منابع و پی نوشتهای متوسط
رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
جامعیت مقاله رعایت نشده است
سیر منطقی به صورت کامل رعایت نشده
کیفیت پژوهش پایین است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

آخرت: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(استفاده از کتاب نثر طوبی)
(دنیا کشتزار آخرت:)
 
(۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
+
{{خوب}}
بمعنی دیگر است مؤنث آخر بصیغه اسم فاعل در قرآن بمعنی عالم دیگر آمده پس از دنیا که بندگان برای مکافات و پاداش کردار بدانجا میروند. در مقابل عالم آخرت عالم دنیاست یعنی عالم پست و فرومایه یا عالم اولی « فلله الاخرة و الاولی » ( نجم 26 )
+
در فرهنگ ادیان آسمانی به عالم پس از دنیا، آخرت گفته می شود. طبق آموزه های دینی، عالم آخرت محل پاداش و جزای اعمال نیک و بد [[انسان]] در دنیا است. اعتقاد به آخرت یکی از ارکان مهم دعوت همه [[پيامبران|پیامبران]] است.  گفته می شود حدود 2000 [[آیه]] از [[قرآن|قرآن کریم]] به نوعی به تبیین ویژگی ها و رویدادهای جهان آخرت پرداخته است. 
  
 
==واژه آخرت==
 
==واژه آخرت==
  
آخرت به معناى جهان واپسين و عالم بعد از دنياست. واژه آخرت برگرفته از ريشه ا خ - ر و مؤنث آخر به معناى پايان و در برابر اول است.
+
آخرت به معناى جهان واپسين و عالم بعد از دنياست. واژه آخرت برگرفته از ريشه «ا خ ر» و مؤنث آخر به معناى پايان و در برابر اول است.
  
قرآن كريم زندگى انسان را به دو بخش پايان‌پذير و جاودان تقسيم و از اولى، به الدنيا و الاولى و از دومى به الاخرة واليوم الاخر تعبير كرده است.
+
[[قرآن كريم]] زندگى انسان را به دو بخش پايان‌پذير و جاودان تقسيم و از اولى به الدنيا و الاولى و از دومى به الاخرة و اليوم الاخر تعبير كرده است.
  
واژه آخرت به معناى عالم بعد از دنيا، 113 بار در قرآن ذكر شده است:<ref>ر.ك: المعجم المفهوس، أ خ ر.</ref> نه بار صفت يا مضاف اليه دار، مانند: {{متن قرآن|«وان الدار الاخرة لهى الحيوان»}}.<ref>[[سوره عنكبوت]]، آيه 64.</ref>
+
واژه آخرت به معناى عالم بعد از دنيا، 113 بار در قرآن ذكر شده است:<ref>ر.ك: المعجم المفهوس، أ خ ر.</ref> نه بار صفت يا مضاف اليه دار، مانند: {{متن قرآن|«وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ»}}.<ref>[[سوره عنكبوت]]، آيه 64.</ref>
  
{{متن قرآن|«و ولدار الاخرة خير»}}،<ref>[[سوره يوسف]]، آيه 109.</ref> يك مورد صفت النشأة: {{متن قرآن|ينشى النشاة الاخرة}} <ref>همان، آيه 20.</ref>؛ پنج بار در برابر الاولى، مانند: {{متن قرآن|«فلله الاخرة والاولى»}}<ref>[[سوره نجم]]، آيه 25.</ref>؛ 48 مورد در برابر الدنيا، مانند: {{متن قرآن|«ربنا ءاتنا فى الدنيا حسنة و فى الاخرة حسنة»}} <ref>[[سوره بقره]]، آيه 201.</ref>؛ و 26 بار صفت يوم، مانند: {{متن قرآن|«ءامنا بالله و باليوم الاخر»}}<ref>همان، آيه 8.</ref>. در مواردى نيز واژه آخرت به تنهايى بكار رفته است، مانند: {{متن قرآن|«اولئك الذين اشتروا الحيوة الدنيا بالاخرة»}} <ref>همان، آيه 86.</ref>. لفظ آخرت در اين گونه موارد، از آن جهت مؤنث آمده كه يكى از واژه‌هاى الدار، الكرة<ref>مجمع البيان، ج 1، ص 123.</ref>، النشأة<ref>تفسير صدر المتألهين، ج 1، ص 303.</ref> يا الحياة<ref>التفسير الكبير، ج 28، ص 303.</ref> موصوف مقدر آن است و چون موصوف مؤنث بوده، صفت به تبع آن مؤنث استعمال مى‌گردد.
+
{{متن قرآن|«وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَيْرٌ»}}،<ref>[[سوره يوسف]]، آيه 109.</ref> يك مورد صفت النشأة: {{متن قرآن|يُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ}} <ref>[[سوره عنکبوت]]، آيه 20.</ref>؛ پنج بار در برابر الاولى، مانند: {{متن قرآن|«فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى»}}<ref>[[سوره نجم]]، آيه 25.</ref>؛ 48 مورد در برابر الدنيا، مانند: {{متن قرآن|«رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً»}}<ref>[[سوره بقره]]، آيه 201.</ref>؛ و 26 بار صفت يوم، مانند: {{متن قرآن|«آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ»}}.<ref>همان، آيه 8.</ref> در مواردى نيز واژه آخرت به تنهايى بكار رفته است، مانند: {{متن قرآن|«أُولَـئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالآَخِرَةِ»}}<ref>همان، آيه 86.</ref>. لفظ آخرت در اين گونه موارد، از آن جهت مؤنث آمده كه يكى از واژه‌هاى الدار، الكرة<ref>مجمع البيان، ج 1، ص 123.</ref>، النشأة<ref>تفسير صدرالمتألهين، ج 1، ص 303.</ref> يا الحياة<ref>التفسير الكبير، ج 28، ص 303.</ref> موصوف مقدر آن است و چون موصوف مؤنث بوده، صفت به تبع آن مؤنث استعمال مى‌گردد.
  
