میرزا عبدالحسین بروجردی: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | میرزا عبدالحسین بروجردی (م، ۱۳۷۷ ق) معروف به «صاحب الداری»، از شاگردان آیت الله [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری]] بود و نقش مهمی در تقویت [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه قم]] و [[مدرسه فیضیه]] داشت. مرحوم آیت الله صاحب الداری مردی [[اخلاص|مخلص]] و بی ریا و شیفته خاندان عصمت و طهارت بود. | |
− | |||
− | + | ==ولادت و خاندان== | |
+ | حاج شیخ عبدالحسین بروجردی در سال ۱۳۰۸ ق. در شهر بروجرد، در خانواده متدین و روحانی دیده به جهان گشود. علت این که ایشان در میان طلاب و علما به «صاحب الداری» مشهور بود، طبق نقل فرزند بزرگوارش، این است که او به [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|حضرت ولی عصر]] عجل الله تعالی فرجه الشریف عشق و ارادت عجیبی داشت. به همین جهت، این لقب را که از القاب [[امام زمان]] علیه السلام است، برای خود انتخاب کرد.<ref> علامه دهخدا؛ «صاحب الدار» را از القاب امام زمان دانسته است؛ مثل صاحب الزمان (لغتنامه، ج ۹، ص ۱۳۰۰۹).</ref> | ||
− | + | پدر بزرگوار این عالم جلیل القدر، مرحوم آخوند ملا علی بروجردی، یکی از عالمان متقی و باصفای بروجرد بشمار می رفت و به سبب داشتن حالات معنوی توأم با مناجات، مورد احترام اهالی آن سامان بود و کتابی خطی از آن مرحوم درباره «[[دعا]]» به یادگار مانده است. | |
− | |||
− | == | + | ==تحصیل و تدریس== |
− | صاحب | + | صاحب الداری بعد از نشو و نما به امر پدرش، تحصیلات ادبیات و مقدمات را در زادگاهش بروجرد، نزد اساتید بزرگوار آن دیار به اتمام رسانید. آن گاه به سلطان آباد اراک، که مرکزیت علمی خاصی داشت، هجرت نمود و سطوح [[علوم اسلامی]] را در محضر آیات بزرگوار: [[آقا نورالدین عراقی|آقا نورالدین عراقی]] و آخوند ملا علی عراقی فراگرفت؛ تا این که آیت الله العظمی [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|حائری یزدی]] از [[کربلا]] به اراک آمد و مرحوم صاحب الداری به اتفاق بسیاری از فضلا و بزرگان آن عصر، به مدت هشت سال در درس خارج [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] او شرکت کرد. |
− | البته امروزه در | + | وی ضمن تحصیل، سطوح پایین تر را برای عدهای از طلاب تدریس می کرد و همچنین از طرف آیت الله حائری یزدی تقسیم شهریه طلاب اراک را بر عهده داشت؛ مسئولیت تقسیم شهریه، بعد از هجرت آن بزرگوار به [[قم]] تا پایان عمر او ادامه داشت. البته امروزه در [[حوزه علمیه|حوزههای علمیه]]، سمت مُقسم شهریه بودن، ارزش ویژهای ندارد؛ اما در زمان های گذشته معمولاً بزرگان و زعمای حوزه کسانی را برای این سمت برمیگزیدند که علاوه بر جهات علمی، خوش برخورد و بردبار، دارای مدیریت، خوش نامی و صفای نفس باشند. آنان که آن مرحوم را دیدهاند، همگی معترفند که وی همه این ویژگی ها را داشته است. |
− | + | دو ماه بعد از مهاجرت آیت الله [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|حائری یزدی]] به [[قم]]، صاحب الداری نیز به قصد فیض بردن از دانش بی پایان استاد گرانمایه اش، راهی شهر مقدس قم می شود و در این شهر رحل اقامت می افکند. | |
− | دو ماه بعد از | + | صاحب آثار الحجة می نویسد: «آقای حاج میرزا عبدالحسین بروجردی، معروف به صاحب الداری، که مُقسّم ایشان (آیت الله حائری یزدی، مؤسس [[حوزه علمیه قم]]) در اراک بودند، برای نگارنده گفت که: بعد از توقف ایشان، اول کسی که به ایشان پیوست، بنده بودم با جناب حجت الاسلام آقای حاج میرزا هدایت الله وحید گلپایگانی که اکنون ساکن تهرانند. پس از آن که تا دو ماه شهریه به امر ایشان به محصلین اراک را پرداختم و بعد از آن که خدمت ایشان رسیدیم، فرمودند: «ما ماندنی شدیم؛ اگر شما هم بخواهید بمانید؛ خدا کریم است، بروید خانواده خود را بیاورید.» پس آقای حاج میرزا هدایت به اراک رفته و رفقا و اصحاب آیت الله حائری را از قضیه اطلاع داده و خانواده خود و مرا به قم آورد و کم کم رفقای اراک به قم آمده و رفته رفته حوزه علمیه قم تأسیس گردید و پیش بینی ها و پیش گویی های حضرات [[امامان معصوم|معصومین]] علیهم السلام مصداق یافت».<ref> مآخذ این مقاله علاوه بر مصاحبه نویسنده با فرزند بزرگوارش، حاج علی آقا صاحب الداری، از این قرار است.</ref> |
− | صاحب | + | آیت الله صاحب الداری بعد از ورود به حوزه قم، در درس آیت الله حائری شرکت کرد و خود، به تدریس سطوح پایین تر پرداخت. جمعی از بزرگان و فضلای نامدار از محضر پرفیض وی بهره علمی و معنوی فراوانی بردند که از میان آنان می توان به آیات بزرگوار: فقیهی بروجردی، شیخ غلامرضا انجدانی، مرحوم علمی اراکی و... اشاره داشت.<ref> تاریخ بروجرد، دانشمندان بروجرد از قرن چهارم تا عصر معاصر، غلامرضا مولانا، ص ۵۹۹ و ۶۰۰.</ref> |
− | + | حاج علی آقا، فرزند برومند آن بزرگوار می فرماید: «حضرت [[سید رضا بهاءالدینی|آیت الله بهاءالدینی]] به من فرمودند که: من درس مرحوم آقای والدتان را دیده بودم که جمع کثیری از طلاب و فضلا در آن شرکت می کردند». | |
− | + | == فعالیتهای اجتماعی == | |
+ | آیت الله صاحب الداری علاوه بر تحصیل و تدریس، مشاغل گوناگون دیگری را در حوزه بر عهده داشت و منشأ خدمات فراوان علمی و معنوی بود. فرزند وی این مشاغل را چنین بر شمرده است: | ||
− | + | '''<I>۱- تقسیم شهریه:</I>'''<ref> آثار الحجة، محمد شریف رازی، ج ۱، ص ۱۷.</ref> | |
− | + | این امر تا پایان عمر استاد بزرگوارش و نیز در زمان حیات [[آیت الله بروجردی|آیت الله بروجردی]] ادامه داشت. | |
− | + | '''<I>۲- مدیریت مدارس:</I>''' | |
− | + | مرحوم صاحب الداری بعد از ورود به قم، از طرف آیت الله حائری یزدی اداره طلاب [[مدرسه فیضیه|فیضیه]] و مدرسه دارالشفاء را بر عهده گرفت و زحمات زیادی را به جان خرید تا این مدارس را به شکل آبرومندی درآورد؛ زیرا برخی از حجرات آن ها به قهوه خانه تبدیل شده بود و قسمتی دیگر، محل استراحت خدام حرم و مابقی آن، متروک و غیرقابل استفاده گردیده بود. وی علاوه بر به دست گرفتن امور مدارس و بیرون راندن بیگارگان و سکنا دادن طلاب، در ساختن قسمت فوقانی [[مدرسه فیضیه]] و دارالشفاء به مرحوم آیت الله حائری کمک شایانی کرد؛ در حقیقت، متولی ساخت و ساز مدرسه هم بود. تولیت این مدارس در زمان آیات ثلاث<ref> همان، ج ۲، ص ۵۶.</ref> بر عهده وی بود. در زمان [[مرجعیت|مرجعیت]] آیت الله بروجردی، علاوه بر این دو مدرسه، تصدی مدرسه «خان» هم به ایشان واگذار شد. یکی از بزرگان می فرمود: | |
− | مرحوم صاحب | + | «شاید کسی به اندازه مرحوم آیت الله صاحب الداری به عالم [[اسلام]] و روحانیت خدمت نکرده است؛ زیرا با این که خانواده ایشان در قم بودند؛ حجرهای را در مدرسه فیضیه در اختیار داشت که بیشتر اوقات شبانه روز را در مدرسه بسر می برد و به رتق و فتق امور طلاب می پرداخت. گاهی نیمه های شب، طلاب مراجعه می کردند و او با کمال خوشرویی و بانهایت ادب و احترام حوائج آنان را برآورده می ساخت و همواره از این امر خوشنود بود». |
− | + | '''<I>۳- پیگیری امور نظام وظیفه طلاب:</I>'''<ref> آیات عظام: صدر، حجت کوه کمره ای و خوانساری.</ref> | |
− | + | وی، این وظیفه سنگین و حساس را که در زمان آیت الله حائری و نیز آیات ثلاث و آیت الله بروجردی بر عهده داشت، به خوبی به انجام رساند. با این که در زمان رضاخان و بعد از او روحانیت با مشکلات و محدودیت های فراوانی مواجه بود، اما او توانست ضمن حفظ شئون محصلان علوم دینی، منشأ خدمات ارزندهای گردد. | |
− | + | '''<I>۴- مسئولیت کتابخانه مدرسه فیضیه:</I>''' | |
− | + | این مسئولیت از همان زمان آیت الله حائری بر عهده وی بود. نگهداری و جمع آوری کتاب ها و پرداختن به سایر امور مربوط به کتابخانه، از جمله وظایف او بشمار می رفت. شاید یکی از علل ماندگاری ایشان در اغلب اوقات شبانه روز در حجره خود در مدرسه فیضیه، رسیدگی به امور طلاب و به ویژه تهیه و تحویل کتاب های مورد نیاز آنان بوده است. | |
− | + | '''<I>۵- عضویت در کمیسیون رسیدگی به شکایات و امتحانات:</I>''' | |
− | + | آیت الله بروجردی به نظم و برنامهریزی در حوزه بسیار علاقهمند بود و بارها می فرمود: «حوزه به روی اشخاص مختلف باز است؛ افراد صالح و ناصالح از هم ممتاز نمی شوند؛ ای کاش نظمی بود و برنامه ای!» ایشان برای رسیدن بدین مقصود، گروهی از علمای برجسته را مأمور ساخت تا پس از مشورت، دیدگاههای اصلاحی خود را ارائه دهند. این گروه که اصطلاحاً به «هیئت حاکمه» معروف بود، وظیفه داشت با رعایت مصالح حوزه، عمل کند. اعضای این هیئت عبارت بودند از آیات عظام: [[امام خمینی]]، حاج شیخ مرتضی حائری، حاج سید احمد زنجانی، حاج سید ابوطالب مدرسی، شیخ فاضل قفقازی، حاج شیخ عبدالحسین فقیهی، حاج سید زین العابدین کاشانی، سید محمد یزدی (داماد)، حاج شیخ ابوالقاسم اصفهانی، حاج سید مرتضی مبرقعی، حاج مصطفی صادقی، آقای قاضی تبریزی، حاج میرزا محمود روحانی، حاج ریحان الله گلپایگانی، سلطانی طباطبایی و حاج عبدالحسین صاحب الداری. | |
