طاهریان

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


نخستین حکومت در ایران بعد از اسلام که توانست اعلام موجودیت کرده اندیشه و هویت ایرانی را دوباره مطرح کند حکومت خاندان طاهر تحت لوای خلافت عباسیان در بغداد می‌باشد. گرچه طاهریان دارای مناسبات گرم و صمیمانه با وابسته به خلافت بودند اما در خراسان استقلال نسبی بدست آوردند.

اصل و ‌نسب طاهریان

برخی آنها را از تبار منوچهر پادشاه باستانی ایران و برخی نسب آنها را رستم پهلوان اساطیری ایران و گروهی دیگر آنها را از قبیله خزاعه عرب دانسته‌اند، ولی بیشتر محققین آنها را از خاندان‌های کهن خراسان می‌دانند که بعد از سقوط ساسانیان نماینده گروه دهقانان خراسان بودند.

حسین، جد مؤسس این سلسله را جزء اولین دعوت کنندگان نهضت عباسی در خراسان می‌دانند. همچنین حسین بن مصعب پدر طاهر در زمان حکومت منصور عباسی موقعیت و اعتبار زیادی داشته است.[۱]

تاریخ سیاسی طاهریان

حکومت طاهریان در سال ۲۰۵ هـ.ق توسط طاهر بن حسین ملقب به ذوالیمینین تأسیس شد و تا سال ۲۵۹ دوام داشت. طاهر بن حسین در سال (۱۸۱ هـ.ق) از جانب علی بن عیسی والی خراسان به حکومت پوشنگ منصوب شد.[۲] برخورد شدید او با خوارج و حمزة بن عبدالله خارجی و نیز همراهی او با هرثمه برای نبرد با رافع بن لیث به دستور هارون الرشید باعث انتخاب طاهر به فرماندهی سپاه مأمون شد.

او در سال ۱۹۵ هـ.ق برای مقابله با علی بن عیسی سردار امین انتخاب شد که در نبردی در قسطانه نزدیک ری او را شکست داد. در سال ۱۹۷ هـ.ق نیز در رأس سپاه مأمون به محاصره یک ساله بغداد پرداخت؛ امین را دستگیر و به قتل رساند. در سال ۱۹۹ هـ.ق برای فرونشاندن فتنه نصر بن شبث خارجی به رقه در شام رفت و تا ۲۰۴ هـ.ق در آنجا بود.

بعد از بازگشت از شام به عنوان رئیس شرطه بغداد انتخاب شد. بالاخره در سال ۲۰۵ هـ.ق مأمون ولایت خراسان را به او سپرد و بعدها امارت سیستان، کرمان، قوس، طبرستان، رویان و ری نیز زیر نظر او بود. اما سال بعد نام مأمون را از خطبه‌ها انداخت و برای او دعا نکرد و حتی در سکه‌ها نیز نام او را ضرب نکرد و نوعی استقلال به هم رساند سرانجام بعد از یکسال و شش ماه حکومت در خراسان در سال ۲۰۷ هـ.ق درگذشت.[۳]

پس از طاهر، پسرش عبدالله از سوی مأمون بر خراسان گماشته شد. او در سال ۲۱۶ هـ.ق خوارج خراسان را ریشه‌کن کرد و پس از برقراری آرامش نیشابور را مرکز حکومت خود قرار داد.

وی از سوی خلفای بعدی، معتصم و واثق نیز حمایت گردید. او در خراسان بناهای زیادی ایجاد و وقف مردم کرد و به توسعه کشاورزی و آبیاری و حفر قنات پرداخت و کتابخانه عظیمی نیز در نیشابور برپا کرد.[۴]

پس از درگذشت عبدالله، فرزندش طاهر از طرف واثق به حکومت خراسان منصوب شد. در دوره او خوارج و عیاران بخش‌هایی از قلمرو او را تصرف کردند.[۵] در دوره زمامداری محمد بن طاهر (۲۲۸-۲۵۹ هـ.ق) حسن بن زید علوی در طبرستان در سال ۲۵۱ هـ.ق خروج کرد و بر اکثر بلاد دیلم و گیلان مستولی شد و از طرفی یعقوب لیث نیز بعد از ضبط سیستان بخش‌هایی از خراسان را تصرف کرد و به هرات لشکر کشید و والی محمد بن طاهر را از آنجا بیرون کرده و پوشنگ را که دارالسلطنه طاهریان بود تصرف کرد. بدین سان قلمرو طاهریان تجزیه شده و محمد توسط یعقوب لیث صفاری دستگیر و سرانجام دولت طاهریان را منقرض نمود.[۶]

اوضاع اجتماعی و فرهنگی دوره طاهریان

خراسان در این دوره مورد توجه علویان و محل حضور آنها بود که ورود امام رضا علیه السلام به این حضور افزود. طاهریان پیرو مذاهب اهل سنت بوده و از خلافت عباسی حمایت و قیام های علوی را سرکوب می‌کردند.[۷]

آنان زبان عربی را پذیرفتند. نثر و نظم در این دوره عربی است.[۸] تشکیلات اداری طاهریان اقتباسی از خلافت عباسی بود که نمونه‌ای از دیوانسالاری عهد ساسانی بود.[۹]

پانویس

  1. اکبری، امیر؛ تاریخ حکومت طاهریان، تهران، سمت، ص ۶۱ تا ۷۰.
  2. ابن اثیر، تاریخ کامل ایران، بیروت، دار صادر، ج۱۰، ص۹۵.
  3. اکبری،امیر؛ پیشین، ص۷۹-۱۵۴.
  4. همان، ص۲۰۹–۱۹۹.
  5. میرخواند، روضه الصفا، تهران، اساطیر، ج۶، ص۲۷۷۷.
  6. همان، ج۶، ص۲۷۷۸.
  7. اکبری، امیر؛ پیشین، ص۱۳۲ و رسول جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ص۳۰-۳۱.
  8. جعفریان، رسول؛ پیشین، ص۲۹.
  9. امیر اکبری، پیشین، ص۲۶۹-۲۸۷.

منابع