شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

فضل بن شاذان

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۴۹ توسط سید مهدی خدایی (بحث | مشارکت‌ها) (پروژه2: سنجش کیفی)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ابومحمد فضل بن شاذان بن خليل ازدى، فقيه صاحب نظر، متكلم متفكر، مفسر حاذق، دانشمند شهير عالم اسلام و مؤلف گرانقدر در علوم و فنون اسلامى است.

زندگی نامه

درباره تاریخ تولد او اطلاعاتی در دسترس نیست.اما با توجه به اینکه از امام رضا عليه السلام نقل روایت نموده مى توان تولد او را پیش از سال صد و هشتاد هجرى قمری دانست.[۱] . فضل احتمالاً در نیشابور به دنیا آمده است اما نسب او به قبیله ازد می رسد. پدرش شاذان‌ بن‌ خلیل‌ از محدثان امامیه بوده است. .[۲]

فضل بن شاذان در نوجوانی زمانی که هنوز به‌ سن‌ بلوغ‌ نرسیده‌ بود به‌ همراه‌ پدرش‌ به‌ بغداد آمد و نزد اسماعیل‌ بن‌ عباد دانش اموزی را آغاز نمود. او سالها در بغداد ماند و از مشایخی چون محمد بن ابی‌عمیر (د ۲۱۷ق) بهره برد و با حسن بن علی بن فضّال آشنا گردید. .[۳] او سپس به کوفه رفت و در آنجا از مشایخی چون حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابی نصر، صفوان بن یحیی و نصر بن مزاحم منقری بهره جست. [۴]

ابن شاذان پس از چندی از عراق به نیشابور بازگشت و در آنجا اقامت گزید و در زمان حکومت عبدالله بن طاهر بر خراسان (۲۱۴- ۲۳۰ق) به دلیل تشیع مورد تفتیش عقاید قرار گرفت و از نیشابور تبعید شد. [۵] در اواخر عمر خود در روستایی در حوالی بیهق ساکن شده بود و در همان روستا درگذشت [۶]

درک محضر چهار امام

هر چند به درستی معلوم نیست فضل چه زمانی موفق به دیدار امام رضا علیه السلام شده است اما روایات بی واسطه او از امام رضا فراوان است [۷] نجاشی می گوید از امام جواد علیه السلام نیز حدیث نقل نموده است[۸] هر چند به چنین حدیثی دست نیافتیم. شيخ طوسى هم او را در زمره ياران امام هادی [۹]و امام حسن عسكرى عليهماالسلام [۱۰] ذكر مى كند.

البته در مورد رابطه او با امام حسن عسكری (ع) روایات بر دو دسته است : در یك دسته سخنانى از آن حضرت در عتاب و سرزنش وی وارد شده [۱۱] و در برخى ترحم امام (ع) نسبت به وی و مدح او دیده مى شود [۱۲] كتابى از فضل بن شاذان به دست امام حسن عسکری عليه السلام رسيد، امام با ورق زدن به مطالعه كتاب او پرداخته، فرمود: خدايش رحمت كند، اهل خراسان به منزلتش غبطه مى خوردند زمانى كه فضل بين ايشان زندگى مى كرد.[۱۳] زمانى از فضل نزد امام حسن عسکری عليه السلام نامى برده شد، شايعه پراكني دشمن را پيرامون عقايد و شخصيت او براى امام مطرح كردند و از آن حضرت براى شفاى او دعا طلب كردند، امام عليه السلام فرمود: آرى بر فضل دروغ بستند، خداوند رحمتش كند، خداوند رحمتش كند. راوى مى گويد: هنگامى كه به خراسان رسيدم فهميدم در همان زمانى كه در خدمت امام بوديم فضل از دنیا رفته بود.[۱۴]

علم و دانش فضل بن شاذان

او مردی فقیه و دانشمند بود و بخصوص در علم کلام بسیار خبره بود. سهل بن بحر فارسی می گوید: از فضل بن شاذان شنیدم که می گفت: «من، جانشین جمعی از بزرگان هستم که از پیش رفتند؛ مانند: محمّد بن ابی عمیر و صفوان بن یحیی. پنجاه سال در خدمت ایشان بودم و از ایشان استفاده می کردم. وقتی هشام بن حکم وفات کرد، یونس بن عبدالرحمان، خلیفة او در رد بر مخالفان بود و چون یونس وفات یافت، خلیفة وی در رد بر مخالفان «سکاک» بود و او نیز از میان رفت و امروز این رسالت سنگین بر عهدة من است.» .[۱۵]

نجاشى مى نويسد: کشی براى فضل صد و هشتاد تصنيف گفته است وى نام حدود چهل تاليف او را ذكر مى كند و شيخ طوسى نيز در حدود سى تاليف از آثار او را ياد كرده است. به مقتضاى متكلم بودن فضل بيشتر تاليفاتش در رد و ابطال عقايد فرقه هاى ديگر است. همانند: كتاب النقض على الاسكافي في تقوية الجسم; كتاب الرد على اهل التعطيل; كتاب الرد على الثنوية; كتاب الرد على محمد بن كرام; كتاب الرد على الفلاسفة و... .[۱۶]

روايت صدوق از فضل بن شاذان در علل شرايع و احكام بيانگر قوت فهم و حذاقت اوست كه امام او را لايق دانسته و بسيارى از فلسفه احكام را در حدود بيست صفحه از سرتاسر فقه براى او گفته است.[۱۷] روايات فضل بن شاذان در كتب اربعه به 775 روايت بالغ شده است.[۱۸] محقق حلی او را در زمره فقیهان درجه اول امامیه شمرده است.[۱۹]

گفتار دانشمندان درباره فضل

نجاشى رجال شناس بزرگ امامى در ستايش از فضل مى گويد: او ثقه و از بزرگان فقها و متكلمان شيعه و در اين طايفه داراى مقام و جلالتى است، وى مشهورتر از آن است كه ما به توصيف او بپردازيم.[۲۰]

و شيخ طوسى در اين راستا مى نويسد: فقيه، متكلم، جليل القدر.[۲۱] و كشى او را از عدول و ثقات برشمرده و در موارد زيادى به گفتار او در توثيق و تضعيف رجال به عنوان سندى اعتماد مى كند.[۲۲] علماى ديگر نيز به اتفاق او را توثيق و از فقيهان عالى مقام و متلكمان سترگ به حساب آورده اند.

رابطه وی با دیگر مذاهب امامیه

در مورد رابطه ابن شاذان با دیگر مذاهب امامیه باید گفت او در عراق با مشایخ فطحى و واقفیه رابطه نزدیكى داشته است. وی در مجالس مناظره ابن فضال، بزرگ ِ فطحیان ، شركت مى جست و مورد علاقه وافر او بود [۲۳]. در میان مشایخ او برخى دیگر از فطحیان چون على بن اسباط دیده مى شود [۲۴]. از مشایخ واقفى او نیز سیف بن عمیره ، عثمان بن عیسى ، عبدالله بن قاسم حضرمى و عبدالله بن جبله را مى توان یاد كرد [۲۵].

وفات

كشى مى نويسد: فضل در روستايى در حوالى بيهق بود كه خبر خروج خوارج به او رسيد براى فرار از چنگ آنان بار سفر بست و از آن جا گريخت در اثر فشار و سختى سفر بيمار شد و در سال 260 هجرى درگذشت.[۲۶] بر قبر او در نيشابور گنبد و بارگاهى است و محل تردد و زيارت شيفتگان علم و ولايت است.

پانویس

  1. به عنوان نمونه،عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص 118
  2. معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج‏21، ص: 327
  3. نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴
  4. نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۴
  5. طوسی، اختیار معرفه الرجال، ۱۳۴۸ش، ص۵۳۹ -۵۴۰
  6. معجم رجال الحدیث، سید ابوالقاسم خوئی، ج14، ص 315.
  7. نک: عیون اخبارالرضا(ع)
  8. رجال النجاشي، ص: 307
  9. رجال الطوسى ، ص 390
  10. رجال الطوسى، ص401
  11. اختیار معرفه الرجال ، 541، 543
  12. اختیار معرفه الرجال، 538، 542، 543.
  13. المختار من رجال الكشى، ص 542.
  14. المختار من رجال الكشى، ص 542
  15. معجم رجال الحدیث، سید ابوالقاسم خوئی، ج 14، ص 312
  16. نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۷
  17. عيون اخبار الرضا: ج 2، ص 128-106.
  18. الفصول المختارة، ص 182 و 118.
  19. محقق حلی، المعتبر، ۱۳۱۸ق، ص۷،
  20. رجال النجاشى، ص 307.
  21. الفهرست، ص 124.
  22. المختار من رجال الكشى، همان جا.
  23. اختیار معرفه الرجال ، 516
  24. الغیبه، 284
  25. نك: الغیبه، 28، 102، 271، 283
  26. المختار من رجال الكشى، چاپ دانشگاه مشهد، ص 543.

منابع

  • دایرة المعارف بزرگ اسلامی
  • رجال النجاشي‏، نجاشى، احمد بن على‏، تحقیق: شبيرى زنجانى، موسى‏، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية بقم، مؤسسة النشر الإسلامي‏، قم‏، 1365 ه. ش‏
  • طوسی، محمد، الفهرست، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانه مرتضویه.
  • طوسی، محمد، اختیار معرفه الرجال، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، ۱۳۴۸ش.
  • بحرالعلوم، محمد مهدی، الرجال، تهران، ۱۳۶۳ق.
  • اکبر ترابی قمشه ای، زندگی متکلمان شیعه.