مرتضی حائری یزدی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
'''شیخ مرتضی حائرى یزدى''' (1406ـ1334 ق) [[فقیه]] و عالم [[امامیه|امامى]]، فرزند [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری]] . وی موسس صندوق ذخیره علوى در [[قم]] و عضو مجلس خبرگان قانون اساسى بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود.  
+
'''شیخ مرتضی حائرى یزدى''' (۱۴۰۶ـ۱۳۳۴ ق) فرزند [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری]]، از [[فقیه|فقها]] و علمای مجاهد [[شیعه]] در قرن پانزده هجری بود. وی مؤسس صندوق ذخیره علوى در [[قم]] و عضو مجلس خبرگان قانون اساسى بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در [[ایران]] بود. اهتمام به رفع گرفتارى هاى مردم و برطرف کردن مشکلات زندگى آنها از خصوصیات بارز این مرد بزرگ بوده است. 
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = شیخ مرتضی حائرى یزدى
 +
||تصویر=[[پرونده:M-haeri.jpg|۲۰۰px|center]]
 +
||زادروز = ۱۳۳۴ قمری
 +
|زادگاه = اراک
 +
|وفات = ۱۴۰۶ قمری
 +
|مدفن =  [[قم]]، حرم [[حضرت معصومه]]
 +
|اساتید =  [[سید محمد محقق داماد|سید محمد محقق داماد]]، [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجت کوه کمره اى]]، [[آیت الله بروجردی|سید حسین بروجردى]]،...
 +
|شاگردان =  سید عباس خاتم یزدى، [[محمدمهدی ربانی رانکوهی املشی|محمدمهدى ربانى املشى]]، محمد محمدى رى شهرى،...
 +
|آثار = ابتغاء الفضیلة فى شرح الوسیلة، مبانی‌الاحکام فی اصول شرایع‌الاسلام، کتاب الخمس،،...
 +
}}
 +
==ولادت==
  
==ولادت ==
+
مرتضى حائری یزدی، فرزند آیت الله حاج [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى یزدى]] (مؤسس [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه قم]])، روز چهاردهم [[ذى الحجه]] سال ۱۳۳۴ هـ.ق (۱۲۹۵ شمسی) در اراک به دنیا آمد. او در خاندان علم و فضیلت و [[تقوا]] رشد نمود و در شش سالگی همراه پدرش به [[قم]] رفت.<ref>کتاب الخمس، حاج شیخ مرتضى حائرى، تحقیق حاج شیخ محمدحسین امراللهى، ج۱، ص۶.</ref>
  
مرتضى حائری یزدی فرزند آيت الله حاج [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شيخ عبدالكريم حايرى يزدى]] مؤسس [[حوزه علميه قم|حوزه علمیه قم]]، روز چهاردهم [[ذى الحجه]] سال 1334 هـ.ق (1295 شمسی) در اراك به دنيا آمد.<ref>كتاب الخمس، حاج شيخ مرتضى حائرى، تحقيق حاج شيخ محمدحسين امراللهى، ج1، ص6.</ref>
+
==تحصیل و استادان==
  
==تحصیل و استادان ==
+
شیخ مرتضى حائرى در تحصیل [[علم]] و دانش بسیار کوشا بود. بعد از اتمام دروس مقدماتى، [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[فلسفه]] را نزد استادان شایسته و آیات عظام فراگرفت. وی علاوه پدرش -آیت الله [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حایرى]] (متوفى ۱۳۵۵ هـ.ق)- از عالمان بزرگ دیگری نیز بهره مند شد، از جمله:
  
حاج آقا مرتضى حائرى در خاندان علم و فضيلت و [[تقوا]] رشد نمود و در تحصيل علم و دانش بسيار كوشا بود، بعد از اتمام دروس مقدماتى، [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[فلسفه]] را نزد استادان شايسته و آيات عظام فراگرفت.
+
#آیت الله [[سید محمدرضا موسوی گلپایگانی|سید محمدرضا گلپایگانى]]: وى مى فرمود: پدر بزرگوارشان مرحوم آیت الله مؤسس به من فرمود: [[فرائد الاصول (کتاب)|فرائد الاصول]] را براى ایشان درس بگو، و به او اجازه بده که حرف بزند و مطلبى که به ذهنش مى آید بیان کند. کاملاً معلوم است که مرحوم پدرشان بسیار عنایت داشتند که فقاهت و [[اجتهاد]] فرزندشان شکوفا شود و به مراتب عالى علمى نایل گردد.<ref> همان، ص ۱۲۸.</ref>
 +
#آیت الله [[سید محمدتقی خوانساری|سید محمدتقى خوانسارى]] (متوفى ۱۳۷۱ هـ.ق)
 +
#آیت الله [[سید محمد محقق داماد|سید محمد محقق داماد]] (متوفى ۱۳۸۸ هـ.ق) داماد حاج شیخ عبدالکریم حائرى
 +
#آیت الله [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجت کوه کمره اى]] (متوفى ۱۳۷۲ هـ.ق) پدر خانم حاج آقا مرتضى حائرى
 +
#آیت الله [[آیت الله بروجردی|سید حسین بروجردى]] (متوفى ۱۳۸۰ هـ.ق)
 +
#آیت الله [[امام خمینى]] بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران (متوفى ۱۳۶۸ ه.ش).<ref>همان، ص ۱۲۸، کتاب الخمس، حاج آقا مرتضى حائرى، ص ۷ و زندگانى زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردى، على دوانى، ص ۲۶۵.</ref>
  
وی علاوه پدرش -آيت الله [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شيخ عبدالكريم حایرى]] (متوفى 1355 هـ.ق)- از عالمان بزرگ دیگری نیز بهره مند شد، از جمله:
+
==تدریس و شاگردان==
 
+
آیت الله حاج آقا مرتضى، بیش از چهل سال در [[حوزه علمیه قم]] به تدریس سطح و خارج [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] پرداخت و شاگردان ممتازى تربیت و تحویل جامعه داد. وى در نحوه تدریس کمتر به نقل اقوال دیگر علما مى پرداخت، ولى در تقسیم بندى مطالب و تبیین ادله آن و انتخاب نظر خویش بسیار دقیق و ممتاز بود.<ref> گفتگو با حجة الاسلام آمیرزا محمد پیشوایى که در حدود چهل سال در درس ایشان شرکت نموده و با ایشان محشور بوده است.</ref>
#آيت الله [[سید محمدرضا موسوی گلپایگانی|سيد محمدرضا گلپايگانى]]: وى مى فرمود: پدر بزرگوارشان مرحوم آيت الله مؤسس به من فرمود: [[فرائد الاصول (کتاب)|فرائد الاصول]] را براى ايشان درس بگو، و به او اجازه بده كه حرف بزند و مطلبى كه به ذهنش مى آيد بيان كند. كاملاً معلوم است كه مرحوم پدرشان بسيار عنايت داشتند كه فقاهت و [[اجتهاد]] فرزندشان شكوفا شود و به مراتب عالى علمى نايل گردد.<ref> همان، ص 128.</ref>
 
#آيت الله [[سید محمدتقی خوانساری|سيد محمدتقى خوانسارى]] (متوفى 1371 هـ.ق)
 
#آيت الله [[سید محمد محقق داماد|سيد محمد محقق داماد]] (متوفى 1388 هـ.ق) داماد حاج شيخ عبدالكريم حائرى
 
#آيت الله [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سيد محمد حجت كوه كمره اى]] (متوفى 1372 هـ.ق) پدر خانم حاج آقا مرتضى حائرى
 
#آيت الله [[آیت الله بروجردی|سيد حسين بروجردى]] (متوفى 1380 هـ.ق)
 
#آيت الله [[امام خمينى]] بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران (متوفى 1368 ه.ش).<ref>همان، ص 128، كتاب الخمس، حاج آقا مرتضى حائرى، ص 7 و زندگانى زعيم بزرگ عالم تشيع آيت الله بروجردى، على دوانى، ص 265.</ref>
 
 
 
== تدريس و شاگردان ==
 
آيت الله حاج آقا مرتضى، بيش از چهل سال در [[حوزه علميه قم]] به تدريس سطح و خارج [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] پرداخت و شاگردان ممتازى تربيت و تحويل جامعه داد. وى در نحوه تدريس كمتر به نقل اقوال ديگر علما مى پرداخت، ولى در تقسيم بندى مطالب و تبيين ادله آن و انتخاب نظر خويش بسيار دقيق و ممتاز بود.<ref> گفتگو با حجة الاسلام آميرزا محمد پيشوايى كه در حدود چهل سال در درس ايشان شركت نموده و با ايشان محشور بوده است.</ref>
 
  
 
بعضى از شاگردان مرتضى حائرى یزدی عبارتند از:
 
