آیه 19 سوره جاثیة

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا ۚ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۖ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<18 آیه 19 سوره جاثیة 20>>
سوره : سوره جاثیة (45)
جزء : 25
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

آن مردم هیچ تو را در برابر (عذاب) خدا به کار نیایند، و ستمکاران عالم به نفع خود در ظلم و ستم دوستدار و مددکار یکدیگرند و خدا دوستدار و مددکار متقیان است.

آنان در برابر خدا نمی توانند چیزی [از گرفتاری ها و بلاها] را از تو دفع کنند؛ و همانا ستمکاران یار و یاور یکدیگرند و خدا یار و یاور پرهیزکاران است.

آنان هرگز در برابر خدا از تو حمايت نمى‌كنند [و به هيچ وجه به كار تو نمى‌آيند ] و ستمگران بعضى‌شان دوستان بعضى [ديگر]ند، و خدا يار پرهيزگاران است.

اينان تو را هيچ از خدا بى‌نياز نمى‌كنند و ظالمان دوستداران يكديگرند، و خدا دوستدار پرهيزگاران است.

آنها هرگز نمی‌توانند تو را در برابر خداوند بی‌نیاز کنند (و از عذابش برهانند)؛ و ظالمان یار و یاور یکدیگرند، امّا خداوند یار و یاور پرهیزگاران است!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed they will not avail you in any way against Allah. Indeed the wrongdoers are allies of one another, but Allah is the ally of the Godwary.

Surely they shall not avail you in the least against Allah; and surely the unjust are friends of each other, and Allah is the guardian of those who guard (against evil).

Lo! they can avail thee naught against Allah. And lo! as for the wrong-doers, some of them are friends of others; and Allah is the Friend of those who ward off (evil).

They will be of no use to thee in the sight of Allah: it is only Wrong-doers (that stand as) protectors, one to another: but Allah is the Protector of the Righteous.

معانی کلمات آیه

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ «19»

آنان هرگز در برابر خداوند از تو دفاع نخواهند كرد و البتّه ستمگران ياور يكديگرند و خداوند يار افراد با تقواست.

هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ «20»

اين (كتاب) براى مردم، وسيله‌ى بصيرت و هدايت و براى اهل يقين، مايه‌ى رحمت است.

نکته ها

خداوند بصير است. «كانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيراً» «1»* رسول خدا نيز بصير است. «أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‌ بَصِيرَةٍ» «2» قرآن نيز كتاب بصيرت است. «هذا بَصائِرُ»

شايد معناى آيه با توجّه به آيه‌ى قبل چنين باشد: اى پيامبر! پيرو شريعتى باش كه از طرف خداست و از هوسهاى جاهلان پيروى نكن. زيرا در برابر شريعت و قانون و وحى الهى، جاهلان طرح و برنامه‌اى كه بتواند تو را از قانون و راه خدا بى‌نياز كند ندارند.

پیام ها

1- پيروى از مردم ناآگاه هيچ خطرى را به هنگام قهر خداوند دور نخواهد كرد.

(انگيزه‌ى پيروى از خواسته‌هاى مردم، چشم داشتن به حمايت آنان در مشكلات است كه قرآن اين خيال را از ريشه مى‌خشكاند.) «إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً»

2- سنخيّت افراد نسبت به يكديگر، وسيله‌ى جذب آنان به يكديگر است. «الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ»

3- پيروى از هوسهاى جاهلان به منزله‌ى پذيرش ولايت آنان و در مدار ظالمان‌

«1». احزاب، 9.

«2». يوسف، 108.

جلد 8 - صفحه 528

قرار گرفتن است. لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ ... وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ‌

4- از هوس‌هاى مردم دورى كن و نگران تنهايى نباش. «وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ»

5- تقوا سبب دريافت امدادها و حمايت‌هاى الهى است. «وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ»

6- از نشانه‌هاى تقوا دورى از هوس‌هاى مردم است. «وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ»

7- اهل تقوا، از ظلم و ظلم‌پذيرى دورند. «وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ»

8- ديندارى بايد بر اساس بصيرت باشد. «هذا بَصائِرُ»

9- قرآن در تمام زمينه‌هاى فكرى، اخلاقى، سياسى، اجتماعى، اقتصادى، خانوادگى و ... وسيله بصيرت است. ( «بَصائِرُ» به صورت جمع آمده است)

10- بسيارى از مطالب را فقط از راه وحى مى‌توان شناخت و عقل و تجربه به آن راه ندارد. «هذا بَصائِرُ»

11- بصيرت آفرينى قرآن براى همه‌ى مردم است. «بَصائِرُ لِلنَّاسِ» گرچه بهره‌گيرى از آن بصيرت فقط براى اهل يقين است. «هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ»

12- قرآن يك كتاب جامع است. (هم راه حقّ را نشان مى‌دهد، «بَصائِرُ» هم انسان را به سوى آن مى‌برد، «هُدىً» و هم انسان را با آن كامياب مى‌كند. «رَحْمَةٌ»)

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ «19»

جلد 12 - صفحه 50

إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ‌: بدرستى كه ايشان هرگز دفع نكنند از تو، مِنَ اللَّهِ شَيْئاً: از عذاب خدا چيزى را، يعنى اگر بالفرض تابع آنها شوى، ايشان بر دفع عذاب كه به سبب اتباع بر تو نازل شود قدرت نخواهند داشت، پس بر جاده اسلام مستقيم باش. وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ‌: و بدرستى كه ستمكاران، بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ‌: برخى از ايشان دوستان بعضى ديگرند، يعنى كفار با هم متفقند بر دشمنى تو و لذا يكديگر را يارى كنند، پس دورى نما از آنها. وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ‌: و خداى تعالى دوست و ناصر پرهيزكاران است، پس دوستى با ايشان نما، نه مخالفان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ آتَيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَى الْعالَمِينَ «16» وَ آتَيْناهُمْ بَيِّناتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ «17» ثُمَّ جَعَلْناكَ عَلى‌ شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْها وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ «18» إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ «19» هذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ «20»

ترجمه‌

و هر آينه بتحقيق داديم به بنى اسرائيل كتاب تورية و حكم فرمائى‌

جلد 4 صفحه 636

و پيغمبرى را و روزى داديم آنان را از پاكيزه‌ها و برترى داديمشان بر جهانيان‌

و داديم بآنان دليلهاى روشنى از امر دين پس اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه آمد آنها را دانش بجهت ستم و دشمنى كه ميانشان بود همانا پروردگار تو حكم ميكند ميان آنها روز قيامت در آنچه بودند كه در آن اختلاف ميكردند

پس قرار داديم تو را بر طريقه مستقيمه‌ئى از امر دين پس پيروى كن آنرا و پيروى مكن خواهشهاى آنان را كه نميدانند

همانا آنها هرگز دفع نميكنند از تو چيزى از اراده خدا را و همانا ستمكارانند بعضيشان دوستان بعضى و خدا دوست پرهيزكاران است‌

اين موجبات بينائى و بصيرت براى مردم است و هدايت و رحمت براى گروهى كه يقين ميكنند.

تفسير

خداوند متعال بعد از بيان نعم بى‌پايان خود نسبت بعموم بندگان شمه‌ئى از آن نسبت بخصوص اولاد حضرت يعقوب پيغمبر ملقّب باسرائيل را ذكر فرموده كه ما بآنها كتاب تورية و حكومت در مخاصمات و رسالت در احكام عطا فرموديم و روزى داديم ايشان را از اشياء حلال پاكيزه مانند منّ و سلوى و غيره و برترى داديمشان بر جهانيان زمانشان يا بر ساير قبائل بزيادى انبياء عظام در ميان آنان چون گفته‌اند هزار نفر از آنها بمقام نبوّت رسيدند و برترى پيغمبر ما و ائمه اطهار بر انبياء سلف مسلّم است و نيز عطا فرموديم بايشان دلائل و اماراتى از امر نبوت پيغمبر خاتم و صدق او يا امر نبوّت خودشان يا احكام دين پس اختلاف ننمودند و فرقه فرقه نشدند مگر بعد از آنكه عالم شدند بحق و حقيقت براى طلب رياست و اعمال عداوت بين خودشان و ساير اغراض فاسده و خدا حكم ميكند ميان آنها بتميز حق از باطل و مجازات ناحق گويان و منكرين علائم صدق پيغمبر آخر الزّمان و آنان كه ستم نمودند بر خود و خلق بأغراض فاسده خودشان در روز قيامت كه روز دادستانى حقّ از خلق و رفع اختلافات است آنچه تا كنون ذكر شد به تبع مفسّرين بود ولى بنظر حقير وجهى براى اختصاص كتاب بتورية نيست چون زبور و انجيل هم به بنى اسرائيل داده شده و ظاهرا مراد از حكم حكومت مطلقه و سلطنت حقّه است كه خداوند بحضرت داود و سليمان عليهما السلام عطا فرمود و اختصاص بقضاوت ندارد و آيات راجع به بنى اسرائيل‌