− | + | جلسات گروه، هر شب در مدرسه حاج ملاصادق برگزار می شد، یکی از برنامه های هیئت، موضوع امتحانات حوزه بود که بر اساس آن مواد امتحان، سطوح مختلف تحصیل (که عبارت بود از سه سطح)، مدت تحصیل، درس های اصلی و جنبی و کتاب های مربوط به هر سطح تعیین گردید. از میان اعضای هیئت تعدادی به عنوان مسئول امتحانات برگزیده شدند که عبارت بودند از آیات بزرگوار: حاج فقیهی رشتی، فاضل قفقازی، قاضی تبریزی، حاج شیخ ابوالقاسم نحوی، میرزا عبدالحسین صاحب الداری، سید محمدباقر سلطانی طباطبایی، مبرقعی، حاج شیخ مرتضی حائری، حاج شیخ ابوالقاسم اصفهانی و حاج سید زین العابدین کاشانی.<ref> گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ج ۱، ص ۲۸۸ و ۲۹۲.</ref> | |
− | + | '''<I>۶- رفع مشکلات حوزه:</I>''' | |
− | + | مرحوم آیت الله صاحب الداری در امور رفاهی طلاب هم نقش بسزایی داشتند. حاج علی آقا، فرزند آن بزرگوار در این زمینه، دو خاطره زیر را نقل کرده است: | |
− | مرحوم | + | *روزی در ایوان حجره [[مدرسه فیضیه]] ایستاده بودم که مرحوم والد آمد. دیدم ناراحت است. پاکتی را به من داد و فرمود: برو به فلان حجره و این مبلغ را به فلانی بده! وقتی علت ناراحتی را سؤال کردم، فرمود: دو روز است که او غذا نخورده است؛ چرا من زودتر نفهمیدم؟ و این که وجه کمی بود، از این بابت هم متأثر بود. وقتی پول را به آن طلبه رساندم، او هم ناراحت شد. گفتم: چرا ناراحت هستید؟ گفت: ناراحتی من از این است که چطور و چرا دیگران این موضوع را فهمیدهاند؟! |
− | * | + | *عامل پخش قند و شکر قم، شکری را به طلاب ساکن مدرسه فیضیه و دارالشفاء داده بود که این شکر هم تر بود و هم زرد؛ که طلبه ها به پدرم گله کردند. پدرم دستور داد شکرها را جمع کنند و به عامل پخش بازگردانند. سپس تلگرافی را برای قوام السلطنه بدین مضمون به [[تهران]] مخابره کردند: «شما می دانید که قم با بی آبی و عطش مواجه است؛ از شما تشکر می کنم که شکر تر را به طلبه های قم دادید تا رفع عطش و بی آبی آنان شود.» وقتی قوام السلطنه این تلگراف را خواند، فوری دستور تعویض رئیس دارایی را صادر کرد.<ref> همان، ج ۲، ص ۸۹.</ref> (گفتنی است که آیت الله صاحب الداری این شکر را با واریز کردن پول از اداره دارایی قم در آن زمان خریده بود و این اداره قصد داشت تا این گونه روحانیت را تحقیر کند؛ اما درایت و سرعت عمل آیت الله صاحب الداری مانع این عمل شد.) |
− | + | ==صفات اخلاقی== | |
− | + | '''<I>اخلاص و فروتنی:</I>''' | |
− | + | مرحوم بروجردی با این که مسئولیت مدارس، نظام وظیفه، رسیدگی به شکایات، امتحانات و کتابخانه را بر عهده داشت، ولی همواره خود را خادم طلاب می خواند و بر آن مباهات می کرد. وی در زمان حیات خود، خدمات فراوانی انجام داد که پس از مرگش معلوم شد از سوی او بوده است. | |
− | '''<I> | + | '''<I>احترام به بازماندگان روحانیان:</I>''' |
− | + | زندگی اغلب طلاب بسیار دشوار و درآمدشان منحصر به شهریه بود. از این رو، خانواده های آنان به سختی امرار معاش می کردند؛ خصوصاً خانواده هایی که سرپرستشان رحلت می کرد؛ چون شهریه هم قطع می شد، زندگی بر آنان بسیار مشکل و طاقت فرسا می گردید. مرحوم صاحب الداری به چنین خانواده هایی احترام فوق العاده ای قائل بود و می کوشید مشکلاتشان را رفع کند. اگر متوفا از اساتید ایشان بود، حتی برای بچههای کوچک آنان، تمام قد برمیخاست و احترام می کرد و مورد تفقدشان قرار می داد. | |
− | '''<I> | + | '''<I>گشاده رویی با خانواده:</I>''' |
− | + | آقای صاحب الداری می گوید: «مرحوم والد با وجود مشاغل زیاد و حشر و نشر با افراد مختلف و فشار کارهای زیاد، در منزل با همه افراد خانواده با کمال خوش رویی و صفا و صمیمیت برخورد می کرد؛ به طوری که اگر کسی او را نمی شناخت، فکر می کرد هیچ مشغله یا مسئولیتی ندارد که چنین راحت و شاد و خندان و سرحال است. او سعی داشت تا خستگی کار را به محیط خانواده نیاورد». | |
− | '''<I> | + | '''<I>رؤیای صادق:</I>''' |
− | + | حاج علی آقا صاحب الداری می گوید: «مرحوم آیت الله حاج آقا جواد جزایری، از علمای بزرگ خرم آباد، در پیام تسلیتی، برایم نوشتند: من در شب وفات، ایشان را خواب دیدم و گفتم: مدتی هست که خدمت شما نرسیدهام. این دفعه ان شاءالله در قم خدمتتان خواهم رسید. ایشان فرمود: من دیگر در قم نیستم، بلکه در [[نجف]] اشرف در جوار آقا [[امیرالمومنین]] علیه السلام هستم. بیدار شدم و از این رؤیا تعجب کردم؛ چون از رحلت ایشان خبر نداشتم. بعد از دو روز، خبر رحلت ایشان به من رسید». | |
