اجداد رسول خدا (ص): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{نیازمند ویرایش فنی}} {{الگو:بخشی از یک کتاب}} از رسول خدا(ص ) روايت شده است كه فرم...' ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
+
{{الگو:بخشی از یک کتاب}}
 +
 
 +
از [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله روايت شده است كه فرمود: «هرگاه نسب من به عدنان رسيد، از ذكر اجداد جلوتر خوددارى كنيد».
 +
 
 +
به اين جهت، شرح حال اجداد پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله را از جد بيستم، يعنى «عدنان» شروع مى كنيم.
 +
 
 +
'''20. عدنان:'''
 +
 
 +
پدر عرب عدنانى است كه در تهامه، نجد و حجاز تا شارف الشام و [[عراق]] مسكن داشته اند و آنان را عرب معدى، عرب نزارى، عرب مضرى ، عرب اسماعيلى، عرب شمالى، عرب متعربه و مستعربه، بنى اسماعيل، بنى مشرق، بنى قيدار مى گويند و نسبشان به اسماعيل بن ابراهيم علیه السلام مى رسد. عدنان دو پسر داشت: «معد» و «عك» كه «بنى غافق» از «عك» پديد آمده بودند.
 +
 
 +
'''19. معد بن عدنان:'''
 +
 
 +
«عدنان» با فرزندان خويش به سوى يمن رفت و همان جا بود تا وفات يافت او را چند پسر بود كه معد بر همه آنان سرورى داشت مادر معد از قبيله «جرهم» بود و ده فرزند داشت و كنيه معد «ابوقضاعه» بود. به قول ابن اسحاق: معد بن عدنان چهار پسر به نام هاى، «نزار»، «قضاعه»، «قنص» و «اياد» داشت.
 +
 
 +
'''18. نزار بن معد:'''
 +
 
 +
سرور و بزرگ فرزندان پدرش بود و در [[مكه]] جاى داشت و او را چهار پسر به نام هاى: «مضر»، «ربيعه»، «انمار» و «اياد» بود. دو قبيله «خشعم» و «بجيله» از انمار به وجود آمده اند و دو قبيله بزرگ ربيعه و مضر از نزار پديدار گشته اند.
 +
 
 +
'''17. مضر بن نزار:'''
  
{{الگو:بخشی از یک کتاب}}
+
دو پسر داشت: «الياس» و «عيلان» و مادرشان از قبيله «جرهم» بود از رسول اكرم صلی الله علیه و آله روايت شده است كه فرمود: «مضر و ربيعه را دشنام ندهيد، چه آن دو مسلمان بوده اند. «مضر» سرور فرزندان پدرش و مردى بخشنده و دانا بود و فرزندانش را به صلاح و پرهيزگارى نصيحت مى كرد.
 +
 
 +
'''16. الياس بن مضر:'''
 +
 
 +
پس از پدر در ميان قبايل بزرگى يافت و او را «سيدالعشيرة» لقب دادند، سه پسر به نام هاى: «مدركه»، «طابخه» و «قمعه» داشت (نامشان به ترتيب : عامر، عمرو و عمير است) و مادرشان «خندف» و نام اصلى وى «ليلى» بود و قبايلى را كه نسبشان به الياس مى رسد، «بنى خندف» گويند.
 +
 
 +
قبيله هاى «بنى تميم»، «بنى ضبه»، «مزينه»، «رباب»، «خزاعه»، «اسلم» از الياس بن مضر منفصل مى شوند.
 +
 
 +
'''15. مدركة بن الياس:'''
 +
 
 +
نامش «عامر» و كنيه اش «ابوالهذيل» و «ابوخزيمه» بود «مدركه» چهار فرزند داشت: «خزيمه» و «هذيل»، «حارثه» و «غالب». نسب قبيله «هذيل» و «عبداللّه بن مسعود» صحابى معروف به «مدركة بن الياس» مى رسد.
 +
 
 +
'''14. خزيمة بن مدركه:'''
 +
 
 +
مادرش «سلمى» دختر «اسد بن ربيعة بن نزار» و به قول ابن اسحاق زنى از «بنى قضاعه» بود، بعد از پدر حكومت قبايل عرب را داشت و او را چهار پسر به نام هاى: «كنانه»، «اسد»، «اسده» و «هون» بود.
 +
 
