هجرت: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{نیازمند ویرایش فنی}} «هجرت» در زندگی بشر و پیشرفت علوم و بوجود آمدن تمدنها نقش ...' ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
 
 
«هجرت» در زندگی بشر و پیشرفت علوم و بوجود آمدن تمدنها نقش تعیین کننده‌ای داشته و دارد. [[اسلام]] به عنوان آخرین دین الهی در ابعاد مختلف مسئله هجرت را مطرح کرده و بر آن پای فشرده است.  
 
«هجرت» در زندگی بشر و پیشرفت علوم و بوجود آمدن تمدنها نقش تعیین کننده‌ای داشته و دارد. [[اسلام]] به عنوان آخرین دین الهی در ابعاد مختلف مسئله هجرت را مطرح کرده و بر آن پای فشرده است.  
  
"هجرت" از مادّۀ "هجر" به معناي ترك و جدايي است، مهاجرت در اصل به معناي بريدن از ديگري و ترك وي است.
+
"هجرت" از مادّه "هجر" به معناي ترك و جدايي است، مهاجرت در اصل به معناي بريدن از ديگري و ترك وي است.
  
== انواع هجرت ==
+
==انواع هجرت==
  
*هجرت با بدن: <ref> راغب اصفهاني، مفردات راغب؛ «هجر». </ref>
+
* هجرت با بدن:<ref>راغب اصفهاني، مفردات راغب؛ «هجر».</ref>
«...وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ...»(نساء/34)
 
«در بستر از آنها دوري نمائيد»
 
*يا با زبان و قلب:
 
«إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا »(فرقان/30)
 
«قوم من قرآن را رها كردند»
 
*و گاهي بريدن از غير با هر سه (بدن، زبان، قلب) است:<ref> همان </ref>
 
«وَ اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلًا » (مزمل/10)
 
«و در برابر آنچه (دشمنان) مي‌گويند شكيبا باش و به طرزي شايسته از آنان دوري گزين!»
 
 
«...وَ الَّذِينَ هَاجَرُواْ...» (بقره/218)
 
«...و كساني كه هجرت كردند...» يعني كساني كه از بلاد كفر به بلاد ايمان هجرت كردند.
 
 
== اهداف هجرت ==
 
  
1. هجرت برای فراگیری دانش:
+
{{متن قرآن|«...وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ...»}}؛([[سوره نساء]]/34) در بستر از آنها دوري نمائيد.
قرآن می‌فرماید: «وَما کانَ الْمُؤمِنُون لِیَنْفِرُوا کافَّةً فَلَوْلا نَفَر مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فی الدّین...» <ref> توبه/122. </ref>؛ «شایسته نیست مؤمنان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان طایفه‌ای کوچ [و هجرت] نمی‌کند تا در دین [و معارف و احکام اسلام [آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟»
 
در روایات به مسلمانان دستور داده‌اند که برای فراگیری علم اگر لازم باشد تا نقطه‌های دور دست همچون چین مسافرت و مهاجرت کنند. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: «اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَلَوْ بِالصّینِ <ref> حرّ عاملی، وسائل الشیعه، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ج18، ص14. </ref>؛ علم کسب کنید اگر چه در چین باشد.»
 
در این هجرت خداپسندانه هزاران ملک طالب علم را مشایعت می‌کنند، چنان که پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: «مَنْ خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ یَطْلُبُ عِلْما شَیّعَهُ سَبْعُونَ اَلْفَ مَلَکٍ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ <ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، تهران، المکتبة الاسلامیة، ج1، ص170. </ref>؛ کسی که از خانه‌اش برای کسب علم خارج می‌شود، هفتاد هزار ملک او را بدرقه می‌کنند و برای او استغفار می‌نمایند.»
 
  
2. هجرت برای حفظ دین:
+
* يا با زبان و قلب:
پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: «مَنْ فَرَّ بِدینِهِ مِنْ اَرْضٍ اِلیَ اَرْضٍ وَاِنْ کانَ شِبْرا مِنَ الاَْرْضِ اِسْتَوْجَبَ الْجَنَّةَ<ref> بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1403، ج 19، ص 31؛ مجموعه ورّام، ج 1، ص 36. </ref>؛ کسی که برای حفظ دین و آئین خود از سرزمینی به سرزمین دیگر هجرت کند، استحقاق بهشت می‌یابد.»
 
