من هدى القرآن (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
من هدى القرآن.jpg
نویسنده محمدتقی مدرسی
موضوع تفاسیر شیعه
زبان عربی
تعداد جلد 18

من هدى القرآن


مؤلف تفسير« من هدى القرآن» عالم جليل القدر استاد سيد محمد تقى مدرسى فرزند سيد محمد كاظم حسينى خراسانى مدرس حائرى از انديشمندان و محققان و نويسندگان شيعه عصر حاضر است.

معرفى تفسير و روش آن

اين كتاب به زبان عربى داراى 18 مجلد و تفسيرى كامل، و شامل همه آيات قرآن است كه به روش تحليلى و تربيتى تأليف يافته، در آن به مسائل اجتماعى تأكيد شده، و مفسر به نيازها و پرسشهاى جديد عصر توجه داشته و به گونه‌اى به مناسبت تفسير آيات مطرح ساخته است. مؤلف در مقدمه خود مى‌گويد:« در اين تفسير بر تفكر و تدبر مستقيم در آيات، تكيه ورزيديم يعنى همان روش دريافت و فهم مستقيم از آيات و بازگشت به خود قرآن، طبق روشى كه پيامبر( ص) و ائمه( ع) به ما آموزش داده‌اند كه همان تفسير قرآن بوسيله خود قرآن مى‌باشد. تفسير من الهاماتى است كه از اين تدبر دريافت داشته‌ام. و در آن كوشش خواهم كرد كه واقعيتهاى خارجى را به آيات قرآن ارتباط دهم، كه هدف از تفسير قرآن همين است. زيرا قرآن همچون خورشيد فروزنده‌اى است كه هر روز با تابش تازه بر جهانى نو، نورافشانى مى‌كند.» در ادامه مفسر محترم مى‌نويسد:« مدعى آن نيستم كه در اين جا معانى سخن خدا را به صورت كامل بيان خواهم كرد، بلكه در آن مى‌كوشم، كه تنها، بينشها و بصيرت‌هايى را كه شخصا در ضمن تدبر در قرآن بدانها دست يافته‌ام، بر روى كاغذ بياورم.»

مراحل تدوين تفسير

مفسر محترم در مقدمه خود يادآور مى‌شود كه« ثبت اين تفسير در دو مرحله انجام گرفته است.

الف) از آغاز قرآن تا سوره نحل، تفسير را با دست خود مى‌نوشتم، بدين‌گونه كه به مسجد يا جايگاه آرامبخشى پناه مى‌بردم و همراه با خود قرآن و قلم و كاغذ مى‌بردم، به تلاوت دسته‌اى از آيات وابسته به يكديگر و تدبر در معانى و مفاهيم آنها مى‌پرداختم، ابتدا خلاصه افكار آشكار شده را ثبت مى‌كردم، و بعد از آن به تدبر در آيه، آيه مى‌پرداختم و تأملات خويش را با تفصيل بيشتر به نگارش درمى‌آوردم. در اين بخش روش موجز نويسى را برگزيده بودم.

ب) پس از سه سال احساس كردم كه بايد در كار تسريع دهم، و روش تدريس را در تفسير پيش گرفتم كه بر نوار ثبت مى‌شد و سپس به صورت نوشته درمى‌آمد، و تغييراتى در آن مى‌دادم و از سوره نحل تا آخر قرآن بر اين منوال بود.( حاصل كار حدود 500 نوار كاست در تفسير قرآن شده است.) تفاوتها بين اين دو نيمه آشكار است، در نيمه اول، بنابر فشردگى كلمات و ايجاز بود و در نيمه دوم بر شرح و تفصيل بيشتر.»

ايشان ضمن نكاتى در مقدمه 5 صفحه‌اى خود يادآور مى‌شوند كه:

1- قرآن بطونى دارد و ادعا ندارم كه حتى به بطن اول هم، دست پيدا كرده باشم.

2- روش تدبر در آيات پيش از رجوع به تفاسير بوده است، و بندرت به آنها مراجعه كرده‌ام.

3- پس از اتمام تفسير، به بعضى از برادران پيشنهاد كردم كه معانى مفردات قرآن را از تفسير مجمع البيان( كه آن را در ميان تفسيرهاى معتبر، كاملترين آنها مى‌دانم.) استخراج كنند و چنين كردند و اين معانى را به صورت منظم پيش از تفسير، آورده‌ام تا فايده، كاملتر شود . 4- مصحف شناخته شده در جهان اسلام را ملاك قرار دادم.

روش كلى مفسر در تفسير

اين تفسير بر تبيين مفاهيم آيات و بيان مقاصد و اهداف والاى آن و درمان موفق و مفيد دردهاى جامعه متكى است. مطالب به طور دسته‌بندى ارائه شده و كمتر به بحثهاى فنى و آكادميك تفاسير سنتى گرايش پيدا كرده است. بدين جهت بحثى از اسباب نزول، قراءات، و اعراب كلمات، مطرح نشده است. بلكه هدف او حتى در ذكر برخى روايات، بيان آيات و تبيين روش تربيتى و اخلاقى قرآن براى فهم آن است. روش كلى ايشان در ابتداى سور با ذكر نام و فضيلت سوره‌ها آغاز مى‌گردد كه با نقل رواياتى از تفاسير روايى مانند عياشى و... همراه است. تحت عنوان« زمينه كلى سوره» مباحثى را كه در آن به آنها پرداخته مى‌شود بازگو مى‌نمايد.

