رعایت سطح مخاطب عام متوسط است
مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
عنوان بندی ضعیف
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابن شجری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|دائرة المعارف بزرگ اسلامی}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|دائرة المعارف بزرگ اسلامی}}
 +
'''«ابوالسعادات هبةالله بن على علوی حسنى»''' معروف به '''«ابن شَجَری»''' (۴۵۰-۵۴۲ ق)، نحوی، لغوی، ادیب و شاعر بزرگ [[شیعه]] در قرن ششم قمری است. علمای تراجم، مقام ارجمند ابن شجری را در [[نحو]] و [[ادبیات عرب|ادب]] و [[شعر]] ستوده‌اند. «الأمالی» و «الحماسة» از مهمترین آثار اوست.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
|نام کامل = هبةالله بن على علوی حسنى
 +
|تصویر=
 +
|زادروز =  ۴۵۰ قمری
 +
|زادگاه = بغداد
 +
|وفات =  ۵۴۲ قمری
 +
|مدفن = بغداد
 +
|اساتید =  ابن طباطبا، خطیب تبریزی، سعید بن على سُلالى، ابن فضال مُحاشِعى، مبارک صیرفى، محمد بن سعید ابن نبهان، دوریستى،... 
 +
|شاگردان =  [[ابن خشاب]]، تاج الدین کندی، ابوالبرکات ابن انباری، برهان‌الدین حمدانى قزوینى، [[قطب راوندی]]،...
 +
|آثار = الامالى، الحماسة، مختارات شعراء العرب، منظومة ابن الشجری، الانتصار، شرح التصریف الملوکى،...
 +
}}
 +
==زندگی‌نامه==
 +
ابوالسعادات هبةالله بن على علوی حسنى متولد ۴۵۰ قمری در کرخ [[بغداد]] است. نسب او به [[امام حسن]] علیه السلام مى رسد و به همین سبب علوی حسنى نامیده شده است.
  
'''«ابوالسعادات هبةالله بن على علوی حسنى»''' معروف به '''«ابن شَجَری»''' (450-542 ق)، نحوی، لغوی، ادیب و شاعر شیعى.  
+
درباره شهرت یافتن او به ابن شجری اختلاف است؛<ref>یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۲ </ref> او را از طرف مادر به خاندان «شجری» منسوب مى داند، اما [[ابن خلکان]]<ref>ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۵۰</ref> انتساب او را هم به این خاندان محتمل مى داند و هم به قریه شجره واقع در نزدیکى [[مدینه]].<ref>برای نظرات دیگر، نک: سیوطى، بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۲۴</ref>
  
== زندگی‌نامه ==
+
ابن شجری در ۲۰ ماه [[رمضان]] ۵۴۲ قمری در بغداد چشم از جهان فروبست و در کرخ -که محله شیعه نشین بغداد بود- به خاک سپرده شد.<ref>قفطى، انباءالرواة، ج۳، ص۳۵۶</ref>
ابوالسعادات هبةالله بن على علوی حسنى متولد 450 قمری است. نسب او به [[امام حسن]] علیه السلام مى رسد و به همین سبب علوی حسنى نامیده شده است.
 
  
درباره شهرت یافتن او به ابن شجری اختلاف است؛<ref>یاقوت، ادبا،ج19، ص282 </ref> او را از طرف مادر به خاندان «شجری» منسوب مى داند، اما [[ابن خلکان]]<ref>ابن خلكان، وفیات، ج6، ص50</ref> انتساب او را هم به این خاندان محتمل مى داند و هم به قریه شجره واقع در نزدیكى [[مدینه]].<ref>برای نظرات دیگر، نك: سیوطى، بغیة الوعاة، ج1، ص324</ref>
+
==استادان و شاگردان==
 +
ابن شجری [[ادبیات عرب|ادب]] و [[نحو]] را نزد ابن طباطبا، خطیب تبریزی، سعید بن على سُلالى و ابن فَضال مُحاشِعى آموخت و علم [[حدیث]] را نزد جماعتى از شیوخ چون ابوالحسن مبارک بن عبدالجبار صیرفى و محمد بن سعید ابن نبهان کاتب فراگرفت<ref>یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۲-۲۸۳؛ قفطى، انباءالرواة، ج۳، ص۳۵۶؛ ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶</ref> و از دوریستى، [[ابن قدامه]] و دیگران روایت کرد.<ref>افندی، ریاض العلماء، ج۵، ص۳۱۸</ref>
  
