مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

آیات محکم و متشابه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (نظريات مختلف درباره تعیین آیات محکم و متشابه)
 
(۴۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
آيات قرآن کریم به دو دسته محكمات و متشابهات تقسيم مى ‏شود.
+
{{خوب}}
بعضى از آيات، آيات مادر، اساسى و مرجع هستند و بخشى ديگر نيازمند ارجاع به دسته اول. از اين روست كه نظر استقلالى به آيات دسته دوم در تفسير قرآن انسان را به كلى از مسير صحيح فهم قرآن منحرف مى ‏سازد و ناخواسته در جهتى مخالف با كتاب خدا قدم برمى ‏دارد. بسيارى از فرقه‏ ها و نحله‏ ها و انشعابات، كه در حوزه امت بزرگ‏ اسلام و دين مبين به وجود آمده، در اثر پيروى از آيات متشابه بوده است.
+
طبق آیه 7 سوره آل عمران آیات قرآن به دو دسته محکمات و متشابهات تقسیم می شوند. درباره منظور قرآن از آیات محکم و آیات متشابه اقوال فراوانی بیان شده است از جمله اینکه آیات محکم آیاتی هستند که معنای روشن و واضحی  از آن فهمیده می شود اما آیات متشابه آیاتی هستند که معانی مختلفی از آن قابل برداشت است. و از این بین معنای درست معنایی است که با آیات محکم هماهنگ است.
  
اين تقسيم بندى را قرآن به صراحت ذكر نموده است:
+
== آیات محکم و متشابه ==
 +
مطابق با آیه 7 سوره آل عمران، آيات قرآن کریم به دو دسته محكمات و متشابهات تقسيم مى ‏شود:
  
{{متن قرآن|«هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ»}}<ref>سوره آل عمران،آیه 7</ref>
+
{{متن قرآن|«هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبَابِ»}}<ref>سوره آل عمران،آیه 7</ref>
  
==معنای لغوی محکم==
+
اوست آن‏كه اين كتاب را بر تو فروفرستاد. بخشى از آن، آيات محکم است كه اصل و اساس اين كتاب است و بخش ديگر آيات متشابه است. ولی كسانى كه در دل‏هايشان انحرافى هست، و آنان كه در دلشان ميل به باطل است از پى متشابه رفتهاند به انگیزه اینکه در دین فتنه انگیزی کنند و به بهانه جستجو کردن تأويل (خاستگاه) آن. در حالى ‏كه هيچ‏كس جز خدا خاستگاه آنها را نمى ‏داند. و امّا كسانى كه در شناخت معارف الهى پايدارند، مى‏ گويند: ما به قرآن ايمان آورده‏ ايم، زيرا قرآن - چه آيات روشن و استوار آن و چه متشابهاتش- همه از جانب پروردگار ماست. و اين حقيقت را جز صاحبان خرد درنمى‏ يابند.
  
راغب اصفهانی در مفردات می گويد:
+
از این آیه بر می آید که بعضى از آيات، آيات مادر، اساسى و مرجع هستند که معنای صریح و روشن دارند و بخشى ديگر متشابه که اهل فتنه می‌توانند معانی و مراد دیگری غیر معنای حقیقی آنها را دنبال کنند. حال اینکه با توجه به مرجع بودن دسته نخست این آیات نیازمند ارجاع بدانها هستند و نظر استقلالى به آنها انسان را از مسير صحيح فهم قرآن منحرف مى ‏سازد.  
ريشه حكم به معناى «منع» است. و به همين جهت در زبان عرب به لجام اسب «حكمة» اطلاق مى‏ گردد (زيرا لجام، حيوان را از حركت و تمرّد باز مى ‏دارد).
 
بنابراين در اين ماده نوعى معناى مانعيّت و نفوذناپذيرى نهفته است. وقتى مى ‏گوييم: قاضى «حكم» كرد؛ يعنى قضيه قبل از حكم او داراى تزلزل بود و پس از حكم، حالت ثبات و استحكام به خود گرفت. «محكم» بودن چيزى بدين معناست كه عامل خارجى نمى ‏تواند در آن نفوذ نمايد
 
  
به قول راغب: «محكم، چيزى است كه نه از جهت لفظ و نه از حيث معنا شبهه ‏اى در آن وارد نگردد.» اين ويژگى در يك كلام، هنگامى پديد مى‏ آيد كه كلام در افاده معنا، هيچ گونه ابهامى و ايهامى نداشته باشد و به روشنى تمام بر مقصود خويش دلالت نمايد.
+
==معنای لغوی محکم و متشابه==
 +
'''محکم:'''
  
==اصطلاح آیه محکم==
+
حُكْم‏ اصلش منع و بازداشتن براى اصلاح است و به همین جهت لگام و دهانه حيوان را نيز، حكمة ناميده‏ اند. <ref>مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، ص248</ref>
«محكم» آيه‏ اى است كه در افاده معناى خويش هيچ گونه ابهام و ايهامى نداشته باشد و راه ورود به هرگونه شبهه و اشتباه را ببندد. آيات محكمات، آيات مادر و مرجع در قرآن كريم هستند.
 