 +
'''13. كنانة بن خزيمه:'''
 +
 
 +
كنيه اش «ابومضر» و مادرش «عوانه» دختر «سعد بن قيس بن عيلان بن مضر» بود از «كنانه» فضايل بى شمارى آشكار گشت و عرب او را بزرگ مى داشت. فرزندانش عبارت بودند از: «نضر»، «مالك»، «عبدمناة»، «ملكان» و «حدال» قبايل «بنى ليث» و «بنى عامر» از كنانة بن خزيمه پديد آمده اند.
 +
 
 +
'''12. نضر بن كنانه:'''
 +
 
 +
مادرش به قول يعقوبى «هاله» دختر «سويد بن غطريف» و به قول ابن اسحاق و طبرى و ديگران «بره» دختر «مربن ادبن طابخه» بود و فرزندان وى: «مالك»، «يخلد» و «صلت» و كنيه اش «ابوالصلت » بوده است. يعقوبى مى گويد: نضر بن كنانه، اول كسى است كه «قريش» ناميده شد و به اين ترتيب كسى كه از فرزندان نضر بن كنانه نباشد «قرشى» نيست.
 +
 
 +
'''11. مالك بن نضر:'''
 +
 
 +
مادر وى «عاتكه» دختر «عدوان بن عمرو بن قيس بن عيلان» و فرزند وى «فهر بن مالك» بود.
 +
 
 +
'''10. فهر بن مالك:'''
 +
 
 +
مادر وى «جندله» دختر «حارث بن مضاض بن عمرو جرهمى» بود و فرزندان وى: «غالب»، «محارب»، «حارث»، «اسد» و دخترى به نام «جندله» مى باشند.
 +
 
 +
'''9. غالب بن فهر:'''
  
از رسول خدا(ص ) روايت شده است كه فرمود:
+
مادر وى «ليلى» دختر «سعد بن هذيل» بود و فرزندان وى: «لؤى» و «تيم الادرم» و فرزندان تيم بن غالب، «بنوادرم بن غالب» معروف شده اند.
«هرگاه نسب من بـه عـدنان رسيد از ذكر اجداد جلوتر خوددارى كنيد».
 
  
به اين جهت ، شرح حال اجداد پيامبر اسلام (ص ) را از جد بيستم ، يعنى «عدنان » شروع مى كنيم .
+
'''8. لؤى بن غالب:'''
  
20 ـ عـدنـان :
+
مادر وى «سلمى» دختر «كعب بن عمرو خزاعى» بود و فرزندانش عبارت بودند از: «كعب»، «عامر»، «سامه»، «عوف» و «خزيمه».
پـدر عـرب عـدنـانـى است كه در تهامه ، نجد و حجاز تا شارف الشام وعراق مسكن داشـتـه انـد و آنان را عرب معدى ، عرب نزارى ، عرب مضرى ، عرب اسماعيلى ، عرب شمالى ، عرب مـتـعـربـه و مـسـتـعـربـه ، بـنـى اسـمـاعـيـل ، بـنـى مشرق ، بنى قيدارمى گويند و نسبشان به اسماعيل بن ابراهيم (ع ) مى رسد.
 
عدنان دو پسر داشت : «معد» و «عك » كه «بنى غافق » از «عك » پديد آمده بودند.
 
  
19 ـ معدبن عدنان :
+
'''7. كعب بن لؤى:'''
«عدنان » با فرزندان خويش به سوى يمن رفت و همان جا بودتاوفات يافت او را چند پسر بـود كه معد بر همه آنان سرورى داشت مادر معد از قبيله «جرهم » بود و ده فرزند داشت و كنيه معد «ابوقضاعه » بود.
 
بـه قـول ابـن اسحاق : معدبن عدنان چهارپسر به نامهاى ، «نزار»، «قضاعه »، «قنص » و«اياد» داشت .
 