  
3. هجرت از دست ظلم ظالمان:
+
{{متن قرآن|«إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَاالْقُرْآنَ مَهْجُورًا»}}؛ ([[سوره فرقان]]/30) قوم من قرآن را رها كردند.
قرآن می‌فرماید: «وَالَّذینَ هاجَرُوا فِی اللّه‌ِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّءَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً»<ref> نحل/41. </ref>؛ آنها که مورد ستم واقع شدند، و به دنبال آن در راه خدا مهاجرت اختیار کردند، جایگاه پاکیزه‌ای در دنیا به آنها خواهیم داد.»
 
  
4. هجرت از گناه (هجرت درونی):
+
* و گاهي بريدن از غير با هر سه (بدن، زبان، قلب) است:<ref>همان.</ref>
اصولاً روح هجرت مقدس همان فرار از «ظلمت» به «نور» و از کفر به ایمان، از گناه و نافرمانی به اطاعت خدا است، و لذا در احادیث می‌خوانیم، مهاجرانی که جسمشان هجرت کرده اما در درون و روح خود هجرتی نداشته‌اند، در صف مهاجران نیستند، و به عکس آنها که نیازی به هجرت مکانی نداشته‌اند، اما دست به هجرت درونی زده‌اند، در زمره مهاجرانند. امیرمؤمنان علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «وَیَقُولُ الرَّجُلُ هاجَرْتُ وَلَمْ یُهاجِرْ اِنَّمَا الْمُهاجِرُونَ الَّذینَ یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ وَلَمْ یَأْتُوا بِها<ref> شیخ عباس قمی، سفینة البحار، مکتبة السنائی، مادّه هجر. </ref>؛ کسی می‌گوید مهاجرت کردم در حالی که مهاجرت واقعی نکرده است، مهاجران [واقعی] آنها هستند که از گناهان هجرت کنند و مرتکب آن نشوند.»
 
  
5. هجرت به سوی خدا:
+
{{متن قرآن|«وَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلاً»؛([[سوره مزمل]]/10) و در برابر آنچه (دشمنان) مي‌گويند: شكيبا باش و به طرزي شايسته از آنان دوري گزين!
در قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم علیه‌السلام (و بنا بر قولی از زبان لوط علیه‌السلام ) <ref> ر.ک: تفسیر نمونه (پیشین) ج16، ص239. </ref> می‌خوانیم: «وَقالَ اِنّی مُهاجرٌ اِلی رَبّی اِنّهُ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ <ref> عنکبوت/26. </ref>؛ و [ابراهیم [گفت: من به سوی پروردگارم هجرت می‌کنم که او عزیز و حکیم است.» ممکن است مراد از این هجرت یکی از انواع گذشته باشد؛ هجرت از دست ظالمان، هجرت برای حفظ دین... و یا مراد از آن همان ظاهر آیه باشد؛ یعنی، هجرت به سوی خداوند برای رسیدن به مقام نبوت یا مقام بالاتر و ... <ref> ر.ک: فیض کاشانی، تفسیر الصافی، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ج4، ص115. </ref>. و شاهد این مطلب این آیه است که : «اِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی سَیَهْدینِ» <ref> صافات/99. </ref>؛ «من به سوی خدای خودم می‌روم و او مرا هدایت خواهد کرد.»
 
از انواع هجرت، اهداف هجرت هم به دست می‌آید. گاهی هجرت برای کسب دانش و علوم است (یَطْلُبُ عِلْما)، گاهی به هدف حفظ دین (مَنْ فَرَّ بِدینِه مِن اَرضٍ...) و گاهی برای فرار از ظلم و ظالم (هاجَرُوا... من بعد ما ظُلموا) و گاهی برای رسیدن به خداوند (مُهاجِرٌ اِلی رَبّی) و زمانی برای فرار از گناه است (یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ) و همه اهداف گذشته یا به نیّت خدا و (فی سَبیلِ اللّه‌) است یا برای غیر خدا. البته به استثنای دوم و پنجم که قطعا جنبه خدایی دارد.
 
  
== جایگاه و منزلت هجرت در متون دینی ==
+
{{متن قرآن|«...وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ...»}}؛([[سوره بقره]]/218) ...و كساني كه هجرت كردند... يعني كساني كه از بلاد كفر به بلاد ايمان هجرت كردند.
  
1. هجرت یک دستور سازنده اسلامی:
+
==اهداف هجرت==
قرآن در بیش از 14 آیه <ref> آل عمران/195؛ انفال/72، 74، 75؛ توبه/20؛ نحل/41، 110 و... . </ref> به زبانهای مختلف دستور به هجرت داده است. گاهی با زبان ملامت، می‌گوید «مگر سرزمین خدا گسترده نبود، چرا دست به هجرت نزدید؟<ref> نساء/97. </ref>» گاهی پاداش عظیم آن را گوشزد می‌نماید و می‌فرماید: «اَلَّذینَ امَنوُا وَهاجَرُوا وَجاهَدُوا فی سَبیلِ اللّه‌ِ بِاَمْوالِهِمْ وَاَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللّه‌ِ وَاوُلئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ»(3)<ref> توبه/20. </ref>؛ «آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردند درجه بزرگتری نزد خدا دارند و آنها رستگارند.»
+
 
 +
* 1. هجرت برای فراگیری دانش:
 +
 
 +
قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|«وَما کانَ الْمُؤمِنُون لِیَنْفِرُوا کافَّةً فَلَوْلا نَفَر مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فی الدّین...» }}؛<ref>[[سوره توبه]]/122.</ref>؛ شایسته نیست مؤمنان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان طایفه‌ای کوچ [و هجرت] نمی‌کند تا در دین [و معارف و احکام اسلام] آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟
 +
 
 +
در روایات به مسلمانان دستور داده‌اند که برای فراگیری علم اگر لازم باشد تا نقطه‌های دوردست همچون چین مسافرت و مهاجرت کنند. پیامبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه‌ و‌ آله فرمودند: «اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَلَوْ بِالصّینِ»؛<ref>حرّ عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج18، ص14.</ref> علم کسب کنید اگر چه در چین باشد.
 +
 
 +
در این هجرت خداپسندانه هزاران ملک طالب علم را مشایعت می‌کنند، چنان که [[پیامبر اسلام]] صلی ‌الله ‌علیه‌ و ‌آله فرمودند: «مَنْ خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ یَطْلُبُ عِلْما شَیّعَهُ سَبْعُونَ اَلْفَ مَلَکٍ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ»؛<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، تهران، المکتبة الاسلامیة، ج1، ص170.</ref> کسی که از خانه‌اش برای کسب علم خارج می‌شود، هفتاد هزار ملک او را بدرقه می‌کنند و برای او استغفار می‌نمایند.
 +
 
 +
* 2. هجرت برای حفظ دین:
 +
 
 +
پیامبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله فرمودند: «مَنْ فَرَّ بِدینِهِ مِنْ اَرْضٍ اِلیَ اَرْضٍ وَاِنْ کانَ شِبْرا مِنَ الاَْرْضِ اِسْتَوْجَبَ الْجَنَّةَ»؛<ref>بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1403، ج19، ص31؛ مجموعه ورّام، ج1، ص36.</ref> کسی که برای حفظ دین و آئین خود از سرزمینی به سرزمین دیگر هجرت کند، استحقاق بهشت می‌یابد.
 +
 
 +
* 3. هجرت از دست ظلم ظالمان:
 +
 
 +
قرآن می‌فرماید: {{متن قرآن|«وَالَّذینَ هاجَرُوا فِی اللّه‌ِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّءَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً»}}؛<ref>[[سوره نحل]]/41.</ref>؛ آنها که مورد ستم واقع شدند و به دنبال آن در راه خدا مهاجرت اختیار کردند، جایگاه پاکیزه‌ای در دنیا به آنها خواهیم داد.
 +
 
