محمدتقی بروجردی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اضافه کردن رده)
(ویرایش)
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
غواص انديشه
+
'''آیت الله شیخ محمدتقی بروجردی''' (۱۳۹۱-۱۳۱۵ ق)، از فقها و علمای ربانی [[شیعه]] در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان [[آقا ضیاءالدین عراقی]] بود. وی نسبت به انحرافات و بدعت‌های فکری زمان خود، حساس بود و درباره [[دین]] و [[احکام]] بلند آن، غیرت خاصی داشت. کتاب «[[نهایة الافکار (کتاب)|نهایة الافکار]]» به عنوان تقریر درس [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] استادش، و حاشیه بر «[[عروة الوثقى|عروة الوثقی]]» که یک دوره [[فقه]] استدلالی است، از مهمترین آثار علمی او به شمار می‌‌روند.
  
'''مقدمه'''
+
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = محمدتقی بروجردی نجفی
 +
||تصویر= [[پرونده:Borojerd.JPG|۲۳۰px]]
 +
||زادروز =  ۱۳۱۵ قمری
 +
|زادگاه = بروجرد
 +
|وفات =  ۱۳۹۱ قمری
 +
|مدفن = [[قم]]
 +
|اساتید =  [[میرزا محمدحسین نائینی]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، [[آقا ضیاءالدین عراقی]]، [[میرزا علی ایروانی]]،...
 +
|شاگردان = شیخ علی محمد آصفی بروجردی، [[ابوالقاسم خزعلی|شیخ ابوالقاسم خزعلی]]، شهید مظفری،...
 +
|آثار = [[نهایة الافکار (کتاب)|نهایة الافکار]]، حاشیه بر [[عروة الوثقى|عروةالوثقی]]، رساله‌ای در ردّ فرقه [[بابیه]]، رساله‌ای در اجتهاد و تقلید،...
 +
}}
  
نوشتن زندگينامه بزرگاني كه عمر پربار خود را در راه اعتلا و شكوفايي ميراث‌هاي علمي، ديني، فرهنگي، هنري، ادبي و... سپري كرده‌اند، از وظايف پژوهشگران بشمار می‌‌رود. نيز، به نگارش درآوردن زندگاني آنان، در حقيقت قدرداني از مقام شامخ و تلاش فراوان آن اسوه‌هاي صبر، مقاومت، تبليغ و تبيين اهداف بلند آنان و معرفي آثار ارجمندشان به نسل حاضر و نسل‌هاي بعد خواهد بود. كوتاهي در اين امر نيز باعث فراموشي نام و ياد آنان و نابودي آثار بي‌بديلشان خواهد گرديد. در اين نوشتار براي شناخت يكي از عالمان بزرگ عصر حاضر آيت الله شيخ محمدتقي بروجردي و معرفي آثار گرانقدر او كوشش شده است.
+
==تحصیل و اساتید==
 +
محمدتقی، فرزند حاج عبدالکریم بروجردی در سال ۱۳۱۵ ق. در شهر بروجرد به دنیا آمد. شیخ محمدتقی مقدمات علوم دینی را در بروجرد فراگرفت و در ۲۱ سالگی، یعنی سال ۱۳۳۶ ق، به [[نجف]] رهسپار شد؛ و دروس سطح و خارج [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و... را در آنجا گذراند. وی مدت زیادی از عمر شریفش را در طلب دانش، تحقیق، تعلم، تعلیم و تدریس در سطوح عالی، در نجف اشرف سپری کرد.<ref> مقدمه نهایةالافکار، تقریرات درس اصول آقا ضیاالدین عراقی، به قلم شیخ محمدتقی بروجردی، ج ۲، از (شیخ محمدمهدی آصفی)، مؤسسه نشر اسلامی‌‌ وابسته به جامعه مدرسین، قم، ۱۴۰۵ ق و منابع دیگر.</ref>
  
يكي از غواصان اقيانوس فضيلت، دانش و [[معرفت]] كه در عصر حاضر و از خطه مجتهدپرور بروجرد<ref> بروجرد، يكي از مهمترين شهرهاي استان لرستان است؛ شهري با آب و هواي خوش، بهاري سرشار از شكوفه و شقايق و زمستاني به سردي برف هاي روستايمان، كوه گران پيكر «گرين»؛ كه با 2642 كيلومتر مربع مساحت، و 1600 متر ارتفاع از سطح دريا، در دشت حاصل خيز «سيلاخور»، گسترده‌ترين دشت استان لرستان قرار دارد. اين شهر كوهستاني، از شمال به شهر ملاير؛ از جنوب شرقي به شهر درود؛ از جنوب غربي و مغرب به خرم‌آباد؛ و از شرق به شهرستان اراك محدود شده و در 33 درجه و 54 دقيقه عرض شمالي و 48 درجه و 45 دقيقه طول شرقي قرار دارد. (برگرفته از سيماي بروجرد، يدالله گودرزي، مؤسسه فرهنگي همسايه، چاپ اول، پاييز 1376، ص 1، با تصرف و تلخيص) ر.ك: فرهنگ فارسي، دكتر محمد معين، ج 5، ص 262، چاپ هفتم، 1364. چاپ اول: 1345، در اين مأخذ، گوه گرين، (كوه گرو) با ارتفاع 4200 متر ذكر شده است.</ref> برخاسته، آيت الله شيخ محمدتقي بروجردي نجفي، فرزند انسان وارسته و محب [[اهل بيت]] عصمت و طهارت علیهم السلام حاج عبدالكريم بروجردي است.<ref> حاج عبدالكريم، به غير از شيخ محمدتقي، سه پسر ديگر نيز داشت. آقا غلامرضا، پدر آيت الله شيخ ابوالقاسم خزعلي، كه ملبس به لباس روحانيت بوده؛ ولي به كسب در بازار اشتغال داشته و به مشهد مهاجرت كرده و آقاي خزعلي در آن جا متولد شده است؛ بنابراين وي به آيت الله خزعلي خراساني معروف گرديده است.</ref> حاج عبدالكريم، مالك روستاي مرو (بر وزن مگو، عمو...)<ref> آقا جواد.</ref> بوده است.
+
'''استادان سطح:'''
  
'''تولد'''
+
شیخ محمدتقی بروجردی، سطوح عالی حوزوی را در نجف اشرف، در محضر این بزرگان فراگرفت:
  
شيخ محمدتقي، در سال 1315 ق. در شهر علم و اجتهاد<ref> آقا حسين (هر دو كاسب بوده‌اند).</ref>، بروجرد به دنيا آمد.
+
* '''<I>سید محمدرضا رفسنجانی (مرعشی):</I>''' وی مدت دو سال [[مرجعیت|مرجع]] عالم [[شیعه|تشیع]] بود؛ اما اجل، مهلتش نداد و در ۵۶ سالگی (در سال ۱۳۴۲ ق) بدرود حیات گفت. مدفن این عالم فرهیخته در جوار آستان جد بزرگوارش، [[امام علی]] علیه السلام است. این عالم بزرگوار دارای آثار گرانقدری است.
 +
* '''<I>شیخ عبدالحسین رشتی:</I>''' از شاگردان آیات عظام: [[آیت الله سید محمد کاظم طباطبائی یزدی (صاحب عروه)|سید محمدکاظم یزدی]]، [[آخوند خراسانی|شیخ محمدکاظم خراسانی]]، [[شیخ الشریعه اصفهانی]] و...<ref> گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۵۹-۶۱ (شرح حال فرزندان) ص ۶۱-۶۲ (شرح حال خودش).</ref> است. او در سال ۱۳۷۳ ق. وفات یافت و در [[وادی السلام]] نجف اشرف به خاک سپرده شد.<ref> موسوعة النجف، ج ۷، ص ۱۱۱-۱۱۲؛ گنجینه دانشمندان، ج ۵، ص ۱۷۸، نوشته شده و در سال ۱۳۱۲ ق/۱۲۷۱ ش به تهران آمده و از محضر علامه آشتیانی، در فقه و اصول بهره‌مند شده و پس از ده سال تحصیل و تدریس در مدرسه صدر تهران به نجف مهاجرت کرده است.</ref>
 +
* '''<I>[[شیخ مرتضی طالقانی]]:</I>''' این دانشمند بزرگ به تدریس و پرورش شاگردان با[[تقوا]] پرداخت و از استادان عرفان در نجف بود. طالقانی در سال ۱۳۶۴ ق. در نجف از دنیا رفت.
 +
* '''<I>[[سید ابراهیم حسینی استهباناتی|سید میرزا آقا استهباناتی]]:</I>''' او از شاگردان آیات عظام: سید محمدکاظم یزدی، شیخ محمدکاظم خراسانی و [[میرزا محمدتقی شیرازی]] است.
 +
* '''<I>[[میرزا علی ایروانی]]:</I>''' وی در سال ۱۳۴۵ ق. کتابی در [[علم اصول]] به نام [[نهایة النهایة|نهایة النهایة فی شرح الکفایة]] به رشته تحریر درآورده است. او در سال ۱۳۵۴ ق. رخت از دنیا بست و در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
  