بعضى از شاگردان مرتضى حائرى یزدی عبارتند از:
  
#آيت الله حاج سيد عباس خاتم يزدى
+
#آیت الله حاج سید عباس خاتم یزدى
#آيت الله حاج شيخ حسين شب زنده دار
+
#آیت الله حاج شیخ حسین شب زنده دار
#آيت الله [[محمدمهدی ربانی رانکوهی املشی|محمدمهدى ربانى املشى]]
+
#آیت الله [[محمدمهدی ربانی رانکوهی املشی|محمدمهدى ربانى املشى]]
#آيت الله محمد محمدى رى شهرى
+
#آیت الله محمد محمدى رى شهرى
#حجت الاسلام حاج شيخ محمدحسين امراللهى كه فعلا مسؤول تحقيق و تنظيم و نشر آثار استاد مى باشد.
+
#حجت الاسلام حاج شیخ محمدحسین امراللهى که فعلا مسؤول تحقیق و تنظیم و نشر آثار استاد مى باشد.
#حجت الاسلام حاج ميرزا محمد پيشوايى ترك آبادى.<ref> تُرك آباد، روستايى در 5 كيلومترى اردكان است.</ref>
+
#حجت الاسلام حاج میرزا محمد پیشوایى ترک آبادى.<ref> تُرک آباد، روستایى در ۵ کیلومترى اردکان است.</ref>
#حجت الاسلام حاج شيخ محمدحسين بهجتى، [[امام جمعه]] اردكان
+
#حجت الاسلام حاج شیخ محمدحسین بهجتى، [[امام جمعه]] اردکان
#حجت الاسلام حاج سيد على آقا محقق داماد، خواهرزاده حاج آقا مرتضى حائرى
+
#حجت الاسلام حاج سید على آقا محقق داماد، خواهرزاده حاج آقا مرتضى حائرى
#حجت الاسلام محمدحسين اشعرى
+
#حجت الاسلام محمدحسین اشعرى
#حجت الاسلام سيد حسن آل طه
+
#حجت الاسلام سید حسن آل طه
#حجت الاسلام سيد صادق حسينى مآب يزدى.<ref>گفتگو با حجت الاسلام حاج شيخ محمدحسين امراللهى، مسئول تحقيق و تنظيم و نشر آثار استاد و آقاى پيشوايى.</ref>
+
#حجت الاسلام سید صادق حسینى مآب یزدى.<ref>گفتگو با حجت الاسلام حاج شیخ محمدحسین امراللهى، مسئول تحقیق و تنظیم و نشر آثار استاد و آقاى پیشوایى.</ref>
  
==ويژگي‌هاى اخلاقى ==
+
==آثار و تألیفات==
  
مرحوم حاج آقا مرتضى فرزند برومند و خلف صالح مرحوم آيت الله مؤسس مى باشد كه [[زهد]] و [[تقوا]]، ساده زيستى، دورى از مظاهر فريبنده دنيا، ناديده گرفتن تشريفات ظاهرى، پرهيز از خلاف گويى و تملق و ديگر صفات نيكو را از آن پدر بزرگوارش به ارث برده بود. با آن كه فقيهى ماهر و مجتهد و استادى ژرف  انديش بود، رساله عمليه ننوشت و هيچ گاه دنبال [[مرجعيت]] نبود.<ref>آيت الله مؤسس، جهرمى، ص 130-131.</ref>
+
'''<I>کتاب هاى چاپ شده:</I>'''
  
'''<I>عدالت:</I>'''
+
#ابتغاء الفضیلة فى شرح الوسیلة، که محور بحث‌شان در این کتاب مکاسب محرمه از کتاب «وسیلةالنجاة» زعیم بزرگ مسلمین [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]] است و جلد اول آن به چاپ رسیده.
 +
#مبانی‌الاحکام فی اصول شرایع الاسلام، یک دوره کامل اصول فقه به ترتیب مباحث کفایةالاصول است.
 +
#رساله اى در [[نماز جمعه]]
 +
#کتاب الخمس، با تحقیق حجةالاسلام شیخ محمدحسین امراللهى
 +
#پرتوى از انوار آسمانى، تحت عنوان «علوم قرآن» درباره [[اعجاز قرآن]] است.
 +
#مباحثى در [[تفسیر]] [[سوره حمد]] که در مجله کتابخانه مسجد اعظم به چاپ رسیده است.
 +
#ماجراهایی معنوی و عرفانی با نام «سِرّ دلبران».
  
به مرحوم [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|آيت الله حائری]] گفتند، شما پول هاى سهم امام و سهم [[سادات]] را در منزل نگهدارى نكنيد، ممكن است اتفاقى بيفتد. ايشان فرمودند: «ما كسى در خانه نداريم، جز آقا مرتضى كه عادل است و مهدى كه پسر خوبى است».<ref> همان و گفتگو با حجج اسلام، پيشوايى و امراللهى.</ref>
+
'''<I>کتاب هاى چاپ نشده:</I>'''
  
'''<I>پرهيز از دروغ:</I>'''
+
#رساله اى در [[نماز]] مسافر
 +
#رساله اى در [[طهارت]]
 +
#رساله اى در خلل الصلاة
 +
#دوره کامل [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] در سه جلد
 +
#یادداشت هایى به خط خودشان در ۱۳۵ صفحه
 +
#مجموعه چند سخنرانى در [[ایام فاطمیه|ایام فاطمیه]].<ref> کتاب الخمس، ص ۸-۹ و آیت الله مؤسس، جهرمى، ص ۱۳۳-۱۳۴.</ref>
  
مردى كه خدمتكار آقا مرتضى بود گفت: يك روز آقايى آمد درِ منزل و از آقا مرتضى كمكى مى خواست كه در توان آقا نبود. كسى از اهل خانه به من گفت: برو و بگو آقا در منزل نيست. ايشان برآشفت و گفت يعنى [[دروغ]] بگوييم! هرگز! سپس خودشان آمدند و با احترام عذر شخص را خواستند. هرگاه مى خواست كسى را تأييد كند مى گفت: تا به حال از او دروغ نشنيدم.<ref> همان.</ref>
+
'''<I>ذوق شعرى:</I>'''
  
'''<I>احترام به شخصيت ديگران:</I>'''
+
حاج آقا مرتضى حائرى علاوه بر مقام بالاى علمى و فقاهتى، ذوق شعرى نیز داشتند. نمونه اى از اشعارش که متضمن فضیلت زیارت [[امام رضا علیه السلام|امام هشتم]] علیه السلام و التجاء سوزان وى به دربار آن امام همام مى باشد و در [[جمادى الثانى]] ۱۳۸۹ در [[مشهد]] مقدس سروده اند چنین است:
 +
{{بیت|در خصال <ref>مقصود، کتاب خصال شیخ صدوق (متوفاى ۳۸۱ هـ.ق) است که در آن جا آمده: قال الرضا علیه السلام من زارنى على بعد دارى اتیته یوم القیامة فى ثلاث مواطن حتى اخلصه من اهوالها: اذا تطایرت الکتب یمینا و شمالا و عند الصراط و عند المیزان. الخصال باب الثلاثة، ح ۲۲۰.</ref> آمد که نور هشتمین|آفتاب آسمان علم و دین}}
 +
{{بیت|لابس خلعت زخلوتگاه دوست|آن که راز علم الاسماء در اوست}}
 +
{{بیت|مظهر اسماء خلاق مبین|جانشین ذات رب العالمین}}
 +
{{بیت|گفت هر کس کو بیاید سوى من|ترک کوى خود کند در کوى من}}
 +
{{بیت|من به دیدارش روم دیگر سرا|وا رهانم زائرم را از بلا}}
 +
{{بیت|او اگر یک بار آید نزد من|من سه بار او را بیابم در محن}}
 +
{{بیت|اندر آن هنگامه پر هیمنه|که گهى از میسره گه میمنه}}
 +
{{بیت|نامه هاى بندگان از خوب و بد|سوى صاحب نامه ها پران شود}}
 +
{{بیت|واندر آن معبر که مى باید عبور|از صراط و رفتن از ظلمت به نور}}
 +
{{بیت|واندر آن موقف که وقت سنجش است|گاه سنجش غیرگاه بخشش است}}
 +
{{بیت|اندر این هنگامه هاى پرخطر|که نباشد عفو و بخشش در نظر}}
 +
{{بیت|مى دهم سرمایه ها از نور خود|از گران سرمایه موفور خود}}
 +
{{بیت|تا که میزان عمل سنگین شود|نامه ها چون بوستان رنگین شود}}
 +
{{بیت|با همان سرایه با اذن اله|راه را سازم برایش شاهراه}}
 +
{{بیت|اى علىّ عالى اى نور خدا|اى که باشى بر رضاى حق رضا}}
 +
{{بیت|من به دیدارت مکرر آمدم|لطف ها باید بیایم دم بدم}}
 +
{{بیت|هم به دنیا هم به عقبى بایدت|لطف هایى که تو را مى شایدت}}
 +
{{بیت|در پناه خود همى گیرى مرا|با جمیع دوستان و اقربا}}
 +
{{بیت|در دلم نور معارف افکنى|و از خرافات جهات دورم کنى}}
 +
{{بیت|از خواهم اى ولىّ اتقیاء|اى مهین سبط امیرالاوصیاء}}
 +
{{بیت|وقت مردن کلبه ام روشن کنى|از قدومت گلخنم گلشن کنى}}
 +
{{بیت|روى مهر تو بهشت است اى رضا|بلکه باشد از [[بهشت]]، اکبر، رضا<ref> آیت الله مؤسس، جهرمى، ص ۱۳۹-۱۴۲ به نقل از مکتب اسلام سال ۲۶ ش.</ref>}}
  