 +
* 4. هجرت از گناه (هجرت درونی):
 +
 
 +
اصولاً روح هجرت مقدس همان فرار از «ظلمت» به «نور» و از کفر به ایمان، از گناه و نافرمانی به اطاعت خدا است ولذا در احادیث می‌خوانیم، مهاجرانی که جسمشان هجرت کرده اما در درون و روح خود هجرتی نداشته‌اند، در صف مهاجران نیستند و به عکس آنها که نیازی به هجرت مکانی نداشته‌اند، اما دست به هجرت درونی زده‌اند، در زمره مهاجرانند.
 +
 
 +
امیرمؤمنان علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «وَیَقُولُ الرَّجُلُ هاجَرْتُ وَلَمْ یُهاجِرْ اِنَّمَا الْمُهاجِرُونَ الَّذینَ یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ وَلَمْ یَأْتُوا بِها»؛<ref>شیخ عباس قمی، سفینة البحار، مکتبة السنائی، مادّه هجر.</ref> کسی می‌گوید مهاجرت کردم در حالی که مهاجرت واقعی نکرده است، مهاجران [واقعی] آنها هستند که از گناهان هجرت کنند و مرتکب آن نشوند.
 +
 
 +
* 5. هجرت به سوی خدا:
 +
 
 +
در قرآن کریم از زبان [[حضرت ابراهیم]] علیه ‌السلام (و بنا بر قولی از زبان [[حضرت لوط]] علیه ‌السلام)<ref>ر.ک: تفسیر نمونه (پیشین) ج16، ص239.</ref> می‌خوانیم: {{متن قرآن|«وَ قالَ اِنّی مُهاجرٌ اِلی رَبّی اِنّهُ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ»}}<ref>[[سوره عنکبوت]]/26.</ref>؛ و [ابراهیم] گفت: من به سوی پروردگارم هجرت می‌کنم که او عزیز و حکیم است.
 +
 
 +
ممکن است مراد از این هجرت یکی از انواع گذشته باشد؛ هجرت از دست ظالمان، هجرت برای حفظ دین... و یا مراد از آن همان ظاهر آیه باشد؛ یعنی هجرت به سوی خداوند برای رسیدن به مقام نبوت یا مقام بالاتر و...<ref>ر.ک: فیض کاشانی، تفسیر الصافی، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ج4، ص115.</ref> و شاهد این مطلب این آیه است که: {{متن قرآن|«اِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی سَیَهْدینِ»}}؛<ref>[[سوره صافات]]/99.</ref>؛ من به سوی خدای خودم می‌روم و او مرا هدایت خواهد کرد.
 +
 
 +
از انواع هجرت، اهداف هجرت هم بدست می‌آید. گاهی هجرت برای کسب دانش و علوم است (یَطْلُبُ عِلْما)، گاهی به هدف حفظ دین (مَنْ فَرَّ بِدینِه مِن اَرضٍ...) و گاهی برای فرار از ظلم و ظالم (هاجَرُوا... من بعد ما ظُلموا) و گاهی برای رسیدن به خداوند (مُهاجِرٌ اِلی رَبّی) و زمانی برای فرار از گناه است (یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ) و همه اهداف گذشته یا به نیت خدا و (فی سَبیلِ اللّه‌) است یا برای غیرخدا. البته به استثنای دوم و پنجم که قطعاً جنبه خدایی دارد.
 +
 
 +
==جایگاه و منزلت هجرت در متون دینی==
 +
 
 +
* 1. هجرت یک دستور سازنده اسلامی:
 +
 
 +
قرآن در بیش از 14 آیه <ref>[[سوره آل عمران]]/195؛ [[سوره انفال]]/72، 74، 75؛ [[سوره توبه]]/20؛ [[سوره نحل]]/41، 110 و...</ref> به زبانهای مختلف دستور به هجرت داده است.
 +
 
 +
گاهی با زبان ملامت می‌گوید: «مگر سرزمین خدا گسترده نبود، چرا دست به هجرت نزدید؟».<ref>[[سوره نساء]]/97. </ref>  
 +
 
 +
 
 +
 
 +
 
 +
 
 +
 
 +
 
 +
 
 +
 
 +
گاهی پاداش عظیم آن را گوشزد می‌نماید و می‌فرماید: «اَلَّذینَ امَنوُا وَهاجَرُوا وَجاهَدُوا فی سَبیلِ اللّه‌ِ بِاَمْوالِهِمْ وَاَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللّه‌ِ وَاوُلئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ»(3)<ref> توبه/20. </ref>؛ «آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردند درجه بزرگتری نزد خدا دارند و آنها رستگارند.»
  
 
2. هجرت، حرکت و خیزش ثمربخش:
 
2. هجرت، حرکت و خیزش ثمربخش:

نسخهٔ ‏۱۴ آوریل ۲۰۱۴، ساعت ۰۹:۴۶

«هجرت» در زندگی بشر و پیشرفت علوم و بوجود آمدن تمدنها نقش تعیین کننده‌ای داشته و دارد. اسلام به عنوان آخرین دین الهی در ابعاد مختلف مسئله هجرت را مطرح کرده و بر آن پای فشرده است.

"هجرت" از مادّه "هجر" به معناي ترك و جدايي است، مهاجرت در اصل به معناي بريدن از ديگري و ترك وي است.

انواع هجرت

  • هجرت با بدن:[۱]

«...وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ...»؛(سوره نساء/34) در بستر از آنها دوري نمائيد.

  • يا با زبان و قلب:

«إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَاالْقُرْآنَ مَهْجُورًا»؛ (سوره فرقان/30) قوم من قرآن را رها كردند.

  • و گاهي بريدن از غير با هر سه (بدن، زبان، قلب) است:[۲]

{{متن قرآن|«وَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلاً»؛(سوره مزمل/10) و در برابر آنچه (دشمنان) مي‌گويند: شكيبا باش و به طرزي شايسته از آنان دوري گزين!

«...وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ...»؛(سوره بقره/218) ...و كساني كه هجرت كردند... يعني كساني كه از بلاد كفر به بلاد ايمان هجرت كردند.

اهداف هجرت

  • 1. هجرت برای فراگیری دانش:

قرآن می‌فرماید: «وَما کانَ الْمُؤمِنُون لِیَنْفِرُوا کافَّةً فَلَوْلا نَفَر مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فی الدّین...» ؛[۳]؛ شایسته نیست مؤمنان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان طایفه‌ای کوچ [و هجرت] نمی‌کند تا در دین [و معارف و احکام اسلام] آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟

در روایات به مسلمانان دستور داده‌اند که برای فراگیری علم اگر لازم باشد تا نقطه‌های دوردست همچون چین مسافرت و مهاجرت کنند. پیامبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه‌ و‌ آله فرمودند: «اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَلَوْ بِالصّینِ»؛[۴] علم کسب کنید اگر چه در چین باشد.

در این هجرت خداپسندانه هزاران ملک طالب علم را مشایعت می‌کنند، چنان که پیامبر اسلام صلی ‌الله ‌علیه‌ و ‌آله فرمودند: «مَنْ خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ یَطْلُبُ عِلْما شَیّعَهُ سَبْعُونَ اَلْفَ مَلَکٍ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ»؛[۵] کسی که از خانه‌اش برای کسب علم خارج می‌شود، هفتاد هزار ملک او را بدرقه می‌کنند و برای او استغفار می‌نمایند.

  • 2. هجرت برای حفظ دین:

پیامبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله فرمودند: «مَنْ فَرَّ بِدینِهِ مِنْ اَرْضٍ اِلیَ اَرْضٍ وَاِنْ کانَ شِبْرا مِنَ الاَْرْضِ اِسْتَوْجَبَ الْجَنَّةَ»؛[۶] کسی که برای حفظ دین و آئین خود از سرزمینی به سرزمین دیگر هجرت کند، استحقاق بهشت می‌یابد.

  • 3. هجرت از دست ظلم ظالمان:

قرآن می‌فرماید: «وَالَّذینَ هاجَرُوا فِی اللّه‌ِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّءَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً»؛[۷]؛ آنها که مورد ستم واقع شدند و به دنبال آن در راه خدا مهاجرت اختیار کردند، جایگاه پاکیزه‌ای در دنیا به آنها خواهیم داد.