  
18 ـ نـزاربـن مـعـد: سـرور و بـزرگ فرزندان پدرش بود و درمكه جاى داشت و او راچهار پسر به نـامهاى : «مضر»، «ربيعه »، «انمار» و «اياد» بود دو قبيله «خشعم » و«بجيله » از انمار به وجود آمده اند و دو قبيله بزرگ ربيعه و مضر از نزار پديدارگشته اند.
+
مادر وى «ماوية» دختر «كعب بن قيس بن جسر» بود و فرزندانش عبارت بودند از: «مره»، «عدى» و «هصيص» و كنيه اش «ابوهصيص» بود.  
  
17 ـ مضربن نزار: دو پسر داشت : «الياس » «4» و «عيلان » و مادرشان از قبيله «جرهم » بود از رسـول اكـرم (ص ) روايت شده است كه فرمود: «مضر و ربيعه را دشنام ندهيد، چه آن دو مسلمان بوده اند. «مضر» سرور فرزندان پدرش و مردى بخشنده ودانا بود و فرزندانش را به صلاح و پرهيزگارى نصيحت مى كرد.
+
كعب بن لؤى از همه فرزندان پدرش بزرگوارتر و ارجمندتر بود، وى اولين كسى است كه روز جمعه را «جمعه» ناميد.
  
16 ـ الياس بن مضر: پس از پدر در ميان قبايل بزرگى يافت و او را «سيدالعشيرة »لقب دادند، سه پـسـر به نامهاى : «مدركه »، «طابخه » و «قمعه » داشت (نامشان به ترتيب : عامر، عمرو وعمير اسـت) و مـادرشـان «خـنـدف » و نـام اصـلى وى «ليلى » بود وقبايلى را كه نسبشان به الياس مى رسد «بنى خندف » گويند.
+
'''6. مرة بن كعب:'''
قـبـيـلـه هـاى «بـنـى تـمـيـم »، «بـنـى ضبه »، «مزينه »، «رباب »، «خزاعه »، «اسلم»، ازالياس بن مضر منفصل مى شوند.
 
  
15- مـدركـة بـن الـيـاس : نـامـش «عـامـر»  و كـنـيـه اش «ابـوالـهـذيـل » و «ابـوخـزيـمـه »بـود«مـدركـه » چـهـارفـرزنـد داشـت : «خزيمه » و «هذيل »، «حارثه » و «غالب ».
+
مادر وى: «وحشية» دختر «شيبان بن محارب بن فهر بن مالك بن نضر» است و فرزندان وى: «كلاب»، «تيم»، «يقظه» و كنيه اش «ابويقظه» مى باشد.
نسب قبيله «هذيل » و «عبداللّه بن مسعود» صحابى معروف به «مدركة بن الياس »مى رسد.
 
  
14 ـ خزيمة بن مدركه : مادرش «سلمى » دختر«اسدبن ربيعة بن نزار» و به قول ابن اسحاق زنى از «بنى قضاعه » بود، بعد از پدر حكومت قبايل عرب را داشت و او راچهار پسر به نامهاى : «كنانه »، «اسد»، «اسده »، «هون » بود.
+
'''5. كلاب بن مره:'''
  
13 ـ كنانة بن خزيمه : كنيه اش «ابومضر» و مادرش «عوانه » دختر «سعد بن قيس بن عيلان بن مـضـر» بـود از «كنانه » فضايل بى شمارى آشكار گشت و عرب او را بزرگ مى داشت فرزندانش عـبـارت بـودند از: «نضر»، «مالك »، «عبدمناة »، «ملكان » و«حدال » قبايل «بنى ليث » و «بنى عامر» از كنانة بن خزيمه پديد آمده اند.
+
مادرش «هند» دختر «سرير بن ثعلبة بن حارث بن (فهربن) مالك (بن نضر) بن كنانة بن خزيمه» است و فرزندانش: «قصى بن كلاب» و «زهرة بن كلاب» و يك دختر و كنيه اش «ابوزهره» و نامش «حكيم» است.
  