بارها مى فرمود: من به خانواده سفارش مى كنم كه خادم خانه را با تجليل نام ببر و خود هرگاه مى خواست خادم را كه نامش رحمت الله بود، صدا زند، مى فرمود: آقا مشهدى رحمت الله. سپس مى فرمود: هر كس پيش خودش شخصيتى دارد و شخصیت اشخاص محترم است.<ref> همان.</ref>
+
==فعالیت‌های سیاسی==
  
'''<I>پرهيز از اسراف:</I>'''
+
از خصوصیات آشکار آن عالم وارسته این بود که هیچ گاه در مبارزه با انحرافات و کجروى ها سستى نشان نمى داد و در مقام [[امر به معروف و نهی از منکر|نهى از منکر]] و دفع [[بدعت]] ها و خلاف ها شجاع بود. در زمان حکومت [[طاغوت]]، با قوانین ضدخدایى شاه معدوم به طور محسوس مخالفت مى نمود و رسما در صف مبارزان و مخالفان رژیم قرار داشت. گاهى در مجلس عمومى، علیه نظام ستم شاهى سخنرانى مى کرد.<ref> آیت الله مؤسس، جهرمى، ص ۱۵۳.</ref>  
  
وى آن قدر مراعات وجوه و اموال عمومى را مى كرد كه پاكت نامه ها و تلگراف ها كه براى ايشان مى آمد، نگه مى داشتند و درس خارج [[فقه]] و [[اصول]] را روى آن مى نوشتند.<ref> همان.</ref>
+
تا این که جریان انجمن هاى ایالتى و ولایتى پیش آمد؛ اولین جلسه مراجع بزرگ [[قم]] در رابطه با مقابله با همین قوانین باطل، در منزل ایشان تشکیل شد.<ref> بررسى و تحلیلى از نهضت امام خمینى در ایران، سید حمید روحانى، ص ۱۴۹.</ref> روزنامه هاى عصر [[تهران]] که تصویب نامه دولت [[قم]] بود و قیود تغییر یافته آن را منتشر ساختند، نزدیک غروب به قم رسید، و به دنبال آن طوفانى از خشم و ناراحتى در میان عموم طبقات خاصه جامعه روحانیت پدید آمد، آن روز بعد از [[نماز مغرب]] و [[نماز عشاء]]، در منزل آیت الله حائرى چند تن از علما و آیات عظام قم، چون [[امام خمینی|آیت الله خمینى]] و [[سید محمدرضا موسوی گلپایگانی|آیت الله گلپایگانى]]... با حضور حاج آقا مرتضى حائرى، به طور فوق العاده جلسه اى تشکیل شد و تا پاسى از شب پیرامون تصویب نامه دولت و نحوه اقداماتى که مى باید انجام گیرد به مذاکره پرداختند.
  
'''''خدمت به مردم:'''''
+
بعد از صدور اعلامیه مراجع بزرگ قم، تلگراف دیگرى صادر شد که آقایان علما و آیات عظام مرحوم [[سید احمد شبیری زنجانی|سید احمد زنجانى]] و [[سید محمد محقق داماد|محقق داماد]] و [[میرزا هاشم آملی|شیخ هاشم آملى]] و حاج آقا مرتضى حائرى آن را امضاء کرده بودند و در روز ۱۷ مهرماه ۱۳۴۱ که فقط یک شب از اعلام آن در جراید شهر تهران مى گذشت مخابره گردید.<ref> آیت الله مؤسس، جهرمى، ص ۱۵۵ و بررسى و تحلیلى از نهضت امام خمینى در ایران، روحانى، ص ۱۵۰.</ref>
  
اهتمام به رفع گرفتارى هاى مردم درمانده، برطرف كردن مشكلات زندگى آنها از ديگر خصوصيات بارز اين مرد بزرگ بود. درب خانه اش به روى مردم باز بود، حاجتمندان به راحتى مى توانستند نيازهاى خود را با وى در ميان بگذارند و مشكلات خود را به وسيله او حل كنند. تعدادى از بازاريان محترم و تجار و بازرگانان متدين و كسبه علاقمند به امور خير، به سرپرستى حاج آقا مرتضى حائرى، براى رفع نيازمندي هاى يتيمان و درماندگان جلساتى داشتند و يتيمان زياد و خانواده هاى بى سرپرست بسيارى زير پوشش داشتند و به شكل آبرومندانه به وضع آن ها رسيدگى مى كردند و به زندگى بى رونق آنان سامان مى بخشيدند. نان، غذا، لباس و گاهى جهيزيه دختران بى سرپرست و مخارج ازدواج و عروسى آن ها را با احترام تأمين مى كردند.<ref> همان.</ref>
+
حاج آقا مرتضى بعد از دستگیرى [[امام خمینی|امام خمینى]] نیز همراه علماى دیگر قم اعلامیه هاى مشترکى در تأیید نهضت آن قائد عظیم الشأن امضا نمود و پس از پیروزى انقلاب اسلامى [[ایران|ایران]] به عنوان یکى از اعضاء مجلس خبرگان قانون اساسى انتخاب شد و در آن مجلس حضور یافت.
  
'''''تلاوت قرآن:'''''
+
==ویژگی‌هاى اخلاقى==
  
اين فقيه بزرگوار، بسيار [[قرآن]] تلاوت مى كرد به گونه اى كه مى توان گفت بيشتر [[آیه|آيات]] آن را حفظ شده بود. بدين سبب گاهى سه جزء قرآن را در يك ساعت [[تلاوت قرآن|تلاوت]] مى كرد و در سه روز تمام قرآن را [[ختم قرآن|ختم]] مى نمود. بارها مى فرمود: وقتى در آيات قرآنى تأمل و دقت مى كنم، هر آيه اى از آن به اندازه اى جامعيت دارد كه به نظر معجزه آسا است و هر آيه اى عصاى موسى است. در حاشيه قرآنى كه تلاوت مى نمود نظريات [[تفسیر قرآن|تفسيرى]] خودشان را نيز نوشته اند كه هنوز مخطوط باقى است.<ref> همان.</ref>
+
مرحوم حاج آقا مرتضى فرزند برومند و خلف صالح مرحوم آیت الله مؤسس مى باشد که [[زهد]] و [[تقوا]]، ساده زیستى، دورى از مظاهر فریبنده دنیا، نادیده گرفتن تشریفات ظاهرى، پرهیز از خلاف گویى و تملق و دیگر صفات نیکو را از آن پدر بزرگوارش به ارث برده بود. با آن که فقیهى ماهر و مجتهد و استادى ژرف  اندیش بود، رساله عملیه ننوشت و هیچ گاه دنبال [[مرجعیت]] نبود.<ref>آیت الله مؤسس، جهرمى، ص ۱۳۰-۱۳۱.</ref>
  
'''''عشق به على بن موسى الرضا علیه السلام:'''''
+
'''<I>عدالت:</I>'''
  
وى علاقه خاصى به [[اهل بيت]] علیهم السلام به ويژه حضرت [[امام رضا]] علیه السلام داشت و به گونه اى كه اگر در درس هم نام على بن موسى الرضا علیه السلام را مى شنيد اشك از ديدگانش سرازير مى گشت. بدين جهت بيشتر تعطيلات حوزه در [[مشهد]] مقدس در جوار آن امام همام علیه السلام بسر مى برد. بنابر اظهار خودشان بيش از شصت سفر به [[خراسان]] رفتند و هر بار مدت ها در آن جا بودند و عنايت خاصى به [[زيارت]] امام رضا علیه السلام داشتند. به [[سادات]] و ذريه [[پیامبر اسلام|پيامبر اكرم]] صلی الله علیه و آله علاقه خاصى داشتند و براى آن ها احترام ويژه اى قائل بودند.<ref> همان.</ref>
+
به مرحوم [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|آیت الله حائری]] گفتند، شما پول هاى سهم امام و سهم [[سادات]] را در منزل نگهدارى نکنید، ممکن است اتفاقى بیفتد. ایشان فرمودند: «ما کسى در خانه نداریم، جز آقا مرتضى که عادل است و مهدى که پسر خوبى است».<ref> همان و گفتگو با حجج اسلام، پیشوایى و امراللهى.</ref>
  
'''''زيارت حضرت معصومه علیهاالسلام:'''''
+
'''<I>پرهیز از دروغ:</I>'''
  
یکی از یاران ایشان نقل می کند: روزی داخل حرم مطهر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها نزديك درب ايوان طلا، به فاصله حدود دو مترى ضريح مطهر ايستاده، [[زيارت]] آن حضرت را تمام كرده بودم كه آيت الله حاج آقا مرتضى حائرى آمدند و در همان نزديكى ايستاده مشغول زيارت شدند. پس از اتمام زيارت، دو روحانى از شاگردان آن بزرگوار آمدند و راجع به مكان زيارت در اين حرم و معناى اين جمله كه بايد زيارت «عند رأسها» باشد سؤال كردند. وى در جواب آن دو روحانى اين گونه فرمود: «عند رأسها» غير از «فوق رأسها» است. و در اينجا كه من ايستاده ام (نزديك درب ايوان طلا) هم «عند رأسها» صدق مى كند و هم رو به [[قبله]] ايستاده ام. سپس فرمودند: من در خواب، ديدم كه حضرت ولى عصر [[امام زمان]] عجل الله تعالى فرجه و دو نفر ديگر با هم در همين جا كه من ايستاده ام مشغول زيارت خواندن بودند.<ref> آيت الله حاج شيخ حسين شب زنده دار نيز اين خواب را در درس اخلاقشان در فيضيه روز 69/8/17 از مرحوم حاج آقا مرتضى بيان كردند.</ref>
+
مردى که خدمتکار آقا مرتضى بود گفت: یک روز آقایى آمد درِ منزل و از آقا مرتضى کمکى مى خواست که در توان آقا نبود. کسى از اهل خانه به من گفت: برو و بگو آقا در منزل نیست. ایشان برآشفت و گفت یعنى [[دروغ]] بگوییم! هرگز! سپس خودشان آمدند و با احترام عذر شخص را خواستند. هرگاه مى خواست کسى را تأیید کند مى گفت: تا به حال از او دروغ نشنیدم.<ref> همان.</ref>
  
==ذوق شعرى شیخ مرتضى حائرى یزدی==
+
'''<I>احترام به شخصیت دیگران:</I>'''
  
حاج آقا مرتضى علاوه بر مقام بالاى علمى و فقاهتى، ذوق شعرى نيز داشتند، نمونه اى از اشعارش كه متضمن فضيلت زيارت [[امام رضا علیه السلام|امام هشتم]] علیه السلام و التجاء سوزان وى به دربار آن امام همام مى باشد و در [[جمادى الثانى]] 1389 در [[مشهد]] مقدس سروده اند چنين است:
+
بارها مى فرمود: من به خانواده سفارش مى کنم که خادم خانه را با تجلیل نام ببر و خود هرگاه مى خواست خادم را که نامش رحمت الله بود، صدا زند، مى فرمود: آقا مشهدى رحمت الله. سپس مى فرمود: هر کس پیش خودش شخصیتى دارد و شخصیت اشخاص محترم است.<ref> همان.</ref> همچنین به [[سادات]] و ذریه [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله علاقه خاصى داشتند و براى آن ها [[احترام]] ویژه اى قائل بودند.
  
{{بیت|در خصال <ref>مقصود، كتاب خصال شيخ صدوق (متوفاى 381 هـ.ق) است كه در آن جا آمده: قال الرضا علیه السلام من زارنى على بعد دارى اتيته يوم القيامة فى ثلاث مواطن حتى اخلصه من اهوالها: اذا تطايرت الكتب يمينا و شمالا و عند الصراط و عند الميزان. الخصال باب الثلاثة، ح 220.</ref>  آمد كه نور هشتمين|آفتاب آسمان علم و دين}}
+
'''<I>پرهیز از اسراف:</I>'''
{{بیت|لابس خلعت زخلوتگاه دوست|آن كه راز علم الاسماء در اوست}}
 
{{بیت|مظهر اسماء خلاق مبين|جانشين ذات رب العالمين}}
 
{{بیت|گفت هر كس كو بيايد سوى من|ترك كوى خود كند در كوى من}}
 
{{بیت|من به ديدارش روم ديگر سرا|وا رهانم زائرم را از بلا}}
 
{{بیت|او اگر يك بار آيد نزد من|من سه بار او را بيابم در محن}}
 
{{بیت|اندر آن هنگامه پر هيمنه|كه گهى از ميسره گه ميمنه}}
 
{{بیت|نامه هاى بندگان از خوب و بد|سوى صاحب نامه ها پران شود}}
 
{{بیت|واندر آن معبر كه مى بايد عبور|از صراط و رفتن از ظلمت به نور}}
 
{{بیت|واندر آن موقف كه وقت سنجش است|گاه سنجش غيرگاه بخشش است}}
 
{{بیت|اندر اين هنگامه هاى پرخطر|كه نباشد عفو و بخشش در نظر}}
 
{{بیت|مى دهم سرمايه ها از نور خود|از گران سرمايه موفور خود}}
 
{{بیت|تا كه ميزان عمل سنگين شود|نامه ها چون بوستان رنگين شود}}
 
{{بیت|با همان سرايه با اذن اله|راه را سازم برايش شاهراه}}
 
{{بیت|اى علىّ عالى اى نور خدا|اى كه باشى بر رضاى حق رضا}}
 
{{بیت|من به ديدارت مكرر آمدم|لطف ها بايد بيايم دم بدم}}
 
{{بیت|هم به دنيا هم به عقبى بايدت|لطف هايى كه تو را مى شايدت}}
 
{{بیت|در پناه خود همى گيرى مرا|با جميع دوستان و اقربا}}
 
{{بیت|در دلم نور معارف افكنى|و از خرافات جهات دورم كنى}}
 
{{بیت|از خواهم اى ولىّ اتقياء|اى مهين سبط اميرالاوصياء}}
 
{{بیت|وقت مردن كلبه ام روشن كنى|از قدومت گلخنم گلشن كنى}}
 
{{بیت|روى مهر تو بهشت است اى رضا|بلكه باشد از [[بهشت]]، اكبر، رضا<ref> آيت الله مؤسس، جهرمى، ص 139-142 به نقل از مكتب اسلام سال 26 ش.</ref>}}
 
  
==مبارزات با رژیم پهلوی==
+
وى آن قدر مراعات وجوه و اموال عمومى را مى کرد که پاکت نامه ها و تلگراف ها که براى ایشان مى آمد، نگه مى داشتند و درس خارج [[فقه]] و [[اصول]] را روى آن مى نوشتند.<ref> همان.</ref>
  
از خصوصيات آشكار آن عالم وارسته اين بود كه هيچ گاه در مبارزه با انحرافات و كجروى ها سستى نشان نمى داد و در مقام [[امر به معروف و نهی از منكر|نهى از منكر]] و دفع [[بدعت]] ها و خلاف ها شجاع بود. در زمان حكومت [[طاغوت]]، با قوانين ضدخدايى شاه معدوم به طور محسوس مخالفت مى نمود و رسما در صف مبارزان و مخالفان رژيم قرار داشت. گاهى در مجلس عمومى، عليه نظام ستم شاهى سخنرانى مى كرد.<ref> آيت الله مؤسس، جهرمى، ص 153.</ref> تا اين كه جريان انجمن هاى ايالتى و ولايتى پيش آمد؛ اولين جلسه مراجع بزرگ [[قم]] در رابطه با مقابله با همين قوانين باطل، در منزل ايشان تشكيل شد.<ref> بررسى و تحليلى از نهضت [[امام خمينى]] در ايران، سيد حميد روحانى، ص 149.</ref>
+
'''''خدمت به مردم:'''''
  
روزنامه هاى عصر [[تهران]] كه تصويب نامه دولت [[قم]] بود و قيود تغيير يافته آن را منتشر ساختند، نزديك غروب به قم رسيد، و به دنبال آن طوفانى از خشم و ناراحتى در ميان عموم طبقات خاصه جامعه روحانيت پديد آمد، آن روز بعد از [[نماز مغرب]] و [[نماز عشاء]] تقريبا سه ساعت بعد از رسيدن جرائد به قم، در منزل آيت الله حائرى چند تن از علما و آيات عظام قم، چون آيت الله خمينى و آيت الله گلپايگانى... با حضور حاج آقا مرتضى فرزند بزرگوار حاج شيخ عبدالكريم حائرى، به طور فوق العاده جلسه اى تشكيل شد و تا پاسى از شب پيرامون تصويب نامه دولت و نحوه اقداماتى كه مى بايد انجام گيرد به مذاكره پرداختند.
+
درب خانه اش به روى مردم باز بود، حاجتمندان به راحتى مى توانستند نیازهاى خود را با وى در میان بگذارند و مشکلات خود را به وسیله او حل کنند. تعدادى از بازاریان محترم و تجار و بازرگانان متدین و کسبه علاقمند به امور خیر، به سرپرستى حاج آقا مرتضى حائرى، براى رفع نیازمندی هاى یتیمان و درماندگان جلساتى داشتند و یتیمان زیاد و خانواده هاى بى سرپرست بسیارى زیر پوشش داشتند و به شکل آبرومندانه به وضع آن ها رسیدگى مى کردند و به زندگى بى رونق آنان سامان مى بخشیدند. نان، غذا، لباس و گاهى جهیزیه دختران بى سرپرست و مخارج ازدواج و عروسى آن ها را با احترام تأمین مى کردند.<ref> همان.</ref>
  
بعد از صدور اعلاميه مراجع بزرگ قم، تلگراف ديگرى صادر شد كه آقايان علما و آيات عظام مرحوم سيد احمد زنجانى و محقق داماد و حاج شيخ هاشم آملى و حاج آقا مرتضى حائرى آن را امضاء كرده بودند و در روز 17 مهرماه 1341 كه فقط يك شب از اعلام آن در جرايد شهر تهران مى گذشت مخابره گرديد.<ref> آيت الله مؤسس، جهرمى، ص 155 و بررسى و تحليلى از نهضت امام خمينى در ايران، روحانى، ص 150.</ref>
+
'''''تلاوت قرآن:'''''
  
حاج آقا مرتضى بعد از دستگيرى امام خمينى نيز همراه علماى ديگر قم اعلاميه هاى مشتركى در تأييد نهضت آن قائد عظيم الشأن امضا نمود و پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران به عنوان يكى از اعضاء مجلس خبرگان قانون اساسى انتخاب شد و در آن مجلس حضور يافت.
+
این فقیه بزرگوار، بسیار [[قرآن]] تلاوت مى کرد به گونه اى که مى توان گفت بیشتر [[آیه|آیات]] آن را حفظ شده بود. بدین سبب گاهى سه جزء قرآن را در یک ساعت [[تلاوت قرآن|تلاوت]] مى کرد و در سه روز تمام قرآن را [[ختم قرآن|ختم]] مى نمود. بارها مى فرمود: وقتى در آیات قرآنى تأمل و دقت مى کنم، هر آیه اى از آن به اندازه اى جامعیت دارد که به نظر معجزه آسا است و هر آیه اى عصاى موسى است. در حاشیه قرآنى که تلاوت مى نمود نظریات [[تفسیر قرآن|تفسیرى]] خودشان را نیز نوشته اند که هنوز مخطوط باقى است.<ref> همان.</ref>
  
امام خمينى نيز براى اين عالم بزرگوار احترام ويژه اى قائل بود و در پيامى وى را چنين ستود: «اين بزرگوار، علاوه بر مقام فقاهت و عدالت از صفاى باطن به طور شايسته برخوردار بودند و از اوائل نهضت اسلامى ايران از اشخاص پيشقدم در اين نهضت مقدس بودند. فجراه اللّه عن الاسلام خيرا».<ref> آيت الله مؤسس، جهرمى، ص 168.</ref>
+
'''''عشق به على بن موسى الرضا علیه السلام:'''''
 
 
==آثار باقيمانده از شیخ مرتضی==
 
 
 
'''<I>كتاب هاى چاپ شده:</I>'''
 
  
#ابتغاء الفضيلة فى شرح الوسيلة، كه محور بحث‌شان در اين كتاب مكاسب محرمه از كتاب وسيلة النجاة زعيم بزرگ مسلمين آسيد ابوالحسن اصفهانى است و جلد اول آن به چاپ رسيده.
+
وى علاقه خاصى به [[اهل بیت]] علیهم السلام به ویژه حضرت [[امام رضا]] علیه السلام داشت و به گونه اى که اگر در درس هم نام على بن موسى الرضا علیه السلام را مى شنید اشک از دیدگانش سرازیر مى گشت. بدین جهت بیشتر تعطیلات حوزه در [[مشهد]] مقدس در جوار آن امام همام علیه السلام بسر مى برد. بنابر اظهار خودشان بیش از شصت سفر به [[خراسان]] رفتند و هر بار مدت ها در آن جا بودند و عنایت خاصى به [[زیارت]] امام رضا علیه السلام داشتند.
#رساله اى در [[نماز جمعه]]
 
#كتاب الخمس، با تحقيق حجة الاسلام شيخ محمدحسين امراللهى
 
#پرتوى از انوار آسمانى، تحت عنوان «علوم قرآن» درباره [[اعجاز قرآن]] است.
 
#مباحثى در [[تفسير]] [[سوره حمد]] كه در مجله كتابخانه مسجد اعظم به چاپ رسيده است.
 
  
'''<I>كتاب هاى چاپ نشده:</I>'''
+
'''''زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام:'''''
  
#رساله اى در [[نماز مسافر]]
+
یکی از یاران ایشان نقل می کند: روزی داخل حرم مطهر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها نزدیک درب ایوان طلا، به فاصله حدود دو مترى ضریح مطهر ایستاده، [[زیارت]] آن حضرت را تمام کرده بودم که آیت الله حاج آقا مرتضى حائرى آمدند و در همان نزدیکى ایستاده مشغول زیارت شدند. پس از اتمام زیارت، دو روحانى از شاگردان آن بزرگوار آمدند و راجع به مکان زیارت در این حرم و معناى این جمله که باید زیارت «عند رأسها» باشد سؤال کردند. وى در جواب آن دو روحانى این گونه فرمود: «عند رأسها» غیر از «فوق رأسها» است. و در اینجا که من ایستاده ام (نزدیک درب ایوان طلا) هم «عند رأسها» صدق مى کند و هم رو به [[قبله]] ایستاده ام. سپس فرمودند: من در خواب، دیدم که حضرت ولى عصر [[امام زمان]] عجل الله تعالى فرجه و دو نفر دیگر با هم در همین جا که من ایستاده ام مشغول زیارت خواندن بودند.<ref> آیت الله حاج شیخ حسین شب زنده دار نیز این خواب را در درس اخلاقشان در فیضیه روز ۶۹/۸/۱۷ از مرحوم حاج آقا مرتضى بیان کردند.</ref>
#رساله اى در طهارت
 
#رساله اى در خلل صلاة
 
#دوره كامل [[اصول]] در سه جلد
 
#يادداشت هايى به خط خودشان در 135 صفحه
 
#مجموعه چند سخنرانى در ايام فاطميه.<ref> كتاب الخمس، ص 8-9 و آيت الله مؤسس، جهرمى، ص 133-134.</ref>
 
  
==وفات شیخ مرتضى حائرى==
+
==وفات ==
  
مرحوم آيت الله حاج آقا مرتضى حائرى پس از عمرى تلاش و كوشش در راه احياى دين مبين [[اسلام]] و تربيت شاگردانى والامقام دچار كسالت قلبى شده و اين موجب گرديده بود گاهى در كار تدريس‌شان وقفه اى به وجود آيد. خصوصاً در ماه هاى اخير عمرشان كه با سختى تدريس مى فرمود، اما عنايت و توجه و اهميت درس براى ايشان به اندازه اى بود كه با همان حال مريضى به خود اجازه نمى دادند كه درس را تعطيل كنند. بالاخره در شب 24 [[جمادى الثانى]] 1406 مصادف با 25 اسفند 1364 [[روح]] پاكش به [[ملكوت]] اعلى پيوست.
+
مرحوم آیت الله حاج آقا مرتضى حائرى پس از عمرى تلاش و کوشش در راه احیاى دین مبین [[اسلام]] و تربیت شاگردانى والامقام، دچار بیماری قلبى شده و این موجب گردیده بود گاهى در کار تدریس‌شان وقفه اى به وجود آید. خصوصاً در ماه هاى اخیر عمرشان که با سختى تدریس مى فرمود، اما عنایت و توجه و اهمیت درس براى ایشان به اندازه اى بود که با همان حال مریضى به خود اجازه نمى دادند که درس را تعطیل کنند.  
  
صبح روز بعد، جنازه آن زاهد عالم را از مدرسه روبروى منزلشان تشيع كردند و به صحن حرم مطهر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها آوردند. آيت الله حاج سيد محمدرضا گلپايگانى بر پيكر پاك آن مرحوم [[نماز]] خواندند و جنازه را به سوى مسجد بالاسر آن حضرت بردند و پايين پاى پدر بزرگوارش به خاك سپردند.
+
سرانجام در شب ۲۴ [[جمادى الثانى]] ۱۴۰۶ قمری (مصادف با ۲۵ اسفند ۱۳۶۴) روح پاکش به ملکوت اعلى پیوست. آیت الله حاج [[سید محمدرضا موسوی گلپایگانی|سید محمدرضا گلپایگانى]] بر پیکر پاک آن مرحوم [[نماز میت|نماز]] خواندند و جنازه را به سوى مسجد بالاسر حرم مطهر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها بردند و پایین پاى پدر بزرگوارش به خاک سپردند.
  
[[امام خمينى]] پيام تسليتى براى حوزه هاى علميه و خانواده وى ارسال كردند كه متن آن چنين است: «رحلت اسف انگيز حضرت آيت الله حاج آقا مرتضى حائرى رحمة الله عليه موجب كمال تأثر و تأسف گرديد. ايشان در [[علم]] و عمل، به [[حق]]، خلف بزرگوار مرحوم آيت الله العظمى استاد معظم حضرت آقاى شيخ عبدالكريم رضوان الله تعالى عليه بودند و كفى به شرفا و سعادة. اينجانب از اوائل تأسيس حوزه علميه پربركت قم كه به دست مبارك پدر بزرگوارشان تأسيس شد و موجب آن همه بركات شد، آشنايى با ايشان داشته و پس از مدتى از نزديك، معاشر و دوست صميمى بوديم و در تمام مدت طولانى معاشرت جز خير و سعى در انجام وظيفه علميه و دينيه از ايشان مشاهده ننمودم. اين بزگوار علاوه بر مقام فقاهت و [[عدالت]] از صفاى باطن به طور شايسته برخوردار بودند و از اوائل نهضت اسلامى ايران از اشخاص پيشقدم در اين نهضت مقدس بودند فجزاه الله عن الاسلام خيرا. اينجانب به ملت محترم به ويژه اهالى وفادار قم و حضرات علماى اعلام مدرسين معظم حوزه علميه قم تسليت عرض مى كنم و براى خاندان معظم ايشان و فاميل محترمشان خصوصاً حضرت حجة الاسلام آقا حاج آقا مهدى حائرى اعزه اللّه از خداوند تعالى طلب صبر جميل و اجر جزيل مى نمايم. اميد است عنايت حضرت بقية اللّه روحى و ارواح العالمين لمقدنا الفداء شامل حال همه آنان و همه ملت مسلمان باشد والسلام على عباداللّه الصالحين. 15 اسفند 64 برابر با 24 [[جمادى الثانى]] سال 1406 هجرى قمرى. روح الله الموسوى الخمينى».
+
[[امام خمینى]] پیام تسلیتى براى حوزه هاى علمیه و خانواده وى ارسال کردند که متن آن چنین است: «رحلت اسف انگیز حضرت آیت الله حاج آقا مرتضى حائرى رحمة الله علیه موجب کمال تأثر و تأسف گردید. ایشان در [[علم]] و عمل، به حق، خلف بزرگوار مرحوم آیت الله العظمى استاد معظم حضرت آقاى [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم]] رضوان الله تعالى علیه بودند و کفى به شرفا و سعادة. اینجانب از اوائل تأسیس [[حوزه علمیه]] پربرکت قم که به دست مبارک پدر بزرگوارشان تأسیس شد و موجب آن همه برکات شد، آشنایى با ایشان داشته و پس از مدتى از نزدیک، معاشر و دوست صمیمى بودیم و در تمام مدت طولانى معاشرت جز خیر و سعى در انجام وظیفه علمیه و دینیه از ایشان مشاهده ننمودم. این بزگوار علاوه بر مقام فقاهت و [[عدالت]]، از صفاى باطن به طور شایسته برخوردار بودند و از اوائل نهضت اسلامى [[ایران|ایران]] از اشخاص پیشقدم در این نهضت مقدس بودند، فجزاه الله عن الاسلام خیرا.... ۱۵ اسفند ۶۴ برابر با ۲۴ [[جمادى الثانى]] سال ۱۴۰۶ هجرى قمرى. روح الله الموسوى الخمینى».
 
 
در همين تاريخ پيام تسليتى را آيت الله سيد محمدرضا گلپايگانى هم به همين مضامين صادر گرديد و تسليت آن بزرگوار نيز ابلاغ شد.<ref>آيت الله مؤسس جهرمى، ص 168-169.</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*احمد محیطى اردکانى، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۲.
*احمد محيطى اردكانى، ستارگان حرم، جلد 2.
+
*[[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]]، مدخل "حائری یزدی مرتضی" از غلامرضا جلالى و فریده سعیدى.
*دانشنامه جهان اسلام، مدخل "حائری یزدی مرتضی" از غلامرضا جلالى و فریده سعیدى.
 
  
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]

نسخهٔ ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۰۹

شیخ مرتضی حائرى یزدى (۱۴۰۶ـ۱۳۳۴ ق) فرزند شیخ عبدالکریم حائری، از فقها و علمای مجاهد شیعه در قرن پانزده هجری بود. وی مؤسس صندوق ذخیره علوى در قم و عضو مجلس خبرگان قانون اساسى بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود. اهتمام به رفع گرفتارى هاى مردم و برطرف کردن مشکلات زندگى آنها از خصوصیات بارز این مرد بزرگ بوده است.

۲۰۰px
نام کامل شیخ مرتضی حائرى یزدى
زادروز ۱۳۳۴ قمری
زادگاه اراک
وفات ۱۴۰۶ قمری
مدفن قم، حرم حضرت معصومه

Line.png

اساتید

سید محمد محقق داماد، سید محمد حجت کوه کمره اى، سید حسین بروجردى،...

شاگردان

سید عباس خاتم یزدى، محمدمهدى ربانى املشى، محمد محمدى رى شهرى،...

آثار

ابتغاء الفضیلة فى شرح الوسیلة، مبانی‌الاحکام فی اصول شرایع‌الاسلام، کتاب الخمس،،...

ولادت

مرتضى حائری یزدی، فرزند آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى (مؤسس حوزه علمیه قم)، روز چهاردهم ذى الحجه سال ۱۳۳۴ هـ.ق (۱۲۹۵ شمسی) در اراک به دنیا آمد. او در خاندان علم و فضیلت و تقوا رشد نمود و در شش سالگی همراه پدرش به قم رفت.[۱]

تحصیل و استادان

شیخ مرتضى حائرى در تحصیل علم و دانش بسیار کوشا بود. بعد از اتمام دروس مقدماتى، فقه و اصول و فلسفه را نزد استادان شایسته و آیات عظام فراگرفت. وی علاوه پدرش -آیت الله شیخ عبدالکریم حایرى (متوفى ۱۳۵۵ هـ.ق)- از عالمان بزرگ دیگری نیز بهره مند شد، از جمله:

  1. آیت الله سید محمدرضا گلپایگانى: وى مى فرمود: پدر بزرگوارشان مرحوم آیت الله مؤسس به من فرمود: فرائد الاصول را براى ایشان درس بگو، و به او اجازه بده که حرف بزند و مطلبى که به ذهنش مى آید بیان کند. کاملاً معلوم است که مرحوم پدرشان بسیار عنایت داشتند که فقاهت و اجتهاد فرزندشان شکوفا شود و به مراتب عالى علمى نایل گردد.[۲]
  2. آیت الله سید محمدتقى خوانسارى (متوفى ۱۳۷۱ هـ.ق)
  3. آیت الله سید محمد محقق داماد (متوفى ۱۳۸۸ هـ.ق) داماد حاج شیخ عبدالکریم حائرى
  4. آیت الله سید محمد حجت کوه کمره اى (متوفى ۱۳۷۲ هـ.ق) پدر خانم حاج آقا مرتضى حائرى
  5. آیت الله سید حسین بروجردى (متوفى ۱۳۸۰ هـ.ق)
  6. آیت الله امام خمینى بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران (متوفى ۱۳۶۸ ه.ش).[۳]

تدریس و شاگردان

آیت الله حاج آقا مرتضى، بیش از چهل سال در حوزه علمیه قم به تدریس سطح و خارج فقه و اصول پرداخت و شاگردان ممتازى تربیت و تحویل جامعه داد. وى در نحوه تدریس کمتر به نقل اقوال دیگر علما مى پرداخت، ولى در تقسیم بندى مطالب و تبیین ادله آن و انتخاب نظر خویش بسیار دقیق و ممتاز بود.[۴]

بعضى از شاگردان مرتضى حائرى یزدی عبارتند از:

  1. آیت الله حاج سید عباس خاتم یزدى
  2. آیت الله حاج شیخ حسین شب زنده دار
  3. آیت الله محمدمهدى ربانى املشى
  4. آیت الله محمد محمدى رى شهرى
  5. حجت الاسلام حاج شیخ محمدحسین امراللهى که فعلا مسؤول تحقیق و تنظیم و نشر آثار استاد مى باشد.
  6. حجت الاسلام حاج میرزا محمد پیشوایى ترک آبادى.[۵]
  7. حجت الاسلام حاج شیخ محمدحسین بهجتى، امام جمعه اردکان
  8. حجت الاسلام حاج سید على آقا محقق داماد، خواهرزاده حاج آقا مرتضى حائرى
  9. حجت الاسلام محمدحسین اشعرى
  10. حجت الاسلام سید حسن آل طه
  11. حجت الاسلام سید صادق حسینى مآب یزدى.[۶]

آثار و تألیفات

کتاب هاى چاپ شده:

  1. ابتغاء الفضیلة فى شرح الوسیلة، که محور بحث‌شان در این کتاب مکاسب محرمه از کتاب «وسیلةالنجاة» زعیم بزرگ مسلمین سید ابوالحسن اصفهانى است و جلد اول آن به چاپ رسیده.
  2. مبانی‌الاحکام فی اصول شرایع الاسلام، یک دوره کامل اصول فقه به ترتیب مباحث کفایةالاصول است.
  3. رساله اى در نماز جمعه
  4. کتاب الخمس، با تحقیق حجةالاسلام شیخ محمدحسین امراللهى
  5. پرتوى از انوار آسمانى، تحت عنوان «علوم قرآن» درباره اعجاز قرآن است.
  6. مباحثى در تفسیر سوره حمد که در مجله کتابخانه مسجد اعظم به چاپ رسیده است.
  7. ماجراهایی معنوی و عرفانی با نام «سِرّ دلبران».

کتاب هاى چاپ نشده:

  1. رساله اى در نماز مسافر
  2. رساله اى در طهارت
  3. رساله اى در خلل الصلاة
  4. دوره کامل اصول در سه جلد
  5. یادداشت هایى به خط خودشان در ۱۳۵ صفحه
  6. مجموعه چند سخنرانى در ایام فاطمیه.[۷]

ذوق شعرى:

حاج آقا مرتضى حائرى علاوه بر مقام بالاى علمى و فقاهتى، ذوق شعرى نیز داشتند. نمونه اى از اشعارش که متضمن فضیلت زیارت امام هشتم علیه السلام و التجاء سوزان وى به دربار آن امام همام مى باشد و در جمادى الثانى ۱۳۸۹ در مشهد مقدس سروده اند چنین است:

در خصال [۸] آمد که نور هشتمین آفتاب آسمان علم و دین

لابس خلعت زخلوتگاه دوست آن که راز علم الاسماء در اوست

مظهر اسماء خلاق مبین جانشین ذات رب العالمین

گفت هر کس کو بیاید سوى من ترک کوى خود کند در کوى من

من به دیدارش روم دیگر سرا وا رهانم زائرم را از بلا

او اگر یک بار آید نزد من من سه بار او را بیابم در محن

اندر آن هنگامه پر هیمنه که گهى از میسره گه میمنه

نامه هاى بندگان از خوب و بد سوى صاحب نامه ها پران شود

واندر آن معبر که مى باید عبور از صراط و رفتن از ظلمت به نور

واندر آن موقف که وقت سنجش است گاه سنجش غیرگاه بخشش است

اندر این هنگامه هاى پرخطر که نباشد عفو و بخشش در نظر

مى دهم سرمایه ها از نور خود از گران سرمایه موفور خود

تا که میزان عمل سنگین شود نامه ها چون بوستان رنگین شود

با همان سرایه با اذن اله راه را سازم برایش شاهراه

اى علىّ عالى اى نور خدا اى که باشى بر رضاى حق رضا

من به دیدارت مکرر آمدم لطف ها باید بیایم دم بدم

هم به دنیا هم به عقبى بایدت لطف هایى که تو را مى شایدت

در پناه خود همى گیرى مرا با جمیع دوستان و اقربا

در دلم نور معارف افکنى و از خرافات جهات دورم کنى

از خواهم اى ولىّ اتقیاء اى مهین سبط امیرالاوصیاء

وقت مردن کلبه ام روشن کنى از قدومت گلخنم گلشن کنى

روى مهر تو بهشت است اى رضا بلکه باشد از بهشت، اکبر، رضا[۹]

فعالیت‌های سیاسی

از خصوصیات آشکار آن عالم وارسته این بود که هیچ گاه در مبارزه با انحرافات و کجروى ها سستى نشان نمى داد و در مقام نهى از منکر و دفع بدعت ها و خلاف ها شجاع بود. در زمان حکومت طاغوت، با قوانین ضدخدایى شاه معدوم به طور محسوس مخالفت مى نمود و رسما در صف مبارزان و مخالفان رژیم قرار داشت. گاهى در مجلس عمومى، علیه نظام ستم شاهى سخنرانى مى کرد.[۱۰]

تا این که جریان انجمن هاى ایالتى و ولایتى پیش آمد؛ اولین جلسه مراجع بزرگ قم در رابطه با مقابله با همین قوانین باطل، در منزل ایشان تشکیل شد.[۱۱] روزنامه هاى عصر تهران که تصویب نامه دولت قم بود و قیود تغییر یافته آن را منتشر ساختند، نزدیک غروب به قم رسید، و به دنبال آن طوفانى از خشم و ناراحتى در میان عموم طبقات خاصه جامعه روحانیت پدید آمد، آن روز بعد از نماز مغرب و نماز عشاء، در منزل آیت الله حائرى چند تن از علما و آیات عظام قم، چون آیت الله خمینى و آیت الله گلپایگانى... با حضور حاج آقا مرتضى حائرى، به طور فوق العاده جلسه اى تشکیل شد و تا پاسى از شب پیرامون تصویب نامه دولت و نحوه اقداماتى که مى باید انجام گیرد به مذاکره پرداختند.

بعد از صدور اعلامیه مراجع بزرگ قم، تلگراف دیگرى صادر شد که آقایان علما و آیات عظام مرحوم سید احمد زنجانى و محقق داماد و شیخ هاشم آملى و حاج آقا مرتضى حائرى آن را امضاء کرده بودند و در روز ۱۷ مهرماه ۱۳۴۱ که فقط یک شب از اعلام آن در جراید شهر تهران مى گذشت مخابره گردید.[۱۲]

حاج آقا مرتضى بعد از دستگیرى امام خمینى نیز همراه علماى دیگر قم اعلامیه هاى مشترکى در تأیید نهضت آن قائد عظیم الشأن امضا نمود و پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران به عنوان یکى از اعضاء مجلس خبرگان قانون اساسى انتخاب شد و در آن مجلس حضور یافت.

ویژگی‌هاى اخلاقى

مرحوم حاج آقا مرتضى فرزند برومند و خلف صالح مرحوم آیت الله مؤسس مى باشد که زهد و تقوا، ساده زیستى، دورى از مظاهر فریبنده دنیا، نادیده گرفتن تشریفات ظاهرى، پرهیز از خلاف گویى و تملق و دیگر صفات نیکو را از آن پدر بزرگوارش به ارث برده بود. با آن که فقیهى ماهر و مجتهد و استادى ژرف اندیش بود، رساله عملیه ننوشت و هیچ گاه دنبال مرجعیت نبود.[۱۳]

عدالت:

به مرحوم آیت الله حائری گفتند، شما پول هاى سهم امام و سهم سادات را در منزل نگهدارى نکنید، ممکن است اتفاقى بیفتد. ایشان فرمودند: «ما کسى در خانه نداریم، جز آقا مرتضى که عادل است و مهدى که پسر خوبى است».[۱۴]

پرهیز از دروغ:

مردى که خدمتکار آقا مرتضى بود گفت: یک روز آقایى آمد درِ منزل و از آقا مرتضى کمکى مى خواست که در توان آقا نبود. کسى از اهل خانه به من گفت: برو و بگو آقا در منزل نیست. ایشان برآشفت و گفت یعنى دروغ بگوییم! هرگز! سپس خودشان آمدند و با احترام عذر شخص را خواستند. هرگاه مى خواست کسى را تأیید کند مى گفت: تا به حال از او دروغ نشنیدم.[۱۵]

احترام به شخصیت دیگران:

بارها مى فرمود: من به خانواده سفارش مى کنم که خادم خانه را با تجلیل نام ببر و خود هرگاه مى خواست خادم را که نامش رحمت الله بود، صدا زند، مى فرمود: آقا مشهدى رحمت الله. سپس مى فرمود: هر کس پیش خودش شخصیتى دارد و شخصیت اشخاص محترم است.[۱۶] همچنین به سادات و ذریه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله علاقه خاصى داشتند و براى آن ها احترام ویژه اى قائل بودند.

پرهیز از اسراف:

وى آن قدر مراعات وجوه و اموال عمومى را مى کرد که پاکت نامه ها و تلگراف ها که براى ایشان مى آمد، نگه مى داشتند و درس خارج فقه و اصول را روى آن مى نوشتند.[۱۷]

خدمت به مردم:

درب خانه اش به روى مردم باز بود، حاجتمندان به راحتى مى توانستند نیازهاى خود را با وى در میان بگذارند و مشکلات خود را به وسیله او حل کنند. تعدادى از بازاریان محترم و تجار و بازرگانان متدین و کسبه علاقمند به امور خیر، به سرپرستى حاج آقا مرتضى حائرى، براى رفع نیازمندی هاى یتیمان و درماندگان جلساتى داشتند و یتیمان زیاد و خانواده هاى بى سرپرست بسیارى زیر پوشش داشتند و به شکل آبرومندانه به وضع آن ها رسیدگى مى کردند و به زندگى بى رونق آنان سامان مى بخشیدند. نان، غذا، لباس و گاهى جهیزیه دختران بى سرپرست و مخارج ازدواج و عروسى آن ها را با احترام تأمین مى کردند.[۱۸]

تلاوت قرآن:

این فقیه بزرگوار، بسیار قرآن تلاوت مى کرد به گونه اى که مى توان گفت بیشتر آیات آن را حفظ شده بود. بدین سبب گاهى سه جزء قرآن را در یک ساعت تلاوت مى کرد و در سه روز تمام قرآن را ختم مى نمود. بارها مى فرمود: وقتى در آیات قرآنى تأمل و دقت مى کنم، هر آیه اى از آن به اندازه اى جامعیت دارد که به نظر معجزه آسا است و هر آیه اى عصاى موسى است. در حاشیه قرآنى که تلاوت مى نمود نظریات تفسیرى خودشان را نیز نوشته اند که هنوز مخطوط باقى است.[۱۹]

عشق به على بن موسى الرضا علیه السلام:

وى علاقه خاصى به اهل بیت علیهم السلام به ویژه حضرت امام رضا علیه السلام داشت و به گونه اى که اگر در درس هم نام على بن موسى الرضا علیه السلام را مى شنید اشک از دیدگانش سرازیر مى گشت. بدین جهت بیشتر تعطیلات حوزه در مشهد مقدس در جوار آن امام همام علیه السلام بسر مى برد. بنابر اظهار خودشان بیش از شصت سفر به خراسان رفتند و هر بار مدت ها در آن جا بودند و عنایت خاصى به زیارت امام رضا علیه السلام داشتند.

زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام:

یکی از یاران ایشان نقل می کند: روزی داخل حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها نزدیک درب ایوان طلا، به فاصله حدود دو مترى ضریح مطهر ایستاده، زیارت آن حضرت را تمام کرده بودم که آیت الله حاج آقا مرتضى حائرى آمدند و در همان نزدیکى ایستاده مشغول زیارت شدند. پس از اتمام زیارت، دو روحانى از شاگردان آن بزرگوار آمدند و راجع به مکان زیارت در این حرم و معناى این جمله که باید زیارت «عند رأسها» باشد سؤال کردند. وى در جواب آن دو روحانى این گونه فرمود: «عند رأسها» غیر از «فوق رأسها» است. و در اینجا که من ایستاده ام (نزدیک درب ایوان طلا) هم «عند رأسها» صدق مى کند و هم رو به قبله ایستاده ام. سپس فرمودند: من در خواب، دیدم که حضرت ولى عصر امام زمان عجل الله تعالى فرجه و دو نفر دیگر با هم در همین جا که من ایستاده ام مشغول زیارت خواندن بودند.[۲۰]

وفات

مرحوم آیت الله حاج آقا مرتضى حائرى پس از عمرى تلاش و کوشش در راه احیاى دین مبین اسلام و تربیت شاگردانى والامقام، دچار بیماری قلبى شده و این موجب گردیده بود گاهى در کار تدریس‌شان وقفه اى به وجود آید. خصوصاً در ماه هاى اخیر عمرشان که با سختى تدریس مى فرمود، اما عنایت و توجه و اهمیت درس براى ایشان به اندازه اى بود که با همان حال مریضى به خود اجازه نمى دادند که درس را تعطیل کنند.

سرانجام در شب ۲۴ جمادى الثانى ۱۴۰۶ قمری (مصادف با ۲۵ اسفند ۱۳۶۴) روح پاکش به ملکوت اعلى پیوست. آیت الله حاج سید محمدرضا گلپایگانى بر پیکر پاک آن مرحوم نماز خواندند و جنازه را به سوى مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها بردند و پایین پاى پدر بزرگوارش به خاک سپردند.

امام خمینى پیام تسلیتى براى حوزه هاى علمیه و خانواده وى ارسال کردند که متن آن چنین است: «رحلت اسف انگیز حضرت آیت الله حاج آقا مرتضى حائرى رحمة الله علیه موجب کمال تأثر و تأسف گردید. ایشان در علم و عمل، به حق، خلف بزرگوار مرحوم آیت الله العظمى استاد معظم حضرت آقاى شیخ عبدالکریم رضوان الله تعالى علیه بودند و کفى به شرفا و سعادة. اینجانب از اوائل تأسیس حوزه علمیه پربرکت قم که به دست مبارک پدر بزرگوارشان تأسیس شد و موجب آن همه برکات شد، آشنایى با ایشان داشته و پس از مدتى از نزدیک، معاشر و دوست صمیمى بودیم و در تمام مدت طولانى معاشرت جز خیر و سعى در انجام وظیفه علمیه و دینیه از ایشان مشاهده ننمودم. این بزگوار علاوه بر مقام فقاهت و عدالت، از صفاى باطن به طور شایسته برخوردار بودند و از اوائل نهضت اسلامى ایران از اشخاص پیشقدم در این نهضت مقدس بودند، فجزاه الله عن الاسلام خیرا.... ۱۵ اسفند ۶۴ برابر با ۲۴ جمادى الثانى سال ۱۴۰۶ هجرى قمرى. روح الله الموسوى الخمینى».

پانویس

  1. کتاب الخمس، حاج شیخ مرتضى حائرى، تحقیق حاج شیخ محمدحسین امراللهى، ج۱، ص۶.
  2. همان، ص ۱۲۸.
  3. همان، ص ۱۲۸، کتاب الخمس، حاج آقا مرتضى حائرى، ص ۷ و زندگانى زعیم بزرگ عالم تشیع آیت الله بروجردى، على دوانى، ص ۲۶۵.
  4. گفتگو با حجة الاسلام آمیرزا محمد پیشوایى که در حدود چهل سال در درس ایشان شرکت نموده و با ایشان محشور بوده است.
  5. تُرک آباد، روستایى در ۵ کیلومترى اردکان است.
  6. گفتگو با حجت الاسلام حاج شیخ محمدحسین امراللهى، مسئول تحقیق و تنظیم و نشر آثار استاد و آقاى پیشوایى.
  7. کتاب الخمس، ص ۸-۹ و آیت الله مؤسس، جهرمى، ص ۱۳۳-۱۳۴.
  8. مقصود، کتاب خصال شیخ صدوق (متوفاى ۳۸۱ هـ.ق) است که در آن جا آمده: قال الرضا علیه السلام من زارنى على بعد دارى اتیته یوم القیامة فى ثلاث مواطن حتى اخلصه من اهوالها: اذا تطایرت الکتب یمینا و شمالا و عند الصراط و عند المیزان. الخصال باب الثلاثة، ح ۲۲۰.
  9. آیت الله مؤسس، جهرمى، ص ۱۳۹-۱۴۲ به نقل از مکتب اسلام سال ۲۶ ش.
  10. آیت الله مؤسس، جهرمى، ص ۱۵۳.
  11. بررسى و تحلیلى از نهضت امام خمینى در ایران، سید حمید روحانى، ص ۱۴۹.
  12. آیت الله مؤسس، جهرمى، ص ۱۵۵ و بررسى و تحلیلى از نهضت امام خمینى در ایران، روحانى، ص ۱۵۰.
  13. آیت الله مؤسس، جهرمى، ص ۱۳۰-۱۳۱.
  14. همان و گفتگو با حجج اسلام، پیشوایى و امراللهى.
  15. همان.
  16. همان.
  17. همان.
  18. همان.
  19. همان.
  20. آیت الله حاج شیخ حسین شب زنده دار نیز این خواب را در درس اخلاقشان در فیضیه روز ۶۹/۸/۱۷ از مرحوم حاج آقا مرتضى بیان کردند.

منابع