مجتبی لنکرانی غروی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
آيت الله حاج شيخ مجتبى لنكرانى
+
'''آیت‌الله حاج شیخ مجتبى لنکرانى''' (۱۴۰۶-۱۳۱۵ ق)، از فقها و علمای [[شیعه]] معاصر و از شاگردان [[محمدجواد بلاغی|علامه محمدجواد بلاغى]] و [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]] بود. وی در [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[تاریخ|تاریخ]]، [[ادبیات عرب|ادبیات]]، [[شعر]]، [[علم لغت|لغت]] و [[علم کلام|کلام]] تبحر داشت و سالها در [[سامرا]]، [[نجف]] و [[اصفهان]] مشغول به تدریس و تربیت شاگردان بود.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = حاج شیخ مجتبى لنکرانى
 +
||تصویر= [[پرونده:مجتبی لنكرانی.jpg|۲۳۰px]]
 +
||زادروز = ۱۳۱۵ قمری
 +
|زادگاه = [[نجف]]
 +
|وفات =  ۱۴۰۶ قمری
 +
|مدفن = [[قم]]، [[حرم حضرت معصومه علیها السلام|حرم حضرت معصومه]]
 +
|اساتید =  [[محمدجواد بلاغی|علامه محمدجواد بلاغى]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]]، [[میرزا محمدحسین نائینی]]، [[آقا ضیاءالدین عراقی|آقا ضیاءالدین عراقی]]،...
 +
|شاگردان = [[سید عبدالعزیز طباطبایی|سید عبدالعزیز طباطبایى]]، شهید مرتضى بروجردى، محمد اسحاق فیاض، سید على گلپایگانى،...
 +
|آثار = أوفى البیان، گلستان حاتمى، تقریرات فقه و اصول،...
 +
}}
 +
==ولادت==
 +
مجتبى لنکرانى به سال ۱۳۱۵ قمرى در [[نجف]] اشرف پا به عرصه گیتى نهاد. پدرش آیت الله حسن بن شکور لنکرانى نجفى (م، ۱۳۶۱ ق)، از دانشمندان صاحب نام حوزه نجف اشرف و از شاگردان [[سید حسن صدر|سید حسن صدر]] بود. از تألیفات او مى توان «نتایج الافکار فى فهم کلمات الائمةالاطهار» را نام برد.<ref>الذریعه، ج ۲۴، ص ۴۵.</ref>
  
<br />
+
==تحصیل و استادان==
 +
شیخ مجتبى لنکرانى در سایه هدایت و ارشاد پدر فرهیخته اش، مقدمات و مراتب تحصیل و رشد را طى نمود و وارد [[حوزه علمیه]] [[نجف]] اشرف گردید و در محضر اساتید خود، [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را به کمال فراگرفت و خود به مقام بلند استادى نایل آمد. برخی از اساتید او عبارتند از:
  
== ولادت ==
+
*آیت  الله [[سید ابوتراب خوانساری|سید ابوتراب خونسارى]] (م، ۱۳۴۶ ق): از بزرگترین مدرسان حوزه [[نجف]] اشرف بشمار مى رود آثارى مانند: «سبیل الرشاد فى شرح نجاة العباد»، «قصد السبیل»، و «مصباح الصالحین» از او به یادگار مانده است.
مجتبى لنكرانى به سال 1315 قمرى در [[نجف]] اشرف پا به عرصه گيتى نهاد. پدرش آيت الله حسن بن شكور لنكرانى نجفى (م، 1361 ق)، از دانشمندان صاحب نام حوزه نجف اشرف و از شاگردان [[سید حسن صدر|سيد حسن صدر]] بود. از تأليفات او مى توان «نتايج الافكار فى فهم كلمات الائمة الاطهار»<ref>[[الذريعه]]، ج 24، ص 45.</ref> را نام برد.  
 
  
== تحصیل و استادان ==
+
*[[محمدجواد بلاغی|علامه محمدجواد بلاغى]] (م، ۱۳۵۴ ق): او را پایه‌گذار [[علم کلام|علم کلام]] نوین در حوزه نجف اشرف دانسته اند. شیخ مجتبى لنکرانى، [[فلسفه]] و [[کلام]] را از خرمن انبوه دانش علامه بلاغى، فراگرفت.
شیخ مجتبى لنكرانى در سايه هدايت و ارشاد پدر فرهيخته اش، مقدمات و مراتب تحصيل و رشد را طى نمود و وارد حوزه علميه [[نجف]] اشرف گرديد و در محضر اساتید خود، [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را به كمال فراگرفت و خود به مقام بلند استادى نايل آمد. برخی از اساتید او عبارتند از:
 
  
*آيت الله [[سید ابوتراب خوانساری|سيد ابوتراب خونسارى]] (م، 1346 ق): از بزرگترين مدرسان حوزه [[نجف]] اشرف بشمار مى رود آثارى مانند: «سبيل الرشاد فى شرح نجاة العباد»، «قصد السبيل»، و «مصباح الصالحين» از او به يادگار مانده است.  
+
*[[میرزا ابوالهدی کلباسی|میرزا ابوالهدى کلباسى]] (م، ۱۳۵۶ ق): فرزند آیت  الله [[میرزا ابوالمعالی کلباسی|ابوالمعالى کلباسى اصفهانى]] و از شاگردان برجسته [[آخوند خراسانی]] است. در [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[علم رجال|رجال]]، متبحر بود و صاحب این آثار است: «البدر التمام»، «الصراط المستقیم»، «الدرالثمین» و «حاشیه بر [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایه]]».
 +
*آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]] (م، ۱۳۶۵ ق): از مراجع بزرگ [[شیعه|شیعه]].
  
*[[محمدجواد بلاغی|علامه محمدجواد بلاغى]] (م، 1354 ق): او را پايه‌گذار [[علم کلام|علم كلام]] نوين در حوزه نجف اشرف دانسته اند. شيخ مجتبى لنكرانى، [[فلسفه]] و [[كلام]] را از خرمن انبوه دانش علامه بلاغى، فراگرفت.
+
*آیت  الله [[آقا ضیاءالدین عراقی|آقا ضیاءالدین عراقى]] (م، ۱۳۶۱ ق): از مدرسین مشهور.
  
*[[میرزا ابوالهدی کلباسی|ميرزا ابوالهدى كلباسى]]: (م، 1356 ق) فرزند آيت  الله [[میرزا ابوالمعالی کلباسی|ابوالمعالى كلباسى اصفهانى]] و از شاگردان برجسته [[آخوند خراسانی]] است. در [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[علم رجال|رجال]]، متبحر بود و صاحب این آثار است: «البدر التمام»، «الصراط المستقيم»، «الدرالثمين» و «حاشيه بر [[کفایة الاصول (کتاب)|كفايه]]».
+
*آیت  الله [[میرزا محمدحسین نائینی|میرزا محمدحسین نائینى]] (م، ۱۳۵۵ ق): از اصولین بزرگ.
*آيت  الله [[سید ابوالحسن اصفهانی|سيد ابوالحسن اصفهانى]]: از مراجع بزرگ [[شیعه|شيعه]] (م، 1365 ق).
 
  
*آيت  الله [[آقا ضیاءالدین عراقی|آقا ضياءالدين عراقى]]: از مدرسين مشهور (م، 1361 ق).
+
*آیت الله [[محمدحسین غروی اصفهانی|شیخ محمدحسین اصفهانی کمپانى]] (م، ۱۳۶۱ ق): از مدرسین مبرز و مشهور.
  
*آيت الله [[میرزا محمدحسین نائینی|ميرزا محمدحسين نائينى]]: از اصولين بزرگ (م، 1355 ق).
+
*آیت الله سید محمد فیروزآبادى.<ref> بقیه اساتید آیت  الله لنکرانى را فرزند ایشان از قول آن مرحوم ذکر کرده است.</ref>
  
*آيت الله [[محمدحسین غروی اصفهانی|شيخ محمدحسين اصفهانی كمپانى]]: از مدرسين مبرز و مشهور (م، 1361 ق).
+
*آیت  الله [[میرزا علی ایروانی|میرزا على ایروانى]].
  
*آيت الله سيد محمد فيروزآبادى.<ref> بقيه اساتيد آيت  الله لنكرانى را فرزند ايشان از قول آن مرحوم ذكر كرده است.</ref>
+
*آیت الله شیخ محمود شیرازى.
  
*آيت الله [[میرزا علی ایروانی|ميرزا على ايروانى]].
+
*آیت الله شیخ عبدالحسین رشتى.
  
*آيت الله شيخ محمود شيرازى.
+
*آیت الله شیخ کاظم شبسترى تبریزى.
  
*آيت الله شيخ عبدالحسين رشتى.
+
*آیت الله شیخ مرتضى محلاتى.
  
*آيت الله شيخ كاظم شبسترى تبريزى.
+
*آیت الله [[شیخ مرتضی طالقانی|شیخ مرتضى طالقانى]].
  
*آيت  الله شيخ مرتضى محلاتى.
+
*آیت الله [[سید حسین بادکوبه ای|سید حسین بادکوبه اى]].
 
 
*آيت  الله [[شیخ مرتضی طالقانی|شيخ مرتضى طالقانى]].
 
 
 
*آيت الله [[سید حسین بادکوبه ای|سيد حسين بادكوبه اى]].
 
 
 
حاج شيخ مجتبى علاوه بر تسلط به مبانى فقه و اصول، در حد عالى به علومى چون [[تاریخ|تاريخ]]، [[ادبیات عرب|ادبيات]]، [[شعر]]، [[علم لغت|لغت]] و [[علم کلام|كلام]] آشنا و داراى تبحر و تخصص بود. محقق ارجمند، مرحوم [[سید عبدالعزیز طباطبایی|سيد عبدالعزيز طباطبايى]]، كه خود از شاگردان ايشان است، درباره او نوشته است: «او دانشمند اديبى بود كه در بسيارى از علوم دست داشت».<ref>الغدير فى التراث الاسلامى، محقق طباطبائى، ص 234.</ref>
 
  
 
==تدریس و شاگردان==
 
==تدریس و شاگردان==
سطر ۴۴: سطر ۵۰:
 
'''هجرت به سامرا:'''
 
'''هجرت به سامرا:'''
  
شهر [[سامرا]] و [[حرم امام هادی و امام حسن عسکری علیهما السلام|حرم عسكريين]] علیهم السلام، از ديرباز به علت سكونت [[اهل سنت|اهل تسنن]] و كمىِ [[شيعيان]]، همواره محيطى غربت افزا و حزن آور براى دوستداران اين دو امام همام داشت. از اين رو [[میرزا محمدحسن شیرازی|ميرزاى بزرگ شيرازى]]، در سال 1291 ه.ق با هجرت به اين شهر و تأسيس حوزه بزرگ درسى، گرد مظلوميت و غبار غربت را از رخسار آن زدود؛ ولى بعد از درگذشت ميرزا و انتقال مجدد پايگاه [[مرجعیت|مرجعيت]] شيعه به [[نجف]] اشرف، باز هم شهر سامرا و حوزه آن از وجود و حضور دائم علما و فضلا خالى شد.
+
شهر [[سامرا]] و [[حرم امام هادی و امام حسن عسکری علیهما السلام|حرم عسکریین]] علیهماالسلام، از دیرباز به علت سکونت [[اهل سنت|اهل تسنن]] و کمىِ [[شیعیان]]، همواره محیطى غربت افزا و حزن آور براى دوستداران این دو امام همام بود. از این رو [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزاى بزرگ شیرازى]]، در سال ۱۲۹۱ ه.ق با هجرت به این شهر و تأسیس حوزه بزرگ درسى، گرد مظلومیت و غبار غربت را از رخسار آن زدود؛ ولى بعد از درگذشت میرزا و انتقال مجدد پایگاه [[مرجعیت|مرجعیت]] شیعه به [[نجف]] اشرف، باز هم شهر سامرا و حوزه آن از وجود و حضور دائم علما و فضلا خالى شد.
  
