رعایت سطح مخاطب عام متوسط است
مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
عنوان بندی ضعیف
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابن شجری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
{{خوب}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|دائرة المعارف بزرگ اسلامی}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|دائرة المعارف بزرگ اسلامی}}
 +
'''«ابوالسعادات هبةالله بن على علوی حسنى»''' معروف به '''«ابن شَجَری»''' (۴۵۰-۵۴۲ ق)، نحوی، لغوی، ادیب و شاعر بزرگ [[شیعه]] در قرن ششم قمری است. علمای تراجم، مقام ارجمند ابن شجری را در [[نحو]] و [[ادبیات عرب|ادب]] و [[شعر]] ستوده‌اند. «الأمالی» و «الحماسة» از مهمترین آثار اوست.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
|نام کامل = هبةالله بن على علوی حسنى
 +
|تصویر=
 +
|زادروز =  ۴۵۰ قمری
 +
|زادگاه = بغداد
 +
|وفات =  ۵۴۲ قمری
 +
|مدفن = بغداد
 +
|اساتید =  ابن طباطبا، خطیب تبریزی، سعید بن على سُلالى، ابن فضال مُحاشِعى، مبارک صیرفى، محمد بن سعید ابن نبهان، دوریستى،... 
 +
|شاگردان =  [[ابن خشاب]]، تاج الدین کندی، ابوالبرکات ابن انباری، برهان‌الدین حمدانى قزوینى، [[قطب راوندی]]،...
 +
|آثار = الامالى، الحماسة، مختارات شعراء العرب، منظومة ابن الشجری، الانتصار، شرح التصریف الملوکى،...
 +
}}
 +
==زندگی‌نامه==
 +
ابوالسعادات هبةالله بن على علوی حسنى متولد ۴۵۰ قمری در کرخ [[بغداد]] است. نسب او به [[امام حسن]] علیه السلام مى رسد و به همین سبب علوی حسنى نامیده شده است.
  
اِبْن شَجَري، ابوالسعادات هبةالله بن على علوي حسنى (450- 20 [[رمضان]] 542ق/1058-12 فورية 1148)، نحوي، لغوي، اديب و شاعرِ شيعى. نسب او به [[امام حسن]] مجتبى علیه السلام مى رسد و به همين سبب علوي حسنى ناميده شده است.
+
درباره شهرت یافتن او به ابن شجری اختلاف است؛<ref>یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۲ </ref> او را از طرف مادر به خاندان «شجری» منسوب مى داند، اما [[ابن خلکان]]<ref>ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۵۰</ref> انتساب او را هم به این خاندان محتمل مى داند و هم به قریه شجره واقع در نزدیکى [[مدینه]].<ref>برای نظرات دیگر، نک: سیوطى، بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۲۴</ref>
  
درباره شهرت يافتن او به ابن شجري اختلاف است. ياقوت (19/282) او را از طرف مادر به خاندان «شجري» منسوب مى داند، اما ابن خلكان (6/50) انتساب او را هم به اين خاندان محتمل مى داند و هم به قرية شجره واقع در نزديكى [[مدينه]] (براي نظرات ديگر، نك: سيوطى، 1/324)
+
ابن شجری در ۲۰ ماه [[رمضان]] ۵۴۲ قمری در بغداد چشم از جهان فروبست و در کرخ -که محله شیعه نشین بغداد بود- به خاک سپرده شد.<ref>قفطى، انباءالرواة، ج۳، ص۳۵۶</ref>
  