ابن شجری در 20 ماه [[رمضان]] 542 قمری در [[بغداد]] چشم از جهان فروبست و در كرخ -كه محله شیعه نشین بغداد بود- به خاك سپرده شد.<ref>قفطى،انباءالرواة، ج3، ص356</ref>
+
وی هرگز از دانش اندوزی نیاسود، چنان که در سن پیری نیز در درس ابوالحسن بن طیوری و برخى دیگر حاضر مى شد،<ref>ذهبى، العبر، ج۲، ص۴۶۳</ref> حال آن که او خود در فنون ادب تجارب بسیار اندوخته و در بغداد، سرور نحودانان گشته بود و چندی هم به نیابت از سوی الطاهر ابوعبدالله احمد بن ابى الحسن علوی، نقیب طالبیان در محله کرخ [[بغداد]] بود.<ref>ابن انباری، نزهة الالیاء، ص۲۸۴؛ ابن کثیر، البدایة، ج۱۱، ص۲۲۳</ref>
  
== تحصیل و استادان ==
+
گویند: وی مدت ۷۰ سال به تدریس نحو و ادب اشتغال داشت. در این مدت طولانى بسیاری از مشاهیر نحو و [[علم لغت|لغت]] چون تاج الدین کندی، ابوالبرکات ابن انباری<ref>یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۳؛ ابن انباری، نزهة الالیاء، ص۲۸۶</ref> و [[ابن خشاب]]<ref>فیروزآبادی، البلغة، ۲۷۸</ref> از او دانش آموختند؛ عده ای چون شیخ برهان الدین حمدانى قزوینى و [[قطب راوندی]] نیز از او روایت حدیث کردند.<ref>افندی، ریاض العلماء، ج۵، ص۳۱۸</ref>
ابن شجری [[ادبیات عرب|ادب]] و [[نحو]] را نزد ابن طباطبا، خطیب تبریزی، سعید بن على سُلالى و ابن فَضال مُحاشِعى آموخت و علم [[حدیث]] را نزد جماعتى از شیوخ چون ابوالحسن مبارك بن عبدالجبار صیرفى و محمد بن سعید ابن نبهان كاتب فراگرفت<ref>یاقوت، ادبا، ج19، ص282-283؛ قفطى،انباءالرواة، ج3، ص356؛ ابن خلكان، وفیات، ج6، ص46</ref> و از دوریستى، [[ابن قدامه]] و دیگران روایت كرد.<ref>افندی، ریاض العلماء، ج5، ص318</ref>
 
  
وی هرگز از دانش اندوزی نیاسود، چنان كه در سن پیری نیز در درس ابوالحسن بن طیوری و برخى دیگر حاضر مى شد،<ref>ذهبى،  العبر، ج2، ص463</ref> حال آن كه او خود در فنون ادب تجارب بسیار اندوخته و در بغداد، سرور نحودانان گشته بود و چندی هم به نیابت از سوی الطاهر ابوعبدالله احمد بن ابى الحسن علوی، نقیب طالبیان در محله كرخ [[بغداد]] بود.<ref>ابن انباری، نزهة الالیاء، ص284؛ ابن كثیر، البدایة، ج11، ص223</ref>
+
== در نظر عالمان ==
 +
مقام ارجمند ابن شجری را همگان ستوده اند: [[شیخ منتجب الدین رازی|منتجب الدین رازی]]<ref>منتجب الدین، فهرست اسماء علماءالشیعة، ص ۱۹۷</ref> او را فاضل و صالح دانسته است؛ ابن انباری<ref>ابن انباری، نزهة الالیاء، ص ۲۸۵-۲۸۶</ref> سلسله مشایخ او را در [[نحو]] به [[امام على]] علیه السلام رسانده است؛ [[یاقوت حموی|یاقوت حموی]]<ref>یاقوت،ادبا،ج۱۹، ص۲۸۲</ref> نیز وی را بسیار ستوده و گفته است: در علم نحو یگانه روزگار بود، اشعار و احوال و [[ایام العرب|ایام عرب]] را نیک مى دانست و در ادب تسلط کامل و کافى داشت.
  
گویند: وی مدت 70 سال به تدریس نحو و ادب اشتغال داشت. در این مدت طولانى بسیاری از مشاهیر نحو و لغت چون تاج الدین كندی، ابوالبركات ابن انباری<ref>یاقوت، ادبا، ج19، ص283؛ ابن انباری، نزهة الالیاء، ص286</ref> و [[ابن خشاب]]<ref>فیروزآبادی، البلغة، 278</ref> از او دانش آموختند؛ عده ای چون شیخ برهان الدین حمدانى قزوینى و [[قطب راوندی]] نیز از او روایت حدیث كردند.<ref>افندی، ریاض العلماء، ج5، ص318</ref>
+
[[ابن هشام انصاری|ابن هشام انصاری]]<ref>ابن هشام، مغنی اللبیب، ج۱، ص۴۵، ۶۰، ۶۴، ۶۵، جم</ref> به آراء و نظرات او در چندین مورد استناد کرده و [[ابن خلکان]]<ref>ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶-۴۷</ref> به تبحر او در استشهاد به [[شعر]] عرب اشاره نموده است. ابن شجری به درجه ای از اعتبار و شهرت رسیده بود که بزرگى چون [[زمخشری]]، هنگام بازگشت از سفر [[حج]] در بغداد به دیدنش رفت و در حضور عده ای از جمله ابن انباری در باب [[حدیث]] و شعر و ادب با او به مباحثه پرداخت.<ref>یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۱۲۸؛ ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶-۴۷</ref>
 
 
مقام ارجمند او را همگان ستوده اند: [[شیخ منتجب الدین رازی|منتجب الدین]]<ref>منتجب الدین، فهرست اسماء علماءالشیعة، ص 197</ref> او را فاضل و صالح دانسته است؛ ابن انباری<ref>ابن انباری، نزهة الالیاء، ص 285-286</ref> سلسله مشایخ او را در نحو به [[امام على]] علیه السلام رسانده است؛ [[یاقوت حموی|یاقوت]]<ref>یاقوت،ادبا،ج19، ص282</ref> نیز وی را بسیار ستوده و گفته است: در علم نحو یگانه روزگار بود، اشعار و احوال و [[ایام العرب|ایام عرب]] را نیك مى دانست و در ادب تسلط كامل و كافى داشت.
 
 
 
[[ابن هشام انصاری|ابن هشام]]<ref>ابن هشام، مغنی اللبیب، ج1، ص45، 60، 64، 65، جم</ref> به آراء و نظرات او در چندین مورد استناد كرده و ابن خلكان<ref>ابن خلكان، وفیات، ج6، ص46-47</ref> به تبحر او در استشهاد به [[شعر]] عرب اشاره نموده است. بدین سان ابن شجری به درجه ای از اعتبار و شهرت رسیده بود كه بزرگى چون [[زمخشری]]، هنگام بازگشت از سفر [[حج]] در بغداد به دیدنش رفت و در حضور عده ای از جمله ابن انباری در باب حدیث و شعر و ادب با او به مباحثه پرداخت.<ref>یاقوت، ادبا، ج19، ص128؛ ابن خلكان، وفیات، ج6، ص46-47</ref>
 
  
 
==آثار و تألیفات==
 
==آثار و تألیفات==
  
از ابن شجری آثاری در زمینه های مختلف برجای مانده كه عبارتند از:  
+
از ابن شجری آثاری در زمینه های مختلف برجای مانده که عبارتند از:  
  
#الامالى: این كتاب از آثار كم نظیر و ارزشمند است كه صاحب آن بسیاری از آراء نحوی را با شواهد شعری مختلف در 84 مجلس برای شاگردانش املا كرده است. تاریخ بسیاری از مجالس دقیقاً ثبت شده، و احتمالاً شروع نخستین مجلس آن در اوایل [[ربیع الاول]] سال 524 ق. بوده است. ابن شجری در این كتاب آراء بسیاری را بدون ذكر نام آورده است. به عنوان مثال چند فصل كامل از كتاب الازهیة هروی را بدون ذكر مأخذ نقل كرده است.<ref>ابن شجری، الامالى، ج2، ص343-351؛ قس: هروی، الازهیة، ص148-157؛ ابن شجری، مالم ینشر من الامالی الشجریة، ص30-31؛ قس: هروی،الازهیة، ص54-55، جم</ref> وی بخش وسیعى از الامالى را<ref>نك: ابن شجری ، مالم ینشر من الامالی الشجریة، ص41-65</ref> به ذكر لغزش های مكى بن ابى طالب مغربى در كتاب مشكل اِعراب القرآن اختصاص داده است.  
+
#الامالى: این کتاب از آثار کم نظیر و ارزشمند است که صاحب آن بسیاری از آراء نحوی را با شواهد شعری مختلف در ۸۴ مجلس برای شاگردانش املا کرده است. تاریخ بسیاری از مجالس دقیقاً ثبت شده، و احتمالاً شروع نخستین مجلس آن در اوایل [[ربیع الاول]] سال ۵۲۴ ق. بوده است. ابن شجری در این کتاب آراء بسیاری را بدون ذکر نام آورده است. به عنوان مثال چند فصل کامل از کتاب الازهیة هروی را بدون ذکر مأخذ نقل کرده است. وی بخش وسیعى از الامالى را به ذکر لغزش های مکى بن ابى طالب مغربى در کتاب مشکل اِعراب القرآن اختصاص داده است.
#الحماسة: این اثر گلچینى از بهترین اشعار شعرای [[جاهلیت|جاهلى]] و اسلامى عصر [[بنی امیه|اموی]] و [[حکومت بنی عباس|عباسى]] است كه وی به تقلید از حماسه [[ابوتمام شاعر|ابوتمّام]] و [[بحتری]] گردآورده است. برخى معتقدند كه در سلسله حماسه های عرب، اثرِ ابن شجری از همه ارزشمندتر است.<ref>مردم بك، عدنان، ش45، ص882</ref>  
+
#الحماسة: این اثر گلچینى از بهترین اشعار شعرای [[جاهلیت|جاهلى]] و اسلامى عصر [[بنی امیه|اموی]] و [[حکومت بنی عباس|عباسى]] است که وی به تقلید از حماسه [[ابوتمام شاعر|ابوتمّام]] و [[بحتری]] گردآورده است. برخى معتقدند که در سلسله حماسه های عرب، اثرِ ابن شجری از همه ارزشمندتر است.<ref>مردم بک، عدنان، ش۴۵، ص۸۸۲</ref>
#مختارات شعراء العرب، شامل 50 [[قصیده]] از قصاید معروف عصر جاهلى و [[مخضرمین]] است.  
+
#مختارات شعراء العرب" شامل ۵۰ [[قصیده]] از قصاید معروف عصر جاهلى و [[مخضرمین]] است.
#منظومة ابن الشجری: این اثر در 1330ق در قاهره چاپ شده است.
+
#منظومة ابن الشجری: این اثر در ۱۳۳۰ق در قاهره چاپ شده است.
#الانتصار: هنگامى كه ابن شجرى املای كتاب الامالى را به پایان برد، [[ابن خشاب]] از وی خواست تا آن را نزد او فراگیرد اما وی نپذیرفت. در نتیجه ابن خشاب به رد بعضى از موضوعات كتاب پرداخت و ابن شجری در پاسخ آن الانتصار را نوشت.<ref>یاقوت، ادبا، ج19، ص283؛ قفطى، انباءالرواة، ج3/ص356-357</ref>
+
#الانتصار: هنگامى که ابن شجرى املای کتاب الامالى را به پایان برد، [[ابن خشاب]] از وی خواست تا آن را نزد او فراگیرد اما وی نپذیرفت. در نتیجه ابن خشاب به رد بعضى از موضوعات کتاب پرداخت و ابن شجری در پاسخ آن الانتصار را نوشت.<ref>یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۳؛ قفطى، انباءالرواة، ج۳، ص۳۵۶-۳۵۷</ref>
#شرح «التصریف الملوكى» ابن جنى.
+
#شرح «التصریف الملوکى» ابن جنى.
#شرح «اللمع» ابن جنى.<ref>ابن خلكان، وفیات، ج6، ص45</ref>
+
#شرح «اللمع» ابن جنى.<ref>ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۵</ref>
  
افزون بر این ها، نسخه ای از یك فرهنگ مشتركات لفظى در برلین مضبوط است كه شاید همان «ما اتفق لفظه و اختلف معناه» باشد كه یاقوت<ref>یاقوت، ادبا، ج19، ص283</ref> از آن نام برده است.
+
افزون بر این ها، نسخه ای از یک فرهنگ مشترکات لفظى در کتابخانه برلین مضبوط است که شاید همان «ما اتفق لفظه و اختلف معناه» باشد که یاقوت<ref>یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۳</ref> از آن نام برده است.
 