پس از سال ها در زمان مرجعيت مرحوم [[آیت الله بروجردی|آيت الله بروجردى]]؛ ايشان تصميم به اعزام نماينده اى قوى به سامرا گرفتند تا ضمن تدريس و تبليغ و اداره حوزه اين شهر، پايگاه شيعه را تقويت كند. بدين منظور آيت الله حاج شيخ مجتبى لنكرانى را انتخاب كردند كه ضمن برخوردارى از وجاهت و موقعيت مطلوب بين علما و فضلاى  نجف اشرف، خود مدرسى زبردست و صاحب كرسى تعليم و تربيت بودند. بعد از درگذشت مرحوم آيت الله بروجردى، آقا مجتبى لنكرانى از سوى مرحوم آيت الله [[سید احمد خوانساری|سيد احمد خوانسارى]] و با حمايت و كمك ايشان چند سالى در سامرا ماند.<ref> نقل از حجت الاسلام آقا شيخ عبدالله لنكرانى.</ref>
+
در زمان مرجعیت مرحوم [[آیت الله بروجردی|آیت الله بروجردى]]، ایشان تصمیم به اعزام نماینده اى قوى به سامرا گرفتند تا ضمن تدریس و تبلیغ و اداره حوزه این شهر، پایگاه [[شیعه|شیعه]] را تقویت کند. بدین منظور آیت الله حاج شیخ مجتبى لنکرانى را انتخاب کردند که ضمن برخوردارى از وجاهت و موقعیت مطلوب بین علما و فضلاى  نجف اشرف، خود مدرسى زبردست و صاحب کرسى تعلیم و تربیت بودند. بعد از درگذشت مرحوم آیت الله بروجردى، آقا مجتبى لنکرانى از سوى مرحوم آیت الله [[سید احمد خوانساری|سید احمد خوانسارى]] و با حمایت و کمک ایشان چند سالى در سامرا ماند.
  
او در سامرا حوزه گرمى را تأسيس كرد و شاگردانى گرد آورد. حضور اين شخصيت گرانقدر شور و نشاط تازه اى در شيعيان و طلاب اين شهر ايجاد نمود. به دنبال هجرت شيخ مجتبى به سامرا، تعداد زيادى از شاگردان ايشان در نجف نيز براى استفاده از محضر استاد به اين شهر هجرت كردند. در هر سال، در ماه مبارك [[رمضان]]، كه طبق روال هميشگى، ايشان درس عقايد و [[علم کلام|كلام]] برقرار مى كردند، مرحوم حاج شيخ نصرالله خلخالى، طلاب و فضلاى حوزه [[نجف]] را تشويق مى كرد كه با استفاده از ايام تعطيلى دروس حوزه، به [[سامرا]] مسافرت كنند و از مباحث اعتقادى حاج شيخ مجتبى بهره برده و موجب تقويت ايشان در آن شهر غريب شوند. توقف او در سامرا حدود نُه سال به طول انجاميد و مجدداً به نجف اشرف بازگشتند.
+
او در سامرا حوزه گرمى را تأسیس کرد و شاگردانى گرد آورد. حضور این شخصیت گرانقدر شور و نشاط تازه اى در شیعیان و طلاب این شهر ایجاد نمود. به دنبال هجرت شیخ مجتبى به سامرا، تعداد زیادى از شاگردان ایشان در نجف نیز براى استفاده از محضر استاد به این شهر هجرت کردند. در هر سال، در ماه مبارک [[رمضان]]، که طبق روال همیشگى، ایشان درس عقاید و [[علم کلام|کلام]] برقرار مى کردند، مرحوم حاج شیخ نصرالله خلخالى، طلاب و فضلاى حوزه [[نجف]] را تشویق مى کرد که با استفاده از ایام تعطیلى دروس حوزه، به [[سامرا]] مسافرت کنند و از مباحث اعتقادى حاج شیخ مجتبى بهره برده و موجب تقویت ایشان در آن شهر غریب شوند. توقف او در سامرا حدود نُه سال به طول انجامید و مجدداً به نجف اشرف بازگشتند.
  
 
'''هجرت به ایران:'''
 
'''هجرت به ایران:'''
  