وي ادب و نحو را نزد ابن طباطبا، خطيب تبريزي، سعيد بن على سُلالى و ابن فَضال مُحاشِعى آموخت و علم حديث را نزد جماعتى از شيوخ چون ابوالحسن مبارك بن عبدالجبار صيرفى و محمد بن سعيد ابن نبهان كاتب فراگرفت (ياقوت، 19/282-283؛ قفطى، 3/356؛ ابن خلكان، 6/46) و از دوريستى، ابن قدامه و ديگران روايت كرد.(افندي، 5/318)
+
==استادان و شاگردان==
 +
ابن شجری [[ادبیات عرب|ادب]] و [[نحو]] را نزد ابن طباطبا، خطیب تبریزی، سعید بن على سُلالى و ابن فَضال مُحاشِعى آموخت و علم [[حدیث]] را نزد جماعتى از شیوخ چون ابوالحسن مبارک بن عبدالجبار صیرفى و محمد بن سعید ابن نبهان کاتب فراگرفت<ref>یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۲-۲۸۳؛ قفطى، انباءالرواة، ج۳، ص۳۵۶؛ ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶</ref> و از دوریستى، [[ابن قدامه]] و دیگران روایت کرد.<ref>افندی، ریاض العلماء، ج۵، ص۳۱۸</ref>
  
وي هرگز از دانش اندوزي نياسود، چنان كه در سن پيري نيز در درس ابوالحسن بن طيوري و برخى ديگر حاضر مى شد، (ذهبى، 2/463) حال آن كه او خود در فنون ادب تجارب بسيار اندوخته و در بغداد، سرور نحودانان گشته بود و چندي هم به نيابت از سوي الطاهر ابوعبدالله احمد بن ابى الحسن علوي، نقيب طالبيان در محلة كرخ [[بغداد]] بود.(ابن انباري، 284؛ ابن كثير، 11/223)
+
وی هرگز از دانش اندوزی نیاسود، چنان که در سن پیری نیز در درس ابوالحسن بن طیوری و برخى دیگر حاضر مى شد،<ref>ذهبى، العبر، ج۲، ص۴۶۳</ref> حال آن که او خود در فنون ادب تجارب بسیار اندوخته و در بغداد، سرور نحودانان گشته بود و چندی هم به نیابت از سوی الطاهر ابوعبدالله احمد بن ابى الحسن علوی، نقیب طالبیان در محله کرخ [[بغداد]] بود.<ref>ابن انباری، نزهة الالیاء، ص۲۸۴؛ ابن کثیر، البدایة، ج۱۱، ص۲۲۳</ref>
  
گويند: وي مدت 70 سال به تدريس نحو و ادب اشتغال داشت. در اين مدت طولانى بسياري از مشاهير نحو و لغت چون تاج الدين كندي، ابوالبركات ابن انباري (ياقوت، 19/283؛ ابن انباري، 286) و ابن خشاب (فيروزآبادي، 278) از او دانش آموختند؛ عده اي چون شيخ برهان الدين حمدانى قزوينى و قطب راوندي نيز از او روايت حديث كردند.(افندي، همانجا)
+
گویند: وی مدت ۷۰ سال به تدریس نحو و ادب اشتغال داشت. در این مدت طولانى بسیاری از مشاهیر نحو و [[علم لغت|لغت]] چون تاج الدین کندی، ابوالبرکات ابن انباری<ref>یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۳؛ ابن انباری، نزهة الالیاء، ص۲۸۶</ref> و [[ابن خشاب]]<ref>فیروزآبادی، البلغة، ۲۷۸</ref> از او دانش آموختند؛ عده ای چون شیخ برهان الدین حمدانى قزوینى و [[قطب راوندی]] نیز از او روایت حدیث کردند.<ref>افندی، ریاض العلماء، ج۵، ص۳۱۸</ref>
  
مقام ارجمند او را همگان ستوده اند: منتجب الدين (ص 197) او را فاضل و صالح دانسته است؛ ابن انباري (ص 285-286) سلسلة مشايخ او را در نحو به على علیه السلام رسانده است؛ ياقوت (همانجا) نيز وي را بسيار ستوده و گفته است. در علم نحو يگانة روزگار بود، اشعار و احوال و ايام عرب را نيك مى دانست و در ادب تسلط كامل و كافى داشت.
+
== در نظر عالمان ==
 +
مقام ارجمند ابن شجری را همگان ستوده اند: [[شیخ منتجب الدین رازی|منتجب الدین رازی]]<ref>منتجب الدین، فهرست اسماء علماءالشیعة، ص ۱۹۷</ref> او را فاضل و صالح دانسته است؛ ابن انباری<ref>ابن انباری، نزهة الالیاء، ص ۲۸۵-۲۸۶</ref> سلسله مشایخ او را در [[نحو]] به [[امام على]] علیه السلام رسانده است؛ [[یاقوت حموی|یاقوت حموی]]<ref>یاقوت،ادبا،ج۱۹، ص۲۸۲</ref> نیز وی را بسیار ستوده و گفته است: در علم نحو یگانه روزگار بود، اشعار و احوال و [[ایام العرب|ایام عرب]] را نیک مى دانست و در ادب تسلط کامل و کافى داشت.
  