12 ـ نضربن كنانه : مادرش به قول يعقوبى «هاله » دختر «سويدبن غطريف » و به قول ابن اسحاق و طـبرى و ديگران «بره » دختر «مربن ادبن طابخه » بود و فرزندان وى :«مالك »، «يخلد» و «صلت » و كنيه اش «ابوالصلت » بوده است .
+
رسول اكرم صلی الله علیه و آله درباره دو فرزند «كلاب بن مره» يعنى: «قصى» و «زهره» گفت: دو بطن خالص قريش دو پسر كلاب اند.
يعقوبى مى گويد: نضربن كنانه ، اول كسى است كه «قريش » ناميده شد و به اين ترتيب كسى كه از فرزندان نضربن كنانه نباشد «قرشى » نيست .
 
  
11 ـ مـالـك بـن نـضر: مادر وى «عاتكه » دختر «عدوان بن عمروبن قيس بن عيلان » وفرزند وى «فهربن مالك » بود.
+
'''4. قصى بن كلاب:'''
  
10 ـ فهربن مالك : مادر وى «جندله » دختر «حارث بن مضاض بن عمرو جرهمى »بود و فرزندان وى : «غالب »، «محارب »، «حارث »، «اسد» و دخترى به نام «جندله »مى باشند.
+
مادرش : «فاطمه» دختر «سعد بن سيل» است و فرزندانش: «عبدمناف»، «عبدالدار»، «عبدالعزى» و «عبدقصى» و دو دختر و كنيه اش «ابوالمغيره» بود.
  
9 ـ غـالـب بـن فـهـر: مـادر وى «لـيـلى » دختر «سعدبن هذيل » بود و فرزندان وى : «لؤى »و «تيم الادرم » و فرزندان تيم بن غالب ، «بنوادرم بن غالب » معروف شده اند.
+
قصى بزرگ و بزرگوار شد در اين موقع دربانى و كليددارى خانه كعبه با قبيله «خزاعه» بود كه پس از «جرهميان» بر مكه غالب شده بودند و اجازه حج با قبيله «صوفه» بود.
  
8 ـ لـؤى بـن غـالب : مادر وى «سلمى » دختر «كعب بن عمرو خزاعى » بود وفرزندانش عبارت بودند از: «كعب »، «عامر»، «سامه »، «عوف » و «خزيمه ».
+
«قصى» زير بار «صوفه» نرفت و پس از جنگى سخت بر آنان پيروز گشت و دست آنان را از اجازه حج كوتاه ساخت، «خزاعه» نيز حساب كار خويش كردند و از قصى كناره گرفتند و سرانجام «قصى» امور كعبه و مكه را به داورى «يعمر بن عوف بن كعب كنانى» در دست گرفت و از آن روز «شداخ» ناميده شد.
  
7 ـ كعب بن لؤى : مادر وى «ماوية » دختر «كعب بن قيس بن جسر» بود و فرزندانش عبارت بودند از: «مره »، «عدى » و «هصيص » و كنيه اش «ابوهصيص »بود.
+
«قصى» مناصب را در ميان فرزندان خويش تقسيم كرد، آب دادن و سرورى را به «[[عبدمناف]]»، «دارالندوه» را به «عبدالدار»، پذيرايى حاجيان را به «عبدالعزى» و دوكنار وادى را به «عبدقصى» واگذاشت.
  
كـعـب بـن لـؤى از هـمه فرزندان پدرش بزرگوارتر و ارجمندتر بود، وى اولين كسى است كه روز جمعه را «جمعه » ناميد.
+
قريش از نظر بزرگوارى «قصى بن كلاب» مرگ وى را مبدا تاريخ خود قرار دادند.
  
6 ـ مـرة بـن كعب : مادر وى : «وحشية » دختر«شيبان بن محارب بن فهربن مالك بن نضر» است و فرزندان وى : «كلاب »، «تيم »،«يقظه »،و كنيه اش «ابويقظه » مى باشد.
+
'''3. عبدمناف بن قصى:'''
  
5 ـ كـلاب بـن مـره : مـادرش «هـنـد» دخـتـر «سـريـربـن ثـعـلـبـة بـن حـارث بـن (فـهـربن ) مالك (بن نضر)بن كنانة بن خزيمه » است و فرزندانش : «قصى بن كلاب » و «زهرة بن كلاب » و يك دختر، و كنيه اش «ابو زهره » و نامش «حكيم » است .
+
مادرش: «حبى» دختر «حليل خزاعى» است و فرزندانش: «هاشم»، «عبدشمس»، «مطلب»، «نوفل»، «ابوعمرو» و شش دختر كنيه اش «ابوعبدشمس» و نامش «مغيره» و او را «قمرالبطحا» مى گفتند.
رسـول اكرم (ص ) درباره دو فرزند «كلاب بن مره » يعنى : «قصى » و «زهره » گفت: دوبطن خالص قريش دو پسر كلاب اند.
 
