آیه 26 سوره نور

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۱۸ توسط Aghajani (بحث | مشارکت‌ها) (معانی کلمات آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ ۖ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ ۚ أُولَٰئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ ۖ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ

مشاهده آیه در سوره


<<25 آیه 26 سوره نور 27>>
سوره : سوره نور (24)
جزء : 18
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

زنان بدکار و ناپاک شایسته مردانی بدین وصفند و مردان زشتکار و ناپاک نیز شایسته زنانی بدین صفتند و (بالعکس) زنان پاکیزه نیکو لا یق مردانی چنین و مردان پاکیزه نیکو لایق زنانی همین گونه‌اند، و این پاکیزگان از سخنان بهتانی که ناپاکان درباره آنان گویند منزهند و بر ایشان آمرزش و رزق نیکوست.

زنان پلید برای مردان پلید و مردان پلید برای زنان پلیدند، و زنان پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاک اند، این پاکان از سخنان ناروایی که [تهمت زنندگان] درباره آنان می گویند، مبرّا و پاک هستند، برای آنان آمرزش و رزق نیکویی است.

زنان پليد براى مردان پليدند، و مردان پليد براى زنان پليد. و زنان پاك براى مردان پاكند، و مردان پاك براى زنان پاك. اينان از آنچه در باره ايشان مى‌گويند بر كنارند، براى آنان آمرزش و روزىِ نيكو خواهد بود.

زنان ناپاك براى مردان ناپاك و مردان ناپاك براى زنان ناپاك و زنان پاك براى مردان پاك و مردان پاك براى زنان پاك. آنها از آنچه در باره‌شان مى‌گويند منزهند. آمرزش و رزق نيكو براى آنهاست.

زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند، و مردان ناپاک نیز به زنان ناپاک تعلّق دارند؛ و زنان پاک از آن مردان پاک، و مردان پاک از آن زنان پاکند! اینان از نسبتهای ناروایی که (ناپاکان) به آنان می‌دهند مبرّا هستند؛ و برای آنان آمرزش (الهی) و روزی پرارزشی است!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Vicious women are for vicious men, and vicious men for vicious women. Good women are for good men, and good men for good women. These are absolved of what they say [about them]. For them is forgiveness and a noble provision.

Unclean things are for unclean ones and unclean ones are for unclean things, and the good things are for good ones and the good ones are for good things; these are free from what they say; they shall have forgiveness and an honorable sustenance.

Vile women are for vile men, and vile men for vile women. Good women are for good men, and good men for good women; such are innocent of that which people say: For them is pardon and a bountiful provision.

Women impure are for men impure, and men impure for women impure and women of purity are for men of purity, and men of purity are for women of purity: these are not affected by what people say: for them there is forgiveness, and a provision honourable.

معانی کلمات آیه

«الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ، وَ ...»: مراد نوریان مر نوریان را طالبند، ناریان مر ناریان را جاذبند، و ... «مُبَرَّؤُونَ»: پاکان و بیگناهان. یادآوری: هیچ یک از همسران پیامبران به طور قطع انحراف و آلودگی جنسی نداشته‌اند، و منظور از خیانت در داستان نوح و لوط، جاسوسی کردن به نفع کفّار است؛ نه خیانت ناموسی

نزول

عبدالرحمن بن زید بن اسلم گوید: این آیه درباره عائشه نازل گردیده، هنگامى که به وى تهمت و افتراء زده بودند و خداوند با این آیه او را تبرئه نمود و نیز حکم بن عتیبه گوید: هنگامى که موضوع افک و بهتان به عائشه در میان مردم مدینه پیچیده شد و مردم در اطراف آن با یکدیگر به صحبت مى پرداختند.

پیامبر به عائشه فرمود: اى عائشه این چه سخنانى است که مردم درباره تو مى گویند. عائشه گفت: من چه عذرى می‌توانم بیاورم مگر این که خدا ساحت مرا از این بهتان ها دور بسازد سپس پانزده آیه از سوره نور در این باره نازل گردید و پیامبر همه آن‌ها را قرائت فرمود تا این آیه.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


الْخَبِيثاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ الْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ «26»

زنان پليد، سزاوار مردان پليدند ومردان پليد، سزاوار زنان پليد. زنان پاك براى مردان پاك و مردان پاك براى زنان پاك. آنان از آنچه درباره ايشان مى‌گويند منزّهند و براى آنان مغفرت و روزى نيكويى است.

