بئر معونه

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از بِئر مَعونه)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«بئر معونه» در چند منزلى مدینه، از جمله چاههایى بود که در یکى از راههاى فرعى مدینه به مکه که از منطقه نَجْد عبور مى‌کرد قرار داشت و قبایلى چون بنى‌عامر و بنى‌سُلیم پیرامون آن مى‌زیستند.[۱] بئر معونه محل شهادت جمعى از قاریان قرآن در سَریه‌اى در سال چهارم هجرى است.

حادثه بئر معونه

حادثه بئر معونه در جریان ارتباط پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله با قبایل بیابان‌نشین منطقه نجد اتفاق افتاد و طى آن جمعى از مسلمانان به شهادت رسیدند.[۲] این حادثه دو‌ گونه گزارش شده و نقل مشهور این سریه به ابن‌اسحاق[۳] باز مى‌گردد.

بر اساس این روایت، سیره نویسان در حوادث سال چهارم هجرى از شخصى به نام ابوبراء عامر بن مالک به عنوان رئیس قبیله بنى‌عامر یاد مى‌کنند که خود یا برادرزاده‌اش اسد‌ بن معونه[۴] یا لَبید بن رَبیعه[۵] به نمایندگى از وى نزد پیامبر آمد و چند اسب و شتر به ایشان هدیه کرد. هنگامى که رسول خدا پذیرش هدایا را به اسلام ابوبَراء مشروط کرد، وى بدون رد یا قبول اسلام از آن حضرت خواست چند تن از مسلمانان را با هدف ترویج اسلام نزد قبیله بنى‌عامر در نجد بفرستد و در برابر نگرانی هاى پیامبر، امنیت مبلغان مسلمان را تضمین کرد.[۶] پس از بازگشت ابوبراء، رسول خدا ۴۰ تن از مبلغان را به فرماندهى مُنذر‌ بن عمرو انصارى ساعدى[۷] در صفر سال چهارم (۴ ماه پس از احد) به منطقه سکونت قبیله بنى‌عامر اعزام کرد.[۸]

یکى از بنى‌سُلیم به نام مطلب،[۹] به عنوان راهنما مبلغان را تا محل چاه همراهى کرد. در آنجا دو تن براى چرانیدن ستوران از همراهان خود جدا شدند و یک تن نیز به نام حَرام‌ بن ملحان نامه رسول خدا را نزد عامر بن طُفیل، یکى از بزرگان بنى‌عامر برد. بقیه افراد نیز در غارى مشرف بر چاه مستقر شدند. عامر بدون خواندن نامه پیامبر پس از به شهادت رساندن حامل نامه و پس از آن که از کمک افراد قبیله‌اش به سبب تضمین امنیت مبلغان توسط ابوبراء مأیوس شد، با یارى خواستن از تیره‌هایى از‌ قبیله بنى‌ سلیم چون رِعْل، عُصَیه و ذَکوان اعزامیان، مسلمان را به شهادت رسانید.[۱۰]

از دو تنى‌ که ستوران را به چرا برده بودند یکى انصارى بود که به‌ حمایت از خون انصاریان شهید در مبارزه با مشرکان به شهادت رسید؛ اما دیگرى یعنى عمرو‌ بن امیه ضمرى که از مهاجران بود به مدینه بازگشت و خبر شهادت مبلغان را به پیامبر رسانید. وى در مسیر خود دو تن از بنى عامر را به انتقام شهداى چاه معونه کشت؛ اما از آنجا که این دو از پیامبر امان داشتند پیامبر خود را به پرداخت دیه آنها ملزم دانست.[۱۱]

پس از این واقعه و در پى ناراحتى شدید پیامبر، حسان‌ بن ثابت اشعارى در مذمت ابوبراء سرود که مایه رنجش وى شد، از این‌ رو یکى از پسران ابوبراء به قصد کشتن عامر‌ بن طفیل که او نیز از بزرگان بنى عامر بود به وى حمله برد؛ اما جراحت عامر‌ بن طفیل به مرگش نینجامید.[۱۲]

