶۵ م در شهر سيالكوت مشغول كار بود. بعدها از كار دولتى كناره گرفت و در زادگاه خودقاديان گوشه گيرى اختيار كرد. چهل سال داشت كه كتاب مذهبى خود را به نام براهين احمديه منتشر كرد (۱۸۸۰ م ). اين كتاب با استقبال مردم روبرو شد.

آعاز دعوت

در حدود پنجاه سالگى دعوت خويش را آغاز كرد و مدعى شد كه از طرف خداوند به وى وحى مى شود، و اجازه دارد كه بيعت مردم را بپذيرد. در سال ۱۹۰۴ خود را (مسيح) و (مهدى موعود) و (تاراكريشنا) خواند. قاديانى گفت : ( حضرت (عيسى ) را به دار نزده اند، بلكه او از دست دشمنان گرخته و به (هندوستان ) هجرت كرده و در (كشمير) اقامت نموده و به تعليم (انجيل) پرداخته است . (عيسى ) پس از ۱۲۰ سال زندگى درگذشت و در (سرى ناگر) به خاك سپرده شد و مرقد او امروز به قبر (يوذاسف ) مشهور است .) پس از مرگ قايانى ، پيروان او شخصى را به نام (مولوى نورالدين ) به جانشينى او انتخاب كردند. پس از چندى پسر ۲۵ ساله اش (ميرزابشير الدين محمود احمد) را به عنوان (خليفة المسيح الثانى ) برگزيدند. وى چهل سال خلافت كرد. و نظم جديدى به مذهب قاديانى داد.

اختلاف با عقاید مسلمانان

عقايد احمديه با عقايد عامه مسلمانان اختلاف زيادى ندارد، اختلاف در سه اصل است :

۱ - طبيعت مسيح يافتن .

۲ - دعوى مهدويت غلام احمد.

۳ - انكار جهاد اسلامى .

غلام احمدمى گويد: (در زمان ما نبايد جهاد به جنگ وشمشير باشدت بلكه جهاد به معناى كوشش است كه پيروان مذهب بايد در گسترش آن عقيده با صلح و آرامش به جاى آوردند.) (قاديانيه ) خود را (جماعه احمديه ) نيز مى گويند وگاهى آنن را (ميزائيه ) مى نامند.

جغرافیای این فرقه

آمارى كه از خودداده اند ،نزديك به نيم ميليون نفر در كشورهاى مختلف مى باشد. كه حدود نيمى از آنان در پاكستان وبقيه در هندوستان و كشورهاى آفريقائى زندگى مى كنند. گروه احمديه بايد حداقل يك چهارم درآمد خود را به صندوق انجمن بپردازند. مركز جديد اين جماعت در (ربوه ) پاكستان قرار دارد. يك مجلس ‍ مشورتى هم دارند كه اعضاى آن بيشتر انتخابى هستند تا انتصابى . (ربوه ) در ۱۰۴ كيلومترى (لاهور) پاكستان واقع است . كسانى كه مذهب (احمديه ) رامى پذيرند، بايد احمدى زاده باشند يا رسما اظهار (ايمان ) كنند: (گواهى مى دهم كه تنها خداوند بزرگ را بايد پرستيد.اوكسى است كه انباز و شريك ندارد.من مى كوشم تابه همه قوانين اسلام عمل كنم . من (محمد) صلى الله عليه و آله ) پيامبر اسلام را خاتم پيامبران مى دانم و نيز به تمام دعوى هاى ميرزا (غلام احمد) قاديانى اعتقاد دارم .) پس ازچندى گروهى از جماعت (احمديه ) جدا شدند و (غلام احمد) را (متجدد) خواندند نه يك (پيامبر) و تاءكيد دارند كه ادعاى (پيامبرى ) نكرده است . اين فرقه (اقليت ) راتشكيل مى دهند ولى در فعاليت مذهبى خود پرشومى باشند و مى كوشند مردم را به اسلامى دعوت كنند نه بهآئين خود.در كشورهاى انگليسى زبان براى اشاعه مذهب خودانتشارات فراوانى دارند.اين گروه را (انجمن اشاعه اسلام احمديه ) گويند. مركز تبليغات انجمن در (لندن )، (برلن ) و ((جاكارتا) (در اندونزى ) است

نظر محققان

محققان در تاريخ فرقه احمديه و سير عقايد آن مى گويند كه غلام احمد خود را ابتدا ((متجدد) / مجدد؟ / قرن چهاردهم هجرى معرفى كرد و بعدا ادعاى ((نبوت ) كرد. و مدعى ((مهدويت ) و ((رجعت مسيح ) شد. قاديانى به مشايخ صوفيه ارادت بسيار داشت ومعجزه را براى پيامبران ضرورى نمى دانست . پس از مرگ قاديانى پيروان او به دوگروه تقسيم شدند: عده اى دنبال فرزندش راگرفتند و گروهى پيرامون (مولامحمدعلى ) جمع شدند. اقوال و آراء از تاءويلات صوفيه و اسماعيليه گرفته شده است .

مخالفت برخی دولت ها با احمدیه

دولت پاكستان سعى كرد براى نابودى اين فرقه ، آنان را متهم به انكار خاتميت پيامبر اسلام نمايد: دولت عربستان كه پيرو آئين وهابيت است ، با اين فرقه عناد بسيارى دارد و از ورود اين افراد به حجاز جلوگيرى مى كند. اقبال لاهورى از مخالفان اين فرقه بود. علماى مناطق شبه قاره هند، پاكستان ، مصر، سوريه و عراق عليه قاديانيه موضع گرفتند. (گويا چون از ورود حجاز منع شده اند، زادگاه غلام احمد را (مكه ) خويش قرار دادند) (؟!). تاريخ و عقايداين فرقه از سوى متعصبان مذاهب مختلف اسلامى تحريف شده و اقاويلى به آن نسبت داده اند.

منبع

عبدالله مبلغی آبادانی، تاریخ ادیان و مذاهب جهان ،ج3 ، ص 283 در دسترس در پایگاه اطلاع رسانی فرق و ادیان و مذاهب بازیابی: دوازدهم مرداد 1394