جلد 4 صفحه 637

است نه خصوص حضرت موسى تا آنكه كتاب مخصوص بتورية و حكم منحصر بمرافعات گردد و مؤيّد اين معنى است كه خداوند به پيغمبر خاتم ميفرمايد پس قرار داديم تو را بر طريقه حقّه از امر دين پس پيروى كن از آن و متابعت خواهش نفسانى جهّال را منما كه ميخواهند تو را وادار بدين خودشان نمايند چون آن حضرت بعد از تمام انبياء بنى اسرائيل مبعوث برسالت شد نه خصوص حضرت موسى تا آيات راجع باو باشد و نيز ميفرمايد همانا مشركين مكّه و اهل كتاب از فرق يهود و نصارى دفع نميكنند هرگز از تو چيزى از عذاب و قهر خدا را و ستمكاران بخويش و خلق از هر فرقه و ملّتى باشند ياران و ياوران يكديگرند در مخالفت و معاندت با تو چون با هم سنخيّت دارند و همه پيرو شيطانند ولى نبايد تو از معاضدت آنها با يكديگر باك داشته باشى چون خدا نگهدار و ياور اهل تقوى است كه تو پيشرو آنانى و او شرّ آنها را از شما كفايت خواهد فرمود و قمّى ره فرموده اين تأديب است براى پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و مراد امّتند و در هر حال اين قرآن و آيات آن موجبات بصيرت و بينائى مردم است در امور دين و دنياى خودشان و راهنما و دليل واضح و رحمت و نعمت است براى كسانيكه در مقام تحصيل يقين برآيند و بخواهند بوسيله عمل بقرآن بسعادت دنيا و آخرت برسند نه كسانيكه از آن اعراض و بقوانين كفّار اعتماد نموده‌اند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِنَّهُم‌ لَن‌ يُغنُوا عَنك‌َ مِن‌َ اللّه‌ِ شَيئاً وَ إِن‌َّ الظّالِمِين‌َ بَعضُهُم‌ أَولِياءُ بَعض‌ٍ وَ اللّه‌ُ وَلِي‌ُّ المُتَّقِين‌َ «19»

بدرستي‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ جهال‌ ‌که‌ متابعت‌ خواهش‌هاي‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بكني‌ هرگز بي‌نياز

جلد 16 - صفحه 119

نميكنند ‌از‌ تو آنچه‌ ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ بيايد شيئي‌ ‌را‌ و بدرستي‌ ‌که‌ ظالمين‌ بعض‌ ‌آنها‌ اولياء بعض‌ ديگراند و خداوند ولي‌ّ اهل‌ تقوي‌ ‌است‌.

إِنَّهُم‌ لَن‌ يُغنُوا عَنك‌َ مِن‌َ اللّه‌ِ شَيئاً ‌اگر‌ جن‌ّ و انس‌ مجتمع‌ شوند و بخواهند دفع‌ ضرري‌ ‌ يا ‌ جلب‌ نفعي‌ ‌که‌ مشيت‌ الهي‌ تعلق‌ نگرفته‌ بكنند قدرت‌ ندارند و مقابل‌ قدرت‌ الهي‌ نميتوانند عرض‌ اندام‌ كنند.

وَ إِن‌َّ الظّالِمِين‌َ بَعضُهُم‌ أَولِياءُ بَعض‌ٍ ظالمين‌ تابع‌ و متبوع‌، آمر و مأمور معين‌ و معان‌، رئيس‌ و مرءوس‌، مباشر و سبب‌ و راضي‌ هستند تمام‌ صدق‌ ظلم‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ ميكند و اينها اولياء يك‌ ديگرند و تمام‌ اهل‌ جهنّم‌ هستند ‌که‌ دارد، فرداي‌ قيامت‌ خطاب‌ ميرسد:

«‌اينکه‌ الظّلمة و ‌اينکه‌ أعوان‌ الظّلمة و ‌اينکه‌ أشباه‌ الظلمة فيضرب‌ ‌لهم‌ سرادق‌ ‌من‌ النار ‌حتي‌ يفرغ‌ ‌من‌ الحساب‌».

راوي‌ سؤال‌ كرد ‌که‌:

«اني‌ أخيط للسلطان‌ فهل‌ أنا ‌من‌ أعوان‌ الظلمة!‌-‌ ‌فقال‌ ‌عليه‌ ‌السلام‌: أما انت‌ فمنهم‌ و أعوان‌ الظلمة ‌من‌ يبيعك‌ الإبر و الخيوط».

وَ اللّه‌ُ وَلِي‌ُّ المُتَّقِين‌َ ‌در‌ حفظ و كنف‌ ‌او‌ هستند دنيا و آخرت‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 19)- این آیه در حقیقت علتی است برای نهی از تسلیم شدن در برابر پیشنهاد مشرکان می‌گوید: «آنها هرگز نمی‌توانند تو را در برابر خداوند بی‌نیاز کنند» و از عذابش برهانند (إِنَّهُمْ لَنْ یُغْنُوا عَنْکَ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً).

هر گاه از آئین باطل آنها پیروی کنی و عذاب الهی دامان تو را بگیرد هرگز نمی‌توانند به کمک تو بشتابند، گرچه روی سخن در این آیات به پیامبر است ولی منظور همه مؤمنان می‌باشند.

سپس می‌افزاید: «و ظالمان یار و یاور (و دوست و ولیّ) یکدیگرند» (وَ إِنَّ الظَّالِمِینَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ).

همه از یک قماشند و در یک مسیر و سر و ته یک کرباس و همگی ضعیف و ناتوانند! اما گمان نکن که تو و افراد با ایمان که اکنون در اقلیت هستید یار و یاوری

ج4، ص414

ندارید «خداوند یار و یاور پرهیزکاران است» (وَ اللَّهُ وَلِیُّ الْمُتَّقِینَ).

درست است آنها ظاهرا جمعیتی عظیم و قدرت و ثروت قابل ملاحظه‌ای دارند ولی در برابر قدرت بی‌انتهای حق ذرّه ناچیزی بیش نیستند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع