چهار کتاب اصلی علم رجال (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این کتاب تالیف آیت الله سید علی خامنه ای است و مولف در آن پس از نگاهی کلی به علم رجال، تعریف آن، تاریخچه و سیر اجمالی و انگیزه تدوین هر یک از رشته های علم رجال به معرفی و ارزیابی کتب رجالی مورد نظر پرداخته اند که البته تنها دو کتاب از چهار کتاب اصلی رجال یعنی «اختيار معرفة الرجال» و «فهرست شیخ طوسی» را معرفی کرده اند و معرفی دو کتاب دیگر را به تتمه کتاب موکول نموده اند که گویا بعدا فرصت تکمیل آن را پیدا ننموده اند یا اینکه به چاپ نرسیده است.

محتوای کتاب

در ابتدای بحث، علم رجال به معنای عام چنین تعریف شده است: «دانش شناسایی گروهی از مردم که در جهت خاصی مشترکند و اطلاع از احوال یا انساب یا تألیفات یا برخی دیگر از خصوصیات ایشان».

که این تعریف ناظر به تعریف عام رجال است که کتابهای تراجم را نیز در بر می گیرد. نه تعریف خاص به معنای شناسايى راويان حديث، از لحاظ نام يا اوصافى كه در قبول يا رد گفته و روايت آنان دخالت دارد.

مؤلف پس از تعریف اصطلاحاتی مثل «فهرست»، «تراجم» و «مشیخه» وارد بحث در مورد تاریخچه و سیر اجمالی این علم تا دوره شیخ و نجاشی شده است. در این تاریخچه آمده است: «اگر دایره آن (علم رجال) را تا شرح حال نویسی (رشته تراجم) توسعه دهیم، سابقه این علم به نیمه اول قرن نخستین می رسد، زیرا در حدود سال 40 هجری عبیدالله بن ابی رافع، کاتب امیرالمؤمنین علی علیه السلام نام آن عده از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه و آله را که در جنگهای علی علیه السلام شرکت داشته و به همراهی آن حضرت جنگیده اند، در کتابی گرد آورد و ظاهرا وی نخستین کسی بود که در رجال کتاب نوشت».

مؤلف با اشاره به شیوع کتب حدیث و رواج اصول و مصنفات این علم در قرن سوم هجری، از رونق فن رجال به تبع آن خبر می دهد و نام برخی از آنها را به همراه توضیحاتی ذکر می کند که نام آنها بدین شرح است: «طبقات الرجال برقی»، «کتاب ابو محمد عبدالله بن جبلة بن حیان بن ابجر الکنانی»، «رجال حسن بن علی بن فضال»، «رجال حسن بن محبوب به نام معرفة رواة الاخبار»، «رجال ابراهیم بن محمد بن سعید بن ثقفی» و «کتاب رجال حافظ ابو محمد عبدالرحمن بن یوسف بن خراش المروزی البغدادی».

مؤلف با اشاره به گستردگی، جامعیت و تنوع تألیف کتب رجالی در قرن چهارم می نویسد: «نکته ای که از بررسی بسیاری از کتاب های رجالی این قرن بدست می آید، این است که این کتابها در موضوعات محدودتر و محصورتری نگاشته شده و گویا در این قرن شیوه تخصص گرایی رواج یافته و رشته های تخصصی و موضوعات متنوع مستقلا مورد نظر خبرگان و علمای فن قرار گرفته است و این خود نشانه گسترش دامنه این علم در قرن مزبور است».

نام برخی از کتابهای رجالی قرن چهارم که نویسنده به آنها اشاره کرده است به این شرح است: «کتاب ابن عقده، مشتمل بر رجال امام صادق علیه السلام که در آن از چهار هزار نفر تشرف یافته به صحبت و روایت آن حضرت نام برده است»، «دو کتاب در مورد مؤلفان شیعه و کتاب دیگری مشتمل بر نام راویان ضعیف و غیرموثق به نام الضعفاء تألیف احمد بن الحسین بن عبیداله غضائری»، «چند کتاب قاضی ابوبکر محمد بن عمر الجعانی البغدادی که در حدیث و رجال سرآمد زمان خود بود مثل الشیعة من اصحاب الحدیث و طبقاتهم»، «رجال ابن داود قمی»، «رجال محمد بن علی بن بابویه قمی معروف به صدوق»، «فهرست حسن بن محمد بن الولید قمی استاد صدوق»، «الطبقات ابن دول»، «رجال کلینی»، «رساله معروف ابوغالب زراری در تراجم راویان آل اعین» و از همه معروفتر کتاب «معرفة الناقلین عن الائمة الصادقین علیهم السلام تألیف شیخ کشی که خلاصه و منتخبی از آن به نام اختیار الرجال موجود است».

مؤلف ضمن اشاره به این که در قرن پنجم هجری چهار کتاب اصلی علم رجال به رشته تحریر درآمد و سرفصل تازه ای در تاریخچه این علم گشوده شد، می نویسد: «این چهار کتاب که خوشبختانه در طول زمان از دستبرد حوادث مصون مانده و اصل آنها تا زمان حاضر باقی است و بعضی از آنها مکرر به طبع رسیده، عبارت است از: اختیار الرجال، الفهرست، الرجال (هر سه تألیف شیخ طوسی) و کتاب فهرست، معروف به رجال نجاشی... این قرن را به خاطر تألیف این چهار کتاب باید سرآمد قرنهای پیشین و نقطه اوج فعالیت های رجالی تا آن روز دانست».

سپس مؤلف به آغاز و انگیزه تدوین رشته های علم رجال اشاره می کند که از آن جمله می توان به اهتمام و مراقبت شدید و نزدیک به وسواسی که محدثان و جمع آوران حدیث در کار تدوین روایات بکار می بردند، تشخیص راویان ممدوح از مذموم و احادیث صحیح از احادیث جعلی که با انگیزه های سیاسی یا شهرت طلبی و یا غیر آنها جعل می شدند، معرفی سلف شیعه و بازشناساندن آثار گرانبهای آنان در علوم و فنون مختلف و پاسخ به طنز و ایراد آن دسته از مخالفان که از این آثار بی خبر می بوده اند و شیعه را به نداشتن اثر و سابقه علمی قدح می کرده اند، اشاره کرد.

همچنین نویسنده پس از تبیین کتاب های اولیه ای که در علم رجال نوشته شده، می نویسد: «می توان گفت که کلیه رشته های گوناگون علم رجال (به معنای عام) در قرن های نخستین با فاصله ای نه چندان زیاد پدید آمده و سپس به تدریج رو به توسعه نهاده و در هر یک از رشته ها به فراخور نیازی که بدان احساس می شده، کتاب هایی تألیف و تصنیف شده است».

مؤلف پس از اشاره به این که شیخ الطائفه محمد بن الحسن طوسی از دیگر مؤلفان گوی سبقت ربوده و فراهم آورنده سه کتاب از چهار کتاب معروف و مورد اعتماد این فن را تألیف کرده که بر اثر جامعیت و نظم شایسته این کتاب ها و هم شیوایی قلم و نیکویی سلیقه و نبوغ علمی خود، کتب پیشین را مهجور ساخته است، وارد بحث در مورد یکی از کتاب ها به نام اختیار الرجال می شود و بعد از تبیین این که اصل کتاب از شیخ کشی است و شیخ طوسی به تلخیص و تهذیب آن پرداخته است، می نویسد: «موضوع این کتاب تاریخ رجال و ذکر طبقات آنهاست و مبنای آن ذکر روایاتی است که در مدح یا قدح رجال وارد شده بی آن که نظری درباره آن روایات ابراز گردد... مجموع رجالی که در این کتاب عنوان شده اند به حدود 515 نفر بالغ می شود».

در انتساب این کتاب به شیخ طوسی اختلافاتی وجود دارد اما مؤلف پس از برشمردن دلائل خود، کتاب را از آن شیخ طوسی می داند که اصل آن به قلم شیخ کشی بوده و ایشان کتاب را تلخیص و تهذیب نموده است. نام کتاب کشی معرفة الناقلین عن الائمة الصادقین علیهم السلام بوده و شیخ طوسی پس از تلخیص و تهذیب، نام اختیار الرجال را بر آن نهاده است.

در مورد نحوه انتخاب و تلخیص شیخ طوسی در این کتاب آمده است: «گمان غالب آن است که تلخیص و انتخاب شیخ، پیش از آن که متوجه رجال مذکور در کتاب باشد، ناظر به روایاتی است که در زیر نام هر یک از رجال ذکر شده است. به فرض آن که بپذیریم که شیخ جمعی از ترجمه شدگان اصل کتاب کشی را به دلیلی اسقاط کرده، قابل قبول‌تر آن است که در میان احادیثی که کشی به مناسبت نام ترجمه شدگان آورده، بعضی از حیث سند یا از حیث ارتباط به شخص مترجم به نظر شیخ، مخدوش رسیده و وی همان ها را اسقاط یا تصحیح کرده است و این از هر احتمال دیگری در مورد چگونگی تلخیص و انتخاب شیخ به نظر نزدیکتر و به مقام شیخ و کشی برازنده تر است».

برخی از کتاب هایی که بر محور اختیار الرجال نگارش یافته و مؤلف از آنها نام برده و در مورد هر کدام توضیحاتی ذکر کرده عبارتند از: ترتیب قهپایی تألیف مولی عنایت الله بن شرف الدین قهپایی، ترتیب سید یوسف بن محمد الحسینی العاملی، ترتیب شیخ داود بن حسن بن یوسف البحرانی، حل الاشکال تألیف سید احمد بن طاووس حلی، تحریر طاووسی تألیف شیخ حسن بن شهید ثانی، مجمع الرجال تألیف مولی عنایت الله بن شرف الدین قهپایی.

دومین کتابی که مؤلف بدان پرداخته است کتاب الفهرست تألیف شیخ طوسی رحمة الله علیه است. فهرست اصطلاحا بر کتبی اطلاق می شود که در آن از صاحبان اصول و مصنفات نام برده می شود.

مؤلف این کتاب را از گرانبهاترین آثار کهن شیعی در فن رجال و از کتابهای مورد اعتماد این فن معرفی می کند و پس از توضیحاتی در مورد نخستین کتاب های فهرست و تقدم یا تأخر فهرست شیخ از فهرست نجاشی به معرفی کتاب می پردازد.

نویسنده مبنای الفهرست را معرفی اصحاب اصول و مصنفینی می داند که یا شیعه باشند یا برای شیعه کتابی تألیف کرده باشند و عنوان می کند که کتاب بر حسب حروف تهجی ترتیب یافته و در هر حرفی برای هر یک از اسم های مصدر به آن حرف یک باب باز شده است.

مؤلف پس از بررسی مسائلی مانند این که نسخه های کنونی فهرست از تصحیف و غلط خالی نیست و بحث در مورد اعتبار آن به معرفی کتاب هایی که بر محور الفهرست نوشته شده اند، می پردازد که عبارتند از: «معالم العلما تألیف رشدالدین محمد بن علی بن شهر آشوب مازندرانی»، «فهرست شیخ منتجب الدین علی بن ابی القاسم عبیدالله بن بابویه قمی»، «تلخیص الفهرست تألیف شیخ نجم الدین ابوالقاسم جعفر بن الحسین بن یحیی معروف به محقق حلی»، «ترتیب قهپایی تألیف مولی عنایت الله بن شرف الدین قهپایی»، «ترتیب بحرانی تألیف شیخ علی بن عبدالله الاصبعی البحرانی»، «شرح فهرست تألیف شیخ سلیمان بن شیخ عبدالله البحرانی الماحوزی».

در پایان کتاب نکته ای آمده که نشان از عدم تکمیل آن است: «تا اینجا درباره دو کتاب از چهار کتاب اصلی علم رجال، یعنی اختیارالرجال و فهرست شیخ طوسی سخن گفته شد. بدین گونه تتمه این مقال مشتمل است بر معرفی دو کتاب دیگر، یعنی کتاب الرجال یا الابواب تألیف شیخ طوسی و کتاب فهرست معروف به رجال نجاشی تألیف ابوالعباس احمد نجاشی. امید است این تتمه نیز تکمیل شود».

منابع

  • گزارشی از کتاب چهار کتاب اصلی علم رجال نوشته حضرت آیت الله خامنه ای، سایت خبرگزاری رسا.
  • چهار کتاب اصلی علم رجال، ویکی نور [۱]، بازیابی: 14 اسفند 1395

متن کتاب چهار كتاب اصلي علم رجال

چهار كتاب اصلي علم رجال