− | + | دیگر این که: «مرحوم آیت الله فکور یزدی که بسیار مقدس بود، به من فرمود: من در نجف بودم. شبی به فکر افتادم که به نیابت از دوست بزرگوارم آقای صاحب الداری در حرم حضرت امیر علیه السلام [[زیارتنامه|زیارتنامه]] ای بخوانم. همان شب در خواب ایشان را دیدم که به من فرمود: من دیگر در قم نیستم؛ بلکه در نجف اشرف و در خدمت آقا هستم». | |
− | + | '''<I>تأثیر زیارت قبر پدر:</I>''' | |
− | + | حاج علی آقا، فرزند بزرگ مرحوم میرزا عبدالحسین صاحب الداری، خاطره جالبی را نقل کرده است که نقل آن بی فایده نیست. ایشان می گوید: «من در حدود سی سال است که با عارف بزرگ و مرجع بزرگوار تقلید، حضرت [[آیت الله محمدتقی بهجت|آیت الله بهجت]] همسایه دیوار به دیوار هستم و از ایشان خاطرات زیادی دارم؛ از جمله این که: قبل از انقلاب برای این جانب مشکلی پیش آمد که برای حل آن می بایست صبح ها خیلی زود از قم به ساوه می رفتم و غروب، پاسی از شب گذشته، برمی گشتم. این کار بیش از یک ماه طول کشید و در این ایام حتی فرصت نکردم برای [[زیارت اهل قبور|زیارت اهل قبور]] - خصوصاً به زیارت والد بزرگوارم - بروم؛ تا این که یک روز بر اثر کسالتی مردد بودم به ساوه بروم یا نه؟ در این حال، دیدم درِ منزلمان به صدا درآمد. رفتم در را باز کردم، دیدم حضرت آیت الله العظمی بهجت هستند. سلام و احوالپرسی کردند و بدون مقدمه فرمودند: شما چرا به زیارت اهل قبور نمی روید؟ گفتم: آقا! الآن یک ماه است که به ساوه می روم و فرصت پیدا نمی کنم. فرمودند: دیگر لازم نیست به ساوه بروید؛ اگر می خواهید گرفتاریتان رفع شود، به زیارت پدرتان بروید؛ مشکلتان حل می شود و من با ارتباطی که دارم، فهمیدم که شما به سر قبر ایشان نمی روید!» | |
− | + | همچنین آیت الله بهجت به مناسبتی به من فرمود: «من دیشب مرحوم حاج آقا (صاحب الداری) را در خواب دیدم. از ایشان درباره [[آیت الله بروجردی|آیت الله بروجردی]] در آن جا سؤال کردم، فرمودند: وضعشان خیلی خوب است و در درجات بالا هستند. بعد، از مرحوم آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی|سیدابوالحسن اصفهانی]] سؤال کردم، فرمودند: ایشان هم موقعیت و درجات بسیار بالایی دارند. آن وقت از کسی که خیلی معروفتر از این ها بود، سؤال کردم، ایشان اظهار بی اطلاعی کردند و فرمودند: من از ایشان اطلاعی ندارم».<ref> مجله حوزه، ش ۴۴-۴۳، ویژهنامه سی امین سال درگذشت آیت الله العظمی بروجردی، ص ۱۰۶.</ref> | |
− | + | ==وفات== | |
− | + | آیت الله میرزا عبدالحسین صاحب الداری پس از عمری تلاش و خدمت به [[اسلام]] و روحانیت، سرانجام در روز شهادت امام و مولایش [[امام هادی]] علیه السلام در ۳ [[رجب]] ۱۳۷۷ ق. دار فانی را وداع کرد و به جوار رحمت الهی پرگشود. جنازه آن بزرگوار را باشکوه [[تشییع جنازه|تشییع]] کردند و حضرت آیت الله بروجردی بر آن [[نماز]] گزاردند. سپس در بالاسر حرم مطهر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها، سمت راست قبر استاد گرانقدرش آیت الله حائری یزدی، مؤسس [[حوزه علمیه قم]] و در ردیف مرقد آیت الله گلپایگانی، به خاک سپرده شد. | |
− | + | به دستور حضرت [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|آیت الله مرعشی]]، بر سنگ قبر او نوشته شده است: «هوالباقی. قد ثوی فی هذا المضجع العالم الجلیل والفاضل النبیل حجت الاسلام والمسلمین الحاج میرزا عبدالحسین صاحب الداری نجل المرحوم الملا علی البروجردی قدس سره و قد افنی عمره فی خدمة المجمع العلمی ببلدة قم و کم له من حق علی المشتغلین لاهتمامه بشئونهم - حشره الله مع موالیه - و کانت وفاته یوم الجمعه، ۳ [[رجب]] ۱۳۷۷». | |
− | + | ==پانویس== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | ==پانویس == | ||
<references /> | <references /> | ||
==منبع== | ==منبع== | ||
− | + | محمدتقی ادهم نژاد لنگرودی، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱۳، صفحه ۲۳۳، ۲۴۳. | |
[[رده:علمای قرن چهاردهم]] | [[رده:علمای قرن چهاردهم]] | ||
[[رده:فقیهان]] | [[رده:فقیهان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۲۸
میرزا عبدالحسین بروجردی (م، ۱۳۷۷ ق) معروف به «صاحب الداری»، از شاگردان آیت الله شیخ عبدالکریم حائری بود و نقش مهمی در تقویت حوزه علمیه قم و مدرسه فیضیه داشت. مرحوم آیت الله صاحب الداری مردی مخلص و بی ریا و شیفته خاندان عصمت و طهارت بود.
ولادت و خاندان
حاج شیخ عبدالحسین بروجردی در سال ۱۳۰۸ ق. در شهر بروجرد، در خانواده متدین و روحانی دیده به جهان گشود. علت این که ایشان در میان طلاب و علما به «صاحب الداری» مشهور بود، طبق نقل فرزند بزرگوارش، این است که او به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف عشق و ارادت عجیبی داشت. به همین جهت، این لقب را که از القاب امام زمان علیه السلام است، برای خود انتخاب کرد.[۱]
پدر بزرگوار این عالم جلیل القدر، مرحوم آخوند ملا علی بروجردی، یکی از عالمان متقی و باصفای بروجرد بشمار می رفت و به سبب داشتن حالات معنوی توأم با مناجات، مورد احترام اهالی آن سامان بود و کتابی خطی از آن مرحوم درباره «دعا» به یادگار مانده است.
تحصیل و تدریس
صاحب الداری بعد از نشو و نما به امر پدرش، تحصیلات ادبیات و مقدمات را در زادگاهش بروجرد، نزد اساتید بزرگوار آن دیار به اتمام رسانید. آن گاه به سلطان آباد اراک، که مرکزیت علمی خاصی داشت، هجرت نمود و سطوح علوم اسلامی را در محضر آیات بزرگوار: آقا نورالدین عراقی و آخوند ملا علی عراقی فراگرفت؛ تا این که آیت الله العظمی حائری یزدی از کربلا به اراک آمد و مرحوم صاحب الداری به اتفاق بسیاری از فضلا و بزرگان آن عصر، به مدت هشت سال در درس خارج فقه و اصول او شرکت کرد.
وی ضمن تحصیل، سطوح پایین تر را برای عدهای از طلاب تدریس می کرد و همچنین از طرف آیت الله حائری یزدی تقسیم شهریه طلاب اراک را بر عهده داشت؛ مسئولیت تقسیم شهریه، بعد از هجرت آن بزرگوار به قم تا پایان عمر او ادامه داشت. البته امروزه در حوزههای علمیه، سمت مُقسم شهریه بودن، ارزش ویژهای ندارد؛ اما در زمان های گذشته معمولاً بزرگان و زعمای حوزه کسانی را برای این سمت برمیگزیدند که علاوه بر جهات علمی، خوش برخورد و بردبار، دارای مدیریت، خوش نامی و صفای نفس باشند. آنان که آن مرحوم را دیدهاند، همگی معترفند که وی همه این ویژگی ها را داشته است.
دو ماه بعد از مهاجرت آیت الله حائری یزدی به قم، صاحب الداری نیز به قصد فیض بردن از دانش بی پایان استاد گرانمایه اش، راهی شهر مقدس قم می شود و در این شهر رحل اقامت می افکند.
صاحب آثار الحجة می نویسد: «آقای حاج میرزا عبدالحسین بروجردی، معروف به صاحب الداری، که مُقسّم ایشان (آیت الله حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم) در اراک بودند، برای نگارنده گفت که: بعد از توقف ایشان، اول کسی که به ایشان پیوست، بنده بودم با جناب حجت الاسلام آقای حاج میرزا هدایت الله وحید گلپایگانی که اکنون ساکن تهرانند. پس از آن که تا دو ماه شهریه به امر ایشان به محصلین اراک را پرداختم و بعد از آن که خدمت ایشان رسیدیم، فرمودند: «ما ماندنی شدیم؛ اگر شما هم بخواهید بمانید؛ خدا کریم است، بروید خانواده خود را بیاورید.» پس آقای حاج میرزا هدایت به اراک رفته و رفقا و اصحاب آیت الله حائری را از قضیه اطلاع داده و خانواده خود و مرا به قم آورد و کم کم رفقای اراک به قم آمده و رفته رفته حوزه علمیه قم تأسیس گردید و پیش بینی ها و پیش گویی های حضرات معصومین علیهم السلام مصداق یافت».[۲]
آیت الله صاحب الداری بعد از ورود به حوزه قم، در درس آیت الله حائری شرکت کرد و خود، به تدریس سطوح پایین تر پرداخت. جمعی از بزرگان و فضلای نامدار از محضر پرفیض وی بهره علمی و معنوی فراوانی بردند که از میان آنان می توان به آیات بزرگوار: فقیهی بروجردی، شیخ غلامرضا انجدانی، مرحوم علمی اراکی و... اشاره داشت.[۳]
حاج علی آقا، فرزند برومند آن بزرگوار می فرماید: «حضرت آیت الله بهاءالدینی به من فرمودند که: من درس مرحوم آقای والدتان را دیده بودم که جمع کثیری از طلاب و فضلا در آن شرکت می کردند».
فعالیتهای اجتماعی
آیت الله صاحب الداری علاوه بر تحصیل و تدریس، مشاغل گوناگون دیگری را در حوزه بر عهده داشت و منشأ خدمات فراوان علمی و معنوی بود. فرزند وی این مشاغل را چنین بر شمرده است:
۱- تقسیم شهریه:[۴]
این امر تا پایان عمر استاد بزرگوارش و نیز در زمان حیات آیت الله بروجردی ادامه داشت.
۲- مدیریت مدارس:
مرحوم صاحب الداری بعد از ورود به قم، از طرف آیت الله حائری یزدی اداره طلاب فیضیه و مدرسه دارالشفاء را بر عهده گرفت و زحمات زیادی را به جان خرید تا این مدارس را به شکل آبرومندی درآورد؛ زیرا برخی از حجرات آن ها به قهوه خانه تبدیل شده بود و قسمتی دیگر، محل استراحت خدام حرم و مابقی آن، متروک و غیرقابل استفاده گردیده بود. وی علاوه بر به دست گرفتن امور مدارس و بیرون راندن بیگارگان و سکنا دادن طلاب، در ساختن قسمت فوقانی مدرسه فیضیه و دارالشفاء به مرحوم آیت الله حائری کمک شایانی کرد؛ در حقیقت، متولی ساخت و ساز مدرسه هم بود. تولیت این مدارس در زمان آیات ثلاث[۵] بر عهده وی بود. در زمان مرجعیت آیت الله بروجردی، علاوه بر این دو مدرسه، تصدی مدرسه «خان» هم به ایشان واگذار شد. یکی از بزرگان می فرمود:
«شاید کسی به اندازه مرحوم آیت الله صاحب الداری به عالم اسلام و روحانیت خدمت نکرده است؛ زیرا با این که خانواده ایشان در قم بودند؛ حجرهای را در مدرسه فیضیه در اختیار داشت که بیشتر اوقات شبانه روز را در مدرسه بسر می برد و به رتق و فتق امور طلاب می پرداخت. گاهی نیمه های شب، طلاب مراجعه می کردند و او با کمال خوشرویی و بانهایت ادب و احترام حوائج آنان را برآورده می ساخت و همواره از این امر خوشنود بود».
۳- پیگیری امور نظام وظیفه طلاب:[۶]
وی، این وظیفه سنگین و حساس را که در زمان آیت الله حائری و نیز آیات ثلاث و آیت الله بروجردی بر عهده داشت، به خوبی به انجام رساند. با این که در زمان رضاخان و بعد از او روحانیت با مشکلات و محدودیت های فراوانی مواجه بود، اما او توانست ضمن حفظ شئون محصلان علوم دینی، منشأ خدمات ارزندهای گردد.
۴- مسئولیت کتابخانه مدرسه فیضیه:
این مسئولیت از همان زمان آیت الله حائری بر عهده وی بود. نگهداری و جمع آوری کتاب ها و پرداختن به سایر امور مربوط به کتابخانه، از جمله وظایف او بشمار می رفت. شاید یکی از علل ماندگاری ایشان در اغلب اوقات شبانه روز در حجره خود در مدرسه فیضیه، رسیدگی به امور طلاب و به ویژه تهیه و تحویل کتاب های مورد نیاز آنان بوده است.
۵- عضویت در کمیسیون رسیدگی به شکایات و امتحانات:
آیت الله بروجردی به نظم و برنامهریزی در حوزه بسیار علاقهمند بود و بارها می فرمود: «حوزه به روی اشخاص مختلف باز است؛ افراد صالح و ناصالح از هم ممتاز نمی شوند؛ ای کاش نظمی بود و برنامه ای!» ایشان برای رسیدن بدین مقصود، گروهی از علمای برجسته را مأمور ساخت تا پس از مشورت، دیدگاههای اصلاحی خود را ارائه دهند. این گروه که اصطلاحاً به «هیئت حاکمه» معروف بود، وظیفه داشت با رعایت مصالح حوزه، عمل کند. اعضای این هیئت عبارت بودند از آیات عظام: امام خمینی، حاج شیخ مرتضی حائری، حاج سید احمد زنجانی، حاج سید ابوطالب مدرسی، شیخ فاضل قفقازی، حاج شیخ عبدالحسین فقیهی، حاج سید زین العابدین کاشانی، سید محمد یزدی (داماد)، حاج شیخ ابوالقاسم اصفهانی، حاج سید مرتضی مبرقعی، حاج مصطفی صادقی، آقای قاضی تبریزی، حاج میرزا محمود روحانی، حاج ریحان الله گلپایگانی، سلطانی طباطبایی و حاج عبدالحسین صاحب الداری.
جلسات گروه، هر شب در مدرسه حاج ملاصادق برگزار می شد، یکی از برنامه های هیئت، موضوع امتحانات حوزه بود که بر اساس آن مواد امتحان، سطوح مختلف تحصیل (که عبارت بود از سه سطح)، مدت تحصیل، درس های اصلی و جنبی و کتاب های مربوط به هر سطح تعیین گردید. از میان اعضای هیئت تعدادی به عنوان مسئول امتحانات برگزیده شدند که عبارت بودند از آیات بزرگوار: حاج فقیهی رشتی، فاضل قفقازی، قاضی تبریزی، حاج شیخ ابوالقاسم نحوی، میرزا عبدالحسین صاحب الداری، سید محمدباقر سلطانی طباطبایی، مبرقعی، حاج شیخ مرتضی حائری، حاج شیخ ابوالقاسم اصفهانی و حاج سید زین العابدین کاشانی.[۷]
۶- رفع مشکلات حوزه:
مرحوم آیت الله صاحب الداری در امور رفاهی طلاب هم نقش بسزایی داشتند. حاج علی آقا، فرزند آن بزرگوار در این زمینه، دو خاطره زیر را نقل کرده است:
- روزی در ایوان حجره مدرسه فیضیه ایستاده بودم که مرحوم والد آمد. دیدم ناراحت است. پاکتی را به من داد و فرمود: برو به فلان حجره و این مبلغ را به فلانی بده! وقتی علت ناراحتی را سؤال کردم، فرمود: دو روز است که او غذا نخورده است؛ چرا من زودتر نفهمیدم؟ و این که وجه کمی بود، از این بابت هم متأثر بود. وقتی پول را به آن طلبه رساندم، او هم ناراحت شد. گفتم: چرا ناراحت هستید؟ گفت: ناراحتی من از این است که چطور و چرا دیگران این موضوع را فهمیدهاند؟!
- عامل پخش قند و شکر قم، شکری را به طلاب ساکن مدرسه فیضیه و دارالشفاء داده بود که این شکر هم تر بود و هم زرد؛ که طلبه ها به پدرم گله کردند. پدرم دستور داد شکرها را جمع کنند و به عامل پخش بازگردانند. سپس تلگرافی را برای قوام السلطنه بدین مضمون به تهران مخابره کردند: «شما می دانید که قم با بی آبی و عطش مواجه است؛ از شما تشکر می کنم که شکر تر را به طلبه های قم دادید تا رفع عطش و بی آبی آنان شود.» وقتی قوام السلطنه این تلگراف را خواند، فوری دستور تعویض رئیس دارایی را صادر کرد.[۸] (گفتنی است که آیت الله صاحب الداری این شکر را با واریز کردن پول از اداره دارایی قم در آن زمان خریده بود و این اداره قصد داشت تا این گونه روحانیت را تحقیر کند؛ اما درایت و سرعت عمل آیت الله صاحب الداری مانع این عمل شد.)
صفات اخلاقی
اخلاص و فروتنی:
مرحوم بروجردی با این که مسئولیت مدارس، نظام وظیفه، رسیدگی به شکایات، امتحانات و کتابخانه را بر عهده داشت، ولی همواره خود را خادم طلاب می خواند و بر آن مباهات می کرد. وی در زمان حیات خود، خدمات فراوانی انجام داد که پس از مرگش معلوم شد از سوی او بوده است.
احترام به بازماندگان روحانیان:
زندگی اغلب طلاب بسیار دشوار و درآمدشان منحصر به شهریه بود. از این رو، خانواده های آنان به سختی امرار معاش می کردند؛ خصوصاً خانواده هایی که سرپرستشان رحلت می کرد؛ چون شهریه هم قطع می شد، زندگی بر آنان بسیار مشکل و طاقت فرسا می گردید. مرحوم صاحب الداری به چنین خانواده هایی احترام فوق العاده ای قائل بود و می کوشید مشکلاتشان را رفع کند. اگر متوفا از اساتید ایشان بود، حتی برای بچههای کوچک آنان، تمام قد برمیخاست و احترام می کرد و مورد تفقدشان قرار می داد.
گشاده رویی با خانواده:
آقای صاحب الداری می گوید: «مرحوم والد با وجود مشاغل زیاد و حشر و نشر با افراد مختلف و فشار کارهای زیاد، در منزل با همه افراد خانواده با کمال خوش رویی و صفا و صمیمیت برخورد می کرد؛ به طوری که اگر کسی او را نمی شناخت، فکر می کرد هیچ مشغله یا مسئولیتی ندارد که چنین راحت و شاد و خندان و سرحال است. او سعی داشت تا خستگی کار را به محیط خانواده نیاورد».
رؤیای صادق:
حاج علی آقا صاحب الداری می گوید: «مرحوم آیت الله حاج آقا جواد جزایری، از علمای بزرگ خرم آباد، در پیام تسلیتی، برایم نوشتند: من در شب وفات، ایشان را خواب دیدم و گفتم: مدتی هست که خدمت شما نرسیدهام. این دفعه ان شاءالله در قم خدمتتان خواهم رسید. ایشان فرمود: من دیگر در قم نیستم، بلکه در نجف اشرف در جوار آقا امیرالمومنین علیه السلام هستم. بیدار شدم و از این رؤیا تعجب کردم؛ چون از رحلت ایشان خبر نداشتم. بعد از دو روز، خبر رحلت ایشان به من رسید».
دیگر این که: «مرحوم آیت الله فکور یزدی که بسیار مقدس بود، به من فرمود: من در نجف بودم. شبی به فکر افتادم که به نیابت از دوست بزرگوارم آقای صاحب الداری در حرم حضرت امیر علیه السلام زیارتنامه ای بخوانم. همان شب در خواب ایشان را دیدم که به من فرمود: من دیگر در قم نیستم؛ بلکه در نجف اشرف و در خدمت آقا هستم».
تأثیر زیارت قبر پدر:
حاج علی آقا، فرزند بزرگ مرحوم میرزا عبدالحسین صاحب الداری، خاطره جالبی را نقل کرده است که نقل آن بی فایده نیست. ایشان می گوید: «من در حدود سی سال است که با عارف بزرگ و مرجع بزرگوار تقلید، حضرت آیت الله بهجت همسایه دیوار به دیوار هستم و از ایشان خاطرات زیادی دارم؛ از جمله این که: قبل از انقلاب برای این جانب مشکلی پیش آمد که برای حل آن می بایست صبح ها خیلی زود از قم به ساوه می رفتم و غروب، پاسی از شب گذشته، برمی گشتم. این کار بیش از یک ماه طول کشید و در این ایام حتی فرصت نکردم برای زیارت اهل قبور - خصوصاً به زیارت والد بزرگوارم - بروم؛ تا این که یک روز بر اثر کسالتی مردد بودم به ساوه بروم یا نه؟ در این حال، دیدم درِ منزلمان به صدا درآمد. رفتم در را باز کردم، دیدم حضرت آیت الله العظمی بهجت هستند. سلام و احوالپرسی کردند و بدون مقدمه فرمودند: شما چرا به زیارت اهل قبور نمی روید؟ گفتم: آقا! الآن یک ماه است که به ساوه می روم و فرصت پیدا نمی کنم. فرمودند: دیگر لازم نیست به ساوه بروید؛ اگر می خواهید گرفتاریتان رفع شود، به زیارت پدرتان بروید؛ مشکلتان حل می شود و من با ارتباطی که دارم، فهمیدم که شما به سر قبر ایشان نمی روید!»
همچنین آیت الله بهجت به مناسبتی به من فرمود: «من دیشب مرحوم حاج آقا (صاحب الداری) را در خواب دیدم. از ایشان درباره آیت الله بروجردی در آن جا سؤال کردم، فرمودند: وضعشان خیلی خوب است و در درجات بالا هستند. بعد، از مرحوم آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی سؤال کردم، فرمودند: ایشان هم موقعیت و درجات بسیار بالایی دارند. آن وقت از کسی که خیلی معروفتر از این ها بود، سؤال کردم، ایشان اظهار بی اطلاعی کردند و فرمودند: من از ایشان اطلاعی ندارم».[۹]
وفات
آیت الله میرزا عبدالحسین صاحب الداری پس از عمری تلاش و خدمت به اسلام و روحانیت، سرانجام در روز شهادت امام و مولایش امام هادی علیه السلام در ۳ رجب ۱۳۷۷ ق. دار فانی را وداع کرد و به جوار رحمت الهی پرگشود. جنازه آن بزرگوار را باشکوه تشییع کردند و حضرت آیت الله بروجردی بر آن نماز گزاردند. سپس در بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها، سمت راست قبر استاد گرانقدرش آیت الله حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم و در ردیف مرقد آیت الله گلپایگانی، به خاک سپرده شد.
به دستور حضرت آیت الله مرعشی، بر سنگ قبر او نوشته شده است: «هوالباقی. قد ثوی فی هذا المضجع العالم الجلیل والفاضل النبیل حجت الاسلام والمسلمین الحاج میرزا عبدالحسین صاحب الداری نجل المرحوم الملا علی البروجردی قدس سره و قد افنی عمره فی خدمة المجمع العلمی ببلدة قم و کم له من حق علی المشتغلین لاهتمامه بشئونهم - حشره الله مع موالیه - و کانت وفاته یوم الجمعه، ۳ رجب ۱۳۷۷».
پانویس
- ↑ علامه دهخدا؛ «صاحب الدار» را از القاب امام زمان دانسته است؛ مثل صاحب الزمان (لغتنامه، ج ۹، ص ۱۳۰۰۹).
- ↑ مآخذ این مقاله علاوه بر مصاحبه نویسنده با فرزند بزرگوارش، حاج علی آقا صاحب الداری، از این قرار است.
- ↑ تاریخ بروجرد، دانشمندان بروجرد از قرن چهارم تا عصر معاصر، غلامرضا مولانا، ص ۵۹۹ و ۶۰۰.
- ↑ آثار الحجة، محمد شریف رازی، ج ۱، ص ۱۷.
- ↑ همان، ج ۲، ص ۵۶.
- ↑ آیات عظام: صدر، حجت کوه کمره ای و خوانساری.
- ↑ گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ج ۱، ص ۲۸۸ و ۲۹۲.
- ↑ همان، ج ۲، ص ۸۹.
- ↑ مجله حوزه، ش ۴۴-۴۳، ویژهنامه سی امین سال درگذشت آیت الله العظمی بروجردی، ص ۱۰۶.
منبع
محمدتقی ادهم نژاد لنگرودی، ستارگان حرم، جلد ۱۳، صفحه ۲۳۳، ۲۴۳.