'''تحصيلات'''
+
'''استادان درس خارج:'''
  
خانواده شريف شيخ محمدتقي كه با دين و ديانت و عالَم روحانيت رابطه‌اي ناگسستني داشتند، به جهت تقويت مباني ديني و معارف اسلامي، فرزند خود را به [[حوزه علميه]]<ref> واقع در 20 كيلومتري شمال بروجرد، بعد از امامزاده زواريان و روستاي زواريان.</ref> بروجرد روانه كردند. او مقدمات علوم ديني را در بروجرد فراگرفت و در 21 سالگي، يعني سال 1336 ق<ref> حوزه علميه بروجرد، يكي از قديمی‌‌ترين حوزه‌هاي علمی‌‌ در غرب ايران بوده است اين حوزه به خصوص در دو قرن اخير، از نظر دارابودن رجال علم و فضيلت در درجه‌اي قرار داشته كه گويند روزي عالمان و مجتهدان اين شهر را تا هفتاد نفر شمردند؛ و تازه معلوم شد كه افرادي چون حاج سيد شفيع بروجردي، صاحب قواعد الاصول كه شيخ مرتضي انصاري رضوان الله عليه، در راه سفر به [[عراق]]، مدت شش ماه براي درك محضر او و نيز (استفاده از) درس حاج ملا اسدالله بروجردي در بروجرد توقف كرد، از قلم افتاده است (برگرفته از مجله حوزه، ش 43 و 44 ويژه‌نامه آيت الله بروجردي، فروردين تا تير 1370؛ مقاله آيت الله بروجردي در بروجرد، به قلم آيت الله سيد جواد علوي طباطبايي بروجردي، نوه دختري آيت الله بروجردي، ص 326 و 327، با تصرف).</ref> به [[نجف]] اشرف رهسپار شد؛ و دروس سطح و خارج [[فقه]] و [[اصول]] و... را در آنجا گذراند. وي مدت زيادي از عمر شريفش را در طلب دانش، تحقيق، تعلم، تعليم و تدريس در سطوح عالي، در نجف اشرف سپري كرد.<ref> مقدمه نهايةالافكار، تقريرات درس اصول آقا ضياالدين عراقي، به قلم شيخ محمدتقي بروجردي، ج 2، از (شيخ محمدمهدي آصفي)، مؤسسه نشر اسلامی‌‌ وابسته به جامعه مدرسين، قم، 1405 ق و منابع ديگر.</ref>
+
شیخ محمدتقی پس از اتمام سطح، دروس خارج حوزوی را نزد عالمان بزرگی فراگرفت و به درجه [[اجتهاد]] دست یافت. استادان این مرحله از تحصیلات وی عبارتند از:
  
'''استادان سطح'''
+
* '''<I>[[میرزا محمدحسین نائینی]]:</I>''' از میان استادان وی، می‌‌توان به [[سید اسماعیل صدر]] و [[میرزا محمدحسن شیرازی]] اشاره کرد. او در ۲۶ [[ماه جمادی الاول|جمادی الاول]] ۱۳۵۵ ق. در نجف از دنیا رفت.
 +
* '''<I>[[سید ضیاء الدین عراقی|آقا ضیاءالدین عراقی]]:</I>''' او از شاگردان [[آخوند خراسانی]] است و [[ذی الحجه]] ۱۳۵۹ ق. در نجف از دنیا رفت و در صحن مطهر، مقبره شخصی به خاک سپرده شد.
 +
* '''<I>[[سید ابوالحسن اصفهانی]]:</I>''' وی زعیم بزرگ [[شیعه]] در نجف اشرف و مرجع علی الاطلاق جهان تشیع بوده و دارای تألیفاتی است.
  
شيخ محمدتقي، سطوح عالي حوزوي را در نجف اشرف، در محضر بزرگاني كه نام آنان در ذيل می‌‌آيد، فراگرفت:
+
آیت الله شیخ محمدتقی بروجردی، پس از پیمودن راه کمال و فضل و رسیدن به مراتب بالای [[اجتهاد]] و [[اخلاق]]، علاوه بر استادان مذکور، از [[محدث نوری|میرزا حسین نوری]]، [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] نقل [[حدیث]] دریافت کرد.
  
'''<I>1- سيد محمدرضا رفسنجاني (مرعشي):</I>'''
+
==تدریس و شاگردان==
 +
شیخ محمدتقی بروجردی بعد از وفات آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، (تقریباً از سال ۱۳۲۵ ش) به [[ایران]] بازگشت و در [[قم]] با [[آیت الله بروجردی]] ملاقات نمود. وی به اصرار آیت الله بروجردی در قم ساکن گردید و از اصحاب نزدیک وی شده و به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت.
  
وي سال ق. در رفسنجان به دنيا آمد و در سال 1342 ق. در نجف، رخت از دنيا بست. مدفن اين عالم فرهيخته در جوار آستان جد بزرگوارش، [[امام علی]] علیه السلام است. او براي تحصيل به [[يزد]] و بعد به [[نجف]] مهاجرت كرد و در محضر استادان بزرگ نجف اشرف حاضر شد. به درجه اجتهاد رسيد. وي مدت دو سال مرجع عالم تشيع بود؛ اما اجل، مهلتش نداد و در 56 سالگي بدرود حيات گفت. از وي دو فرزند به نام‌هاي سيد مهدي و سيد كاظم مرعشي به يادگار مانده است. اين عالم بزرگوار داراي آثار گرانقدري است.<ref> تاريخ بروجرد، ج 3، شيخ غلامرضا مولانا، شرح حال شيخ محمدتقي بروجردي، به قلم خودش، تنها مأخذي است كه در آن نام استادان سطوح عالي وي ذكر شده است.</ref>
+
شیخ محمدتقی بروجردی، شاگردان بسیاری پرورش داده؛ اما در منابع، نام آن ها ذکر نشده است. فقط در مصاحبه با آقای شیخ محمدمهدی آصفی توانستیم به شرح حال سه تن از آنان دست یابیم که عبارتند از:
  
'''<I>2- شيخ عبدالحسين رشتي:</I>'''
+
* '''<I>شیخ علی محمد آصفی بروجردی:</I>''' وی از عالمان، مجتهدان و عارفان روزگار خود و داماد شیخ محمدتقی بروجردی بود. از او آثاری در فقه، اصول و [[تفسیر قرآن|تفسیر]] به جا مانده که بعضی از آن ها به طور مستقل یا در مجلات علمی ‌‌آن روزگار به چاپ رسیده است.
 +
* '''<I>آیت الله [[ابوالقاسم خزعلی|شیخ ابوالقاسم خزعلی]]:</I>''' شیخ ابوالقاسم خزعلی (متولد ۱۳۴۵ ق)، برادرزاده آیت الله شیخ محمدتقی بروجردی از مدرسان بزرگ [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه قم]] و از خطیبان نامی ‌‌معاصر، دارای مقام شامخ علم و بیان و فضل و تقواست. او چندین سال، از درس فقه و اصول [[سید حسین احمدی طباطبائی بروجردی|آیت الله بروجردی]] و به ویژه [[امام خمینی]] و آیت الله [[سید محمد محقق داماد|محقق داماد]] و... استفاده نمود.
 +
* '''<I>شهید مظفری.</I>'''
  
عبدالحسين بن عيسي بن يوسف بن علي عبدالغني گيلاني نجفي، در سال 1292 ق. در [[كربلا]] پا به عرصه خاكي نهاد. وي در اصل (ايراني-رشتي) بود. اين عالم فرهيخته مقدمات علوم ديني را در [[نجف]] فراگرفت و در 14 سالگي همراه پدرش به ايران مهاجرت نمود و در رشت اقامت گزيد. وي بعد از تكميل مقدمات و سطوح، دوباره به نجف مهاجرت كرد. او از شاگردان آيات عظام: سيد محمدكاظم يزدي، شيخ محمدكاظم خراساني، شيخ الشريعه اصفهاني و...<ref> گنجينه دانشمندان، ج 2، ص 59-61 (شرح حال فرزندان) ص 61-62 (شرح حال خودش).</ref> است. او در سال 1373 ق. وفات يافت و در وادي السلام نجف اشرف در مقبره شخصي به خاك سپرده شد.<ref> موسوعة النجف، ج 7، ص 111-112؛ گنجينه دانشمندان، ج 5، ص 178، نوشته شده و در سال 1312 ق/1271 ش به تهران آمده و از محضر علامه آشتياني، در [[فقه]] و [[اصول]] بهره‌مند شده و پس از ده سال تحصيل و تدريس در مدرسه صدر تهران به نجف مهاجرت كرده است.</ref>
+
==آثار و تألیفات==
 +
شیخ محمدتقی بروجردی، در اکثر ابواب [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] به تألیف پرداخته است، از جمله:
  
'''<I>3- شيخ مرتضي طالقاني:</I>'''
+
#[[نهایة الافکار (کتاب)|نهایة الافکار]]؛ این کتاب یک دوره کامل [[اصول فقه‌‌‌‌|علم اصول]]، در چهار جلد است که تقریر بحث اصول استادش [[آقا ضیاءالدین عراقی|شیخ ضیاءالدین عراقی]] می باشد.
 +
#رساله‌ای در ارث همسر؛
 +
#رساله‌ای در درهم و دینار؛
 +
#رساله‌ای در تعاقب ایدی؛
 +
#رساله‌ای در رضاع؛
 +
#رساله‌ای در منجزات مریض؛
 +
#رسائل دیگر در ابواب دیگر؛
 +
#حاشیه بر [[عروة الوثقى|عروةالوثقی]] (نهج الهدی)؛
 +
#حاشیه استدلالی بر عروةالوثقی؛
 +
#حاشیه فتوائیه، به زبان فارسی بر توضیح المسائل و به صورت خطی؛
 +
#رساله‌ای در رد بر فرقه [[بابیه]] (خطی)؛
 +
#رساله‌ای در [[اجتهاد]] و [[تقلید]].
  
