یگانگی خدا

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۴۱ توسط شهاب (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

وحدانيت خداوند

علامه طباطبائی در کتاب شیعه در اسلام در مقام بیان اعتقاد شیعه در وحدانیت خدا چنین می‌گویند: هر واقعيتى را از واقعيت‌هاى جهان فرض كنيم، واقعيتى است محدود؛ يعنى بنا به فرض و تقديرى (فرض وجود سبب و شرط) هستى را داراست و بنا به فرض و تقديرى (فرض عدم سبب و شرط) منفى است و در حقيقت وجودش مرزى دارد كه در بيرون آن مرز يافت نمى‌شود تنها خداست كه هيچ حد و نهايتى براى وى فرض نمى‌توان كرد؛ زيرا واقعيت وى مطلق است و به هر تقدير موجود مى‌باشد و به هيچ سبب و شرطى مرتبط و نيازمند نيست.

روشن است كه در مورد امر نامحدود و نامتناهى نمى‌توان «عدد» فرض نمود؛ زيرا هر دوم كه فرض شود، غير از اولى خواهد بود و در نتيجه هر دو محدود و متناهى خواهند بود و به واقعيت همديگر مرز خواهند زد؛ چنانكه اگر حجمى را مثلاً نامحدود و نامتناهى فرض كنيم در برابر آن حجمى ديگر نمى‌توان فرض كرد و اگر هم فرض كنيم دومى همان اولى خواهد بود، پس «خدا» يگانه است و شريك وجود ندارد.[۱]

پانویس

  1. مرد عربى در جنگ جمل به اميرالمؤمنين امام على علیه السلام نزديك شد و گفت يا اميرالمؤمنين آيا مى‌گويى خداى يكى است؟ مردم از هر سوى به مرد عرب حمله كرده گفتند: آيا نمى‌بينى كه اميرالمؤمنين تا چه اندازه تقسم قلب (تشويش خاطر) دارد؟ اميرالمؤمنين فرمود: «او را به حال خود بگذاريد؛ زيرا آنچه اين مرد عرب مى‌خواهد همان است كه ما از اين جماعت مى‌خواهيم»، پس به مرد عرب فرمود: «اين كه گفته مى‌شود خدا يكى است، چهار قسم است. دو معناى از آن چهار معنا درست نيست و دو معنا درست است، اما آن دو معنا كه درست نيست يكى اين است كه كسى گويد خدا يكى است و عدد و شماره را در نظر گيرد، اين معنا درست نيست؛ زيرا آن كه دوم ندارد داخل عدد نمى‌شود آيا نمى‌بينى كسانى كه گفتند: خدا، سوم سه تا است (اشاره به قول نصارا ثالث ثلاثه) كافر شدند؟ و يكى اين است كه كسى بگويد: فلانى يكى از مردم است؛ يعنى نوعى است از اين جنس (يا واحد است از اين نوع) اين معنا نيز در خدا درست نيست؛ زيرا تشبيه است و خدا از شبيه منزه است. و اما آن دو معنا كه در خدا درست است يكى اين است كه كسى بگويد خدا يكى است به اين معنا كه در ميان اشياء شبيه ندارد، خدا چنين است. و يكى اين كه كسى بگويد: خدا يكى است (احد يعنى هيچ‌گونه كثرت و انقسام برنمى‌دارد نه در خارج و نه در عقل و نه در وهم) خدا چنين است). (بحار، ج 3، ص 207) و باز امام على علیه السلام مى‌فرمايد: «شناختن خدا همان يگانه دانستن اوست». (بحار، ج 2، ص 186) يعنى اثبات وجود خداى تعالى كه وجودى است نامتناهى و غيرمحدود در اثبات وحدانيت وى كافى است؛ زيرا دوم براى نامتناهى تصور ندارد.