ابن هشام (1/45، 60، 64، 65، جم) به آراء و نظرات او در چندين مورد استناد كرده و ابن خلكان (6/46-47) به تبحر او در استشهاد به شعر عرب اشاره نموده است. بدين سان ابن شجري به درجه اي از اعتبار و شهرت رسيده بود كه بزرگى چون زمخشري، هنگام بازگشت از سفر [[حج]] در بغداد به ديدنش رفت و در حضور عده اي از جمله ابن انباري در باب حديث و شعر و ادب با او به مباحثه پرداخت. (ياقوت، 19/128؛ ابن خلكان، همانجا)
+
[[ابن هشام انصاری|ابن هشام انصاری]]<ref>ابن هشام، مغنی اللبیب، ج۱، ص۴۵، ۶۰، ۶۴، ۶۵، جم</ref> به آراء و نظرات او در چندین مورد استناد کرده و [[ابن خلکان]]<ref>ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶-۴۷</ref> به تبحر او در استشهاد به [[شعر]] عرب اشاره نموده است. ابن شجری به درجه ای از اعتبار و شهرت رسیده بود که بزرگى چون [[زمخشری]]، هنگام بازگشت از سفر [[حج]] در بغداد به دیدنش رفت و در حضور عده ای از جمله ابن انباری در باب [[حدیث]] و شعر و ادب با او به مباحثه پرداخت.<ref>یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۱۲۸؛ ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶-۴۷</ref>
  
ابن شجري شعر نيز مى سرود اما از اشعار او تنها دو قطعة كوتاه مجموعاً 5 بيت و نيز 16 بيت از يك قصيده در مدح وزير نظام الدين ابونصر مظفر باقى مانده است. (ابن خلكان ، 6/47-48) گويا اشعار وي مورد پسند اهل ادب نبوده است، چنان كه حسن بن احمد بن جكينا شاعر بغدادي شعر او را مورد طعن قرار داده است. (ابن خلكان، 6/49؛ ابن شاكر، 1/321) ابن شجري در [[بغداد]] چشم از جهان فروبست و در كرخ كه محلة شيعه نشين بغداد بود به خاك سپرده شد.(قفطى، 3/356)
+
==آثار و تألیفات==
  
==آثار ابن شجری==
+
از ابن شجری آثاری در زمینه های مختلف برجای مانده که عبارتند از:
  