 
ابن شجری [[شعر]] نیز مى سرود اما از اشعار او تنها دو [[قطعه (شعر)|قطعه]] كوتاه مجموعاً 5 [[بیت (شعر)|بیت]] و نیز 16 بیت از یك [[قصیده]] در مدح وزیر نظام الدین ابونصر مظفر باقى مانده است.<ref>(ابن خلكان، وفیات، ج6، ص46-47</ref> گویا اشعار وی مورد پسند اهل ادب نبوده، چنان كه حسن بن احمد بن جكینا شاعر بغدادی شعر او را مورد طعن قرار داده است.<ref>ابن خلکان، وفیات، ج6، 49؛ ابن شاكر، فوات الوفیات، ج1، ص321</ref>
 
  
 +
ابن شجری [[شعر]] نیز مى سرود اما از اشعار او تنها دو [[قطعه (شعر)|قطعه]] کوتاه مجموعاً ۵ [[بیت (شعر)|بیت]] و نیز ۱۶ بیت از یک [[قصیده]] در مدح وزیر نظام الدین ابونصر مظفر باقى مانده است.<ref>ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶-۴۷</ref> گویا اشعار وی مورد پسند اهل ادب نبوده، چنان که حسن بن احمد بن جکینا شاعر بغدادی شعر او را مورد طعن قرار داده است.<ref>ابن خلکان، وفیات، ج۶، ۴۹؛ ابن شاکر، فوات الوفیات، ج۱، ص۳۲۱</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
* "ابن شجری"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، عنایت‌الله فاتحی، ج۴، ص۶۸.
*ابن انباری، عبدالرحمن بن محمد، نزهة الالیاء، به کوشش ابراهیم السامرایی، بغداد، 1959؛
 
*ابن تغری بردی، النجوم؛
 
*ابن خلکان، وفیات؛
 
*ابن شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس،بیروت، دار صادر؛
 
*ابن شجری، هبة الله بن علی، الامالی، حیدرآباد دکن، 1349ق؛
 
*همو، الحماسة، به کوشش فریتس کرنکو، حیدرآباد دکن، 1345ق؛
 
*همو، مالم ینشر من الامالی الشجریة، به کوش حاتم صالح ضامن، بیروت، 1405ق/1984م؛
 
*ابن کثیر، البدایة؛
 
*ابن هشام، عبدالله بن یوسف، مغنی اللبیب، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، مکتب التجاریة الکبری؛
 
*افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوسس احمدالحسینی، قم، 1401ق؛
 
*ذهبی، محمد ابن احمد، العبر، به کوشش محمد سعید بن بسیونی، بیروت، 1405ق/1985م؛
 
*سیوطی، بغیة الوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم،قاهره، 1384ق/ 1965م؛
 
*ضامن، حاتم صالح، مقدمه بر مالم ینشر (نک: ابن شجری در همین مأخذ)؛
 
*فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، البلغة، به کوشش محمد المصری، دمشق، 1392ق/ 1972م؛
 
*قفطی، علی بن یوسف، انباءالرواة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1374ق/1959م؛
 
*مردم بک، عدنان، «التعریف و النقد»، مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق، شم 45، 1390 ق/ 1970م؛
 
*منتجب الدین، علی بن عبیدالله، فهرست اسماء علماءالشیعة، به کوشش عبدالعزیز طباطبائی، بیروت، 1406ق؛
 
*هروی، علی بن محمد، الازهیة، به کوشش عبدالمعین الملوحی،دمشق، 1391ق/1971م؛
 
*یاقوت، ادبا؛
 
*نیز: GAL,S.
 
 
 
==منبع==
 
عنایت الله فاتحی، مدخل«ابن شجری» در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، (ج4، ص68).  
 
 
 
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده
سطر ۸۱: سطر ۶۴:
 
|رده=دارد
 
|رده=دارد
 
}}
 
}}
 
 
[[رده: علمای قرن پنجم]]
 
[[رده: علمای قرن پنجم]]
 +
[[رده: علماء شیعه]]
 +
[[رده: ادیبان]]
 +
[[رده: نحویون]]
 +
[[رده: شعرای عرب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۵۵


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف بزرگ اسلامی است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«ابوالسعادات هبةالله بن على علوی حسنى» معروف به «ابن شَجَری» (۴۵۰-۵۴۲ ق)، نحوی، لغوی، ادیب و شاعر بزرگ شیعه در قرن ششم قمری است. علمای تراجم، مقام ارجمند ابن شجری را در نحو و ادب و شعر ستوده‌اند. «الأمالی» و «الحماسة» از مهمترین آثار اوست.

نام کامل هبةالله بن على علوی حسنى
زادروز ۴۵۰ قمری
زادگاه بغداد
وفات ۵۴۲ قمری
مدفن بغداد

Line.png

اساتید

ابن طباطبا، خطیب تبریزی، سعید بن على سُلالى، ابن فضال مُحاشِعى، مبارک صیرفى، محمد بن سعید ابن نبهان، دوریستى،...

شاگردان

ابن خشاب، تاج الدین کندی، ابوالبرکات ابن انباری، برهان‌الدین حمدانى قزوینى، قطب راوندی،...

آثار

الامالى، الحماسة، مختارات شعراء العرب، منظومة ابن الشجری، الانتصار، شرح التصریف الملوکى،...

زندگی‌نامه

ابوالسعادات هبةالله بن على علوی حسنى متولد ۴۵۰ قمری در کرخ بغداد است. نسب او به امام حسن علیه السلام مى رسد و به همین سبب علوی حسنى نامیده شده است.

درباره شهرت یافتن او به ابن شجری اختلاف است؛[۱] او را از طرف مادر به خاندان «شجری» منسوب مى داند، اما ابن خلکان[۲] انتساب او را هم به این خاندان محتمل مى داند و هم به قریه شجره واقع در نزدیکى مدینه.[۳]

ابن شجری در ۲۰ ماه رمضان ۵۴۲ قمری در بغداد چشم از جهان فروبست و در کرخ -که محله شیعه نشین بغداد بود- به خاک سپرده شد.[۴]

استادان و شاگردان

ابن شجری ادب و نحو را نزد ابن طباطبا، خطیب تبریزی، سعید بن على سُلالى و ابن فَضال مُحاشِعى آموخت و علم حدیث را نزد جماعتى از شیوخ چون ابوالحسن مبارک بن عبدالجبار صیرفى و محمد بن سعید ابن نبهان کاتب فراگرفت[۵] و از دوریستى، ابن قدامه و دیگران روایت کرد.[۶]

وی هرگز از دانش اندوزی نیاسود، چنان که در سن پیری نیز در درس ابوالحسن بن طیوری و برخى دیگر حاضر مى شد،[۷] حال آن که او خود در فنون ادب تجارب بسیار اندوخته و در بغداد، سرور نحودانان گشته بود و چندی هم به نیابت از سوی الطاهر ابوعبدالله احمد بن ابى الحسن علوی، نقیب طالبیان در محله کرخ بغداد بود.[۸]

گویند: وی مدت ۷۰ سال به تدریس نحو و ادب اشتغال داشت. در این مدت طولانى بسیاری از مشاهیر نحو و لغت چون تاج الدین کندی، ابوالبرکات ابن انباری[۹] و ابن خشاب[۱۰] از او دانش آموختند؛ عده ای چون شیخ برهان الدین حمدانى قزوینى و قطب راوندی نیز از او روایت حدیث کردند.[۱۱]

در نظر عالمان

مقام ارجمند ابن شجری را همگان ستوده اند: منتجب الدین رازی[۱۲] او را فاضل و صالح دانسته است؛ ابن انباری[۱۳] سلسله مشایخ او را در نحو به امام على علیه السلام رسانده است؛ یاقوت حموی[۱۴] نیز وی را بسیار ستوده و گفته است: در علم نحو یگانه روزگار بود، اشعار و احوال و ایام عرب را نیک مى دانست و در ادب تسلط کامل و کافى داشت.

ابن هشام انصاری[۱۵] به آراء و نظرات او در چندین مورد استناد کرده و ابن خلکان[۱۶] به تبحر او در استشهاد به شعر عرب اشاره نموده است. ابن شجری به درجه ای از اعتبار و شهرت رسیده بود که بزرگى چون زمخشری، هنگام بازگشت از سفر حج در بغداد به دیدنش رفت و در حضور عده ای از جمله ابن انباری در باب حدیث و شعر و ادب با او به مباحثه پرداخت.[۱۷]

آثار و تألیفات

از ابن شجری آثاری در زمینه های مختلف برجای مانده که عبارتند از:

  1. الامالى: این کتاب از آثار کم نظیر و ارزشمند است که صاحب آن بسیاری از آراء نحوی را با شواهد شعری مختلف در ۸۴ مجلس برای شاگردانش املا کرده است. تاریخ بسیاری از مجالس دقیقاً ثبت شده، و احتمالاً شروع نخستین مجلس آن در اوایل ربیع الاول سال ۵۲۴ ق. بوده است. ابن شجری در این کتاب آراء بسیاری را بدون ذکر نام آورده است. به عنوان مثال چند فصل کامل از کتاب الازهیة هروی را بدون ذکر مأخذ نقل کرده است. وی بخش وسیعى از الامالى را به ذکر لغزش های مکى بن ابى طالب مغربى در کتاب مشکل اِعراب القرآن اختصاص داده است.
  2. الحماسة: این اثر گلچینى از بهترین اشعار شعرای جاهلى و اسلامى عصر اموی و عباسى است که وی به تقلید از حماسه ابوتمّام و بحتری گردآورده است. برخى معتقدند که در سلسله حماسه های عرب، اثرِ ابن شجری از همه ارزشمندتر است.[۱۸]
  3. مختارات شعراء العرب" شامل ۵۰ قصیده از قصاید معروف عصر جاهلى و مخضرمین است.
  4. منظومة ابن الشجری: این اثر در ۱۳۳۰ق در قاهره چاپ شده است.
  5. الانتصار: هنگامى که ابن شجرى املای کتاب الامالى را به پایان برد، ابن خشاب از وی خواست تا آن را نزد او فراگیرد اما وی نپذیرفت. در نتیجه ابن خشاب به رد بعضى از موضوعات کتاب پرداخت و ابن شجری در پاسخ آن الانتصار را نوشت.[۱۹]
  6. شرح «التصریف الملوکى» ابن جنى.
  7. شرح «اللمع» ابن جنى.[۲۰]

افزون بر این ها، نسخه ای از یک فرهنگ مشترکات لفظى در کتابخانه برلین مضبوط است که شاید همان «ما اتفق لفظه و اختلف معناه» باشد که یاقوت[۲۱] از آن نام برده است.

ابن شجری شعر نیز مى سرود اما از اشعار او تنها دو قطعه کوتاه مجموعاً ۵ بیت و نیز ۱۶ بیت از یک قصیده در مدح وزیر نظام الدین ابونصر مظفر باقى مانده است.[۲۲] گویا اشعار وی مورد پسند اهل ادب نبوده، چنان که حسن بن احمد بن جکینا شاعر بغدادی شعر او را مورد طعن قرار داده است.[۲۳]

پانویس

  1. یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۲
  2. ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۵۰
  3. برای نظرات دیگر، نک: سیوطى، بغیة الوعاة، ج۱، ص۳۲۴
  4. قفطى، انباءالرواة، ج۳، ص۳۵۶
  5. یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۲-۲۸۳؛ قفطى، انباءالرواة، ج۳، ص۳۵۶؛ ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶
  6. افندی، ریاض العلماء، ج۵، ص۳۱۸
  7. ذهبى، العبر، ج۲، ص۴۶۳
  8. ابن انباری، نزهة الالیاء، ص۲۸۴؛ ابن کثیر، البدایة، ج۱۱، ص۲۲۳
  9. یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۳؛ ابن انباری، نزهة الالیاء، ص۲۸۶
  10. فیروزآبادی، البلغة، ۲۷۸
  11. افندی، ریاض العلماء، ج۵، ص۳۱۸
  12. منتجب الدین، فهرست اسماء علماءالشیعة، ص ۱۹۷
  13. ابن انباری، نزهة الالیاء، ص ۲۸۵-۲۸۶
  14. یاقوت،ادبا،ج۱۹، ص۲۸۲
  15. ابن هشام، مغنی اللبیب، ج۱، ص۴۵، ۶۰، ۶۴، ۶۵، جم
  16. ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶-۴۷
  17. یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۱۲۸؛ ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶-۴۷
  18. مردم بک، عدنان، ش۴۵، ص۸۸۲
  19. یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۳؛ قفطى، انباءالرواة، ج۳، ص۳۵۶-۳۵۷
  20. ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۵
  21. یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۸۳
  22. ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۶-۴۷
  23. ابن خلکان، وفیات، ج۶، ۴۹؛ ابن شاکر، فوات الوفیات، ج۱، ص۳۲۱

منابع

  • "ابن شجری"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، عنایت‌الله فاتحی، ج۴، ص۶۸.