  
==معنای لغوی متشابه==
+
بنابراين در اين ماده نوعى معناى مانعيّت و نفوذناپذيرى نهفته است. وقتى مى ‏گوييم: قاضى «حكم» كرد؛ يعنى قضيه قبل از حكم او داراى تزلزل بود و پس از حكم، حالت ثبات و استحكام به خود گرفت. «محكم» بودن چيزى بدين معناست كه عامل خارجى نمى ‏تواند در آن نفوذ نمايد.<ref>جوان آراسته، درسنامه علوم قرآنی، ج1، ص445</ref>
  
راغب اصفهانی می گوید: شبهه، آن است كه به جهت وجود شباهت بين دو چيز، يكى از ديگرى تميز داده نشود (چه شباهت عينى باشد و چه معنوى). متشابه در قرآن كلامى است كه به دليل مشابهت لفظى يا معنوى‏اش به چيز ديگر، تفسير آن مشكل گرديده است. فقها مى‏گويند متشابه چيزى است كه ظاهرش خبر از باطنش نمى‏دهد و گوياى مرادش نمى‏باشد. «اشتباه» نيز به جهت مشابهت دو يا چند چيز به يكديگر رخ مى‏دهد.
+
'''متشابه:'''
  
==اصطلاح آیه متشابه==
+
[[راغب اصفهانی]] در مفردات معنای متشابه را اینگونه توضیح می دهد:
متشابه در اصطلاح قرآن به آيه ‏اى اطلاق مى ‏شود كه احتمال چندين معنا در آن وجود دارد و به همين جهت در آن شك و شبهه ايجاد مى ‏شود و همان گونه كه امكان تأويل صحيح آن وجود دارد، احتمال تأويل فاسد نيز در آن مى‏رود و همين احتمال باعث گشته است تا منحرفان در صدد تأويل آن متناسب با اهداف خويش برآيند. پيدايش برخى از مذاهب انحرافى در اسلام به جهت پيروى از متشابهات قرآن بوده است.
+
شُبْهَة: آن است كه چيزى از ديگرى كه ميانشان همسانى و شباهت است، تميز داده نشود، چه این تشابه ازجهت ظاهر باشد و چه از جهت معنى. آيه: {{متن قرآن|«وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً»}}(سوره بقره/آیه25) (که اشاره به نعمت های بهشتى دارد) يعنى بعضى از آن‏ها به بعضى ديگر، از نظر رنگ نه مزه و حقيقت شبيه است و برخی گفته‏‌اند منظور همانندى در كمال و خوبى است و {{متن قرآن|«تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ»}} (سوره بقره/آیه118). يعنى در گمراهى و جهالت دلهاشان يكسان است.<ref>مفردات راغب، ج‏2، ص 443</ref>
  
استفاده از آيات متشابه، منوط به ارجاع آنها به آيات محكمات است.
+
==نظريات در مورد منظور قرآن از آیات محکم و متشابه==
  
==نظريات مختلف درباره تعیین آیات محکم و متشابه==
+
علامه طباطبائی در تفسیر المیزان در ذیل آیه مربوطه بخشی را به نقد و بررسی آراء مختلف در مورد معنا و مصداق آیات محکم و متشابه اختصاص داده است و در آنجا تا 16 نظر را بر می شمارد. برخی از این نظریات عبارتند از:
  
به طور كلى در زمينه محكم و متشابه نظريات ذيل اظهار شده است:
+
*متشابهات عبارت از [[حروف مقطّعه]]‏ اى هستند كه در اوايل بعضى از سور نازل شده‏ اند و مابقى محكماتند.
 +
*آيات مبيّن در قرآن محكم و آيات مجمل، متشابهات قرآنند.
 +
*آيات ناسخ، محكم و آيات منسوخ، متشابهند.
 +
*محكمات، آياتى هستند كه دلايلى روشن و واضح دارند. اما بازشناسى متشابهات نياز به تأمل و تدبر دارد.
 +
*محكم عبارت است از: هر آيه‏ اى كه آگاهى به آن- با برهان خفى يا جلى- ممكن باشد؛ به خلاف متشابه؛ مثل علم به زمان قيامت.
 +
*[[آيات الاحكام]]، محكمات قرآن و مابقى متشابهاتند.
 +
*آيات محكمات، تأويل واحدى دارند؛ در حالى كه آيات متشابه، وجوه متعددى از تأويل در آنها محتمل است..
 +
*متشابه آن آياتى است كه محتاج به بيان باشد، و محكم آن است كه محتاج به بيان نباشد
 +
*محكم آن آياتى است كه هم بايد بدان ايمان داشته باشند، و هم به آن عمل كنند، و متشابه آن آياتى است كه تنها بايد به آن ايمان داشته باشند ولى عمل نكنند.
 +
*محكم آن آياتى است كه عقل در درك آن راه دارد، و متشابه آن است كه چنين نباشد.
 +
*محكم عبارت است از آياتى كه ظاهرش منظور باشد، و متشابه آن است كه ظاهرش منظور نباشد.
 +
*محکم آن آياتى است كه همه در تاويلش اجماع و اتفاق داشته باشند، و متشابه آن است كه تاويلش مورد اختلاف باشد.
 +
*متشابه آن است که تفسيرش مشکل است، به خاطر مشابهتش با غير خود از جهت لفظ یا از جهت معنا
  
1. متشابهات عبارت از حروف مقطّعه‏ اى هستند كه در اوايل بعضى از سور نازل شده‏ اند و مابقى محكماتند.
+
[[علامه طباطبائى]] پس از نقل این نظرات درباره نارسايى‏ هاى آنها به تفصيل سخن گفته است.<ref> رجوع کنید:المیزان فی تفسیر القرآن، ج3، صفحه 31 تا 43. همچنین ترجمه تفسیر المیزان، ج3، صفحه 50 تا 64</ref> نظر خود ایشان در مورد آیات محکم و متشابه آن است که:
  
2. محكمات حروف مقطّعه‏ ا ند و غير آنها آيات متشابهند.
+
:آيات متشابه طورى است كه مقصود از آن براى فهم شنونده روشن نيست، و چنان نيست كه شنونده به مجرد شنيدن آن، مراد از آن را درك كند، بلكه در اين كه منظور، فلان معنا است يا آن معناى ديگر ترديد مى‏كند، و ترديدش بر طرف نمى‏شود تا آن كه به آيات محكم رجوع نموده و به كمك آنها معناى آيات متشابه را مشخص كند<ref>الميزان فى تفسير القرآن، ج‏3، ص21</ref> (به خاطر اینکه آیات محکم، ام الکتاب (یعنی مادر و مرجع آیات دیگر) هستند)
  
3. آيات مبيّن در قرآن محكم و آيات مجمل، متشابهات قرآنند.
+
==نمونه های آیات متشابه==
 
 
4. آيات ناسخ، محكم و آيات منسوخ، متشابهند.
 
 
 
5. محكمات، آياتى هستند كه دلايلى روشن و واضح دارند. اما بازشناسى متشابهات نياز به تأمل و تدبر دارد.
 
 
 
6. محكم عبارت است از: هر آيه‏ اى كه آگاهى به آن- با برهان خفى يا جلى- ممكن باشد؛ به خلاف متشابه؛ مثل علم به زمان قيامت.
 
 
 
7. آيات الاحكام، محكمات قرآن و مابقى متشابهاتند.
 
 
 
8. آيات محكمات، تأويل واحدى دارند؛ در حالى كه آيات متشابه، وجوه متعددى از تأويل در آنها محتمل است...
 
 
 
بيان نظريات فوق صرفا جهت اطلاع است. درباره نارسايى‏ هاى اين انظار و آرا، علّامه طباطبائى در الميزان به تفصيل سخن گفته است.<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج3، صفحه 19 تا 43. همچنین ترجمه تفسیر المیزان، ج3، صفحه 50 تا 64</ref> به نظر مى‏ رسد با توجه به تعريفى كه از محكم و متشابه ارائه گرديد، اشكالات وارد بر بعضى از نظريه‏ هاى ذكر شده روشن بوده نيازى به طرح آن نباشد.
 
 
 
==مروری بر آیات متشابه==
 
 
 
1. روشن‏ترين مصاديق آيات متشابه را در آيات مربوط به اوصاف و افعال الهى بايد جست و جو نمود.
+
1. در [[اوصاف الهى]]، ظاهر برخى از آيات كه در آنها اثبات عرش و كرسى، يد، وجه، رؤيت و آمدن براى خداوند است ايجاد تشابه نموده است. مانند آیات زیر:
  
2. عدم بررسى همه جانبه آيات از يك سو و عدم ارجاع آيات متشابهات به آيات محكمات، كه تبيين كننده متشابهند، مهم‏ترين دليل گرفتار شدن به متشابهات و پديد آمدن فرقه ‏هاى انحراف در دين بوده است.
+
#{{متن قرآن|«ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ»}}‏<ref>سوره فصلت (41) آيه 11</ref>
 +
#{{متن قرآن|«ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ‏»}}<ref>سوره فرقان (25) آيه 59؛ سجده (32) آيه 4</ref>
 +
#{{متن قرآن|«الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى»}}‏<ref> سوره طه (20) آيه 5 </ref>
 +
#{{متن قرآن|«و َقالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ‏»}}<ref>سوره مائده (5) آيه 64</ref>
 +
#{{متن قرآن|«يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ»}}‏<ref>سوره فتح (48) آيه 10</ref>
  
3. احتمال ديگر در زمينه علت برداشت انحرافى از آيات وجود پيش فرض‏هايى بوده است كه با آن به سراغ آيات قرآن رفته‏ اند و در نتيجه هر گروه به سمت آياتى متوجه گرديده‏ اند كه گرايش و زمينه قبلى به آن داشته‏ اند.
+
2. در زمينه افعال الهى و اعمال انسان‏ها، ظواهر برخى از آيات كه همه چيز را به مشيّت الهى مربوط مى ‏داند، و اين كه اوست كه هدايت مى‏ كند و يا گمراه مى‏ نمايد و ...، باعث انحراف و اشتباه بعضى گرديده كه به جبر قائل گشته‏ اند. مانند:
  
4. در اوصاف الهى، ظاهر برخى از آيات كه در آنها اثبات عرش و كرسى، يد، وجه، رؤيت و آمدن براى خداوند است ايجاد تشابه نموده است؛ در حالى كه با اندك توجهى، بطلان توهّم جسمانيت خداوند روشن مى ‏شود.
+
#{{متن قرآن|«فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ»}}<ref>سوره فاطر (35) آيه 8</ref>
 +
#{{متن قرآن|«يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً»}}<ref>سوره بقره (2) آيه 26</ref>
 +
#{{متن قرآن|«فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ»}}<ref>سوره ابراهيم (14) آيه 4</ref>
 +
#{{متن قرآن|«ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ»}}<ref>سوره انعام (6) آيه 111</ref>
 +
#{{متن قرآن|«وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكُوا»}}<ref>سوره انعام (6)  آيه 107</ref>
  
'''آیات متشابه اوصاف الهى'''
+
==آراءمختلف درباره دلیل وجود متشابهات در قرآن==
  
1. {{متن قرآن|«ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ»}}‏<ref>سوره فصلت (41) آيه 11</ref>  
+
-[[ابن رشد آندلسی]] مى‏ گويد: تشابه تنها براى اندكى از مردم در تعدادى از آيات كه متضمن اعلام امور غيبى و غير حسى هستند رخ مى ‏دهد، و علت آن تعبير از امور غيبى به امور حسى است.<ref>ابن رشد، الکشف عن مناهج الادله، ص148</ref>
  
2. {{متن قرآن|«ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ‏»}}<ref>سوره فرقان (25) آيه 59؛ سجده (32) آيه 4</ref>
+
-علّامه طباطبائى(ره) در تبيين علّت وجود متشابه در قرآن در يك بيان تفصيلى به اين نتيجه مى‏ رسد كه، اساسا اشتمال قرآن بر آيات متشابه امرى واجب و ضرورى بوده است و جز اين امكان نداشته است.
  
3. {{متن قرآن|«الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى»}}‏<ref> سوره طه (20) آيه 5 </ref>
+
به عقيده ایشان چون هدايت دينى براى همه مردم است و آنان از نظر سطح فكرى متفاوتند، بعضى فقط قادر به درك محسوسات و برخى ديگر قادر به معانى كلى و مجرد مى ‏باشند. در هر صورت القاى مفاهيم الهى و معارف بلند قرآنى در قالب الفاظ مادى و بيان ممثّل در قالب مثال موجب تشابه مى‏ گردد و اين امر اجتناب ناپذير است.
  
از آيات فوق به غلط برداشت «جا و مكان» براى خداوند شده است.
+
-بعضى وجود تشابه در قرآن را از اين جهت امرى طبيعى دانسته‏ اند كه قرآن همانند ساير كلام‏هاى طبيعى بشر، براى تبيين معارف خويش از ساده ‏ترين تعابير تا عالى ‏ترين عبارات ادبى، هنرى را در خود جاى داده است و از انواع مجازات، استعاره‏ ها، تمثيل‏ ها و كنايه ‏ها استفاده نموده و در كاربرد چنين امورى به ناچار تشابه رخ مى ‏دهد.
 
 
آياتى كه از «دست خدا» سخن گفته ‏اند:
 
  
{{متن قرآن|«و َقالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ‏»}}<ref>سوره مائده (5) آيه 64</ref>
+
به نظر مى ‏رسد نظريه فوق تكميل كننده نظريّه علامه طباطبائى بوده و بتوان وجود متشابهات را به يكى از اين دو امر نسبت داد. در اين صورت وجود متشابهات نه تنها اشكالى نخواهد داشت، كه خود از جهت لطافت و ظرافت تعابير قرآنى، امتياز به شمار مى‏ آيد.
         
 
{{متن قرآن|«يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ»}}‏<ref>سوره فتح (48) آيه 10</ref>
 
  
5. در زمينه افعال الهى و اعمال انسان‏ها، ظواهر برخى از آيات كه همه چيز را به مشيّت الهى مربوط مى ‏داند، و اين كه اوست كه هدايت مى‏ كند و يا گمراه مى‏ نمايد و ...، باعث انحراف و اشتباه بعضى گرديده كه به جبر قائل گشته‏ اند.آيات فراوان ديگرى نيز وجود دارد كه به روشنى انسان را موجودى مختار دانسته و سعادت و شقاوت را به خود او نسبت مى‏ دهد و در يك جمع‏ بندى و با توجه به روايات دينى، مسأله امر بين الامرين مورد توجه قرار مى ‏گيرد.
+
==روش اهل بيت عليهم‌السلام در محكم و متشابه قرآن==
 +
علامه طباطبائی در مورد روش اهل بیت علیهم السلام در خصوص محکم و متشابه قرآن می گوید:
 +
آنچه از بيانات مختلف ائمه اهل بيت عليهم‌السلام بدست مي‌آيد، اين است كه در قرآن مجيد متشابه به معنى آيه‌اى كه مدلول حقيقى خود را به هيچ وسيله‌اى به دست ندهد، وجود ندارد. بلكه هر آيه‌اى اگر در افاده مدلول حقيقى خود مستقل نباشد به واسطه آيات ديگرى مي‌توان به مدلول حقيقى آن پى برد و اين همان ارجاع متشابه به محكم است. چنان كه آيه: {{متن قرآن|«الرَّحْمَٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ»}}؛ خدا بر تخت خود قرار گرفت. <ref>سوره طه(20)آيه 5</ref> و آيه: {{متن قرآن|«وَجَاءَ رَبُّكَ »}}؛ و خداى تو آمد. <ref>سوره فجر(89) آيه 22</ref> ظاهرند در جسميت و ماديت ولى با ارجاع اين دو آيه به آیه كريمه: {{متن قرآن|«لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ»}}<ref>سوره شوری(42) آيه 11</ref> معلوم مي‌شود. مراد از قرار گرفتن و آمدن كه به خداى متعال نسبت داده شده معنائى است غير از استقرار در مكان و انتقال از مكان به مكان.
  
'''آیات متشابه افعال الهی'''
+
[[پيغمبر اكرم]] صلى الله عليه و آله در وصف قرآن مجيد مي‌فرمايد: «و ان القرآن لم ينزل ليكذب بعضه بعضا ولكن نزل يصدق بعضه بعضا فما عرفتم فاعلموا به و ما تشابه عليكم فآمنوا به»؛ به درستى قرآن نازل نشده براى اين كه برخى از آن برخى ديگر را تكذيب كند ولى نازل شده كه برخى از آن برخى ديگر را تصديق نمايد پس آنچه را كه فهميديد به آن عمل كنيد و آنچه به شما متشابه شد به آن تنها ايمان بياوريد.
  
1. {{متن قرآن|«فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ»}}<ref>سوره فاطر (35) آيه 8</ref>
+
و در كلمات [[امیرالمومنین]] عليه‌السلام است: «يشهد بعضه على بعض و ينطق بعضه ببعض؛ شهادت مي‌دهد برخى از قرآن بر برخى ديگر و منطبق مي‌آيد برخى از آن به سبب برخى ديگر.»
  
2. {{متن قرآن|«يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً»}}<ref>سوره بقره (2) آيه 26</ref>
+
و [[امام ششم]] عليه‌السلام مي‌فرمايد: «المحكم ما يعمل به والمتشابه ما اشتبه على جاهله؛ محكم قرآن آنست كه به آن بتوان عمل كرد و متشابه آنست كه به کسی که نداند مشتبه شود» و از روايت استفاده مي‌شود كه محكم و متشابه نسبى مي‌باشند و ممكن است آيه نسبت به کسی محكم و نسبت به كس ديگر متشابه باشد.»
  
3. {{متن قرآن|«فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ»}}<ref>سوره ابراهيم (14) آيه 4</ref>
+
و [[امام هشتم]] منقول است كه فرمود: «من رد متشابه القرآن الى محكمه هدى الى صراط مستقيم - ثم قال - ان فى اخبارنا متشابها كمتشابه القرآن فردوا مشابهها الى محكمها و لاتتبعوا متشابهها فتضلوا؛ كسي كه متشابه قرآن را به محكم آن رد كرد به راه راست هدايت يافت. پس از آن فرمود: به درستى در اخبار ما متشابه هست مانند متشابه قرآن پس متشابه آن‌ها را به سوى محكم آن‌ها برگردانيد و از خود متشابه پيروى مكنيد كه گمراه مي‌شويد».
  
4. {{متن قرآن|«ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ»}}<ref>سوره انعام (6) آيه 111</ref>
+
چنان كه مشاهده می شود روايات و خاصه خبر اخير صريح است در اين كه متشابه آيه‌ايست كه استقلال در افاده مدلول خود نداشته باشد و به واسطه رد به سوى محكمات روشن خواهد شد، نه اين كه هيچ گونه راهى براى فهم مدلول آن در دسترس نباشد.<ref>طباطبايى، محمدحسين، قرآن در اسلام، بوستان كتاب قم، چاپ سوم، سال 1388، صفحه 55 و56 </ref>
  
5. {{متن قرآن|«وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكُوا»}}<ref>سوره انعام (6)  آيه 107</ref>
+
==تعداد آیات متشابه==  
 
+
برخی سعی نموده اند آیات متشابه قرآن را شمارش کنند. به عنوان نمونه جلال الدین سیوطى آن را بالغ بر ۵۰۰ مورد قاضی عبدالجبار ۸۷۵ مورد و "التمهید فی علوم القرآن" آن را پس از حذف مکررات حدود ۲۰۰ مورد شمرده شده است.<ref>آیات متشابه، [http://www.wiki.islamicdoc.org ویکی علوم اسلامی]</ref> اما همانگونه که در روایات امام صادق علیه السلام آمده بود: متشابه چیزی است که بر جاهل به آن اشتباه می‌شود. و این دلالت بر نسبی بودنِ تشابه دارد و برای فردی با فرد دیگر متفاوت خواهد بود.
==آراءمختلف درباره دلیل وجود متشابهات در قرآن==
 
 
 
-ابن رشد مى‏ گويد: تشابه تنها براى اندكى از مردم در تعدادى از آيات كه متضمن اعلام امور غيبى و غير حسى هستند رخ مى ‏دهد، و علت آن تعبير از امور غيبى به امور حسى است.
 
 
 
-به عقيده علامه طباطبائى (ره) چون هدايت دينى براى همه مردم است و آنان از نظر سطح فكرى متفاوتند، بعضى فقط قادر به درك محسوسات و برخى ديگر قادر به معانى كلى و مجرد مى ‏باشند. در هر صورت القاى مفاهيم الهى و معارف بلند قرآنى در قالب الفاظ مادى و بيان ممثّل در قالب مثال موجب تشابه مى‏ گردد و اين امر اجتناب ناپذير است.
 
 
 
-بعضى وجود تشابه در قرآن را از اين جهت امرى طبيعى دانسته‏ اند كه قرآن همانند ساير كلام‏هاى طبيعى بشر، براى تبيين معارف خويش از ساده ‏ترين تعابير تا عالى ‏ترين عبارات ادبى، هنرى را در خود جاى داده است و از انواع مجازات، استعاره‏ ها، تمثيل‏ ها و كنايه ‏ها استفاده نموده و در كاربرد چنين امورى به ناچار تشابه رخ مى ‏دهد.
 
 
 
-به نظر مى ‏رسد نظريه فوق تكميل كننده نظريّه علامه طباطبائى بوده و بتوان وجود متشابهات را به يكى از اين دو امر نسبت داد. در اين صورت وجود متشابهات نه تنها اشكالى نخواهد داشت، كه خود از جهت لطافت و ظرافت تعابير قرآنى، امتياز به شمار مى‏ آيد.
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
ر.ک: حسین جوان آراسته، درسنامه علوم قرآنی، جلد اول، صفحه 441 تا 455
+
*ابن رشد، محمد بن احمد، الکشف عن مناهج الادله، بیروت، مرکز دراسات الوحده العربیه.
 +
*[http://www.wiki.islamicdoc.org آیات متشابه، ویکی علوم اسلامی]
 +
*طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت،‌ موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
 +
*جوان آراسته، حسین، درسنامه علوم قرآنی
 +
*راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن‏، بیروت، دار الشامية، 1412ق‏.
 +
{{قرآن}}
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}
 +
 
 +
[[رده:علوم قرآنی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۵

طبق آیه 7 سوره آل عمران آیات قرآن به دو دسته محکمات و متشابهات تقسیم می شوند. درباره منظور قرآن از آیات محکم و آیات متشابه اقوال فراوانی بیان شده است از جمله اینکه آیات محکم آیاتی هستند که معنای روشن و واضحی از آن فهمیده می شود اما آیات متشابه آیاتی هستند که معانی مختلفی از آن قابل برداشت است. و از این بین معنای درست معنایی است که با آیات محکم هماهنگ است.

آیات محکم و متشابه

مطابق با آیه 7 سوره آل عمران، آيات قرآن کریم به دو دسته محكمات و متشابهات تقسيم مى ‏شود:

«هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبَابِ»[۱]

اوست آن‏كه اين كتاب را بر تو فروفرستاد. بخشى از آن، آيات محکم است كه اصل و اساس اين كتاب است و بخش ديگر آيات متشابه است. ولی كسانى كه در دل‏هايشان انحرافى هست، و آنان كه در دلشان ميل به باطل است از پى متشابه رفتهاند به انگیزه اینکه در دین فتنه انگیزی کنند و به بهانه جستجو کردن تأويل (خاستگاه) آن. در حالى ‏كه هيچ‏كس جز خدا خاستگاه آنها را نمى ‏داند. و امّا كسانى كه در شناخت معارف الهى پايدارند، مى‏ گويند: ما به قرآن ايمان آورده‏ ايم، زيرا قرآن - چه آيات روشن و استوار آن و چه متشابهاتش- همه از جانب پروردگار ماست. و اين حقيقت را جز صاحبان خرد درنمى‏ يابند.

از این آیه بر می آید که بعضى از آيات، آيات مادر، اساسى و مرجع هستند که معنای صریح و روشن دارند و بخشى ديگر متشابه که اهل فتنه می‌توانند معانی و مراد دیگری غیر معنای حقیقی آنها را دنبال کنند. حال اینکه با توجه به مرجع بودن دسته نخست این آیات نیازمند ارجاع بدانها هستند و نظر استقلالى به آنها انسان را از مسير صحيح فهم قرآن منحرف مى ‏سازد.

معنای لغوی محکم و متشابه

محکم:

حُكْم‏ اصلش منع و بازداشتن براى اصلاح است و به همین جهت لگام و دهانه حيوان را نيز، حكمة ناميده‏ اند. [۲]

بنابراين در اين ماده نوعى معناى مانعيّت و نفوذناپذيرى نهفته است. وقتى مى ‏گوييم: قاضى «حكم» كرد؛ يعنى قضيه قبل از حكم او داراى تزلزل بود و پس از حكم، حالت ثبات و استحكام به خود گرفت. «محكم» بودن چيزى بدين معناست كه عامل خارجى نمى ‏تواند در آن نفوذ نمايد.[۳]

متشابه:

راغب اصفهانی در مفردات معنای متشابه را اینگونه توضیح می دهد: شُبْهَة: آن است كه چيزى از ديگرى كه ميانشان همسانى و شباهت است، تميز داده نشود، چه این تشابه ازجهت ظاهر باشد و چه از جهت معنى. آيه: «وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً»(سوره بقره/آیه25) (که اشاره به نعمت های بهشتى دارد) يعنى بعضى از آن‏ها به بعضى ديگر، از نظر رنگ نه مزه و حقيقت شبيه است و برخی گفته‏‌اند منظور همانندى در كمال و خوبى است و «تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ» (سوره بقره/آیه118). يعنى در گمراهى و جهالت دلهاشان يكسان است.[۴]

نظريات در مورد منظور قرآن از آیات محکم و متشابه

علامه طباطبائی در تفسیر المیزان در ذیل آیه مربوطه بخشی را به نقد و بررسی آراء مختلف در مورد معنا و مصداق آیات محکم و متشابه اختصاص داده است و در آنجا تا 16 نظر را بر می شمارد. برخی از این نظریات عبارتند از:

