منابع و پی نوشتهای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابوالفرج اصفهانی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«علی بن حسین ابوالفرج اصفهانى» (۲۸۴-۳۶۲ ق)، مورخ، محدث، شاعر و ادیب نامدار مسلمان در قرن چهارم هجری است. ابوالفرج در ادبیات، نحو، لغت، حدیث، تاریخ، انساب، موسیقی و شعر متبحر بود و تألیفات مهمی در این علوم انجام داد. دو کتاب «الاغانی» و «مقاتل الطالبیین» از معروفترین آثار اوست.

AbualFaraj-isfahani.jpg
نام کامل ابوالفرج علی بن حسین اصفهانی
زادروز ۲۸۴ قمری
زادگاه اصفهان
وفات ۳۶۲ قمری
مدفن بغداد

Line.png

اساتید

ابن درید، ابن انباری، محمد بن جریر طبری، محمد بن جعفر قتات، احمد بن جعفر جحظه،...

شاگردان

ابو زکریا یحیی، تنوخی، ابوالحسین بن دینار، علی بن ابراهیم دهکی، دارقطنی، محمد بن ابی الفوارس،...

آثار

الاغانی، مقاتل الطالبیین، ادب الغرباء من اهل الفضل و الادب، الاماء الشواعر، الدیارات، ایام العرب، ادب السماع،...

زندگی‌نامه

«علی بن حسین بن محمد بن هیثم ابوالفرج اصفهانى» در سال ۲۸۴ قمری ظاهرا در اصفهان متولد شده و در بغداد رشد و نمو یافت.

ابوالفرج از خاندانی اهل ادب و موسیقی بود. از پدر او هیچ اطلاعی دردست نیست. عمویش حسن و نیز عبدالعزیز عموی پدرش هر دو از مشاهیر بودند. ابن حزم دربارۀ این دو می‌نویسد که از نویسندگان بزرگ سامره بوده و تا روزگار متوکل می‌زیسته‌اند.

گفته شده ابوالفرج اصفهانی از نوادگان مروان بن حکم یا هشام بن عبدالملک بوده، چنانکه ابن حزم هنگام بر شمردن اعقاب مروان حکم می‌گوید: او در اصفهان و مصر بازماندگانی دارد که از آن جمله است: صاحب اغانی، ابوالفرج اصفهانی.

وی با بزرگان علوی و هاشمی بسیار نزدیک بوده، ‌چنانکه خود در «مقاتل الطالبیین» گفته است: این بزرگان در منزل او گرد می‌آمدند. با اینهمه، در هیچ جا به نظر نرسید که از این خانواده، کسی جز ابوالفرج به تشیع گراییده باشد. وی با اینکه مروانی بود، مذهب زیدی اختیار نمود و همین امر شگفتی بسیاری از نویسندگان را برانگیخته است.

ابوالفرج با بسیاری از بزرگ‌ترین نویسندگان فرهنگ عربی معاصر، و با بسیاری نیز دوست و همنشین بود: تنوخی و ابن ندیم به او نزدیک بودند و ابونعیم اصفهانی در بغداد به دیدار او شتافت.

خطیب بغدادی که او را شاعر و راوی مطلع از انساب و سیره می‌داند، از قول تنوخی، حوزه اطلاعات او را چنین وصف کرده است: هیچ کس را ندیده‌ام که به اندازه این راوی شیعی، شعر و سروده و اخبار و آثار و احادیث مسند و نسب حفظ باشد. او علاوه بر این، علوم دیگری چون مغازی، لغت، نحو و خرافه را نیز می‌دانست و از بسیاری از آیین‌های ندیمی چون شناخت احوال پرندگان شکاری، اندکی پزشکی و نجوم و دیگر چیزها آگاهی داشت.

تنها شاید بتوان گفت که او علم انساب را جدی‌تر می‌گرفته و در آن، همچون متخصص این امر به تالیف دست می‌زده است. تخصص دیگر ابوالفرج، موسیقی بود. اما دانش او در این زمینه، به دانش نظری مختصر می‌گردید و ظاهرا نه آوازی خوش داشت و نه سازی می‌نواخت.