نکته ها

اين آيه يك اصل كلّى را مطرح مى‌كند كه در انتخاب همسر بايد دقّت كرد و اصل را بر ايمان و پاكدامنى گذاشت، نه زيبايى و ثروت. بنابراين معناى آيه اين نيست كه اگر مردى يا زنى خوب بود حتماً همسرش نيز خوب بوده و مشمول مغفرت و رزق كريم شود، زيرا قرآن، ملاك ورود در بهشت را ايمان و تقوا و عمل صالح مى‌داند و لذا با اينكه حضرت نوح و لوط، طيّب بودند، امّا همسرانشان از خبيثات و دوزخى‌اند.

كلمه‌ى «طيب» به معناى دلپسند و مطلوب است و در قرآن در توصيف مال، ذرّيه، فرزند، كلام، شهر، همسر، غذا و رزق، مسكن، درخت و تحيّت آمده است و در مقابل آن كلمه‌ى «خبيث» است كه آن هم براى مال، انسان، همسر، سخن، عمل و شجره به عنوان وصف مطرح شده است.

اين آيه را چند نوع مى‌توان معنا كرد:

الف: با توجّه به آيات قبل كه درباره‌ى تهمت به زنان پاكدامن و ماجراى افك بود و با توجّه به جمله‌ى: «مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ»، معناى آيه اين باشد كه كلمات خبيث، مثل تهمت و افترا، شايسته افراد خبيث و سخنان پاك، شايسته‌ى افراد پاك است و مردم پليد، سخن زشت مى‌گويند و مردم پاك، سخنان پاك مى‌گويند.

ب: ممكن‌است مراد آيه بيان يك حكم شرعى‌باشد كه ازدواج پاكان با ناپاكان ممنوع است.

جلد 6 - صفحه 167

نظير آيه اوّل همين سوره كه فرمود: «الزَّانِي لا يَنْكِحُ إِلَّا زانِيَةً» مرد زناكار جز زن زناكار را به همسرى نگيرد، همان گونه كه روايتى از امام باقر عليه السلام اين معنا را تأييد مى‌كند. «1»

ج: ممكن است مراد آيه همسويى فكرى، عقيدتى، اخلاقى وبه اصطلاح هم‌شأن و هم‌كفو بودن همسر باشد. يعنى هر كس بطور طبيعى به سراغ همفكر خود مى‌رود.

ناريان مر ناريان را جاذبند

نوريان مر نوريان را طالبند

در قرآن، براى رزق اوصافى ذكر شده است از جمله:

«رِزْقاً حَسَناً» «2»*، روزيى نيكو و پاكيزه.

«رِزْقٌ كَرِيمٌ» «3»*، روزيى بزرگوارانه و ارجمند.

«وَ كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالًا طَيِّباً» «4»، از آنچه خدا روزيتان كرده، از حلال و پاكيزه‌اش بخوريد.

«يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» «5»، او را از راهى كه گمان نمى‌برد، روزى مى‌دهد.

«يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ» «6» در بهشت، بى‌حساب روزى داده شوند.

پیام ها

1- طبع افراد پليد چنين است كه به سراغ پليدى‌ها مى‌روند، برخلاف افراد پاك طينت كه به سراغ خوبى‌ها مى‌روند. الْخَبِيثاتُ لِلْخَبِيثِينَ‌ ... الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبِينَ‌

2- بهره‌گيرى از نعمت‌ها و طيّبات، حقّ اهل ايمان است. «وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبِينَ»

3- سالم ماندن نسل‌هاى پاك، از توصيه‌هاى قرآن است. «وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبِينَ»

4- حمايت از پاكدامن‌ها لازم است. «أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ»

5- معنويّات بر ماديّات مقدّم است. (در قرآن هر جا عبارت‌ «رِزْقٌ كَرِيمٌ» آمده، قبلش عبارت‌ «لَهُمْ مَغْفِرَةٌ» آمده است.)

«1». تفسير مجمع‌البيان.

«2». نحل، 67.

«3». انفال، 4.

«4». مائده، 88.

«5». طلاق، 3.

«6». غافر، 40.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌6، ص: 168

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



الْخَبِيثاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ الْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ «26»

بعد از آن در ذم اهل فسق و مدح اهل صلاح بيان مى‌فرمايد:

الْخَبِيثاتُ لِلْخَبِيثِينَ‌: سخنان ناشايسته و ناپاك مانند افك معد و خاص است مر ناپاكان را از مردان و زنان، يعنى كلمات خبيثه از اهل خبث ظاهر مى‌شود و ايشانند كه به آن متكلم مى‌شوند، يا سخنان پليد گفته مى‌شود مر ناپاكان را، يعنى سخنان بد بايد گفته شود در حق پليدان نه پاكان. وَ الْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثاتِ‌: و پليدان نيز شايسته‌اند مر سخنان پليد را، زيرا طباع ايشان بدان مايل است از حيث خباثت. و يا خبيثان متعرّضند مر كلمات ناپاك را. وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبِينَ‌: و كلمات پاكيزه آماده شده يا گفته شده براى مردمان پاك، يعنى از ايشان سرايت كند و نشر نمايد. وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ‌: و پاكيزگان نيز

جلد 9 - صفحه 222

شايسته‌اند مر سخنان پاك را، يا پاكان متعرضند مر كلمات طيبه را. 2- آنكه خبيثات از سيئات خاص است مردان خبيث را، و مردان خبيث شايسته‌اند مر خبيثات از سيئات را، و طيبات از حسنات براى پاكان از مردان است، و مردان پاك شايسته‌اند طيبات حسنات را. 3- آنكه زنان ناپاك براى مردان ناپاكند، و زنان پاك راغب به آنها هستند و زنان پاك براى مردان پاكند، و مردان پاك مايل به آنها هستند، بعد از آن گفته كه اين آيه به معنى‌ «الزَّانِي لا يَنْكِحُ إِلَّا زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً» مى‌باشد.

طبرسى رحمه اللّه فرمايد: اين قول از حضرت باقر عليه السّلام نيز مروى مى‌باشد. «1» و حاصل آيه آنست كه جنسيت، سبب الفت و مصاحبت است، و چون حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله پاكيزه‌ترين موجودات است، پس ساحت قدسش از ناشايستگيها منزه و مبرى مى‌باشد.

أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ‌: آن گروه پاكيزگان مبرى و منزهند از آنچه مى‌گويند در حق آن سرور، زيرا منصب رسالت از آن عاليتر است كه ذيل عصمت آن حضرت به سخنان ناشايسته آلوده گردد. يا اهل طيب مبرى هستند از آنچه اهل خبيث در شأن آنها گويند. لَهُمْ مَغْفِرَةٌ: مر ايشان راست آمرزش از خداى تعالى، وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ‌: و روزى نيكو يعنى بى‌رنج و زحمت و بسيار و پايدار. مراد، نعمت بهشت مى‌باشد كه نيكوئى تام و كامل را دارا، و زوال و فناء در آن متصور نيست، و شايبه كدرت به آن راه ندارد و اهل آن باقى هستند به بقاء اللّه و متنعم به نعمتهائى كه بوصف در نيايد، نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه به قلب بشرى خطور نموده.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ «25» الْخَبِيثاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ الْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ «26» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى‌ أَهْلِها ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ «27» فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِيها أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ وَ إِنْ قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكى‌ لَكُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ «28» لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ مَسْكُونَةٍ فِيها مَتاعٌ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَكْتُمُونَ «29»

ترجمه‌

روزى چنين تمام ميدهد بآنها خداوند جزائشانرا كه سزاوار

جلد 4 صفحه 19

است و ميدانند كه خدا او است حق آشكار

پليدها براى پليدانست و پليدانند براى پليدها و پاكيزه‌ها براى پاكانست و پاكانند براى پاكيزه‌ها آنگروه منزهند از آنچه ميگويند مر ايشانرا است آمرزش و روزى خوب‌

