وهابیت

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۰۱ توسط Zamani (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

وهابیّت نام فرقه‌ای است که محمد بن عبدالوهاب (م ۱۲۰۶ق) بنیان نهاد. وهابیت با ادعای پیروی از سلف (مسلمانان قرون نخستین تاریخ اسلام)[۱]خود را سلفیه نامیده، معتقدند به اینکه مفهوم توحید در بین مسلمانان با شرک آمیخته شده، بر این اساس آنها را دعوت به بازگشت بر سر عقاید اسلامی پیشینیان می‌نمایند.[۲] و مخالفین از مسلمانان را غالبا کافر یا مشرک می‌دانند.

مؤسس وهابیّت

«محمّد بن عبدالوهاب»، در شهر «عُیَیْنَه» از سرزمین نجد واقع در عربستان سعودی دیده به دنیا آمد. او علوم تفسیر، حدیث، عقاید و فقه را بر اساس مذهب احمد حنبل در خدمت پدرش فراگرفت، آنگاه برای ادامه تحصیل به مکّه و سپس به مدینه مسافرت کرد. و در همانجا بنای مخالفت با رفتار مسلمانان را نهاد و زبان به انتقاد گشود که چرا مسلمانان به زیارت قبر پیامبر می روند و از آن حضرت شفاعت می جویند؟!

سپس به نجد بازگشت، آنگاه راهی بصره و دمشق شد. مدّتی بعد به «حُرَیْمَلَه» از قلمرو نجد رفت که پدرش به آنجا منتقل شده بود. وی در آنجا نیز اعمال و رفتار مسلمانان را مورد انتقاد قرار داد و تحت تأثیر افکار «ابن تیمیّه» و «ابن قیّم جوزیّه» با توسّل، شفاعت، زیارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه بر فراز قبور بشدّت مخالفت ورزید. مخالفت او با آداب و سنن رایج زمان، موجب درگیری در منطقه شد؛ گروهی به طرفداری و گروه دیگری به مخالفت با او برخاستند.

اوّل کسی که علم مخالفت با او را برافراشت پدرش عبدالوهاب بود. عبدالوهّاب در آن روزگار قاضی شهر و عالم برجسته آن منطقه بشمار می آمد و لذا تا موقعی که او در قید حیات بود پسرش کاری از پیش نبرد. پس از درگذشت پدر - به سال 1153 ه. - بود که او به تبلیغ افکار خود پرداخت و به دنبال درگیری های فراوانی که بین هوداران و مخالفان او درگرفت، امیر «عُیَینه» از شهر بیرونش راند و او از آنجا راهی «درعیّه» شد و در این شهر با امیر درعیّه «محمد بن سعود» (نیای آل سعود)، ملاقات نموده، روابط نزدیک ایجاد کرد. و این دو به کمک هم حکومت آل سعود را در عربستان پس از کشتار و ویرانی بسیار پایه گذاری کردند. محمد بن عبدالوهاب در سال 1206 ق درگذشت.[۳]


فقه و عقیده وهابیت

وهّابیان در فقه، پیرو مذهب حنبلی‌ اند و در عقاید و برخی فروع بر روش ابن تیمیه (م. ۷۲۸ ق) هستند. اینان خود را «سلفیه» می‌خوانند و مدّعی‌اند که بر سیره سَلَف صالح - یعنی اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله - مشی می‌کنند.

وهّابیان به ظاهر قرآن و سنت تمسک دارند و هر آنچه را در کتاب و سنت نیابند، بدعت می‌شمارند و از این رو تنها خود را موحد می‌دانند و دیگر مسلمانان را در عبادت، مشرک می‌پندارند و اهل بدعت می‌انگارند.[۴] [۵]

ابن تیمیه منشا وهابیت

بنیان آرا و عقاید وهابیت بر نظریه‌های ابوعباس احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه حرّانی دمشقی استوار است. او در قرن ۸ هجری می‌زیست و حنبلی مذهب بود و عقاید و آرایی را بر این مذهب افزود که پیش از آن در هیچ یک از مذاهب اسلامی وجود نداشتند.[۶] فقهای بزرگ زمان ابن تیمیّه، اقوال وی را مردود و محکوم دانستند و بسیاری از علمای دینی در بلاد اسلامی با او مخالفت کردند؛ چونان که برخی او را کافر دانستند و برخی دیگر خواستار حبس او شدند.[۷] [۸] بدین روی، عقاید ابن تیمیّه تا قرن ۱۲ هجری رونق نیافت.

عبدالوهاب و آل‌سعود احیاگران وهابیت

در قرن ۱۲ هجری بود که محمد بن‌ عبدالوهاب نجدی به احیای نظریّه‌های او پرداخت. عبدالوهاب نیز در آغاز هواخواهی نیافت و به سال ۱۱۶۰ ق. به شهر دِرعیه از شهرهای مشهور نجد رفت. امیر آن دیار، محمد بن مسعود - جد آل سعود - بود و عقاید عبدالوهّاب را برای تقویت حکومت خویش مناسب دید.

محمّد بن مسعود با محمّد بن عبدالوهاب قرار گذاشت تا نیروی حکومتی خویش را برای تبلیغ و ترویج مذهب او بکار اندازد؛ به شرط آن که محمد بن عبدالوهّاب نیز از گذر جایگاه دینی خویش، حکومت را تأیید و تقویت کند.[۹] [۱۰] از آن پس، این دو تن به شهرهای بسیاری لشکر کشیدند و هر کس را با عقاید خویش ناسازگار یافتند، کافر خواندند و کشتند.

واگذاری عربستان به آل سعود

بدین سان، روز به روز قدرت آل سعود روی به فزونی گذاشت و در سایه آن آیین وهّابی نیز گسترش یافت. چون امپراتوری عثمانی بدست کشورهای استعمارگر تجزیه شد، عربستان به آل سعود واگذار گشت؛ زیرا آنان بسیار قدرت یافته بودند و باورهایشان با اهداف استعمارگران ناسازگار نبود. از آن پس تاکنون وهابیّت مذهب رسمی کشور عربستان است و وهابیان می‌کوشند تا مذهب خویش را در دیگر کشورهای اسلامی ترویج دهند.[۱۱]

عقاید وهابیت

ویژگی بنیادی مذهب وهّابی، نفی و انکار است. عقاید وهّابی بر نفی عقاید و اعمال دیگر مسلمانان استوار است. آنان برخی اعتقادات و اعمال مسلمانان را با توحید عبادی ناسازگار می‌پندارند.

استمداد از خدا

وهّابیان توسل به اولیای الهی و استمداد از آنان را برنمی‌تابند و معتقدند که باید خدا را بی‌واسطه خواند و تنها باید از او استمداد کرد و اگر کسی جز این کند، کافر است.[۱۲] [۱۳] [۱۴]

جواب عقلی شیعیان

شیعیان در برابر وهّابیان، بر آن‌اند که اگر استمداد از غیرخدا شرک است، باید همه انسان‌ها و از جمله وهّابیان را مشرک دانست؛ زیرا همه انسان‌ها محتاج یکدیگرند و خداوند آنان را به یکدیگر نیازمند ساخته است. شرک آنگاه تحقّق می‌یابد که استمداد از مخلوق، همراهِ خدا پنداشتن و مستقل پنداشتن او صورت گیرد.

جواب از قرآن و سنت

از قرآن و سنت برمی‌آید که واسطه کردن بندگان صالح خدا برای‌ حوایج و آمرزش، نه تنها شرک نیست که امری پسندیده است؛ زیرا آدمی در این حال از خداوند مدد می‌طلبد و در حقیقت از او یاری می‌خواهد.[۱۵] [۱۶]

شفاعت اولیاءالله و زیارت قبور

برخی از عقاید و اعمال که در نظر وهّابیان شرک به شمار می‌آیند، عبارت‌اند از: توسّل به اولیای الهی، طلب شفاعت از آنان تعمیر و بنا و زیارت قبور مقدس و نیز تبرّک و استشفا از اولیای الهی.

سوگند به غیرخدا

وهّابیان سوگند به غیرخدا و عقیده به نیروی غیبی بندگان خاصّ خدا را نیز برنمی‌تابند.