بر اساس همین مقدار اندکی که از شعر ابوالفرج باقی مانده است، می‌توان گفت که وی به روانی و دلنشینی، شعر می‌سروده و گذشتگان نیز همه بر این امر اقرار دارند. ثعالبی می‌گوید: در آثار او، هم استواری شعر علما را می‌بینیم و هم لطافت شعر ظرفا را. از مجموع اشعار او، ۱۷۲ بیت در ۲۵ قطعه کوتاه و بلند باقی مانده است.

ابوالفرج اصفهانی در بغداد درگذشت و همانجا مدفون شد. سه تاریخ مختلف در مرگ ابوالفرج یاد کرده‌اند: شاگردش ابن ابی الفوارس گوید که او روز ۱۴ ذی الحجه ۳۵۶ ق. درگذشت و پیش از مرگ دچار اختلال حواس شد. تاریخ دوم، ۳۵۷ ق. است که ابونعیم اصفهانی آورده است. تاریخ سوم، سال ۳۶۲ ق. است که دوستش ابن ندیم ذکر کرده و از دیگر تاریخ‌ها صحیح‌تر به نظر می‌رسد.

تحصیل و استادان

ابوالفرج اصفهانی بارها از طریق عمویش حسن، از نیایش محمد روایاتی نقل کرده است. علاوه بر این دو تن، از پسرعمویش احمد، و از عموی پدرش عبدالعزیز نیز ۱۰ بار روایت کرده است. این روایات، گاه از طریق عبدالعزیز، به مشاهیری چون ریاشی، ثعلب، احمد بن حارث خراز و زبیر بن بکار می‌رسد.

شاید وی در کوفه در خدمت محمد بن حسین کندی شاگردی می‌کرده است. محمد کندی، بنابر تصریح ابوالفرج در الاغانی، خطیب مسجد قادسیه بوده است و ظاهراً به سبب نزدیکی قادسیه به کوفه به این شهر می‌آمده و مقدمات علوم را به ابوالفرج جوان می‌آموخته است، زیرا ابوالفرج خود گوید که مؤدب من محمد بن حسین کندی مرا خبر داد.

خطیب بغدادی معروف‌ترین شیوخ او را این کسان دانسته است: محمد بن عبدالله حضرمی مطین، محمد بن جعفر قتات، حسین بن عمر ابن ابی احوص ثقفی، علی بن عباس مقانعی، علی بن اسحاق بن زاطیا، ابو خبیب برتی و محمد بن عباس یزیدی که بیشتر به روایت حدیث شهرت دارند.

یاقوت حموی نیز نام کسانی را که از ایشان روایت کرده، اینگونه آورده است: ابن درید، ابوبکر ابن انباری، فضل بن حجاب جمحی، علی بن سلیمان اخفش و نفطویه.

اما این فهرست‌ها هیچ یک کامل نیست. به شهادت اغانی و مقاتل وی بسیاری از مشاهیر و دانشمندان زمان را ملاقات کرده و از آنان روایت شنیده است. شاید بتوان این نام‌ها را بر اسامی ذکر شده افزود: محمد بن جریر طبری، محمد بن خلف بن مرزبان، جعفر بن قدامه، یحیی بن منجم و احمد بن جعفر جحظه، استاد خاص او در موسیقی بوده است.

شاگردان

ابوالفرج بی گمان شاگردان بسیار داشته، اما گویی کار تدریس پیشه او نبوده است. با این همه گاه کسانی را می‌بینیم که در محضر او کتاب معینی را خوانده‌اند، مثلا شیخی اندلسی به نام ابو زکریا یحیی که برای کسب علم به شرق آمده و به ابوالفرج پیوسته بود و تنوخی او را در مجلس ابوالفرج دیده است. یا ابوالحسین ابن دینار که خود گفته همه کتاب اغانی را نزد ابوالفرج خوانده است و نیز علی بن ابراهیم دهکی.

یکی دیگر از شاگردان یا راویان او که نامش در منابع به این عنوان نیامده، تنوخی، صاحب نشوار و الفرج بعد الشدةاست. وی در کتاب اخیر، ۶ بار از اغانی و ۴۳ بار از شخص ابوالفرج نقل قول کرده و در یک جا می‌نویسد: در کتاب اغانی که ابوالفرج اجازه روایتش را به من داده است... .

دیگر شاگردان او را خطیب بغدادی نام برده است: دارقطنی، ابواسحاق طبری، ابراهیم بن مخلد و محمد بن ابی الفوارس.

شاگردان ابوالفرج، از شیوه‌های استاد خود کمتر تقلید کرده‌اند، مثلا می‌دانیم که دارقطنی، در علوم قرآن و حدیث تبحر یافت، نه در شعر و غنا.

آثار و تألیفات

مجموعه آثاری که به ابوالفرج نسبت داده‌اند، به ۲۸ کتاب در موضوعات مختلف: شاعران و اشعار و اخبار مربوط به آنان، معرفی اشخاص، تبارنامه،‌ اخبار اعراب و... بالغ می‌شود. برخی از این آثار عبارتند از:

  1. الاغانی، این کتاب مهمترین تألیف او و بزرگ‌ترین اثر در زمینه ادب و موسیقی به شمار می‌آید و مزایایی استثنائی دارد. رجال قرن چهارم، مانند صاحب بن عباد و عضدالدوله‌ى دیلمى به کتاب «الاغانى» توجه بسیار داشتند و گفته ‌اند که عضدالدوله این کتاب را از خود در سفر و حضر دور نمى ‌داشت.
  2. مقاتل الطالبیین، از جمله آثاری است که به ذکر مرگ آل ابی طالب یا جنبش‌هایی که انگیزه الهی داشته‌اند اختصاص دارد.
  3. مجرد الاغانی، ابوالفرج خود به این کتاب اشاره کرده است.
  4. الاماء الشواعر.
  5. کتاب الخمارین و الخمارات.
  6. الاخبار و النوادر.
  7. ادب السماع.
  8. اخبار الطفیلیین.
  9. مجموع الآثار و الاخبار.
  10. کتاب القیان، یا نزهه الملوک و الاعیان فی اخبار القیان و المغنیات الدواخل الحسان.
  11. دعوة النجار، یا دعوة التجار.
  12. کتاب الغلمان المغنیین.
  13. الدیارات.
  14. ادب الغرباء من اهل الفضل و الادب، ابوالفرج در این کتاب، با ذکر تاریخ بارها از خود سخن گفته، چندانکه این کتاب یکی از مراجع عمده برای شرح احوال او شده است. چنانکه در بخش درگذشت او یاد شد، یکی از روایات این کتاب نشان می‌دهد که وی، بر خلاف، همه روایات، تا اندکی پس از ۳۶۲ ق. زنده بوده و این کتاب را نیز پس از این تاریخ، یا در اواخر آن سال نوشته است. اهمیت این کتاب برای روان شناسی اجتماعی آن روزگار بر کسی پوشیده نیست.
  15. الفرق و المعیار فی الاوغاد و الاحرار، که در معارضه با اللفظ المحیط هارون بن منجم نوشته است.
  16. اخبار جحظة البرمکی.
  17. نسب بنی عبد شمس.
  18. ایام العرب، که به قول خطیب بغدادی شامل ۱۷۰۰ «یوم» بوده است.
  19. التعدیل و الانتصاف فی مآثر العرب و مثالبها، ابوالفرج خود گوید که این، عنوان کتابی است در باب «جمهرة انساب العرب».
  20. تفضیل ذی الحجه، از این کتاب اطلاعی در دست نیست و تنها با توجه به عنوان کتاب می‌توان حدس زد که شامل موضوعات دینی بوده است.
  21. ما نزل من القرآن فی امیرالمؤمنین علی و اهل بیته (علیهم السلام)، که شیخ طوسی به وی نسبت داده است.
  22. تحف الوسائد فی اخبار الولائد، که حاجی خلیفه به او نسبت داده است.

منابع