  • متشابهات عبارت از حروف مقطّعه‏ اى هستند كه در اوايل بعضى از سور نازل شده‏ اند و مابقى محكماتند.
  • آيات مبيّن در قرآن محكم و آيات مجمل، متشابهات قرآنند.
  • آيات ناسخ، محكم و آيات منسوخ، متشابهند.
  • محكمات، آياتى هستند كه دلايلى روشن و واضح دارند. اما بازشناسى متشابهات نياز به تأمل و تدبر دارد.
  • محكم عبارت است از: هر آيه‏ اى كه آگاهى به آن- با برهان خفى يا جلى- ممكن باشد؛ به خلاف متشابه؛ مثل علم به زمان قيامت.
  • آيات الاحكام، محكمات قرآن و مابقى متشابهاتند.
  • آيات محكمات، تأويل واحدى دارند؛ در حالى كه آيات متشابه، وجوه متعددى از تأويل در آنها محتمل است..
  • متشابه آن آياتى است كه محتاج به بيان باشد، و محكم آن است كه محتاج به بيان نباشد
  • محكم آن آياتى است كه هم بايد بدان ايمان داشته باشند، و هم به آن عمل كنند، و متشابه آن آياتى است كه تنها بايد به آن ايمان داشته باشند ولى عمل نكنند.
  • محكم آن آياتى است كه عقل در درك آن راه دارد، و متشابه آن است كه چنين نباشد.
  • محكم عبارت است از آياتى كه ظاهرش منظور باشد، و متشابه آن است كه ظاهرش منظور نباشد.
  • محکم آن آياتى است كه همه در تاويلش اجماع و اتفاق داشته باشند، و متشابه آن است كه تاويلش مورد اختلاف باشد.
  • متشابه آن است که تفسيرش مشکل است، به خاطر مشابهتش با غير خود از جهت لفظ یا از جهت معنا

علامه طباطبائى پس از نقل این نظرات درباره نارسايى‏ هاى آنها به تفصيل سخن گفته است.[۵] نظر خود ایشان در مورد آیات محکم و متشابه آن است که:

آيات متشابه طورى است كه مقصود از آن براى فهم شنونده روشن نيست، و چنان نيست كه شنونده به مجرد شنيدن آن، مراد از آن را درك كند، بلكه در اين كه منظور، فلان معنا است يا آن معناى ديگر ترديد مى‏كند، و ترديدش بر طرف نمى‏شود تا آن كه به آيات محكم رجوع نموده و به كمك آنها معناى آيات متشابه را مشخص كند[۶] (به خاطر اینکه آیات محکم، ام الکتاب (یعنی مادر و مرجع آیات دیگر) هستند)

نمونه های آیات متشابه

‏ 1. در اوصاف الهى، ظاهر برخى از آيات كه در آنها اثبات عرش و كرسى، يد، وجه، رؤيت و آمدن براى خداوند است ايجاد تشابه نموده است. مانند آیات زیر:

  1. «ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ»[۷]
  2. «ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ‏»[۸]
  3. «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى»[۹]
  4. «و َقالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ‏»[۱۰]
  5. «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ»[۱۱]

2. در زمينه افعال الهى و اعمال انسان‏ها، ظواهر برخى از آيات كه همه چيز را به مشيّت الهى مربوط مى ‏داند، و اين كه اوست كه هدايت مى‏ كند و يا گمراه مى‏ نمايد و ...، باعث انحراف و اشتباه بعضى گرديده كه به جبر قائل گشته‏ اند. مانند:

  1. «فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ»[۱۲]
  2. «يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً»[۱۳]
  3. «فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ»[۱۴]
  4. «ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ»[۱۵]
  5. «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكُوا»[۱۶]

آراءمختلف درباره دلیل وجود متشابهات در قرآن

-ابن رشد آندلسی مى‏ گويد: تشابه تنها براى اندكى از مردم در تعدادى از آيات كه متضمن اعلام امور غيبى و غير حسى هستند رخ مى ‏دهد، و علت آن تعبير از امور غيبى به امور حسى است.[۱۷]

-علّامه طباطبائى(ره) در تبيين علّت وجود متشابه در قرآن در يك بيان تفصيلى به اين نتيجه مى‏ رسد كه، اساسا اشتمال قرآن بر آيات متشابه امرى واجب و ضرورى بوده است و جز اين امكان نداشته است.

به عقيده ایشان چون هدايت دينى براى همه مردم است و آنان از نظر سطح فكرى متفاوتند، بعضى فقط قادر به درك محسوسات و برخى ديگر قادر به معانى كلى و مجرد مى ‏باشند. در هر صورت القاى مفاهيم الهى و معارف بلند قرآنى در قالب الفاظ مادى و بيان ممثّل در قالب مثال موجب تشابه مى‏ گردد و اين امر اجتناب ناپذير است.

-بعضى وجود تشابه در قرآن را از اين جهت امرى طبيعى دانسته‏ اند كه قرآن همانند ساير كلام‏هاى طبيعى بشر، براى تبيين معارف خويش از ساده ‏ترين تعابير تا عالى ‏ترين عبارات ادبى، هنرى را در خود جاى داده است و از انواع مجازات، استعاره‏ ها، تمثيل‏ ها و كنايه ‏ها استفاده نموده و در كاربرد چنين امورى به ناچار تشابه رخ مى ‏دهد.

به نظر مى ‏رسد نظريه فوق تكميل كننده نظريّه علامه طباطبائى بوده و بتوان وجود متشابهات را به يكى از اين دو امر نسبت داد. در اين صورت وجود متشابهات نه تنها اشكالى نخواهد داشت، كه خود از جهت لطافت و ظرافت تعابير قرآنى، امتياز به شمار مى‏ آيد.