این که چرا عامر‌ بن طفیل برخلاف ابوبراء با مسلمانان برخورد خصمانه کرد و پیمان او را زیر پا نهاد، گفته شده که ابوبراء براى‌ تثبیت موقعیت خود در قبیله‌اش و در تقابل با قریش، خواهان ارتباط بیشترى با پیامبر بود و آن حضرت هم در پى گسترش اسلام از این فرصت بهره برد؛ اما رقیب جوان‌تر وى با کارشکنى مانع این امر شد[۱۳] و آنچه مایه حمایت تیره‌هاى بنى‌سلیم از او گردید آن بود که یکى از سران قریشى به نام طعَیمة‌ بن عدى که در بدر بدست مسلمانان کشته شده بود از مادر به بنى سلیم نسب مى‌برد، از این‌رو آنان بدین وسیله انتقام گرفتند.[۱۴]

روایت دیگر این حادثه از اَنَس‌ بن مالک انصارى است که بخش هایى از آن به صورت پراکنده در منابع متعددى نقل شده است. بر اساس این روایت تیره‌هایى از قبیله بنى‌سُلَیم نزد پیامبر آمدند و از او براى رویارویى با دشمنانشان (یا‌ قبیله‌ خودشان)[۱۵] کمک خواستند.

پیامبر ۷۰‌ تن را به مدد آنان فرستاد؛ اما ایشان خیانت کرده، آنان‌ را کشتند.[۱۶] این شهدا، جوانانى از انصار بودند که به قارى شهرت داشتند[۱۷] و روزها را به خدمت پیامبر و شب ها را به دور از ساکنان مسجد به آموزش و عبادت سپرى مى‌کردند، به گونه‌اى که خانواده‌هایشان گمان مى‌کردند آنها در مسجدند و اهل مسجد گمان داشتند آنها به خانه‌هایشان رفته‌اند.

پیامبر وقتى خبر شهادت آنان را شنید بسیار اندوهگین شد، به صورتى که دیگر هیچ گاه او را چنان اندوهگین ندیدند[۱۸] و قاتلانشان را تا ۳۰[۱۹] یا ۴۰[۲۰] روز در قنوت نماز نفرین کرد. این که شهداى معونه را «مسلمانان برگزیده آن‌ عهد»[۲۱] دانسته‌اند در روایت ابن‌ اسحاق نیز مشهود است.

عمده‌ترین تفاوت این روایت با روایت پیشین، علت اعزام مسلمانان به آن منطقه است. البته همه گزارش هاى نقل شده از انس یکسان نیست و گاه مضمون گزارش وى به روایت ابن‌اسحاق نزدیک مى‌شود و هدف از اعزام، تبلیغ و مقصد آنان قبایلى جز بنى‌سلیم بیان مى‌شود.[۲۲] صحابه‌ نگاران از مهاجرانى چون عامر بن فُهیره، حَکم‌ بن کیسان و نافع‌ بن بُدیل به عنوان شهداى بئر معونه یاد کرده‌اند؛[۲۳] اما در این منابع نام بسیارى از شهداى انصارى این حادثه ناگفته مانده‌ است. برخى آمار اعزامیان را حدود ۲۰ نفر[۲۴] و برخى دیگر آنان را ۳۰ نفر متشکل از ۴ مهاجر و ۲۶‌ انصارى دانسته‌اند.[۲۵]

بئر معونه در شأن نزول

عمده مفسران شأن نزول هاى مربوط به حادثه بئر معونه را که همگى از آیات سوره آل‌ عمران است، به جنگ بدر یا جنگ احد نسبت داده‌اند، از این‌ رو شأن نزول هاى نقل شده از‌ شهرت و اعتبار کمترى برخوردار است.

در روایتى از انس‌ بن مالک آمده است که پس از شهادت جمعى از انصار در بئر معونه چنین آیه ای درباره آنان نازل شد: «بلّغوا عنا قومنا أنا لقینا ربنا فرضی عنا و رضینا عنه (أرضانا) = از جانب ما به بستگانمان بگویید که ما با پروردگار خود ملاقات کردیم و او از ما خشنود شد و ما را راضى کرد».