اى كسانيكه گرويديد داخل مشويد در خانه‌هائى غير خانه‌هاى خودتان تا آنكه دستورى طلبيد و سلام كنيد بر اهلش اين بهتر است براى شما باشد كه شما پند گيريد

پس اگر نيابيد در آنها كسى را پس داخل آنها مشويد تا اجازه داده شود بشما و اگر گفته شود بشما بازگرديد پس باز گرديد آن پسنديده‌تر است براى شما و خدا بآنچه ميكنيد دانا است.

نيست بر شما گناهى كه داخل شويد در خانه‌هائى غير مسكون كه در آنها برخوردارى است براى شما و خدا ميداند آنچه را آشكار ميكنيد و آنچه پنهان ميداريد.

تفسير

خداوند متعال در تعقيب احوال روز قيامت فرموده در چنين روزى خداوند جزاى اعمال بندگانرا بآنها بنحوا كمل خواهد داد چون دين بمعناى جزاء است و آن حق است كه بايد داده شود بميزان استحقاق و در آنروز مردم ميدانند بعين اليقين و مشاهده ميكنند بديده حق بين كه خدا حق ثابت آشكار است بحق و عدل حكم ميكند و بحق ميدهد و مى‌بخشد و بحق ميگيرد و بدوزخ ميفرستد و جز حق و حقيقت حاكم و حكومتى نيست و در تعقيب حديث افك فرموده زنان خبيثه قابل مردان خبيث ميباشند و مردان خبيث لايق زنان خبيثه‌اند و زنان پاك قابل مردان پا كند و مردان پاك لايق زنان پاك چون سنخيت و توافق روحى و اخلاقى در مواصلت و ازدواج شرط است و بايد رعايت شود چنانچه در تفسير الزانى لا ينكح الازانية گذشت و در مجمع اين معنى را از صادقين عليهما السلام نقل نموده علاوه آنكه مردمى بودند كه ميخواستند با زنان بد ازدواج نمايند پس خداوند آنها را نهى فرمود و مكروه داشت آنرا براى ايشان و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه اقوال و افعال بد ناشايسته مناسب با اشخاص بد ناپاك است و اشخاص بد ناپاك ملايم با اقوال و افعال بد ناشايسته‌اند و اقوال و افعال خوب پسنديده مناسب با اشخاص خوب پاكيزه است و اشخاص خوب پاك موافق با اقوال و افعال خوب شايسته‌اند و در اضافه و اختصاص ادنى ملابست و

جلد 4 صفحه 20

مناسبت كافى است و در اين باب حديثى از امام باقر عليه السّلام در تفسير اين آيه بمناسبت قول خداوند ليميز اللّه الخبيث من الطيّب در سوره انفال گذشت و حقير در اواخر سوره فاتحه تحقيق آنرا نمودم و در هر حال اشخاص خوب پاك از مرد و زن مبرّى و منزّهند از آنچه ميگويند مردم در باره آنها از تهمت و بهتان بنابر معناى اول و منزهند از آنكه بگويند سخنى از قبيل سخنان آنمردم بنابر معناى دوم و از براى ايشان است خلعت مغفرت الهى و روزى فراوان خوب گواراى بهشت‌برين و نيز فرموده‌اى اهل ايمان داخل نشويد در غير خانه‌هاى مسكونى خودتان تا وقتى كه استعلام و استيذان نمائيد از اهل آن خانه‌ها و سلام كنيد بر آنها و چون استيناس موجب علم بحال و رفع خوف از ورود است بمعناى استعلام و استيذان استعمال ميشود و ظاهرا استيناس حاصل ميشود بهر قول و فعلى كه بعد از آن معلوم شود رضايت صاحب خانه اگر چه سلام باشد ولى بهتر آنستكه بگويد سلام عليكم اجازه ميدهيد چنانچه در مجمع اين دستور را از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نقل نموده و در بعضى از روايات بتسبيح و تحميد و تكبير و سرفه نمودن تفسير شده و قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از استيناس صداى رسيدن كفش بزمين و سلام كردن است و در كافى از آنحضرت نقل نموده كه پسر از پدر بايد اذن بگيرد براى ورود بر او ولى پدر از پسر نبايد اذن بگيرد و مرد بايد از خواهر و دخترش اذن بگيرد اگر شوهردار باشند اين استعلام و استيذان و سلام نمودن در وقت دخول در بيت بهتر است از براى شما از سرزده و بى خبر داخل شدن و چون بهتر است خدا دستور فرموده كه شما متذكر شويد و بصلاح خودتان عمل نمائيد و اگر نيافتيد در آن خانه‌ها كسى را كه اجازه دخول بگيريد از او يعنى كسى جواب شما را نداد پس داخل نشويد تا صاحب خانه اذن دهد شايد نخواسته باشد كسى مطلع از اوضاع خانه او شود لذا جائز نيست كسى از خارج نگاه كند و بر اوضاع داخلى خانه كسى مطلع شود و بعد اذن دخول بگيرد در صورتى كه در بسته باشد چون از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نقل شده كه اذن براى نگاه كردن است مگر در خانه باز باشد كه شايد آن اماره رضايت باشد و اگر از طرف صاحب خانه گفته شد برويد و اذن داده نشد منصرف‌

جلد 4 صفحه 21

شويد و مراجعت كنيد و اصرار نكنيد اگر چه صريحا نگفته باشند آنمراجعت و انصراف آبرومندتر و بهتر از اصرار و انتظار اجازه است براى شما و خداوند باعمال شما بندگان علم دارد ميداند چه اندازه بر طبق دستوراتش عمل ميكنيد و بهمان اندازه بشما اجر ميدهد و گناهى ندارد بلكه جائز است براى شما كه داخل شويد در غير خانه‌هاى مسكونى از قبيل خرابه‌ها كه صاحب معينى ندارد و كاروانسراها و حمامها و آسياسراها و منازلى كه معمولا مردم بى اجازه وارد ميشوند و بنا نيست كسى با اذن وارد شود براى استفاده و بهره‌مند شدن از دفع گرما و سرما و معامله و تنظيف و استراحت مختصرى بدون منع مالك يا براى برداشتن چيزى كه از انسان در آن اماكن از سابق جاى مانده و در روايت قمى ره از امام صادق بيوت غير مسكونى بحمامات و خانات و ارحيه تفسير شده و خدا ميداند شما بچه قصد وارد ميشويد و بچه نيت استيذان مينمائيد آيا حاجت مشروعى داريد يا ميخواهيد بر اسرار مردم مطلع شويد و خيال بد داريد و بر طبق آن بشما پاداش خواهد داد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


الخَبِيثات‌ُ لِلخَبِيثِين‌َ وَ الخَبِيثُون‌َ لِلخَبِيثات‌ِ وَ الطَّيِّبات‌ُ لِلطَّيِّبِين‌َ وَ الطَّيِّبُون‌َ لِلطَّيِّبات‌ِ أُولئِك‌َ مُبَرَّؤُن‌َ مِمّا يَقُولُون‌َ لَهُم‌ مَغفِرَةٌ وَ رِزق‌ٌ كَرِيم‌ٌ «26»

مفسرين‌ ‌در‌ معناي‌ (الخَبِيثات‌ُ) اختلاف‌ كردند بعضي‌ گفتند مراد كلمات‌ زشت‌ ‌است‌ بعضي‌ گفتند مراد افعال‌ قبيحه‌ ‌است‌، بعضي‌ گفتند مراد زن‌هاي‌ خبيثه‌ هستند ‌در‌ مجمع‌ البيان‌ ‌اينکه‌ قول‌ سوّم‌ ‌را‌ مي‌گويد (و ‌هو‌ المروي‌ ‌عن‌ ابي‌ جعفر و ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ ‌عليه‌ ‌السلام‌).

توضيح‌ الكلام‌ اينكه‌ خبيث‌ چيزهاي‌ پست‌، ردي‌، نجس‌، حرام‌، زشت‌ ‌را‌ مي‌گويند مقابل‌ طيب‌ ‌که‌ اطلاق‌ ‌بر‌ زمين‌ ميشود (وَ البَلَدُ الطَّيِّب‌ُ يَخرُج‌ُ نَباتُه‌ُ (بِإِذن‌ِ رَبِّه‌ِ وَ الَّذِي‌ خَبُث‌َ لا يَخرُج‌ُ إِلّا نَكِداً) اعراف‌ آيه 52.

‌بر‌ انسان‌ ميشود (قُل‌ لا يَستَوِي‌ الخَبِيث‌ُ وَ الطَّيِّب‌ُ وَ لَو أَعجَبَك‌َ كَثرَةُ الخَبِيث‌ِ) مائده‌ آيه 100.

‌بر‌ فاسد ميشود (وَ لا تَيَمَّمُوا الخَبِيث‌َ مِنه‌ُ تُنفِقُون‌َ) بقره‌ آيه 269.

جلد 13 - صفحه 515

‌بر‌ كلام‌ زشت‌ و ‌بر‌ اشجار بي‌ثمر ميشود (وَ مَثَل‌ُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ) ابراهيم‌ آيه 31.

‌بر‌ افعال‌ قبيحه‌ ميشود (وَ نَجَّيناه‌ُ مِن‌َ القَريَةِ الَّتِي‌ كانَت‌ تَعمَل‌ُ الخَبائِث‌َ) انبياء آيه 74.

ولي‌ ‌در‌ اينجا ظاهر آيه شريفه‌ طبق‌ حديث‌ مروي‌ ‌از‌ حضرت‌ باقر ‌عليه‌ ‌السلام‌ و حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ ‌السلام‌ مراد ‌از‌.

(الخَبِيثات‌ُ لِلخَبِيثِين‌َ) زنهاي‌ فاحشه‌ و زانيه‌ و مردهاي‌ زاني‌ و فحاش‌ هستند چنانچه‌ ‌در‌ حديثين‌ اشاره‌ دارد مثل‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌ (الزّانِي‌ لا يَنكِح‌ُ إِلّا زانِيَةً أَو مُشرِكَةً) شرحش‌ گذشت‌.

(وَ الخَبِيثُون‌َ لِلخَبِيثات‌ِ وَ الطَّيِّبات‌ُ لِلطَّيِّبِين‌َ وَ الطَّيِّبُون‌َ لِلطَّيِّبات‌ِ) رجال‌ پاك‌ ‌که‌ دامن‌ ‌آنها‌ آلوده‌ بزنا نشد و زن‌هاي‌ عفيفه‌ ‌که‌ عفت‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ دست‌ نداده‌ تناكح‌ كنند و عمده‌ فساد زنا اينست‌ ‌که‌ اولاد زنا بوجود نيايد ‌که‌ دشمن‌ اهل‌ بيت‌ ميشود چه‌ بگويم‌ ‌با‌ كساني‌ ‌که‌ طواف‌ نساء ندارند.

نطفه‌ پاك‌ ببايد ‌که‌ شود قابل‌ فيض‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 26)- نوریان مر نوریان را طالبند! ... این آیه در حقیقت تعقیب و تأکیدی بر آیات افک و آیات قبل از آن است و بیان یک سنت طبیعی در جهان آفرینش می‌باشد که تشریع نیز با آن هماهنگ است.

می‌فرماید: «زنان ناپاک از آن مردان ناپاکند، همان گونه که مردان ناپاک، به زنان ناپاک تعلّق دارند» (الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ).

و در نقطه مقابل نیز «زنان پاک به مردان پاک تعلق دارند، و مردان پاک از آن زنان پاکند» (وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ).

و در پایان آیه به گروه اخیر یعنی مردان و زنان پاکدامن اشاره کرده، می‌گوید:

«آنها از نسبتهای نادرستی که به آنان داده می‌شود مبرّا هستند» (أُولئِکَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا یَقُولُونَ).

و به همین دلیل «آمرزش و مغفرت الهی و همچنین روزی پر ارزش برای

ج3، ص287

آنهاست» (لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر طبرانى.

منابع