شیخ محمدحسن نجفی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} <keywords content='کلید واژه: شیخ محمدحسن نجفی، صاحب جواهر، جواهرالك...' ایجاد کرد)
 
(اضافه کردن رده)
سطر ۱۰۰: سطر ۱۰۰:
 
==پانویس ==
 
==پانویس ==
 
<references />
 
<references />
 +
[[رده:علمای قرن سیزدهم]]

نسخهٔ ‏۵ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۰۴

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)



منبع: تلخيص از كتاب فقهاي نامدار شيعه

نویسنده: عقيقي بخشايشي

شیخ محمدحسن نجفی (صاحب جواهر) در کلام استاد مطهری

شیخ محمدحسین صاحب كتاب جواهرالكلام كه شرح شرایع محقق است و می‌‌توان آن را دائرة‌المعارف فقه شیعه خواند. اكنون هیچ فقیهی خود را از جواهر بی‌نیاز نمی‌‌داند. این كتاب مكرر چاپ سنگی شده است و اخیرا با چاپ حروفی در قطع وزیری مشغول چاپش هستند و در حدود پنجاه جلد 400 صفحه‌ای یعنی در حدود بیست هزار صفحه خواهد شد.

كتاب جواهر عظیم‌ترین كتاب فقهی مسلمین است و با توجه به این كه هر سطر این كتاب مطلب علمی ‌‌است و مطالعه یك صفحه آن، وقت زیاد و دقت زیادتری می‌‌خواهد، می‌‌توان حدس زد كه تالیف این كتاب بیست هزار صفحه‌ای، چقدر نیرو برده است. او سی سال تمام یك سره كار كرد تا چنین اثر عظیمی ‌‌به وجود آورده این كتاب مظهر نبوغ و همت و استقامت و عشق و ایمان یك انسان به كمال خویشتن است.

صاحب جواهر شاگرد كاشف الغطا و شاگرد او سید جواد صاحب مفتاح الكرامه است و خود در نجف حوزه عظیمی‌‌ داشته و شاگردان زیادی تربیت كرده است صاحب جواهر عرب است در زمان خود مرجعیت عامه یافت و در سال 1266 كه اوایل جلوس ناصرالدین شاه در ایران بود، درگذشت.[۱]

ولادت:

مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی، در مورد ولادت او احتمال می‌‌دهد كه ولادت او در سال 1200 یا 1202 رخ داده باشد، با آن نشان كه آغاز تالیف جواهر در 25 سالگی بوده است و برخی نوشته‌های كتاب را به استادش شیخ كاشف الغطا ارائه داده است و وفات استادش در سال 1228 بوده است از این رو بعید نمی‌‌شمارد كه ولادت او در همان تاریخ مزبور بوده باشد.

در قرن سیزدهم، ریاست و مرجعیت شئون عمومی ‌‌شیعه به صاحب جواهر منتهی گردید و او شایستگی كامل اداره این امر را داشته است با آن كه در آن قرن علما و فقهای بزرگ دیگری نیز می‌‌زیسته‌اند ولی با توجه به عظمت و والایی مقام شیخ كسی در مقام معارضه یا رقابت با او برنخاسته است.

او تكمیل كننده حركت علمی‌‌ و فقهی جدیدی بود كه اساس آن توسط علامه وحید بهبهانی در كربلا، پایه‌گذاری گردید پس از آن كه مدت طولانی در قرن 11 و 12 حوزه‌های علمی‌‌ به خاموشی و سستی گرائیده بود، در اثر حركت و تلاش‌های مرحوم وحید بهبهانی و در عهد محقق والا مرحوم شریف العلما، متوفی 1254 تلاش‌ها به اوج خود رسید.

حوزه درسی او از امواج طلاب پژوهشگر موج می‌‌زد و بیش از هزار نفر در حوزه درسی او تلمذ می‌‌نمودند كافی است كه بگوییم یكی از شاگردان آن حوزه استاد متاخرین، شیخ مرتضی انصاری بود ولی با وفات شریف العلما مازندرانی از موقعیت حوزه كربلا كاسته گردید. آنجا مركزیت علمی‌‌ خویش را از دست داد و انظار و افكار مردم و طلاب به حوزه علمیه نجف متوجه گردید و وجود صاحب جواهر، بزرگترین عامل این جذبه معنوی و علمی ‌‌بود.

با جزم كامل می‌‌توان گفت كه قرن سیزدهم هجری، یكی از قرون پرثمر و پربار علمی‌‌ و فقهی در جهان اسلامی‌‌ است شخصیت ها و فحول نامی‌‌ علمی‌‌ و فقهی به عرصه بروز و ظهور آمدند كه نمونه‌ای از آن‌ها شیخ محمدحسن نجفی صاحب جواهر در فقه و شیخ مرتضی انصاری (متوفی 1281) در فقه و اصول بود و افرادی از مدرسه علمی ‌‌این شخصیت‌ها به ظهور پیوستند كه همیشه افتخار شاگردی این مكتب را داشتند، مانند آیت الله میرزا حسین نائینی (متوفی 1355) و آیت الله خراسانی، مازندرانی و غیرهم كه همواره بر این شاگردی افتخار و مباهات داشته‌اند.

موقعیت سیاسی نجف:

این تحولات بزرگ علمی‌‌ و فقهی، مرهون امنیت و آسایش سیاسی موقتی بود كه پس از آن همه برخوردها و مبارزات نظامی‌‌ و سیاسی دو دولت عثمانی و ایران بر سر تصاحب عراق صورت گرفته بود و همانند عصر امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام بسیار كوتاه بود. پس از منازعات فراوان صلحی میان دو دولت عثمانی و ایران، با میانجی‌گری شخصیت اصلاح‌گر، عالم ربانی، شیخ موسی، نجل آل كاشف الغطا(متوفی 1241) صورت گرفت و اسیران عراقی از ایران پس گرفته شد و زائران ایرانی به زیارت عتبات عالیات شتافتند در این رفت و آمدها مسائل مالی و اقتصادی علما و مراجع عالی‌قدر تقلید مقیم كربلا نیز ترمیم گردید و حوزه‌های علمی ‌‌فعالیت و نشاط خود را از سر گرفتند.در این دوران طلاب و مهاجرین و زائرین از هر سو به آن ناحیه رو می‌‌آوردند و نیازهای فكری و روحی خود را از خرمن علم و عرفان و از كانون آموزش و بینش اسلامی‌‌ آن سیراب می‌‌ساختند.

محصول فقهی و علمی ‌‌این نشاط‌ها، پدیدآمدن آثار بزرگ فكری بود كه هر كدام به نوبت خود از ذخایر فكری و علمی ‌‌اسلامی ‌‌محسوب می‌‌شوند، چون از آن دوران درخشان آثار جاودان و ماندنی فراوان باقی مانده است كه می‌‌توان از كتاب‌ها و موسوعه‌های بزرگ فقهی مانند: كشف الغطا، مفتاح الكرامه، ریاض المسائل، مكاسب و را در فقه و در علم اصول كتاب‌هایی مانند: قوانین، فصول، ضوابط، حاشیه معالم شیخ محمدتقی اصفهانی و تعلیقات و شروح آن و فرائدالاصول را ذكر نمود. از مهمترین و نفیس‌ترین این كتاب‌ها می‌‌توان جواهرالكلام شیخ محمدحسن كه در شرح شرائع الاسلام محقق است در فقه و فرائد شیخ مرتضی انصاری را در اصول نام برد.

آثار علمی صاحب جواهر:

  • جواهر الکلام:

جواهر كتابی است كه از نظر دارابودن آرا و گفته‌های علما، همراه با دلیل‌های آنان بی‌نظیر است و از نظر جامع بودن به اقوال پیشینیان و متاخرین مورد استقبال و رغبت اهل علم و پژوهندگان علم فقه بوده است از این نظر بارها به زیور طبع آراسته شده است. پنج بار در ایران در 6 جلد با چاپ سنگی چاپ شده و در بین علما و دانشمندان توزیع گردیده است و اخیرا چند بار در ایران و لبنان و عراق با چاپ حروفی، در 43 جلد تجزیه شده در چندین هزار نسخه چاپ شده و در اختیار دانشمندان اهل فن قرار دارد و اكنون نیز در لبنان تجدید چاپ شده و با بهترین نوع كاغذ و جلد ارائه گردیده است به طور كلی می‌‌توان ویژگی‌های كتاب را به شرح زیر بیان كرد:

  • 1. جامع بودن آن به اقوال و آرا بزرگان فقه و استدلال‌های علما و دانشمندان قبلی.
  • 2. تنها وجود آن در كتابخانه، فرد را از بیشتر كتاب‌های فقهی غنی و بی‌نیاز می‌‌سازد. یك فرد مجتهد وقتی آن را در اختیار داشته باشد، از اكثر كتاب‌های فقهی استدلالی بی‌نیاز است.
  • 3. امتیاز دیگر جواهر آن است كه محتوی فروع نادر فقهی است كه در اغلب كتاب‌ها مورد غفلت یا بی‌توجهی قرار گرفته است. جواهر جامع مسائل اساسی و هم مسائل فرعی و جزئی است پس جواهر به تمام معنای آن جواهر و درها و زبرجدهاست و رمز پایداری و بقا و انتشار و كثرت رغبت مردم در این خصوصیات نامبرده نهفته است و هیچ امری بدون حكمت و علت نیست و هیچ فقیهی هر چند از نظر مالی در فقر و نیازمندی بسر ببرد، بی‌نیاز از داشتن آن نیست.

كتاب جواهر با آن خصوصیات نامبرده، یكی از نوادر و غرائب روزگار است كه عمر یك فرد با آن همه اشتغالات مرجعیت باید آن چنان بابركت باشد كه به جمع‌آوری و تالیف چنین موسوعه و دائرة‌المعارف بزرگ، یك تنه قیام ورزد چون جواهر با چاپ‌های كنونی كه هر جلد بالغ بر 500 صفحه است، در حدود بیست و یك هزار و پانصد صفحه می‌‌گردد و با احتساب هر صفحه در 22 سطر، در حدو 500000 سطر می‌‌باشد كه شمردن و مطالعه آن یك عمر بابركتی می‌‌طلبد، و نگارش آن یك عمر مؤید من عندالله!

  • آثار دیگر:

او غیر از جواهرالكلام، تالیفات دیگری نیز در هر یك از موضوعات حج، خمس، زكات، دما ثلثه، طهارت، صلوه، فرائض، مواریث و غیر این‌ها دارد گاهی همه و گاهی بعضی از این‌ها به نام نجاه العباد در ایران و جاهای دیگر جهان به چاپ رسیده است.

اساتید:

او از محضر اساتید متعددی بهره‌مند بوده است كه از میان مشاهیر آنان، می‌‌توان به آیت الله شیخ جعفر كبیر كاشف الغطا و فرزند او آیت الله شیخ موسی كاشف الغطا و آیت الله سید جواد عاملی صاحب مفتاح الكرامه، آیت الله سید محمد مجاهد صاحب مفاتیح (متوفی 1242) و تا حدی به سید بحرالعلوم اشاره كرد.

شاگردان:

صاحب جواهر شاگردان متعددی داشته است كه در مكتب پرفیض فقهی او تربیت یافته‌اند. چون حوزه درسی او مركز تجمع فضلا و دانشمندان از هر نقطه و دیار بود و در حق او گفته‌اند كه هیچ شهر شیعه‌نشینی وجود نداشت كه یكی از شاگردان او به عنوان مرجع مسائل مردم به آن نقطه نرسیده باشد. از میان جمع كثیر او می‌‌توان افرادی مانند:

  • 1. آیت الله شیخ جعفر شوشتری؛
  • 2. آیت الله میرزا حبیب الله رشتی؛
  • 3. آیت الله شیخ محمدحسن آل‌یس؛
  • 4. آیت الله سید حسن مدرس اصفهانی؛
  • 5. آیت الله شیخ محمدحسن مامقانی؛
  • 6. آیت الله میرزا حسین خلیلی؛
  • 7. آیت حاج شیخ محمدحسین كاظمی؛
  • 8. آیت الله شیخ عبدالحسین شیخ العراقین تهرانی.

و دهها تن دیگر را نام برد و مرحوم شیخ مرتضی انصاری به عنوان تیمن و تبرك در درس او شركت می‌‌جست. از درایت و كاردانی و دلسوزی او به حفظ شئون حوزه اسلام، این بود كه در مرض مرگ خویش، استاد بزرگ مرحوم حاج شیخ ‌مرتضی انصاری را به عنوان زعیم حوزه علمیه معرفی كرد، با آن كه آن روز شیخ ‌مرتضی یك فرد گمنامی‌‌ بیش نبود.

نامه به سعید العلما و جواب ایشان:

با معرفی مرحوم صاحب جواهر و با روند تكاملی و اشتهار علمی‌‌ كه شیخ در حوزه نجف پیدا كرده بود، مرجعیت و زعامت به او منتقل می‌‌گشت ولی او از این امر ابا داشت و قبول نمی‌‌كرد. نامه‌ای در این خصوص به هم درس و هم مباحثه سابق خود در كربلا، مرحوم سعید العلما مازندرانی به مازندران نوشت و از او دعوت كرد تا به نجف بیاید و این تكلیف را عهده‌دار شود اما او این پیشنهاد را نپذیرفت و درپاسخ نوشت: هنگامی‌‌ كه در كربلا بودم و من و شما با هم از محضر شریف العلما استفاده می‌‌بردیم، استفاده و فهم من از شما بیشتر بود اما در این مدت شما در آنجا مشغول تدریس و مباحثه بوده‌اید و من در این جا گرفتار امور و مراجعات مردم هستم. شما در این امر از من سزاوارتر هستید.

این داستان، نوعی ورع و تقوی و تكلیف‌پذیری مردان خدا را نشان می‌‌دهد كه چه سان از پذیرش اموری كه شائبه‌های مادیت و احتمال عوارض آلودگی دارد، گریزان بوده‌اند و در ترك آن با یكدیگر به مسابقه می‌‌پرداختند!

او بدین ترتیب از سال 1266 تا 1281 هـ.ق، پانزده سال تمام ریاست و زعامت علمی‌‌ حوزه علمیه نجف را در اختیار داشت و مردم مسلمان از او تقلید و پیروی می‌‌كردند و آن چنان در عرصه فقه و اصول تبحر داشت كه با گذشت یك قرن و نیم از وفات او هنوز هم تالیفاتش در فقه و اصول در حوزه‌ها مورد استفاده اساتید می‌‌باشد.

گفتار دیگران درباره او:

بیشتر علما و مورخین كه در مورد رجال نامی ‌‌اسلام قلم زده‌اند در حق او مطالبی گفته‌اند كه به عنوان نمونه به چند نفر از آنان اشاره می‌‌گردد:

مرحوم محدث نوری درباره او گوید: شیخ محمدحسن صاحب جواهر، شخصیتی است كه ریاست امامیه در عصر خویش به او منتهی گردید و كتاب او نظیر و همانند ندارد و در اسلام كتابی همانند آن در حلال و حرام نوشته نشده است.

مرحوم شیخ عبدالحسین تهرانی، استاد نوری گفته است: اگر مورخ زمان صاحب جواهر، تصمیم گیرد كه حوادث عجیبه آن زمان را ثبت اوراق نماید، هر آینه عجیب‌تر از تصنیف كتاب جواهرالكلام چیز دیگری را سراغ نتواند كرد.

وفات:

وفات صاحب جواهر، در اول شعبان سال 1266 هجری قمری در نجف اشرف واقع شد و در مقبره‌ای كه هم اكنون به نام او معروف است، مدفون گردید.

پانویس

  1. آشنایی با علوم اسلامی، ص 308.