  
4 ـ قـصى بن كلاب : مادرش : «فاطمه » دختر «سعد بن سيل » است و فرزندانش :«عبدمناف »، «عبدالدار»، «عبدالعزى » و «عبدقصى » و دو دختر، و كنيه اش «ابوالمغيره » بود.
+
'''2. هاشم بن عبدمناف:'''
قصى بزرگ و بزرگوار شد در اين موقع دربانى و كليددارى خانه كعبه با قبيله «خزاعه » بود كه پس از «جرهميان » بر مكه غالب شده بودند و اجازه حج با قبيله «صوفه » بود.
 
«قـصـى »زيـر بـار «صوفه » نرفت و پس از جنگى سخت بر آنان پيروز گشت و دست آنان را از اجـازه حـج كـوتـاه سـاخـت ، «خزاعه » نيز حساب كار خويش كردند و از قصى كناره گرفتند و سرانجام «قصى » امور كعبه و مكه را به داورى «يعمربن عوف بن كعب كنانى » دردست گرفت و از آن روز «شداخ » ناميده شد.
 
  
« قصى » مناصب را در ميان فرزندان خويش تقسيم كرد، آب دادن و سرورى را به «عبدمناف »، «دارالـنـدوه » را بـه «عـبـدالـدار»، پـذيرايى حاجيان را به «عبدالعزى » و دوكنار وادى را به «عبدقصى » واگذاشت.
+
مادرش: «عاتكه» دختر «مرة بن هلال بن فالج» است و فرزندان وى: «عبدالمطلب»، «اسد»، «ابوصيفى»، «نضله» و پنج دختر و كنيه اش: «ابونضله» و نامش: «عمرو» و معروف به عمروالعلى بود.
قريش ازنظر بزرگوارى «قصى بن كلاب » مرگ وى را مبدا تاريخ خود قرار دادند.
 
  
3 ـ عـبـدمـناف بن قصى : مادرش : «حبى » دختر «حليل خزاعى » است و فرزندانش :«هاشم »، «عـبـدشـمـس »، «مطلب »، «نوفل »، «ابوعمرو» و شش دختر كنيه اش «ابوعبدشمس » و نامش «مغيره » و او را «قمرالبطحا» مى گفتند.
+
نسب «بنى هاشم» عموما به «هاشم بن عبدمناف» مى رسد و مادر اميرالمؤمنين علیه السلام «فاطمه» دختر «اسد بن هاشم» است.
  
2 ـ هـاشـم بـن عـبـدمناف : مادرش : «عاتكه » دختر «مرة بن هلال بن فالج » است وفرزندان وى : «عـبدالمطلب »، «اسد»، «ابوصيفى »، «نضله » و پنج دختر، وكنيه اش :«ابونضله » و نامش : «عمرو» و معروف به عمروالعلى » بود.
+
'''1. عبدالمطلب بن هاشم:'''
  
نسب «بنى هاشم » عموما به «هاشم بن عبد مناف » مى رسد و مادراميرالمؤمنين (ع ) «فاطمه » دختر «اسدبن هاشم » است .
+
مادرش: «سلمى» دختر «عمرو بن زيد بن لبيد (بن حرام) بن خداش بن عامر بن غنم بن عدى بن نجار، تيم اللات بن ثعلبة بن عمرو بن خزرج» بود و فرزندانش «عباس»، «حمزه»، «عبداللّه»، «ابوطالب» (عبدمناف)، «زبير»، «حارث»، «حجل» (غيداق)، «مقوم» (عبدالكعبه)، «ضرار ابولهب» (عبدالعزى)، «قشم» و شش دختر.
  