حكومت [[بغداد]] كه هميشه حضور بزرگان حوزه را در اين كشور مخل و مزاحم خود مى ديد، در جهت فشار و تضعيف حوزه كهنسال نجف اشرف از هيچ تلاشى فروگذار نمى كرد. در سال 1391 ه.ق، اين تهديدات و آزارها به نهايت رسيد و موجب شد عده زيادى از علماى ايرانى الاصل اين دانشگاه نورانى، مجبور به ترك موطن خود شوند. در پى آن حوادث، مرحوم آيت الله مجتبی لنكرانى نيز به [[ایران|ايران]] هجرت كرد و از آن جا كه با علماى [[اصفهان]] ارتباط و انس زيادى داشت و بسيارى از شاگردان ايشان نيز اصفهانى بودند، آن مرحوم بعد از مراجعت به ايران، دعوت علما و مردم اصفهان را جهت سكونت در اين شهر پذيرفت و آن جا رحل اقامت افكند.
+
حکومت [[بغداد]] که همیشه حضور بزرگان حوزه را در این کشور مخل و مزاحم خود مى دید، در جهت فشار و تضعیف حوزه کهنسال نجف اشرف از هیچ تلاشى فروگذار نمى کرد. در سال ۱۳۹۱ ه.ق، این تهدیدات و آزارها به نهایت رسید و موجب شد عده زیادى از علماى ایرانى الاصل این دانشگاه نورانى، مجبور به ترک موطن خود شوند. در پى آن حوادث، مرحوم آیت الله مجتبی لنکرانى نیز به [[ایران|ایران]] هجرت کرد و از آن جا که با علماى [[اصفهان]] ارتباط و انس زیادى داشت و بسیارى از شاگردان ایشان نیز اصفهانى بودند، آن مرحوم بعد از مراجعت به ایران، دعوت علما و مردم اصفهان را جهت سکونت در این شهر پذیرفت و آن جا رحل اقامت افکند.
  
آقا شيخ مجتبى ضمن تدريس در اصفهان، با منبرهاى معنوى و اعتقادى خود به تحكيم مبانى دينى و معارف ولايى مردم نيز مى پرداخت و طى ساليان طولانى، تعداد زيادى از فضلا و جويندگان زلال ناب علم و فضيلت و [[تقوا]]، از گفتار و كردار روشن زندگى اين اسوه فضيلت بهره ها مى بردند.
+
آقا شیخ مجتبى ضمن تدریس در اصفهان، با منبرهاى معنوى و اعتقادى خود به تحکیم مبانى دینى و معارف ولایى مردم نیز مى پرداخت و طى سالیان طولانى، تعداد زیادى از فضلا و جویندگان زلال ناب علم و فضیلت و [[تقوا]]، از گفتار و کردار روشن زندگى این اسوه فضیلت بهره ها مى بردند.
  
 
'''شاگردان:'''
 
'''شاگردان:'''
  
آيت الله لنكرانى را بايد از اساتيد موفق حوزه بشمار آورد؛ چه او از همان عنفوان جوانى در حوزه [[نجف]] اشرف به تدريس مقدمات و سپس سطح پرداخت. وى سال ها در [[سامرا]] (مدرسه ميرزاى شيرازى)، در نجف ([[مدرسه صدر نجف|مدرسه صدر]]) و در اصفهان ([[مدرسه صدر بازار]] و مدرسه جلاليه) مشغول به تدريس بود. فرزند محترمشان آقا شيخ عبدالله لنكرانى براى نگارنده نقل نمود: «در بعضى خانواده ها پسر، پدر و پدربزرگ، شاگرد مرحوم حاج شيخ مجتبى بوده اند و تدريس ايشان به صورت مداوم تا نزديك هشت ماه به رحلتشان ادامه داشت».
+
آیت الله لنکرانى را باید از اساتید موفق حوزه بشمار آورد؛ چه او از همان عنفوان جوانى در حوزه [[نجف]] اشرف به تدریس مقدمات و سپس سطح پرداخت. وى سال ها در [[سامرا]] (مدرسه میرزاى شیرازى)، در نجف ([[مدرسه صدر نجف|مدرسه صدر]]) و در اصفهان ([[مدرسه صدر بازار]] و مدرسه جلالیه) مشغول به تدریس بود. فرزند محترمشان آقا شیخ عبدالله لنکرانى براى نگارنده نقل نمود: «در بعضى خانواده ها پسر، پدر و پدربزرگ، شاگرد مرحوم حاج شیخ مجتبى بوده اند و تدریس ایشان به صورت مداوم تا نزدیک هشت ماه به رحلتشان ادامه داشت».
 
 
دقت، ظرافت، بيان شيوا و [[اخلاق]] نيكوى آن بزرگوار كه با شوخ طبعى و خوش‌رويى همراه بود، باعث مى شد تعداد زيادى از فضلا در محفل او حضور يابند و از درياى علومش استفاده كنند.
 
  
حجت الاسلام ناصرى قوچانى از شاگردان آن مرحوم، از آيت الله لنكرانى نقل مى كند: «بنده سى دوره «رسائل»، بيست و پنج دوره «مكاسب» و بيست وهشت دوره «كفايه» را براى طلاب تدريس كرده ام».
+
دقت، ظرافت، بیان شیوا و [[اخلاق]] نیکوى آن بزرگوار که با شوخ طبعى و خوش‌رویى همراه بود، باعث مى شد تعداد زیادى از فضلا در محفل او حضور یابند و از دریاى علومش استفاده کنند. حجت الاسلام ناصرى قوچانى از شاگردان آن مرحوم، از آیت الله لنکرانى نقل مى کند: «بنده سى دوره «[[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]]»، بیست و پنج دوره «[[مکاسب (کتاب)|مکاسب]]» و بیست وهشت دوره «[[کفایة الاصول (کتاب)|کفایه]]» را براى طلاب تدریس کرده ام».
  