جواب علمای شیعه

علمای اسلام، به اشکال‌های وهابیان پاسخ‌های مفصّلی داده‌اند. سوگند به غیرخدا و شرک و استشفاء از اولیای الهی نیز با شرایطی ویژه در قرآن و سنت روا شمرده شده‌اند.[۱۷] [۱۸] [۱۹] [۲۰] [۲۱] درباره نیروی غیبی انبیا و اولیا نیز آیاتی روشن در قرآن به چشم می‌آید. [۲۲] [۲۳]

سایر عقائد وهابیان

وهّابیان، باورهای ویژه دیگری نیز دارند؛ از جمله نخستین پیامبر را نوح (علی نبینا و آله و علیه السلام) می‌شمارند. [۲۴]

آنان معتقدند که خدا را در آخرت می‌توان دید.[۲۵] نیز بر آن‌اند که پیامبران تنها در مقام تبلیغ معصوم‌ اند و در غیر این مقام ممکن است گناه کنند و خلاف آیین خویش گام بردارند.[۲۶] [۲۷]

کتب علمای اسلام در رد وهابیت

علمای شیعه و سنی در رد وهابیّت، کتاب‌های فراوانی نوشته‌اند.[۲۸] نخستین کتاب در این باره را برادرِ سنی مذهبِ محمّد بن عبدالوهّاب نوشته و نام آن را الصّواعق الالهیّة فی الرّدّ علی الوهّابیّة نهاده است.

از نخستین آثار شیعه در این باره کتاب منهج الارشاد لِمَن اراد السّداد، نوشته شیخ جعفر کاشف الغطاء است.

چند مورد از کتابهای شیعه در رد وهابیت

پانویس

  1. علیزاده موسوی، سلفی گری و وهابیت، ۱۳۹۳ش، ص۳۲.
  2. أسود، الاتجاهات المعاصرة في دراسة السنة النبوية، ۲۰۰۸م، ص۳۴۲.
  3. فقیهی، علی اصغر، تاریخ وهابیت، قم، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، 1385ش، ص1-3
  4. کشف الارتیاب، ص۷-۱۲.
  5. فرق و مذاهب کلامی، ص۱۸۱.
  6. بحوث فی الملل والنّحل ج۴، ص۳۳۱.
  7. بحوث فی الملل والنّحل، ج۴، ص۳۵-۶۳ .
  8. وهابیّت از دیدگاه مذاهب اهل سنّت، ص۵۷-۴۳.
  9. وهّابیان، ص۷۸.
  10. وهّابیان، ص۷۹.
  11. آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ص۱۴۴.
  12. مجموعة الوسائل والمسائل، ج۳-۱، ص۲۰-۲۱.
  13. مجموعة الوسائل والمسائل ج۱-۳، ص۴۲-۴۶.
  14. کشف الارتیاب، ص۱۴۳-۱۱۹.
  15. سوره نساء/سوره۴، آیه۶۴.
  16. اصل الشّیعة و اصولها، ص۱۰۰.
  17. سوره یوسف/سوره۱۲، آیه۹۳.
  18. سوره حجر/سوره۱۵، آیه۷۲.
  19. سوره آل عمران/سوره۳، آیه۳۵.
  20. وسائل الشّیعة، ج۱۶،‌ ص۱۹۰.
  21. بحوث فی الملل والنّحل، ج۴.
  22. سوره بقره/سوره۲، آیه۶۰.
  23. سوره آل عمران/سوره۳، آیه۴۹.
  24. فرهنگ فرق اسلامی، ص۴۵۹.
  25. منهاج السّنّة النبویّة، ج۱-۲، ص۲۱۵-۲۱۶.
  26. منهاج السّنّة النبویّة، ج۱-۲، ص۲۲۸-۲۲۶.
  27. ادیان الهی و فرق اسلامی، ص۱۹۴.
  28. فرقه وهّابی و پاسخ شبهات آنها، ص۲۱-۱۵.


منابع

  • فرهنگ شيعه، جمعى از نويسندگان، ص۴۶۵-۴۶۷.
  • فقیهی، علی اصغر، تاریخ وهابیت، قم، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، 1385ش
  • سلفیه، ویکی شیعه.