طالقاني در سال 1280 ق. در طالقان به دنيا آمد.<ref> همان، ج 7، ص 111-112؛ گنجينه دانشمندان، ج 5، ص 178؛ گنجينه دانشمندان، ج 5، ص 178. تذكر: يكي از شاگردان وي آيت الله حاج سيد محمدعلي قاضي طباطبايي اولين شهيد [[محراب]] بوده است براي شرح حال وي به گنجينه دانشمندان، ج 3، ص 322-325 رجوع شود براي اطلاع از آثار وي، به موسوعة النجف، ج 7، ص 111 و 112 و ج 14، ص 172 مراجعه گردد.</ref> او پس از آموزش [[قرآن]] و زبان فارسي در مكتب خانه طالقان، به تهران و سپس به اصفهان عزيمت نمود و پس از آن به نجف اشرف مهاجرت كرد. وي در اين شهر از محضر استادان بزرگ<ref> گنجينه دانشمندان، ج 6، ص 17.</ref> استفاده نمود و به [[تهذيب نفس]] و تكميل [[روح]] پرداخت و به كمالات معنوي و روحي رسيد. اين دانشمند بزرگ به تدريس و پرورش شاگردان با[[تقوا]] پرداخت<ref> درباره استادان وي در اصفهان و نجف، ر.ك: گنجينه دانشمندان، ج 6، ص 17 شيخ محمد شريف رازي در اين مأخذ می‌‌گويد: او شيخ مرتضي طالقاني را در سال 1362 ق/1321 ش در نجف ملاقات كرده و از محضر درس او استفاده كرده است اين مأخذ، در ضمن شرح حالش، به خاطره [[مرگ]] وي اشاره نشده است.</ref> و از استادان<ref> گنجينه دانشمندان، ج 6، ص 17.</ref> عرفان در نجف بود. طالقاني در سال 1364 ق. در نجف از دنيا رفت.
+
==جایگاه علمی==
 +
شیخ محمدتقی در امور تحصیلی بسیار کوشا و مقید مباحثه بود و نظری قوی و سلیم، بیانی شیرین و شیوا، و اشتیاقی فراوان به درس و تحقیق داشت. وی بیش از چهار دوره کامل در درس اصول آیت الله [[سید ضیاء الدین عراقی|آقا ضیاءالدین عراقی]] حاضر شد و سه دوره از این دروس را تقریر نمود، که ثمره آنها، کتاب [[نهایة الافکار (کتاب)|نهایة الافکار]] است. این تقریر بهترین تقریری است که از درس اصول آقا ضیاءالدین عراقی نوشته شده و باقی مانده و یکی از منابع درس خارج [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] در حوزه‌های علمیه است. شیخ محمدتقی تقریرات دروس دو استاد دیگرش آیات: [[میرزا محمدحسین نائینی|شیخ محمدحسین نایینی]] و [[سید ابوالحسن اصفهانی]] را در [[فقه]] و اصول به صورت متفرقه نگاشته است.  
  
'''<I>4- سيد ميرزا آقا استهباناتي:</I>'''
+
قابل ذکر است که [[آیت الله بروجردی]] به مقام علمی‌‌ و تقوایی شیخ محمدتقی عنایت خاصی داشته است. چنانکه کتاب وی با نام «رساله‌ای در اجتهاد و تقلید» را قبل از چاپ مطالعه نمود و در مجالس و محافل، از آن تمجید کرد.
  
ابراهيم بن حسن بن ابراهيم، معروف به ميرزا آقا استهباناتي در سال 1297 ق. در استهبان (فارس، ايران) به دنيا آمد. وي مقدمات علوم ديني را در آن جا فراگرفت و سپس به [[نجف]] اشرف مهاجرت كرد. او از شاگردان آيات عظام: سيد محمدكاظم يزدي، شيخ محمدكاظم خراساني و ميرزا محمدتقي شيرازي است. اين عالم فرزانه در سال 1378 ق. از دنيا رفت و در نجف اشرف، در يكي از حجره‌هاي صحن مطهر [[امیرالمومنین]] علیه السلام به خاك سپرده شد.<ref> به نقل از آقاي آصفي؛ همان، ص 18، (آقاي شيخ محمدتقي جعفري) عرفان را نزد او فراگرفته است و از جمله شاگردان وي، سيد محمدعلي قاضي طباطبايي، و شيخ محمدتقي بروجردي بوده‌اند. درباره خاطره استاد جعفري از او (كه مرگ خود را پيشگويي كرده بود) ر.ك: به كتاب تكاپوگر انديشه‌ها و زندگي، آثار و انديشه‌هاي استاد جعفري به كوشش عبدالله نصري، با مقدمه استاد محمدرضا حكيمي، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، ص 5 و 6 (به نقل از مجله كيهان فرهنگي، 1363، مهرماه، ص 5) اين خاطره در گنجينه دانشمندان، ج 8، ص 106 و 107 در ضمن شرح حال استاد جعفري نيز نقل شده است.</ref>
+
همچنین کتاب «حاشیه استدلالی بر عروة الوثقی» خلاصه آرای فقهی ایشان است. در این کتاب، جایگاه مؤلف در فقه، و قدرت علمی ‌‌او متجلی است؛ همان طور که برای خواننده آن، ذوق سلیم نویسنده در استنباط و [[اجتهاد]] واضح و روشن می‌‌گردد. شیخ محمدتقی این تعلیقات را تا کتاب [[حج]] رسانده؛ و بر اثر عارضه قلبی، هنگام اشتغال به نوشتن بقیه مطالب، وفات یافته و قلم از دست مبارکش بر زمین افتاده است. وی مصداق بارز حدیث شریف نبوی صلی الله علیه و آله گردید که: «اُطلُب العلم من المهد الی اللّحد».
  
'''<I>5- حاج ميرزا علي ايرواني:</I>'''
+
==فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی==
 +
شیخ محمدتقی پس از چند سال اقامت در قم، به دعوت آیت الله [[سید ابوالقاسم کاشانی]] که نسبت به وی عنایت خاصی داشت و به دستور آیت الله بروجردی به [[تهران]] مهاجرت کرد و در آن جا ساکن گردید و تا پایان عمر شریفش، یعنی سال ۱۳۵۰ ش. به اقامه [[نماز جماعت]] در مسجد رئیسی (معروف به مسجد شیشه، واقع در خیابان شیخ هادی، منطقه حسن آباد) و تبلیغ و موعظه پرداخت. این عالم بزرگوار به تدریس فقه و اصول برای عده‌ای از فضلا و محصلان [[حوزه علمیه|حوزه علمیه]] تهران نیز همت گماشت.
  
علي بن عبدالحسين بن علي‌اصغر بن محمدباقر، معروف به حاج ميرزا علي ايرواني در سال 1301 ق. به دنيا آمد و در سال 1354 ق. رخت از دنيا بست و در نجف اشرف به خاك سپرده شد. وي در سال 1345 ق. كتابي در [[علم اصول]] به نام نهاية النهاية في شرح الكفاية به رشته تحرير درآورده است.
+
شیخ بروجردی نسبت به انحرافات و بدعت‌های فکری، حساس بود و درباره [[دین]] و [[شریعت]] و [[احکام]] بلند آن، غیرت و حمیت خاصی داشت. از جمله، وی در مقابل افکار و آثار احمد کسروی، رضاقلی شریعت سنگلجی و... به مبارزه پرداخته است.
  