از ميان شاگردان ايشان افراد ذيل را مى توان نام برد:<ref> نام اكثر شاگردان ايشان را از «المنتخب من اعلام الفكر والادب» و تعدادى را نيز از زبان شاگردانشان در [[قم]] نقل نموديم.</ref>  
+
از میان شاگردان ایشان افراد ذیل را مى توان نام برد:<ref> نام اکثر شاگردان ایشان را از «المنتخب من اعلام الفکر والادب» و تعدادى را نیز از زبان شاگردانشان در قم نقل شده است.</ref>  
  
* شهيد شيخ مرتضى بروجردى؛  
+
*شهید شیخ مرتضى بروجردى؛
* [[سید عبدالعزیز طباطبایی|سيد عبدالعزيز طباطبايى]]؛  
+
*[[سید عبدالعزیز طباطبایی|سید عبدالعزیز طباطبایى]]؛
* شيخ محمد اسحاق فياض؛
+
*شیخ محمد اسحاق فیاض؛
* آقا رضى شيرازى؛
+
*سید على گلپایگانى؛
* سيد على گلپايگانى؛
+
*شیخ احمد معرفت؛
* شيخ احمد معرفت؛  
+
*شیخ معین خفاجى؛
* شيخ معين خفاجى؛  
+
*محمدباقر مدرس سلطان‌آبادى؛
* شيخ محمدباقر مدرس سلطان‌آبادى؛  
+
*سید على علم‌الهدى؛
* سيد على علم‌الهدى؛  
+
*شیخ مصطفى هرندى؛
* شيخ مصطفى هرندى؛  
+
*شیخ عبدالرسول واعظى؛
* شيخ عبدالرسول واعظى؛  
+
*شیخ محمدرضا ناصرى قوچانى؛
* شيخ محمدرضا ناصرى قوچانى؛  
+
*سید محمدحسن طالقانى؛
* سيد محمدحسن طالقانى؛  
+
*سید محمداصغر مروج؛
* سيد محمداصغر مروج؛  
+
*سید محمدرضا خرسان؛
* سيد محمدرضا خرسان؛  
+
*سید محمد جزایرى؛
* سيد محمد جزايرى؛
+
*سید کلب عابدالرضوى؛
* سيد كلب عابدالرضوى؛  
+
*سید محمدمهدى خلخالى؛
* سيد محمدمهدى خلخالى؛  
+
*سید على میلانى؛
* سيد على ميلانى؛
+
*سید محمدجواد جلالى حسینى؛
* سيد عبدالعظيم كندى؛
+
*سید جعفر علم الهدى؛
* سيد محمدجواد جلالى حسينى؛
+
*سید یوسف طباطبائى؛
* سيد جعفر علم الهدى؛  
+
*شیخ محمدعلى اسلامى.
* سيد فاضل ميلانى؛
 
* سيد يوسف طباطبائى؛  
 
* شيخ جواد دشتى؛
 
* شيخ محمدعلى اسلامى.
 
  
 
==آثار و تألیفات==
 
==آثار و تألیفات==
سطر ۹۷: سطر ۹۷:
 
برخی آثار شیخ مجتبی لنکرانی عبارتند از:
 
برخی آثار شیخ مجتبی لنکرانی عبارتند از:
  
#تقريرات [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] اساتيد بزرگى چون: [[آقا ضیاءالدین عراقی|آقا ضياء عراقى]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی|سيد ابوالحسن اصفهانى]] و [[میرزا محمدحسین نائینی|ميرزا حسين نائينى]].
+
*تقریرات [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] دروس اساتید بزرگى چون: [[آقا ضیاءالدین عراقی|آقا ضیاء عراقى]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]] و [[میرزا محمدحسین نائینی|میرزا حسین نائینى]].
#[[دیوان (شعر)|ديوان]] شعر به نام «گلستان حاتمى»؛ كه مشتمل بر اشعار عربى و فارسى، در [[توحید|توحيد]]، عقايد و مدح [[پیامبر اسلام|پيامبر اكرم]] صلی الله علیه و آله و [[ائمه اطهار]] علیهم السلام است.
+
*گلستان حاتمى، [[دیوان (شعر)|دیوان]] شعری مشتمل بر اشعار عربى و فارسى، در [[توحید|توحید]]، عقاید و مدح [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله و [[ائمه اطهار]] علیهم السلام.
#اوفى البيان، كتابى در عقايد و [[علم کلام|كلام]]؛ در شرح «منظومه منجيه» از مرحوم سيد محمد تقوى، فرزند آيت الله [[سید مرتضی کشمیری|سيد مرتضى كشميرى]]، مى باشد. حاج شيخ مجتبى به جهت علاقه به اين قصيده و اشتمال آن بر اصول اعتقادات، آن را شرح نموده و در سال 1375 ق، به چاپ رسانده است. بعضى از مباحث اين كتاب عبارت است از: صفات ثبوتيه و سلبيه، [[عدالت|عدل]]، [[نبوت]]، [[امامت]]، [[معاد]]، [[شفاعت]]، [[رجعت]] و چند قصيده در مدح [[اهل  بيت]] علیهم السلام.
+
*اوفى البیان، کتابى در عقاید و [[علم کلام|کلام]]؛ در شرح «منظومه منجیه» از مرحوم سید محمد تقوى، فرزند آیت الله [[سید مرتضی کشمیری|سید مرتضى کشمیرى]]، مى باشد. حاج شیخ مجتبى به جهت علاقه به این قصیده و اشتمال آن بر اصول اعتقادات، آن را شرح نموده و در سال ۱۳۷۵ ق، به چاپ رسانده است. بعضى از مباحث این کتاب عبارت است از: صفات ثبوتیه و سلبیه، [[عدالت|عدل]]، [[نبوت]]، [[امامت]]، [[معاد]]، [[شفاعت]]، [[رجعت]] و چند قصیده در مدح [[اهل  بیت]] علیهم السلام.
  
 
==ویژگی‌های اخلاقی==
 
==ویژگی‌های اخلاقی==
  
آیت الله مجتبی لنکرانی از مصاديقِ «کونوا دعاة الناس بغير السنتکم» بود. [[تواضع]]، [[ادب]]، خوش رويى، [[زهد]] و [[تقوا|تقواى]] وى مورد تحسين و اعتراف اطرافيانش بود. صفاى باطن و پاكى نفس و بى آلايشى آن عالم عامل، چنان بود كه مورد توجه همه بزرگان، علما و مردم واقع مى شد.
+
آیت الله مجتبی لنکرانی از مصادیقِ «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» بود. [[تواضع]]، [[ادب]]، خوش رویى، [[زهد]] و [[تقوا|تقواى]] وى مورد تحسین و اعتراف اطرافیانش بود. صفاى باطن و پاکى نفس و بى آلایشى آن عالم عامل، چنان بود که مورد توجه همه بزرگان، علما و مردم واقع مى شد.
  
مرحوم رازى درباره اش نوشته است: «ايشان گذشته از مقام علم و فضل، عالمى پارسا و موصوف به تقوا و داراى ملكات فاضله اخلاقى و محامد آداب و محاسن اخلاق و مبرا از تظاهرات و بسيار متواضع و خليق مى باشند».<ref> گنجينه دانشمندان، ج ص 106.</ref>
+
مرحوم رازى درباره اش نوشته است: «ایشان گذشته از مقام علم و فضل، عالمى پارسا و موصوف به تقوا و داراى ملکات فاضله اخلاقى و محامد آداب و محاسن اخلاق و مبرا از تظاهرات و بسیار متواضع و خلیق مى باشند».<ref> گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۱۰۶.</ref>
  
از تصدى [[امام جماعت‌|امامت جماعت]] به شدت پرهيز داشت و به وعظ و منبر اهتمام ويژه داشت. در [[اصفهان]] شب هاى ماه مبارك [[رمضان]] در حسينيه مرحوم عمادزاده از مسائل اعتقادى و محبت و ولايت [[ائمه اطهار]] علیهم السلام سخن مى گفت و محضر او ميعاد جويندگان [[معرفت]] و هدايت بود.
+
از تصدى [[امام جماعت‌|امامت جماعت]] به شدت پرهیز داشت و به وعظ و منبر اهتمام ویژه داشت. در [[اصفهان]] شب هاى ماه مبارک [[رمضان]] در حسینیه مرحوم عمادزاده از مسائل اعتقادى و محبت و ولایت [[ائمه اطهار]] علیهم السلام سخن مى گفت و محضر او میعاد جویندگان [[معرفت]] و هدایت بود.
  
تواضع آن بزرگوار نيز زبانزد همه نزديكان او است. شاگرد فاضل ايشان، آقاى ناصرى نقل نمودند: «بنده بارها مى ديدم آقا شيخ مجتبى در ملاقات با مرحوم آيت الله العظمى [[سید عبدالهادی شیرازی|سيد عبدالهادى شيرازى]]، خم مى شد تا دست ايشان را ببوسد. و اين در حالى است كه با آن مرجع عالى قدر هم بحث و هم دوره بود؛ اگر چه آقا سيد عبدالهادى اجازه نمى داد و از دست بوسى ممانعت مى كرد».
+
تواضع آن بزرگوار نیز زبانزد همه نزدیکان او است. شاگرد فاضل ایشان، آقاى ناصرى نقل نمودند: «بنده بارها مى دیدم آقا شیخ مجتبى در ملاقات با مرحوم آیت الله العظمى [[سید عبدالهادی شیرازی|سید عبدالهادى شیرازى]]، خم مى شد تا دست ایشان را ببوسد. و این در حالى است که با آن مرجع عالى قدر هم بحث و هم دوره بود؛ اگر چه آقا سید عبدالهادى اجازه نمى داد و از دست بوسى ممانعت مى کرد».
  
==وفات ==
+
==وفات==
  
مرحوم آيت الله حاج شيخ مجتبى لنكرانى، سرانجام پس از عمرى مجاهده و تلاش در راه تعليم و تعلم و تبليغ معارف الهى و ترويج مبانى [[شيعه]]، در 24 فروردين سال 1365 ([[شعبان]] 1406 ه.ق) در [[اصفهان]] دار فانى را وداع نمود و به جوار قرب الهى پر كشيد. پیکر مطهر ایشان، به [[قم]] منتقل گرديد و در حجره 25 صحن بزرگ، در جوار آستان [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها آرميد.
+
مرحوم آیت الله حاج شیخ مجتبى لنکرانى، سرانجام پس از عمرى مجاهده و تلاش در راه تعلیم و تعلم و تبلیغ معارف الهى و ترویج مبانى [[شیعه]]، در ۲۴ فروردین سال ۱۳۶۵ ([[شعبان]] ۱۴۰۶ ه.ق) در [[اصفهان]] دار فانى را وداع نمود و به جوار قرب الهى پر کشید. پیکر مطهر ایشان، به [[قم]] منتقل گردید و در حجره ۲۵ صحن بزرگ، در جوار آستان [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها آرمید.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۱۲۰: سطر ۱۲۰:
 
==منابع==
 
==منابع==
  
* مهدى سليمانى آشتيانى، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد 10.
+
*مهدى سلیمانى آشتیانى، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱۰.
  
 
[[رده:علمای معاصر|لنکرانی،مجتبی]]
 
[[رده:علمای معاصر|لنکرانی،مجتبی]]

نسخهٔ ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۱۴

آیت‌الله حاج شیخ مجتبى لنکرانى (۱۴۰۶-۱۳۱۵ ق)، از فقها و علمای شیعه معاصر و از شاگردان علامه محمدجواد بلاغى و سید ابوالحسن اصفهانى بود. وی در فقه، اصول، تاریخ، ادبیات، شعر، لغت و کلام تبحر داشت و سالها در سامرا، نجف و اصفهان مشغول به تدریس و تربیت شاگردان بود.

۲۳۰px
نام کامل حاج شیخ مجتبى لنکرانى
زادروز ۱۳۱۵ قمری
زادگاه نجف
وفات ۱۴۰۶ قمری
مدفن قم، حرم حضرت معصومه

Line.png

اساتید

علامه محمدجواد بلاغى، سید ابوالحسن اصفهانى، میرزا محمدحسین نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی،...

شاگردان

سید عبدالعزیز طباطبایى، شهید مرتضى بروجردى، محمد اسحاق فیاض، سید على گلپایگانى،...

آثار

أوفى البیان، گلستان حاتمى، تقریرات فقه و اصول،...

ولادت

مجتبى لنکرانى به سال ۱۳۱۵ قمرى در نجف اشرف پا به عرصه گیتى نهاد. پدرش آیت الله حسن بن شکور لنکرانى نجفى (م، ۱۳۶۱ ق)، از دانشمندان صاحب نام حوزه نجف اشرف و از شاگردان سید حسن صدر بود. از تألیفات او مى توان «نتایج الافکار فى فهم کلمات الائمةالاطهار» را نام برد.[۱]

تحصیل و استادان

شیخ مجتبى لنکرانى در سایه هدایت و ارشاد پدر فرهیخته اش، مقدمات و مراتب تحصیل و رشد را طى نمود و وارد حوزه علمیه نجف اشرف گردید و در محضر اساتید خود، فقه و اصول را به کمال فراگرفت و خود به مقام بلند استادى نایل آمد. برخی از اساتید او عبارتند از:

  • آیت الله سید ابوتراب خونسارى (م، ۱۳۴۶ ق): از بزرگترین مدرسان حوزه نجف اشرف بشمار مى رود آثارى مانند: «سبیل الرشاد فى شرح نجاة العباد»، «قصد السبیل»، و «مصباح الصالحین» از او به یادگار مانده است.
  • آیت الله سید محمد فیروزآبادى.[۲]
  • آیت الله شیخ محمود شیرازى.
  • آیت الله شیخ عبدالحسین رشتى.
  • آیت الله شیخ کاظم شبسترى تبریزى.
  • آیت الله شیخ مرتضى محلاتى.

تدریس و شاگردان

هجرت به سامرا:

شهر سامرا و حرم عسکریین علیهماالسلام، از دیرباز به علت سکونت اهل تسنن و کمىِ شیعیان، همواره محیطى غربت افزا و حزن آور براى دوستداران این دو امام همام بود. از این رو میرزاى بزرگ شیرازى، در سال ۱۲۹۱ ه.ق با هجرت به این شهر و تأسیس حوزه بزرگ درسى، گرد مظلومیت و غبار غربت را از رخسار آن زدود؛ ولى بعد از درگذشت میرزا و انتقال مجدد پایگاه مرجعیت شیعه به نجف اشرف، باز هم شهر سامرا و حوزه آن از وجود و حضور دائم علما و فضلا خالى شد.

در زمان مرجعیت مرحوم آیت الله بروجردى، ایشان تصمیم به اعزام نماینده اى قوى به سامرا گرفتند تا ضمن تدریس و تبلیغ و اداره حوزه این شهر، پایگاه شیعه را تقویت کند. بدین منظور آیت الله حاج شیخ مجتبى لنکرانى را انتخاب کردند که ضمن برخوردارى از وجاهت و موقعیت مطلوب بین علما و فضلاى نجف اشرف، خود مدرسى زبردست و صاحب کرسى تعلیم و تربیت بودند. بعد از درگذشت مرحوم آیت الله بروجردى، آقا مجتبى لنکرانى از سوى مرحوم آیت الله سید احمد خوانسارى و با حمایت و کمک ایشان چند سالى در سامرا ماند.

او در سامرا حوزه گرمى را تأسیس کرد و شاگردانى گرد آورد. حضور این شخصیت گرانقدر شور و نشاط تازه اى در شیعیان و طلاب این شهر ایجاد نمود. به دنبال هجرت شیخ مجتبى به سامرا، تعداد زیادى از شاگردان ایشان در نجف نیز براى استفاده از محضر استاد به این شهر هجرت کردند. در هر سال، در ماه مبارک رمضان، که طبق روال همیشگى، ایشان درس عقاید و کلام برقرار مى کردند، مرحوم حاج شیخ نصرالله خلخالى، طلاب و فضلاى حوزه نجف را تشویق مى کرد که با استفاده از ایام تعطیلى دروس حوزه، به سامرا مسافرت کنند و از مباحث اعتقادى حاج شیخ مجتبى بهره برده و موجب تقویت ایشان در آن شهر غریب شوند. توقف او در سامرا حدود نُه سال به طول انجامید و مجدداً به نجف اشرف بازگشتند.

هجرت به ایران:

حکومت بغداد که همیشه حضور بزرگان حوزه را در این کشور مخل و مزاحم خود مى دید، در جهت فشار و تضعیف حوزه کهنسال نجف اشرف از هیچ تلاشى فروگذار نمى کرد. در سال ۱۳۹۱ ه.ق، این تهدیدات و آزارها به نهایت رسید و موجب شد عده زیادى از علماى ایرانى الاصل این دانشگاه نورانى، مجبور به ترک موطن خود شوند. در پى آن حوادث، مرحوم آیت الله مجتبی لنکرانى نیز به ایران هجرت کرد و از آن جا که با علماى اصفهان ارتباط و انس زیادى داشت و بسیارى از شاگردان ایشان نیز اصفهانى بودند، آن مرحوم بعد از مراجعت به ایران، دعوت علما و مردم اصفهان را جهت سکونت در این شهر پذیرفت و آن جا رحل اقامت افکند.

آقا شیخ مجتبى ضمن تدریس در اصفهان، با منبرهاى معنوى و اعتقادى خود به تحکیم مبانى دینى و معارف ولایى مردم نیز مى پرداخت و طى سالیان طولانى، تعداد زیادى از فضلا و جویندگان زلال ناب علم و فضیلت و تقوا، از گفتار و کردار روشن زندگى این اسوه فضیلت بهره ها مى بردند.

شاگردان:

آیت الله لنکرانى را باید از اساتید موفق حوزه بشمار آورد؛ چه او از همان عنفوان جوانى در حوزه نجف اشرف به تدریس مقدمات و سپس سطح پرداخت. وى سال ها در سامرا (مدرسه میرزاى شیرازى)، در نجف (مدرسه صدر) و در اصفهان (مدرسه صدر بازار و مدرسه جلالیه) مشغول به تدریس بود. فرزند محترمشان آقا شیخ عبدالله لنکرانى براى نگارنده نقل نمود: «در بعضى خانواده ها پسر، پدر و پدربزرگ، شاگرد مرحوم حاج شیخ مجتبى بوده اند و تدریس ایشان به صورت مداوم تا نزدیک هشت ماه به رحلتشان ادامه داشت».

دقت، ظرافت، بیان شیوا و اخلاق نیکوى آن بزرگوار که با شوخ طبعى و خوش‌رویى همراه بود، باعث مى شد تعداد زیادى از فضلا در محفل او حضور یابند و از دریاى علومش استفاده کنند. حجت الاسلام ناصرى قوچانى از شاگردان آن مرحوم، از آیت الله لنکرانى نقل مى کند: «بنده سى دوره «رسائل»، بیست و پنج دوره «مکاسب» و بیست وهشت دوره «کفایه» را براى طلاب تدریس کرده ام».

از میان شاگردان ایشان افراد ذیل را مى توان نام برد:[۳]

  • شهید شیخ مرتضى بروجردى؛
  • سید عبدالعزیز طباطبایى؛
  • شیخ محمد اسحاق فیاض؛
  • سید على گلپایگانى؛
  • شیخ احمد معرفت؛
  • شیخ معین خفاجى؛
  • محمدباقر مدرس سلطان‌آبادى؛
  • سید على علم‌الهدى؛
  • شیخ مصطفى هرندى؛
  • شیخ عبدالرسول واعظى؛
  • شیخ محمدرضا ناصرى قوچانى؛
  • سید محمدحسن طالقانى؛
  • سید محمداصغر مروج؛
  • سید محمدرضا خرسان؛
  • سید محمد جزایرى؛
  • سید کلب عابدالرضوى؛
  • سید محمدمهدى خلخالى؛
  • سید على میلانى؛
  • سید محمدجواد جلالى حسینى؛
  • سید جعفر علم الهدى؛
  • سید یوسف طباطبائى؛
  • شیخ محمدعلى اسلامى.

آثار و تألیفات

برخی آثار شیخ مجتبی لنکرانی عبارتند از:

ویژگی‌های اخلاقی

آیت الله مجتبی لنکرانی از مصادیقِ «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» بود. تواضع، ادب، خوش رویى، زهد و تقواى وى مورد تحسین و اعتراف اطرافیانش بود. صفاى باطن و پاکى نفس و بى آلایشى آن عالم عامل، چنان بود که مورد توجه همه بزرگان، علما و مردم واقع مى شد.

مرحوم رازى درباره اش نوشته است: «ایشان گذشته از مقام علم و فضل، عالمى پارسا و موصوف به تقوا و داراى ملکات فاضله اخلاقى و محامد آداب و محاسن اخلاق و مبرا از تظاهرات و بسیار متواضع و خلیق مى باشند».[۴]

از تصدى امامت جماعت به شدت پرهیز داشت و به وعظ و منبر اهتمام ویژه داشت. در اصفهان شب هاى ماه مبارک رمضان در حسینیه مرحوم عمادزاده از مسائل اعتقادى و محبت و ولایت ائمه اطهار علیهم السلام سخن مى گفت و محضر او میعاد جویندگان معرفت و هدایت بود.

تواضع آن بزرگوار نیز زبانزد همه نزدیکان او است. شاگرد فاضل ایشان، آقاى ناصرى نقل نمودند: «بنده بارها مى دیدم آقا شیخ مجتبى در ملاقات با مرحوم آیت الله العظمى سید عبدالهادى شیرازى، خم مى شد تا دست ایشان را ببوسد. و این در حالى است که با آن مرجع عالى قدر هم بحث و هم دوره بود؛ اگر چه آقا سید عبدالهادى اجازه نمى داد و از دست بوسى ممانعت مى کرد».

وفات

مرحوم آیت الله حاج شیخ مجتبى لنکرانى، سرانجام پس از عمرى مجاهده و تلاش در راه تعلیم و تعلم و تبلیغ معارف الهى و ترویج مبانى شیعه، در ۲۴ فروردین سال ۱۳۶۵ (شعبان ۱۴۰۶ ه.ق) در اصفهان دار فانى را وداع نمود و به جوار قرب الهى پر کشید. پیکر مطهر ایشان، به قم منتقل گردید و در حجره ۲۵ صحن بزرگ، در جوار آستان حضرت معصومه سلام الله علیها آرمید.

پانویس

  1. الذریعه، ج ۲۴، ص ۴۵.
  2. بقیه اساتید آیت الله لنکرانى را فرزند ایشان از قول آن مرحوم ذکر کرده است.
  3. نام اکثر شاگردان ایشان را از «المنتخب من اعلام الفکر والادب» و تعدادى را نیز از زبان شاگردانشان در قم نقل شده است.
  4. گنجینه دانشمندان، ج ۳، ص ۱۰۶.

منابع