قبر: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
قبر در فرهنگ دینی، در دو معنا بكار رفته است:
+
قبر در فرهنگ دینی، در دو معنا بکار رفته است: محلى که بدن مرده در آن دفن مى شود<ref>لسان العرب، ج۱۱، ص۹، «قبر».</ref> و دیگری جایگاه [[روح]] در عالم [[برزخ]]. البته واژه قبر در بسیارى از [[روایت|روایات]] به معناى برزخ است.
  
# محلى كه بدن مرده در آن دفن مى شود.<ref>لسان العرب، ج11، ص9، «قبر».</ref>
+
== مراد از قبر ==
# جايگاه [[روح]] در عالم [[برزخ]]
+
مرحوم [[علامه مجلسى|مجلسى]] مى نویسد: پس از [[مرگ]]، [[روح]] به جسد مثالى لطیف تعلق مى گیرد که در ظاهر، شباهت کامل به بدنهاى اصلى دنیایى دارد و تنعّم و عذاب روح در همین بدن مثالى خواهد بود و بعید نیست که روح بر اثر پاره اى از آلامى که بر بدن اصلى وارد مى شود نیز متألّم گردد، زیرا قبل از [[مرگ]] به آن بستگى و تعلق داشته است و ثواب قبر، [[عذاب قبر]]، گسترش و تنگى قبر، طیران روح در هوا، دیدن خانواده، مشاهده [[ائمه اطهار|ائمّه]] طاهرین علیهم السلام به شکل خودشان، مشاهده دشمنان ائمّه که در عذابند، بر همین اساس است. پس مراد از قبر که در اکثر اخبار آمده، جایگاه روح در [[برزخ|عالم برزخ]] است و این مطلبى است کامل، خواه روح را جسم لطیف بدانیم و خواه به تجرد روح قائل شویم.<ref>بحارالانوار، ج۶، ص۲۷۰.</ref>
  
مرحوم مجلسى مى نويسد: پس از مرگ، روح به جسد مثالى لطيف تعلق مى گيرد كه در ظاهر، شباهت كامل به بدنهاى اصلى دنيايى دارد و تنعّم و عذاب روح در همين بدن مثالى خواهد بود و بعيد نيست كه روح بر اثر پاره اى از آلامى كه بر بدن اصلى وارد مى شود نيز متألّم گردد، زيرا قبل از [[مرگ]] به آن بستگى و تعلق داشته است و ثواب قبر، [[عذاب قبر]]، گسترش و تنگى قبر، طيران روح در هوا، ديدن خانواده، مشاهده ائمّه طاهرين عليهم السلام به شكل خودشان، مشاهده دشمنان ائمّه كه در عذابند، بر همين اساس است.
+
در تعبیرى دیگر، مرحله قبر دوره آرامش پیش از [[حشر]] و نشر و بروز کامل و طَور دیگر وجود است، خواه در زیر خاک دفن شود یا در دریا غرق گردد یا بدنش بسوزد و دود شود.<ref>نثر طوبى، ج۲، ص۲۸۱، «قبر».</ref>
  
پس مراد از قبر كه در اكثر اخبار آمده جايگاه روح در عالم برزخ است و اين مطلبى است كامل، خواه روح را جسم لطيف بدانيم و خواه به تجرد روح قائل شویم.<ref>[[بحارالانوار]]، ج6، ص270.</ref> (البته واژه قبر در بسیارى از روایات به معناى برزخ است.)
+
==واژه قبر در قرآن==
  
در تعبيرى ديگر، مرحله قبر دوره آرامش پيش از نشر و بروز كامل و طَور ديگر وجود است، خواه در زير خاك دفن شود يا در دريا غرق گردد يا بدنش بسوزد و دود شود.<ref>نثر طوبى، ج2، ص281، «قبر».</ref>
+
این واژه به صورت جمع (قبور)، در پنج [[آیه]] از [[قرآن]] آمده است: آیات
 +
۴ [[سوره انفطار|انفطار]]،
 +
۷ [[سوره حج|حج]]،
 +
۲۲ [[سوره فاطر|فاطر]]،
 +
۱۳ [[سوره ممتحنه|ممتحنه]]،
 +
۹ [[سوره عادیات|عادیات]].
  
== واژه قبر در قرآن ==
+
همچنین یک بار به صورت مفرد: «{{متن قرآن|وَلاَ تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلاَ تَقُمْ عَلَىَ قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُواْ وَهُمْ فَاسِقُونَ}}» چون بمیرند، بر هیچ یک از آنان [[نماز]] مکن و بر قبرشان نایست، اینان به خدا و رسولش کافر شده اند و نافرمان مرده اند ([[سوره توبه|توبه]]، ۸۴).
  
این واژه به صورت جمع (قبور)، در پنج آیه از قرآن آمده است:
+
و یک بار به صورت فعل به کار رفته است: «{{متن قرآن|ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ}}» آنگاه بمیراندش و در گور کند ([[سوره عبس|عبس]]، ۲۱).
4 انفطار،
 
7 حج،
 
22 فاطر،
 
13 ممتحنه،
 
9 عادیات،
 
 
 
همچنین یک بار به صورت مفرد : {{متن قرآن|وَلاَ تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلاَ تَقُمْ عَلَىَ قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُواْ وَهُمْ فَاسِقُونَ }}چون بمیرند، بر هیچ یک از آنان نماز مکن و بر قبرشان مایست اینان به، خدا و رسولش کافر شده اند و نافرمان مرده اند (84 توبه).
 
 
 
و یک بار به صورت فعل به کار رفته است:{{متن قرآن|ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ }}آنگاه بمیراندش و در گور کند(21 عبس).
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 +
==منابع==
  
==منابع==
+
*[[فرهنگ قرآن (کتاب)|فرهنگ قرآن]]، جلد۲۲، صفحه۳۹۰.
* فرهنگ قرآن، جلد22، صفحه390.
 
  
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:معاد]]
 
[[رده:معاد]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۴۹

قبر در فرهنگ دینی، در دو معنا بکار رفته است: محلى که بدن مرده در آن دفن مى شود[۱] و دیگری جایگاه روح در عالم برزخ. البته واژه قبر در بسیارى از روایات به معناى برزخ است.

مراد از قبر

مرحوم مجلسى مى نویسد: پس از مرگ، روح به جسد مثالى لطیف تعلق مى گیرد که در ظاهر، شباهت کامل به بدنهاى اصلى دنیایى دارد و تنعّم و عذاب روح در همین بدن مثالى خواهد بود و بعید نیست که روح بر اثر پاره اى از آلامى که بر بدن اصلى وارد مى شود نیز متألّم گردد، زیرا قبل از مرگ به آن بستگى و تعلق داشته است و ثواب قبر، عذاب قبر، گسترش و تنگى قبر، طیران روح در هوا، دیدن خانواده، مشاهده ائمّه طاهرین علیهم السلام به شکل خودشان، مشاهده دشمنان ائمّه که در عذابند، بر همین اساس است. پس مراد از قبر که در اکثر اخبار آمده، جایگاه روح در عالم برزخ است و این مطلبى است کامل، خواه روح را جسم لطیف بدانیم و خواه به تجرد روح قائل شویم.[۲]

در تعبیرى دیگر، مرحله قبر دوره آرامش پیش از حشر و نشر و بروز کامل و طَور دیگر وجود است، خواه در زیر خاک دفن شود یا در دریا غرق گردد یا بدنش بسوزد و دود شود.[۳]

واژه قبر در قرآن

این واژه به صورت جمع (قبور)، در پنج آیه از قرآن آمده است: آیات ۴ انفطار، ۷ حج، ۲۲ فاطر، ۱۳ ممتحنه، ۹ عادیات.

همچنین یک بار به صورت مفرد: «وَلاَ تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلاَ تَقُمْ عَلَىَ قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کفَرُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُواْ وَهُمْ فَاسِقُونَ» چون بمیرند، بر هیچ یک از آنان نماز مکن و بر قبرشان نایست، اینان به خدا و رسولش کافر شده اند و نافرمان مرده اند (توبه، ۸۴).

و یک بار به صورت فعل به کار رفته است: «ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ» آنگاه بمیراندش و در گور کند (عبس، ۲۱).

پانویس

  1. لسان العرب، ج۱۱، ص۹، «قبر».
  2. بحارالانوار، ج۶، ص۲۷۰.
  3. نثر طوبى، ج۲، ص۲۸۱، «قبر».

منابع