از وي آثاري در زمينه هاي مختلف برجاي مانده كه عبارتند از:  
+
#الامالى: این کتاب از آثار کم نظیر و ارزشمند است که صاحب آن بسیاری از آراء نحوی را با شواهد شعری مختلف در ۸۴ مجلس برای شاگردانش املا کرده است. تاریخ بسیاری از مجالس دقیقاً ثبت شده، و احتمالاً شروع نخستین مجلس آن در اوایل [[ربیع الاول]] سال ۵۲۴ ق. بوده است. ابن شجری در این کتاب آراء بسیاری را بدون ذکر نام آورده است. به عنوان مثال چند فصل کامل از کتاب الازهیة هروی را بدون ذکر مأخذ نقل کرده است. وی بخش وسیعى از الامالى را به ذکر لغزش های مکى بن ابى طالب مغربى در کتاب مشکل اِعراب القرآن اختصاص داده است.
 +
#الحماسة: این اثر گلچینى از بهترین اشعار شعرای [[جاهلیت|جاهلى]] و اسلامى عصر [[بنی امیه|اموی]] و [[حکومت بنی عباس|عباسى]] است که وی به تقلید از حماسه [[ابوتمام شاعر|ابوتمّام]] و [[بحتری]] گردآورده است. برخى معتقدند که در سلسله حماسه های عرب، اثرِ ابن شجری از همه ارزشمندتر است.<ref>مردم بک، عدنان، ش۴۵، ص۸۸۲</ref>
 +
#مختارات شعراء العرب" شامل ۵۰ [[قصیده]] از قصاید معروف عصر جاهلى و [[مخضرمین]] است.
 +
#منظومة ابن الشجری: این اثر در ۱۳۳۰ق در قاهره چاپ شده است.
 +
#الانتصار: هنگامى که ابن شجرى املای کتاب الامالى را به پایان برد، [[ابن خشاب]] از وی خواست تا آن را نزد او فراگیرد اما وی نپذیرفت. در نتیجه ابن خشاب به رد بعضى از موضوعات کتاب پرداخت و ابن شجری در پاسخ آن الانتصار را نوشت.<ref>یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۳؛ قفطى، انباءالرواة، ج۳، ص۳۵۶-۳۵۷</ref>
 +
#شرح «التصریف الملوکى» ابن جنى.
 +
#شرح «اللمع» ابن جنى.<ref>ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۵</ref>
  
# الامالى: اين كتاب يكى از آثار كم نظير و ارزشمند است كه صاحب آن بسياري از آراء نحوي را با شواهد شعري مختلف در 84 مجلس براي شاگردانش املا كرده است. تاريخ بسياري از مجالس دقيقاً ثبت شده، اما از شروع نخستين مجلس اطللاع دقيقى در دست نيست و با توجه به آني كه مجلس هشتم در اوايل [[جمادی الاول]] 524 املا گرديده و پس از آن به طور مرتب ادامه داشته است، شروع آن احتمالاً در اوايل [[ربيع الاول]] همان سال بوده است. ابن شجري در اين كتاب آراء بسياري را بدون ذكر نام آورده است. به عنوان مثال چند فصل كامل از كتاب الازهية هروي را بدون ذكر مأخذ نقل كرده است (الامالى، 2/343-351؛ قس: هروي، 148-157؛ ابن شجري، مالم ينشر، 30-31؛ قس: هروي، 54-55، جم) وي بخش وسيعى از الامالى را (نك: ابن شجري ، مالم ينشر، 41-65) به ذكر لغزش هاي مكى بن ابى طالب مغربى در كتاب مشكل اِعراب القرآن اختصاص داده است. برخى از متأخران (ضامن، 6-7) انگيزه اين كار او را اختلافات مذهبى دانسته اند و گفته اند كه چون مكى بن ابى طالب، مالكى مذهب بوده و در چند جا از نوشته هايش معتزله را مورد انتقاد قرار داده و آنان را ملحد دانسته، ابن شجري در مقام دفاع از معتزله به طرح اين انتقادات پرداخته است. اما درباره اين سخن بايد اندكى ترديد كرد، چه همه موارد نيز چندان نابجا نيست (ابن شجري، همان، 43). كتاب الامالى در 1349ق در دو مجلد در حيدرآباد به طور ناقص به چاپ رسيده و يك بار نيز در بيروت بدون ذكر تاريخ، تجديد چاپ شده است. بخش پايانى آن با عنوان مالم ينشر من الامالى الشجرية به كوشش حاتم صالح ضامن در 1405ق/1984م در بيروت چاپ شده كه بقية مجلس 78 تا مجلس 84 را شامل مى شود.
+
افزون بر این ها، نسخه ای از یک فرهنگ مشترکات لفظى در کتابخانه برلین مضبوط است که شاید همان «ما اتفق لفظه و اختلف معناه» باشد که یاقوت<ref>یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۳</ref> از آن نام برده است.
# الحماسة: اين اثر گلچينى از بهترين اشعار شعراي جاهلى و اسلامى عصر اموي و عباسى است كه وي به تقليد از حماسة ابوتمّام و بحتري گردآورده است. برخى معتقدند كه در سلسلة حماسه هاي عرب، اثرِ ابن شجري از همه ارزشمندتر است.(مردم بك 45/882) حماسه در 1345ق توسط مستشرق آلمانى فريتس كرنكو در حيدرآباد و در 1970م به كوشش عبدالمعين الملوحى و اسماء الحمصى در [[دمشق]] به چاپ رسيده است.
 
# مختارات شعراء العرب، شامل 50 قصيده از قصايد معروف عصر جاهلى و مخضرمين است. اين اثر در 1306 ق در قاهره چاپ سنگى شده در 1344ق به كوشش محمود حسن الزناتى در قاهره و يك بار ديگر در 1975م به كوشش على محمد بجاوي در همانجا به چاپ رسيده است.
 
# منظومة ابن الشجري: اين اثر در 1330ق در قاهره چاپ شده است.
 
 
 
افزون بر اين ها، نسخه اي از يك فرهنگ مشتركات لفظى در برلين مضبوط است (I/493) كه شايد همان ما اتفق لفظه و اختلف معناه باشد كه ياقوت (19/283) از آن نام برده است.
 
 
 
آثار ديگري هم براي ابن شجري ذكر كرده اند كه عبارتند از:
 
# الانتصار: هنگامى كه ابن شرجى املاي كتاب الامالى را به پايان برد، ابن خشاب از وي خواست تا آن را نزد او فراگيرد اما وي نپذيرفت. در نتيجه ابن خشاب به رد بعضى از موضوعات كتاب پرداخت و ابن شجري در پاسخ آن الانتصار را نوشت. (ياقوت، همانجا؛ قفطى،  3/356-357)
 
# شرح التصريف الملوكى ابن جنى.
 
# شرح اللمع ابن جنى (ابن خلكان، 6/45)
 
  
 +
ابن شجری [[شعر]] نیز مى سرود اما از اشعار او تنها دو [[قطعه (شعر)|قطعه]] کوتاه مجموعاً ۵ [[بیت (شعر)|بیت]] و نیز ۱۶ بیت از یک [[قصیده]] در مدح وزیر نظام الدین ابونصر مظفر باقى مانده است.<ref>ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶-۴۷</ref> گویا اشعار وی مورد پسند اهل ادب نبوده، چنان که حسن بن احمد بن جکینا شاعر بغدادی شعر او را مورد طعن قرار داده است.<ref>ابن خلکان، وفیات، ج۶، ۴۹؛ ابن شاکر، فوات الوفیات، ج۱، ص۳۲۱</ref>
 +
==پانویس==
 +
<references />
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
* "ابن شجری"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، عنایت‌الله فاتحی، ج۴، ص۶۸.
[http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=1370 دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "ابن شجری" از عنایت الله فاتحی نژاد]، (تاریخ بازیابی: 29 آذر 1391)
+
{{سنجش کیفی
 
+
|سنجش=شده
 +
|شناسه= ضعیف
 +
|عنوان بندی مناسب= ضعیف
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= متوسط
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده=دارد
 +
}}
 
[[رده: علمای قرن پنجم]]
 
[[رده: علمای قرن پنجم]]
 +
[[رده: علماء شیعه]]
 +
[[رده: ادیبان]]
 +
[[رده: نحویون]]
 +
[[رده: شعرای عرب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۵۵


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف بزرگ اسلامی است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«ابوالسعادات هبةالله بن على علوی حسنى» معروف به «ابن شَجَری» (۴۵۰-۵۴۲ ق)، نحوی، لغوی، ادیب و شاعر بزرگ شیعه در قرن ششم قمری است. علمای تراجم، مقام ارجمند ابن شجری را در نحو و ادب و شعر ستوده‌اند. «الأمالی» و «الحماسة» از مهمترین آثار اوست.

نام کامل هبةالله بن على علوی حسنى
زادروز ۴۵۰ قمری
زادگاه بغداد
وفات ۵۴۲ قمری
مدفن بغداد

Line.png

اساتید

ابن طباطبا، خطیب تبریزی، سعید بن على سُلالى، ابن فضال مُحاشِعى، مبارک صیرفى، محمد بن سعید ابن نبهان، دوریستى،...