'''استادان درس خارج'''
+
در مواردی از اسناد مربوط به انقلاب اسلامی ‌‌که در جلد سوم کتاب اسناد انقلاب اسلامی ‌‌چاپ شده، امضای وی در ذیل آن ها وجود دارد، از جمله:
  
شيخ محمدتقي پس از اتمام سطح، دروس خارج حوزوي را نزد عالمان بزرگي فراگرفت و به درجه اجتهاد دست يافت. استادان اين مرحله از تحصيلات وي عبارتند از:
+
*متن نامه هیئت علمیه تهران به محمدرضا شاه درباره مجلس مؤسسان و تغییر بعضی از مواد قانون اساسی به تاریخ ۱۳۲۸/۱/۲۱ ش/یازدهم [[جمادی الثانی]] ۱۳۶۸ ق. که هیئت علمیه تهران در منزل حجة الاسلام والمسلمین حاج میرزا یحیی صدرالعلماء، اجتماع نمودند و نامه فوق را در خصوص مجلس مؤسسان برای شاه نوشته و ارسال داشتند.
  
'''<I>1- ميرزا محمدحسين نائيني:</I>'''
+
*متن اعلامیه علما و روحانیان تهران درباره تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی، به تاریخ ۱۳۴۱/۹/۱ ش خطاب به ملت ایران.
  
شيخ ميرزا محمدحسين بن ميرزا عبدالرحيم، ملقب به شيخ الاسلام ناييني نجفي، در سال 1277 ق. در نايين متولد شد و در 26 [[جمادی الثانی]] 1355 ق. درگذشت. از ميان استادان وي، می‌‌توان به سيد اسماعيل صدر<ref> گنجينه دانشمندان، ج 3، ص 118؛ درباره (آثار فقهي) وي ر.ك: گنجينه دانشمندان، ج 7، ص 217 و ج 3، ص 117 براي مطالعه شرح حالش، ر.ك: گلشن ابرار، ج 5، سيد محمد سجادي (منابع شرح حال و آثار او): 1 موسوعةالنجف الاشرف، ج 11، ص 328؛ گنجينه دانشمندان، ج 3، ص 117-118 ج 7، ص 70، 266؛ نقباءالبشر، ج 1، ص 168؛ معجم رجال الفكر، ج 1، ص 128 و ج 7، ص 76 و 77 (فقهاء النجف و مؤلفاتهم خلال الف عام).</ref> و ميرزا محمدحسن شيرازي اشاره كرد.<ref> [[موسوعة النجف الاشرف]]، ج 7، ص 243، براي ديگر آثارش، ر.ك: موسوعة النجف الاشرف، ج 7، ص 76-77 (فقهاءالنجف و مؤلفاتهم خلال الف عام).</ref>
+
*متن اعلامیه روحانیان تهران درباره اعلام عزا در نوروز ۱۳۴۲ ش. به مناسبت همزمان شدن ایام نوروز با شهادت رئیس مذهب، حضرت [[امام صادق]] علیه السلام و حوادث ناگواری که به [[اسلام]] وارد و موجب تأثر شدید گردیده است، جامعه روحانیت، عزادار و به عنوان عید، جلوس نخواهند داشت. الاحقر محمدرضا التنکابنی - العبد محمدتقی آملی - الاحقر محمدتقی بروجردی...
  
'''<I>2- آقا ضياءالدين عراقي، نابغه علم اصول:</I>'''<ref> پدر سيد صدرالدين صدر و جد امام موسي صدر.</ref>
+
*متن تلگراف جمعی از علما و روحانیان به [[سید محمدرضا موسوی گلپایگانی|آیت الله العظمی ‌‌گلپایگانی]] درباره فاجعه [[مدرسه فیضیه]]، تاریخ ۴/۱/۱۳۴۲ ش. حضرت آیت الله آقای گلپایگانی دامت برکاته: حوادث ناگوار چند روز اخیر و تجاوز به حریم مقدس [[اسلام]] و روحانیت، موجب نگرانی و تأثّر شدید (گردید)؛ «انا لله و انا الیه راجعون» جامعه روحانیت همدردی خود را اعلام؛ از خداوند عالم حفظ اسلام و مسلمین را مسألت دارند. الاحقر علی‌اصغر خویی - الاحقر حاج سید هادی خسروشاهی - الآثم احمد الحسینی اللواسانی - الاحقر محمدتقی بروجردی... .
  
او فرزند مولا محمد عراقي نجفي است و در سال 1278 ق. در اراك به دنيا آمد. يكي از اساتيد وي، آخوند خراساني است. او [[ذی الحجه]] 1359 ق. در [[نجف]] از دنيا رفت و در صحن مطهر، مقبره شخصي به خاك سپرده شد.<ref> شرح حال وي برگرفته از مع كبار علماءالنجف الاشرف، ص 400-401 به اختصار براي اطلاع از شرح حال وي، رك: موسوعة النجف الاشرف، ج 11، ص 240-241.</ref>
+
==وفات==
 +
شیخ محمدتقی بروجردی، سرانجام پس از عمری تحقیق و تألیف در روز چهارشنبه ۲۴ [[ذی القعده]] ۱۳۹۱ ق (۱۳۵۰ ش) در [[تهران]] بر اثر عارضه قلبی، هنگام اشتغال به نوشتن (تعلیقات بر [[عروة الوثقى (کتاب)|عروة الوثقی]]) جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیکر مبارکش پس از انتقال به شهر مقدس [[قم]] و [[تشییع جنازه|تشییع]] باشکوه، در شبستان انتهای قبرستان ابوحسین، به خاک سپرده شد.
  
'''<I>3- سيد ابوالحسن اصفهاني:</I>'''
+
==پانویس==
 
 
ابوالحسن محمد بن عبدالحميد موسوي در سال 1284 ق. در روستاي مديسه لنجان اصفهان پا به عرصه وجود نهاد. وي زعيم بزرگ [[شيعه]] در [[نجف]] اشرف و مرجع علي الاطلاق جهان تشيع بوده و داراي تأليفاتي است. وي در سال 1365 ق. از دنيا رفت و در نجف اشرف به خاك سپرده شد.<ref> [[گلشن ابرار]]، ج 2، ص 552.</ref>
 
 
 
'''شاگردان'''
 
 
 
شيخ محمدتقي بروجردي، شاگردان بسياري پرورش داده؛ اما در منابع، نام آن ها ذكر نشده است. فقط در مصاحبه با آقاي شيخ محمدمهدي آصفي توانستيم به شرح حال سه تن از آنان دست يابيم كه عبارتند از:
 
 
 
'''<I>1- شيخ علي محمد آصفي بروجردي:</I>'''
 
 
 
شيخ علي محمد، در سال 1332 ق. به دنيا آمد. وي فرزند حاج صادق بروجردي و داماد شيخ محمدتقي بروجردي است. وي از عالمان، مجتهدان و عارفان روزگار خود بود. او گنجي بود از [[معرفت]] كه در كنجي قرار گرفت. از وي آثاري در [[فقه]]، [[اصول]] و تفسير به جا مانده كه بعضي از آن ها به طور مستقل يا در مجلات علمی ‌‌آن روزگار به چاپ رسيده است. او در كتاب موسوعة النجف الاشرف<ref> موسوعة النجف الاشرف، ج 7، ص 129 براي مطالعه شرح ر.ك: به همين كتاب.</ref> اين گونه معرفي شده است. «الآصفي: علي بن محمد بن الحاج صادق البروجردي النجفي.(22) 1332-1389 ق. مؤلّفاته الفقهيّه: 1- حكم الرّضاع؛ 2- نهج الهدي في حرمةالرّبا؛ اين عالم فرهيخته در سال 1389 ق. به ديار باقي شتافت.(23)
 
 
 
'''<I>2- آيت الله شيخ ابوالقاسم خزعلي:</I>'''
 
 
 
استاد بزرگوار و خطيب عاليقدر، آيت الله شيخ ابوالقاسم خزعلي (فرزند غلامرضا)، برادرزاده آيت الله شيخ محمدتقي بروجردي از مدرسان بزرگ [[حوزه علميه]] [[قم]] و از خطيبان نامی ‌‌معاصر، داراي مقام شامخ علم و بيان و فضل و تقواست.(24)
 
 
 
او در حدود سال 1345 ق. در [[مشهد]] به دنيا آمد؛ و پس از تحصيل دروس جديد و ادبيات عرب به [[قم]] مهاجرت نمود و سطوح را نزد استادان بزرگ به پايان رسانيد. وي چندين سال، از درس [[فقه]] و [[اصول]] زعيم عاليقدر جهان اسلام آيت الله بروجردي و به ويژه [[امام خمينی]] و آيت الله محقق داماد و... استفاده نمود.(25)
 
 
 
'''<I>3- شهيد مظفري:</I>'''(26)
 
 
 
'''تأليفات'''
 
 
 
شيخ محمدتقي بروجردي، در اكثر ابواب [[فقه]] به تأليف پرداخته و در علم اصول، يك دوره كامل به نام «نهاية الافكار» در چهار جلد تدوين كرده است كه تقرير بحث اصول استادش شيخ ضياءالدين عراقي است.
 
