مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

علم لغت

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۹ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۱ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

علم لغت علمی است که در آن درباره مفردات الفاظ وضع شده و از جهت دلالت مطابقی آنها بر معانی‌شان بحث می‌شود. هدف این علم پیشگیری از اشتباه در معانی حقیقی لغات و تمایز قایل شدن بین معانی حقیقی و مجازی و برداشت‌های عرفی است. نخستین کسی که به تألیف کتابی به مقصود جمع همه لغات زبان عرب به ترتیب حروف معجم پرداخت، خلیل بن احمد فراهیدی است.

تعریف علم لغت

علم لغت "علمی است که در آن درباره مفردات الفاظ وضع شده و از جهت دلالت مطابقی آنها بر معانی‌شان بحث می‌شود و از آنجا که موضوع این علم، لغتِ مفرد حقیقی است برخی گفته‌اند که علم لغت، شناخت اوضاع شخصی مفردات می‌باشد. هدف این علم پیشگیری از اشتباه در معانی حقیقی لغات و تمایز قایل شدن بین معانی حقیقی و مجازی و برداشت‌های عرفی است و روشن است که افاده و استفاده از هر علمی منوط به شناخت لغت می‌باشد".[۱] مراد از علم اللغة تحقیق در مفردات الفاظ از حیث معانی و اصول و وجوه اشتقاق آنهاست.

پیشینه علم لغت

"علم لغت از جمله علوم لسانی است که در عرض علم نحو و اشتقاق توسعه یافته... از همان موقع که روات شروع به گردآوردن اخبار و اشعار و امثال عرب کردند، جمع کردن لغات مختلف نیز آغاز شد و در موضوعات خاصی از قبیل اسماء وحوش، خلق انسان، البل، الخیل، النبات، الشجر و امثال آنها رسالات کوچکی به وسیله روات بزرگ مانند اصمعی و ابوزید انصاری و قاسم بن سلام و جز آن تالیف شد.

این روات مفرداتی که از اعراب بدوی شنیدند با ذکر معانی آنها دسته بندی، جمع و نقل کردند. هر یک از کتب در حقیقت عبارت بود از مجموعه لغاتی در اسماء حیوانات و اعضاء آنها و انسان و اسامی اعضا و احوال او در انواع نخل و گیاهان و درختان و افعال و اسماء هر یک از در هر مورد. این لغات و مفردات با زحمات فراوان در بادیه و یا از طریق سوال از فصحاء و وافدین به بصره و کوفه جمع گردید و آنها را در کتب خاصی بدون رعایت ترتیب حروف معجم گرد آوردند. این کتابها اساس تألیف کتب لغت بزرگی شد که بعد از این تاریخ می بینیم. بدین معنی که اگر چه کتب لغت را لغویان با همان روش راویان با گردش در بادیه جمع کردند، لیکن اولاً از این کتب در جمع لغت سرمشق گرفتند و ثانیاً از آنها کمال استفاده را بردند.

نخستین کسی که به این کار یعنی تألیف کتابی به مقصود جمع همه لغات زبان عرب به ترتیب حروف معجم شروع کرد، ابوعبدالرحمن خلیل بن احمد فراهیدی ازدی بصری است که استاد سیبویه بود. وی از علماء بزرگ علوم لسانی و ادبی و مبتکر علم عروض و واضع کتب معجم در علم لغت است. خلیل، مفردات لغت را به ترتیب حروف معجم در کتاب خود گرد آورد و در ترتیب حروف هم مخارج آنها را مناط اعتبار قرار داد و نخست از حروف حلق آغاز نمود و از حروف حلق با حرف «عین» یعنی آنکه مخرج آن از همه دنبال تر است ابتدا کرد، (بدین نحو: ع ح ه خ غ ق ک ج ش ص ض س ر ط د ت ظ ذ ث ز ل ن ف ب م و ا ی) و به همین سبب اثر او به "کتاب العین" مشهور شد. این کتاب قسمت هایی در بعضی کتب مانند کتاب النحو سیبویه و المزهر فی علوم اللغة سیوطی نقل شده و جز آن قسمت های پراکنده چیزی از آن در دست نیست.

تألیف این کتاب مایه ایجاد نهضتی در تهیه معاجم گردید ولی ترقی علم لغت از قرن سوم به بعد خاصه در قرن چهارم حاصل شد و همواره بزرگترین علمای لغت از قوم ایرانی بوده اند. نام بزرگترین علمای لغت و چگونگی روش آنان در کار خود هنگام بحث در علوم دینی در قرن چهارم مذکور خواهد افتاد".[۲]

تقدم شیعه در علم لغت:

  1. چنانکه گفته شد، اولین‌ کس‌ که‌ در علم‌ لغت‌ سبقت‌ گرفت‌ و کلام‌ عرب‌ را جمع‌ و حَصْر نمود و به‌ هم‌ مربوط‌ نمود و پیوست‌ داد و کیفیت‌ قیام‌ بناهای‌ مختلف‌ را از حروف‌ مُعْجَم‌ بیان‌ کرد، خلیل بن احمد می باشد و در این‌ مهم میان‌ اهل‌ علم‌ و ادب‌ خلافی‌ وجود ندارد.
  2. و از مشاهیر أئمّه‌ لغت‌ شیعه‌ که‌ بر دگران‌ تفوّق‌ داشته‌اند، ابن‌ سِکیت‌ بوده‌ است‌. أبوالعبّاس‌ ثَعْلَب‌ گوید: جمیع‌ اصحاب‌ ما اجماع‌ کرده‌اند بر آن که‌ پس‌ از ابن ‌أعْرَابی‌ أعلم‌ در علم‌ لغت‌ از ابن‌ سِکیت‌ وجود ندارد. او را متوکل‌ عباسی به‌ جرم‌ تشیع‌ کشت‌.
  3. و از جمله‌ أبوعَمْرو زاهِد می‌باشد که‌ تنوخی‌ درباره‌ او گفته‌ است‌: من‌ حافظه‌ای‌ را همچون‌ او ندیده‌ام‌.
  4. و همچنین‌ صاحب‌ کتاب‌ «تُحْفَةُ الابْرَار»: سید شریف‌ حسین‌ بن‌ مساعد حسینی‌ حائری‌ از ابوعمرو زاهد لغوی‌ نحوی‌ در کتابش‌ که‌ در مناقب‌ اهل‌ بیت‌ می‌باشد، روایت‌ کرده‌ و نصّ بر تشیع‌ او نموده‌ است‌.
  5. و از جمله‌ احمد بن‌ فارس‌ بن‌ زکریا لغوی‌ معروف‌،‌ صاحب‌ کتاب «مقاییس‌ اللغة»،‌ «المجمل‌ فى‌ اللغة» و «الصاحبى‌ فى‌ فقه‌ اللغة‌» در لغت می‌باشد‌ که این‌ کتاب اخیر‌ را برای‌ صاحب‌ بن‌ عَبَّاد تصنیف‌ کرد.
  6. و از جمله‌ صاحب‌ بن‌ عَبَّاد وزیر فخرالدّولة‌ دیلمی‌ است. او کافِی‌ الْکفَاة‌ بود. در علم‌ لغت‌ کتاب‌ «المحیط‌ فى‌ اللغة‌» را که‌ ده‌ مجلد می‌باشد تصنیف‌ کرد.

پانویس

  1. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ص۲۹.
  2. ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۱، تهران، چاپ پانزدهم، انتشارات فردوس، ۱۳۷۸.

منابع