1 ـ عبد المطلب بن هاشم : مادرش : «سلمى » دختر «عمرو بن زيد بن لبيد (بن حرام )بن خداش بـن عـامـر بـن غـنم بن عدى بن نجار، تيم اللات بن ثعلبة بن عمرو بن خزرج » بودو فرزندانش «عـبـاس »، «حـمـزه »، «عبداللّه »، «ابوطالب » (عبد مناف )، «زبير»،«حارث »، «حجل » (غيداق )، «مقوم » (عبدالكعبه )، «ضرار ابولهب » (عبدالعزى )،«قشم » وشش دختر.
+
كنيه عبدالمطلب «ابوالحارث» و نامش «شيبة الحمد» است. عبدالمطلب، سرور قريش بود و رقيبى نداشت وى پس از آن كه داستان اصحاب فيل به انجام رسيد، اشعارى گفت كه حاکی از موحد بودن وی بود. وفات عبدالمطلب در دهم ماه [[ربيع الاول]] (هشت سالگى رسول اكرم صلی الله علیه و آله) سال ششم عام الفيل اتفاق افتاد او صد و بيست سال عمر كرد. قبرش در «حجون» واقع شده كه به قبرستان ابوطالب معروف است.
كنيه عبدالمطلب «ابوالحارث » و نامش «شيبة الحمد» است .عـبـدالـمـطلب ، سرور قريش بود و رقيبى نداشت وى پس از آن كه داستان اصحاب فيل به انجام رسيد، اشعارى گفت كه حاکی از موحد بودن وی بود. وفـات عبدالمطلب ، در دهم ماه ربيع الاول (هشت سالگى رسول اكرم ) سال ششم عام الفيل اتفاق افـتـاد او صـد و بيست سال عمركرد. قبرش در «حجون » واقع شده كه به قبرستان ابوطالب معروف است.
 
  
== منابع ==
+
==منابع==
 +
ابراهیم آیتی؛ تاریخ پیامبر اسلام؛ انتشارات دانشگاه تهران.
  
آیتی، ابراهیم؛ تاریخ پیامبر اسلام؛انتشارات دانشگاه تهران.
 
 
[[رده:نیاکان پیامبر]]
 
[[رده:نیاکان پیامبر]]

نسخهٔ ‏۲۴ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۲۵

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


از رسول خدا صلی الله علیه و آله روايت شده است كه فرمود: «هرگاه نسب من به عدنان رسيد، از ذكر اجداد جلوتر خوددارى كنيد».

به اين جهت، شرح حال اجداد پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله را از جد بيستم، يعنى «عدنان» شروع مى كنيم.

20. عدنان:

پدر عرب عدنانى است كه در تهامه، نجد و حجاز تا شارف الشام و عراق مسكن داشته اند و آنان را عرب معدى، عرب نزارى، عرب مضرى ، عرب اسماعيلى، عرب شمالى، عرب متعربه و مستعربه، بنى اسماعيل، بنى مشرق، بنى قيدار مى گويند و نسبشان به اسماعيل بن ابراهيم علیه السلام مى رسد. عدنان دو پسر داشت: «معد» و «عك» كه «بنى غافق» از «عك» پديد آمده بودند.

19. معد بن عدنان:

«عدنان» با فرزندان خويش به سوى يمن رفت و همان جا بود تا وفات يافت او را چند پسر بود كه معد بر همه آنان سرورى داشت مادر معد از قبيله «جرهم» بود و ده فرزند داشت و كنيه معد «ابوقضاعه» بود. به قول ابن اسحاق: معد بن عدنان چهار پسر به نام هاى، «نزار»، «قضاعه»، «قنص» و «اياد» داشت.

18. نزار بن معد:

سرور و بزرگ فرزندان پدرش بود و در مكه جاى داشت و او را چهار پسر به نام هاى: «مضر»، «ربيعه»، «انمار» و «اياد» بود. دو قبيله «خشعم» و «بجيله» از انمار به وجود آمده اند و دو قبيله بزرگ ربيعه و مضر از نزار پديدار گشته اند.

17. مضر بن نزار:

دو پسر داشت: «الياس» و «عيلان» و مادرشان از قبيله «جرهم» بود از رسول اكرم صلی الله علیه و آله روايت شده است كه فرمود: «مضر و ربيعه را دشنام ندهيد، چه آن دو مسلمان بوده اند. «مضر» سرور فرزندان پدرش و مردى بخشنده و دانا بود و فرزندانش را به صلاح و پرهيزگارى نصيحت مى كرد.