در ادامه این گزارش آمده که مسلمانان مدت ها این آیه را‌ تلاوت مى‌کردند تا این که آیه ۱۶۹ سوره آل‌ عمران نازل شد و تلاوت آیه مذکور را نسخ کرد: «و‌لا‌تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فى سَبیلِ‌اللّهِ اَمواتا بَل اَحیاءٌ‌ عِندَ رَبِّهِم یرزَقون»‌؛ کسانى را که در راه خدا کشته شده‌اند مرده نپندارید بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگار خود روزى داده مى‌شوند.[۲۶]

عموم مفسران معتقدند این آیه در جنگ احد و پیش از حادثه بئر معونه نازل شده است، از این‌رو نمى‌توان پذیرفت که این آیه، آن متن را نسخ کرده باشد، گذشته از آن که هیچ یک از مفسران شیعه و سنى نظریه نسخ تلاوت را نپذیرفته‌اند.[۲۷]

به روایت مُقاتل، چون پیامبر یک ماه به نفرین قاتلان شهداى بئر معونه پرداخت آیه ۱۲۸ سوره آل‌ عمران نازل گردید و او را از ادامه لعن آنان بازداشت؛[۲۸] اما مفسران با توجه به نزول این آیه در احد، چنین شأن نزولى را نمى‌پذیرند:[۲۹] «لَیسَ لَک مِنَ‌الاَمرِ شَىءٌ اَو یتوبَ عَلَیهِم اَو یعَذِّبَهُم فَاِنَّهُم‌ ظالِمون»؛ امر (پیروزى یا هدایت)[۳۰] در اختیار‌ تو نیست یا خداوند از آنان درمى‌گذرد یا عذابشان مى‌کند زیرا آنان ستمکارند.

برخى مفسران آیه ۱۵۶ سوره آل‌ عمران را که در جنگ احد نازل شده بر شهداى معونه تطبیق کرده و آورده‌اند که منافقان اوسى یا خزرجى در پى شهادت شمار قابل توجهى از انصار در بئر معونه به دیگر انصاریان مى‌گفتند که اگر آنان بدان مأموریت نرفته بودند کشته نمى‌شدند:[۳۱] «یااَیهَا الَّذینَ ءامَنوا لاتَکونوا کالَّذینَ کفَروا وقالوا لاِِخوانِهِم اِذا ضَرَبوا فِى‌الاَرضِ اَو کانوا غُزًّى لَو کانوا عِندَنا ما ماتوا و ما قُتِلوا لِیجعَلَ اللّهُ ذلِک حَسرَةً فى قُلوبِهِم واللّهُ یحیى ویمِیتُ واللّهُ بِما تَعمَلونَ بَصیر».

خداوند در این آیه چنین سخنانى را ورود به حوزه کفر دانسته و از مؤمنان مى‌خواهد که آنان نیز چنین نگویند و در ادامه آیه بیان مى‌کند که مرگ و حیات در اختیار اوست و بر کارهاى شما بیناست.

پانویس

  1. معجم البلدان، ج‌۱، ص‌۷۸؛ معجم ما استعجم، ج‌۱، ص‌۹۸، النهایه، ج‌۴، ص‌۳۴۴، «معن».
  2. الدرر، ص۱۷۸ـ۱۷۹؛ تاریخ ابن‌خیاط، ص۴۴‌ـ‌۴۵؛ تاریخ‌طبرى، ج‌۲، ص‌۸۰‌ـ‌۸۱‌.
  3. تاریخ ابن‌خیاط، ص‌۴۴‌ـ‌۴۵؛ تاریخ طبرى، ج‌۲، ص‌۸۰‌ـ‌۸۱‌؛ الدرر، ص‌۱۷۸‌ـ‌۱۷۹.
  4. تاریخ یعقوبى، ج‌۲، ص‌۷۲.
  5. المغازى، ج‌۱، ص‌۳۵۰؛ تاریخ دمشق، ج‌۲۶، ص‌۱۰۴.
  6. المغازى، ج‌۱، ص‌۳۴۶؛ تاریخ ابن‌خیاط، ص‌۴۴.
  7. السیرة‌النبویه، ج‌۲، ص‌۴۶۶؛ ج‌۳، ص‌۱۸۲.
  8. تاریخ ابن‌خیاط، ص‌۴۵.
  9. المغازى، ج‌۱، ص‌۳۴۷.
  10. السیرة‌النبویه، ج‌۳، ص‌۱۸۴ - ۱۸۵؛ المغازى، ج‌۱، ص‌۳۴۷؛ دلائل النبوه، ج‌۳، ص‌۳۳۸ - ۳۴۰.
  11. الطبقات، ج‌۲، ص‌۴۰‌ـ‌۴۱؛ السیرة‌النبویه، ج‌۳، ص‌۱۸۶.
  12. دلائل‌النبوه، ج۳، ص۳۴۲؛ الدرر، ص‌۱۸۱‌ـ‌۱۸۲؛ الکامل، ج‌۲، ص‌۱۷۲.
  13. Muhammad at Medina , p p. ۳۱ - ۳۳.
  14. السیرة‌النبویه، ج‌۳، ص‌۱۸۸؛ تاریخ دمشق، ج‌۹، ص‌۳۲۵؛ ج‌۲۶، ص‌۱۰۵.
  15. الطبقات، ج‌۲، ص‌۴۰.
  16. مسند ابى یعلى، ج‌۵‌، ص‌۳۰۰؛ السنن الکبرى، ج‌۲، ص‌۱۹۹.
  17. المغازى، ج‌۱، ص‌۳۴۷؛ الطبقات، ج‌۲، ص‌۴۰؛ صحیح ابن‌حبان، ج‌۱۶، ص‌۲۵۳.
  18. المصنف، صنعانى، ج‌۵‌، ص‌۳۸۳‌ـ‌۳۸۴.
  19. سنن الکبرى، ج‌۲، ص‌۱۹۹؛ دلائل‌النبوه، ج‌۳، ص‌۳۵۰؛ المصنف، ابن‌ابى‌شیبه، ج‌۲، ص‌۲۰۹.
  20. الاستیعاب، ج‌۲، ص‌۳۴۵؛ مسند احمد، ج‌۳، ص‌۲۱۰؛ تاریخ دمشق، ج‌۹، ص‌۳۲۷.
  21. دلائل‌النبوه، ج۳، ص۳۳۹؛ الدرر، ص‌۱۷۹؛ مناقب، ج‌۱، ص‌۲۴۷؛ السیرة‌النبویه، ج‌۳، ص‌۱۸۴.
  22. الطبقات، ج۳، ص۵۱۵‌؛ تاریخ طبرى، ج۲، ص۸۳‌.
  23. المغازى، ج‌۱، ص‌۳۵۲.
  24. اعلام الورى، ص‌۹۶.
  25. المحبر، ص‌۱۱۸؛ تفسیر بغوى، ج‌۲، ص‌۱۹.
  26. جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۲۳۱؛ اسباب النزول، ص‌۱۱۰؛ تفسیر بغوى، ج‌۱، ص‌۳۷۲.
  27. الهدى الى دین المصطفى، ج‌۱، ص‌۳۵۲‌ـ‌۳۵۳؛ البیان، ص‌۲۰۵‌ـ‌۲۰۶؛ النسخ فى القرآن، ج‌۱، ص‌۲۸۳‌ـ‌۲۸۵.
  28. تفسیر ثعلبى، ج‌۳، ص‌۱۴۷؛ مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۸۳۲‌.
  29. التفسیر الکبیر، ج‌۸‌، ص‌۱۹۰؛ روح المعانى، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۷۹.
  30. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۸۳۲‌.
  31. تفسیر قرطبى، ج‌۴، ص‌۱۵۸، الوسیط، ج‌۱، ص‌۵۱۰‌.

منابع

  • "بئر معونه"، دائرةالمعارف قرآن کریم، مهران اسماعیلى، ج۵، ص۲۱۲-۲۱۷.