 
==آخرت در قرآن و روایات==
 
==آخرت در قرآن و روایات==
سطر ۱۶: سطر ۱۶:
 
آيات فراوانى از قرآن، در مورد عالم آخرت به بحث پرداخته است؛ به طورى كه گفته شده، حدود دو هزار آيه در قرآن به نحوى بر آن جهان دلالت دارد.<ref>معارف قرآن، ص 482.</ref>
 
آيات فراوانى از قرآن، در مورد عالم آخرت به بحث پرداخته است؛ به طورى كه گفته شده، حدود دو هزار آيه در قرآن به نحوى بر آن جهان دلالت دارد.<ref>معارف قرآن، ص 482.</ref>
  
مباحث گوناگون موضوع آخرت را در قرآن كريم، از واژه‌هاى فراوانى مانند برزخ، بعث، حشر، نشر، صراط، قيامت، ميزان، يوم‌الدين، يوم الفرقان، يوم الحسرة، يوم الحساب و ده‌ها واژه ديگر مى‌توان استفاده كرد زيرا هر يك از اين واژگان به يكى از مراحل جهان آخرت، يا به خصوصيتى از آن جهان اشاره دارد؛ ولى با توجه به اين كه در واژه آخرت تقابل با جهان نخستين (دنيا) نهفته - چنان كه در قرآن نيز در موارد متعدد، دنيا و آخرت در كنار هم قرار گرفته است - مناسب‌تر است در موضوع آخرت به مسائل كلى مربوط به آن جهان پرداخته شود.
+
مباحث گوناگون موضوع آخرت را در قرآن كريم، از واژه‌هاى فراوانى مانند [[برزخ]]، [[بعث]]، [[حشر]]، نشر، [[صراط]]، [[قيامت]]، [[میزان اعمال|ميزان]]، يوم‌الدين، يوم الفرقان، يوم الحسرة، يوم الحساب و ده‌ها واژه ديگر مى‌توان استفاده كرد زيرا هر يك از اين واژگان به يكى از مراحل جهان آخرت يا به خصوصيتى از آن جهان اشاره دارد؛ ولى با توجه به اين كه در واژه آخرت تقابل با جهان نخستين (دنيا) نهفته - چنان كه در قرآن نيز در موارد متعدد، دنيا و آخرت در كنار هم قرار گرفته است - مناسب‌تر است در موضوع آخرت به مسائل كلى مربوط به آن جهان پرداخته شود.
  
از آنجا كه اين گونه بحث‌ها در قرآن بيشتر با دو واژه آخرت و يوم الاخر بيان شده، كوشيده‌ايم از واژه‌هاى ديگر جز در عنوان تفاوت‌هاى دنيا و آخرت - كه به تبيين حقيقت آخرت مى‌پردازد - و منازل و مراحل آخرت - كه در آن چاره‌اى جز استفاده از آيات مشتمل بر واژه‌هاى ديگر نيست - كمتر استفاده شود و بيشتر به آياتى پرداخته شود كه در بردارنده يكى از دو واژه مزبور باشند، بنابراين به مبحث قيامت و حوادث دهشتناك آن - كه با فروپاشى اين جهان مقارن است - همچنين موضوع معاد و استدلال‌هاى عقلى و نقلى در اثبات آخرت و نيز پاسخ به شبهات درباره آن جهان به تفصيل پرداخته نمى‌شود.
+
از آنجا كه اين گونه بحث‌ها در [[قرآن]] بيشتر با دو واژه آخرت و يوم الاخر بيان شده، كوشيده‌ايم از واژه‌هاى ديگر جز در عنوان تفاوت‌هاى دنيا و آخرت - كه به تبيين حقيقت آخرت مى‌پردازد - و منازل و مراحل آخرت - كه در آن چاره‌اى جز استفاده از آيات مشتمل بر واژه‌هاى ديگر نيست - كمتر استفاده شود و بيشتر به آياتى پرداخته شود كه دربردارنده يكى از دو واژه مزبور باشند، بنابراين به مبحث [[قیامت|قيامت]] و حوادث دهشتناك آن - كه با فروپاشى اين جهان مقارن است - همچنين موضوع [[معاد]] و استدلال‌هاى عقلى و نقلى در اثبات آخرت و نيز پاسخ به شبهات درباره آن جهان به تفصيل پرداخته نمى‌شود.
  
برخى از تعبير قرآن درباره جهان ديگر به اليوم الاخر و آخرت، استفاده كرده‌اند كه حيات انسان بلكه دوره جهان در مجموع دو دوره تقسيم مى‌شود و هر دوره را به عنوان يك روز بايد شناخت: يكى، روز و دوره‌اى كه اول است و پايان مى‌پذيرد (دنيا) و ديگر، روز و دوره‌اى كه آخر است و پايان نمى‌پذيرد (آخرت)؛ همچنان كه در برخى آيات از زندگى دنيوى به اولى و از حيات اخروى به آخرت تعبير شده است‌.<ref>شهید مطهری، مجموعه آثار (زندگى جاويد يا حيات اخروى)، ج 2، ص 502.</ref>
+
برخى از تعبير قرآن درباره جهان ديگر به اليوم الاخر و آخرت، استفاده كرده‌اند كه حيات [[انسان]] بلكه دوره جهان در مجموع به دو دوره تقسيم مى‌شود و هر دوره را به عنوان يك روز بايد شناخت: يكى، روز و دوره‌اى كه اول است و پايان مى‌پذيرد ([[دنیا|دنيا]]) و ديگر، روز و دوره‌اى كه آخر است و پايان نمى‌پذيرد (آخرت)؛ همچنان كه در برخى آيات از زندگى دنيوى به اولى و از حيات اخروى به آخرت تعبير شده است‌.<ref>شهید مطهری، مجموعه آثار (زندگى جاويد يا حيات اخروى)، ج 2، ص 502.</ref>
  
===آخرت؛ خانه زنده ===
+
===آخرت؛ خانه زنده:===
دار آخرت دار زنده است و عالم حیات در مقابل دنیا که عالم ماده و جماد است . زندگی در موجودات این جهان رشحه است از آن عالم بر این ها فشانده و پرتوی از آنجا افتاده و آن عالم و هر چه در آن عالم است بخود زنده اند در و دیوار و درخت  و زمین و هر چیز آنجا عین روح و حیاتند.« ان الدار الاخرة لهی الحیوان لو کانوا یعلمون » (عنکبوت 65 )<ref>علامه شعرانی،نثر طوبی، ذیل واژه آخرت </ref>
 
  
===دنیا کشتزار آخرت===
+
دار آخرت دار زنده است و عالم حیات در مقابل دنیا که عالم ماده و جماد است. زندگی در موجودات این جهان رشحه است از آن عالم بر این ها فشانده و پرتوی از آنجا افتاده و آن عالم و هر چه در آن عالم است به خود زنده اند در و دیوار و درخت و زمین و هر چیز آنجا عین روح و حیاتند.<ref>علامه شعرانی، نثر طوبی، ذیل واژه آخرت.</ref> {{متن قرآن|«إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ»}}.<ref>[[سوره عنکبوت]]، 65.</ref>
  
{{متن قرآن|«مَنَ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ و َمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا و َمَالَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ»}}؛ ([[سوره شوری]]، آیه 20) هر كس كِشت آخرت را بخواهد به كشته ‌اش مى ‌افزاييم و هر كس كشت دنیا را بخواهد از همان به او عطا مى ‌كنيم و در آخرت بهره و نصيبى ندارد.
+
===دنیا کشتزار آخرت:===
  
===محل نیل به سعادت===
+
{{متن قرآن|«مَنَ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ و َمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا و َمَالَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ»}}؛<ref>[[سوره شوری]]، آیه 20.</ref> هر كس كِشت آخرت را بخواهد به كشته ‌اش مى ‌افزاييم و هر كس كشت دنیا را بخواهد از همان به او عطا مى ‌كنيم و در آخرت بهره و نصيبى ندارد.
  
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: الدُّنيا مُنْيةُ الأشْقِياءِ، الآخِرةُ فَوزُ السُّعَداءِ؛ امام علی عليه السلام: دنيا آرزوى بدبختان است و آخرت پيروزى نيكبختان.
+
===محل نیل به سعادت:===
  
منبع: غررالحکم (عبدالواحد محمد تمیمی آمدی)
+
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: {{متن حدیث|«الدُّنيا مُنْيةُ الأشْقِياءِ، الآخِرةُ فَوزُ السُّعَداءِ»}}؛ [[امام علی علیه السلام|امام علی]] عليه السلام: دنيا آرزوى بدبختان است و آخرت پيروزى نيكبختان.<ref>[[غرر الحکم|غررالحکم]]، عبدالواحد محمد تمیمی آمدی.</ref>
  
===کوچکی دنیا در مقابل آخرت===
+
===کوچکی دنیا در مقابل آخرت:===
  
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: عَلَيْكَ بالآخِرَةِ تأتِكَ الدُّنيا صاغِرةً؛ امام على عليه السلام: به آخرت چنگ درزن، دنيا برايت كوچك آيد.
+
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: {{متن حدیث|«عَلَيْكَ بالآخِرَةِ تأتِكَ الدُّنيا صاغِرةً»}}؛ امام على عليه السلام: به آخرت چنگ درزن، دنيا برايت كوچك آيد.<ref>غررالحکم، عبدالواحد محمد تمیمی آمدی.</ref>
  
منبع: غررالحکم (عبدالواحد محمد تمیمی آمدی)
+
===نزدیکی آخرت:===
  
===نزدیکی آخرت===
+
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: {{متن حدیث|«إنّ الدُّنيا مُنقَطِعةٌ عنكَ، والآخِرةَ قريبةٌ منكَ»}}؛ امام على عليه السلام: همانا دنيا از تو جداشدنى و آخرت به تو نزديك است.<ref>[[نهج البلاغة|نهج البلاغه]]، سید رضی، نامه 32.</ref>
  
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: إنّ الدُّنيا مُنقَطِعةٌ عنكَ، والآخِرةَ قريبةٌ منكَ؛ امام على عليه السلام: همانا دنيا از تو جداشدنى و آخرت به تو نزديك است.
+
===عظمت امور آخرت:===
  
منبع: نهج البلاغه (سید رضی)، نامه 32.
+
{{متن قرآن|«انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلَى‌ بَعْضٍ و َلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجاتٍ وَ أَكْبَرُ تَفْضِيلاً»}}؛<ref>[[سوره اسراء]]، آیات 20 و 21.</ref> بنگر كه چگونه برخى از ايشان را بر برخى ديگر برترى داده ‌ايم و در آخرت درجات و برتري ها، برتر و بالاتر است.
  
===عظمت امور آخرت===
+
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: {{متن حدیث|«و كلُّ شي‌ءٍ مِن الدُّنيا سَماعُهُ أعظمُ مِن عِيانهِ، و كلُّ شي‌ءٍ مِن الآخرةِ عِيانُهُ أعظَمُ مِن سَماعِهِ، فَلْيَكْفِكُم مِن العِيانِ السَّماعُ، و مِن الغَيبِ الخَبَرُ»}}؛ امام على عليه السلام: و هر چيز دنيا، شنيدن آن بزرگتر از ديدن آن است و هر چيز آخرت، ديدن آن بزرگتر از شنيدن آن است. پس به جاى ديدن آخرت و مشاهده آنچه از ديدگان شما پنهان و در پس پرده غيب است، به همان شنيدن و خبر يافتن (توسط [[پيامبران|پیامبران]]) اكتفا كنيد.<ref>نهج البلاغه، خطبه 114.</ref>
  
{{متن قرآن|«انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلَى‌ بَعْضٍ و َلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجاتٍ وَ أَكْبَرُ تَفْضِيلاً»}}؛ ([[سوره اسراء]]، آیات 20 و 21) بنگر كه چگونه برخى از ايشان را بر برخى ديگر برترى داده ‌ايم و در آخرت درجات و برتري ها، برتر و بالاتر است.
+
===عذاب و خوشی آخرت:===
  
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: و كلُّ شي‌ءٍ مِن الدُّنيا سَماعُهُ أعظمُ مِن عِيانهِ، و كلُّ شي‌ءٍ مِن الآخرةِ عِيانُهُ أعظَمُ مِن سَماعِهِ، فَلْيَكْفِكُم مِن العِيانِ السَّماعُ، و مِن الغَيبِ الخَبَرُ؛ امام على عليه السلام: و هر چيز دنيا، شنيدن آن بزرگتر از ديدن آن است و هر چيز آخرت، ديدن آن بزرگتر از شنيدن آن است. پس به جاى ديدن آخرت و مشاهده آنچه از ديدگان شما پنهان و در پس پرده غيب است، به همان شنيدن و خبر يافتن (توسط پیامبران) اكتفا كنيد.
+
عذاب آخرت و همچنین لذات آن جهان نسبت به این جهان بسیار شدیدتر و بزرگتر و رسواکننده تر و بادوام تر است. {{متن قرآن|«وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَشَقُّ»}}.<ref>[[سوره رعد]]، 34.</ref>
  
منبع: نهج البلاغه (سید رضی)، خطبه 114.
+
{{متن قرآن|«وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَر»}}.<ref>[[سوره قلم]]، 33.</ref> و {{متن قرآن|«وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى»}}<ref>[[سوره طه]]، 127.</ref> و {{متن قرآن|«وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى»}}<ref>[[سوره فصلت]]، 16.</ref> و {{متن قرآن|«وَلَلآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلاً»}}<ref>[[سوره اِسراء|بنی اسرائیل]]، 21.</ref> و {{متن قرآن|«فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ»}}.<ref>[[سوره سجده]]، 17.</ref>
  
===عذاب و خوشی آخرت===
+
اکنون که زنده ایم ادراک کننده [[روح]] ما است نه جسم ما و هر چه روح خالص تر باشد و جسم لطیف تر، ادراک لذت و الم شدیدتر است، کف پا کمتر از لب و چشم ادراک درد می کند البته وقتی جسم بی نهایت لطیف باشد و در روح مستهلک شود، دردها و خوشی ها بی اندازه قویتر خواهد بود. نعمت هائی که خدا به نیکان وعده داده و عذاب و شکنجه شریران را تخویف کرده در آیات بسیار وارد است در عنوان [[جنت]] و [[جهنم]] و [[قیامت]] و امثال آن.<ref>نثر طوبی، ذیل واژه «آخرة».</ref>
عذاب آخرت و همچنین لذات آن جهان نسبت باین جهان بسیار شدیدتر و بز رگتر و رسوا کننده تر و با دوام تر است و لعذاب الاخرة أشق » (رعد 35 ) . « ولعذاب الاخرة اکبر » (زمر 28 ) . « والعذاب الاخرة أشد و أبقی » (طه 128 ) . « والعذاب الاخرة أخزی  » (فصلت 16 ) . « وللاخرة أکبر درجات و أکبر تفصیلا» ( بنی اسرائیل 21 ). « فلا تعلم نفس ما أخفی لهم من قرة أعین » ( سجده 17 ).
 
  
اکنون که زنده ایم ادراک کننده روح ما  است نه جسم ما و هر چه روح خالص تر باشد و جسم لطیف تر ادراک لذت و الم شدیدتر است ، کف پا کمتر از لب و چشم ادراک درد میکند البته وقتی جسم بی نهایت لطیف باشد و در روح مستهلک شود دردها و خوشی ها بی اندازه قویتر خواهد بود. نعمت هائی که خدا به نیکان وعده داده وعذاب و شکنجه  شریران راتخویف کرده در آیات بسیار وارد است در عنوان جنت و جهنم و قیامت و امثال آن.<ref> نثر طوبی، ذیل واژه «آخرة» </ref>
+
===آخرت، سراى ماندگار:===
  
 +
{{متن قرآن|«يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ»}}؛<ref>[[سوره غافر]]، آیه 39.</ref> اى قوم من! اين زندگى دنيا كالايى بيش نيست و اين آخرت است كه سراى بقاست.
  
===آخرت، سراى ماندگار===
+
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: {{متن حدیث|«مَن عَمَّر دارَ إقامتِهِ فهُوَ العاقلُ»}}؛ امام على عليه السلام: کسى كه خانه‌ ماندگارى خود را آباد سازد، خردمند است.<ref>غررالحکم، عبدالواحد محمد تمیمی آمدی.</ref>
  
{{متن قرآن|«يا قَوْمِ إِنَّمَا هذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ و َإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ القَرَارِ»}}؛ ([[سوره غافر]]، آیه 39) اى قوم من! اين زندگى دنيا كالايى بيش نيست و اين آخرت است كه سراى بقاست.
+
عنه عليه السلام: {{متن حدیث|«الدُّنيا أمَد، الآخرةُ أبَدٌ»}}؛ امام على عليه السلام: دنيا تمام شدنى است، آخرت هميشگى است.<ref>غررالحکم، عبدالواحد محمد تمیمی آمدی.</ref>
  
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: مَن عَمَّر دارَ إقامتِهِ فهُوَ العاقلُ؛ امام على عليه السلام: کسى كه خانه‌ ماندگارى خود را آباد سازد، خردمند است.
+
===برترى آخرت:===
  
منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)
+
{{متن قرآن|« قُلْ مَتَاعُ الدَّنْيَا قَلِيلٌ وَالآخِرَةُ خَيْرٌ لِّمَنِ اتَّقَى»}}؛<ref>[[سوره نساء]]، آیه 77.</ref> بگو: كالاى دنيا اندك است و آخرت براى كسى كه [[تقوا]] داشته باشد، بهتر است.
  
عنه عليه السلام: الدُّنيا أمَد، الآخرةُ أبَدٌ؛ امام على عليه السلام: دنيا تمام شدنى است، آخرت هميشگى است.
+
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: {{متن حدیث|«لَيسَ عنِ الآخرةِ عِوَضٌ، و لَيستِ الدُّنيا للنَّفْسِ بِثَمَنٍ»}}؛ امام على عليه السلام: آخرت هيچ جايگزينى ندارد و دنيا بهاى آدمى نيست.<ref>غررالحکم، عبدالواحد محمد تمیمی آمدی.</ref>
  
منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)
+
===ياد آخرت:===
  
===برترى آخرت===
+
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: {{متن حدیث|«ذِكرُ الآخرةِ دَواءٌ و شِفاءٌ، ذِكرُ الدُّنيا أدْوَأُ الأدواءِ»}}؛ امام على عليه السلام: ياد آخرت داروست و درمان، ياد دنيا بدترين درد و بيمارى است.<ref>غررالحکم، عبدالواحد محمد تمیمی آمدی.</ref>
  
{{متن قرآن|«قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ و َالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقى‌»}}؛ (سوره نساء، آیه 77) بگو: كالاى دنيا اندك است و آخرت براى كسى كه تقوا داشته باشد بهتر است.
+
عنه عليه السلام: {{متن حدیث|«مَن أكثَرَ مِن ذِكرِ الآخِرةِ قَلَّتْ مَعصيتُهُ»}}؛ امام على عليه السلام: هر كس كه زياد به ياد آخرت باشد، [[گناه]] و نافرمانى او كم شود!<ref>غررالحکم، عبدالواحد محمد تمیمی آمدی.</ref>
  
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: لَيسَ عنِ الآخرةِ عِوَضٌ، و لَيستِ الدُّنيا للنَّفْسِ بِثَمَنٍ؛ امام على عليه السلام: آخرت هيچ جايگزينى ندارد و دنيا بهاى آدمى نيست.
+
===كار براى آخرت‌:===
  
منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)
+
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: {{متن حدیث|«اعمَلْ لِدُنياكَ كأنّكَ تَعيشُ أبداً، و اعمَلْ لآخرتِكَ كأنّكَ تَموتُ غَداً»}}؛ [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله: براى دنياى خود چنان كار كن كه گويى جاودانه مى ‌زيى و براى آخرتت چنان كار كن كه گويى فردا خواهى مرد.<ref>[[تنبیه الخواطر]]، ورام بن ابی فراس، ج 1، ص 461؛ [[مستدرک الوسائل|مستدرک الوسایل]]، حاج میرزا حسین نوری، ج 1، ص 18.</ref>
  
===ياد آخرت===
+
عنه صلى الله عليه و آله: {{متن حدیث|«مَن أصبَحَ و أمسى‌ والآخِرةُ أكبرُ هَمِّهِ جَعلَ اللَّهُ الغِنى‌ في قلبِهِ، و جَمَع لَه أمرَهُ، ولَم يَخرُج مِن الدُّنيا حتّى‌ يَستكمِلَ رزقَهُ. و مَن أصبحَ و أمسَى‌ والدُّنيا أكبرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ الفَقْرَ بينَ عينَيهِ، و شتَّتَ علَيهِ أمْرَه، ولَم يَنَلْ مِن الدُّنيا إلّا ما قُسِمَ لَهُ»}}؛ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر آن كس كه در طول شبانه روز بزرگترين همّش آخرت باشد، خداوند بى‌ نيازى را در دل او جاى و كارش را سامان دهد و از دنيا نرود مگر وقتى كه روزى ‌اش را كامل دريافت كرده باشد و هر آن كس كه در طول شبانه روز بزرگترين همّش‌ دنيا باشد، خداوند (مُهر) فقر و نادارى بر جبينش زند و كارش را پريشان سازد و از دنيا به چيزى بيش از قسمت خود نرسد.<ref>[[بحارالأنوار|بحارالانوار]] (علامه مجلسی)، ج77، ص151؛ [[تحف العقول]] (ابن شعبه)، ج103، ص29.</ref>
  
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: ذِكرُ الآخرةِ دَواءٌ و شِفاءٌ، ذِكرُ الدُّنيا أدْوَأُ الأدواءِ؛ امام على عليه السلام: ياد آخرت داروست و درمان، ياد دنيا بدترين درد و بيمارى است.
+
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: {{متن حدیث|«لايَنْفَع العَمل لِلآخرة مَعَ الرغبَة في الدُّنيا»}}؛ امام على عليه السلام: با رغبت به دنیا، كار براى آخرت بى ‌فايده ‌است.<ref>[[غرر الحکم|غررالحکم]]، عبدالواحد محمد تمیمی آمدی.</ref>
  
منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)
+
==آخرت در آئیین های دیگر==
 
 
عنه عليه السلام: مَن أكثَرَ مِن ذِكرِ الآخِرةِ قَلَّتْ مَعصيتُهُ؛ امام على عليه السلام: هر كس كه زياد به ياد آخرت باشد، گناه و نافرمانى او كم شود!
 
 
 
منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)
 
 
 
===كار براى آخرت‌===
 
 
 
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: اعمَلْ لِدُنياكَ كأنّكَ تَعيشُ أبداً، و اعمَلْ لآخرتِكَ كأنّكَ تَموتُ غَداً؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله: براى دنياى خود چنان كار كن كه گويى جاودانه مى ‌زيى و براى آخرتت چنان كار كن كه گويى فردا خواهى مرد.
 
 
 
منبع: تنبیه الخواطر (ورام بن ابی فراس)، ج 1، ص 461/مستدرک الوسایل (حاج میرزا حسین نوری)، ج 1، ص 18.
 
  
عنه صلى الله عليه و آله: مَن أصبَحَ و أمسى‌ و الآخِرةُ أكبرُ هَمِّهِ جَعلَ اللَّهُ الغِنى‌ في قلبِهِ، و جَمَع لَه أمرَهُ، و لَم يَخرُج مِن الدُّنيا حتّى‌ يَستكمِلَ رزقَهُ. و مَن أصبحَ و أمسَى‌ و الدُّنيا أكبرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ الفَقْرَ بينَ عينَيهِ، و شتَّتَ علَيهِ أمْرَه، و لَم يَنَلْ مِن الدُّنيا إلّا ما قُسِمَ لَهُ؛ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر آن كس كه در طول شبانه روز بزرگترين همّش آخرت باشد، خداوند بى‌ نيازى را در دل او جاى و كارش را سامان دهد و از دنيا نرود مگر وقتى كه روزى ‌اش را كامل دريافت كرده باشد و هر آن كس كه در طول شبانه روز بزرگترين همّش‌ دنيا باشد، خداوند (مُهر) فقر و نادارى بر جبينش زند و كارش را پريشان سازد و از دنيا به چيزى بيش از قسمت خود نرسد.
+
[[یهود]] می گفتند: عالم آخرت خاص ماست یعنی به عالم آخرت معتقد بودند: {{متن قرآن|«قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ»}}<ref>[[سوره بقره]]، 94.</ref> اینسان فرقه ای بودند بنام فریسیان؛ فرقه ای نیز به آخرت معتقد نبودند بنام صادوقیان و [[حضرت موسی]] علیه السلام [[قارون]] را پند می داد که {{متن قرآن|«وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ»}}<ref>[[سوره قصص]]، 77.</ref> از این نعمت که خداوند به تو داد طلب آخرت کن. این آیه دلیل صحت قول فریسیان است. در [[تورات]] مثنی فصل 32، آیه 31 گوید: الحال ببینید من هستم و با من خدای دیگر نیست من میراننده و زنده کننده و زخم زننده و التیام دهنده هستم که از دستم رهاننده نیست.
  
منبع: بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج77، ص151/ تحف العقول (ابن شعبه)، ج103، ص29.
+
[[مسیحیت|مسیحیان]] نیز به عالم آخرت معتقدند اما این نعمت های جسمانی که خداوند وعده داده است و همچنین آتش و عذاب را به معنی روحانی مناسب آن عالم تفسیر می کنند. گویند: کسی از [[حضرت عیسی]] علیه السلام پرسید: زنی که در دنیا دو شوهر کرده باشد در آخرت به کدام می پیوندد؟ او جواب داد در آن عالم [[نکاح]] نیست اما به هر حال یهود و [[نصاری]] از معتقدین به آخرت هستند مگر جماعتی که در [[سوره توبه]]، آیه 29 به آنها اشارت فرموده است: {{متن قرآن|«قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ»}}.
  
الإمامُ عليٌّ عليه السلام: لايَنْفَع العَمل لِلآخرة مَعَ الرغبَة في الدُّنيا؛ امام على عليه السلام: با رغبت به دنیا، كار براى آخرت بى ‌فايده ‌است.
+
جماعتی از مردم عهد [[پیامبر اسلام|پیغمبر]] صلی الله علیه و آله دهری و طبیعی بودند: {{متن قرآن|«وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا»}}<ref>[[سوره جاثیه]]، 24.</ref> زندگی غیر از این زندگی دنیا نیست میمیریم و زنده می شویم. خداوند در جواب آنها گوید: {{متن قرآن|«مَا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ»}} به آنچه می گویند علم ندارند و گمان است آنچه می گویند، چون شهادت بر عدم می دهند به علت آن که ندیده اند و ندیده شهادت بر عدم نمی توان داد.
 
 
منبع: غررالحکم (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی)
 
 
 
==آخرت در آئیین های دیگر==
 
یهود می گفتند عالم آخرت خاص ماست یعنی بعالم آخرت معتقد بودند «قل ان کانت لکم الدار الاخرة » (بقره 88 ) اینسان فرقه ای بودند بنام فریسیان فرقه ای نیز به آخرت معتقد نبودند بنام صادوقیان و حضرت موسی علیه السلام قارون را پند میداد که « و ابتغ فیما آتاک الله الدار الاخرة » ( قصص 78) ازاین نعمت که خداوند بتو داد طلب آخرت کن .این آیه دلیل صحت قول فریسیان است . در تورات مثنی فصل 32 آیه 31 گوید الحال ببینید من هستم و بامن خدای دیگر نیست من میراننده و زنده کننده و زخم زننده و التیام دهنده هستم که از دستم رهاننده نیست .
 
مسیحیان نیز بعالم آخرت معتقدند اما این نعمتهای جسمانی که خداوند وعده داده است و همچنین آتش و عذاب را بمعنی روحانی مناسب آن عالم تفسیر میکنند گویند کسی از حضرت عیسی علیه السلام پرسید زنی که در دنیا دو شوهر کرده باشد در آخرت بکدام می پیوندد ؟ او جواب داد در آن عالم نکاح نیست اما بهر حال یهود و نصاری از معتقدین بآخرت هستند مگرجماعتی که در ( سوره توبه 29 ) بآنها اشارت فرموده است «قاتلوا الذین لا یؤمنون  بالله و لا بالیوم الاخرو لا یحرمون ما حرم الله و رسوله ولا یدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتاب ».
 
جماعتی از مردم عهد پیغمبر صلی الله علیه و اله دهری و طبیعی بودند «  و قالوا ما هی الا حیاتنا الدنیا نموت و نحیی  » (جاثیه 24 ) زندگی غیر از این زندگی دنیا نیست میمیریم و زنده میشویم خداوند در جواب آنها گوید « ما لهم بذلک من علم  » بآنچه میگویند علم ندارند وگمان است آنچه میگویند چون شهادت بر عدم میدهند بعلت آنکه ندیده اند و ندیده شهادت بر عدم نمیتوان داد. رجوع به ایمان شود .
 
« قدیئسوا من الاخرة کما یئس الکفار من أصحاب القبور » ( ممتحنه 13 ) در باره یهود فرماید از آخرت مأیوس گشتند چنانکه کفار از صاحبان قبرها . یک فرقه از یهود بنام صادوقیان عالم آخرت را باور نداشتند و مجازات عاصیان را در همین جهان میدانستند میگفتند در تورات وعید آخرت نیست ، اگر بشریعت عمل کنند در این جهان عزت و دولت و نعمت یابند و اگر خلاف کنند بلا و ذلت . و گروه دیگر بنام فریسیان به عالم آخرت معتقد بودند . مراد از کفار در آیه ملاحده و مادیانند که بوجود غیر محسوس ایمان ندارند. انسانرا همان میدانند که زیر خاک پنهان شود پس از مردن.<ref> نثر طوبی، ذیل واژه «آخرة» </ref>
 
  
 +
{{متن قرآن|«قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَمَا يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ»}}<ref>[[سوره ممتحنه]]، 13.</ref> درباره یهود فرماید: از آخرت مأیوس گشتند چنان که کفار از صاحبان قبرها. یک فرقه از یهود بنام صادوقیان عالم آخرت را باور نداشتند و مجازات عاصیان را در همین جهان می دانستند، می گفتند: در تورات وعید آخرت نیست، اگر به [[شریعت]] عمل کنند در این جهان عزت و دولت و نعمت یابند و اگر خلاف کنند بلا و ذلت؛ و گروه دیگر بنام فریسیان به عالم آخرت معتقد بودند. مراد از کفار در آیه ملاحده و مادیانند که به وجود غیرمحسوس ایمان ندارند. انسان را همان می دانند که زیر خاک پنهان شود پس از مردن.<ref>نثر طوبی، ذیل واژه «آخرة».</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۱۱۶: سطر ۹۸:
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* على خراسانى، آخرت سراى پايدار.
 
* محمد محمدی ری شهری، گزیده میزان الحکمة.
 
* ابولحسن شعرانی، نثر طوبی، واژه «آخرة»
 
  
 +
*على خراسانى، آخرت سراى پايدار.
 +
*محمد محمدی ری شهری، گزیده میزان الحکمة.
 +
*ابولحسن شعرانی، [[نثر طوبی]]، واژه «آخرة».
 +
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= متوسط
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= متوسط
 +
|جامعیت= ضعیف
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= متوسط
 +
|کیفیت پژوهش= ضعیف
 +
}}
 
[[رده:معاد]]
 
[[رده:معاد]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۵

در فرهنگ ادیان آسمانی به عالم پس از دنیا، آخرت گفته می شود. طبق آموزه های دینی، عالم آخرت محل پاداش و جزای اعمال نیک و بد انسان در دنیا است. اعتقاد به آخرت یکی از ارکان مهم دعوت همه پیامبران است. گفته می شود حدود 2000 آیه از قرآن کریم به نوعی به تبیین ویژگی ها و رویدادهای جهان آخرت پرداخته است.

واژه آخرت

آخرت به معناى جهان واپسين و عالم بعد از دنياست. واژه آخرت برگرفته از ريشه «ا خ ر» و مؤنث آخر به معناى پايان و در برابر اول است.

قرآن كريم زندگى انسان را به دو بخش پايان‌پذير و جاودان تقسيم و از اولى به الدنيا و الاولى و از دومى به الاخرة و اليوم الاخر تعبير كرده است.

واژه آخرت به معناى عالم بعد از دنيا، 113 بار در قرآن ذكر شده است:[۱] نه بار صفت يا مضاف اليه دار، مانند: «وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ».[۲]

«وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَيْرٌ»،[۳] يك مورد صفت النشأة: يُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ [۴]؛ پنج بار در برابر الاولى، مانند: «فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى»[۵]؛ 48 مورد در برابر الدنيا، مانند: «رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً»[۶]؛ و 26 بار صفت يوم، مانند: «آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ».[۷] در مواردى نيز واژه آخرت به تنهايى بكار رفته است، مانند: «أُولَـئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالآَخِرَةِ»[۸]. لفظ آخرت در اين گونه موارد، از آن جهت مؤنث آمده كه يكى از واژه‌هاى الدار، الكرة[۹]، النشأة[۱۰] يا الحياة[۱۱] موصوف مقدر آن است و چون موصوف مؤنث بوده، صفت به تبع آن مؤنث استعمال مى‌گردد.

آخرت در قرآن و روایات

آيات فراوانى از قرآن، در مورد عالم آخرت به بحث پرداخته است؛ به طورى كه گفته شده، حدود دو هزار آيه در قرآن به نحوى بر آن جهان دلالت دارد.[۱۲]

مباحث گوناگون موضوع آخرت را در قرآن كريم، از واژه‌هاى فراوانى مانند برزخ، بعث، حشر، نشر، صراط، قيامت، ميزان، يوم‌الدين، يوم الفرقان، يوم الحسرة، يوم الحساب و ده‌ها واژه ديگر مى‌توان استفاده كرد زيرا هر يك از اين واژگان به يكى از مراحل جهان آخرت يا به خصوصيتى از آن جهان اشاره دارد؛ ولى با توجه به اين كه در واژه آخرت تقابل با جهان نخستين (دنيا) نهفته - چنان كه در قرآن نيز در موارد متعدد، دنيا و آخرت در كنار هم قرار گرفته است - مناسب‌تر است در موضوع آخرت به مسائل كلى مربوط به آن جهان پرداخته شود.

از آنجا كه اين گونه بحث‌ها در قرآن بيشتر با دو واژه آخرت و يوم الاخر بيان شده، كوشيده‌ايم از واژه‌هاى ديگر جز در عنوان تفاوت‌هاى دنيا و آخرت - كه به تبيين حقيقت آخرت مى‌پردازد - و منازل و مراحل آخرت - كه در آن چاره‌اى جز استفاده از آيات مشتمل بر واژه‌هاى ديگر نيست - كمتر استفاده شود و بيشتر به آياتى پرداخته شود كه دربردارنده يكى از دو واژه مزبور باشند، بنابراين به مبحث قيامت و حوادث دهشتناك آن - كه با فروپاشى اين جهان مقارن است - همچنين موضوع معاد و استدلال‌هاى عقلى و نقلى در اثبات آخرت و نيز پاسخ به شبهات درباره آن جهان به تفصيل پرداخته نمى‌شود.

برخى از تعبير قرآن درباره جهان ديگر به اليوم الاخر و آخرت، استفاده كرده‌اند كه حيات انسان بلكه دوره جهان در مجموع به دو دوره تقسيم مى‌شود و هر دوره را به عنوان يك روز بايد شناخت: يكى، روز و دوره‌اى كه اول است و پايان مى‌پذيرد (دنيا) و ديگر، روز و دوره‌اى كه آخر است و پايان نمى‌پذيرد (آخرت)؛ همچنان كه در برخى آيات از زندگى دنيوى به اولى و از حيات اخروى به آخرت تعبير شده است‌.[۱۳]

آخرت؛ خانه زنده:

دار آخرت دار زنده است و عالم حیات در مقابل دنیا که عالم ماده و جماد است. زندگی در موجودات این جهان رشحه است از آن عالم بر این ها فشانده و پرتوی از آنجا افتاده و آن عالم و هر چه در آن عالم است به خود زنده اند در و دیوار و درخت و زمین و هر چیز آنجا عین روح و حیاتند.[۱۴] «إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ».[۱۵]

دنیا کشتزار آخرت:

«مَنَ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ و َمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا و َمَالَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ»؛[۱۶] هر كس كِشت آخرت را بخواهد به كشته ‌اش مى ‌افزاييم و هر كس كشت دنیا را بخواهد از همان به او عطا مى ‌كنيم و در آخرت بهره و نصيبى ندارد.

محل نیل به سعادت:

الإمامُ عليٌّ عليه السلام: «الدُّنيا مُنْيةُ الأشْقِياءِ، الآخِرةُ فَوزُ السُّعَداءِ»؛ امام علی عليه السلام: دنيا آرزوى بدبختان است و آخرت پيروزى نيكبختان.[۱۷]

کوچکی دنیا در مقابل آخرت:

الإمامُ عليٌّ عليه السلام: «عَلَيْكَ بالآخِرَةِ تأتِكَ الدُّنيا صاغِرةً»؛ امام على عليه السلام: به آخرت چنگ درزن، دنيا برايت كوچك آيد.[۱۸]

نزدیکی آخرت:

الإمامُ عليٌّ عليه السلام: «إنّ الدُّنيا مُنقَطِعةٌ عنكَ، والآخِرةَ قريبةٌ منكَ»؛ امام على عليه السلام: همانا دنيا از تو جداشدنى و آخرت به تو نزديك است.[۱۹]

عظمت امور آخرت:

«انْظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلَى‌ بَعْضٍ و َلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجاتٍ وَ أَكْبَرُ تَفْضِيلاً»؛[۲۰] بنگر كه چگونه برخى از ايشان را بر برخى ديگر برترى داده ‌ايم و در آخرت درجات و برتري ها، برتر و بالاتر است.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام: «و كلُّ شي‌ءٍ مِن الدُّنيا سَماعُهُ أعظمُ مِن عِيانهِ، و كلُّ شي‌ءٍ مِن الآخرةِ عِيانُهُ أعظَمُ مِن سَماعِهِ، فَلْيَكْفِكُم مِن العِيانِ السَّماعُ، و مِن الغَيبِ الخَبَرُ»؛ امام على عليه السلام: و هر چيز دنيا، شنيدن آن بزرگتر از ديدن آن است و هر چيز آخرت، ديدن آن بزرگتر از شنيدن آن است. پس به جاى ديدن آخرت و مشاهده آنچه از ديدگان شما پنهان و در پس پرده غيب است، به همان شنيدن و خبر يافتن (توسط پیامبران) اكتفا كنيد.[۲۱]

عذاب و خوشی آخرت:

عذاب آخرت و همچنین لذات آن جهان نسبت به این جهان بسیار شدیدتر و بزرگتر و رسواکننده تر و بادوام تر است. «وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَشَقُّ».[۲۲]

«وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَر».[۲۳] و «وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى»[۲۴] و «وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى»[۲۵] و «وَلَلآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلاً»[۲۶] و «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ».[۲۷]

اکنون که زنده ایم ادراک کننده روح ما است نه جسم ما و هر چه روح خالص تر باشد و جسم لطیف تر، ادراک لذت و الم شدیدتر است، کف پا کمتر از لب و چشم ادراک درد می کند البته وقتی جسم بی نهایت لطیف باشد و در روح مستهلک شود، دردها و خوشی ها بی اندازه قویتر خواهد بود. نعمت هائی که خدا به نیکان وعده داده و عذاب و شکنجه شریران را تخویف کرده در آیات بسیار وارد است در عنوان جنت و جهنم و قیامت و امثال آن.[۲۸]

آخرت، سراى ماندگار:

«يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ»؛[۲۹] اى قوم من! اين زندگى دنيا كالايى بيش نيست و اين آخرت است كه سراى بقاست.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام: «مَن عَمَّر دارَ إقامتِهِ فهُوَ العاقلُ»؛ امام على عليه السلام: کسى كه خانه‌ ماندگارى خود را آباد سازد، خردمند است.[۳۰]

عنه عليه السلام: «الدُّنيا أمَد، الآخرةُ أبَدٌ»؛ امام على عليه السلام: دنيا تمام شدنى است، آخرت هميشگى است.[۳۱]

برترى آخرت:

« قُلْ مَتَاعُ الدَّنْيَا قَلِيلٌ وَالآخِرَةُ خَيْرٌ لِّمَنِ اتَّقَى»؛[۳۲] بگو: كالاى دنيا اندك است و آخرت براى كسى كه تقوا داشته باشد، بهتر است.

الإمامُ عليٌّ عليه السلام: «لَيسَ عنِ الآخرةِ عِوَضٌ، و لَيستِ الدُّنيا للنَّفْسِ بِثَمَنٍ»؛ امام على عليه السلام: آخرت هيچ جايگزينى ندارد و دنيا بهاى آدمى نيست.[۳۳]

ياد آخرت:

الإمامُ عليٌّ عليه السلام: «ذِكرُ الآخرةِ دَواءٌ و شِفاءٌ، ذِكرُ الدُّنيا أدْوَأُ الأدواءِ»؛ امام على عليه السلام: ياد آخرت داروست و درمان، ياد دنيا بدترين درد و بيمارى است.[۳۴]

عنه عليه السلام: «مَن أكثَرَ مِن ذِكرِ الآخِرةِ قَلَّتْ مَعصيتُهُ»؛ امام على عليه السلام: هر كس كه زياد به ياد آخرت باشد، گناه و نافرمانى او كم شود![۳۵]

كار براى آخرت‌:

رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: «اعمَلْ لِدُنياكَ كأنّكَ تَعيشُ أبداً، و اعمَلْ لآخرتِكَ كأنّكَ تَموتُ غَداً»؛ رسول خدا صلى الله عليه و آله: براى دنياى خود چنان كار كن كه گويى جاودانه مى ‌زيى و براى آخرتت چنان كار كن كه گويى فردا خواهى مرد.[۳۶]

عنه صلى الله عليه و آله: «مَن أصبَحَ و أمسى‌ والآخِرةُ أكبرُ هَمِّهِ جَعلَ اللَّهُ الغِنى‌ في قلبِهِ، و جَمَع لَه أمرَهُ، ولَم يَخرُج مِن الدُّنيا حتّى‌ يَستكمِلَ رزقَهُ. و مَن أصبحَ و أمسَى‌ والدُّنيا أكبرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللَّهُ الفَقْرَ بينَ عينَيهِ، و شتَّتَ علَيهِ أمْرَه، ولَم يَنَلْ مِن الدُّنيا إلّا ما قُسِمَ لَهُ»؛ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هر آن كس كه در طول شبانه روز بزرگترين همّش آخرت باشد، خداوند بى‌ نيازى را در دل او جاى و كارش را سامان دهد و از دنيا نرود مگر وقتى كه روزى ‌اش را كامل دريافت كرده باشد و هر آن كس كه در طول شبانه روز بزرگترين همّش‌ دنيا باشد، خداوند (مُهر) فقر و نادارى بر جبينش زند و كارش را پريشان سازد و از دنيا به چيزى بيش از قسمت خود نرسد.[۳۷]

الإمامُ عليٌّ عليه السلام: «لايَنْفَع العَمل لِلآخرة مَعَ الرغبَة في الدُّنيا»؛ امام على عليه السلام: با رغبت به دنیا، كار براى آخرت بى ‌فايده ‌است.[۳۸]

آخرت در آئیین های دیگر

یهود می گفتند: عالم آخرت خاص ماست یعنی به عالم آخرت معتقد بودند: «قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ»[۳۹] اینسان فرقه ای بودند بنام فریسیان؛ فرقه ای نیز به آخرت معتقد نبودند بنام صادوقیان و حضرت موسی علیه السلام قارون را پند می داد که «وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ»[۴۰] از این نعمت که خداوند به تو داد طلب آخرت کن. این آیه دلیل صحت قول فریسیان است. در تورات مثنی فصل 32، آیه 31 گوید: الحال ببینید من هستم و با من خدای دیگر نیست من میراننده و زنده کننده و زخم زننده و التیام دهنده هستم که از دستم رهاننده نیست.

مسیحیان نیز به عالم آخرت معتقدند اما این نعمت های جسمانی که خداوند وعده داده است و همچنین آتش و عذاب را به معنی روحانی مناسب آن عالم تفسیر می کنند. گویند: کسی از حضرت عیسی علیه السلام پرسید: زنی که در دنیا دو شوهر کرده باشد در آخرت به کدام می پیوندد؟ او جواب داد در آن عالم نکاح نیست اما به هر حال یهود و نصاری از معتقدین به آخرت هستند مگر جماعتی که در سوره توبه، آیه 29 به آنها اشارت فرموده است: «قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ».

جماعتی از مردم عهد پیغمبر صلی الله علیه و آله دهری و طبیعی بودند: «وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا»[۴۱] زندگی غیر از این زندگی دنیا نیست میمیریم و زنده می شویم. خداوند در جواب آنها گوید: «مَا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ» به آنچه می گویند علم ندارند و گمان است آنچه می گویند، چون شهادت بر عدم می دهند به علت آن که ندیده اند و ندیده شهادت بر عدم نمی توان داد.

«قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَمَا يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ»[۴۲] درباره یهود فرماید: از آخرت مأیوس گشتند چنان که کفار از صاحبان قبرها. یک فرقه از یهود بنام صادوقیان عالم آخرت را باور نداشتند و مجازات عاصیان را در همین جهان می دانستند، می گفتند: در تورات وعید آخرت نیست، اگر به شریعت عمل کنند در این جهان عزت و دولت و نعمت یابند و اگر خلاف کنند بلا و ذلت؛ و گروه دیگر بنام فریسیان به عالم آخرت معتقد بودند. مراد از کفار در آیه ملاحده و مادیانند که به وجود غیرمحسوس ایمان ندارند. انسان را همان می دانند که زیر خاک پنهان شود پس از مردن.[۴۳]

پانویس

  1. ر.ك: المعجم المفهوس، أ خ ر.
  2. سوره عنكبوت، آيه 64.
  3. سوره يوسف، آيه 109.
  4. سوره عنکبوت، آيه 20.
  5. سوره نجم، آيه 25.
  6. سوره بقره، آيه 201.
  7. همان، آيه 8.
  8. همان، آيه 86.
  9. مجمع البيان، ج 1، ص 123.
  10. تفسير صدرالمتألهين، ج 1، ص 303.
  11. التفسير الكبير، ج 28، ص 303.
  12. معارف قرآن، ص 482.
  13. شهید مطهری، مجموعه آثار (زندگى جاويد يا حيات اخروى)، ج 2، ص 502.
  14. علامه شعرانی، نثر طوبی، ذیل واژه آخرت.
  15. سوره عنکبوت، 65.
  16. سوره شوری، آیه 20.
  17. غررالحکم، عبدالواحد محمد تمیمی آمدی.
  18. غررالحکم، عبدالواحد محمد تمیمی آمدی.
  19. نهج البلاغه، سید رضی، نامه 32.
  20. سوره اسراء، آیات 20 و 21.
  21. نهج البلاغه، خطبه 114.
  22. سوره رعد، 34.
  23. سوره قلم، 33.
  24. سوره طه، 127.
  25. سوره فصلت، 16.
  26. بنی اسرائیل، 21.
  27. سوره سجده، 17.
  28. نثر طوبی، ذیل واژه «آخرة».
  29. سوره غافر، آیه 39.
  30. غررالحکم، عبدالواحد محمد تمیمی آمدی.
  31. غررالحکم، عبدالواحد محمد تمیمی آمدی.
  32. سوره نساء، آیه 77.
  33. غررالحکم، عبدالواحد محمد تمیمی آمدی.
  34. غررالحکم، عبدالواحد محمد تمیمی آمدی.
  35. غررالحکم، عبدالواحد محمد تمیمی آمدی.
  36. تنبیه الخواطر، ورام بن ابی فراس، ج 1، ص 461؛ مستدرک الوسایل، حاج میرزا حسین نوری، ج 1، ص 18.
  37. بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج77، ص151؛ تحف العقول (ابن شعبه)، ج103، ص29.
  38. غررالحکم، عبدالواحد محمد تمیمی آمدی.
  39. سوره بقره، 94.
  40. سوره قصص، 77.
  41. سوره جاثیه، 24.
  42. سوره ممتحنه، 13.
  43. نثر طوبی، ذیل واژه «آخرة».


منابع

  • على خراسانى، آخرت سراى پايدار.
  • محمد محمدی ری شهری، گزیده میزان الحکمة.
  • ابولحسن شعرانی، نثر طوبی، واژه «آخرة».