16. الياس بن مضر:

پس از پدر در ميان قبايل بزرگى يافت و او را «سيدالعشيرة» لقب دادند، سه پسر به نام هاى: «مدركه»، «طابخه» و «قمعه» داشت (نامشان به ترتيب : عامر، عمرو و عمير است) و مادرشان «خندف» و نام اصلى وى «ليلى» بود و قبايلى را كه نسبشان به الياس مى رسد، «بنى خندف» گويند.

قبيله هاى «بنى تميم»، «بنى ضبه»، «مزينه»، «رباب»، «خزاعه»، «اسلم» از الياس بن مضر منفصل مى شوند.

15. مدركة بن الياس:

نامش «عامر» و كنيه اش «ابوالهذيل» و «ابوخزيمه» بود «مدركه» چهار فرزند داشت: «خزيمه» و «هذيل»، «حارثه» و «غالب». نسب قبيله «هذيل» و «عبداللّه بن مسعود» صحابى معروف به «مدركة بن الياس» مى رسد.

14. خزيمة بن مدركه:

مادرش «سلمى» دختر «اسد بن ربيعة بن نزار» و به قول ابن اسحاق زنى از «بنى قضاعه» بود، بعد از پدر حكومت قبايل عرب را داشت و او را چهار پسر به نام هاى: «كنانه»، «اسد»، «اسده» و «هون» بود.

13. كنانة بن خزيمه:

كنيه اش «ابومضر» و مادرش «عوانه» دختر «سعد بن قيس بن عيلان بن مضر» بود از «كنانه» فضايل بى شمارى آشكار گشت و عرب او را بزرگ مى داشت. فرزندانش عبارت بودند از: «نضر»، «مالك»، «عبدمناة»، «ملكان» و «حدال» قبايل «بنى ليث» و «بنى عامر» از كنانة بن خزيمه پديد آمده اند.

12. نضر بن كنانه:

مادرش به قول يعقوبى «هاله» دختر «سويد بن غطريف» و به قول ابن اسحاق و طبرى و ديگران «بره» دختر «مربن ادبن طابخه» بود و فرزندان وى: «مالك»، «يخلد» و «صلت» و كنيه اش «ابوالصلت » بوده است. يعقوبى مى گويد: نضر بن كنانه، اول كسى است كه «قريش» ناميده شد و به اين ترتيب كسى كه از فرزندان نضر بن كنانه نباشد «قرشى» نيست.

11. مالك بن نضر:

مادر وى «عاتكه» دختر «عدوان بن عمرو بن قيس بن عيلان» و فرزند وى «فهر بن مالك» بود.

10. فهر بن مالك:

مادر وى «جندله» دختر «حارث بن مضاض بن عمرو جرهمى» بود و فرزندان وى: «غالب»، «محارب»، «حارث»، «اسد» و دخترى به نام «جندله» مى باشند.

9. غالب بن فهر:

مادر وى «ليلى» دختر «سعد بن هذيل» بود و فرزندان وى: «لؤى» و «تيم الادرم» و فرزندان تيم بن غالب، «بنوادرم بن غالب» معروف شده اند.

8. لؤى بن غالب:

مادر وى «سلمى» دختر «كعب بن عمرو خزاعى» بود و فرزندانش عبارت بودند از: «كعب»، «عامر»، «سامه»، «عوف» و «خزيمه».

7. كعب بن لؤى:

مادر وى «ماوية» دختر «كعب بن قيس بن جسر» بود و فرزندانش عبارت بودند از: «مره»، «عدى» و «هصيص» و كنيه اش «ابوهصيص» بود.

كعب بن لؤى از همه فرزندان پدرش بزرگوارتر و ارجمندتر بود، وى اولين كسى است كه روز جمعه را «جمعه» ناميد.

6. مرة بن كعب:

مادر وى: «وحشية» دختر «شيبان بن محارب بن فهر بن مالك بن نضر» است و فرزندان وى: «كلاب»، «تيم»، «يقظه» و كنيه اش «ابويقظه» مى باشد.

5. كلاب بن مره:

مادرش «هند» دختر «سرير بن ثعلبة بن حارث بن (فهربن) مالك (بن نضر) بن كنانة بن خزيمه» است و فرزندانش: «قصى بن كلاب» و «زهرة بن كلاب» و يك دختر و كنيه اش «ابوزهره» و نامش «حكيم» است.

رسول اكرم صلی الله علیه و آله درباره دو فرزند «كلاب بن مره» يعنى: «قصى» و «زهره» گفت: دو بطن خالص قريش دو پسر كلاب اند.

4. قصى بن كلاب:

مادرش : «فاطمه» دختر «سعد بن سيل» است و فرزندانش: «عبدمناف»، «عبدالدار»، «عبدالعزى» و «عبدقصى» و دو دختر و كنيه اش «ابوالمغيره» بود.

قصى بزرگ و بزرگوار شد در اين موقع دربانى و كليددارى خانه كعبه با قبيله «خزاعه» بود كه پس از «جرهميان» بر مكه غالب شده بودند و اجازه حج با قبيله «صوفه» بود.

«قصى» زير بار «صوفه» نرفت و پس از جنگى سخت بر آنان پيروز گشت و دست آنان را از اجازه حج كوتاه ساخت، «خزاعه» نيز حساب كار خويش كردند و از قصى كناره گرفتند و سرانجام «قصى» امور كعبه و مكه را به داورى «يعمر بن عوف بن كعب كنانى» در دست گرفت و از آن روز «شداخ» ناميده شد.

«قصى» مناصب را در ميان فرزندان خويش تقسيم كرد، آب دادن و سرورى را به «عبدمناف»، «دارالندوه» را به «عبدالدار»، پذيرايى حاجيان را به «عبدالعزى» و دوكنار وادى را به «عبدقصى» واگذاشت.

قريش از نظر بزرگوارى «قصى بن كلاب» مرگ وى را مبدا تاريخ خود قرار دادند.

3. عبدمناف بن قصى:

مادرش: «حبى» دختر «حليل خزاعى» است و فرزندانش: «هاشم»، «عبدشمس»، «مطلب»، «نوفل»، «ابوعمرو» و شش دختر كنيه اش «ابوعبدشمس» و نامش «مغيره» و او را «قمرالبطحا» مى گفتند.

2. هاشم بن عبدمناف:

مادرش: «عاتكه» دختر «مرة بن هلال بن فالج» است و فرزندان وى: «عبدالمطلب»، «اسد»، «ابوصيفى»، «نضله» و پنج دختر و كنيه اش: «ابونضله» و نامش: «عمرو» و معروف به عمروالعلى بود.

نسب «بنى هاشم» عموما به «هاشم بن عبدمناف» مى رسد و مادر اميرالمؤمنين علیه السلام «فاطمه» دختر «اسد بن هاشم» است.

1. عبدالمطلب بن هاشم:

مادرش: «سلمى» دختر «عمرو بن زيد بن لبيد (بن حرام) بن خداش بن عامر بن غنم بن عدى بن نجار، تيم اللات بن ثعلبة بن عمرو بن خزرج» بود و فرزندانش «عباس»، «حمزه»، «عبداللّه»، «ابوطالب» (عبدمناف)، «زبير»، «حارث»، «حجل» (غيداق)، «مقوم» (عبدالكعبه)، «ضرار ابولهب» (عبدالعزى)، «قشم» و شش دختر.

كنيه عبدالمطلب «ابوالحارث» و نامش «شيبة الحمد» است. عبدالمطلب، سرور قريش بود و رقيبى نداشت وى پس از آن كه داستان اصحاب فيل به انجام رسيد، اشعارى گفت كه حاکی از موحد بودن وی بود. وفات عبدالمطلب در دهم ماه ربيع الاول (هشت سالگى رسول اكرم صلی الله علیه و آله) سال ششم عام الفيل اتفاق افتاد او صد و بيست سال عمر كرد. قبرش در «حجون» واقع شده كه به قبرستان ابوطالب معروف است.

منابع

ابراهیم آیتی؛ تاریخ پیامبر اسلام؛ انتشارات دانشگاه تهران.