روش اهل بيت عليهم‌السلام در محكم و متشابه قرآن

علامه طباطبائی در مورد روش اهل بیت علیهم السلام در خصوص محکم و متشابه قرآن می گوید: آنچه از بيانات مختلف ائمه اهل بيت عليهم‌السلام بدست مي‌آيد، اين است كه در قرآن مجيد متشابه به معنى آيه‌اى كه مدلول حقيقى خود را به هيچ وسيله‌اى به دست ندهد، وجود ندارد. بلكه هر آيه‌اى اگر در افاده مدلول حقيقى خود مستقل نباشد به واسطه آيات ديگرى مي‌توان به مدلول حقيقى آن پى برد و اين همان ارجاع متشابه به محكم است. چنان كه آيه: «الرَّحْمَٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ»؛ خدا بر تخت خود قرار گرفت. [۱۸] و آيه: «وَجَاءَ رَبُّكَ »؛ و خداى تو آمد. [۱۹] ظاهرند در جسميت و ماديت ولى با ارجاع اين دو آيه به آیه كريمه: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ»[۲۰] معلوم مي‌شود. مراد از قرار گرفتن و آمدن كه به خداى متعال نسبت داده شده معنائى است غير از استقرار در مكان و انتقال از مكان به مكان.

پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله در وصف قرآن مجيد مي‌فرمايد: «و ان القرآن لم ينزل ليكذب بعضه بعضا ولكن نزل يصدق بعضه بعضا فما عرفتم فاعلموا به و ما تشابه عليكم فآمنوا به»؛ به درستى قرآن نازل نشده براى اين كه برخى از آن برخى ديگر را تكذيب كند ولى نازل شده كه برخى از آن برخى ديگر را تصديق نمايد پس آنچه را كه فهميديد به آن عمل كنيد و آنچه به شما متشابه شد به آن تنها ايمان بياوريد.

و در كلمات امیرالمومنین عليه‌السلام است: «يشهد بعضه على بعض و ينطق بعضه ببعض؛ شهادت مي‌دهد برخى از قرآن بر برخى ديگر و منطبق مي‌آيد برخى از آن به سبب برخى ديگر.»

و امام ششم عليه‌السلام مي‌فرمايد: «المحكم ما يعمل به والمتشابه ما اشتبه على جاهله؛ محكم قرآن آنست كه به آن بتوان عمل كرد و متشابه آنست كه به کسی که نداند مشتبه شود» و از روايت استفاده مي‌شود كه محكم و متشابه نسبى مي‌باشند و ممكن است آيه نسبت به کسی محكم و نسبت به كس ديگر متشابه باشد.»

و امام هشتم منقول است كه فرمود: «من رد متشابه القرآن الى محكمه هدى الى صراط مستقيم - ثم قال - ان فى اخبارنا متشابها كمتشابه القرآن فردوا مشابهها الى محكمها و لاتتبعوا متشابهها فتضلوا؛ كسي كه متشابه قرآن را به محكم آن رد كرد به راه راست هدايت يافت. پس از آن فرمود: به درستى در اخبار ما متشابه هست مانند متشابه قرآن پس متشابه آن‌ها را به سوى محكم آن‌ها برگردانيد و از خود متشابه پيروى مكنيد كه گمراه مي‌شويد».

چنان كه مشاهده می شود روايات و خاصه خبر اخير صريح است در اين كه متشابه آيه‌ايست كه استقلال در افاده مدلول خود نداشته باشد و به واسطه رد به سوى محكمات روشن خواهد شد، نه اين كه هيچ گونه راهى براى فهم مدلول آن در دسترس نباشد.[۲۱]

تعداد آیات متشابه

برخی سعی نموده اند آیات متشابه قرآن را شمارش کنند. به عنوان نمونه جلال الدین سیوطى آن را بالغ بر ۵۰۰ مورد قاضی عبدالجبار ۸۷۵ مورد و "التمهید فی علوم القرآن" آن را پس از حذف مکررات حدود ۲۰۰ مورد شمرده شده است.[۲۲] اما همانگونه که در روایات امام صادق علیه السلام آمده بود: متشابه چیزی است که بر جاهل به آن اشتباه می‌شود. و این دلالت بر نسبی بودنِ تشابه دارد و برای فردی با فرد دیگر متفاوت خواهد بود.

پانویس

  1. سوره آل عمران،آیه 7
  2. مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، ص248
  3. جوان آراسته، درسنامه علوم قرآنی، ج1، ص445
  4. مفردات راغب، ج‏2، ص 443
  5. رجوع کنید:المیزان فی تفسیر القرآن، ج3، صفحه 31 تا 43. همچنین ترجمه تفسیر المیزان، ج3، صفحه 50 تا 64
  6. الميزان فى تفسير القرآن، ج‏3، ص21
  7. سوره فصلت (41) آيه 11
  8. سوره فرقان (25) آيه 59؛ سجده (32) آيه 4
  9. سوره طه (20) آيه 5
  10. سوره مائده (5) آيه 64
  11. سوره فتح (48) آيه 10
  12. سوره فاطر (35) آيه 8
  13. سوره بقره (2) آيه 26
  14. سوره ابراهيم (14) آيه 4
  15. سوره انعام (6) آيه 111
  16. سوره انعام (6) آيه 107
  17. ابن رشد، الکشف عن مناهج الادله، ص148
  18. سوره طه(20)آيه 5
  19. سوره فجر(89) آيه 22
  20. سوره شوری(42) آيه 11
  21. طباطبايى، محمدحسين، قرآن در اسلام، بوستان كتاب قم، چاپ سوم، سال 1388، صفحه 55 و56
  22. آیات متشابه، ویکی علوم اسلامی

منابع

  • ابن رشد، محمد بن احمد، الکشف عن مناهج الادله، بیروت، مرکز دراسات الوحده العربیه.
  • آیات متشابه، ویکی علوم اسلامی
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت،‌ موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • جوان آراسته، حسین، درسنامه علوم قرآنی
  • راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن‏، بیروت، دار الشامية، 1412ق‏.
قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن