شهادت حضرت یحیی علیه السلام

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

تقویم هجری قمری

روز واقعه:6 محرم


نه تنها تولد «یحیى» علیه‌السلام شگفت‌انگیز بود، مرگ او هم از پاره‌اى جهات عجیب بود، غالب مورخان مسلمان و همچنین منابع معروف مسیحى جریان این شهادت را چنین نقل کرده‌اند. (هر چند اندک تفاوتى در خصوصیات آن در میان آن‌ها دیده مى‌شود.)

«یحیى» علیه‌السلام قربانى روابط نامشروع یکى از طاغوت‌هاى زمان خود با یکى از محارم خویش شد، به این ترتیب که «هیرودیس» پادشاه هوسباز «فلسطین»، عاشق «هیرودیا» دختر برادر خود شد و زیبائى وى دل او را در گرو عشقى آتشین قرار داد، لذا تصمیم به ازدواج با او گرفت! این خبر به پیامبر بزرگ خدا «یحیى» علیه‌السلام رسید، او صریحاً اعلام کرد: این ازدواج نامشروع است و مخالف دستورات «تورات» و من به مبارزه با چنین کارى قیام خواهم کرد.

سر و صداى این مسأله در تمام شهر پیچید و به گوش آن دختر «هیرودیا» رسید، او که «یحیى» علیه‌السلام را بزرگترین مانع راه خویش مى‌دید، تصمیم گرفت در یک فرصت مناسب از وى انتقام گیرد و این مانع را از سر راه هوس‌هاى خویش بردارد.

ارتباط خود را با عمویش بیشتر کرد و زیبائى خود را دامى براى او قرار داد و آنچنان در وى نفوذ کرد که روزى «هیرودیس» به او گفت: هر آرزوئى دارى از من بخواه که منظورت مسلماً انجام خواهد یافت.

«هیرودیا» گفت: من هیچ چیز جز سر «یحیى» را نمى خواهم!؛ زیرا او نام من و تو را بر سر زبان‌ها انداخته و همه مردم به عیب‌جوئى ما نشسته‌اند، اگر مى‌خواهى دل من آرام شود و خاطرم شاد گردد، باید این عمل را انجام دهى!

«هیرودیس» که دیوانه‌وار به آن زن عشق مى‌ورزید، بى‌توجه به عاقبت این کار تسلیم شد و چیزى نگذشت که سر «یحیى» علیه‌السلام را نزد آن زن بدکار، حاضر ساختند. اما عواقب دردناک این عمل، سرانجام دامان او را گرفت.

در احادیث اسلامى مى‌خوانیم: سالار شهیدان امام حسین علیه‌السلام مى‌فرمود: «از پستى‌هاى دنیا این که سر «یحیى بن زکریا» را به عنوان هدیه براى زن بدکاره‌اى از زنان بنى‌اسرائیل بردند».

منابع

آیت الله ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ذیل آیه 15 سوره مریم.