 
 
* 1- رساله‌اي در ارث همسر؛(27)
 
 
 
* 2- رساله‌اي در دِرهَم و دينار؛
 
 
 
* 3- رساله‌اي در تعاقب ايدي؛(28)
 
 
 
* 4- رساله‌اي در رضاع؛
 
 
 
* 5- رساله‌اي در منجزات مريض؛
 
 
 
* 6- رسائل ديگر در ابواب ديگر؛
 
 
 
* 7- حاشيه بر عروةالوثقي؛(نهج الهدي)(29)
 
 
 
* 8- حاشيه استدلالي بر عروةالوثقي؛
 
 
 
* 9- حاشيه فتوائيه، به زبان فارسي بر توضيح المسائل و به صورت خطي.
 
 
 
* 10- رساله‌اي در رد بر فرقه بابيه(خطي)؛
 
 
 
* 11- رساله‌اي در [[اجتهاد]] و [[تقليد]]؛
 
 
 
و تأليف‌هاي ديگري كه برخي از آن ها كامل و بعضي ناقص هستند.
 
 
 
'''مراتب علمي'''
 
 
 
شيخ محمدتقي در امور تحصيلي بسيار كوشا و مقيد مباحثه بود و نظري قوي و سليم، بياني شيرين و شيوا، و اشتياقي فراوان به درس و تحقيق داشت. وي بيش از چهار دوره كامل در درس اصول آيت الله آقا ضياءالدين عراقي حاضر شد و سه دوره از اين دروس را تقرير نمود، كه ثمره آنها، كتاب نهاية الافكار است.(30)
 
 
 
اين تقرير بهترين تقريري است كه از درس اصول آقا ضياءالدين عراقي نوشته شده و باقي مانده(31) و يكي از منابع درس خارج [[اصول]] در حوزه‌هاي علميه است. شيخ محمدتقي تقريرات دروس دو استاد ديگرش آيات: شيخ محمدحسين ناييني و سيد ابوالحسن اصفهاني را در [[فقه]] و اصول به صورت متفرقه نگاشته است. قابل ذكر است كه آيت الله بروجردي كتاب وي با نام رساله‌اي در [[اجتهاد]] و تقليد را قبل از چاپ مطالعه نمود و از عظمت علمی ‌‌آن بسيار تعجب نمود و در مجالس و محافل، از آن تمجيد نمود.(32)
 
 
 
كتاب حاشيه گسترده استدلالي بر عروة الوثقي خلاصه آراي فقهي وي است. اين كتاب، جايگاه مؤلف در فقه، و قدرت علمی ‌‌او متجلي است؛ همان طور كه براي خواننده آن، ذوق سليم نويسنده در استنباط و اجتهاد واضح و روشن می‌‌گردد. شيخ محمدتقي اين تعليقات را تا كتاب [[حج]] رسانده؛ و بر اثر عارضه قلبي، هنگام اشتغال به نوشتن بقيه مطالب، وفات يافته و قلم از دست مباركش بر زمين افتاده است.(33) وي مصداق بارز حديث شريف نبوي صلی الله علیه و آله گرديد كه: «اُطلُبُ العلم من المهد الي اللّحد».
 
 
 
چنين گفت پيغمبر راستگوي × ز گهواره تا گور دانش بجوي.
 
 
 
'''مشايخ روايي'''
 
 
 
آيت الله شيخ محمدتقي بروجردي، پس از پيمودن راه كمال و فضل و رسيدن به مراتب بالاي [[تهذيب نفس]] و [[اخلاق]] والا، و بعد از پشت سر گذاشتن آزمايش‌هاي بسيار از استادان بزرگي در [[نجف]] اشرف، اجازه نقل [[حديث]] دريافت كرد. اسامی‌‌آن بزرگان عبارت است از:
 
 
 
* 1- ميرزا حسين نوري؛(34)
 
 
 
* 2- آقا ضياءالدين عراقي؛
 
 
 
* 3- سيد ابوالحسن اصفهاني.
 
 
 
'''اجازه اجتهاد'''
 
 
 
شيخ محمدتقي از دو استاد بزرگوارش(35)، آقا ضياءالدين عراقي و سيد ابوالحسن اصفهاني مفتخر به دريافت اجازه اجتهاد گرديد.
 
 
 
'''فعاليت‌ها'''
 
 
 
شيخ محمدتقي بروجردي، در طول عمر شريف و پربارش، به امر تحقيق، تدريس، تأليف، تقرير، موعظه و تبليغ، امامت جماعت و... اشتغال داشت. و نيز او، نسبت به انحرافات و بدعت‌هاي فكري، حساس(36) بود و درباره [[دين]] و [[شريعت]] و [[احكام]] بلند آن، غيرت و حميت خاصي داشت. از جمله، وي در مقابل افكار و آثار(37) احمد كسروي، رضاقلي شريعت سنگلجي و... به مبارزه پرداخته است.
 
 
 
'''دوره‌هاي زندگي'''
 
 
 
زندگي پر حاصل شيخ محمدتقي بروجردي به چهار دوره تقسيم می‌‌شود:
 
 
 
'''<I>فعاليت‌هاي سياسي:</I>'''
 
 
 
از فعاليت‌هاي سياسي او اطلاعي در دسترس نيست؛ مگر در چهار مورد از اسناد مربوط به انقلاب اسلامی ‌‌كه در جلد سوم كتاب اسناد انقلاب اسلامی ‌‌چاپ شده است و امضاي وي در ذيل آن ها وجود دارد.
 
 
 
* 1- متن نامه هيئت علميه تهران به (محمدرضا)شاه درباره مجلس مؤسسان و تغيير بعضي از مواد قانون اساسي به تاريخ 1328/1/21 ش/يازدهم [[جمادی الثانی]] 1368 ق. كه هيئت علميه تهران در منزل حجة الاسلام والمسلمين حاج ميرزا يحيي صدرالعلماء، اجتماع نمودند و نامه فوق را در خصوص مجلس مؤسسان براي شاه نوشته و ارسال داشتند.(38)
 
 
 
* 2- متن اعلاميه علما و روحانيان تهران درباره تصويب نامه انجمن هاي ايالتي و ولايتي، به تاريخ 1341/9/1 ش(39) خطاب به ملت ايران.
 
 
 
* 3- متن اعلاميه روحانيان تهران درباره اعلام عزا در نوروز 1342 ش.
 
 
 
'''<I>روحانيون امسال عزا دارند.</I>'''
 
 
 
به مناسبت همزمان شدن ايام نوروز با شهادت رئيس مذهب، حضرت [[امام صادق]] علیه السلام و حوادث ناگواري كه به [[اسلام]] وارد و موجب تأثر شديد گرديده است، جامعه روحانيت، عزادار و به عنوان عيد، جلوس نخواهند داشت. الاحقر محمدرضا التنكابني - العبد محمدتقي آملي - الاحقر محمدتقي بروجردي...(40)
 
 
 
* 4- متن تلگرام جمعي از علما و روحانيان به آيت الله العظمی ‌‌گلپايگاني درباره فاجعه [[مدرسه فيضيه]]. تهران، قم 11070، تاريخ 4/1/1342 ش.
 
 
 
'''<I>حضرت آيت الله آقاي گلپايگاني دامت بركاته:</I>'''
 
 
 
حوادث ناگوار چند روز اخير و تجاوز به حريم مقدس [[اسلام]] و روحانيت، موجب نگراني و تأثّر شديد (گرديد)؛ «انا لله و انا اليه راجعون» جامعه روحانيت همدردي خود را اعلام؛ از خداوند عالم حفظ اسلام و مسلمين را مسألت دارند. الاحقر علي‌اصغر خويي - باقر طباطبايي قمی‌‌ - الاحقر حاج سيد هادي خسروشاهي - الآثم احمد الحسيني اللواساني - الاحقر محمدتقي بروجردي...(41)
 
 
 
* 1- در بروجرد: زندگي در بروجرد كه از كودكي تا جواني (21 سالگي) يعني بين سال هاي 1274-1295 ش. را شامل می‌‌شود، زمان تحصيلات مقدماتي و رشد و بالندگي اوست.(42)
 
 
 
* 2- هجرت به [[نجف]]: مهاجرت به نجف اشرف و سكونت در آن جا (از سال 1295 ش تا 1325 يا 1324 ش. يعني تا بعد از(43) وفات استادش سيد ابوالحسن اصفهاني.
 
 
 
* 3- مهاجرت به ايران: مهاجرت به ايران و سكونت در [[قم]] كه تقريباً از سال 1325 ش. را شامل می‌‌شود.
 
 
 
شيخ محمدتقي بروجردي بعد از وفات آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني، به ايران بازگشت و در قم با آيت الله بروجردي ملاقات نمود. وي به اصرار آيت الله بروجردي در قم ساكن گرديد و از اصحاب نزديك وي شده و به تدريس خارج [[فقه]] و [[اصول]] پرداخت.(44) البته مدت اقامت شيخ محمدتقي در قم مشخص نيست.
 
 
 
* 4- سكونت در تهران: شيخ محمدتقي پس از چند سال اقامت در قم، به دعوت(45) آيت الله سيد ابوالقاسم كاشاني كه نسبت به وي عنايت خاصي داشت و به دستور آيت الله بروجردي به [[تهران]] مهاجرت كرد. وي در آن جا ساكن گرديد و تا پايان عمر شريفش، يعني سال 1350 ش. به اقامه [[نماز جماعت]] در مسجد رئيسي(46) (معروف به مسجد شيشه، واقع در خيابان شيخ هادي، منطقه حسن آباد) و تبليغ و موعظه پرداخت. اين عالم بزرگوار براي عده‌اي به تدريس فقه و اصول براي عده‌اي از فضلا و محصلان حوزه علميه تهران نيز همت گماشت.(47)
 
 
 
شيخ محمدتقي در كنار همه اين امور، لحظه‌اي از مطالعه، تحقيق و تأليف غفلت نكرد. اوج اين دوران چهارگانه، دوره دوم زندگي وي، يعني دوره مهاجرت به [[نجف]] اشرف است. اين مدت 30 ساله زمان گذراندن سطوح عالي و دروس خارج و استفاده علمی‌‌ و معنوي از استادان بزرگوارش در آنجاست. نوشتن نهاية الافكار(48) و يك دوره [[فقه]] استدلالي بر عروة الوثقي، با عنوان حاشيه استدلالي از مهمترين و شاخص‌ترين تلاش‌هاي عالم بزرگ در اين دوران بشمار می‌‌رود.
 
 
 
'''ويژگي‌هاي اخلاقي'''
 
 
 
بروجردي داراي ويژگي‌هاي اخلاقي بي‌شماري بوده [[صفات پسنديده]] اين عالم فرزانه را می‌‌توان چنين برشمرد:
 
 
 
* 1- تقواي عالي و برجسته؛
 
 
 
* 2- زهد و سادگي؛
 
 
 
* 3- رهايي از تكلفات اجتماعي؛
 
 
 
* 4- مداومت بر تهجد؛
 
 
 
* 5- استمرار بر ذكر خدا و تلاوت [[قرآن]]؛
 
 
 
* 6- غيرت ديني.
 
 
 
شيخ عليرضا پيريايي از فضلاي بروجردي، ساكن [[قم]] می‌‌گويد: آيت الله شيخ محمدتقي بروجردي، با وجود احراز مقام عالي علمی‌‌ و اجتهادي، در اجتماع خيلي ساده و به طور ناشناس ظاهر می‌‌شد؛ به طوري كه به چشم كساني كه او را نمی‌‌شناختند، يك روحاني ساده و معمولي به نظر می‌‌آمد. او علاوه بر مقامات علمی‌‌ و معنوي، مالك روستاي مرو بود كه از پدرش به او ارث رسيده بود؛ اما هرگاه كه به آن جا می‌‌رفت، مردم روستا به يكديگر، به طور عادي و كم‌اهميت خبر می‌‌دادند و می‌‌گفتند: شيخ محمدتقي آمده است!
 
 
 
'''همدوره‌ها'''
 
 
 
برخي از مراجع بزرگ و عالمان نامي، از همدوره‌هاي تحصيلي و هم‌بحث آن عالم فرهيخته بوده‌اند؛ كه از جمله آن‌ها، حضرات آيات: سيد محمدحسن آل طيب، سيد محمدعلي سبط الشيخ، سيد (محمد) مهدي لاله‌زاري، شيخ حسين وحيد خراساني، سيد علي سيستاني، شيخ محمدتقي بهجت، سيد محمد شاهرودي، حاج سيد محمد جعفر مروج جزايري، ميرزا هاشم آملي و حاج سيد عبدالاعلي سبزواري هستند.(49)
 
 
 
'''دوستان نزديك'''
 
 
 
شيخ محمدتقي، دوستان بسياري داشت. بزرگاني كه اسمشان ذكر می‌‌شود، از دوستان نزديك و صميمی ‌‌وي هستند:
 
 
 
* 1- ميرزا هاشم آملي؛
 
 
 
* 2- سيد يحيي (مدرس) يزدي؛
 
 
 
* 3- آيت الله سيد ابوالقاسم كاشاني؛
 
 
 
* 4- آيت الله سيد محمود شاهرودي.
 
 
 
يكي از دوستان شيخ محمدتقي در [[قم]]، شيخ ابوالقاسم صرفي بروجردي بوده كه با وي اصول را مباحثه می‌‌نمودند.
 
 
 
آقاي صرفي نقل می‌‌كند: در مدتي كه شيخ محمدتقي بروجردي، در قم سكونت داشت، با هم، درس اصول را مباحثه می‌‌كرديم. بنده درس [[فقه]] را با آقاي شيخ محمد غروي كاشاني(50) مباحثه می‌‌نمودم. در آن زمان آقاي غروي، هر هفته، بعضي از روزها، مرتب براي انجام برنامه‌هاي مذهبي به تهران می‌‌رفتند و به من می‌‌گفتند، روزهايي كه من در قم نيستم، شما درس اصول را با شيخ محمدتقي بروجردي مباحثه كن؛ و وقتي كه بنده از تهران برمی‌‌گردم، درس فقه را با اينجانب مباحثه بنما.
 
 
 
'''ازدواج'''
 
 
 
تاريخ ازدواج شيخ محمدتقي براي ما معلوم نيست؛ اما وي با خانمی ‌‌از خاندان شيخ الاسلامی‌‌هاي بروجرد(51) وصلت نموده است. برادر خانمش، حجةالاسلام شيخ محمدجواد شيخ الاسلامي، در بروجرد از شاگردان آيت الله بروجردي است.(52)
 
 
 
'''فرزندان'''
 
 
 
ثمره ازدواج شيخ محمدتقي چند فرزند صالح بود به نام‌هاي:
 
 
 
* 1- شيخ محمدحسن (تنها پسر)؛
 
 
 
* 2- فاطمه خانم (مادر آقاي شيخ محمدمهدي آصفي)؛
 
 
 
* 3- وجهيه خانم؛
 
 
 
* 4- محترم خانم.
 
 
 
'''نوادگان'''
 
 
 
يكي از نوادگان دختري شيخ محمدتقي، آيت الله شيخ محمدمهدي آصفي، فرزند شيخ علي محمد آصفي بروجردي و مسئول فعلي مجمع جهاني [[اهل بيت]] علیهم السلام است. نوه ديگر دختري وي مرحوم حاج آصف آصفي معروف به حاج آصف(53) برادر آقاي آصفي بوده كه در بروجرد به كسب(54) اشتغال داشت. ما بيش از اين، از زندگي او اطلاعي نداريم.
 
 
 
'''آيت الله شيخ محمدمهدي آصفي'''
 
 
 
وي فرزند آيت الله شيخ علي محمد آصفي بروجردي و نوه دختري شيخ محمدتقي بروجردي است. نامبرده مقدمات و سطح را در [[نجف]]، در محضر پدر بزرگوارش و جمعي از بزرگان آن جا فراگرفت و خارج [[فقه]] و [[اصول]] را در نجف، نزد بزرگان عصر خود گذراند. وي تحصيلات دانشگاهي را نيز تا مقطع كارشناسي ارشد در دانشگاه [[بغداد]] به اتمام رسانيد. او بيش از 25 سال در فعاليت‌هاي سياسي عليه رژيم بعث [[عراق]]، شركت داشت و نيز در كادر رهبري حزب «الدعوة» بيش از 30 سال عضو بوده؛ و بيش از 10 سال سِمَت سخنگوي رسمی ‌‌آن حزب را برعهده داشته است. وي همچنين در حوزه علميه نجف و قم، سال‌ها به تدريس فقه، اصول، [[فلسفه]] و تفسير قرآن مشغول بوده؛ متجاوز از 10 سال است كه وي در حوزه علميه قم، فقه و اصول تدريس می‌‌نمايد.(55)
 
 
 
'''از نگاه آيت الله بروجردي'''
 
 
 
شيخ محمدتقي در [[قم]] از نزديكان آيت الله بروجردي بود و آن بزرگوار به مقام علمی‌‌ و تقوايي شيخ عنايت خاصي داشته است. آيت الله بروجردي بعضي از رساله‌هاي علمی‌‌ و فقهي شيخ محمدتقي را مطالعه كرده و در مجالس شخصي از آن ها تعريف و تمجيد نموده است؛ مانند كتاب رساله‌اي در اجتهاد و تقليد.(56)
 
 
 
البته آشنايي آيت الله بروجردي با شيخ محمدتقي به سال‌ها قبل برمی‌‌گردد. شيخ محمدتقي بروجردي نيز، اولين(57) كسي است كه در ضمن يكي از مسافرت‌هايش از [[نجف]] به ايران و بروجرد، زماني كه آيت الله بروجردي در بروجرد سكونت داشت و هنوز شهرت جهاني نداشت، كتاب حاشيه بر عروة الوثقي، تأليف آيت الله بروجردي را به نجف برده و در آن جا، بزرگان نجف، از جمله آيت الله حاج شيخ محمدرضا آل ياسين (دايي آيت الله شهيد سيد محمدباقر صدر(58)) آن را مطالعه كرده و به مقام رفيع علمی‌‌ و فقهي آيت الله بروجردي پي برده‌اند. پس از اين جريان آوازه شهرت وي در [[نجف]] و مراكز علمی‌‌ ديگر مانند [[قم]] و [[مشهد]] و... پيچيد و نظر همگان متوجه او شد.
 
 
 
'''از منظر بزرگان'''
 
 
 
* 1- شيخ محمدهادي اميني در كتاب معجم رجال الفكر والادب في النجف درباره شيخ محمدتقي نوشته است: محمدتقي فرزند عبدالكريم... عالم باتقوا، محقق فاضلِ پژوهشگر.(59) وي داراي تقريراتي در [[فقه]] و [[اصول]] است؛(60) كه نهايةالافكار از جمله آنهاست. اين كتاب به چاپ رسيده است.(61)
 
 
 
* 2- در كتاب فهرست كتاب‌هاي چاپي عربي تأليف خان بابامُشار، كتاب نهاية الافكار شيخ محمدتقي اين گونه معرفي شده است. نهايةالافكار (در مبحث استصحاب، تعادل و تراجيح)، تقرير (درس اصول) آقا ضياء عراقي، نوشته شيخ محمدتقي فرزند عبدالكريم بروجردي. جزء سوم، نجف، 1371 (1330 ش)، سربي، وزيري، جزء چهارم، 1371 (1330 ش)، سربي، وزيري، ص 520 صفحه).
 
 
 
* 3- آيت الله سيد محمد غروي در كتاب مع كبار علماء النجف الاشرف ابتدا همان توصيف در صدر كلام مؤلف معجم الرّجال الفكر والادب را درباره وي نوشته، فقط به جاي كلمه متتبع، (پژوهشگر)، لفظِ جليل را بكار برده است. وي در ادامه می‌‌گويد: «از خود شيخ محمدتقي شنيدم كه پنج دوره در درس اصول شيخ آقا ضياء عراقي شركت كرده است...؛ اما متأسفانه براي او (شيخ محمدتقي)، به خاطر كثرت اشتغال به تحقيق و تأليف، فرصتي براي تدريس و اداره امور مردم پيدا نشد. وي به (درخواست آيت الله كاشاني و) دستور مرجع كبير (آيت الله) سيد حسين بروجردي به تهران مهاجرت كرد براي تدريس و اقامه [[نماز جماعت]] در مسجد رئيسي كه مسجد شيشه ناميده می‌‌شود، اما او نتوانست جايگاهي (كه مناسب مقامش بود) در اجتماع پيدا كند».(62)
 
 
 
* 4- شيخ آقا بزرگ تهراني در كتاب نقباءالبشر درباره شيخ محمدتقي آورده است. «شيخ محمدتقي فرزند عبدالكريم بروجردي، ساكن [[نجف]] اشرف، عالم بارع و فاضل جليل؛ مقدّمات علوم (ديني) را در بروجرد فراگرفت و (نيز) مقداري از سطوح (دروس حوزوي) را نزد بزرگان آن شهر خواند؛ سپس به نجف اشرف مهاجرت كرد...».(63)
 
 
 
'''وفات'''
 
 
 
سرانجام، شيخ محمدتقي بروجردي پس از عمري تحقيق و تأليف در روز چهارشنبه 24(64) [[ذی القعده]] 1391 ق/1350 ش. در تهران بر اثر عارضه قلبي، هنگام اشتغال به نوشتن (تعليقات بر عروة الوثقي) وفات يافت و قلم از دست مباركش بر زمين افتاد و جان به جان آفرين تسليم كرد.
 
 
 
'''مدفن'''
 
 
 
پيكر مبارك شيخ محمدتقي بروجردي پس از انتقال به شهر مقدس [[قم]] و تشييع باشكوه از طرف مردم و سلسله جليل روحانيت، در شبستان انتهاي قبرستان ابوحسين(65)، سمت راست ضلع جنوبي قبرستان به خاك سپرده شد.
 
 
 
'''لوح قبر زميني'''
 
 
 
بر روي لوح قبر مباركش نوشته شد: «مُشيّدُ العِلمِ وَالتُّقي سماحَةُ حجّةالاسلام والمسلمين آيت الله العظمی‌‌ الحاج شيخ محمدتقي النجفي البروجردي قُدِّسَ سِرُّهُ تُوَفِّيَ يَومَ الاربَعاء، 24 ذي القعده 1391». بر لوح قبر ديواري آن عالم بزرگوار مرقوم شده است: «هوالذي لايموت مَضجَعُ (سماحة حجةالاسلام والمسلمين، آيت الله العظمي، فقيه العصر صاحب النظر الثاقب والرأي الصائب المحقق الاصولي الحاج الشيخ محمدتقي النجفي البروجردي) انتقل الي مثواهِ الاخير في 24 ذي القعده 1391». روحش شاد و راهش پررهرو باد!
 
 
 
'''سپاسگزاري'''
 
 
 
در پايان از لطف بسيار آيت الله شيخ محمدمهدي آصفي، آقاي حاج شيخ غلامرضا مولانا، آقاي حسين مولانا، حجت الاسلام آقاي حاج محمد اسدي و همه دوستاني كه به هر شكل، در تهيه و تنظم مطالب و ترجمه منابع عربي اين تحقيق، مرا ياري كردند، تشكر و قدرداني می‌‌نمايم.
 
 
 
==پانویس ==
 
 
<references />
 
<references />
===منبع===
+
==منابع==
 
+
* علیرضا پناهی تلخستانی، [[ستارگان حرم]]، جلد ۱۹، صفحه ۸۰.
عليرضا پناهي تلخستاني, ستارگان حرم، جلد 19، صفحه 80
 
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]

نسخهٔ ‏۷ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۴۸

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

آیت الله شیخ محمدتقی بروجردی (۱۳۹۱-۱۳۱۵ ق)، از فقها و علمای ربانی شیعه در قرن ۱۴ قمری و از شاگردان آقا ضیاءالدین عراقی بود. وی نسبت به انحرافات و بدعت‌های فکری زمان خود، حساس بود و درباره دین و احکام بلند آن، غیرت خاصی داشت. کتاب «نهایة الافکار» به عنوان تقریر درس اصول استادش، و حاشیه بر «عروة الوثقی» که یک دوره فقه استدلالی است، از مهمترین آثار علمی او به شمار می‌‌روند.

۲۳۰px
نام کامل محمدتقی بروجردی نجفی
زادروز ۱۳۱۵ قمری
زادگاه بروجرد
وفات ۱۳۹۱ قمری
مدفن قم

Line.png

اساتید

میرزا محمدحسین نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی، میرزا علی ایروانی،...

شاگردان

شیخ علی محمد آصفی بروجردی، شیخ ابوالقاسم خزعلی، شهید مظفری،...

آثار

نهایة الافکار، حاشیه بر عروةالوثقی، رساله‌ای در ردّ فرقه بابیه، رساله‌ای در اجتهاد و تقلید،...


تحصیل و اساتید

محمدتقی، فرزند حاج عبدالکریم بروجردی در سال ۱۳۱۵ ق. در شهر بروجرد به دنیا آمد. شیخ محمدتقی مقدمات علوم دینی را در بروجرد فراگرفت و در ۲۱ سالگی، یعنی سال ۱۳۳۶ ق، به نجف رهسپار شد؛ و دروس سطح و خارج فقه و اصول و... را در آنجا گذراند. وی مدت زیادی از عمر شریفش را در طلب دانش، تحقیق، تعلم، تعلیم و تدریس در سطوح عالی، در نجف اشرف سپری کرد.[۱]

استادان سطح:

شیخ محمدتقی بروجردی، سطوح عالی حوزوی را در نجف اشرف، در محضر این بزرگان فراگرفت:

استادان درس خارج:

شیخ محمدتقی پس از اتمام سطح، دروس خارج حوزوی را نزد عالمان بزرگی فراگرفت و به درجه اجتهاد دست یافت. استادان این مرحله از تحصیلات وی عبارتند از:

آیت الله شیخ محمدتقی بروجردی، پس از پیمودن راه کمال و فضل و رسیدن به مراتب بالای اجتهاد و اخلاق، علاوه بر استادان مذکور، از میرزا حسین نوری، اجازه نقل حدیث دریافت کرد.

تدریس و شاگردان

شیخ محمدتقی بروجردی بعد از وفات آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، (تقریباً از سال ۱۳۲۵ ش) به ایران بازگشت و در قم با آیت الله بروجردی ملاقات نمود. وی به اصرار آیت الله بروجردی در قم ساکن گردید و از اصحاب نزدیک وی شده و به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت.

شیخ محمدتقی بروجردی، شاگردان بسیاری پرورش داده؛ اما در منابع، نام آن ها ذکر نشده است. فقط در مصاحبه با آقای شیخ محمدمهدی آصفی توانستیم به شرح حال سه تن از آنان دست یابیم که عبارتند از:

  • شیخ علی محمد آصفی بروجردی: وی از عالمان، مجتهدان و عارفان روزگار خود و داماد شیخ محمدتقی بروجردی بود. از او آثاری در فقه، اصول و تفسیر به جا مانده که بعضی از آن ها به طور مستقل یا در مجلات علمی ‌‌آن روزگار به چاپ رسیده است.
  • آیت الله شیخ ابوالقاسم خزعلی: شیخ ابوالقاسم خزعلی (متولد ۱۳۴۵ ق)، برادرزاده آیت الله شیخ محمدتقی بروجردی از مدرسان بزرگ حوزه علمیه قم و از خطیبان نامی ‌‌معاصر، دارای مقام شامخ علم و بیان و فضل و تقواست. او چندین سال، از درس فقه و اصول آیت الله بروجردی و به ویژه امام خمینی و آیت الله محقق داماد و... استفاده نمود.
  • شهید مظفری.

آثار و تألیفات

شیخ محمدتقی بروجردی، در اکثر ابواب فقه و اصول به تألیف پرداخته است، از جمله:

  1. نهایة الافکار؛ این کتاب یک دوره کامل علم اصول، در چهار جلد است که تقریر بحث اصول استادش شیخ ضیاءالدین عراقی می باشد.
  2. رساله‌ای در ارث همسر؛
  3. رساله‌ای در درهم و دینار؛
  4. رساله‌ای در تعاقب ایدی؛
  5. رساله‌ای در رضاع؛
  6. رساله‌ای در منجزات مریض؛
  7. رسائل دیگر در ابواب دیگر؛
  8. حاشیه بر عروةالوثقی (نهج الهدی)؛
  9. حاشیه استدلالی بر عروةالوثقی؛
  10. حاشیه فتوائیه، به زبان فارسی بر توضیح المسائل و به صورت خطی؛
  11. رساله‌ای در رد بر فرقه بابیه (خطی)؛
  12. رساله‌ای در اجتهاد و تقلید.

جایگاه علمی

شیخ محمدتقی در امور تحصیلی بسیار کوشا و مقید مباحثه بود و نظری قوی و سلیم، بیانی شیرین و شیوا، و اشتیاقی فراوان به درس و تحقیق داشت. وی بیش از چهار دوره کامل در درس اصول آیت الله آقا ضیاءالدین عراقی حاضر شد و سه دوره از این دروس را تقریر نمود، که ثمره آنها، کتاب نهایة الافکار است. این تقریر بهترین تقریری است که از درس اصول آقا ضیاءالدین عراقی نوشته شده و باقی مانده و یکی از منابع درس خارج اصول در حوزه‌های علمیه است. شیخ محمدتقی تقریرات دروس دو استاد دیگرش آیات: شیخ محمدحسین نایینی و سید ابوالحسن اصفهانی را در فقه و اصول به صورت متفرقه نگاشته است.

قابل ذکر است که آیت الله بروجردی به مقام علمی‌‌ و تقوایی شیخ محمدتقی عنایت خاصی داشته است. چنانکه کتاب وی با نام «رساله‌ای در اجتهاد و تقلید» را قبل از چاپ مطالعه نمود و در مجالس و محافل، از آن تمجید کرد.

همچنین کتاب «حاشیه استدلالی بر عروة الوثقی» خلاصه آرای فقهی ایشان است. در این کتاب، جایگاه مؤلف در فقه، و قدرت علمی ‌‌او متجلی است؛ همان طور که برای خواننده آن، ذوق سلیم نویسنده در استنباط و اجتهاد واضح و روشن می‌‌گردد. شیخ محمدتقی این تعلیقات را تا کتاب حج رسانده؛ و بر اثر عارضه قلبی، هنگام اشتغال به نوشتن بقیه مطالب، وفات یافته و قلم از دست مبارکش بر زمین افتاده است. وی مصداق بارز حدیث شریف نبوی صلی الله علیه و آله گردید که: «اُطلُب العلم من المهد الی اللّحد».

فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی

شیخ محمدتقی پس از چند سال اقامت در قم، به دعوت آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی که نسبت به وی عنایت خاصی داشت و به دستور آیت الله بروجردی به تهران مهاجرت کرد و در آن جا ساکن گردید و تا پایان عمر شریفش، یعنی سال ۱۳۵۰ ش. به اقامه نماز جماعت در مسجد رئیسی (معروف به مسجد شیشه، واقع در خیابان شیخ هادی، منطقه حسن آباد) و تبلیغ و موعظه پرداخت. این عالم بزرگوار به تدریس فقه و اصول برای عده‌ای از فضلا و محصلان حوزه علمیه تهران نیز همت گماشت.

شیخ بروجردی نسبت به انحرافات و بدعت‌های فکری، حساس بود و درباره دین و شریعت و احکام بلند آن، غیرت و حمیت خاصی داشت. از جمله، وی در مقابل افکار و آثار احمد کسروی، رضاقلی شریعت سنگلجی و... به مبارزه پرداخته است.

در مواردی از اسناد مربوط به انقلاب اسلامی ‌‌که در جلد سوم کتاب اسناد انقلاب اسلامی ‌‌چاپ شده، امضای وی در ذیل آن ها وجود دارد، از جمله:

  • متن نامه هیئت علمیه تهران به محمدرضا شاه درباره مجلس مؤسسان و تغییر بعضی از مواد قانون اساسی به تاریخ ۱۳۲۸/۱/۲۱ ش/یازدهم جمادی الثانی ۱۳۶۸ ق. که هیئت علمیه تهران در منزل حجة الاسلام والمسلمین حاج میرزا یحیی صدرالعلماء، اجتماع نمودند و نامه فوق را در خصوص مجلس مؤسسان برای شاه نوشته و ارسال داشتند.
  • متن اعلامیه علما و روحانیان تهران درباره تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی، به تاریخ ۱۳۴۱/۹/۱ ش خطاب به ملت ایران.
  • متن اعلامیه روحانیان تهران درباره اعلام عزا در نوروز ۱۳۴۲ ش. به مناسبت همزمان شدن ایام نوروز با شهادت رئیس مذهب، حضرت امام صادق علیه السلام و حوادث ناگواری که به اسلام وارد و موجب تأثر شدید گردیده است، جامعه روحانیت، عزادار و به عنوان عید، جلوس نخواهند داشت. الاحقر محمدرضا التنکابنی - العبد محمدتقی آملی - الاحقر محمدتقی بروجردی...
  • متن تلگراف جمعی از علما و روحانیان به آیت الله العظمی ‌‌گلپایگانی درباره فاجعه مدرسه فیضیه، تاریخ ۴/۱/۱۳۴۲ ش. حضرت آیت الله آقای گلپایگانی دامت برکاته: حوادث ناگوار چند روز اخیر و تجاوز به حریم مقدس اسلام و روحانیت، موجب نگرانی و تأثّر شدید (گردید)؛ «انا لله و انا الیه راجعون» جامعه روحانیت همدردی خود را اعلام؛ از خداوند عالم حفظ اسلام و مسلمین را مسألت دارند. الاحقر علی‌اصغر خویی - الاحقر حاج سید هادی خسروشاهی - الآثم احمد الحسینی اللواسانی - الاحقر محمدتقی بروجردی... .

وفات

شیخ محمدتقی بروجردی، سرانجام پس از عمری تحقیق و تألیف در روز چهارشنبه ۲۴ ذی القعده ۱۳۹۱ ق (۱۳۵۰ ش) در تهران بر اثر عارضه قلبی، هنگام اشتغال به نوشتن (تعلیقات بر عروة الوثقی) جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیکر مبارکش پس از انتقال به شهر مقدس قم و تشییع باشکوه، در شبستان انتهای قبرستان ابوحسین، به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. مقدمه نهایةالافکار، تقریرات درس اصول آقا ضیاالدین عراقی، به قلم شیخ محمدتقی بروجردی، ج ۲، از (شیخ محمدمهدی آصفی)، مؤسسه نشر اسلامی‌‌ وابسته به جامعه مدرسین، قم، ۱۴۰۵ ق و منابع دیگر.
  2. گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۵۹-۶۱ (شرح حال فرزندان) ص ۶۱-۶۲ (شرح حال خودش).
  3. موسوعة النجف، ج ۷، ص ۱۱۱-۱۱۲؛ گنجینه دانشمندان، ج ۵، ص ۱۷۸، نوشته شده و در سال ۱۳۱۲ ق/۱۲۷۱ ش به تهران آمده و از محضر علامه آشتیانی، در فقه و اصول بهره‌مند شده و پس از ده سال تحصیل و تدریس در مدرسه صدر تهران به نجف مهاجرت کرده است.

منابع