  • 4. هجرت از گناه (هجرت درونی):

اصولاً روح هجرت مقدس همان فرار از «ظلمت» به «نور» و از کفر به ایمان، از گناه و نافرمانی به اطاعت خدا است ولذا در احادیث می‌خوانیم، مهاجرانی که جسمشان هجرت کرده اما در درون و روح خود هجرتی نداشته‌اند، در صف مهاجران نیستند و به عکس آنها که نیازی به هجرت مکانی نداشته‌اند، اما دست به هجرت درونی زده‌اند، در زمره مهاجرانند.

امیرمؤمنان علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «وَیَقُولُ الرَّجُلُ هاجَرْتُ وَلَمْ یُهاجِرْ اِنَّمَا الْمُهاجِرُونَ الَّذینَ یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ وَلَمْ یَأْتُوا بِها»؛[۸] کسی می‌گوید مهاجرت کردم در حالی که مهاجرت واقعی نکرده است، مهاجران [واقعی] آنها هستند که از گناهان هجرت کنند و مرتکب آن نشوند.

  • 5. هجرت به سوی خدا:

در قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم علیه ‌السلام (و بنا بر قولی از زبان حضرت لوط علیه ‌السلام)[۹] می‌خوانیم: «وَ قالَ اِنّی مُهاجرٌ اِلی رَبّی اِنّهُ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ»[۱۰]؛ و [ابراهیم] گفت: من به سوی پروردگارم هجرت می‌کنم که او عزیز و حکیم است.

ممکن است مراد از این هجرت یکی از انواع گذشته باشد؛ هجرت از دست ظالمان، هجرت برای حفظ دین... و یا مراد از آن همان ظاهر آیه باشد؛ یعنی هجرت به سوی خداوند برای رسیدن به مقام نبوت یا مقام بالاتر و...[۱۱] و شاهد این مطلب این آیه است که: «اِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی سَیَهْدینِ»؛[۱۲]؛ من به سوی خدای خودم می‌روم و او مرا هدایت خواهد کرد.

از انواع هجرت، اهداف هجرت هم بدست می‌آید. گاهی هجرت برای کسب دانش و علوم است (یَطْلُبُ عِلْما)، گاهی به هدف حفظ دین (مَنْ فَرَّ بِدینِه مِن اَرضٍ...) و گاهی برای فرار از ظلم و ظالم (هاجَرُوا... من بعد ما ظُلموا) و گاهی برای رسیدن به خداوند (مُهاجِرٌ اِلی رَبّی) و زمانی برای فرار از گناه است (یَهْجُرُونَ السَّیِّئاتِ) و همه اهداف گذشته یا به نیت خدا و (فی سَبیلِ اللّه‌) است یا برای غیرخدا. البته به استثنای دوم و پنجم که قطعاً جنبه خدایی دارد.

جایگاه و منزلت هجرت در متون دینی

  • 1. هجرت یک دستور سازنده اسلامی:

قرآن در بیش از 14 آیه [۱۳] به زبانهای مختلف دستور به هجرت داده است.

گاهی با زبان ملامت می‌گوید: «مگر سرزمین خدا گسترده نبود، چرا دست به هجرت نزدید؟».[۱۴]





گاهی پاداش عظیم آن را گوشزد می‌نماید و می‌فرماید: «اَلَّذینَ امَنوُا وَهاجَرُوا وَجاهَدُوا فی سَبیلِ اللّه‌ِ بِاَمْوالِهِمْ وَاَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللّه‌ِ وَاوُلئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ»(3)[۱۵]؛ «آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردند درجه بزرگتری نزد خدا دارند و آنها رستگارند.»

2. هجرت، حرکت و خیزش ثمربخش: کسی که در راه خدا هجرت کند، نقاط امن فراوان گسترده‌ای در زمین می‌یابد. «وَمَنْ یُهاجِرْ فی سَبیلِ اللّه‌ِ یَجِدُ فِی الاَْرْضِ مُراغَما کَثیرا وَسَعَةً...» [۱۶]؛ «آن که در راه خدا هجرت کند، موضعهای بسیار وسیعی در زمین می‌یابد.»

3. هجرت مبدأ تاریخ هجرت مبدأ تاریخ مسلمانان و زیر بنای حوادث سیاسی، تبلیغی و اجتماعی آنان است. هر قوم و ملّتی برای خود مبدأ تاریخی دارند؛ مثلاً، مسیحیان مبدأ تاریخ خود را میلاد حضرت مسیح علیه‌السلام قرار داده‌اند و در اسلام با این که حوادث مهمّی مانند ولادت پیغمبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ، بعثت، فتح مکّه و رحلت پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بوده، هیچ کدام انتخاب نشد و تنها زمان هجرت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به عنوان مبدأ تاریخ انتخاب شد و مسلمانان تمام حوادث را با سال هجری تعیین می‌کردند، هرچند طبری و یعقوبی نظرشان این است که در زمان خلیفه دوم که اسلام توسعه یافته بود، به فکر تعیین مبدأ تاریخی که جنبه عمومی و همگانی داشته باشد، افتادند و پس از گفتگوی فراوان نظر علی علیه‌السلام را دائر بر انتخاب هجرت به عنوان تاریخ پذیرفتند [۱۷].

نتیجه ترک هجرت

«إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيهَا فَأُوْلَـئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِيرًا »(نساء/97) «كساني كه فرشتگان (قبض ارواح) روح آنها را گرفتند در حالي كه به خويشتن ستم كرده بودند به آنها گفتند: شما در چه حالي بوديد؟ (و چرا با اينكه مسلمان بوديد، در صفِ كفّار جاي داشتيد؟!) گفتند: ما در سرزمين خود، تحت فشار و مستضعف بوديم. آنها [فرشتگان] گفتند: مگر سرزمين خدا، پهناور نبود كه مهاجرت كنيد؟ آنها (عذري نداشتند و) جايگاهشان دوزخ است و سرانجام بدي است.»

با توجه به سياق آيات مراد از "ظلم " در اين آيه، ظلم به خويشتن است و ظلم به خويشتن در اثر روي گرداني از دين خدا و ترك برپاداريِ شعائر الهي، حاصل مي‌شود و آن نيز در اثر زندگي در سرزمين كفر و شرك پديد مي‌آيد، انسان با زندگي در چنين محيطي عملاً راهي براي آموزش و عمل به معارف دين پيدا نمي‌كند.

پس استصغاف آنان بطور مطلق نبوده بلكه استصغافي بوده كه خودشان خود را با سهل انگاري به آن دچار كردند و مي‌توانستند با مهاجرت از سرزمين شرك به سرزمين ايمان، خود را از آن برهانند.[۱۸]

پانویس

  1. راغب اصفهاني، مفردات راغب؛ «هجر».
  2. همان.
  3. سوره توبه/122.
  4. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج18، ص14.
  5. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، تهران، المکتبة الاسلامیة، ج1، ص170.
  6. بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1403، ج19، ص31؛ مجموعه ورّام، ج1، ص36.
  7. سوره نحل/41.
  8. شیخ عباس قمی، سفینة البحار، مکتبة السنائی، مادّه هجر.
  9. ر.ک: تفسیر نمونه (پیشین) ج16، ص239.
  10. سوره عنکبوت/26.
  11. ر.ک: فیض کاشانی، تفسیر الصافی، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ج4، ص115.
  12. سوره صافات/99.
  13. سوره آل عمران/195؛ سوره انفال/72، 74، 75؛ سوره توبه/20؛ سوره نحل/41، 110 و...
  14. سوره نساء/97.
  15. توبه/20.
  16. نساء/100.
  17. ابن جریر طبری؛ تاریخ طبری، بیروت، دار الکتب العلمیّه، چاپ سوم 1408، ج2، صص3 و 516 و ر.ک: ابن واضح یعقوبی، تاریخ یعقوبی، مرکز انتشارات علمی، 1362، ترجمه دکتر ابراهیم آیتی، ج2، ص29.
  18. طبرسي، مجمع البيان، تهران، انتشارات ناصر خسرو، 1372 ش، ج 5، ص 76.


منابع