شاگردان

ابن خشاب، تاج الدین کندی، ابوالبرکات ابن انباری، برهان‌الدین حمدانى قزوینى، قطب راوندی،...

آثار

الامالى، الحماسة، مختارات شعراء العرب، منظومة ابن الشجری، الانتصار، شرح التصریف الملوکى،...

زندگی‌نامه

ابوالسعادات هبةالله بن على علوی حسنى متولد ۴۵۰ قمری در کرخ بغداد است. نسب او به امام حسن علیه السلام مى رسد و به همین سبب علوی حسنى نامیده شده است.

درباره شهرت یافتن او به ابن شجری اختلاف است؛[۱] او را از طرف مادر به خاندان «شجری» منسوب مى داند، اما ابن خلکان[۲] انتساب او را هم به این خاندان محتمل مى داند و هم به قریه شجره واقع در نزدیکى مدینه.[۳]

ابن شجری در ۲۰ ماه رمضان ۵۴۲ قمری در بغداد چشم از جهان فروبست و در کرخ -که محله شیعه نشین بغداد بود- به خاک سپرده شد.[۴]

استادان و شاگردان

ابن شجری ادب و نحو را نزد ابن طباطبا، خطیب تبریزی، سعید بن على سُلالى و ابن فَضال مُحاشِعى آموخت و علم حدیث را نزد جماعتى از شیوخ چون ابوالحسن مبارک بن عبدالجبار صیرفى و محمد بن سعید ابن نبهان کاتب فراگرفت[۵] و از دوریستى، ابن قدامه و دیگران روایت کرد.[۶]

وی هرگز از دانش اندوزی نیاسود، چنان که در سن پیری نیز در درس ابوالحسن بن طیوری و برخى دیگر حاضر مى شد،[۷] حال آن که او خود در فنون ادب تجارب بسیار اندوخته و در بغداد، سرور نحودانان گشته بود و چندی هم به نیابت از سوی الطاهر ابوعبدالله احمد بن ابى الحسن علوی، نقیب طالبیان در محله کرخ بغداد بود.[۸]

گویند: وی مدت ۷۰ سال به تدریس نحو و ادب اشتغال داشت. در این مدت طولانى بسیاری از مشاهیر نحو و لغت چون تاج الدین کندی، ابوالبرکات ابن انباری[۹] و ابن خشاب[۱۰] از او دانش آموختند؛ عده ای چون شیخ برهان الدین حمدانى قزوینى و قطب راوندی نیز از او روایت حدیث کردند.[۱۱]

در نظر عالمان

مقام ارجمند ابن شجری را همگان ستوده اند: منتجب الدین رازی[۱۲] او را فاضل و صالح دانسته است؛ ابن انباری[۱۳] سلسله مشایخ او را در نحو به امام على علیه السلام رسانده است؛ یاقوت حموی[۱۴] نیز وی را بسیار ستوده و گفته است: در علم نحو یگانه روزگار بود، اشعار و احوال و ایام عرب را نیک مى دانست و در ادب تسلط کامل و کافى داشت.

ابن هشام انصاری[۱۵] به آراء و نظرات او در چندین مورد استناد کرده و ابن خلکان[۱۶] به تبحر او در استشهاد به شعر عرب اشاره نموده است. ابن شجری به درجه ای از اعتبار و شهرت رسیده بود که بزرگى چون زمخشری، هنگام بازگشت از سفر حج در بغداد به دیدنش رفت و در حضور عده ای از جمله ابن انباری در باب حدیث و شعر و ادب با او به مباحثه پرداخت.[۱۷]

آثار و تألیفات

از ابن شجری آثاری در زمینه های مختلف برجای مانده که عبارتند از:

  1. الامالى: این کتاب از آثار کم نظیر و ارزشمند است که صاحب آن بسیاری از آراء نحوی را با شواهد شعری مختلف در ۸۴ مجلس برای شاگردانش املا کرده است. تاریخ بسیاری از مجالس دقیقاً ثبت شده، و احتمالاً شروع نخستین مجلس آن در اوایل ربیع الاول سال ۵۲۴ ق. بوده است. ابن شجری در این کتاب آراء بسیاری را بدون ذکر نام آورده است. به عنوان مثال چند فصل کامل از کتاب الازهیة هروی را بدون ذکر مأخذ نقل کرده است. وی بخش وسیعى از الامالى را به ذکر لغزش های مکى بن ابى طالب مغربى در کتاب مشکل اِعراب القرآن اختصاص داده است.
  2. الحماسة: این اثر گلچینى از بهترین اشعار شعرای جاهلى و اسلامى عصر اموی و عباسى است که وی به تقلید از حماسه ابوتمّام و بحتری گردآورده است. برخى معتقدند که در سلسله حماسه های عرب، اثرِ ابن شجری از همه ارزشمندتر است.[۱۸]
  3. مختارات شعراء العرب" شامل ۵۰ قصیده از قصاید معروف عصر جاهلى و مخضرمین است.
  4. منظومة ابن الشجری: این اثر در ۱۳۳۰ق در قاهره چاپ شده است.
  5. الانتصار: هنگامى که ابن شجرى املای کتاب الامالى را به پایان برد، ابن خشاب از وی خواست تا آن را نزد او فراگیرد اما وی نپذیرفت. در نتیجه ابن خشاب به رد بعضى از موضوعات کتاب پرداخت و ابن شجری در پاسخ آن الانتصار را نوشت.[۱۹]
  6. شرح «التصریف الملوکى» ابن جنى.
  7. شرح «اللمع» ابن جنى.[۲۰]

افزون بر این ها، نسخه ای از یک فرهنگ مشترکات لفظى در کتابخانه برلین مضبوط است که شاید همان «ما اتفق لفظه و اختلف معناه» باشد که یاقوت[۲۱] از آن نام برده است.

ابن شجری شعر نیز مى سرود اما از اشعار او تنها دو قطعه کوتاه مجموعاً ۵ بیت و نیز ۱۶ بیت از یک قصیده در مدح وزیر نظام الدین ابونصر مظفر باقى مانده است.[۲۲] گویا اشعار وی مورد پسند اهل ادب نبوده، چنان که حسن بن احمد بن جکینا شاعر بغدادی شعر او را مورد طعن قرار داده است.[۲۳]

پانویس

  1. یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۲
  2. ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۵۰
  3. برای نظرات دیگر، نک: سیوطى، بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۲۴
  4. قفطى، انباءالرواة، ج۳، ص۳۵۶
  5. یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۲-۲۸۳؛ قفطى، انباءالرواة، ج۳، ص۳۵۶؛ ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶
  6. افندی، ریاض العلماء، ج۵، ص۳۱۸
  7. ذهبى، العبر، ج۲، ص۴۶۳
  8. ابن انباری، نزهة الالیاء، ص۲۸۴؛ ابن کثیر، البدایة، ج۱۱، ص۲۲۳
  9. یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۳؛ ابن انباری، نزهة الالیاء، ص۲۸۶
  10. فیروزآبادی، البلغة، ۲۷۸
  11. افندی، ریاض العلماء، ج۵، ص۳۱۸
  12. منتجب الدین، فهرست اسماء علماءالشیعة، ص ۱۹۷
  13. ابن انباری، نزهة الالیاء، ص ۲۸۵-۲۸۶
  14. یاقوت،ادبا،ج۱۹، ص۲۸۲
  15. ابن هشام، مغنی اللبیب، ج۱، ص۴۵، ۶۰، ۶۴، ۶۵، جم
  16. ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶-۴۷
  17. یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۱۲۸؛ ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶-۴۷
  18. مردم بک، عدنان، ش۴۵، ص۸۸۲
  19. یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۳؛ قفطى، انباءالرواة، ج۳، ص۳۵۶-۳۵۷
  20. ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۵
  21. یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۳
  22. ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶-۴۷
  23. ابن خلکان، وفیات، ج۶، ۴۹؛ ابن شاکر، فوات الوفیات، ج۱، ص۳۲۱

منابع

  • "ابن شجری"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، عنایت‌الله فاتحی، ج۴، ص۶۸.