میرزا موسی سبزواری

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

یکی از فقیهان زاهد و نامدار و از مردان بزرگی که سرزمین عالم پرور سبزوار به دنیای دین و دانش تقدیم کرده اس ، مرحوم آیة الله میرزا موسی فقیه سبزواری (۱۲۶۲-۱۳۳۶ ق) والد بزرگوار آیة الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری رحمة الله علیهما بوده است.

Mirza musa.jpg
نام کامل میرزا موسی فقیه سبزواری
زادروز 1262 قمری
زادگاه سبزوار
وفات 1336 قمری
مدفن سبزوار

Line.png

اساتید

میرزا محمد حسن شیرازی، آخوند خراسانی،...




تحصیلات و استادان

هنگامی که به سن چهارده سالگی ( ۱۲۳۸ هجری شمسی ) می رسد ، از محضر پدر ارجمند خود مرحوم میرزا محمد علی که از سادات و دهقانان با فضیلت زمان خود بوده کسب اجازه نموده و با هزینه پدر برای تحصیل و کسب علم به سبزوار وارد می شود .

در سبزوار مدرسه ای بنام فخریه معروف به مدرسه مبارکه کهنه وجود دارد که شاید قدیمی ترین مدرسه علمی در اسلام باشد و این مدرسه ، بزرگانی چون مرحوم طبرسی، صاحب تفسیر مجمع البیان تحویل دنیای اسلام داده است .

مرحوم میرزا موسی سبزواری در همان اتاق و حجره مرحوم طبرسی مشغول تحصیل می شود و پس از مدت کوتاهی در حدود چهار سال ( ۱۲۴۲ هجری شمسی ) در سن هیجده سالگی از سبزوار حرکت و به مشهد وارد می شود . پس از ورود به مشهد ، به مدرسه عباس قلی خان که در خیابان سفلی مشهد واقع است وارد و مشغول تحصیل می شود .

در این مدرسه ، دوره مقدمات و سطح را به پایان می رساند و با استعداد عجیب و فوق العاده خود آن چنان که باید از محضر اساتید بزرگ حوزه علمیه خراسان استفاده می کند . همین استعداد ایجاب می کند که وی مورد توجه و عنایات اساتید حوزه قرار گیرد و بالنتیجه ، پیشرفت شایان توجهی در کسب علم و فضیلت بنماید .

هیجده سال تمام می گذرد و مرحوم میرزا موسی سبزواری دوره مقدمات و سطح را بطور کامل به پایان می رساند و سپس به امر پدر تقریبا به سال ( ۱۲۵۹ هجری شمسی ) مشهد را ترک و به وطن و زادگاه خود باز می گردد .

اما هدف های عالی تر و آرزوی رسیدن به مدارج علمی بالاتر ، وی را وا میدارد که در سال ۱۳۰۰ قمری ( ۱۲۶۱ هجری شمسی ) در سن سی و هشت سالگی ، سبزواررا به قصد سامرّاء ترک کند . سامراء در آن زمان از بزرگ ترین حوزه های علمی اسلام بوده و مرحوم میرزا محمد حسن شیرازی معروف به میرزای بزرگ که مرجع تقلید شیعیان و زعامت تامّه عصر خود را دارا بوده ، سرپرستی حوزه علمیه سامراء را بعهده داشته اند .

وجود عالم بزرگوار و مرجع تقلیدی همچون میرزای شیرازی بزرگ باعث شده بود که تمام شیعیان متوجه سامراء شوند و حتی زائرانی که برای زیارت اعتاب مقدسه مشرف می شدند از راه سامراء ایاب و ذهاب ؛ و چند شبی را در آن جا بسر می بردند . سامراء از نظر مرکزیت علمی به اوج شهرت رسیده و بدین جهت تمام فضلاء و طلاب برجسته بدان حوزه مقدسه روی می آوردند . مرحوم میرزا موسی سبزواری هم که برای کسب فضل و نیل به آمال مقدس خویش از وطن دور افتاده و جدا شده بود به سامراء وارد و بر اثر هوش و استعداد بسیار خود از همان روزهای نخست ، توجه مرحوم میرزای شیرازی و سایر اساتید و بزرگان را به خود جلب نموده و در ردیف شاگردان برجسته و ممتاز قرار گرفت و از محبت های مخصوص و عنایات فراوان میرزا بهره مند بوده است .

اواخر عمر میرزای بزرگ بوده که دسته های کرد علی اللهی سر راه زوار را می گرفتند و زائران اعتاب مقدسه را به وضع فجیع و دلخراشی قتل عام می کردند . بدین لحاظ مرحوم میرزای شیرازی ، رفت و آمد را برای زائران از راه سامراء تحریم فرمودند و رفت و آمد از این راه قطع گردید . مدتی زیاد نگذشت که به سال هزار و سیصد و دوازده قمری ( ۱۲۷۳ هجری شمسی ) مرحوم میرزای بزرگ دعوت حق را اجابت و از دنیا رفت . رحلت میرزا و عدم رفت و آمد زوار ، سامراء را از آن موقعیت پرنشاط گذشته انداخت و حوزه علمیه سامراء ، رو به انحلال و انهدام نهاد .

بعد از مرگ مرحوم میرزا ، شخصیت برجسته علم و عمل ، مرحوم آیة الله العظمی آقای میرزا محمد تقی شیرازی ، سرپرستی حوزه علمیه و زعامت دینی را بعهده گرفت و طلاب را اداره می کرد لیکن اوضاع پریشان سامراء و تحولی که در حوزه علمیه پیدا شده بود ، زندگی طلاب را دشوار و کم کم آنان را متوجه حوزه علمیه نجف اشرف نموده اما با تمام این مشکلات ، تا سال هزار و سیصد و هیجده قمری ( ۱۲۷۹ هجری شمسی ) ، بازهم حوزه علمیه سامراء دایر ؛ و عده ای از فضلای حوزه ، من جمله آقای میرزا موسی سبزواری به اطراف مرحوم میرزا محمد تقی جمع و سعی می کردند که حوزه از هم نپاشد و زحمات چندین ساله از بین نرود لکن بر اثر ناراحتی ها و سختی های فراوان ، دیگر اقامت در حوزه علمیه سامراء غیر ممکن و هجوم مشکلات زندگی غیر قابل تحمل بوده بدین جهت ، اکثر علماء و فضلاء ، راه نجف را در پیش گرفتند و بدان دار پر فیض روی نهادند . درمیان فضلائی که عازم نجف اشرف شدند ، یکی آقای میرزا موسی سبزواری بوده . میرزا موسی هم رحل اقامت در نجف افکندند و از محضر علمی اساتید بزرگی چون مرحوم آخوند خراسانی استفاده می کردند .

میرزا موسی سبزواری ، ضمن تحصیلات و گذراندن مراحل عالی علمی خود ، حوزه تدریس مفصلی داشت . این حوزه تدریس که از سامراء شروع شده بود ، در نجف گسترش یافت و عده کثیری از طلاب و محصلین از محضر این استاد عالیقدر استفاده می نمودند . مرحوم میرزا موسی دوره سطح را تدریس می فرمودند و شاگردان بسیاری در اطراف ایشان جمع شده بودند . میرزا موسی سبزواری مدت چهارسال در نجف اقامت و در این مدت مورد توجه بزرگان و رجال علمی حوزه قرار گرفتند و مخصوصا مرحوم آخوند خراسانی علاقه و محبت فوق العاده ای به ایشان داشت . میرزا موسی مراحل را یکی پس از دیگری طی کرده و به درجه عالی اجتهاد نائل آمد و با اخذ تصدیق اجتهاد از مراجع تقلید و زعمای وقت ، در عداد مجتهدین بزرگ و نوّاب عام قرار گرفت .

در مدت اقامت در نجف بوده که نامه های اهالی سبزوار پی درپی به ایشان می رسید و همگی تقاضای بازگشت ایشان را به وطن داشتند . سبزواری ها علاوه بر شخص ایشان به مراجع بزرگ نجف متوسل و از آن ها می خواستند که میرزا موسی را به موطن خود باز گردانند . سرانجام به امر مراجع تقلید و تقاضای مردم سبزوار موافقت فرمودند که به وطن بازگردند و تاریخ ورود خود را اعلام داشتند . روز موعود رسید و مردم سبزوار همگی از شهر خارج و به استقبال ایشان شتافتند . مردم سر از پا نمی شناختند و با شور عجیبی آغوش خودرا برای پذیرائی از این عالم بزرگوار باز نموده بودند . میرزا موسی سبزواری در میان انبوه جمعیت و بر روی دست آنان وارد سبزوار شد و به هدایت و ارشاد خلق پرداخت . حوزه علمیه سبزوار در زمان وی رونقی بسزا یافت و طلاب و محصلین از هر جهت در رفاه و آسایش بسر می بردند . مدت چهارده سال گذشت و در این مدت به کار تدریس و اداره حوزه علمیه سبزوار و اقامه جماعت و رهبری مسلمین مشغول بودند .

ویژگی‌های اخلاقی و کرامات

مرحوم میرزا موسی مردی بود زاهد و پرهیزکار و مورد اعتماد واحترام تمام مردم . وجود وی برای مردم سبزوار ، ملجأ و پناهی بود که در تمام گرفتاری ها ، به معظم له مراجعه می کردند و از محبت های بی دریغ خود همگی را برخوردار می نمود .

مرحوم میرزا موسی در سالی به سبزوار مراجعت فرمودند که مرض خطرناک و مهلک وبا سرتاسر ایران را فراگرفته بود و از این جهت مردم سبزوار هم در نهایت وحشت و ناراحتی بسر می بردند . جمعیت اطراف این مرد بزرگ روحانی را گرفتند و با توجه به ارادت و عقیده خاصی که به آن مرحوم داشتند اولین تقاضا این بود که برای نماز و دعا به مصلّای سبزوار تشریف ببرند و بعد از نماز برای دفع مرض وبا دعا کنند و از خداوند دفع این گرفتاری را استدعا نمایند . پس از پایان مراسم نیایش و دعا ، درمیان هزاران حلقه چشم ، ظرف آبی طلب فرمودند و آن را تبرّک نمودند و سپس بقیه آب را در آب انبار شهر ریختند . نقل می کنند که از آن پس هرکس از آن آب به قصد تیمّن و تبرّک می خورد ، شفا پیدا می کرد و برای همیشه از آن مرض خطرناک مصون و محفوظ بوده است .

وفات

اما افسوس که این مدت کوتاه بود و درسال ۱۳۳۶ قمری ( ۱۲۹۶ هجری شمسی ، به سن هفتاد و چهارسالگی دار فانی را وداع گفته و جهان اسلام را داغدار نمودند. مرگ آن عالم جلیل القدر، موجی از تأثّر و اندوه بوجود آورد بطوری که معروف است هنگام فوت وی هوا تیره و تار می شود و مردم حومه سبزوار بر اثر انقلاب هوا از مرگ وی مطلع می شوند . جنازه اش با تجلیل هرچه بیشتر تشییع می شود و تمام طبقات در مراسم دفن وی شرکت می کنند و جنازه اش را در کنار شرقی شهر سبزوار به خاک سپردند.

منابع

  • کتاب مکارم الأثار، تألیف مرحوم حبیب آبادی.
  • کتاب عمری پر افتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیة الله العظمی فقیه سبزواری،صفحات ۱۶ تا ۱۹.