ولایت علی علیه‌السلام در قرآن کریم و سنت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Ketab494.jpg
نویسنده سيد مرتضى عسكرى
موضوع اثبات امامت
زبان فارسی
تعداد جلد 1


ولايت على(ع) در قرآن كريم و سنت پيامبر(ص)، در پاسخ به نوشته شيخ ابوسلمان عبدالمنعم بلوچ (چرا ولايت على در قرآن نيست)، اثر سيد مرتضى عسكرى، مجموعه‌اى است كه مشتمل بر داستان‌ها و حكايات، توضيح و تفسير آيات قرآن و نيز احاديث و روايات نقل‌شده از شيعه و سنى درباره امامت و ولايت امام على(ع) و ديگر امامان(ع) مى‌باشد.[۱]

كتاب، به زبان فارسى و در سال 1422ق، نوشته شده است.

ساختار

كتاب، با مقدمه كوتاهى از نويسنده آغاز و مطالب بدون تبويب و فصل‌بندى خاصى ارائه شده است.

در اين كتاب با استناد به برخى از آيات قرآنى، احاديث و كتاب‌هاى شيعه و سنى، نقش و جايگاه امام على(ع) و ولايت او و امامان بعد از او تبيين و بررسى شده است. موضوعات كتاب عبارتند از: نامه‌هاى برخى از دانشمندان سنى كه شيعه شده‌اند، چرا موضوع امامت در قرآن مطرح نشده است، چرا نام حضرت على(ع) در قرآن نيامده است، امامت اهل‌بيت(ع) از ديدگاه روايات، حفظ و اجراى شريعت توسط اوصياى پيامبر(ص) و جايگاه حضرت مهدى(عج) در منابع مكتب خلفا.[۲]

گزارش محتوا

در مقدمه كوتاه نويسنده، به سير بحث، اشاره شده است.[۳] نويسنده، در ابتدا رونوشتى از مقدمه جزوه و نامه عالم سنى شيخ ابوسلمان عبدالمنعم بلوچ با عنوان «از علماى شيعه بپرسيد چرا نام على در قرآن نيست» را آورده و پس از بررسى و پاسخ به آن، به نامه بسيارى از علما و استادان دانشگاه‌هاى مصر، سودان، مغرب، الجزاير و ديگر كشورها كه با خواندن كتاب‌هاى او شيعه شده و به وى نامه نوشته‌اند، اشاره نموده است.[۴]

نويسنده در پاسخ به اين نامه، دو موضوع زير را بررسى نموده است:

اول: ابوعمر محمدباقر سجودى جوانى شيعه بوده و اكنون سنى شده است.

دوم: ايشان جزوه‌اى نشر كرده و در آن جزوه، دو امر زير را مطرح كرده است:

گفتار اول:

الف) از علماى شيعه بپرسيد چرا نام حضرت على(ع) در قرآن نيست؟

ب) ذكرى از امامت و امامت حضرت على(ع) در قرآن نيست.

گفتار دوم:

الف) جانشين پيامبر؛

ب) غيبت حضرت مهدى(عج).[۵]

نويسنده در پاسخ به گفتار اول، ابتدا معناى امامت را بررسى نموده و سپس به پاسخ به اين سؤال پرداخته است. وى در اين پاسخ، ابتدا دو پيشگفتار مبنى بر اينكه «قرآن و سنت مكمل يكديگرند» و «خبر دادن پيامبر(ص) از كسانى كه خواهند آمد و خواهند گفت: تنها از قرآن براى ما بگويند و اصولا به حديث پيامبر(ص) اعتنا نمى‌كنند» مطرح كرده و سپس چنين نتيجه‌گيرى نموده است كه بدون مراجعه به سنت، انجام وظايف شرعى امكان‌پذير نخواهد بود و بر ما لازم است كه براى اخذ اسلام و پيروى از دستورات الهى، به قرآن و سنت با هم مراجعه كنيم و اگر كسى تنها به يكى از اين دو رجوع نمايد و آن‌ها را از يكديگر جدا كند، بى‌گمان بنا بر آن گذاشته است كه خود را از قيد و بند اسلام رها ساخته و قوانين آن را به ميل و خواسته خود تفسير و تعبير نمايد؛ زيرا با حذف سنت پيامبر(ص) كه كليد فهم و مفسر قرآن است، تأويل قرآن بنا به ميل و سليقه شخصى به‌سادگى امكان‌پذير خواهد بود.[۶]

نويسنده ضمن بررسى رواياتى كه به معرفى امامان دوازده‌گانه بعد از رسول خدا(ص) پرداخته‌اند، به نتايج زير اشاره كرده است:

  1. شماره خلفاى پيامبر(ص) و پيشوايان اسلام، از دوازده تن تجاوز نكرده و همگى از قريش اند.[۷]
  2. اين پيشوايان و خلفا به‌طور پيوسته تا روز قيامت در ميان امت خواهند بود.[۸]

وى در پاسخ به اين سؤال كه چرا اين احاديث از تحريف مصون مانده‌اند، به اين نكته اشاره نموده است كه در هنگام نقل اين احاديث، عدد خلفا هنوز به دوازده تن نرسيده بود. به اين معنى كه نقل اين حديث، در عصر حكومت معاويه و يزيد بن معاويه بود و تا آن زمان، خلفاى رسمى، 6 يا 7 تن بيشتر نبودند؛ بنابراين، دستگاه خلافت از نشر آن احساس خطر نمى‌كرد و زمانى كه عدد خلفا از دوازده تن گذشت، ديگر امكان جلوگيرى از نشر يا تغيير و تحريف آن، وجود نداشت و با توجه به فروض مختلف و دور از حقيقتى كه در توجيه احاديث مذكور گفته شده است، تنها طرح مكتب اهل بيت؛ يعنى دوازده امام معصوم(ع) است كه قابل تطبيق با احاديث مزبور مى‌باشد.[۹]

بحث تعيين وصى پيامبر(ص) و امام امت پس از ايشان، حاملان علوم پيامبر(ص)، معرفى امامان دوازده‌گانه بعد از رسول خدا(ص) و كتاب‌هاى امام على(ع) در دست ائمه اهل‌بيت(ع)، از ديگر عناوين مطرح‌شده در این كتاب مى‌باشد.

كتاب، باآنكه برخى از روايات را به چالش كشانده و كاملا علمى و تحقيقى است، داراى بيانى روشن و نثرى روان و راحت است؛ به‌طورى كه عموم خوانندگان را به خود جذب مى‌كند. نويسنده علاوه بر استفاده از شيوه‌هاى محدود تحقيق، از قبيل روش‌هاى توصيفى تاريخى، تحليلى، مقايسه‌اى و تكيه بر اسناد، منابع و مراجع بررسى را با تمام شرايط، جستجو، تحقيق و كنترل كرده است، سپس در پرتو قرآن و سنت صحيح درباره آن‌ها داورى و ارزشيابى نموده و به نكات تازه و بديعى دست يافته است.[۱۰]

وضعيت كتاب

فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.

پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.

پانویس

  1. فهرست كتاب‌هاى منتشرشده در دى‌ماه 1381، ص 194
  2. فهرست كتاب‌هاى منتشرشده در اسفندماه 1382، ص 190
  3. مقدمه، ص 5
  4. متن كتاب، ص 7
  5. همان، ص 11
  6. همان، ص 37
  7. همان، ص 89
  8. همان، ص 90
  9. همان، ص 92
  10. همين ماه: به ياد علامه سيد مرتضى عسکرى

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن كتاب.
  2. «فهرست كتاب‌هاى منتشرشده در اسفندماه 1382»، پايگاه اطلاع‌رسانى مجلات تخصصى نور، نشريه: اطلاع‌رسانى و كتابدارى «كتاب ماه دين»، فروردين و ارديبهشت 1383، شماره 78 و 79 (107 صفحه، از 107 تا 213).
  3. «فهرست كتاب‌هاى منتشرشده در دى‌ماه 1381»، پايگاه اطلاع‌رسانى مجلات تخصصى نور، نشريه: اطلاع‌رسانى و كتابدارى «كتاب ماه دين»، دى و بهمن 1381، شماره 63 و 64 (45 صفحه، از 158 تا 202).
  4. «همين ماه: به ياد علامه سيد مرتضى عسکرى»، پايگاه اطلاع‌رسانى مجلات تخصصى نور، نشريه: اطلاع‌رسانى و كتابدارى «كتاب ماه تاريخ و جغرافيا»، شهريور 1386، شماره 112 (1 صفحه، از 101 تا 101).

منبع

ویکی نور