شيوه طرح مطالب و ورود به تفسير اين‌گونه است كه نخست مجموعه‌اى از آيات را ذكر مى‌كند، آن‌گاه معانى واژه‌ها( كه از مجمع البيان اتخاذ شده است.) را به رديف 1، 2، 3... بيان مى‌دارد. آن‌گاه پس از شرح پيام كل آن مجموعه تحت عنوان« رهنمودهايى از آيات» قسمت به قسمت، با رديفهاى 1، 2 و 3... و تيتربندى مطالب، جملات آيات را توضيح مى‌دهد.

هر قسمت از آيات به موضوعى اختصاص يافته و عنوان‌گذارى شده است. به جنبه‌هاى تدبرى و تعقلى تفسير تكيه داشته و آن را از خود آيات استنباط كرده است و به سراغ اقوال دور از ذهن و احتمالات بعيد نرفته يا كمتر رفته است. در آخر تفسير هر فراز از آيات، سعى در نتيجه‌گيرى كلى، همگام با عصر جديد دارد، مانند ج 1 ص 175 به بعد آيه 73 سوره بقره، داستان گاو.

در نقل داستانها و قصص قرآنى به نكات مستفاد از خود قرآن اكتفا گرديده و به نقل تاريخ و قصه نپرداخته است و قهرا از نقل روايات اسرائيلى شايع، احتراز جسته است. مانند جلد 1 ص 156 ذيل آيه 49 سوره بقره.

در مباحث و آيات فقهى، به شكل مختصر، متعرض احكام مستنبط از آيات مى‌شود و بيش از آيات، احكام را تفصيل نمى‌دهد، به بيان نظر شيعه اماميه در احكام، كفايت مى‌كند، بدون تعصب يا تعرض به مذاهب ديگر، به عنوان نمونه در بحث آيه 6 سوره مائده وضو را مطرح و با بيانى ساده و شيوا، شيوه وضو گرفتن و شستن دستها از بالا به پايين را تبيين و اثبات مى‌نمايد. ج 2 ص 307. در اين ميان به فلسفه احكام و مسائل امروزى رايج در آن حكم نيز اشاراتى دارد، مانند ج 1 ص 304 ذيل آيه 178 بقره و يا آيه 183 سوره بقره در فلسفه روزه.

با خط مشى اتخاذ شده، به طور طبيعى سؤالات، و شبهات، در اين زمان را طرح نموده، پاسخ مى‌دهند، مانند بحث هدفها و احكام جنگ در اسلام ذيل آيات 190 به بعد سوره بقره و يا مطرح نمودن شفاعت و مفهوم آن در قرآن ذيل آيه 64 سوره نساء در جلد دوم. و بطور كلى روش پرسش و پاسخ را در طرح مطالب خود پى‌گيرى مى‌كند، مانند ج 1 ص 140 ذيل آيه 36 سوره بقره.

زبانى اخلاقى و موعظه‌اى دارد، مانند ج 1 ص 148- 149 ذيل آيه 45 سوره بقره. در نقل روايات بقدر ضرورت اكتفا شده و از آنچه مايه سرگردانى خواننده است، پرهيز گرديده است، گاهى نيز در لابلاى مطالب، به شرح برخى احاديث مى‌پردازد، مانند ج 1 ص 187 ذيل آيه 46 سوره بقره. در بحثهاى كلامى نيز ديدگاهى شيعى دارد و به اختصار مسائل را مطرح مى‌نمايد.

برجستگيهاى تفسير

1- در كيفيت تأليف آن روش خاص و ابتكارى ديده مى‌شود. مطالب بسيار ساده و دلنشين در عين حال، منظم و منضبط است. عربى آن نيز روان، امروزى و قابل فهم براى همه عربى دانان( چه حوزوى و چه غير آن).

2- سعى شده مطالب تفسيرى ديگران، تكرار نشود و آراء و اقوال مفسرين را بيان نمى‌دارد.

3- از روش تحليل نفسى و كاوش روانى در ابراز جنبه‌هاى تربيتى قرآن، بهره برده است.

4- سعى در ايجاد پيوند محكم ميان آيات قرآنى و واقعيت موجود و اوضاع فرهنگى و اجتماعى و سياسى امت اسلامى معاصر، دارد. و تأكيد مكرر بر مسئوليت انسان در برابر اعمال خويش و دعوت بر پذيرش مسئوليت وى دارد. و به اين وسيله سعى در مطرح كردن دردهاى فردى و اجتماعى انسان امروز و معالجه قرآنى آنان را دارد.

مقدمه‌اى در بحثهاى علوم قرآنى

مفسر محترم بعد از مقدمه‌اى پنج صفحه‌اى، كه روش خود را در آن توضيح مى‌دهد، مقدمه‌اى 60 صفحه‌اى دارند كه مباحثى نه از سنخ مباحث قديم علوم قرآنى، در آن مطرح مى‌نمايند. اين مقدمه در سه فصل پى‌ريزى شده است.

فصل اول: درباره اينكه، قرآن چيست؟ از ديد خود قرآن، از ديد سنت، و چرا مردم را به آن دعوت مى‌كنيم؟

فصل دوم: مجموعه‌اى از بحثهاى قرآنى كه از كتاب« بحوث فى القرآن الحكيم» نويسنده، اقتباس شده است، مانند ضرورت تدبر در قرآن، تفسير به رأى، قرآن و تزكيه و تعليم، قرآن و ظاهر و باطن، قرآن و محكم و متشابه، معناى حروف هفتگانه در قرآن و چگونگى اثبات معانى قرآن، بحث شده است.

فصل سوم: بحثهايى شامل، تدبر و صفات نفسانى، تدبر و صفات عقلى، تدبر و سياق قرآنى از جهت شيوه بيان و نقش آن در فهم قرآن، كيفيت پيوستگى و ارتباط قرآن با واقعيت، و اينكه چگونه مى‌توان قرآن را مورد تطبيق بر واقعيتها، قرار داد، و خلاصه‌اى از كيفيت الهام گرفتن از قرآن( كيفيت تدبر در قرآن)، كه شالوده تفسير نيز بر اين مبنا استوار مى‌باشد.

ترجمه فارسى تفسير

ترجمه فارسى اين تفسير در 18 جلد بنام« هدايت قرآن»، توسط مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى، انجام گرفته و منتشر گرديده است. چاپ اول آن در سال 1377 ش در 3000 نسخه عرضه شده است. نكته قابل توجه در ترجمه، توانمندى، متبحر و مشهور بودن مترجمان عاليقدر آن مى‌باشد، اين مزيت، سبب خلق اثرى گرانقدر، شيوا و دقيق، شده است.

مرحوم استاد احمد آرام، جلدهاى 1- 6- 9- 10- 13- 14- 16- 17 و 18 را به عهده داشته‌اند. مرحوم استاد عبد المحمد آيتى جلدهاى 2، 3، 4، 7( و جلد 10 مشترك با احمد آرام) را به عهده داشته‌اند. دكتر پرويز اتابكى جلدهاى 11- 8- 15 و 12 را به عهده داشته‌اند و دكتر جعفر شعار جلد 5 را ترجمه نموده‌اند.

مسئوليت هماهنگ‌سازى و همسان نمودن ترجمه به آقاى حميد رضا آژير، سپرده شده بود، و تمام 18 جلد، در چارچوب مدون، بازخوانى شد، تا همسان و هماهنگ گردند. اين ترجمه داراى مقدمه‌اى از ناشر بوده كه شيوه كار و هماهنگى آن را توضيح داده است.

پيشگفتارى از استاد واعظ زاده، قبل از ترجمه تفسير، ارائه شده، كه در آن به سيرى اجمالى در تفسير و انواع آن مى‌پردازد، سپس به تفسير« من هدى القرآن» و مزيتهاى آن مى‌پردازد و مهمترين خصوصيات آن را، دورى از مباحث استطرادى، و بخش رهنمودهايى از آيات،( كه برداشت كلى مصنف از آيات است) و همچنين روابط آيات و برداشتهاى خاص تدبرى و تحليلى و عقلى مفسر از آيات مى‌داند. ترجمه آن توسط مترجمان توانا را از ديگر امتيازات، تفسير برمى‌شمرد. متأسفانه اين ترجمه فاقد فهرست مطالب مى‌باشد.

نسخه‌شناسى

تفسير« من هدى القرآن» به تاريخ 1 / 4 / 1398 هجرى مطابق با 11 / 3 / 1978 م در كويت، تأليفش آغاز و حدود شش سال به طول انجاميد. در سال 1405 ق در تهران چاپ و نشر گرديد و اين كار توسط ناشرين مختلف، انجام گرفت.

نسخه حاضر، چاپ اول اين تفسير از طرف دار محبّى الحسين( ع) مى‌باشد كه در سال 1998 م- 1419 ق مطابق با 1377 ش در 18 جلد در بيروت منتشر شده است. فهرست مطالب بر اساس آيات و سور در آخر هر جلد موجود مى‌باشد. در مورد ترجمه اين اثر قبلا بحث كرده‌ايم.

منابع مقاله

1- مقدمه تفسير در ج 1 و ساير مجلدات آن.

2- المفسرون حياتهم و منهجهم سيد محمد على ايازى ص 768.

3- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، به كوشش بهاء الدين خرمشاهى، ج 1 ص 766 و جلد دوم ص 2021

4- طبقات مفسران شيعه دكتر عقيقى بخشايشى ج 5 ص 126.

5- تفسير و مفسران آيت الله معرفت ج 2 ص 500.

6- دائرة المعارف تشيع جلد 4 ص 579

منبع

نرم افزار جامع التفاسیر ، بخش کتابشناسی

متن کتاب من هدى القرآن

من هدى القرآن

***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: