طواف کعبه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
طواف کعبه


در شرع مقدس اسلام "طواف کعبه" از جمله واجبات حج به شمار می رود که فرد با شرایط خاصی باید هفت مرتبه دور خانه ی خدا (کعبه) بگردد؛[۱] بدین صورت که در هر شوط باید از حجرالاسود شروع و به همان ختم شود.[۲] نام دیگر طواف در فقه، شوط بوده،[۳] با این تفاوت که طواف به مجموع انجام هفت شوط اطلاق می گردد.[۴] "طواف" یک عبادت قدیمی است، مربوط به زمان حضرت ابراهیم علیه السلام که دین اسلام آن را تقریر و امضاء نمود؛ این عمل حتی در جاهلیت نیز وجود داشت و آنها به دور بت ها به عنوان طواف می گشتند.[۵]

طواف در لغت و اصطلاح

طواف در لغت به معنای احاطه کردن،[۶] و دور چیزی چرخیدن[۷] با پای پیاده را گویند و طائف به کسی گویند که دور خانه می گردد؛[۸] و اما در اصطلاح فقه "طائف" کسی است که حول بیت عتیق (کعبه) در روز که قربانی واجب است، بگردد.[۹]

ماده ی "طواف" در قرآن هم به معنای لغوی به کار رفته و هم به معنای اصطلاحی؛ در معنای لغوی می توان به این آیه استناد کرد: «فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ»؛[۱۰] اما عذابی فراگیر (شب هنگام) بر (تمام) باغ آنها فرود آمد در حالی که همه در خواب بودند. مراد از طواف در اینجا کنایه از بلا و مصیبتی است که در شب روی می دهد.[۱۱]

و در برخی آیات به معنای مصطلح فقهی اشاره شده است: «...وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ»[۱۲]؛ ... و بر گِرد خانه ی گرامی کعبه، طواف کنند. اما دلیل این که "کعبه" به بیت عتیق نام گرفت، اینست که چون در زمان حضرت نوح علیه السلام از طوفان در امان ماند.[۱۳]

پیشینه تاریخی طواف

سابقه تاریخی طواف به زمان حضرت آدم علیه السلام باز می گردد، زمانی که آدم ابوالبشر از بهشت رانده شد، نزد کعبه آمده و آن را همانند طواف ملائکه در عرش، طواف نمود.[۱۴] طواف بیت الله الحرام، در طول تاریخ استمرار داشت که رکنی از ارکان حج به شمار می رفت و حتی در زمان جاهلیت قبل از اسلام هر موقع یکی از افراد جاهلی وارد حرم می شد یا قصد مسافرت داشت، اولین عملی که انجام می داد، طواف بیت بود؛ در جاهلیت سنگهایی را جمع می کردند و خانه ای همانند مناره می ساختند و به دور آن طواف می نمودند که نام این عمل را "دوّار" نهادند.[۱۵]

در زمان جاهلیت عمل طواف از مهمترین راههای تقرب به خدایان لحاظ می شد و همانند دیگر شعار دینی آن را بسیار پاس می داشتند و انجام آن زمان و مکان خاصی نداشت؛ بلکه آنها هر موقع داخل معبدی می شدند که بت در آنجا بود و یا وارد کعبه و ضریح می شدند، هفت مرتبه حول آن می چرخیدند که فقراء با پای برهنه و افراد ثروتمند با کفش به طواف خانه می رفتند.[۱۶] اما در اسلام طواف از معنا و شرایط خاصی برخوردار شد و از جمله واجبات حج به شمار رفت که بیان آن گذشت.

طواف کعبه در نگاه قرآن

در قرآن کریم سه آیه راجع به طواف حج وجود دارد که به برخی از احکام طواف نیز اشاره شده است.[۱۷] کعبه اولین خانه ی مبارکی است که در آن هدایت، رحمت و برکتی برای مردم است:[۱۸] «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ»[۱۹]؛ نخستین خانه‌ای که برای مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکه است که پربرکت و مایه ی هدایت جهانیان است.

مراد از "وضع بیت" این است که خداوند این خانه را محل عبادت و وسیله ای برای عبادت مردم قرار داده و مراد از "بکّه" همان مکه است؛[۲۰] از امام صادق علیه السلام نیز روایت شده: موضع و محلی که کعبه بنا شده، "بکه" و شهر را "مکه" نامیده اند.[۲۱] زمین از زیر کعبه گسترش یافته و روایات در مساله ی "دحوالارض" بسیار زیاد است و این احادیث نه با کتاب مخالفت دارد و نه برهان عقلی آن را رد می نماید.[۲۲]

تقدس این مکان به حدی است که نه تنها کافران حق تولیت آن را نداشته،[۲۳] بلکه مشرکان نیز به علت نجاستشان حق ورود به این مکان را ندارند؛[۲۴] لذا تولیت آن بر عهده ی اهل تقواست.[۲۵] پس آماده سازی کعبه برای طواف از جمله وظایف اولیه ای بود که خدای متعال در ابتدا، بنای این مکان را به حضرت ابراهیم و اسماعیل سلام الله علیهما واگذار نمود که قرآن کریم به وضوح گویای این مطلب است:

«وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَن لَّا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ...».[۲۶] (به خاطر بیاور) زمانی را که جای خانه (کعبه) را برای ابراهیم آماده ساختیم (تا خانه را بنا کند؛ و به او گفتیم:) چیزی را همتای من قرار مده! و خانه‌ام را برای طواف‌کنندگان و قیام‌کنندگان و... (از آلودگی بتها و از هر گونه آلودگی) پاک ساز!

مراد از تطهیر، پاک نمودن خانه ی خدا از هر گونه خباثتی است؛ مانند: شرک، فواحش، ظلم به مردم و...؛ و همچنین مراد از "طواف" یعنی کسانی که پیاده به دور کعبه می گردند.

در آیه ی دیگر می فرماید: «وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْناً وَاتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ»؛[۲۷] و (به خاطر بیاورید) هنگامی که خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم... و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که: خانه ی مرا برای طواف‌کنندگان و مجاوران و رکوع‌کنندگان و سجده‌کنندگان، پاک و پاکیزه کنید!

"مَثَابَةً" یعنی محل اجتماع مردم، بعد از آن که از هم جدا شدند؛[۲۸] و از این جهت به بیت "مثابه" گویند زیرا اهل خانه بعد از آن که برای امور از خانه خارج می شوند، دوباره به آنجا باز می گردند.[۲۹] لذا مراد از "بیت" همان کعبه و مسجدالحرام است که مرجع مردم بوده و هر سال بسوی این بیت مقدس رفت و آمد می کنند.[۳۰]

کلمه ی"عَهِدْنَا" به معنای امر کردن آمده[۳۱] که به حضرت ابراهیم و اسماعیل امر شد، خانه ی خدا را برای طواف کنندگان، عاکفین و مؤمنین از کثافات، خون مشرکین که نزد خانه ی خدا می ریختند و از بت های آنها پاک کنند و خانه را از بنیان بر اساس طهارت و پاکی بسازند.[۳۲] بنابراین با توجه به اطلاق آیه مراد این است که بعد از بنای خانه آن را از نجاسات ظاهری و همچنین از جهات معنوی، از شرک، بت پرستی و چیزهایی که با حق منافات دارد، همانند طواف به حالت عریان، پاک گردانید.[۳۳]

مراد از "طائِفِینَ" افرادی هستند که به دور خانه طواف می کنند؛[۳۴] و در این مسئله تفاوتی نیست که فرد برای حج آمده باشد یا برای عمره.[۳۵]

حال این سوال مطرح می شود، هنگامی که خداوند این فرمان را به حضرت ابراهیم و اسماعیل داد، کعبه و مسجدی نبود تا آن را برای طواف کنندگان و مؤمنان پاک نمایند؛ پس مراد از "تطهیر بیت" چیست؟ در پاسخ می توان گفت: منظور این است که خانه ای پاک و پاکیزه برای خدا بنا کنید، یا این که مکانی را که بناست در آنجا کعبه بنا شود، پاک کنید؛[۳۶] چنانکه در آیه ی 26 حج گفته اند: ظاهراً کلامی در تقدیر است، به این معنا که ما به ابراهیم دستور دادیم، کعبه را بنا کند و بعد از آن، شریکی به من قرار ندهد و بیت مرا پاک سازد.[۳۷]

از جمله نکات قابل توجه این است که حاجی در ابتدا باید طواف را انجام دهد، بعد نماز طواف را بخواند.[۳۸]

زمان انجام طواف در مناسک حج

از دیگر مسائلی که باید در حج مراعات شود، این که در حج تمتع بعد از آن که قربانی انجام شد، باید طواف را بجای آورند و طواف قبل از قربانی معنا ندارد.[۳۹] قرآن کریم در این باره می فرماید: «ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ»[۴۰]؛ سپس، باید آلودگی هایشان را برطرف سازند؛ و به نذرهای خود وفا کنند و بر گرد خانه ی گرامی کعبه، طواف کنند.

فقهاء با تمسک به اطلاق آیه و روایات اهل بیت سلام الله علیهم تصریح کرده اند: در حج تمتع بعد از آن که حاجی قربانی کرد و سر را تراشید، همه چیز بر وی حلال می شود، مگر زن و عطر؛ بعد از آن که به مکه بازگشت و طواف و سعی را انجام داد، عطر نیز حلال می گردد و برای تحلیل نساء باید، طواف نساء را انجام بدهد.[۴۱]

قرآن کریم به صراحت از این نوع طواف سخن به میان نیاورده، اما در احادیثی که از اهل بیت عصمت وارده شده، تصریح بر این امر دارد که مراد از طواف "بیت عتیق"، همان طواف نساء است،[۴۲] و فقهاء نیز با استناد به این نوع از تفسیر، طبق آن فتوا داده اند.[۴۳]

پانویس

  1. فاضل هندی، محمد؛ کشف اللثام، تحقیق موسسه نشر اسلامی، قم، موسسه نشر اسلامی، 1416ق، چاپ اول، ج5، ص413 و شيخ صدوق، محمد بن علی؛ الهدایه، تحقیق مدرسة الامام المهدی، قم، مدرسة الامام المهدی، 1418ق، چاپ اول، ص225.
  2. شيخ مفید، محمد بن محمد؛ المقنعه، تحقیق موسسه نشر اسلامی، قم، موسسه نشر اسلامی، 1410ق، چاپ دوم، ص400 و نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، تحقیق، عباس قوچانی، طهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش، ج19، ص287.
  3. شيخ صدوق، محمد بن علی ؛ الهدایه، ص225.
  4. نجفی، محمدحسن؛ جواهرالکلام، تحقیق عباس قوچانی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش، چاپ سوم، ج19، ص286.
  5. ابن عاشور، محمد بن طاهر؛ التحریر والتنویر، بیروت، موسسة التاریخ، 1420ق، چاپ اول، ج17، ص174.
  6. فراهیدی، خلیل بن احمد؛ کتاب العین، تحقیق مهدی مخزمی، ایران، دارالهجرة، 1409ق، ج7، ص458.
  7. جوهری، اسماعیل؛ الصحاح، تحقیق احمد عبدالغفور، بیروت، دارالعلم للملایین، 1407ق، چاپ چهارم، ج4، ص1396 و ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب، قم، ادب، 1405ق، چاپ اول، ج9، ص225.
  8. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، قم، طلیعه نور، 1426ق، چاپ اول، ص531.
  9. ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب، قم، ادب، 1405ق، چاپ اول، ج9، ص225.
  10. سوره قلم/19.
  11. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1374ش، چاپ اول، ج24، ص395.
  12. سوره حج/29.
  13. قمی، علی بن ابراهیم؛ تفسیر قمی، تحقیق طیب موسوی، قم، دارالکتاب، 1404ق، چاپ سوم، ج2، ص84 و طوسی، محمد بن حسن؛ التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب قصیر، نجف اشرف، امین، بی تا، ج7، ص311.
  14. شیخ صدوق، محمد بن علی؛ علل الشرایع، تحقیق محمدصادق بحرالعلوم، نجف اشرف، الحیدریه، 1384ق، ج2، ص407.
  15. جواد علی؛ المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، دارالعلم للملایین، 1978م، چاپ دوم، ج6، ص354.
  16. جوادعلی؛ المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج6، ص355.
  17. سوره هود/7، سوره حج/29 و سوره بقره/125.
  18. بحرانی، سیدهاشم؛ البرهان فی تفسیر القرآن، تحقیق مؤسسه بعثت قم، تهران، بنیاد بعثت، 1416ق، چاپ اول، ج1، ص661.
  19. سوره آل عمران/96.
  20. طباطبائی (علامه)، سیدمحمدحسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، 1412ق، چاپ پنجم، ج3، ص350.
  21. شيخ صدوق؛ علل الشرایع، ج2، ص390 و عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه؛ تفسیر نورالثقلین، تحقیق، سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، اسماعیلیان، 1415ق، چاپ چهارم، ج1، ص367.
  22. طباطبائی، سيدمحمدحسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج3، ص359.
  23. سوره انفال/34.
  24. سوره توبه/28.
  25. سوره انفال/34.
  26. سوره حج/26.
  27. سوره بقره/125.
  28. فراهیدی، خلیل؛ کتاب العین، ج8، ص246.
  29. جوهری، اسماعیل؛ الصحاح، ج 1، ص95 و ابن قتیبه، عبدالله؛ غریب الحدیث، تحقیق عبدالله جبوری، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1408ق، چاپ اول، ج1، ص306.
  30. طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق لجنة من العلماء، بیروت، اعلمی، چاپ اول، ج1، ص382 و 383.
  31. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج1، ص382 و شیخ طوسی، محمد؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج1، ص454.
  32. طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج1، ص382 و شیخ طوسی، محمد؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج1، ص454.
  33. ابن عاشور، محمد بن طاهر؛ التحریر والتنویر، ج1، ص692.
  34. شیخ طوسی، محمد؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج1، ص454.
  35. فخرالدین رازي، ابوعبدالله محمد بن عمر؛ مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1420ق، چاپ سوم، ج4، ص47.
  36. شیخ طوسی، محمد؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج1، ص454.
  37. ابن عاشور، محمد بن طاهر؛ التحریر و التنویر، ج17، ص174.
  38. جصاص، احمد بن علی؛ احکام القرآن، تحقیق، عبدالسلام محمد، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415ق، ج1، ص92 و سیوطی، جلال الدین؛ الدرالمنثور، تحقیق نجدت نجیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1421ق، چاپ اول، ج1، ص160.
  39. شيخ صدوق، محمد بن علی؛ المقنع، تحقیق مدرسة الامام المهدی، قم، مدرسة الامام المهدی، 1415ق، ص280.
  40. [[سوره حج/ 29.
  41. شيخ صدوق، محمد؛ المقنع، ص280.
  42. کلینی، محمد بن یعقوب؛ کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1376ش، ج4، ص521، شیخ طوسی، محمد بن حسن؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج7، ص311، راوندی، قطب الدین سعید بن هبة اله؛ فقه القرآن فی شرح آیات الاحکام، تحقیق احمد حسینی، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، 1405ق، چاپ دوم، ج1، ص381 و طبرسی، فضل بن حسن؛ تفسیر جوامع الجامع، تهران، دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، 1377ش، چاپ اول، ج2، ص557.
  43. علامه حلی، حسن بن یوسف؛ تذکرة الفقهاء، تحقیق آل البیت، قم، آل البیت، 1416ق، ج8، ص353 و بحرانی، یوسف؛ الحدائق الناظره، قم، موسسه نشر اسلامی، 1409ق، ج17، ص281.

منابع

ابراهیم صالحی حاجی آبادی، طواف کعبه، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: 7 اسفند 1391.